مقاله پژوهشی


چشم‌اندازی بر شاخصه‌های سلامت در گلستان سعدی

ملیحه عابدینی, مریم محسنی سیف آبادی

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 16 شماره 1 (1403), 7 May 2024, صفحه 1-14
https://doi.org/10.22037/mhj.v16i.42214

زمینه و هدف: آشنایی با آرا و نظرات حکیمان و اندیشمندان این مرز و بوم که به واسطه خوانش صحیح آثار آن‌ها میسر می‌گردد، نه‌تنها می‌تواند در ارتقای بینش، ژرف‌‌اندیشی و هویت‌پذیری شخصی ما به عنوان ایرانی مسلمان تأثیرگذار باشد، بلکه در تدوین و طراحی سیاست‌ها و برنامه‌ریزی‌های کلان متناسب با ویژگی‌های بومی، ملی و مذهبی ما در عرصه‌های مختلف نیز بسیار راهگشا است. از آنجایی که حصول و ارتقای سلامت انسان و جامعه از مهم‌ترین اهداف بشری در طول تاریخ بوده، مقاله حاضر به دنبال بررسی رویکرد یکی از بزرگ‌ترین حکمای ایرانی، یعنی شیخ اجل سعدی در خصوص سلامت جسم و روان آدمی و همچنین میزان اهمیت و پیوند این دو حیطه است.

روش: این پژوهش با گردآوری داده‌ها به روش اسنادی ـ کتابخانه‌ای بر مبنای کتاب گلستان سعدی به رشته تحریر درآمده است.

ملاحظات اخلاقی: در تدوین این پژوهش اصل امانتداری و صداقت در استناد به متون مورد استفاده، اصالت منابع و پرهیز از جانبداری در مراجعه به متون یا تحلیل‌ها رعایت شده است.

یافته‌ها: مقاله حاضر پس از تعریف سلامت، به استخراج روایات و مضامین مرتبط با سلامت تن و روان در کتاب گلستان سعدی پرداخته و 31 حکایت مرتبط با این موضوع را استخراج کرده است. این حکایات در حیطه سلامت تن به دو موضوع پرهیز از پرخوری و حفظ اعتدال طبع آدمی و در حیطه سلامت روان به دو موضوع سلامت روان خود (عبادت، تکریم خود، توکل، پرهیز از گناه، تفکر در نعمات الهی، مشورت، شکر نعمت و آخرت‌مداری) و سلامت روان دیگران (تکریم دیگران، انفاق، احسان، خوش‌خلقی، گذشت، تدبیر، تواضع و عیب‌پوشی) پرداخته‌اند.

نتیجه‌گیری: این پژوهش نه‌تنها پیوند سلامت تن و روان از منظر سعدی را نشان می‌دهد، بلکه از یک طرف معتقد به برتری سلامت روانی نسبت به سلامت جسمانی است و از طرف دیگر حصول و ارتقای سلامت روان فرد را در گرو سلامت روان جامعه می‌داند.

خواص دارویی گیاه خیارشنبر و فلوس آن در آثار پزشکی و گیاهداروشناسی دورۀ اسلامی

سارا فرض پور ماچیانی

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 16 شماره 1 (1403), 7 May 2024, صفحه 1-15
https://doi.org/10.22037/mhj.v16i.45050

زمینه و هدف: خیارشنبر (Cassia Fistula) از گیاهان دارویی مورد توجه در ایران و سایر گسترۀ جهان اسلام بوده است. حکمای دورۀ اسلامی آن را خیارشنبر/ خیارچنبر و میوه­اش را فلوس نامیده و به ریخت ­شناسی و خواص دارویی آن اشاره کرده ­اند. در طب سنتی معاصر نیز برای اجزای مختلف این گیاه به ویژه برگ و میوۀ آن خواص گوناگونی برشمرده­ اند. امروزه C. Fistula با عنوان فلوس شناخته می ­شود و گیاه خیارچنبر به گونه و جنس دیگری با نام علمی Cucumis melo var. flexuosus تعلق دارد.

روش­: در این پژوهش به خواص دارویی این گیاه در پانزده اثر پزشکی و گیاهداروشناسیِ شرق و غرب جهان اسلام از سدۀ 3 تا 12 قمری پرداخته شده­ است. در بررسی ابدال، علاوه بر این منابع از دو منبع الأبدال و الصّیدنة فی­الطّب نیز استفاده شده­ است.

ملاحظات اخلاقی: در این پژوهش اصل امانت داری در انتشار مطالب از منابع علمی رعایت گردیده است.

یافته ­ها: حکمای دورۀ اسلامی برای اجزای مختلف خیارشنبر از جمله ریشه، برگ و فلوس آن خواص متعددی برشمرده ­اند. برخی منابع حاوی مطالبی افزون بر منابع پیشین و در برخی دیگر مطالب تا حدود زیادی تکراری است. در مورد ابدال نیز این موضوع صادق است.

نتیجه­ گیری: در میان منابع مورد بررسی در این پژوهش منابع فارسی به خواص متنوع­ تری نسبت به منابع عربی اشاره کرده­ اند. در اکثر این منابع به نام حکمایی که آثار آنها مورد استفاده قرار گرفته، اشاره­ ای نشده ­است. در الأعتماد فی الأدویة المفردة ابن­ جزار و ترجمه و تحریر صیدنه کاسانی به طور کامل تکرار منابع پیشین است. تذکرة الأولی الألبابِ انطاکی دارای مطالب جدیدتری دربارۀ خواص این گیاه نسبت به سایر منابع عربی مورد بررسی است. در میان منابع فارسی، الأبنیة عن حقایق الأدویة و مخزن الأدویة حاوی آگاهی­های جدیدتری نسبت به منابع پیشین خود هستند. الحاوی ­فی الطّب، الأبدال، القانون فی­ الطّب، الصّیدنة فی­ الطّب و تحریر فارسی آن به موارد بیشتری از ابدال خیارشنبر اشاره کرده­ اند.

بررسی و اولویت‌بندی مفردات مؤثر در درمان شپش سر در منابع منتخب طب سنتی ایرانی

زهرا بهاءالدین, اکرم دیناری, محسن ناصری, صدیقه طالبی, فرزانه غفاری, فاطمه عمادی, مریم ایرانزاد اصل, فاطمه علیجانیها, راضیه جعفری حاجتی, زهرا کریمی, زهرا آقابیگلوئی

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 16 شماره 1 (1403), 7 May 2024, صفحه 1-18
https://doi.org/10.22037/mhj.v16i.45632

زمینه و هدف: شپش سر به عنوان یکی از معضلات بهداشتی در سطح جهانی شناخته می‌شود. افزایش مقاومت این انگل به درمان‌های متداول و نیاز به روش‌های درمانی مؤثر و بی‌خطر اهمیت بررسی روش‌های سنتی را دوچندان کرده است. هدف از این مطالعه، بررسی و معرفی داروهای مفرده موجود در منابع طب سنتی ایرانی است که برای درمان شپش سر توصیه شده‌اند.

روش: این مطالعه یک تحقیق اصیل بر اساس متون معتبر طب ایرانی است. ابتدا مفردات دارویی ذکرشده در درمان شپش سر در جلد دوم کتاب «القانون فی ‌الطب» ابن سینا جمع‌آوری ‌شده و سپس نظرات دانشمندان در کتاب‌های برگزیده داروسازی سنتی به جداول و اطلاعات قبلی افزوده شده است. مراحل انجام تحقیق شامل تعیین واژگان کلیدی مرتبط با عنوان، جستجو در متون، تهیه لیست واحد، یافتن مترادف‌ها و اسامی علمی، بازبینی، خروج مفردات از ترکیبات، جمع‌بندی، نمره‌دهی و اولویت‌بندی بوده است.

ملاحظات اخلاقی: در پژوهش حاضر جنبه‌های اخلاقی مطالعه کتابخانه‌ای شامل اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.

یافته‌ها: در مطالعه حاضر 47 مفرده دارویی در درمان شپش سر جستجو و معرفی شدند که ۷۰ درصد آن‌ها دارای منشأ گیاهی، ۱۸ درصد معدنی و ۱۲ درصد حیوانی هستند. با در نظرگرفتن معیارهای تعریف‌شده، مفرده دارویی چغندر (9 امتیاز) از لحاظ اثر ضد شپش سر بیشترین نمره را كسب نمود. مفردات عسل، جیوه و قطران با کسب 8 امتیاز و مفردات سیسنبر و نخاله (سبوس) عدس با کسب 6 امتیاز در رتبه‌های بعدی قرار گرفتند. همچنین بیشترین شیوه دارورسانی توصیه‌شده، شستن سر (44 درصد) است.

نتیجه‌گیری: مفردات دارویی معرفی‌شده در این مطالعه، می‌توانند مبنای انجام مطالعات پایه و بالینی متعدد جهت تولید داروهای طبیعی مناسب در درمان شپش سر قرار گیرند و در صورت تأیید، در صنایع آرایشی و بهداشتی کشور برای کمک به درمان این معضل مورد استفاده واقع شوند.

بررسی وضعیت بهداشت و سلامت کارگران مهاجر ایرانی در جنوب قفقاز

مهدی احمدی

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 16 شماره 1 (1403), 7 May 2024, صفحه 1-20
https://doi.org/10.22037/mhj.v16i.45590

زمینه و هدف: مهاجرت نیروی کار ایرانی به جنوب قفقاز طی سال‌های پایانی قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی روند رو به رشدی به خود گرفته بود، به نحوی که هر ساله چند صد هزار نفر برای جستجوی کار به این مناطق می‌رفتند. عده زیادی از این مهاجران در باکو، گنجه، تفلیس، ایروان و باطوم در کارخانه‌ها، معادن، صنایع نفت، اسکله‌ها و زمین‌های کشاورزی به خدمت گرفته می‌شدند و برخی هم به دست‌فروشی، بنایی و... اشتغال و در محل کار یا حاشیه شهرها سکونت داشتند، لذا بهداشت و سلامت نقش مهمی در زیست این کارگران داشت.

روش: مقاله پیش رو با رویکرد «تاریخ از پایین» و با تکیه بر منابع کتابخانه‌ای و آرشیوی درصدد پاسخ به این پرسش است که کارگران مهاجر ایرانی به لحاظ وضعیت بهداشتی در چه شرایطی زندگی می‌کردند و این وضعیت چه تأثیری در سلامت جسمانی آنان داشت؟

ملاحظات اخلاقی: در این پژوهش صداقت و امانتداری در استفاده از منابع تاریخی رعایت شده است.

یافته‌ها: نوع زیست اجتماعی کارگران ایرانی در قفقاز باعث شده بود تا بیشترین آسیب‌های جسمانی و حتی مرگ و میر به نسبت کارگران ملیت‌های دیگر متوجه ایرانیان باشد، به گونه‌ای که برخی جان خود را از دست می‌دادند و عده‌ای هم دچار بیماری‌هایی همچون وبا، طاعون، مالاریا، مشکلات تنفسی و یا معلولیت جسمانی می‌شدند.

نتیجه‌گیری: کارگران مهاجر ایرانی در قفقاز به علت فقدان سرمایه مادی و ابزار تولید و دانش و مهارت، سخت‌ترین کارها را انجام می‌دادند و در کلبه‌ها و آلونک‌ها یا محل کار سکونت داشتند. این مکان‌ها به لحاظ سلامت و بهداشت پُرخطر و نامناسب بود و باعث می‌شد تا بیشترین آسیب‌های جسمانی و حتی مرگ متوجه آنان باشد.

درمان‌های گیاهی اگزما با رویکردی به کتاب دوم قانون ابن سینا

حانیه اسماعیلی, شیرین فهیمی, مریم جهاندیده, شادی سرهرودی, سولماز غفاری

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 16 شماره 1 (1403), 7 May 2024, صفحه 1-12
https://doi.org/10.22037/mhj.v16i.46264

زمینه و هدف: اگزما یا درماتیت یک اختلال التهابی جلدی مزمن و مکرر است که باعث خارش، خشکی جلد و بروز ضایعات پوستی قرمز و ترشح‌دار می‌گردد. در طب سنتی ایران، برای درمان اگزما که با عنوان «نارالفارسی» شناخته شده است، گیاهان متعددی به شکل خوراکی و موضعی کاربرد داشته‌اند. در این مطالعه گیاهان مؤثر بر اگزما در کتاب قانون ابن سینا به عنوان مهم‌ترین منبع طب سنتی ایران مورد بررسی قرار گرفته‌اند.

روش: در مطالعه پژوهشی حاضر، به منظور شناسایی گیاهان مؤثر بر اگزما، کتاب دوم قانون با واژه کلیدی «نارالفارسی» مورد بررسی قرار گرفت و پس از استخراج نام‌های سنتی گیاهان، اسامی علمی آن‌ها به کمک کتب مرجع گیاه‌شناسی شناسایی شدند، سپس تحقیقات گسترده‌ای در پایگاه‌های علمی جدید مانند گوگل اسکولار، اسکوپوس و پاب‌مد تا دی‌ماه ۱۴۰۲ انجام شد تا اثرات ضد اگزما، ضد التهاب و ضد میکروبی این گیاهان در مطالعات جدید بررسی گردند.

ملاحظات اخلاقی: در پژوهش حاضر جنبه‌های اخلاقی مطالعه کتابخانه‌ای شامل اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.

یافته‌ها: حدود 8 نام سنتی از گیاهان مورد استفاده در بهبود اگزما از کتاب دوم قانون استخراج و اسامی علمی آن‌ها شناسایی شد. مطالعات جدید اثرات ضد التهابی و آنتی‌باکتریال بسیاری از این گیاهان را آشکار ساخته است.

نتیجه‌گیری: اگرچه اثرات بسیاری از گیاهان شناسایی‌شده در منابع طب سنتی ایران بر روی اگزما در منابع جدید مورد مطالعه قرار نگرفته است، ولی این گیاهان با دارابودن اثرات ثابت‌شده در زمینه بهبود التهاب و عفونت می‌توانند گزینه‌های مناسبی برای مطالعات بیشتر در زمینه بهبود اگزما باشند.

زمینه و هدف: با تهاجم متفقین، نیمه جنوبی ایران صحنه حضور گسترده نیروهای اشغالگر انگلیسی و آمریکایی گردید. تبعات منفی استیلای عناصر خارجی در تمام سال‌های جنگ و حتی پس از آن این مناطق را در ابعاد گوناگون تحت تأثیر خود قرار داد و بهداشت و نظام درمان این بخش از کشور را در اشکال مختلف کمبود دارو و تجهیزات و کادر درمان، شیوع انواع بیماری‌های عفونی و واگیردار، اعتیاد، امراض روحی و مقاربتی و فقر غذایی دچار مشکل نمود. هدف نوشتار حاضر بررسي تأثیرات بهداشتی جنگ جهانی دوم بر نواحی جنوب، جنوب غربی و شرقی ایران در سال‌هاي 1324-1318 شمسی و پیامدهای آن بر این مناطق می‌باشد. بر این اساس نگارنده با تکیه بر منابع دست اول سعی دارد به این سؤال پاسخ دهد که چگونه جنگ جهانی دوم ساختار بهداشتی مناطق جنوب ایران را تحت تأثیر قرار داد؟

روش: روش تحقیق، تحلیلی تاریخی با تکیه بر شیوه کتابخانه‌ای و بر اساس مطالعه داده‌های اسناد غیر منتشره آرشیو سازمان اسناد و کتابخانه ملی، نشریات پزشکی و اقتصادی اجتماعی و روزنامه‌های گوناگون محلی و عمومی ایران در این دوره می‌باشد.

ملاحظات اخلاقی: در این مقاله اصالت متن، صداقت و امانتداری در ارجاع به منابع و بهره‌گیری از سایر داده‌ها رعایت شده است.

یافته‌ها: با فروپاشی دولت پهلوی اول و بحران‌های ناشی از پیامدهای منفی اشغال ایران به وسیله متفقین، فرآیند رشد سرحدات ساحلی جنوب کشور دچار بحران شد و رکود و فروپاشی اکثریت بخش‌های اجتماعی، اقتصادی، امنیتی و به خصوص بهداشتی این مناطق را دربر گرفت. انتشار برخی بیماری‌های جدید حاصل از ورود هزاران سرباز خارجی و آوارگان لهستانی که ناقل امراض واگیردار بودند، کمبود دارو و تجهیزات پزشکی، بیماری‌های روانی، اعتیاد، فقر و فحشا، مرگ کودکان، ضعف شدید جسمانی ناشی از سوء‌تغذیه گسترده و قحطی مصنوعی نمونه‌هایی از این پیامدها بود. بررسی این عوامل منفی نشان می‌دهد که وضعیت بهداشتی نواحی ساحلی جنوب ایران در طی حضور اشغالگران خارجی نسبت به دوره حکومت رضاشاه (1320-1304 ش.) روندی کاملاً معکوس را طی نموده است.

نتیجه‌گیری: مطالعه اسناد و جراید نشان می‌دهد که به علت معضلات سياسي و نظامي دولت مرکزی، سياست‌هاي محدودكننده متفقین، ضعف شديد زيرساخت‌هاي اقتصادي، نبود خطوط مناسب مواصلاتی و کمبود وسایل حمل و نقل، عدم توجه به صنایع اشتغال‌زای بومی، قاچاق خواروبار عمومی، رهاشدن طرح‌های عمرانی، عدم امنیت، امواج پی‌درپی قحطی و سوء‌تغذیه فراگیر، بیماری‌های اپیدمیک و احتکار دارو، این مناطق دورانی از زوال اقتصادی، فقر فراگیر، عقب‌ماندگی و در نهایت تنزل شدید سطح بهداشت همگانی را تجربه نمودند.

زمینه‌ها و آثار مهاجرت پزشکان عصر صفویه به امپراطوری عثمانی

ذکرالله محمدی , فائزه شجاعی‌نیا, بهشته ضرغامیان آزاد

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 16 شماره 1 (1403), 7 May 2024, صفحه 1-14
https://doi.org/10.22037/mhj.v16i.42290

زمینه و هدف: صفویان به عنوان نخستین حکومتی که پس از اسلام، نظامی متمرکز را بنیان نهادند و مذهب تشیّع را در ایران رسمیت بخشیدند، در شرق و غرب با حکومت‌هایی همچون امپراطوری عثمانی و هند همسایه بودند. دانشمندان این سرزمین‌ها با یکدیگر در آمد و شد بودند و به تبادلات علمی، فرهنگی و اقتصادی می‌پرداختند. مقاله حاضر درصدد است به بررسی علل مهاجرت پزشکان عصر صفوی، به عنوان یکی از اقشار مهم جامعه این دوره، به امپراطوری عثمانی بپردازد و باورهای مذهبی، بحران‌های سیاسی و رقابت‌های درباری صفویان و نیز تأثیر اوضاع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی سرزمین عثمانی در این مهاجرت‌ها را مورد واکاوی قرار دهد.

روش: در این مقاله توصیفی ـ تحلیلی با گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه‌ای و بررسی متون تاریخی به تحلیل داده‌ها پرداخته شده است.

ملاحظات اخلاقی: در پژوهش حاضر جنبه‌های اخلاقی شامل اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.

یافته‌ها: یافته‌های پژوهش حاکی از سختگیری پادشاهان و باورهای مذهبی حاکم بر نظام سیاسی عصر صفوی از یکسو و جو سیاسی و اقتصادی مساعد در جامعه عثمانی از سویی دیگر است. همچنین استقبال پادشاهان عثمانی از عالمان و دانشمندان ایرانی برای اقامت در سرزمین عثمانیان از دلایل اصلی مهاجرت اطبای عصر صفویه بوده است.

نتیجه‌گیری: جامعه پزشکی در دوره صفوی با وجود آنکه از طبقات مهم درباری محسوب می‌شدند، با مشکلات زیادی، از جمله قتل، مصادره اموال، برکناری از منصب و تبعید مواجه بودند، لذا ناگزیر از ایران به عثمانی مهاجرت کردند و آثار بسیار ارزشمندی به فارسی و عربی بر جای گذاشتند و سبب شکوفایی علم پزشکی در امپراطوری عثمانی شدند. از مهم‌ترین این آثار می‌توان به حیات‌الحیوان دمیری، رجوع‌الشیخ ابن ‌کمال، رساله فی‌ الطاعون عثمان طبیب و مرآةالصحه غیاث‌الدین اصفهانی اشاره کرد.

تأثیر بو و صدا در مراکز درمانی بر اساس متون تاریخ طب

وحیده رحیمی مهر

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 16 شماره 1 (1403), 7 May 2024, صفحه 1-12
https://doi.org/10.22037/mhj.v16i.45650

زمینه و هدف: معماری به عنوان ظرف زندگی انسان، علم ایجادکننده محیط‌ها است و یکی از محیط‌های مهم، مراکز درمانی است که نقش مهمی در حفظ و بهبود سلامتی افراد دارد. طب سنتی ایران برای سلامتی و درمان انسان به تعامل او با محیط از طریق حواس توجه داشته است، به گونه‌ای که علاوه بر توجه به حس بینایی در درک محیط، طبیبان توصیه‌هایی جهت استفاده از اصوات و رایحه‌های محیطی ارائه داده‌اند که لازم است به آن‌ها نیز پرداخته شود. این تحقیق سعی دارد توصیه‌های طبی مفید به ویژه چگونگی استفاده از صوت و رایحه و تأثیر آن در سلامتی و درمان را بررسی نماید.

روش: پژوهش کیفی حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه‌ای نگارش شده است.

ملاحظات اخلاقی: در این پژوهش اصل امانتداری و صداقت در استناد به متون مورد استفاده، اصالت منابع و پرهیز از جانبداری در مراجعه به متون یا تحلیل‌ها رعایت شده است.

یافته‌ها: صدا و بو هر دو بر اعراض نفسانی انسان تأثیر می‌گذارند، اما رایحه با اثرگذاری بر کیفیت هوا در سلامتی و درمان افراد نیز نقش دارد.

نتیجه‌گیری: بوییدن رایحه خوش و شنیدن صدای خوشایند برای سلامتی مفید است. بنابراین معماران با توجه به ظرافت‌های بسیار نهفته در طراحی محیط و پزشکان با عنایت به تأثیر بو و صدا، در سلامتی و درمان بیماری‌های مختلف نقش حائز اهمیتی دارند. بر این اساس ایجاد سیستم‌های صوتی مجزا و مؤثر و اتاق‌های موسیقی در بخش‌های مختلف مراکز درمانی و توجه به مصالح مصرفی به علت تأثیر بر بوی محیط، کیفیت هوا و میزان جذب و انعکاس صدا مستلزم توجهی ویژه است. همچنین بهره‌گیری از رایحه در سیستم تهویه مطبوع ساختمان و ایجاد فضاهای سبز متناسب با هر بخش درمانی و نصب آب‌نما و فواره‌ها به جهت شنیده‌شدن صدای آب، پرندگان و خش‌خش درختان می‌تواند به ایجاد صدا و رایحه مطلوب و در نتیجه تسریع درمان کمک نماید.

زمینه و هدف: از گذشته تاکنون استفاده از گیاهان دارویی در درمان بسیاری از بیماری‌ها مورد توجه مردم بوده است. شیوع بیماری کووید-19 از دسامبر 2019 ممکن است منجر به ایجاد استرس و اضطراب به دلیل ناشناخته‌بودن آن شده باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی شناخت، میزان مصرف، منبع تهیه و اثربخشی گیاهان دارویی آرام‌بخش از دیدگاه مردم استان‌های خوزستان، اصفهان، مرکزی و چهار محال و بختیاری در کاهش استرس ناشی از شیوع اپیدمی کووید انجام شد.

روش: پژوهش حاضر کاربردی و از نوع مقطعی ـ تحلیلی است که در یک مقطع زمانی (بهار 1399 ش.) انجام شد. ابزار تحقیق پرسشنامه آنلاین محقق‌ساخته با 10 گویه عمومی و 23 گویه تخصصی و 12 گویه در خصوص نام گیاهان پرمصرف بود. پرسشنامه‌ها در چهار استان منتخب به صورت تصادفی توزیع و تجزیه و تحلیل داده‌ها توسط نرم‌افزارSPSS 22  انجام شد.

ملاحظات اخلاقی: در این پژوهش موازین مرتبط با اصول اخلاقی همچون محرمانه بودن، رضایت آگاهانه و آزادبودن شرکت‌کنندگان در همکاری و یا عدم همکاری در روند پژوهش رعایت گردید.

یافته‌ها: یافته‌های آزمون تی تک‌نمونه‌ای نشان داد مهم‌ترین عامل در استفاده از گیاهان دارویی آرام‌بخش، اثربخشی آن‌ها در مقایسه با داروهای شیمیایی بوده است. طبق نتایج، استان سکونت بر گویه «گیاهان دارویی آرام‌بخش در کاهش استرس بحران کرونا در من اثر قابل توجهی داشتند.» تأثیر معنی‌داری داشت که مردم استان مرکزی بیشترین میانگین را به خود اختصاص دادند. زنجبیل (61/3)، آویشن (43/3) و دارچین (42/3) پرمصرف‌ترین گیاهان در بین مردم بود. به نظر می‌رسد علاوه بر هدف کاهش اضطراب، افزایش سیستم ایمنی نیز از دلایل مصرف این گیاهان بوده است که با نتایج آزمون تی نیز منطبق بود. همچنین یافته‌ها نشان داد که مردم عطاری‌ها را منبع اصلی تهیه گیاهان دارویی قلمداد کرده‌اند.

نتیجه‌گیری: مردم استان‌های مختلف دارای شناخت متفاوتی از گیاهان آرام‌بخش بودند و از گیاهان مختلفی برای کاهش استرس ناشی از شیوع اپیدمی کرونا استفاده کردند.

نقش سنت‌های چشم‌پزشکی جندی‌شاپور در تکوین مکتب چشم‌پزشکی بغداد

روح الله بهرامی, مهدی عزتی, مریم ولی پور

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 16 شماره 1 (1403), 7 May 2024, صفحه 1-13
https://doi.org/10.22037/mhj.v16i.40775

زمینه و هدف: چشم‌پزشکی و کحالی، اگرچه در مصر، یونان باستان، هند، ایران، بین‌النهرین و سایر مدنیت‌ها و حتی در میان اعراب بدوی در جهان باستان مورد توجه بود، لیکن تا زمان تأسیس شهر شاپور و دانشگاه جندی‌شاپور در روزگار شاپور و خسرو انوشیروان به صورت یک نظام سازمان‌یافته و نظم علمی و بین‌المللی درنیامده بود. در این پژوهش به نقش اطبای چشم‌پزشک مکتب جندی‌شاپور و بررسی اهمیت و مقام این دانش و چگونگی شکل‌گیری، رشد و انتقال آن به پایگاه علمی جهان اسلام در بغداد دوره اول خلافت عباسی می‌پردازیم.

روش: این مقاله بر اساس رویکرد مطالعات تاریخی و بهره‌گیری از منابع و متون تاریخی اصیل و تحقیقات نوین و به روش توصیفی ـ تحلیلی سامان یافته است.

ملاحظات اخلاقی: در تدوین این پژوهش، اصول ارجاع و استناد به منابع اصیل تاریخی رعایت شده است.

یافته‌ها: مکتب ترکیبی دانشگاه بین‌المللی جندی‌شاپور در عهد ساسانیان به عنوان بزرگ‌ترین دانشگاه جهان باستان نقش مهمی در تکوین نظام پزشکی و طب اسلامی و ساماندهی شاخه‌های مختلف علم پزشکی، از جمله چشم‌پزشکی در تاریخ علم ایفا نموده است.

نتیجه‌گیری: در دوره باستان سنت‌ها و مکاتب مختلف پزشکی و چشم‌پزشکی رایج بود. با تأسیس مرکز علمی جندی‌شاپور، سنت‌ها و مکاتب چشم‌پزشکی تمدن‌های گوناگون بین‌النهرینی، سریانی، یونانی، هندی و ایرانی در جندی‌شاپور ترکیب یافت و دانش چشم‌پزشکی به عنوان شاخه‌ای از علوم پزشکی شکل گرفت. پس از فتوحات اسلامی و سپری‌شدن قرن نخست، سنت‌های علمی و دانش کحالی و چشم‌پزشکی از طریق پزشکان ایرانی به دنیای اسلام و مکتب علمی بغداد و تمدن اسلامی انتقال یافت. در نهایت میراث کهن دانش چشم‌پزشکی باستان در تمدن اسلامی در قرن سوم و چهارم قمری شکوفا و منجر به ظهور پزشکان بزرگی چون عمار موصلی و علی‌ بن عیسی بغدادی گردید.

بررسی وضعیت بهداشتی ـ درمانی خوزستان در جنگ جهانی دوم (1324-1320 ش.)

زهرا قلاوند, فاطمه قلاوند

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 16 شماره 1 (1403), 7 May 2024, صفحه 1-13
https://doi.org/10.22037/mhj.v16i.43235

زمینه و هدف: اشغال ایران توسط متفقین در شهریور 1320 شمسی کشور را با بحران بزرگی مواجه کرد. متفقین با توجه به موقعیت استراتژیک و جغرافیایی خوزستان با هدف اشغال کشور، به این استان حمله کردند و در نهایت پس از درهم شکسته‌شدن مقاومت ارتش، خوزستان به تسخیر متفقین درآمد. اشغال خوزستان نتایچ زیانباری را به ویژه در حوزه بهداشت و درمان به همراه داشت. هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت بهداشت و درمان خوزستان در زمان اشغال در سال‌های 1324-1320 شمسی است.

روش: این مقاله با روش نگارش توصیفی ـ تحلیلی و با بهره‌گیری از داده‌های اسناد مجلس ملی، نامه‌های دولتی و روزنامه‌های آن زمان در مورد بهداشت خوزستان دوره اشغال به نگارش درآمده  است.

ملاحظات اخلاقی: در این پژوهش، اصل امانتداری و صداقت در استناد به منابع کتابخانه‌ای و آرشیوی، اصالت منابع و پرهیز از جانبداری در متون و تحلیل‌ها رعایت شده است.

یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که با تسلط متفقین بر خوزستان، برهم‌خوردن نظم اجتماعی و کم‌شدن نظارت حکومت مرکزی بر بهداشت و درمان منطقه، بسیاری از بیماری‌هایی که در دوره پهلوی اول از میزان آن‌ها کاسته شده بود، مجدداً ظاهر شدند و ساماندهی بهداشت و درمان با مشکلاتی مواجه شد.

نتیجه‌گیری: گرسنگی، نبود بهداشت، کمبود امکانات درمانی، افزایش آمدورفت‌ها و نبود قرنطینه در دوره اشغال موجب گسترش بیماری‌های عفونی، از جمله مالاریا و تیفوس و افزایش تلفات ناشی از آن در خوزستان شد و تا زمان خروج متفقین تداوم یافت. همچنین در این زمان اقدام مؤثری در راستای بهبود بهداشت و افزایش خدمات درمانی انجام نشد.

بازتاب اجتماعی تأسیس مدرسه قابلگی؛ تغییر وضعیت اجتماعی زنان در دوره قاجار

مانیتا خلیلی پور, جمال موسوی, حسن زندیه

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 16 شماره 1 (1403), 7 May 2024, صفحه 1-10
https://doi.org/10.22037/mhj.v16i.45606

زمینه و هدف: میزان برخورداری زنان از امکانات آموزشی، رفاه اجتماعی، بهداشت و سلامت به عنوان معیارهای وضعیت اجتماعی به عوامل گوناگونی مرتبط است. تأسیس مدرسه قابلگی نمایانگر جلوه‌ای از میزان اهمیت‌دادن به ‌سلامت زنان و تأمین خدمات درمانی آن‌ها و بخشی از سیاست‌های اجرایی در راستای مدرنیته بود، اما تاکنون پیامدهای تأسیس این نهاد آموزشی و نقش آن در تغییر جایگاه اجتماعی زنان، در پژوهش مستقلی بررسی نشده است، لذا در این پژوهش بازتاب اجتماعی این مدرسه به عنوان یک نهاد آموزشی و فرهنگی و تأثیرگذار بر جایگاه زنان مورد بررسی قرار می‌گیرد.

روش: این پژوهش با مراجعه به سفرنامه‌ها (برای فهم وضعیت عمومی زنان)، اسناد موجود در سازمان اسناد ملی ایران (درک اهمیت مدرسه) و نشریات عصر قاجار (شناخت تأثیر مدرسه و علمی شدن این حرفه) با روش توصیفی ـ تحلیلی انجام شده است.

ملاحظات اخلاقی: در پژوهش حاضر جنبه‌های اخلاقی شامل اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.

یافته‌ها: تشکیل مدرسه قابلگی به عنوان نقطه عطفی در تاریخ تحولات علمی در عصر تقابل ایران و غرب، همزمان با آغاز بسیاری از تغییرات اجتماعی، به بهبود روند تعامل گفتمان سنتی و مدرن کمک کرد. فارغ‌التحصیلان این مدرسه، زمینه‌ را برای آگاه‌سازی، مشارکت و دستیابی زنان به جایگاه واقعی خود در نظام درمانی و آموزشی ایران، با تأکید بر سلامت مادران بهبود بخشیدند و به ارتقای وضعیت اجتماعی آنان در جامعه سنتی، اما خواهان مدرنیته کمک کردند. آن‌ها ضمن توجه به اهمیت حضور زنان ایرانی در عرصه آموزش، با تکیه ‌بر اینکه نادیده‌گرفتن آموزش آنان منجر به عدم کارایی نیمی از جامعه می‌شود، در تسریع روند آموزش زنان دخیل شدند.

نتیجه‌گیری: تأسیس مدرسه قابلگی تجربه جدیدی در بطن جامعه آبستن مدرنیته بود که در جهت تولید دانش و ارائه راهکارهای مفید سبب تغییر وضعیت و جایگاه زن ایرانی گشت. این نهاد آموزشی در راستای ایجاد هویت پایدار، در شرایطی که نگرش‌های فرهنگی از پیچیدگی گسترده‌ای برخوردار بود، با تقویت اعتماد به‌ نفس و خودباوری، از طریق افزایش آگاهی‌های بهداشتی و دانش حقوقی سبب سامان‌دهی مطالبات اجتماعی زنان شد.

بررسی کتاب طبقات‌الاطبا و الحکما ابن جلجل (332 ق.) و تأثیر آن در تاریخ‌نگاری پزشکی دوره اسلامی

زهرا روح اللهی امیری, وحیده حیران, مریم محسنی سیف آبادی

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 16 شماره 1 (1403), 7 May 2024, صفحه 1-14
https://doi.org/10.22037/mhj.v16i.47078

زمینه و هدف: قرن چهارم قمری را می‌توان اوج اعتلای علوم به ویژه علم پزشکی و از درخشان‌ترین ادوار اسلامی دانست. در تاریخ علوم، بررسی توانمندی‌ها و جایگاه دانشمندان مسلمان از مباحث ضروری در عرصه نوآوری‌های علوم است، زیرا که اهتمام به این مسأله باعث رشد و شکوفایی اندیشه‌ها و به دنبال آن پیشرفت‌های علمی خواهد شد. در این قرن، ابن جلجل با نگارش کتاب طبقات الاطبا و الحکما در نهضت عظیم فرهنگی سده‌های آغازین اسلام سهم قابل توجهی داشته و در مورد طب، منابع و مآخذ خوبی را ترجمه و تشریح نموده است. این مقاله به چرایی و تبیین اثرگذاری کتاب ابن جلجل بر تاریخ‌نگاری پزشکی در دوره اسلامی پرداخته است.

روش: در این پژوهش سعی شده است به گونه‌ای متفاوت با روش اسنادی ـ کتابخانه‌ای و به شیوه توصیفی ـ تحلیلی علاوه بر زندگانی نویسنده و معرفی کتاب، به شرایط سیاسی، فرهنگی آن زمان نیز توجه شود.

ملاحظات اخلاقی: در این تحقیق کلیه اصول اخلاقی و امانتداری در مراجعه به اسناد به طور کامل رعایت شده است.

یافته‌ها: این کتاب می‌تواند برای ما صورت درستی از حرکت طبی در اندلس ترسیم کند، به خصوص زمانی که سخن از زندگی مهم‌ترین اطبای مشهور آن زمان می‌گوید؛ از خلال اخبار و نوشته‌هایشان و داروهای مختلفی که برای امراض مختلف کمک‌کننده بوده است، ابن جلجل از جمله کسانی است که به موضوع اخلاق پزشکان پرداخته است. نویسنده از گروه‌های مختلفی سخن می‌راند و از اخلاق پزشکان با حاکمان و مردم به صورت‌های گوناگونی یاد می‌کند. صاحب کتاب طبقات الاطبا و الحکما در مشکلات و معالجات طبی صاحب نظر و ابتکار بود. وی نگاهبان بسیاری از اطلاعات باارزش علمی در موضوع تاریخ‌نگاری پزشکی است.

نتیجه‌گیری: کتاب طبقات الاطبا و الحکما میراثی ارزشمند و سرچشمه‌ای جوشان در تاریخ‌نگاری پزشکی و پزشکان دوره اسلامی است. ابن جلجل در این کتاب پاره‌ای از مطالب را یاد کرده است که در تاریخ علوم اهمیت بسیار دارد. در این کتاب مطالب بسیاری وجود دارد که برای اولین‌بار مطرح شده‌اند. با توجه به اینکه وی نخستین نویسنده‌ای است که به آثار گران‌بهای لاتین دسترسی داشته است و در تألیف این کتب بسیار بهره برده است، بنابراین می‌تواند کمک شایانی به ما در برطرف‌کردن نقاط تاریک تاریخ‌نگاری پزشکی دوره اسلامی کند. همچنین مؤلف از ذكر آثار و احوال گروهى از حكيمان نامور و اعلام پزشكان كه در خاورزمين تا زمان مؤلف ظهور و بروز كرده و از نژاد ايرانى بوده‏اند، غفلت یا خوددارى كرده است.

مفهوم‌شناسی اصطلاحات وبا و طاعون در دوره اسلامی تا پیش از مرگ سیاه

سپیده محمد بیگی, احمد فضلی نژاد

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 16 شماره 1 (1403), 7 May 2024, صفحه 1-17
https://doi.org/10.22037/mhj.v16i.44377

زمینه و هدف: عناوینی که بر بیماری طاعون تا پیش از مرگ سیاه اطلاق می‌شد، کلی و غیر شفاف و پرداختن رساله‌های روایی به آن مبهم و ناقص بود و شامل همه انواع همه‌گیری می‌شد، اگرچه تعدادی از رساله‌های پزشکی با هدف شناخت علت بیماری‌های همه‌گیر و با عناوینی چون فساد هوا و سرایت در این زمان یافت می‌شود، اما آثار پزشکی که طاعون را از جنبه‌های پزشکی و کلامی بررسی می‌کنند، محصول دوره پس از 748 ق./ 1347 م. است.

روش: پژوهش حاضر بر آن است که با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه‌ای به بررسی مفهوم‌شناسی اصطلاحات وبا و طاعون در دوره اسلامی تا پیش از شیوع مرگ سیاه در قرن هفتم قمری/ چهاردهم میلادی بپردازد.

ملاحظات اخلاقی: در پژوهش حاضر جنبه‌های اخلاقی شامل اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.

یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که پزشک مشهوری چون ابن سینا در قرن چهارم قمری برای تشریح همه‌گیری‌های همراه با تب و ورم و با مرگ‌ و میر بالا از واژه طاعون استفاده کرد، در حالی‌ که واژه‌های دیگری چون وبا نیز متداول بود. سال 748 ق./ 1347 م. بیماری مهلکی در جهان با علائم تورم یا خیارک دردناک و لکه‌های سیاه در ران، زیر بغل و گردن همه‌گیر شد که تلفات بالایی را در زمان کوتاهی رقم زد و به طاعون خیارکی (Bubonic Plague) یا مرگ سیاه یا طاعون سیاه مشهور شد. گستردگی جغرافیایی شیوع این نوع طاعون و دوره طولانی امواج بازگشتی آن در سراسر جهان که چند قرن به طول انجامید، موجب شد که در قاموس پزشکی شرق در بسیاری موارد واژه «طاعون» ناظر به بیماری همه‌گیر قرن هشتم قمری/ چهاردهم میلادی و امواج بازگشتی بعدی آن شود. به عبارت دیگر با آنکه قبل و بعد از شیوع مرگ سیاه، انواع گوناگون طاعون همواره گریبانگیر بشر بود، اما نوع طاعون خیارکی به معنای عام طاعون نامیده شد، چنانکه گویی در تاریخ بشر فقط این نوع طاعون شیوع داشته است.

نتیجه‌گیری: تحت تأثیر پارادایم پزشکی به ارث‌رسیده از یونانیان در عصر ترجمه، بیماری‌های همه‌گیر، تب‌هایی که باعث همه‌گیری می‌شدند و بیماری‌های کشنده در آثار پزشکی اسلامی به طور کلی به عنوان طاعون، وبا، اوباء و الأوبئه نامیده می‌شد و مورد بحث بیشتری قرار می‌گرفت. به مرور هر یک از این واژه‌ها بر بیماری خاصی اطلاق گشت و علائم بالینی آن تخصصی‌تر پیگیری شد. از همین زمان توجه به تأثیر اخلاط چهارگانه و حفظ تعادل بین آن‌ها در بیماری‌ها الگوی غالب فکری جامعه پزشکی شد. پزشکان عقیده داشتند که نه‌تنها طاعون، بلکه بسیاری از بیماری‌ها پدیده‌ای هستند که با فاسدشدن هوا پدیدار شده و گسترش می‌یابند.

تحولات تاریخی حفاظت از دارو از عهد پیشامدرن تا عصر پسامدرن: رویکردی حقوقی در جعل دارو

افسانه قنبری, امیر محمودی, بهنام حبیبی درگاه

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 16 شماره 1 (1403), 7 May 2024, صفحه 1-23
https://doi.org/10.22037/mhj.v16i.45546

زمینه و هدف: بررسی سیر تحولات روش‌های حفاظت از دارو از دوره پیشامدرن تا پسامدرن در 3000 سال قبل از میلاد تاکنون برای دستیابی به درک جامعی از شناسایی روندها، الگوهای تاریخی و راهبردهای مبتنی بر شواهد در راستای پرداختن به معضل داروهای تقلبی در عصر حاضر، حیاتی است. ردیابی این مسیر تکاملی، بینش‌های ارزشمندی را در زمینه بافت تاریخی، چالش‌ها و پیشرفت‌های حاصل‌شده در مقابله با عمل غیر قانونی تولید و توزیع داروهای تقلبی ارائه می‌کند. این نوشتار به مسیر تاریخی تلاش‌ها برای محافظت از محصولات دارویی با هدف منع جعل در طول زمان می‌پردازد و تحولات تاریخی کلیدی، نوآوری‌ها و چهارچوب‌های نظارتی را که چشم‌انداز ایمنی دارویی و اقدامات ضد جعل را شکل داده‌اند، به تصویر می‌کشد.

روش: این تحقیق به شیوه تحلیلی ـ توصیفی و به روش کمّی دوره‌پژوهی و بر پایه مستندات و منابع آرشیوی معتبر شامل کتب و مقالات داخلی و خارجی با جستجوی واژگان کلیدی قوانین، حفاظت از دارو، سلامت عمومی، جعل، دوران باستان، مدرن و پسامدرن در پایگاه علمی الکترونیکی گوگل اسکولار، به بررسی وضعیت حفاظت از محصولات دارویی و چگونگی تکامل قوانین و مقررات آن در بازه زمانی 3000 سال قبل از میلاد تا سال 2024 پرداخته است.

ملاحظات اخلاقی: در این مطالعه ملاحظات اخلاقی، صداقت و امانتداری در ارجاع متون به منابع مورد استفاده، رعایت شده است.

یافته‌ها: تکامل اقدامات قانونی برای حمایت از محصولات دارویی نشان‌دهنده گذار از قوانین عرفی بدوی به چهارچوب‌های رسمی در دوران مدرن است. معرفی دارونامه‌ها و قوانین حمایت از مصرف‌کننده، پیشرفت‌های قابل توجهی را در تنظیم کیفیت و اصالت دارو نشان داد. رویکردهای قانونی و اخلاقی برای حمایت از محصولات دارویی از دوران پیشامدرن تا پسامدرن تکامل چشم‌گیری یافته و با پیشرفت‌های تکنولوژیکی همراه شده است.

نتیجه‌گیری: با الهام از تحولات تاریخی و انطباق با چالش‌های جدید، بر لزوم تداوم هوشیاری و توسعه نوآوری و فناوری‌های نوین در محافظت از سلامت عمومی و اطمینان از ایمنی و اثربخشی محصولات دارویی، تأکید می‌شود. تغییر راهبردهای قانونی مربوط به شیوه‌های نظارتی از رویکرد واکنشی، به موضع فعال و عملی متمرکز بر پیشگیری، ضروری است.

زمینه و هدف: مسلمانان پس از ترجمه آثار اقوام دیگر، مطالعه علوم پزشکی را از قرن سوم قمری آغاز نمودند و هر سرزمینی از قلمرو پهناور آنان به سهم خود در رشد و بالندگی این میراث علمی کوشید. سرزمین مغرب اسلامی که از غرب سرزمین مصر تا سواحل اقیانوس اطلس را دربر می‌گرفت، در پرورش پزشکان و داروسازان بزرگ و تقدیم آثار و نتایج زحمات آنان به بشریت سهم عمده‌ای داشت. هدف از این پژوهش تبیین نقش ابن جزّار در توسعه دانش پزشکی و داروسازی مغرب اسلامی است.

روش: روش این تحقیق توصیفی ـ تحلیلی، کتابخانه‌ای و مبتنی بر داده‌ها و گزاره‌های تاریخی است و پس از فیش‌برداری از منابع و مأخذ تاریخی، به دسته‌بندی مطالب، تحلیل داده‌ها و نگارش مقاله اقدام شده است.

ملاحظات اخلاقی: در پژوهش حاضر جنبه‌های اخلاقی مطالعه کتابخانه‌ای شامل اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.

یافته‌ها: یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که ابن جزّار، طبیب و داروساز معروف مغربی، ضمن طبابت اهتمام فراوانی به تولید دانش پزشکی از طریق مطالعه و مقایسه آثار پزشکی متقدمین یونانی و تألیف آثار متعدد در حوزه دانش پزشکی، گیاه‌شناسی و داروسازی داشته است.

نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش که از طریق پاسخ به پرسش‌های تحقیق حاصل شده است، نشان می‌دهد که ابن جزّار مغربی در اوضاع باثبات عصر فاطمیان رشد و نمو یافت و پیشه و حرفه خانوادگی‌اش که طبابت بود، او را به سوی این حرفه سوق داد. او ضمن طبابت، به داروسازی نیز به صورت تخصصی توجه داشت و موجبات تفکیک این علوم را فراهم آورد. ابن جزّار آثار ارزشمندی در زمینه‌های پزشکی و داروسازی از خود بر جای گذاشت و نقش مهمی در گسترش مرزهای علمی و تمدنی اسلام در حوزه علوم پزشکی داشت.

جایگاه ایالت فارس در تأمین روغن‌های دارویی گیاهی از آل بویه تا زوال ایلخانان

صدیقه پرویزی نیا

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 16 شماره 1 (1403), 7 May 2024, صفحه 1-16
https://doi.org/10.22037/mhj.v16i.38189

زمینه و هدف: یکی از دوره‌های توسعه و پیشرفت دانش پزشکی و داروشناسی در ایران، دوره آل بویه تا زوال ایلخانان (736-322 ق.) بود. در این دوره فارس از مراکز اصلی تولید برخی از روغن‌های دارویی گیاهی به شمار می‌رفت. این پژوهش به بررسی جایگاه ایالت فارس در تأمین روغن‌های دارویی گیاهی از دوره آل بویه تا پایان دوره ایلخانی می‌پردازد.

روش: در این پژوهش با استفاده از رویکرد توصیفی ـ تحلیلی، اطلاعات کتابخانه‌ای از منابع تاریخی، جغرافیایی و تاریخ پزشکی در راستای دستیابی به اهداف مورد نظر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.

ملاحظات اخلاقی: در پژوهش حاضر اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.

یافته‌ها: از دوره آل بویه تا زوال ایلخانان، استفاده از روغن‌های گیاهی برای درمان بسیاری از بیماری‌ها رایج بود. فارس به سبب وسعت و تنوع آب و هوایی محل رویش گیاهان بسیاری بود که از آن‌ها روغن‌های دارویی گوناگون تهیه می‌شد و به مناطق دیگر ایران و جهان صادر می‌شد.

نتیجه‌گیری: در دوره آل بویه تا پایان دوره ایلخانی در فارس روغن‌های دارویی گیاهی متعددی چون گل رز، نرگس، یاسمین، بنفشه، کادی و... تولید می‌شد. شهرهای شیراز، شاپور، کازرون و فیروزآباد مراکز اصلی تولید روغن‌های دارویی گیاهی در فارس بودند.

مقاله مروری


تحلیل محتوای اخبار و گزارش‌های بهداشتی و پزشکی منتشرشده در روزنامه گلگون همدان

رضا کرمی, بهروز شورچه

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 16 شماره 1 (1403), 7 May 2024, صفحه 1-16
https://doi.org/10.22037/mhj.v16i.43680

زمینه و هدف: روزنامه از ابزارهای انتقال دانش، مولود مدرنیته و از دستاوردهای مشروطه است. روزنامه گلگون همدان نقش به سزایی در افزایش دانش همگانی شهروندان در دوره پهلوی اول داشت و بهداشت و مسائل پزشکی در کانون توجه آن بود. هدف از این نوشتار، بررسی اخبار و گزارش‌های بهداشتی و پزشکی منتشرشده در این روزنامه و آگاهی از اوضاع همدان آن روزگار می‌باشد.

روش: این پژوهش به شیوه کتابخانه‌ای و با روش توصیفی ـ تحلیلی به تحلیل داده‌ها و تبیین یافته‌ها پرداخته و منبع اصلی آن روزنامه گلگون و اخبار و گزارش‌های آن می‌باشد. از دیگر منابعی که با این جستار و وضع سلامت همدان در دوره پهلوی اول ارتباط داشته نیز، استفاده شده است.

ملاحظات اخلاقی: در این مطالعه اصل امانتداری و صداقت رعایت گردیده است.

یافته‌ها: توصیه به رعایت نکات بهداشتی، معرفی بیماری‌ها و راه درمان آن‌ها و شناخت انواع داروها و پزشکان مطرح همدان، از جمله مطالب بهداشتی و پزشکی مندرج در روزنامه گلگون است. مبارزه با خرافات و اطبای غیر مجاز، مهم‌ترین رسالت این روزنامه محسوب می‌شد که تا حدودی در نیل بدان موفق بود.

نتیجه‌گیری: در دورانی که کمبود امکانات بهداشتی و پزشکی نه‌تنها در همدان، بلکه در کل کشور احساس می‌شد، گلگون توانست با چاپ مطالب متعدد خوانندگان را به اهمیت بهداشت در تعالی ملت‌ها و معضلات عدم توجه به آن آگاه سازد و اطلاعات ارزشمندی را در اختیار مخاطبان قرار دهد. انتشار این مطالب دال بر حساسیت و دغدغه گردانندگان آن نسبت به مقوله بهداشت و پزشکی و در راستای التزام به اصل «پیشگیری بهتر از درمان» بود.

علل شیوع، راه‌های پیشگیری و درمان مالاریا و طاعون در ایران بر اساس گزارش سیاحان اروپایی

نعمت الله زکی پور, کشواد سیاهپور, محمد قربانی

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 16 شماره 1 (1403), 7 May 2024, صفحه 1-12
https://doi.org/10.22037/mhj.v16i.33985

زمینه و هدف: مالاریا و طاعون از مهم‌ترین امراضی بودند که پس از بروز بر اساس شرایط و ویژگی‌های محیطی گسترش پیدا می‌کردند. هدف از این پژوهش، بررسی علل و زمینه‌های شیوع، راه‌های پیشگیری و نحوه درمان این دو بیماری مهلک در ایران (1344-1304 ش.) بر اساس گزارش سیاحان اروپایی است.

روش: این پژوهش به روش توصیفی ـ تحلیلی و با مراجعه به متون و منابع کتابخانه‌ای و نسخه‌های تاریخی نگاشته شده است.

ملاحظات اخلاقی: در مراجعه به اسناد و منابع اصول امانتداری، صداقت و استنباط از داده‌های تاریخی رعایت شده است.

یافته‌ها: بیماری‌های مسری مالاریا و طاعون از بسترهایی مانند نبود امکانات بهداشتی و سلامت فردی و محیطی بروز و شیوع پیدا می‌کرد، اما باید به نقش نگرش‌های فردی و گروهی لایه‌های مختلف اجتماع در علل بروز بیماری و شیوه‌های درمان آن‌ها نیز توجه کرد. رسوخ باورهای عامیانه در میان بخش زیادی از طبقات جامعه، عدم تمایل و اعتماد به روش‌های درمانی نوین ـ با ورود طب مدرن به ایران ـ تأثیر فراوان در انتشار امراض واگیر و مرگ و میر افراد داشت.

نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش نشان می‌دهد به دنبال به ‌کارگیری شیوه‌های نوین درمانی، تلفات بیماری‌های مسری مالاریا و طاعون از اواخر دوران قاجار و در عصر پهلوی ـ به ویژه پهلوی دوم ـ کاهش یافت. نبود و ضعف امکانات و تجهیزات بهداشتی و درمانی، شرایط اقلیمی ـ محیطی و ارتباطات اجتماعی و نیز پایبندی به طب سنتی و نگرش منفی به شیوه‌های درمانی مدرن، موجب بروز و گسترش امراض واگیر مالاریا و طاعون در ایران بود.

تأثیر گیاه خارشتر و مان آن (ترنجبین) بر بیماری‌های کلیه و مجاری ادراری: یک مرور نظام‌مند

فاطمه حسن زاده, نگین ابوالحسن بیگی, زهرا حسن زاده, نگین صالحی, مهدی توکلی زاده, احسان امیری اردکانی

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 16 شماره 1 (1403), 7 May 2024, صفحه 1-12
https://doi.org/10.22037/mhj.v16i.39386

زمینه و هدف: بیماری‌های مزمن کلیوی امروز از هر ده نفر یک نفر را درگیر می‌کند. این بیماری‌ها عموما برگشت‌ناپذیر، پیش‌رونده و با خطرات بیشتر قلبی عروقی همراه است. یکی از گیاهان پرکاربرد در کاربرد عوام به منظور درمان بیماری‌های کلیوی خارشتر و مان آن ترنجبین است که تاکنون هیچ مطالعه علمی مروری روی اثرات آن صورت نگرفته است. از این رو، مطالعه مروری نظام‌مند حاضر به منظور بررسی مروری اثر درمانی این مفردات گیاهی انجام شده است.

روش: برای جمع‌آوری اطلاعات تمام مطالعات خارشتر و نقش ترکیبات آن‌ها در بیماری‌های کلیوی و مکانیسم عمل آن‌ها مورد بررسی قرار گرفت. کتابخانه Cochrane، Scopus، Web of Science، Embase، MEDLINE، Google Scholar و ProQuest با استفاده از واژگان کلیدی MeSH مرتبط و شرایط یکسان برای شناسایی مطالعات مربوطه با استفاده از اصول پریزما در مطالعات مروری جستجو شدند. با استفاده از این اطلاعات مطالعه تحلیل‌های مرتبط صورت گرفت. طبق مطالعات مشخص‌شده گیاه خارشتر و ترنجبین دارای خاصیت مدر هستند و از اسپاسم کلیه جلوگیری می‌کنند.

ملاحظات اخلاقی: در پژوهش حاضر جنبه‌های اخلاقی مطالعه کتابخانه‌ای شامل اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.

یافته‌ها: نتایج به دست‌آمده نشان داد، عصاره هیدروفیلیک ترنجبین غلظت اگزالات ادراری و تشکیل سنگ اگزالات کلسیم ادراری را کاهش می‌دهد و ترکیبات فلاونوئیدی این گیاه دارای اثرات آنتی‌اکسیدانی هست که مانع آسیب به سلول‌های اپیتلیال کلیه می‌شود. همچنین مصرف گیاه خارشتر باعث کاهش کراتینین سرم و بهبود عملکرد کلیه می‌گردد. همچنین عصاره اتانولی ریشه ترنجبین دارای فعالیت اسپاسمولیتیک و آرامش‌بخش میزنای بوده و در تسکین درد ناشی از سنگ کلیه (انقباض میزنای) مؤثر است.

نتیجه‌گیری: بنابر یافته های این مطالعه می‌توان از این مفردات برای بهبود عملکرد کلیه و همچنین درمان برخی بیماری‌های کلیوی پس از انجام تحقیقات بالینی تکمیلی استفاده کرد.

بررسی سنت تدهین در کلیسای کاتولیک به عنوان درمان تک‌روش

کامران محلوجی, مه سیما عبدلی, محسن باغبانی

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 16 شماره 1 (1403), 7 May 2024, صفحه 1-12
https://doi.org/10.22037/mhj.v16i.41707

زمینه و هدف: درمان تک‌روشی یک شیوه درمانی است که غالباً به کمک یک منبع غیر مادی و تنها با استفاده از یک روش، بی‌توجه به نوع بیماری، بیماری را از تن بیماران دور می‌نماید و تاکنون مورد مطالعه قرار نگرفته است. این مقاله به یکی از مصادیق این روش درمانی، یعنی آیین تدهین در کلیسای کاتولیک و ریشه‌های آن در طول تاریخ و دیگر موضوعات مرتبط می‌پردازد.

روش: در این پژوهش منابع آیینی و اسطوره‌ای در حوزه‌های مختلف مذهبی، ادبی و تاریخی، به ویژه متون مقدس دین مسیحیت، جهت مقایسه و تحلیل مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین با واژگان کلیدی درمان‌های تک‌روشی، سنت تدهین، تدهین در مسیحیت، تدهین با روغن، تدهین در یهودیت و تدهین در کلیسای کاتولیک، مقالات مرتبط موجود در پایگاه‌های استنادی معتبر همچون Pubmed، Scopus، Google Scholar، SID و Magiran بررسی شدند و پس از سنجش صحت یافته‌های آن‌ها، تعدادی از آن‌ها مورد استناد قرار گرفتند.

ملاحظات اخلاقی: کلیه ملاحظات اخلاقی مربوط به پژوهش‌های کتابخانه‌ای در این مطالعه رعایت شده است.

یافته‌ها: در کلیسای کاتولیک، آیین تدهین بیماران یکی از هفت آیین مرسوم است که به عنوان سمبل حیات جاودان و سلامت روح و جسم اجرا می‌شود. این آیین در میان سایر اقوام باستانی هم رواج داشته، ولیکن بر اساس رویکرد خاص مسیحیان کاتولیک از لحاظ جایگاه مذهبی آن در کلیسا و نیز شرایط خاصی که برای اجراکنندگان این آیین قائل بودند، اهمیت آن نسبت به سایر اقوام متمایز می‌شود.

نتیجه‌گیری: درمان‌های تک‌روشی که با اتصال به یک منبع فراطبیعی در درمان بیماری‌ها به کار گرفته می‌شوند، از دیرباز میان برخی اقوام متداول بوده است. آیین تدهین در کلیسای کاتولیک در ابتدا به عنوان یک درمان تک‌روشی تلقی نشده بود، بلکه تنها یک سنت مذهبی بود، اما به مرور در طول تاریخ تحول یافت و در کلیسا تکامل پیدا کرد و شفا از طریق آن محقق گردید.

بهداشت عمومی در بوشهر عصر قاجار (بر اساس گزارش‌های سیاحان خارجی)

فرزاد خوش‌آب, جعفر آقازاده

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 16 شماره 1 (1403), 7 May 2024, صفحه 1-13
https://doi.org/10.22037/mhj.v16i.43119

زمینه و هدف: بندر بوشهر به عنوان یکی از جنوبی‌ترین مناطق ایران از اهمیت زیادی به لحاظ سیاسی و اقتصادی برخوردار بود. با گسترش روابط خارجی سلسله‌های حکومتگر ایران با سایر ملل از طریق دریا، بر اهمیت آن افزوده شد و در عصر قاجار با حضور کمپانی‌ها و هیأت‌های دیپلماتیک، به یکی از گلوگاه‌های ارتباطی ایران با جهان خارج مبدل شد. به دلیل حضور هیأت‌های سیاسی و تجاری گزارش‌های ارزشمندی در رابطه با وضعیت بهداشت عمومی این شهر بر جای‌ مانده است.

روش: پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از گزارش‌های سیاحان خارجی، به تبیین وضعیت بهداشت عمومی بوشهر در دوره‌ قاجار می‌پردازد.

ملاحظات اخلاقی: در این پژوهش موازین مرتبط با اصول اخلاقی همچون امانتداری و صداقت استناد به متون مورد استفاده، اصالت منابع و پرهیز از جانبداری در مراجعه به متون یا تحلیل‌ها رعایت شده است.

یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد، بر اساس گزارش سیاحان خارجی، بی‌توجهی حکام قاجار، کمبود امکانات بهداشتی و قرارگرفتن در شاهراه ارتباطی دریایی ایران با دیگر کشورها، در نابسامانی اوضاع بهداشتی بوشهر مؤثر بوده است. بوشهر به‌مانند بقیه مناطق ایران در دوره قاجار از سطح بهداشتی پایینی برخوردار بود و مردم این شهر درگیر انواع و اقسام بیماری‌ها بودند.

نتیجه‌گیری: بوشهر اولین نقطه از خاک ایران بود که سیاحان خارجی وارد آن شده و قبل از آشناشدن با بقیه مناطق ایران و با معیارهای کشور خودشان، درباره این شهر و اوضاع بهداشتی آن به قضاوت می‌پرداختند و با تأکید بر چند مؤلفه‌ مهم، از جمله هوا، آب آشامیدنی، فضای شهری و بهداشت منازل، معمولاً بهداشت عمومی شهر را نامطلوب گزارش می‌کردند. علیرغم اقدامات محدودی که از سوی حکومت قاجار و دولت انگلستان برای ارتقای سطح بهداشتی و مقابله با بیماری‌ها انجام گرفت، اما تا پایان حکومت قاجار تغییر چندانی در شرایط بهداشتی این منطقه ایجاد نشد.

روند انتقال دستاوردهای علم طب به جهان غرب در عصر عباسی بر مبنای نظریه پخش

بتول ربیعی, بشری دلریش, الهام ملک زاده, کوروش فتحی

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 16 شماره 1 (1403), 7 May 2024, صفحه 1-17
https://doi.org/10.22037/mhj.v16i.40952

زمینه و هدف: از جمله دستاوردهای مهم تمدن اسلامی، پزشکی در قالب آموزه‌هایی است که به طب اسلامی موسوم است. طب در تمدن اسلامی به ویژه در عصر عباسی (656-۱۳۲ ق.) از پیشرفت زیادی برخوردار گشت و دستاوردهای بزرگ و قابل تأملی به همراه داشت و جهان غرب هم‌عصر آن از طرق متعدد، بهره‌وری از این دستاوردها را با جدیت دنبال نمود. در پژوهش پیش رو تبیین و تحلیل پیشرفت‌های دانش پزشکی در عصر عباسی و راه‌های انتقال آن به مغرب‌زمین بر اساس «نظریه پخش» به عنوان چهارچوب نظری مورد مطالعه قرار گرفته است.

روش: در این پژوهش از شیوه کتابخانه‌ای برای جمع آوری داده‌ها و از روش تاریخی مبتنی بر رویکرد توصیفی ـ تحلیلی استفاده شده است.

ملاحظات اخلاقی: در این پژوهش اصل امانتداری و صداقت استناد به متون مورد استفاده، اصالت منابع و پرهیز از جانبداری در مراجعه به متون یا تحلیل‌ها، رعایت شده است.

یافته‌ها: یافته‌ها نشان می‌دهد دانش پزشکی جزء اولین علومی بود که جهان اسلام بر اساس داده‌های پزشکی ایران، هند و یونان آن را فراگرفت و سپس به بهترین نحو ممکن آن را توسعه و به جوامع دیگر انتقال داد.

نتیجه‌گیری: بر اساس «نظریه پخش» مبدأ تأثیرگذار در عرصه دانش طب در عصر عباسی، جهان اسلام و مقصد تأثیرپذیر، اروپا و جهان غرب در نظر گرفته شده و راه‌ها و کانال‌های انتقال در کنار موانع آن ذکر شده است. روند انتقال این دستاوردها به مغرب‌زمین می‌توانست از طریق جنگ‌ها، انتقال جغرافیایی و یا دسترسی به متون اسلامی و ترجمه آن‌ها صورت پذیرد.

چگونگی و چرایی شیوع بیماری‌های همه‌گیر در یزد از عصر تیموری‌ تا پایان صفویه

صفا زارع سنگدرازی, ذکرالله محمدی

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 16 شماره 1 (1403), 7 May 2024, صفحه 1-15
https://doi.org/10.22037/mhj.v16i.43883

زمینه و هدف: شیوع بیماری‌های همه‌گیر در یزد قدمتی دیرینه دارد. رویکرد این پژوهش به بیماری‌های همه‌گیر، مبتنی بر گزارش این بیماری‌ها در یزد، بر اساس منابع عمومی و محلی عصر تیموری تا پایان صفویه می‌باشد. نگاهی گذرا در منابع این ادوار بیانگر آن است که شیوع بیماری‌های همه‌گیر در یزد که تأثیر مستقیم بر زندگی اجتماعی و اقتصادی به خصوص طبقات فرودست جامعه داشته است، بیشتر بر حسب عوامل سیاسی بوده است. این پژوهش درصدد است تا به سؤالات ذیل پاسخ گوید: در بازه زمانی موضوع پژوهش حاضر، چه عواملی در شیوع بیماری‌های همه‌گیر در یزد تأثیرگذار بوده است؟ بیماری‌های همه‌گیر از نظر جامعه‌شناختی بر کدام طبقات اجتماعی تأثیر بیشتری داشته است و چه عواملی در این تأثیر مؤثر بوده است؟

روش: این پژوهش با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی و بر پایه‌ای مطالعه کتابخانه‌ای با مراجعه به منابع دست اول و دوم درصدد است تا با بررسی گزارش این منابع در زمینه شیوع بیماری‌های همه‌گیر، به چگونگی و چرایی شیوع این بیماری‌ها در یزد در این ادوار توجه نماید.

ملاحظات اخلاقی: در تدوین این پژوهش اصل امانتداری و صداقت در استناد به متون مورد استفاده و اصالت منبع و پرهیز از جانبداری در مراجعه به متون یا تحلیل‌ها رعایت شده است.

یافته‌ها: یافته‌ها نشان می‌دهد که در دوره تیموری و بعدها صفویه، شیوع بیماری‌های همه‌گیر در یزد ارتباط مستقیمی با وضعیت سیاسی و اقتصادی و اجتماعی عصر خود داشته است. از این رو هر زمان اوضاع سیاسی داخلی و خارجی رو به تنش می‌رفت، در شیوع بیماری‌های همه‌گیر نقش به سزایی را ایفا می‌کرد و در کنار آن هرچه افراد جامعه در تنگنای اقتصادی چون قحطی و کبود یا نبود ارزاق و مایحتاج خود، قرار می‌گرفتند، بر گسترش بیماری‌های همه‌گیر تأثیرگذار بوده است.

نتیجه‌گیری: بررسی‌ها نشان می‌دهد که بیماری‌های همه‌گیر در دوره تیموری در یزد، شیوع بیشتری داشته است که خسارت‌های جانی و مالی بسیاری بر جای گذاشته است که بیشتر در پی نبردها و محاصره‌های متمادی و یا به دلیل قحطی‌ها و خشکسالی‌های گسترده، شیوع می‌یافته است. در این دوره بیشتر طبقات فرودست جامعه یزد با این بیماری درگیر بودند، ولی در دوره صفویه، همه طبقات جامعه از این بیماری تأثیر پذیرفته است.

معرفی داروی جامع از منظر حکیم عقیلی خراسانی و بررسی مفردات مربوطه

ابراهیم نصیری فرمی, زهرا گلی

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 16 شماره 1 (1403), 7 May 2024, صفحه 1-11
https://doi.org/10.22037/mhj.v16i.45418

زمینه و هدف: یکی از داروهای گیاهی مورد استفاده در جامعه که در قرابادین کبیر حکیم عقیلی خراسانی به آن پرداخته شده، داروی جامع می‌باشد. هدف از این مطالعه معرفی داروی جامع از نظر ویژگی‌ها، کاربرد و نحوه مصرف آن از منظر حکیم عقیلی خراسانی و تعیین وضعیت مفردات آن در طب سنتی و رایج است.

روش: این پژوهش یک مطالعه مروری از برخی منابع طب سنتی به ویژه قرابادین کبیر است و منابع مورد بررسی، کتاب‌های اصلی دوران تمدن اسلامی، موجود در کتابخانه دیجیتالی نور و همچنین بانک‌های اطلاعاتی الکترونیکی می‌باشد.

ملاحظات اخلاقی: در تدوین این پژوهش، اصل امانتداری و صداقت استناد به متون مورد استفاده، اصالت منابع و پرهیز از جانبداری در مراجعه به متون یا تحلیل‌ها رعایت شده است.

یافته‌ها: حکیم عقیلی خراسانی از بزرگ‌ترین طبیبان ایرانی اواخر قرن دوازدهم و اوایل قرن سیزدهم قمری است و قرابادین کبیر، بزرگ‌ترین قرابادین موجود تا به امروز، از آثار اوست. داروی جامع در این کتاب به نام «دواء‌الجامعه» آمده که دواى حضرت امام رضا (ع) است و برای درمان بیماری‌هایی چون فالج (مرضی که نصف بدن از طول بی‌حس و بی‌حرکت می‌شود)، خفقان در قلب (حرکت اختلاجی قلب، نوعی تپش قلب)، سل و سرفه مصرف می‌شود. این دارو از عسل، سنبل‌الطيب، زعفران، قاقله، عاقرقرحا، خربق سفید، بذر‌البنج سفيد، فلفل سفيد و فرفیون درست می‌شود.

نتیجه‌گیری: علیرغم آنکه تحقیقات آزمایشگاهی بر روی داروی جامع انجام نشده است، اما برخی متون طب سنتی و مقالات جدید طبی در مورد مفردات این دارو به طور مجزا و فارغ از کاربرد آن‌ها در داروی مذکور، وجود دارند که خواص درمانی متعددی را برای آن‌ها گزارش کردند. از آنجا که منافع و کاربردهای ذکرشده برای داروی جامع در کتاب قرابادین کبیر محتمل به نظر می‌رسد، لذا انجام تحقیقات مناسب برای بررسی ایمنی و اثربخشی این دارو پیشنهاد می‌شود.

مروری بر تاریخ اسب‌شناسی با تأکید بر چشم‌پزشکی اسب

بابک عباس بیگی, مرضیه ریاحی نژاد

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 16 شماره 1 (1403), 7 May 2024, صفحه 1-15
https://doi.org/10.22037/mhj.v16i49.42042

زمینه و هدف: فرسنامه‌ها (اسب‌‌نامه‌ها) به بررسی روش تربیت و نگهداری، سلامت، انواع بیماری‌های اسب و شیوه‌های درمان این بیماری‌ها می‌پردازند. چشم به عنوان یکی از حیاتی‌ترین اندام اسب به راحتی در معرض انواع بیماری با منشأ درونی یا بیرونی قرار می‌گیرد. این مقاله، مروری بر تاریخچه اسب‌شناسی با تمرکز بر بیماری‌های چشمی اسب در تاریخ دام‌پزشکی کهن می‌باشد.

روش: این پژوهش بر اساس منابع کتابخانه‌ای و با روش توصیفی انجام شده است.

ملاحظات اخلاقی: در این پژوهش صداقت و امانتداری در استفاده از منابع تاریخی رعایت شده است.

یافته‌ها: بیماری‌های چشمی اسب در طول تاریخ دام‌پزشکی همواره مورد توجه بوده و در متون تاریخی خصوصاً فرسنامه‌ها به آن اشاره شده است. اهمیت این پژوهش در این است که نگارندگان با تأکید بر متون کهن دوره اسلامی به بیماری‌هایی دست یافتند که امروزه حتی نام آن‌ها برای بسیاری نامفهوم می‌باشد و شاید یکی از دلایل آن تغییرات زبانی در حوزه تاریخ است.

نتیجه‌گیری: مطالعه بیماری‌های چشمی اسب در فرسنامه‌ها دریچه‌ای به دانش و روش‌های اسب‌شناسی در طول تاریخ می‌گشاید. با وجود پیشرفت‌های چشم‌گیر در این زمینه، بررسی متون کهن می‌تواند به درک عمیق‌تر ریشه‌ها و تکامل دانش اسب‌شناسی کمک کند.

زمینه و هدف: این پژوهش به بررسی وضعیت سلامت و ابعاد آن در جامعه ایران عهد ناصری از منظر دو مستشرق زن می‌پردازد که در مدت اقامت خود در ایران به شهرهای مختلف سفر کرده و تجربیات خود را به رشته تحریر درآوردند. هدف تحقیق آشنایی با وضعیت سلامت،‌ طرح مؤلفه‌ها و نیز وابسته‌های آن است که در راستای مطالعات اجتماعی سلامت، شالوده‌ای برای پژوهش‌های آتی خواهد بود.

روش: روش تحقیق، کیفی و مبتنی بر تحلیل داده‌های سفرنامه‌های دیولافوا و بل به مثابه سند است.

ملاحظات اخلاقی: در پژوهش حاضر جنبه‌های اخلاقی مطالعه کتابخانه‌ای شامل اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.

یافته‌ها: معرفی امراض مهلک و اپیدمیک چون وبا، مالاریا، سل و تیفوئید و امراض شایع دیگری مانند بیماری‌های گوارشی، ابتلا به کرم پیوک و بیماری‌های پوستی و توجه به بهداشت محیط با محوریت آلودگی آب و دفع فاضلاب از یافته‌های تحقیق است، به علاوه اطلاعاتی از عادات غذایی، وضعیت تغذیه و بنیه بدنی ایرانیان آن دوره نیز ارائه می‌دهد.

نتیجه‌گیری: سفرنامه‌های بل و دیولافوا اطلاعات مفیدی از وضعیت کلی سلامت و ابتلا به امراض مختلف در گروه‌های خاص (از جمله کودکان) ارائه می‌دهد و روندهای جمعیتی بر حسب آمار مرگ و میر منتج از آن را تعمیق می‌بخشد. یقیناً دولت‌های متبوعه این مستشرقان در ارزیابی‌های سیاسی اقتصادی خود به منظور برقراری ارتباط با دولت ایران به ابعاد سلامت ایرانیان توجه داشته‌اند. با در نظرداشتن جایگاه بهداشت عمومی در سبک زندگی ایرانی به روشنی می‌توان دریافت که سبک زندگی، از جمله منش‌ها، آداب و رسوم، عادات غذایی، پوشاک و مانند آن به عنوان مؤلفه‌های اجتماعی تعیین‌کننده سلامت ایرانیان عمل کرده‌اند.

تحلیل محتوای کتاب «التنویر فی اصطلاحات الطب» و نقش آن در پزشکی دوره سامانی

عبداله صفرزائی, ناهید براهوئی

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 16 شماره 1 (1403), 7 May 2024, صفحه 1-12
https://doi.org/10.22037/mhj.v16i.39096

زمینه و هدف: دوره سامانی یکی از دوره‌های اعتلای علمی و فرهنگی ایران در سده سوم و چهارم قمری بود. در این دوره اغلب علوم و دانش‌های متداول اعم از دینی، ادبی و علمی رشد و رونق چشم‌گیری پیدا نمودند که یکی از عوامل عمده آن حمایتی بود که امیران و وزیران سامانی از علما و دانشمندان داشتند. علم طب به عنوان یکی از شاخه‌های علمی که درخشش بارزی داشت، در رونق فضای علمی آن روزگار مؤثر بود و علاوه بر ظهور دانشمندان بسیار و خدمات متعدد آنان، آثار پزشکی زیادی نیز تألیف شد که از مشهورترین آن‌ها کتاب «التنویر فی اصطلاحات الطب» از ابومنصور القمری بخاری است. هدف از این تحقیق، تبیین و تحلیل محتوای کتاب التنویر و نقش کاربردی آن در مسائل طبی و پزشکی دوره سامانی است.

روش: این نوشتار به روش تاریخی با توصیف و تحلیل داده‌های جمع‌آوری‌شده از منابع کتابخانه‌ای، نگاشته شده است.

ملاحظات اخلاقی: در پژوهش حاضر جنبه‌های اخلاقی مطالعه کتابخانه‌ای شامل اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.

یافته‌ها: ابومنصور با نگارش کتاب التنویر به عنوان یک راهنمای جامع، اصطلاحات پزشکی را معرفی و تشریح نموده است. جامعیت اصطلاحات پزشکی برای پزشکان آن دوره و انتخاب زبان فارسی و سادگی شرح اصطلاحات، برای عموم مردم آن دوره و حتی ادوار بعدی کاربرد داشته است.

نتیجه‌گیری: از سادگی و قابل فهم‌بودن کتاب التنویر چنین استنباط می‌شود که این کتاب به منظور استفاده کاربردی پزشکان مبتدی و حتی استفاده عموم نوشته شده است.

سیمای اطبای یونان و مصر در قرابادین صالحی

محسن باغبانی, حسن کمار, فرزانه زارع

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 16 شماره 1 (1403), 7 May 2024, صفحه 1-18
https://doi.org/10.22037/mhj.v16i.41011

زمینه و هدف: یکی از برجسته‌ترین قرابادین‌ها در آموزش پزشکی قرابادین صالحی است که به هویت اطبای باستان پرداخته است. هدف از پژوهش حاضر گردآوری و بررسی هویت اطبای یونانی و مصری در این کتاب است.

روش: در این پژوهش که به روش کتابخانه‌ای و بر اساس نسخه چاپ سنگی طهران تحریر سال 1283 قمری انجام شد، ابتدا اطلاعات اطبای یونانی و مصری قرابادین صالحی گردآوری و سپس بر اساس توالی تاریخی و میزان بسامد هر شخص در کتاب گزارش گردید.

ملاحظات اخلاقی: تمامی اصول اخلاقی، از جمله اصالت نسخه خطی قرابادین صالحی و حقوق معنوی نویسندگان در نظر گرفته شد.

یافته‌ها: در این اثر، 33 طبیب در قالب شخصیت‌های طبی، تاریخی، فلسفی و علمی یافت شدند که بیشترین بسامد به ترتیب مربوط به جالینوس (87 مرتبه)، بقراط (39 مرتبه) و ارسطو (10 مرتبه) بود. این شخصیت‌ها در برخی موارد وجهه آیینی و دینی پیدا می‌کنند، چنانکه هرمس با ادریس (ع)، آغاتاذیمون با شیث (ع) و دیسقوریدوس با لقمان (ع) تطبیق داده می‌شود.

نتیجه‌گیری: توجه به هویت فردی و میزان وابستگی‌های خاندانی، قومی و اجتماعی اشخاص در قرابادین صالحی و بسامد نام آن‌ها، می‌تواند به فهم عمیق‌تر گزاره‌های پزشکی در طول تاریخ و تحلیل و تفسیر آن‌ها کمک کند.

مطالعه شیوه‌ درمان‌نگاری تجویزهای پزشکی ارائه‌شده‌ در آثار طبی و ادبی

مژده شرفخواه, علیرضا طاهری

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 16 شماره 1 (1403), 7 May 2024, صفحه 1-24
https://doi.org/10.22037/mhj.v16i.42713

زمینه و هدف: تصویرگری نسخ، کمک شایانی به ترویج مفاهیم و درک متون ادبی، علمی و تاریخی نموده و سبب شده تا هنر از پیچیدگی متون علمی بکاهد و فهم آن‌ها را تسهیل نموده و عمومیت بخشد. به عبارت دیگر، هنر از پیچیدگی علم می‌کاهد و درک آن برای خوانندگان عمومی آسان‌تر کرده است. بررسی کتاب‌های ادبی با مضمون درمانی از عصر اسلامی ما را به سمت پزشکی به عنوان منشأ نوشتارهای پزشکی که در آن‌ها وجود دارد، سوق می‌دهد. تصاویر موجود در نسخه‌های خطی پزشکی اسلامی، موضوعات مورد بحث در متن را به تصویر می‌کشد، مانند تشریح انسان و حیوان، روش‌های درمانی، پیشگیری از بیماری و خواص دارویی گیاهان. به نظر می‌رسد برخورد با روش‌های درمانی پزشکان و تجویز آن‌ها در متون ادبی و ترسیم آن در نسخه‌های ادبی دوره اسلامی مورد توجه محققان قرار نگرفته است. تاکنون پژوهش‌هایی درباره تجویز پزشکان انجام شده که بیشتر به روش‌های درمانی اشاره داشته‌است. با این حال، تحقیقاتی که به طور خاص تأثیر متون پزشکی و تصاویر، به ویژه درمان‌نگاری در نسخه‌های ادبی را ارزیابی کند، انجام نشده است. همانطور که شواهد نشان می‌دهد، تنها تعداد انگشت‌شماری از پزشکان فارسی در مورد روش‌های درمان نظریه‌های جامعی نوشتند، از جمله ابوبکر رازی، ابن سینا و اسماعیل جرجانی که سه شخصیت تأثیرگذار در پزشکی و در درمان‌نگاری پزشکی بودند.

روش: روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی بوده و داده‌های مورد نیاز به روش کتابخانه‌ای و با استفاده از کتب و سایت های معتبر علمی گردآوری شده است. در این پژوهش تلاش شده است رابطه علم طب را با آثار تصویری نسخ ادبی دارای متون طبی مورد بررسی و مطالعه قرار دهد و بدین پرسش پاسخ دهد که درمان‌نگاری‌های موجود در نسخ ادبی تا چه اندازه به بحث‌های نظری طب و تجویز پزشکان ایرانی مرتبط بوده است؟ بر این اساس، ارتباط بین سه متغیر طب، ادبیات و تصویر در اثر هنری، مد نظر قرار گرفته است.

ملاحظات اخلاقی: در تدوین این پژوهش، اصل امانتداری و صداقت استناد به متون مورد استفاده، اصالت منابع و پرهیز از جانبداری در مراجعه به متون یا تحلیل‌ها، رعایت شده است.

یافته‌ها: نسخ ادبی به فهم متون طبی کمک وافری کرده و آن را از بافت پیچیده و تخصصی رهانیده و به آن ظرافت‌های ادبی و روایی بخشیده است. بیشترین تأثیر درمانگری و تجویزهای پزشکی در درمان‌نگاری نسخ ادبی را می‌توان از طبیبانی همچون زکریای رازی، ابن سینا و جرجانی مشاهده کرد.

نتیجه‌گیری: نتیجه این بررسی نشان می‌دهد که با تصویرسازی نسخ علمی، تجویزهای پزشکان و راه‌های درمان به ادبیات راه پیدا کرده، از دایره طب نظری و عملی خارج شده و در بستر نسخ مصور نمود پیدا کرده و انتشار یافته است.

زمینه‌ها و دلایل گرایش اعتیاد به مواد مخدر در جامعه عصر صفوی از دیدگاه شاعران

هادی بیاتی, محسن رستمی

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 16 شماره 1 (1403), 7 May 2024, صفحه 1-18
https://doi.org/10.22037/mhj.v16i.40950

زمینه و هدف: تا پیش از روزگار صفویان، استعمال موادی چون تریاک به عنوان دارو رواج داشت. در این عهد رواج انواع مواد مخدر به قصد لذت گسترش یافت و طبقات مختلف مردم و سپاهیان و وزرا و حتی شخص شاه به آن رو آوردند و حتی کوشیدند از این مواد در پیشبرد اهداف سیاسی خود استفاده نمایند، به طوری که استعمال بی‌رویه آن، جامعه را گرفتار معضلی به نام اعتیاد ساخت. ادبیات این دوره نیز از تأثیرات اعتیاد به دور نماند و در شعر شاعران ابعاد و چرایی گرایش به اعتیاد به مواد مخدر منعکس شده است. بر این اساس، پژوهش حاضر درصدد است به مسأله اعتیاد از دریچه شعر شاعران عصر صفوی بپردازد و به این سؤال پاسخ دهد که زمینه‌ها و دلایل گرایش مردم و برخی شاعران به مواد مخدر از دیدگاه شاعران عصر صفوی چه بوده و عکس‌العمل آنان به عنوان گروهی از آگاهان جامعه به این مواد چه بوده است؟

روش: ﺭﻭﺵ به کار ﮔﺮﻓﺘﻪ ‌ﺷﺪﻩ در ﺍﻳﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ توصیفی ـ تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات ﺭﻭﺵ کتابخانه‌ای ﻭ پژوهشی ﺗﺎﺭﻳﺨﻲ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ.

ملاحظات اخلاقی: در این تحقیق جنبه‌های اخلاقی مطالعه کتابخانه‌ای شامل اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.

یافته‌ها: یافته‌های پژوهش حاکی از آن است که شواهد و نمونه‌های فراوان اصطلاحات مربوط به مواد مخدر در اشعار شاعران دوره صفوی و انعکاس نحوه تهیه و استفاده این مواد در اشعار و بالاخر نکوهش مبتلایان به این بلایا و ارائه پیشنهادهای مختلف جهت ترک اعتیاد، خود حاکی از شدت رواج مواد مخدر در بین مردم و نیز برخی شاعران این روزگار است.

نتیجه‌گیری: در آثار شاعران مورد بررسی که بیشترین اشاره به مواد مخدر داشته و خود از مبتلایان به آن، در دوره صفوی بوده‌اند، انواع مواد مخدر 85 بار نام برده شده است که تریاک و تنباکو با بیشترین و کوکنار و بنگ با کمترین مصرف را نشان می‌دهد. از دیدگاه شعرا در دوره صفوی، مردم به قصد تهییج ذوق، تفنن و جهت غم‌گساری و شادمانی، تحریک میل جنسی و استفاده درمانی به مواد مخدر رو آورده بودند، اما بعد از اعتیاد به مواد مخدر به علت تأثیرات مخرب آن درصدد ترک برآمدند و ضمن نکوهش استعمال این‌گونه مواد، در این راه، ترک تدریجی مواد را نیز پیشنهاد کرده‌اند.

بیوگرافی


دکتر سکینه درة‌السادات طباطبائی شهاب؛ محقق برجسته بیماری سل در انستیتو پاستور ایران

زهرا طهماسبی آشتیانی, احسان مصطفوی

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 16 شماره 1 (1403), 7 May 2024, صفحه 1-8
https://doi.org/10.22037/mhj.v16i.44895

زمینه و هدف: انستیتو پاستور ایران به عنوان یکی از قدیمی‌ترین مراکز تحقیقاتی و تشخیصی کشور نقش مهمی در کنترل بیماری‌های عفونی در ایران و جهان داشته است. دکتر سکینه درة‌السادات طباطبائی شهاب (1380-1293 ش.)، پزشک و متخصص علوم آزمایشگاهی، از محققین برجسته این مؤسسه بود که عمدتاً بر سل و سایر بیماری‌های عفونی تمرکز داشت. این مقاله قصد دارد خدمات این دانشمند بزرگ ایرانی را مرور کند.

روش: اطلاعات در مورد دکتر طباطبائی شهاب و فعالیت‌های ایشان در انستیتو پاستور ایران از منابع مختلف اعم از اسناد، مقالات و مصاحبه با افراد آگاه جمع‌آوری شده است.

ملاحظات اخلاقی: در پژوهش حاضر جنبه‌های اخلاقی مطالعه کتابخانه‌ای شامل اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.

یافته‌ها: این مقاله با مطالعه مستندات موجود به مرور زندگی و فعالیت‌های ارزشمند دکتر طباطبائی شهاب در زمینه بیماری سل می‌پردازد. زحمات مستمر و بی‌وقفه و خدمات ارزنده ایشان در ایران و جهان در دوران حیات ایشان به وضوح نمایان است.

نتیجه‌گیری: دکتر طباطبایی شهاب نه‌تنها در ایران، بلکه در عرصه بین‌المللی به افتخارات علمی قابل توجهی دست یافت. خدمات گران‌بهای ایشان در انستیتو پاستور ایران چراغی برای پژوهشگران به ویژه بانوان در خدمت به جامعه بشری خواهد بود.