نامه به سردبیر


معذرت خواهی: قدرتی برای بهبود تعامل ارائه دهندگان سلامت با بیماران

Zahra Talebi, Akram Sanagoo, Leila Jouybari

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 17 شماره 48 (1402), 21 August 2023, صفحه 1-4

توجه به فضایل اخلاقی در حرفه‌مندان سلامت از منظر قرآن کریم است، چنانکه پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «من برای تکمیل فضائل اخلاقی مبعوث شده‌ام.» تعریف فضیلت‌محوری حرفه‌های پزشکی، مبتنی بر این نکته است که اشخاص با تدوام در فضایل و دوری از رذائل به درجه‌ای از خودسازی برسند که هر رفتاری از ایشان سر بزند، چون از نهادی فضیلت‌مند است، رفتاری اخلاقی باشد. در رفتار ارائه‌دهندگان مراقبت سلامت (حرفه‌مندان سلامت) با بیماران، فضایل اخلاقی کلیدی مانند علم‌دوزی و بصیرت، خوش‌خلقی در مراقبت، صداقت و اخلاص، خیرخواهی، تواضع، وفای به عهد و نجابت (1)، اگر با معذرت‌خواهی همراه شود، احتمال شکایت ناشی از خطای پزشکی/ پرستاری را کاهش می‌دهد.

معذرت‌خواهی نیروی شفابخش همگانی برای حل تعارضات بین فردی یا گروهی است که در آن یک طرف مسئولیت تخلف و یا خطا را می‌پذیرد. کاربرد معذرت‌خواهی تنها به خطای پزشکی ختم نمی‌شود، بلکه در هنگام ایجاد استرس، تنش و تعدی اهمیت پیدا می‌کند (2). بررسی پدیده معذرت‌خواهی از منظر فنومنولوژی و زبان‌شناسی راه حلی برای فردی است که مسئولیت بروز وضعیت نامطلوب را بر عهده دارد (3). معذرت‌خواهی از بیمار می‌تواند قسمت سخت مراقبت باشد. با وجود این، عذرخواهی صمیمانه و سریع با استفاده از زبان و لحن مناسب، به طرفین درگیر در کنار آمدن با مشکل کمک می‌کند. پرستاران/ پزشکان ممکن است، نگران این باشند که با عذرخواهی احتمال دادخواهی بیماران علیه آن‌ها بیشتر شود، اما شواهد حاکی نشان می‌دهد اگر بیماران احساس کنند به آن‌ها گوش داده می‌شود و از آن‌ها عذرخواهی «درست» که بیانگر پشیمانی است، صورت می‌گیرد، کمتر به دادگاه متوسل می‌شوند و از قصور یا نقص کادر درمانی مراقبتی چشم‌پوشی می‌کنند (2). بررسی نگرش بیماران و پزشکان نسبت به افشای خطاهای پزشکی نیز مؤید این مطلب است (4). این روش (عذرخواهی) پس از یک خطای پزشکی و با ایجاد رابطه‌ای با درجاتی کمتر از سلسله مراتب بالا به پایین (پزشک ـ بیمار) و حفظ رابطه بین آن‌ها عمل می‌کند (3). بنابراین معذرت‌خواهی صرف نظر از اینکه خطا رخ داده باشد یا خیر، در کمک به رفع دلخوری و شکایات بیماران مؤثر است.

روش‌های مناسب عذرخواهی می‌تواند تضمین‌کننده انتظارات و تعهدات حرفه‌ای هم باشد. فرایند عذرخواهی شامل سه مرحله است: 1ـ پشیمانی: عذرخواهی و قبول مسئولیت2ـ دلیل: ارائه دلیل برای اشتباه؛ 3ـ رفع: تلاش برای رفع اشتباه تا آنجا که ممکن است (2). عذرخواهی می‌تواند کامل یا جزئی باشد، عذرخواهی کامل نشان‌دهنده قبول مسئولیت و تقصیر است و عذرخواهی جزئی، بیانگر پشیمانی و همدلی بدون قبول خطا است، کسانی که عذرخواهی کامل دریافت می‌کنند، خشم کمتری ابراز می‌کنند (5). دریافت یک معذرت‌خواهی غیر صادقانه و تصنعی تلخ است، در مقابل یک معذرت‌خواهی واقعی، با پرداختن به اثرات روانی خطا، اساس قوی برای حل اختلاف ایجاد کرده، خشم را خنثی می‌کند، درک بیمار را بهبود می‌بخشد، بخشش را ترویج و رفتار تلافی‌جویانه را کاهش می‌دهد (4). تجربه عذرخواهی در ذیل بیانگر کارامدی این تكنیك در تعامل پرستار با بیمار و خانواده او است: «در اقدام برقراری راه وریدی از کودک دو و نیم ساله در بخش اورژانس، کودک در آغوش پدرش آرام می‌گرفت، ناگزیر بعد از انجام توضیحات لازم به پدر و مادر و اخذ رضایت، در دومین تلاش جاگذاری کاتتر راه وریدی، در ورید صافن بزرگ در مچ پای کودک تعبیه شد، پدر و مادر از اینکه اولین اقدام پروسیجر برقراری راه وریدی با شکست مواجه شد، عصبانی بودند، در ابتدا به صحبت‌های والدین گوش دادم که بفهمم چرا ناراحت هستند. به علائم غیر کلامی احساسات و عواطف آن‌ها توجه کردم و برای راحتی آن‌ها کمک کردم کودک روی تخت قرار گیرد و صندلی را به طرف مادر بردم و اشاره کردم بنشیند. سپس گفتم: «متاسفم که دو بار اقدام برقراری راه وریدی را برای کودک شما انجام شد.» در ادامه توضیحی از آن اتفاق دادم و به منظور اقداماتی که به ماندگاری راه وریدی کمک کند، به والدین آموزش دادم و توضیح دادم که چگونه با راه وریدی، کودک می‌تواند کمک بیشتری دریافت کند و در ادامه نحوه درخواست کمک از پرستار و اهمیت آن را توضیح دادم و آن‌ها آرام شدند، گویی عذرخواهی و توضیحات تمام چیزی بود که آن‌ها می‌خواستند.»

محو شدن اخلاقی: پدیده ای ناخودآگاه و دشوار (چالش انگیز)

اکرم ثناگو, فروزان اکرمی, فرزانه مختاری, لیلا جویباری

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 17 شماره 48 (1402), 21 August 2023,

سردبیر محترم

هدف از این مقاله، جلب توجه پژوهشگران، مدرسین و دانشجویان به نوعی از خودفریبی است که به آن «محوشدن اخلاقی» اطلاق می‌گردد. محوشدن اخلاقی زمانی اتفاق می‌افتد که ما ناخودآگاه از پیامدهای اخلاقی یک تصمیم اجتناب می‌کنیم یا آن را پنهان می‌کنیم و در نتیجه به ما این امکان را می‌دهد که به شیوه‌های غیر  اخلاقی رفتار کنیم و در عین حال این باور را حفظ کنیم که انسان‌های خوب و بااخلاقی هستیم (1). در فرایند محوشدن اخلاقی، اغلب تمایل به توجیه رفتارهای خود داریم و معتقدیم که اخلاقی رفتار کرده‌ایم، حتی اگر واقعیت متفاوت باشد. ما به ندرت قصد داریم کار اشتباهی انجام دهیم، اما نشانه‌هایی ظریف و پنهان ما را به نادیده گرفتن پیامدهای اخلاقی تصمیماتمان سوق می‌دهد. این امر به تدریج به کم‌رنگ‌شدن پایبندی به اخلاقیات و محو اخلاقی می‌انجامد.

ارائه دو مثال به درک بهتر ما از این پدیده در محیط‌های بالینی کمک می‌کند: تزریق سفازولین وریدی به صورت سریع برای زنان بعد از سزارین در یک بخش شلوغ، با توجیه اینکه حجم کار زیاد است و بایستی به کارهای بیماران دیگر نیز رسیدگی شود، ولو اینکه زائو به دلیل تزریق سریع دچار تهوع و فلیبت عروقی شود. این پدیده به تدریج عادی‌سازی و به اصطلاح «روتین» می‌شود.

مثال دیگر مربوط به عادی‌سازی درد محل آنژیوگرافی است. پس از انجام آنژیوگرافی، محل خروج کاتتر شریانی فمورال نیاز به کمپرس و فشار زیاد با دست دارد که بسیار دردناک است و نیاز به تزریق لیدوکائین موضعی دارد، اما به دلیل شلوغی بخش و کمبود نیرو، بی‌حسی صورت نمی‌گیرد و کمپرس بدون بی‌حسی به اصطلاح «روتین» و درد ناشی از آن عادی‌سازی می‌شود.

مقاله پژوهشی/ اصیل


اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش در کاهش دیسترس اخلاقی و افزایش ناآمیختگی شناختی پرستاران

فاطمه یاسره, برزو امیرپور

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 17 شماره 48 (1402), 21 August 2023, صفحه 1-14

زمینه و هدف: به واسطه ماهیت حرفه پرستاری، قرارگرفتن در موقعیت‌های تعارض‌برانگیز در بین ارزش‌ها و مواجه‌شدن با تنگناهای اخلاقی، اجتناب‌ناپذیر است. این امر به نوبه خود می‌تواند در عملكرد شناختی تداخل ایجاد كند. بنابراین هدف از جرای پژوهش حاضر پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش در کاهش دیسترس اخلاقی و افزایش ناآمیختگی شناختی پرستاران بیمارستان امام خمینی شهر ایلام بود.

روش: روش پژوهش نیمه‌تجربی از نوع پیش‌آزمون ـ پس‌آزمون با گروه مقایسه بود. نمونه آماری مشتمل بود بر 40 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان امام خمینی شهر ایلام در سال 1401 كه به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و كنترل تقسیم شدند. به منظور جمع‌آوری داده‌ها، از پرسشنامه‌های دیسترس اخلاقی Corley و همكاران (2001 م.) و پرسشنامه ناآمیختگی شناختی Gillanders (2010 م.) استفاده شد. جلسات آموزشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش در هشت جلسه 90 دقیقه‌ای و به صورت هفتگی اجرا گردید، در حالی که گروه مقایسه هیچ مداخله‌ای دریافت نکردند. داده‌ها از طریق نرم‌افزار SPSS 27 و با استفاده از آزمون‌های آماری توصیفی (فراوانی، میانگین درصد، انحراف معیار) و استنباطی (کای دو، تی مستقل، تحلیل کوواریانس) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

ملاحظات اخلاقی: اصول و قواعد اخلاقی در پژوهش عبارت بودند از: تبیین اهداف تحقیق برای شرکت‌کنندگان در پژوهش، کسب رضایت آگاهانه، حفظ حریم خصوصی، محرمانه‌بودن داده‌ها، فراهم‌کردن امکان، ترک تحقیق در هر مرحله از اجرا.

یافته‌ها: یافته‌های تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر کاهش دیسترس اخلاقی و افزایش ناآمیختگی شناختی پرستاران گروه مداخله نسبت به گروه مقایسه در مرحله پس‌آزمون تأثیر معنی‌داری داشته است (05/0>P).

نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های پژوهش حاضر گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد در طی هشت هفته توانست در کاهش دیسترس اخلاقی و تقویت شناختی پرستاران مؤثر باشد.

میزان رعایت شاخص‌های اخلاق حرفه‌ای در بین دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی اردبیل

فردین شهباززاده, صبا رحمتی کله سرائی, مهدی اجری خامسلو, محمدحسین حکیمی, مهسا غریبی اصل

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 17 شماره 48 (1402), 21 August 2023, صفحه 1-11

زمینه و هدف: رعایت اخلاق حرفه‌ای به عنوان یکی از اساسی‌ترین مفاهیم اخلاق پزشکی می‌باشد. بررسی وضعیت به کارگیری اخلاق حرفه‌ای در بین دانشجویان پرستاری به عنوان کارکنان آینده سیستم‌های بهداشتی و درمانی دارای اهمیت به سزایی است. هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت به کارگیری اخلاق حرفه‌ای در بین دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی اردبیل می‌باشد.

روش: این پژوهش از نوع توصیفی ـ مقطعی می‌باشد. تعداد 210 دانشجو پرستاری ترم سوم تا ترم هشتم دانشکده پرستاری و مامایی اردبیل، آموزشکده عالی سلامت مشگین‌شهر و دانشکده پرستاری گرمی در این مطالعه شرکت داشتند. برای دستیابی به میزان وضعیت به کارگیری اخلاق حرفه‌ای دانشجویان، از پرسشنامه سنجش عملکرد پرستاران به آیین اخلاق پرستاری که توسط اسمعیل پورزنجانی و همکاران طراحی شده است، استفاده گردید. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های آنالیز واریانس یک‌طرفه، تی مستقل و رگرسیون خطی تجزیه و تحلیل شدند.

ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل انجام این پژوهش اصول اخلاقی و اصل محرمانگی رعایت شده و پرسشنامه‌ها با کسب رضایت آگاهانه و توضیح در مورد اهداف پژوهش به شرکت‌کنندگان تکمیل شده است.

یافته‌ها: بر اساس نتایج مطالعه، میانگین وضعیت به کارگیری اخلاق حرفه‌ای در بین نمونه‌های مورد مطالعه 96/0‌±20/4 بود. میانگین به کارگیری اخلاق حرفه‌ای در حوزه پرستار و جامعه 1±29/4، در حوزه پرستار و تعهد حرفه‌ای برابر با 9/0±25/4، در حوزه پرستار و ارائه خدمات بالینی برابر با 94/0±‌27/4، در حوزه پرستار و همکاری تیم خدمات درمان برابر با 25/1±885/3 و در حوزه پرستار و آموزش و پژوهش برابر با 06/1±29/4 بود که میانگین در همه حوزه‌ها خوب به دست آمد. همچنین متغیرهای محل تحصیل، علاقه به رشته پرستاری، وضعیت تحصیل و بخش محل خدمت با به کارگیری اخلاق حرفه‌ای رابطه معناداری (05/0‌‌‌P<) دارد.

نتیجه‌گیری: نتایج نشان‌دهنده رعایت مطلوب اخلاق حرفه‌ای در بین دانشجویان پرستاری می‌باشد. مسئولیت‌های اخلاقی بر عهده گروهی خاص نمی‌باشد، بلکه تمام اعضای یک حرفه در این زمینه مسئولیت دارند. با این وجود، توسعه اخلاق پرستاری هنگامی بهتر صورت می‌گیرد که در آن نهادینه شده باشد، چراکه تصمیم‌گیری اخلاقی در شرایط واقعی فقط با شناخت مفاهیم اخلاقی و دانستن ارزش‌ها مقدور می‌باشد.

نقش واسطه‌ای استدلال اخلاقی در رابطه بین هوش هیجانی و رفتار شاهدان قلدری

حسین سوری, محمدباقر کوپایی, اسمعیل صفری

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 17 شماره 48 (1402), 21 August 2023,

زمینه و هدف: امروزه که محیط‌های اجتماعی به سرعت در حال تغییر هستند، مهارت‌های اجتماعی نقش اساسی در فرآیند میانجی‌گری بین عوامل هوش هیجانی و عملکرد افراد دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه‌ای استدلال اخلاقی در رابطه بین هوش هیجانی و رفتار شاهدان قلدری است.

روش: این پژوهش همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری است. جامعه مورد نظر دانش‌آموزان پسر و دختر متوسطه دوم شهرستان خرم‌آباد در سال تحصیلی 02-1401 بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 310 دانش‌آموز که به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای انتخاب شدند. شرکت‌کنندگان به مقیاس‌های آزمون تبیین مسائل (Rest و همکاران)، هوش هیجانی (Bar-On) و نقش شرکت‌کنندگان (Salmivalli و همکاران) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری به وسیله نرم‌افزار Smart PLS 3 انجام گرفت.

ملاحظات اخلاقی: ملاحظات اخلاقی از جمله توضیح هدف پژوهش، محرمانه‌ماندن هویت پرسش‌شوندگان، اطمینان از محرمانه‌بودن پاسخ‌ها از پژوهش رعایت گردید. شرکت‌کنندگان در پاسخ‌دادن به پرسشنامه‌ها آزاد بودند.

یافته‌ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد تمامی ضرایب معناداری (t-value) از 96/1 بیشتر بود، مقادیر R2 برای مؤلفه‌های درون‌زای پژوهش در طیف 53/0 تا 93/0 و همچنین نتایج مقادیر Q2 برای تمامی سازه‌های مدل در طیف 27/0 تا 61/0 قرار دارد که این امر معناداربودن تمامی روابط میان مؤلفه‌ها را در سطح اطمینان 95 درصد نشان می‌دهد. بر اساس نتایج، هوش هیجانی بر رفتار شاهدان قلدری و استدلال اخلاقی تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین نتایج نشان داد عدد معناداری و ضریب غیر مستقیم به ترتیب برابر با 26/8 و 45/0 به این معنی که استدلال اخلاقی در رابطه بین هوش هیجانی و رفتار شاهدان قلدری نقش واسطه‌ای دارد (05/0P<).

نتیجه‌گیری: یافته‌های پژوهش نشان داد که بین هوش هیجانی و رفتار شاهدان قلدری رابطه معناداری وجود دارد. نتایج مدل معادلات نشان داد که استدلال اخلاقی دانش‌آموزان قادر است در ارتباط بین متغیرهای هوش هیجانی و رفتار شاهدان نقش واسطه‌ای معناداری ایفا کند و باعث افزایش تأثیرگذاری گردد.

تأثیر آموزش همدلی بر انگیزش شغلی، حساسیت اخلاقی و ناگویی خلقی در پرستاران

مژگان تائبی, اعظم میرزایی مقصود; حکیم سحاقی; زینب میرزایی مقصود

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 17 شماره 48 (1402), 21 August 2023, صفحه 1-11

زمینه و هدف: همدلی ترکیبی از مراقبت‌های عاطفی و شناختی است که برای اثبات پایداری و پیامدهای سلامتی بیماران بیشترین تأثیر مثبت را نشان می‌دهد. مطالعه حاضر با هدف تأثیر آموزش همدلی بر انگیزش شغلی، حساسیت اخلاقی و ناگویی خلقی در پرستاران بیمارستان باهنر کرمان انجام شده است.

روش: این پژوهش یک مطالعه نیمه‌تجربی است که نمونه‌های مورد مطالعه 80 نفر پرستار شاغل در بیمارستان شهید باهنر کرمان در سال 1399، به روش سرشماری وارد مطالعه شدند، سپس به روش تصادفی ساده به دو گروه آزمون و کنترل تقسیم شدند. برنامه آموزش همدلی طی هشت جلسه و با تأکید بر بنیان‌های درمانی 4 عاملی وزیری و همکاران (1390 ش.) در جلسات 90 دقیقه‌ای برای گروه آزمون اجرا شد؛ گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد، سپس برای جمع‌آوری اطلاعات از پرسشنامه انگیزش شغلی، پرسشنامه حساسیت اخلاقی و پرسشنامه ناگویی خلقی استفاده شد و تجزیه‌ و تحلیل داده‌ها با نرم‌افزار SPSS 23 انجام شد.

ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.

یافته‌ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش همدلی بر انگیزش شغلی، حساسیت اخلاقی و ناگویی خلقی(001/0>P) پرستاران مؤثر است.

نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از پژوهش مشخص کرد، آموزش همدلی بر انگیزش شغلی، حساسیت اخلاقی و ناگویی خلقی پرستاران مؤثر است؛ از این رو می‌توان از آموزش همدلی برای توانمندسازی پرستاران استفاده کرد.

بررسی حساسیت اخلاقی و پریشانی اخلاقی در پرستاران مراقب بیماران مبتلا به Covid-19 در مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی همدان

ندا علی‌محمدی, الهه طابی قانع, مهران سلمان غابشی, مریم گروسیان

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 17 شماره 48 (1402), 21 August 2023, صفحه 1-14

زمینه و هدف: حساسیت اخلاقی پرستاران را قادر می‌سازد تا نیازهای مددجویانشان را تفسیر کرده و مطابق اصول اخلاقی به آن پاسخ دهند. پریشانی اخلاقی، پدیده شناخته‌شده‌ای در حرفه پرستاری است که می‌تواند استرس جسمی ـ روانی زیادی بر پرستاران وارد کند و باعث عدم رضایت آنان، کاهش کارایی و کیفیت مراقبت شود، لذا هر چقدر پرستاران حساسیت اخلاقی بالاتری داشته باشند، می‌تواند نقش مهمی در پیشگیری از شرایط ایجادکننده پریشانی اخلاقی داشته باشد، لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین حساسیت اخلاقی و پریشانی اخلاقی در پرستاران مراقب بیماران مبتلا به Covid-19 در مراکز آموزشی درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی همدان انجام شد.

روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی ـ مقطعی است که بر روی 113 پرستار دانشگاه علوم پزشکی همدان در بازه زمانی فروردین تا تیرماه سال 1400 با روش نمونه‌گیری به صورت تصادفی طبقه‌بندی انجام شد. ابزار جمع‌آوری داده‌ها شامل پرسشنامه سه قسمتی اطلاعات دموگرافیک، حساسیت اخلاقی MMSQ و پریشانی اخلاقی کورلی جمع‌آوری گردید. داده‌ها توسط نرم‌افزار آماری SPSS 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

ملاحظات اخلاقی: پژوهشگر پس از اخذ رضایت آگاهانه از مشارکت‌کنندگان به آنان اطمینان داد که تمامی اطلاعاتشان محرمانه باقی خواهد ماند.

یافته‌ها: در بررسی ارتباط بین حساسیت و تکرار پریشانی اخلاقی بین حساسیت اخلاقی (246/0, r=009/0p=)، (032/0, r=202/0p=)، زیرگروه‌های تجربه مشکلات (287/0, r=002/0p=)، نحوه ارتباطات بین فردی (024/0, r=202/0p=)، بهبود استقلال مددجو (246/0, r=009/0p=) با تکرار پریشانی اخلاقی ارتباط معنی‌داری دیده شد. با افزایش این زیرگروه‌ها تکرار پریشانی شغلی نیز طور معنی‌داری افزایش می‌یابد. میانگین نمره حساسیت اخلاقی پرستاران 53/13±78/57 در حد متوسط گزارش شد. میانگین تکرار پریشانی اخلاقی 99/17‌±‌01/37 و شدت پریشانی اخلاقی 51/23±83/52 بوده است. تکرار پریشانی اخلاقی در محدوده متوسط و شدت پریشانی اخلاقی در محدوده زیاد است.

نتیجه‌گیری: با توجه به سطح حساسیت اخلاقی متوسط پرستاران، باید برای بهبود و ارتقای مسائل اخلاقی در پرستاری تلاش کرد. عوامل مختلفی در میزان حساسیت اخلاقی و پریشانی اخلاقی پرستاران در مراقبت از بیماران دخیل است. در این پژوهش در شرایطی بوده است که پرستاران با اوج پاندمی کووید-19 مواجه بوده‌اند و تحت فشارهای سازمانی و روانی بالایی قرار داشته‌اند.

رابطه بین بالندگی سازمانی و عدالت سازمانی با وجدان کاری کارکنان مراکز بهداشتی

علی‌رضا جعفریان, اعظم علوی

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 17 شماره 48 (1402), 21 August 2023, صفحه 1-12

زمینه و هدف: اثربخشی سازمانی وابسته به متغیرهایی مانند بالندگی و عدالت سازمانی است. از طرفی توجه به مفهوم وجدان كاری در سازمان‌های بهداشتی همچون سایر سازمان‌ها در حقیقت نگاهی اخلاقی و انسانی به مقوله كار است که خود تحت تأثیر عوامل مختلف قرار دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط بالندگی سازمانی و عدالت سازمانی با وجدان کاری کارکنان مراکز بهداشتی انجام گرفت.

روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی می‌باشد. 197 نفر از کارکنان شبکه بهداشت شهرکرد به روش در دسترس در سال 1398 انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. داده‌ها با استفاده از سه پرسشنامه استاندارد بالندگی سازمانی، عدالت سازمانی و وجدان کاری جمع‌آورى گردید. آمار توصیفى و تحلیلی (ضریب همبستگى پیرسون و آزمون رگرسیون) و نرم‌افزار SPSS 16 جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها استفاده شد.

ملاحظات اخلاقی: این مطالعه توسط کمیته اخلاق تأیید شده است. ملاحظات اخلاقی نظیر تکمیل فرم رضایت آگاهانه کتبی، مشارکت داوطلبانه، توضیح اهداف تحقیق و اطمینان در مورد محرمانه‌بودن اطلاعات رعایت گردید.

یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد بین میانگین نمره بالندگی سازمانی و عدالت سازمانی با وجدان کاری کارکنان بهداشت ارتباط معنی‌دار وجود دارد (001/0p<). ارتباط بین میانگین نمره بالندگی سازمانی با وجدان کاری (711/0r= و 001/0p<) و میانگین نمره عدالت سازمانی با وجدان کاری کارکنان همبستگی مثبت معنی‌داری وجود دارد (701r= و 001/0p<).

نتیجه‌گیری: تقویت عدالت سازمانی با به کارگیری قوانین و دستورالعمل‌هایی موجب افزایش عدالت و رعایت انصاف در بین همکاران می‌گردد. علاوه بر این ﭘﺮورش بالندگی سازمانی کارکنان بهداشتی، پایه و اساس محکم‌تری برای بروز وجدان کاری کارکنان خود به وجود آورند.

اخذ رضایت آگاهانه در جراحی کودکان از منظر حقوق موضوعه ایران در بیمارستان 17 شهریور رشت

مجتبی مهربان, محمدتقی آشوبی, لیلا میربد, کورش دل‌پسند

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 17 شماره 48 (1402), 21 August 2023, صفحه 1-10

زمینه و هدف: در صورت عدم اخذ رضایت آگاهانه در اعمال جراحی کودکان، اصول چهارگانه اخلاق پزشکی رعایت‌نشده لحاظ می‌گردد. با عدم رعایت این اصول حقوق بیمار نقض شده و مسئولیت پزشک هم از نظر اخلاق پزشکی و هم حقوقی محقق می‌شود، زیرا در صورتی که رضایت فرد یا ولی او اخذ نگردد، جرم اتفاق افتاده و در صورت وجود اذن و تلف یا نقص عضو و عدم اثبات عدم تقصیر تنها مسئولیت مدنی محقق می‌شود، لذا با توجه به اهمیت مسأله دریافت اذن و رضایت آگاهانه، در این مقاله وضعیت اخذ رضایت در اعمال جراحی کودکان با در نظرگرفتن نسبت فرد رضایت‌دهنده با سن بیمار، جنسیت بیمار و نوع عمل از نظر اورژانسی یا غیر اورژانسی‌بودن مورد سنجش قرار گرفت.

روش: در این مطالعه‌ مقطعی ـ توصیفی ـ تحلیلی، اطلاعات رضایت‌نامه در اعمال جراحی کودکان بیمارستان 17 شهریور رشت از فروردین 1398 الی شهریور 1399، شامل سن بیمار، جنسیت بیمار، نوع عمل جراحی و نسبت فرد رضایت‌دهنده با بیمار چک‌لیست از پیش‌تهیه‌شده‌ای مبتنی بر رضایت اگاهانه موجود جمع‌آوری شده است. جهت تحلیل داده‌های پژوهش، برای متغیرهای کمی از آزمون آنالیز واریانس (ANOVA)، برای متغیرهای کیفی از آزمون دقیق فیشر (Fisher's exact test) استفاده گردید.  داده‌های جمع‌آوری‌شده وارد نرم‌افزار SPSS 21 شده است و سطح معناداری p<0.05 در نظر گرفته شد.

ملاحظات اخلاقی: این مطالعه توسط کمیته اخلاق تأیید شده است. ملاحظات اخلاقی نظیر تکمیل فرم رضایت آگاهانه کتبی، مشارکت داوطلبانه، توضیح اهداف تحقیق و اطمینان در مورد محرمانه‌بودن اطلاعات رعایت گردید.

یافته‌ها: بر اساس نتایج به دست‌آمده از 187 مورد، جراحی اورژانسی (3/61 درصد) و مابقی جراحی غیر اورژانسی داشتند که از افراد اعلام‌کننده رضایت 202 نفر ولی قانونی (2/66 درصد) و مابقی به ترتیب: فرد فاقد سمت قانونی مادر (8/31 درصد)، قیم با نامه (7/0 درصد) و فرد فاقد سمت قانونی (غیر از مادر) (3/1 درصد) بوده‌اند. بر اساس نتایج مطالعه حاضر در خصوص ولی قانونی 199 نفر (5/98 درصد) فرد رضایت‌دهنده پدر و 3 نفر (5/1 درصد) پدر و مادر هر دو بودند. در مورد فرد فاقد سمت قانونی هم 97 نفر (96 درصد) فرد رضایت‌دهنده مادر و 2 نفر (2 درصد) پرستار و 1 نفر (1 درصد) مادر خوانده و 1 نفر (1 درصد) مادربزرگ بوده‌اند. قیم با نامه 1 نفر (50 درصد) و 1 نفر (50 درصد) مادربزرگ بوده‌اند. بر اساس نتایج به دست‌آمده مشخص شد که جنسیت (p=0/894) و سن (p=0/336) با گروه رضایت‌دهنده ارتباط معناداری ندارد، اما نوع جراحی با گروه رضایت‌دهنده ارتباط معناداری داشت (p<0/001)، به طوری که بیشتر افراد رضایت‌دهنده در عمل جراحی اورژانسی ولی قانونی بیمار بودند.

نتیجه‌گیری: در بسیاری از موارد بررسی‌شده موازین اخلاقی و حقوقی در اخذ رضایت آگاهانه از ولی و سرپرست قانونی کودکان رعایت شده بود، ولی در هیچ کدام از این فرایندها در خصوص اخذ موافقت از کودک مدرکی ثبت نشده بود که این امر نیاز به توجه در نظام سلامت دارد.

بررسی میزان رعایت منشور حقوق بیمار از دیدگاه بیماران تحت پیوند در بیمارستان منتصریه مشهد

مرضیه معراجی, مریم علیدادی, ملیحه آزادی, فاطمه عامری, مهناز الفتی

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 17 شماره 48 (1402), 21 August 2023, صفحه 1-12

زمینه و هدف: در سال‌های اخیر در زمینه پیوند اعضا پیشرفت‌های شگرفی حاصل گردیده ‌است و به تبع آن مسائل حقوقی و قانونی پیرامون آن نیز خود را نمایان‌تر ساخته ‌است، در این بین بیماران تحت پیوند به دلیل شرایط خاص خود نیاز به آگاهی دقیق‌تر و نیز رعایت حقوق بیشتری دارند. از این رو پژوهش حاضر به منظور بررسی میزان رعایت منشور حقوق بیمار از دیدگاه بیماران تحت پیوند در بیمارستان منتصریه مشهد در سال 1397 صورت‌ گرفت.

روش: پژوهش حاضر، یک مطالعه توصیفی ـ مقطعی است که بر روی 99 بیمار پیوند کبد و کلیه طی 3 ماه اول سال 1397 در بیمارستان منتصریه شهر مشهد انجام گردید. جهت سنجش میزان رعایت منشور حقوق بیماران تحت پیوند پرسشنامه‌ای محقق‌ساخته که دارای 28 سؤال بر اساس 5 محور منشور حقوق بیمار در ایران است. داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی در نرم‌افزار SPSS 16 بررسی گردیدند.

ملاحظات اخلاقی: توضیحات کافی در خصوص اهداف پژوهش به افراد مورد مطالعه داده‌ شد و به آن‌ها اطمینان داده‌ شد کلیه اطلاعات گردآوری‌شده در این پژوهش محرمانه می‌باشد.

یافته‌ها: میانگین رعایت منشور حقوق بیماران تحت پیوند 24/20±‌05/100 به دست آمد. از دیدگاه بیماران محور دوم (حق دریافت اطلاعات به نحو مطلوب و كافی) با میانگین 88/7±53/36 و محور پنجم (حق دسترسی به نظام كارآمد رسیدگی به شكایات) با میانگین 70/3±5 به ترتیب بیشترین و کمترین میزان رعایت را داشته‌اند.

نتیجه‌گیری: با توجه به نظرسنجی صورت‌گرفته از بیماران مشخص گردید که محور «حق انتخاب و تصمیم‌گیری آزادانه بیمار در دریافت خدمات سلامت» و «حق دسترسی به نظام كارآمد رسیدگی به شكایات» نسبت به سایر محورها کمتر رعایت ‌شده ‌است، لذا پیشنهاد می‌گردد تا در مراکز مراقبت بهداشتی توضیحات کافی از طرح درمانی به بیماران ارائه گردد تا بیماران نیز در انتخاب روش درمانی مشارکت داشته باشند و در راستای دسترسی به نظام کارآمد رسیدگی به شکایات نیز دستورالعمل‌های لازم تدوین گردد.

صلاحیت فرهنگی پرستاران شاغل در اورژانس‌های بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی مشهد

امیر ذکاء, محدثه محسن‌پور, ناهید کیوانلو, نیره داودی

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 17 شماره 48 (1402), 21 August 2023,

زمینه و هدف: جامعه ایرانی دارای بافتی چندقومی، فرهنگی، زبانی و مذهبی است. با توجه به اینکه تفاوت‌های فرهنگی بر نحوه درک اطلاعات بیمار و کیفیت ارائه مراقبت پرستار تأثیر گذارند، بنابراین می‌توان گفت که ارائه مراقبت توسط پرستاران دارای صلاحیت فرهنگی می‌تواند شرایط سلامت بیماران با فرهنگ‌های مختلف را بهبود بخشد. با توجه به احتمال عدم انجام مطالعه‌ای در رابطه با صلاحیت فرهنگی پرستاران اورژانس در شهر مشهد، مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان صلاحیت فرهنگی در پرستاران بخش اورژانس انجام شد.

روش: این مطالعه از نوع توصیفی ـ مقطعی می‌باشد. نمونه‌گیری به روش در دسترس، بر روی 139 نفر از پرستاران شاغل در بخش‌های اورژانس بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد. هر پرستار که معیارهای ورود به مطالعه را داشت، پس از اخذ رضایت آگاهانه وارد پژوهش شد و پرسشنامه صلاحیت فرهنگی پرستاران از طریق مصاحبه با این پرستاران تکمیل شد. بعد از جمع‌آوری اطلاعات، داده‌ها وارد SPSS 16 شده و با آزمون تی مستقل و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل آماری انجام شد. 0.05‌P< به عنوان سطح معنی‌داری در نظر گرفته شد.

ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با در نظرگرفتن اصول اخلاق در انجام و انتشار انجام گردید.

یافته‌ها: میانگین نمره صلاحیت فرهنگی پرستاران بخش اورژانس 24/58±8/76 در حد بالا گزارش شد. میانگین نمره صلاحیت فرهنگی در پرستاران متأهل به طور معنی‌داری بالاتر از افراد مجرد بود (047/0=p). همچنین ارتباط بین نمرات صلاحیت فرهنگی پرستاران با سن (322/0=r، 001/0>p)، سابقه کار کلی (325/0=r، 001/0>p) و سابقه کار در بخش اورژانس (189/0=r، 05/0>p) معنی‌دار بود.

نتیجه‌گیری: علیرغم بالابودن نمره صلاحیت فرهنگی پرستاران در این مطالعه، می‌توان با برنامه‌های آموزشی مناسب، صلاحیت فرهنگی پرستاران اورژانس را از وضعیت مناسب موجود، به وضعیت مطلوب و ایده‌آل، ارتقا بخشید.

مقاله مروری


تأملی بر وجود و ماهیت «اراده آزاد» در قرائت حقوق و اخلاق عصب‌شناختی

آرین پتفت

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 17 شماره 48 (1402), 21 August 2023, صفحه 1-19

زمینه و هدف: مدافعان مکتب جبرگرایی با تکیه بر یافته‌های نوین دانش علوم اعصاب، قائل به وهمی‌بودن اراده در انسان بوده و معتقدند که همه افراد تحت تدبر و دیکتاتوری مغز خود قرار دارند. آیا ما واقعاً اراده آزاد داریم؟ آیا اراده آزاد یک مفهوم انتزاعی توهمی است یا کیفیت حقیقی در انسان می‌باشد؟ با عنایت به یافته‌های نوین دانش بشری چه تعریفی از اراده آزاد انسان می‌توان ارائه داد؟ پاسخ به این سؤالات از آن جهت حائز اهمیت است که انکار اراده آزاد به معنای نفی هرگونه مسئولیت کیفری و به طور کلی انکار ضرورت وجودی قواعد حقوق کیفری در نظم هنجاری جامعه می‌باشد. این تصور می‌تواند به بی‌نظمی (آنارشی) تبدیل شود. مقاله حاضر در تلاش است تا با امعان رویکرد میان‌رشته‌ای حقوق، اخلاق و علوم اعصاب‌شناختی پاسخ قانع‌کننده‌ای برای رد شبهه واردشده از سوی مکتب جبرگرایی عصب‌شناختی ارائه داده و اراده آزاد را بازتعریف نماید.

روش: پژوهش حاضر از نوع مرور روایتی به ‌روش توصیفی ـ تحلیلی می‌باشد و روش جمع‌آوری اطلاعات آن به صورت جستجوی کتب و مقالات دهه اخیر (22-2012 م.) در پایگاه‌های معتبر Web of Science، Scopus و PubMed است.

ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.

یافته‌ها: اراده آزاد بسته به قرائت فکری و بافتار هر علم، تعاریف مختلفی دارد که البته تا حدود قابل توجهی در ماهیت امر یک مفهوم را افاده می‌کند: کیفیت نفسانی برای انجام رفتار مبتنی بر غرض و تأمل اراده خود از ارکان اختیار (به معنای عام) است و در عبارتی ساده می‌توان اختیار را قدرت برگزیدن امر مطلوب در میان گزینه‌های پیش رو نسبت به پدیده‌های هستی تعریف نمود. برای آنکه مجرمیت به یک فرد منتسب شود منوط بر این است که او افزون بر اراده آزاد در فعل یا ترک فعل مجرمانه، قدرت لازم بر انجام آن نیز داشته باشد. هوشیاری در مرکزیت تعریف اراده آزاد قرار دارد؛ هوشیاری همان خودآگاهی است که آگاهی (به مفهوم خاص) و برانگیختگی لوازم تحقق آن هستند.

نتیجه‌گیری: بررسی‌های عصب‌شناختی اختیار انسان از طریق تکنیک EEG نشان می‌دهد که اراده آزاد طیفی از عناصر ذاتی و ضروری را در یک توالی منسجم و با ارتباط ناگسستنی دربر دارد: انگیزه شامل غرض و تأمل (به تعبیر فلاسفه اسلامی تصور، تصدیق و شوق) و عزم شامل پتانسیل آمادگی، آگاهی از قصد و اقدام. با این اوصاف می‌توان اراده آزاد را این‌گونه تعریف کرد: کیفیت نفسانی برای انجام رفتار هوشیارانه مبتنی بر غرض و تأمل که در طیفی از عناصر از انگیزه تا عمل محقق می‌گردد.

سودآوری در برابر سلامتی؛ کاوشی در ممنوعیت‌ها و محدودیت‌های تبلیغ دخانیات

وحید آگاه; آرمینا شفیعی

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 17 شماره 48 (1402), 21 August 2023, صفحه 1-14

چکیده

زمینه و هدف: حق بر سلامت در زمره حق‌های حائز اهمیت بشری است. این حق اقتضا می‌کند تا از هر عاملی که سبب شود سلامت آدمی مورد تهدید قرار گیرد اجتناب گردد؛ از جمله مواردی که ممکن است حق بر سلامت را تحت تاثیر قرار دهد، داده‌هایی است که از طریق تبلیغات به افراد القا می‌گردد؛ از این رو همواره رویکرد نظام‌های حقوقی درباره تبلیغات مخل سلامت، انواعی از ممنوعیت یا محدودیت را به همراه داشته است. شرکت­های دخانی در ادوار گوناگون با روش‌های مختلف دخانیات را تبلیغ کرده‌اند، برخی از این تکنیک‌ها از باب «حق‌» و گاه «اخلاقیات»، محل منازعه است. به همین سبب بازشناسی روش­های تبلیغی این حوزه حائز اهمیت است.

 

روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش‌های نظری است که با ‌روش تحقیق توصیفی‌ ـ ‌تحلیلی و رویکرد نوگرا بدون هرگونه سابقه طرح در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران انجام یافته است. شیوه گرد‌آوری صورت کتابخانه‏ای ـ اینترنتی و با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات حقوقی انجام یافته است.

ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.

یافته­ها: واکاوی روش­های شرکت­های دخانی نشان از آن دارد که این شرکت­ها با هدف سودآوری بیش­تر از خلال روش­های بیش­وکم شناخته شده تبلیغی نظیر بهره­گیری از زنان و کودکان، القای حس آزادی، قدرت و استقلال توانستند بخش عظیم‌تری از سرمایه را انباشت کنند.

نتیجه­گیری: ممنوعیت و محدودیت تبلیغات دخانیات، مسئله­ای حائز اهمیت به منظور حفظ سلامت عمومی است. بدین ترتیب، تولی امر عمومی در حوزه سلامت دلالت بر آن دارد که باید حسب مورد نسبت به محدود یا ممنوع­سازی آن اندیشید. از آنجا که حوزه تبلیغات حوزه القا پیام معین به و اقناع مخاطبان برای رسیدن به اهداف مشخص است، باید نسبت به بازشناسی سازکارهای تبلیغی شرکت­های بزرگ دخانی اقدام و در گام­های آتی از آن این شناخت برای کنش­های عمومی بعدی همچون تعیین دقیق ممنوعیت­ها یا بازاندیشی در محدودیت­های تبلیغات بهره برد.

کلیدواژگان

سلامت عمومی، تبلیغات سیگار، ممنوعیت­ها، محدودیت­ها

مقدمه

مسئله بهداشت عمومی در سلامت اجتماعی و رفاه اجتماعی دارای اهمیت و جایگاه ویژه‌ای است (1). حق بر سلامتی به عنوان یک حق بشری در بسیاری از اسناد بین‌المللی و داخلی مورد شناسایی و تضمین قرارگرفته است (2). از جمله این هنجارها می­توان به تبصره ۱ ماده ۲۵ اعلامیه جهانی حقوق بهداشت، ماده ۱۲ میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، ماده ۳۵ منشور حقوق بنیادین اتحادیه اروپا و مقدمه اساسنامه سازمان بهداشت جهانی اشاره نمود. در هنجارهای داخلی نیز اصول متعددی از قانون اساسی به‌حق بر سلامت و بهداشت را مورد تاکید قرار داده است (3). بند ۱۲ اصل ۳ قانون اساسی یکی از تکالیف دولت را پی‌ریزی اقتصادی صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه، رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه بهداشت دانسته است (1). بر بنیان این منابع هنجارین، دولت­ها در قبال حق بر سلامت و حمایت از سلامت وبهداشت عمومی تعهدات گوناگونی برعهده دارند. واکاوی هستی­شناسانه این گونه تعهدات نشان از آن دارد که تعهدات دولت­ها از تمامی مناظر از جمله حوزه­های جنس تکلیف (تکلیف مبتنی بر وسیله (2) وتکلیف مبتنی بر نتیجه (4))، تجلی تکلیف (احترام (5)[1] ، حمایت (6)[2] و ایفاء (6)[3])، فوریت تکلیف (آنی، تدریجی (13)[4]) و کیفیت تکلیف (حداقلی یا حداکثری (6)) مورد توجه و مداقه قرار گرفته است. افزون بر این تعهدات، برخی دیگر اقداماتی که دولت‏ها می­توانند انجام دهند را باید در حوزه‏های دیگری نیز جستجو کرد. از قبیل وضع مقررات برای برخی فعالیت‌ها و اعمال تجاری خطرناک برای سلامتی و... که تمامی این گونه اقدامات منظومه­ای از تلاش­ها در نیل به صیانت و حمایت از سلامت عمومی را پی­می­افکند. در راستای همین گونه اقدامات اخیر، حمایت از سلامت و بهداشت عمومی می‌تواند منتهی به ممنوعیت انجام برخی فعالیت‌ها، ممنوعیت تبلیغ برخی کالاها ازجمله دخانیات و ممنوعیت استفاده از آن‌ها در اماکن عمومی گردد. به همین دلیل هم هست که قوانین مربوط به مبارزه با استعمال دخانیات و مواد مخدر (1) در اغلب کشورها جلوه­هایی از  محدودیت­ها و ممنوعیت­هارا در بر گرفته است(7). نظام حقوقی ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. با این وجود، مداقه در مساله­زای فوق گواه از این دارد که این گونه محدودیت­ها و ممنوعیت­ها در منظومه حقوق ایرانی خالی از امعان نظر پژوهشی مستقل (نه اعمی از قبیل کلیات ممنوعیت­های ناشی از تبلیغ در پرتو سلامت عمومی(17)) و متمرکز بوده است که ضرورت پژوهشی مستقل در این باره را ایجاب می­نماید. پرسش اصلی پژوهش آن است که «شرکت­های دخانی از کدام روش­های تبلیغی برای فروش بیش­تر دخانیات استفاه می­نمودند» و فرضیه پژوهش بر این استوار است که «شرکت­های دخانی در هر بازه زمانی با بهره­گیری غیر اخلاقی از وضعیت­های جاری زمان نسبت به تبلیغ سیگار و فروش بیش­تر آن به بهای سلامت­سوزی اقدام می­نمودند.». سنجش فرضیه در محک آزمون با روش و شیوه گردآوری مندرج در سامان‌دهی مبتنی بر بخش­های مجزای مُعَدَد که در نیمه نخست به معرفی روش­های تبلیغات و در نیمه دیگر به بازخوانی روش­های غیر اخلاقی تبلیغات سیگار توسط شرکت­های دخانی باز می­گرد به محضر اندیشه تقدیم گردیده­است.

روش

پژوهش حاضر از نوع پژوهش‌های نظری است که با ‌روش تحقیق توصیفی ـ ‌تحلیلی و رویکرد نوگرا بدون هرگونه سابقه طرح در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران انجام یافته است. شیوه گرد‌آوری صورت کتابخانه‏ای ـ اینترنتی و با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات حقوقی انجام یافته است.

 

[4] در بازه زمانی تدوین میثاقین میان کشورها و نظام­های حقوقی گوناگون در رابطه با اولویت میان حق­های متعلق به خانواده مدنی و سیاسی و حق­های در زمره اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اختلاف وجود داشت. چرایی این اختلاف به میزان مداخله دولت­ها یعنی نوع رویکرد اصلی در حوزه نظام­های لیبرالیستی و سوسیالیستی باز می­گشت. به هر روی در آن زمان، بسیاری کشورها، حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را آرمان­گرایانه به شمار می­آوردند که تحقق آن مستلزم گذشت زمان و نیل تدریجی بوده است.

چالشها و راهکارهای کسب صلاحیت بالینی در ایران: یک مطالعه مروری

بتول علیزاده تقی آباد, نازیلا جوادی پاشاکی, زهرا طاهری ازبرمی, ملوک پور علیزاده

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 17 شماره 48 (1402), 21 August 2023, صفحه 1-19

مقدمه: صلاحیت بالینی پرستاران بعنوان مؤلفه اساسی مراقبت پرستاری یک بحث بسیار مهم و حیاتی است. موضوع صلاحیت پرستاری همیشه یک مسئله چالش برانگیز بوده است. برای حفظ استانداردهای مراقبتی پرستاری شناخت روشهای توسعه و ارتقاء صلاحیت بالینی الزامی است. هدف مطالعه حاضر بررسی و مرور چالشهاي و راهکارهای کسب صلاحیت بالینی در ایران میباشد؛ تا از نتایج بدست آمده بتواند مدیران و مدرسان پرستاري را در ارتقاء صلاحیت پرستاري که هدف غایی آن ارائه مراقبت باکیفیت به بیمار است، یاری نماید.

روش کار: پژوهش حاضر از نوع مروري است. بدين منظور، مقالاتي که در راستاي هدف پژوهشي بوده، به زبان فارسي يا انگليسي نگارش شده وارد مطالعه شدند. مقالات با بهره­گيري از پايگاههاي فارسي شامل SID و Magiran  و پايگاههاي لاتين اعم از ProQuest, Science Direct, Google Scholar, Ovid, PubMed استخراج شدند. جستجو بدون محدوديت زماني تا مارس سال 2020 و با استفاده از کليد واژه­هاي nursing ,clinical competence, challenges انجام شد. بعد از بررسي و مطالعه دقيق عنوان، خلاصه و متن کامل، تعداد زيادي از مقالات به دلايل زبان مقاله، عنوان و هدف متفاوت، خلاصه و يا محتواي نامناسب مقاله کنار گذاشته شدند. در مرحله بعد71 مقاله (44 به زبان فارسي و 27 مقاله به زبان انگليسي) مطالعه شد و درنهايت 23 مقاله موردبررسي قرار گرفت.

نتایج: چالش و راهکار عوامل مربوط به آموزش و بالین مورد بررسی قرارگرفت. دانشجویان بی انگیزه و صلاحیت پایین پرسنل پرستاری تازه کار از چالش های مطرح شده می باشد. اقداماتی در دو سطح آموزش و  بالین در کم کردن شکاف آموزش و بالین بعنوان راهکارهای موثر جهت ارتقای صلاحیت بالینی کمک کننده است.

نتیجه گیری: با شناخت چالشها و راهکارهای مطرح شده در جهت ارتقای صلاحیت بالینی پرستاران اقداماتی موثری هم در آموزش و هم  بالین از جمله گزینش صحیح دانشجوی، پرسنل پرستاری و مربی، استفاده از شیوه های آموزش بالینی نوین و برگزاری دوره های بازآموزی برای اساتید و پرسنل پرستاری انجام گردد تا با ارائه مراقبت با کیفیت گامی مهم در در راستاي تقویت نظام سلامت برداشته شود.

هنجارسازی کرامت‌محور: به کارگیری واژه «ماهینگی» برای توصیف بخش طبیعی و زیستی زندگی زنان

نسیمه ستایش ولی‌پور, فرناز فرنام, محمود عباسی, مریم دامغانیان

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 17 شماره 48 (1402), 21 August 2023, صفحه 1-10

زمینه و هدف: به کاربردن واژگان غیر علمی، مبهم و اشتباه در توصیف چرخه باروری زنان در فرهنگ ایرانی امری رایج است. هدف مطالعه معرفی واژه ای است که از لحاظ آوایی، ساختاری و مفهومی شایسته توصیف با کرامت این بخش طبیعی از زندگی زنان، همراه با انگ زدایی می‌باشد که جزء حقوق باروری آنان محسوب می‌شود.

روش: در این پژوهش تحلیلی به بررسی واژگانی که در ادبیات روزمره، پژوهشی و پزشکی برای چرخه‌های خونریزی زنان استفاده می‌شود و تأثیر این واژگان بر شکل‌گیری باورهای غلط در این زمینه پرداخته می‌شود. همچنین، مطالعه فلسفه جایگزینی واژه قاعدگی یا پریود با ماهینگی که برگرفته از ارتباط آن با ماه است، تبیین می‌شود.

ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش پژوهش، صداقت و امانتداری رعایت شده است.

یافته‌ها: واژگانی که برای توصیف ماهینگی در فرهنگ و زبان فارسی از آن استفاده می‌شود عمدتاً به معنای تکرار و تأکید بر قاعده یا رسم‌بودن دارد که بر عکس تأکیدی برای نیازهای سلامت باروری زنان در این دوران نیست. بعضی واژگان نیز یادآور ممنوعیت‌های فرهنگی یا اجتماعی و یا حتی معنای لغوی آن بارمنفی دارد. واژه «ماهینگی» موجب یکسان‌سازی توصیف چرخه زیستی زندگی زنان در ادبیات پژوهشی، پزشکی و اجتماعی شده، از لحاظ آوایی و ساختاری مناسب فرهنگ معاصر، از لحاظ معنای لغوی هنجارساز و کرامت‌محور برای حقوق سلامت باروری زنان می‌باشد.

نتیجه‌گیری: به کارگیری واژه ماهینگی با استعاره‌ای از ماه به عنوان یک جرم آسمانی که تشابهات ساختاری متعددی در چرخه تکامل آن با تکامل تخمک وجود دارد و همچنین استفاده از ماه به عنوان نمادی از باروری می‌تواند توصیفی با کرامت از ماهینگی زنان باشد. علاوه بر این موارد، استفاده از این نمادسازی زیبا و باشکوه می‌تواند تسهیل‌گر شروع تعامل خانواده‌ها با فرزندانشان در این زمینه و آماده‌سازی آنان برای ازدواج و فرزندآوری باشد.

نقش اخلاق فضیلت‌گرا در حرفه پرستاری

فریده بحرینی, رقیه اسماعیلی

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 17 شماره 48 (1402), 21 August 2023, صفحه 1-13

زمینه و هدف: اخلاق، هسته اصلی فعالیت‌های مراقبتی است. در سال‌های اخیر اخلاق فضیلت‌گرا یکی از رویکردهای مورد توجه حرفه پرستاری است. هدف از این مقاله تبیین مفهوم فضیلت در حرفه پرستاری و نقش فضایل اخلاقی در حیطه‌های مختلف پرستاری است.

روش: این مطالعه به روش مروری انجام شد. واژگان کلیدی اخلاق مراقبت، نظریه‌های اخلاقی، پرستاری و اخلاق فضیلت‌گرا، بدون محدودیت زمانی در پایگاه‌های اطلاعاتی معتبر فارسی و انگلیسی شاملSID، IranMedex، Google Books، PubMed، Google Scholar و Proqest مورد جستجو قرار گرفت. مقالات مرتبط انتخاب شده و بر اساس اهداف مطالعه، مرور و تحلیل انجام شد.

ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل مطالعه ملاحظات اخلاقی، از جمله امانتداری در نقل قول اسناد و عدم سوگیری رعایت شده است.

یافته‌ها: نتایج در بخش‌های تصویری کلی از فضیلت، اخلاق فضیلت‌گرا، فضیلت و مراقبت، انتقال فضیلت از اخلاق به عمل، نقش فضیلت‌های اخلاقی در حرفه پرستاری، راهبردهای نظریه اخلاقی فضیلت‌گرایی در آموزش، نقش فضیلت در نظریه‌های پرستاری و چالش‌های نظریه فضیلت‌گرا دسته‌بندی شد. فضیلت، پیش‌نیاز مراقبت اخلاقی است. در مفهوم بالینی، اخلاق مراقبتی با یک مدل نظری از فضیلت غنی می‌شود. رویکرد اخلاقی فضیلت‌گرا در آموزش پرستاری، یادگیرنده محور بوده و بخشی ضروری در برنامه‌های آموزش اخلاق پرستاری محسوب می‌گردد. گنجاندن یک گفتمان در مورد فضایل در نظریه پرستاری، می‌تواند بر شایستگی اخلاقی تمرکز کرده و در عین حال، دانش ویژه رشته و مهارت‌های فنی را برآورده ‌کند. برای رفع چالش‌های رویکرد فضیلت‌گرا، می‌توان از نظریه‌های اخلاقی مانند نظریه نتیجه‌گرا، در کنار این نظریه استفاده نمود.

نتیجه‌گیری: فضایل اخلاقی راهنمای عملیاتی قابل قبول برای عملکرد مراقبت بالینی در پرستاری است. استفاده از نظریه فضیلت‌گرا به دلیل ارتباط بیشتر پرستاران با بیماران، کاربرد فراوانی داشته و حرفه پرستاری می‌تواند از این نظریه بیشترین بهره را ببرد.

ابعاد جرم‌شناختی جرائم ناشی از انگ و نفرت در بستر همه‌گیری کووید-19

سالار صادقی

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 17 شماره 48 (1402), 21 August 2023, صفحه 1-13

  • زمینه و هدف: یکی از پیامدهای مهم همه‌گیری بیماری کووید-19، انگ اجتماعی بر افراد بوده است. با شروع همه‌گیری بیماری کووید-19، جرم و بزه‌کاری ناشی از انگ و نفرت در سرتاسر جهان افزایش یافت که هویت و شخصیت افراد مبتلا و همچنین جوامع آسیای شرقی را مورد هدف قرار داد و ناامنی را در جوامع تشدید نمود. مقاله حاضر به تبیین عوامل و تحلیل روند تأثیر همه‌گیری کووید-19 بر افزایش جرائم ناشی از نفرت با رویکردی جرم‌شناختی می‌پردازد.

    روش: پژوهش حاضر از توع مروری و روایتی به روش توصیفی ـ تحلیلی است که با بهره‌گیری از منابع و مقالات معتبرِ مرتبط با موضوع و برخی نظریات جرم‌شناسی در راستای تحلیل مسأله انجام شده است.

    ملاحظات اخلاقی: در این تحقیق جنبه‌های اخلاقی مطالعه شامل اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.

    یافته‌ها: جرائم ناشی از نفرت جرائمی‌اند که با انگیزه نفرت از ویژگی‌های هویتی قربانی، از جمله قومیت، نژاد، ملیت، مذهب و جنسیت ارتکاب می‌یابند و خشونت‌آمیزبودن، ارتکاب در اماکن عمومی و آسیب گسترده بر قربانیان، از جمله ویژگی‌های این جرائم است. در افزایش جرائم ناشی از نفرت در زمان همه‌گیری کووید-19 در سراسر دنیا عواملی چون برچسب‌زنی، هراس اخلاقی، پیش‌داوری و نگرش‌های نفرت‌آمیز نقش مهمی ایفا نموده و فرایند انگ‌زنی اجتماعی بر مبتلایان به کرونا و برخی مردم آسیایی هم‌ریشه در همین پیش‌داوری‌ها داشته که نهایتاً منجر به جرائم ناشی از نفرت گردید.

    نتیجه‌گیری: در کنارِ تشدید مجازات چنین جرائمی در صورت لزوم، نفرت‌زدایی از طریق تقویت انسجام گروه‌ها و جوامع مختلف، آگاهی‌بخشی و اصلاح گفتمان‌های غالب با کمک رسانه‌ها و فضای مجای می‌تواند در کاهش جرائم ناشی از نفرت ناشی از همه‌گیری کووید-19 مؤثر باشد.

خستگی ناشی از شفقت، رضایت از شفقت و فرسودگی شغلی در پرستاران‌ بخش اورژانس: یک مطالعه مرور نظام‌مند

امیرمحمد نظری, سوگند سلیمانی نژادیان

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 17 شماره 48 (1402), 21 August 2023, صفحه 1-11

زمینه و هدف: در جامعه مدرن امروز، استرس ناشی از کار به عنوان یک تهدید شغلی که می‌تواند منجر به کاهش رضایت از شفقت و ایجاد خستگی از شفقت شود، پذیرفته شده است. ارائه‌دهندگان مراقبت‌های بهداشتی در ‌بخش‌هایی مثل مراقبت‌های ویژه و اورژانس ممکن است سطوح بالایی از خستگی از شفقت و فرسودگی شغلی را تجربه کنند که کیفیت زندگی حرفه‌ای آنان را مختل می‌کند. پرستارانی که سطوح بالاتری از رضایت از شفقت را تجربه می‌کنند، منابع محفاظتی بیشتری برای مقابله با پیامد‌های منفی ناشی از استرس شغلی داشته و هنگام مواجهه با افراد آسیب‌دیده به آن‌ها کمک می‌کند تا از مکانیسم‌های سازگاری برای پیشگیری از خستگی از شفقت استفاده کنند. بنابراین این مطالعه با هدف بررسی خستگی از شفقت، رضایت از شفقت و فرسودگی شغلی در پرستاران اورژانس و عوامل مؤثر بر آن‌ها انجام شد.

روش: پژوهش حاضر یک مطالعه مرور نظام‌مند می‌باشد که در سال 2023 در ایران انجام شده است، هدف از این مطالعه بررسی خستگی از شفقت، رضایت از شفقت و فرسودگی شغلی در پرستاران اورژانس و عوامل مؤثر بر آن‌ها بوده که بدین‌منظور مقالاتی که در راستای هدف پژوهشی بوده و به زبان فارسی یا انگلیسی نگارش شده بودند، وارد مطالعه شدند. جستجو بدون محدودیت زمانی و تا اکتبر 2023 و با استفاده از واژگان کلیدی «خستگی از شفقت»، «رضایت از شفقت»، «فرسودگی شغلی»، «پرستار ‌بخش اورژانس» در پایگاه‌های بین‌المللی PubMed، Scopus، Web of Science، Science Direct و EMBASE و پایگاه‌های داخلی Iranmedex، Magiran، SID و Irandoc انجام شد. جهت ارزیابی کیفیت مقالات از چک‌لیست JBI استفاده شد.

ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.

یافته‌ها: در جستجوی اولیه 412 مطالعه به بدست آمد که با غربالگری در مرحله اول بر اساس عنوان و چکیده مقالات به 77 مطالعه کاهش یافت و در مرحله بعد با غربالگری مقالات بر اساس متن کامل مقالات، 7 مقاله معیار‌های ورود را داشتند. بر اساس نتایج مطالعات واردشده، پرستاران اورژانس دارای سطوح متوسط تا بالای خستگی ناشی از شفقت، فرسودگی شغلی و استرس تروماتیک ثانویه و همچنین سطوح متوسط تا بالای رضایت از شفقت می‌باشند. همچنین عواملی مانند همدلی، رضایت شغلی، شفقت به خود و حمایت مدیر و سازمان به طور معنی‌داری پیش‌بینی‌کننده خستگی ناشی از شفقت و رضایت از شفقت در این پرستاران است.

نتیجه‌گیری: ارائه راهکار‌هایی برای بهبود شناخت و آگاهی از رضایت از شفقت، خستگی از شفقت و فرسودگی شغلی می‌تواند از فرسودگی عاطفی در پرستاران اورژانس جلوگیری کرده و به شناسایی مداخلاتی برای اینکه پرستاران در حرفه‌ خود، همدل و دلسوز باقی بمانند، کمک می‌کند.

مروری بر چالش‌های اخلاقی و حقوقی کاربرد هوش مصنوعی در نظام سلامت

محمود عباسی, مهرداد تیموری

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 17 شماره 48 (1402), 21 August 2023, صفحه 1-11

زمینه و هدف: امروزه فناوری‌های هوش مصنوعی می‌توانند مزایای غیر قابل‌ تصوری را به نظام سلامت ارائه دهند. در حالی ‌که هوش مصنوعی ظرفیت قابل ‌توجهی برای بهبود عملکرد نظام سلامت دارد، از سویی دیگر چالش‌هایی نیز به همراه دارد که گاهی منجر به آسیب در نظام سلامت می‌شود. از این رو هدف از پژوهش حاضر مروری بر چالش‌های اخلاقی و حقوقی همراه با کاربرد هوش مصنوعی در نظام سلامت است.

روش: این مطالعه از نوع مروری است. برای جمع‌آوری اطلاعات از جستجوی شواهد در پایگاه‌های اطلاعاتی Web of Science, PubMed, Scopus و Google Scolar با استفاده از واژگان کلیدی هوش مصنوعی، اخلاق پزشکی، حقوق سلامت، مراقبت سلامت و کرامت انسانی استفاده شد.

ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.

یافته‌ها: اساس یافته‌های پژوهش در خصوص چالش‌های اخلاقی می‌توان به اعتماد به هوش مصنوعی، نقض کرامت انسانی در هوش مصنوعی، رعایت اصل استقلال فردی و قواعد آن، هوش مصنوعی در تشخیص اتمام درمان و هوش مصنوعی و کارکرد احساسی اشاره نمود و چالش‌های حقوقی شامل استانداردسازی هوش مصنوعی در پزشکی، هوش مصنوعی و مسئولیت مدنی، هوش مصنوعی و ضمان پزشک، هوش مصنوعی و نقض محرمانگی داده‌ها و هوش مصنوعی و امنیت سایبری می‌باشند.

نتیجه‌گیری: در استفاده از فناوری‌هایی هوش مصنوعی برای ارائه خدمات بهداشتی و درمانی بایستی تصمیمات ما مبتنی بر احترام به کرامت انسانی و رعایت اصول اخلاقی و حقوقی و قواعد و مقررات باشد. هر فناوری مبتنی بر هوش مصنوعی که برای استفاده در مراقبت‌های بهداشتی و درمانی و نظام سلامت در نظر گرفته می‌شود، باید کارآمد، ایمن، استاندارد و تنظیم‌ شده باشد، چنین فناوری‌هایی تنها در صورتی می‌توانند کارآمد باشند که با نظارت و ارزشیابی در مراقبت‌های بهداشتی و درمانی پیاده‌سازی شوند.

بومیان دیجیتال و مهاجران دیجیتال: ویژگی‌ها، تفاوت‌ها و شیوه‌های مؤثر تعامل (یک مطالعه مروری)

صدیقه احمدی, زهرا زینلی

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 17 شماره 48 (1402), 21 August 2023, صفحه 1-16

زمینه و هدف: مهاجران دیجیتال واقعی افرادی هستند که از یک نسل به نسلی دیگر مهاجرت کرده‌اند و بومیان دیجیتال نیز نسل جدیدی از افراد هستند که در دنیای دیجیتال بزرگ شده‌اند؛ هدف از پژوهش، ارائه یک بررسی جامع از مفهوم و بعد مهاجران دیجیتال و بومیان دیجیتال است.

روش: روش مطالعه حاضر، مروری است و اسناد و مقالات سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۳ با استفاده از پایگاه‌های Sage، Wiley، Springer، Pubmed، Scopus، Science Direct و Taylor & Francis بر اساس واژگان کلیدی نسل دیجیتال، مهاجران دیجیتال، فناوری اطلاعات، دنیای دیجیتال استخراج گردید. در مرحله اول تعداد 68 منابع به دست آمد که بعد از بررسی و مطالعه دقیق عنوان، خلاصه و متن کامل، تعداد 38 مقاله حذف شدند. بقیه مقالات بر اساس مرتبط‌بودن و کیفیت مقالات و دسترسی به تمام متن مقالات، مورد بررسی قرار گرفتند که تعداد 30 منابع مورد تأیید قرار گرفتند.

ملاحظات اخلاقی: صداقت و امانتداری در گزارش متون، استناددهی به منابع و پرهیز از هرگونه سوءگیری رعایت گردیده است.

یافته‌ها: بررسی متون نشان می‌دهد که بومیان دیجیتال و مهاجران دیجیتال در تعامل خود ویژگی‌ها و تفاوت‌های مشخصی دارند. بومیان با تسلط بر فناوری‌ها تعامل راحت‌تری با تکنولوژی دارند، در حالی که مهاجران دیجیتال نیاز به یادگیری بیشتری در مواجهه با تغییرات دنیای دیجیتال دارند. برای تعامل مؤثر میان این دو گروه استفاده از روش‌هایی مانند استفاده از زبان قابل درک در ارتباطات و ایجاد فضایی برای تبادل تجربیات و دانش می‌تواند مؤثر باشد. در این بخش به صورت مجزا به تمامی تفاوت‌های این دو نسل بر اساس نتایج یافته‌ها پرداخته شده است.

نتیجه‌گیری: تمامی پژوهش‌های انجام‌گرفته نشان می‌دهند تعامل بومیان دیجیتال و مهاجران دیجیتال یک موضوع جدید و مهم در دنیای ارتباطات بین‌المللی است. این تعامل ممکن است تأثیرات عمده‌ای بر روند مهاجرت و تکامل فرهنگ‌ها و جوامع دیجیتالی داشته باشد. درک بهتر این تعامل و پیداکردن راه ‌حل‌های مناسب برای مواجهه با چالش‌ها می‌تواند به توسعه و پیشرفت جوامع دیجیتالی کمک کند و سبب ایجاد فرصت‌های جدیدی برای همبستگی و همکاری بین بومیان دیجیتال و مهاجران دیجیتال شود. استفاده از رویکردهای چندفرهنگی و آموزش فرهنگی می‌تواند بهبود در این زمینه را ایجاد کند. به علاوه نیاز گسترده‌ای به تبیین کدهای اخلاقی متناسب با فرهنگ هر دو نسل وجود دارد. نتایج این مطالعه برای روان‌شناسان، معلمان و همچنین سیاستگذاران آموزشی کشور قابل توجه خواهد بود.