چرا القانون الصغیر از ابن سینا نیست؟
مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی,
دوره 15 شماره 48 (1402),
4 تیر 2023,
صفحه 1-4
https://doi.org/10.22037/mhj.v15i48.41683
نویسندگان مقاله «القانون الصغیر فی الطب و نویسنده آن» ادلهای برای نفی انتساب این کتاب به ابن سینا آوردهاند و به منابعی رجوع نمودهاند. در همین راستا، منابع و ادلهای افزونتر تقدیم میگردد:
1ـ کتاب «الکفاية فی الطب» بر اساس دو نسخهای که در متن مقاله یاد شده، به همت شادروان دکتر محمدعلی لسانی فشارکی تصحیح و در سال 1400 شمسی منتشر و بر روی جلد آن ذکر شده که این کتاب به «القانون الصغیر» و «الکافی فی الطب» نیز شناختهشده است (1). همچنین این کتاب در سال 2022 با تصحیح و مقدمه دکتر أحمد عبدالباقي حسين در کشور اردن و در دار ورد الأردنية للنشر والتوزيع به طبع رسیده است.
2ـ علاوه بر طبع «القانون الصغیر» به تصحیح احمد فرید المزیدی (2) که دو نسخه مورد استفاده خود را به خوبی معرفی نکرده (بدان اکتفا شده که هر دو دستنویس از نسخههای عکسی کانون مخطوطات قاهره هستند (2)، حال در اصل متعلق به کدام کتابخانه و به کدام شماره نمیدانیم)، یک نسخهبرگردان از دستنویس ولی افندی به شماره 2529 نیز به همت دکتر قدیرجان کشکینبورا با مقدمهای درباره محتوای کتاب، در سال 2020 در برلین طبع شده است (3). شایان ذکر است که این نسخه ضمن 5 دستنویس یادشده در فهرست رمضان ششن نیست.
3ـ اینکه در فهرست دستنویسهای طبی ترکیه نام «القانون الصغیر» ذیل ابن سینا آمده و نه ابن مندویه، ضرورتاً بدینمعنا نیست که در تمام نسخهها نام ابن سینا بر کتاب درج شده باشد، چراکه ممکن است فهرستنویس، انتساب مشهور را اصل قرار داده باشد. در این میان، به نسخه کتابخانه فاتح به شماره 3695 رجوع شد که نام نویسنده در صفحه عنوان «أبو علی بن سینا البخاری» درج شده و متن و ترقیمه (مورخ 983 ق.) فاقد نام نویسنده است (4). در دستنویس کتابخانه رئیس الکتاب به شماره 103/4 که در سال 670 در مراغه کتابت شده نیز نام کتاب «القانون الأصغر» یاد شده و تألیف شیخ رئیس ابوعلی بن سینا دانسته شده است (5). متن و انجامه فاقد نام مؤلف است و در صفحه آغاز نسخه نیز با خطی متفاوت از خط کاتب نگاشته شده: «القانون الصغیر للشیخ الرئیس أبي علی بن سینا» (5). دستنویس کتابخانه ولی افندی نیز نام کتاب را القانون الصغير في الطب و نام نویسنده را «الريیس أبي علي الحَسن(کذا) بن سينا البخاري» نوشته است.(3) دو دستنویس از القانون الصغیر نیز در کتابخانه اسکوریال اسپانیا نگهداری میشود. در دستنویس شماره 868، کتاب با عبارت «قال الرئيس الفاضل الجليل أبو علي بن سینا رحمه الله» آغاز میشود. در دستنویس شماره 873 نیز دقیقاً همین عبارت آمده است (7-6)، سایر دستنویسها بایستی جداگانه بررسی شوند.
4ـ کنیه ابن مندویه نیز مانند ابن سینا «ابوعلی» بوده است (8). در نسخههایی از الکافی فی الطب یا همان القانون الصغیر ابن مندویه آغاز دستنویس اینگونه است: «قال أبو علی أحمد بن عبد الرحمن بن مندویه» (1) ممکن است این تشابه کنیه نیز در اشتباه در یادکرد مؤلف اصلی نقش داشته باشد.
5ـ سبک ادبی نگارش القانون الصغیر با نگارشهای علمی و طبی ابن سینا تفاوت شایان توجهی دارد.
6ـ یکی از مهمترین ویژگیهای ابن سینا ساختاربندی منظم دانش پزشکی در کتاب القانون است. او به نحوی مباحث پزشکی کهن را با رویکردی منطقی طبقهبندی کرده که چه بسا همین امر باعث رواج چشمگیر کتاب او در مدارس پزشکی شرق و غرب شده است (10-9)، حال اینکه کتاب القانون الصغیر از این ساختاربندی و طبقهبندی دقیق مباحث در کتاب القانون بهرهای ندارد.
7ـ نگرشهای فلسفی ابن سینا با محتوای این اثر تفاوت آشکار دارد. در این رابطه دکتر رافائلا وایت (Raphaela Veit) مقالهای نگاشته که ابتدا در سال 2013 در همایشی در واربورگ ارائه و سپس ضمن کتاب «فلسفه و پزشکی در عصر سازنده اسلامی» در سال 2018 منتشر شد (10). ایده کلی مقاله این است که نویسنده القانون الصغیر بسیار به اندیشههای جالینوس وابسته است، حال اینکه ابن سینا، به ویژه در مواضع مرتبط با فلسفه طبیعی نقاد اندیشههای جالینوسی است. در ادامه با مقایسه تفصیلی کتاب القانون في الطب و القانون الصغیر و قانونچه تفاوت مبانی فلسفی ارسطویی القانون بوعلی با محتوای دو کتاب دیگر نشان داده میشود (10).
8ـ تفاوت دیدگاههای نویسنده القانون الصغیر با دیدگاههای ابن سینا آشکار است. برای نمونه:
ـ در حالی که مناقشهای شناختهشده نزد فیلسوفان درباره قلبمحوری و مغزمحوری میان دو سنت ارسطویی و جالینوسی جریان داشته و ابن سینا نیز در آثار خود به تفصیل بدان ورود کرده و نظریه خاصی ارائه کرده (12-11)، نویسنده القانون الصغیر در جایی که به قلب میپردازد تنها به این عبارت اکتفا کرده است: «وهو أوّل عضوٍ يُخلَق، علی رأي أرسطاطاليس وجالينوس» (1).
ـ نویسنده القانون الصغیر در بخش تشریح دِماغ، سه بطن برای دماغ در نظر میگیرد: مقدّم را سبب تخیّل و وسط را فکر در ذوات اشیا و پسین را حفظ و یادآوری اشیا میداند (1). این در حالی است که ابن سینا در بخش قوای ادراکی باطنی کتاب القانون و همچنین کتابهای الشفاء و الإشارات والتنبيهات و النجاة، این نگاه سهگانهانگار را نقد کرده و با عرضه دیدگاه جایگزینی مبنی بر وجود پنج قوه ادراکی باطنی، کوشش میکند جایگاه آنها را نیز بیان نماید (14-13).
ـ ابن سینا در قانون تفسیر خاصی از دو بخش علمی و عملی طب دارد و با عباراتی بر تعبیر خود اصرار میورزد (8)، حال اینکه نویسنده القانون الصغیر بدون توجه به آن دقت نظرهای منطقی سینوی، در معرفی دانش پزشکی صرفا بدین بسنده کرده که طب به علم و عمل تقسیم میشود (1).
ـ ابن سینا به عنوان یک منطقدان به «تعریف» اهمیت ویژهای میدهد، نگارش کتاب خاصی درباره تعریفات خود گواه این مدعا است (15). از همین رو است که تعریف ابن سینا از دانش پزشکی تا سدههای بعد همواره مورد نقد و بررسی اندیشمندان و نظریهپردازان پزشکی بوده است (16). در مقابل، نویسنده القانون الصغیر این تعریف را از پزشکی میآورد: «دانستن اموری که تندرستی را حفظ و جلب میکند، دانستن اموری که بیماری را حفظ و جلب میکند و اموری که احوالی را که نه به تندرستی و نه به بیماری منسوب است، حفظ یا جلب میکند» (1).
نویسندگان مقاله بهدرستی اشاره نمودهاند که بوعلی با ایده جالینوسی احوالِ میان تندرستی و بیماری سر سازگاری ندارد. با چشمپوشی از این بخشِ عبارت، باز هم این تعریف فاصله زیادی با تعریفی منطقی از دانش پزشکی دارد. تعریفی مانند عبارت بوعلی سینا که علم به کلیاتِ قاعدهمانند و جزئیاتِ نظری دانش پزشکی را به همراه موضوع و غایت آن، در خود مستتر دارد (14).
9ـ در مقاله یاد شده است که ابن مندویه کتابی با عنوان «علاج شقاق البواسير» را به نام شخصی با نامِ استاذ الرئیس (کذا) تألیف کرده است، سپس با ارجاع به کتابی متأخر (أعیان الشیعه) از این سخن میرود که احتمالاً این شخص همان ابن سینا بوده است تا از این رهگذر نسبتی میان این دو دانشمند یافت شود. این احتمال را نگارنده مدخل ابن مندویه در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی نیز مطرح کرده است (17)، این در حالی است که «الأستاذ الرئیس» لقب ابوالفضل ابن العمید قمی ادیب و دانشمند نامآور سده چهارم قمری است که در مصادر تاریخی آن دوره، از جمله کتاب صوان الحکمة احوال او را میتوان یافت (18). وانگهی ابن مندویه را شاگرد ابن سیار ابوماهر شیراز درگذشته حدود 350 قمری و همدرس و همطبقه با علی بن عباس اهوازی، دانستهاند. اگر او در هنگام وفات استادش ابن سیار، دستِ کم 30 سال داشته بوده، بایستی حدود سال 320 متولد شده باشد، یعنی دست کم سن او 50 سال از ابن سینا بیشتر بوده است. در این شرایط نوشتن چنین کتابی برای ابن سینا منتفی به نظر میرسد. از آنجایی که ابن مندویه در سال 372 قمری، یعنی دو سال پس از ولادت ابن سینا در بخارا، همزمان با تأسیس بیمارستان عضدی بغداد به عنوان پزشکی نامور بدانجا فراخوانده شد (17)، بعید به نظر میرسد میان این دو دانشمند در سالهای بعد نیز دیداری رخ داده باشد.
همه این ادله و منابع، به علاوه استدلالهای مقاله «القانون الصغیر فی الطب و نویسنده آن» و موارد دیگری که ذکر آن در این مختصر نمیگنجد، انتساب این کتاب به بوعلی سینا را منتفی میکند و در سایه یافتههای نسخهشناسی و اینهمانی متن الکافی فی الطب با کتاب مورد بحث، بایستی تألیف کتاب را از ابن مندویه دانست.
از استادان و پژوهشگران گرامی آقایان دکتر قدیرجان کشکینبورا، دکتر محسن ناصری، دکتر محمدجواد اسماعیلی، دکتر آرمان زرگران و سرکار خانم دکتر شهرزاد ایراننژاد که هر یک به نحوی با در دسترس قراردادن منابع این نگاشته مرا رهین منت خود نمودهاند، بسیار سپاسگزارم.