نامه به سردبیر


ضرورت وجود کمیته اخلاق در کنگره‌های علمی پزشکی

علی خاجی, محسن فدوی, سیده‌سمانه میراسماعیلی, وحید قنبری, زهرا عباسی دولت‌آبادی, علی نصیری

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 14 شماره 45 (1399), 30 فروردین 2020, صفحه 1-4
https://doi.org/10.22037/mej.v14i45.29989

همه ساله گرده‌همایی‌های علمی مختلفی در حوزه بهداشت و درمان در کشورمان برگزار می‌شود. هدف اصلی برگزاری کنگره‌های علمی در رشته پزشکی افزایش کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی به افراد نیازمند است. این مهم ممکن است با روش‌های زیر به دست آید (3-1): تداوم آموزش و ارتقای مهارت شرکت‌کنندگان، به‌روزسازی دانش، تبادل دانش و بهره بردن از تجربیات دیگران، کمک به حِرَفمندان پزشکی برای بهبود ایمنی و کیفیت مراقب از گیرندگان خدمت، به بحث گذاشتن موضوعات روز و چالش‌برانگیز، برقراری ارتباط و ایجاد همکاری و حتی پروژه‌های مشترک با پژوهشگران و مراکز علمی دیگر در کشور و جهان، جستجو و دریافت مشاوره از دیگر حرفه‌مندان و فرصتی است برای پژوهشگران تا خود و پروژه‌های تحقیقاتی که در دست اجرا دارند را به شرکت‌کنندگان معرفی نمایند، البته می‌توان برای شرکت در کنگره‌ها اهداف ثانویه‌ای نیز برشمرد، مانند دریافت مدرک تحصیلی و یا گواهی‌های ارائه‌شده برای ارتقا و...، ملاقات با دوستان و همکاران قدیمی، گذراندن وقت و تفریح همراه با خانواده، سرگرمی و امثال آن. توجه هرچه بیشتر به اصول اخلاقی در نشر آثار علمی (که کنگره‌ها نیز بخشی از آن به شمار می‌رود) می‌تواند نقش به سزایی در دست‌یافتن به اهداف اصلی و اساسی کنگره‌های علمی داشته باشد (4)......

حضور مدرنیته و ساختارشکنی اخلاقی مرگ در جامعه

صدیقه عربی

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 14 شماره 45 (1399), 30 فروردین 2020, صفحه 1-4
https://doi.org/10.22037/mej.v14i45.32413

مسأله مرگ از جمله مسائلی است که بشر از ابتدای تاریخ حیات با آن مواجه بوده است و شاید بتوان گفت که هیچ انسانی نیست که به این اتفاق محتوم در زندگی خویش نیندیشیده باشد، اما به نظر می‌رسد که رفتار انسان در قبال مسأله مرگ در طی تاریخ دچار تغییراتی شده است (1). انسان امروز عصر مدرنیته نتوانسته است فکر و اندیشه مرگ و نیستی را در سرتاسر زندگی خود از وجودش برهاند، زیرا انسان امروزی دچار یک نوع فراموشی خودآگاهی از مرگ شده و چنین انسانی به علت غرق‌شدن در تجملات و مادیات دنیوی دائماً در ضمیر ناخودآگاه خویش مرگ را پس می‌زند (2). اخیراً در جهان مدرن در رویداد مرگ ساختارشکنی شده است و مرگ تبدیل به موضوعی پزشکی، عقلانی و بوروکراتیک شده است (3). در ایران نیز آداب تدفین و عزاداری برای میت، طبق دستور اسلام صورت می‌گیرد، اما چند سالی است که ورود فرهنگ‌های بیگانه و همچنین فرهنگ‌های غلط در آیین عزاداری برای مردگان به چشم می‌خورد. درگذشته، افراد مرگ دیگران را، بسیار بیشتر از این می‌دیدند که ما اکنون می‌بینیم و از این ‌جهت مرگ قسمت آشنایی از زندگی شمرده می‌شد. در اعصار پیشین مردم با طمأنینه و آرامش می‌مردند و از مرگ نمی‌ترسیدند، ولی اکنون مرگ تا بدان پایه ما را می‌ترساند که حتی جرئت نمی‌کنیم نامش را برزبان ‌آوریم. در جهان مدرن تنها در یک جا با نام مرده برخورد می‌کنیم و آن بروشور و اعلامیه مراسم یادبود است، اگرچه مرگ بحرانی جدی در زندگی بسیاری از افراد محسوب می‌شود و با آنکه خرج کفن و دفن جزء هزینه‌های سنگین زندگی است، اما کم‌تر دیده شده که افراد پیش از مرگ، درباره خرج کفن و دفن با کسی صحبت کنند. تشریفات در جامعه مدرن زیاد است (4).....

مقاله پژوهشی/ اصیل


بررسی ارتباط بلوغ حرفه‌ای و کمال‌گرایی با فضیلت سازمانی در کارکنان و اساتید دانشکده پرستاری و مامایی تبریز 1396

شهناز واحد بارنجی, صادق ملکی آوارسین

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 14 شماره 45 (1399), 30 فروردین 2020, صفحه 1-12
https://doi.org/10.22037/mej.v14i45.26721

زمینه و هدف: بر اساس شواهد موجود، بلوغ حرفه‌ای افراد و برخورداری از پختگی شغلی و روانی و توانایی تشخیص و قضاوت بالا، آن‌ها را از ارتکاب به خطاها و انحرافات سازمانی مصون نگه‌ داشته و باعث افزایش سطح اعتماد و صداقت بین آن‌ها می‌شود که در توسعه سازمان اهمیت ویژه‌ای دارد. از این‌ رو پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بلوغ حرفه‌ای و کمال‌گرایی کارکنان و اساتید با فضیلت سازمانی انجام شده است.

مواد و روش‌ها: این پژوهش از نوع توصیفی ـ همبستگی بوده که در سال 1396 با جامعه آماری 101 نفر از کارکنان و اساتید دانشکده پرستاری و مامایی تبریز و حجم نمونه 80 نفر که بر اساس جدول مورگان برآورد و به روش نمونه‌گیری طبقه‌ای نسبتی انتخاب شده بود، انجام گرفته است. برای جمع‌آوری داده‌ها، از سه نوع پرسشنامه استاندارد، شامل فضیلت سازمانی، رشد حرفه‌ای و مقیاس کمال‌گرایی استفاده گردید که پایایی آن‌ها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 0/88، 0/85 و 0/89 به دست آمد. داده‌های حاصل با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه مورد آزمون قرار گرفتند و با نرم‌افزار SPSS 23 تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که بلوغ حرفه‌ای با فضیلت سازمانی دارای رابطه مثبت و معناداری است (r=0/71 ،P<0/05)، ولی بین کمال‌گرایی و فضیلت سازمانی رابطه معناداری وجود نداشت (r=0/41 ،P<0/05). بلوغ حرفه‌ای می‌تواند تغییرات فضیلت سازمانی کارکنان و اساتید دانشکده پرستاری و مامایی تبریز را 69‌% به صورت معنی‌داری پیش‌بینی کند (r2=0/48 ،P<0/05).

ملاحظات اخلاقی: قبل از اجرای پرسشنامه‌ها، ابتدا در مورد هدف از این پژوهش و همچنین محرمانه‌بودن نتایج، به مشارکت‌کنندگان توضیح داده شد و با اخذ رضایت‌نامه آگاهانه کتبی در تحقیق شرکت کردند.

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج تحقیق، بلوغ حرفه‌ای بیشترین ارتباط را در شکل‌گیری فضیلت سازمانی دارد، می‌توان با تقویت انجمن‌های علمی در محیط دانشگاه، برای اعتلای حرفه‌ای اساتید در حوزه‌های تدریس، پژوهش و فعالیت‌های علمی دیگر و همچنین برای کارکنان از طریق واگذاری مسؤولیت‌های مناسب، فضای مناسبی را برای مشارکت فراهم کرد.

آگاهی و رعایت شاخص‌های رفتار حرفه‌ای در اساتید بالینی

حسن عدالتخواه, سعید صادقیه اهری, معصومه آزادخانی, منصوره کریم‌اللهی

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 14 شماره 45 (1399), 30 فروردین 2020, صفحه 1-13
https://doi.org/10.22037/mej.v14i45.26161

زمینه و هدف: اساتید بالینی به عنوان الگوهای عملی نقش به سزایی در آموزش رفتار حرفه‌ای برای دانشجویان گروه پزشکی دارند. هدف این مطالعه بررسی میزان آگاهی و رعایت اخلاق حرفه‌ای در پزشکان شاغل در بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی اردبیل در سال 1396 بود.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه توصیفی مقطعی تعداد 50 نفر از اساتید بالینی شاغل در بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی اردبیل، به روش سرشماری و به صورت خودسنجی وارد مطالعه شدند. پرسشنامه دیوید موزیک، پس از تأیید روایی و پایایی به اساتید ارائه شد و داده‌ها پس از جمع‌آوری، به کمک نرم‌افزار آماری SPSS و با استفاده از شاخص‌های آماری توصیفی و تحلیلی تجزیه و تحلیل گردید.

یافته‌ها: میانگین میزان توانمندی و آگاهی پزشکان بخش‌های مختلف در مورد شاخص‌های اخلاق حرفه‌ای در 7/91 درصد در حد عالی، 8% در حد قابل قبول و 3/0 درصد در حد غیر قابل قبول برآورد شد و میزان به کارگیری شاخص‌های اخلاق حرفه‌ای توسط پزشکان در محیط‌های بالینی، در 84/90 درصد در حد عالی، 7/8 درصد در حد قابل قبول و 0/46 درصد در حد غیر قابل قبول برآورد گردید.

ملاحظات اخلاقی: پس از کسب مجوز از کمیته اخلاق دانشگاه، پژوهشگر با معرفی خود به پزشکان توضیحات کافی را در مورد هدف از انجام این مطالعه ارائه کرده و رضایت آگاهانه شفاهی و کتبی کسب و به منظور رعایت اصول اخلاق پزشکی اطلاعات پس از جمع‌آوری به طور محرمانه نگهداری و نتایج بدون ذکر نام گزارش گردید.

نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد در ارزیابی به شیوه خودسنجی، آگاهی و به کارگیری شاخص‌های اخلاق حرفه‌ای بین اساتید بخش‌های مختلف در حد مطلوب بود، هرچند در برخی از حیطه‌ها مانند مهارت‌های رهبری، مهارت‌های سازمانی و مدیریتی و قوه ابتکار و ابداع در ارائه درمان به بیماران، مداخلات آموزشی و فرهنگی بیشتری لازم است، در عین ‌حال تدوین ساز و کار ارزشیابی 360 درجه‌ای با رویکرد مشاهده‌ای در این خصوص توصیه می‌شود.

ارتباط بین دیسترس اخلاقی و تاب آوری در پرستاران

معصومه برخورداری‌ شریف‌آباد, محمود حکایتی, خدیجه نصیریانی

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 14 شماره 45 (1399), 30 فروردین 2020, صفحه 1-14
https://doi.org/10.22037/mej.v14i45.26874

زمینه و هدف: دیسترس اخلاقی یکی از موضوعات شایع مطرح‌شده در پرستاری است که می‌تواند تأثیرات متفاوتی بر سلامت و عملکرد پرستاران و بیماران و سازمان‌های بهداشتی درمانی داشته باشد. تاب‌آوری، به عنوان ظرفیت‌های اجتماعی و شخصی برای بازیابی، سازگاری و تداوم در برابر سختی‌ها تعریف شده که می‌تواند به پرستاران در کاهش دیسترس اخلاقی کمک کند. این پژوهش با هدف تعیین ارتباط دیسترس اخلاقی و تاب‌آوری در پرستاران انجام شد.

مواد و روش‌ها: این مطالعه از نوع همبستگی ـ مقطعی بر روی 250 پرستار شاغل در بیمارستان‌های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی شهر یزد در سال 1398 که به صورت نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای انتخاب شدند، انجام شد. ابزار گردآوری داده‌ها شامل سه پرسشنامه مشخصات دموگرافیک، دیسترس اخلاقی تعدیل‌شده همریک و همکاران و تاب‌آوری کانر و دیویدسون بود. تجزیه ‌و تحلیل داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (تی مستقل، آنالیز واریانس یک‌طرفه، آزمون تعقیبی توکی و پیرسون) در نرم‌افزار آماری SPSS 20 انجام شد.

یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که بین میانگین نمره دیسترس اخلاقی و تاب‌آوری پرستاران ارتباط آماری معنی‌داری وجود ندارد (P=0/67 ،r=0/027). از بین ابعاد تاب‌آوری بین «کنترل» و «پذیرش مثبت تغییر و روابط ایمن» با دیسترس اخلاقی ارتباط معکوس و معنی‌داری وجود دارد (0/05>P). میانگین نمره دیسترس اخلاقی 9/99±31/36 بود که نشان‌دهنده سطح متوسط دیسترس اخلاقی است. میانگین نمره تاب‌آوری پرستاران 11/11±64/87 بود. بالاترین نمره مربوط به بعد «تأثیرات معنوی» (20/22±68/05) و پایین‌ترین نمره مربوط به بعد «اعتماد به غرایز فردی، تحمل عاطفه منفی» (13/38±60/44) بود. ارتباط آماری معنی‌داری بین دیسترس اخلاقی و جنس، وضعیت تأهل، وضعیت نوبت‌کاری، گروه‌های سنی، وضعیت استخدامی و سابقه کاری وجود داشت (0/05>P). همچنین تاب‌آوری با متغیرهای جنس، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات و وضعیت استخدامی ارتباط آماری معنی‌دار داشت (0/05>P).

ملاحظات اخلاقی: این مطالعه توسط کمیته اخلاق در تحقیقات پزشکی تأیید شده است. ملاحظات اخلاقی نظیر تکمیل فرم رضایت آگاهانه، مشارکت داوطلبانه، توضیح اهداف تحقیق و اطمینان در مورد محرمانه بودن اطلاعات رعایت گردید.

نتیجه‌گیری: افراد با توانایی «کنترل» و «پذیرش مثبت تغییر و روابط ایمن» بالاتر، دیسترس اخلاقی کم‌تری را تجربه می‌کنند، لذا می‌توان با به کاربردن استراتژی‌های آموزشی ارتقادهنده این ابعاد و حمایت مدیران پرستاری، موجبات کاهش دیسترس اخلاقی و پیامدهایی نظیر حفظ نیروی کار و ارتقای کیفیت مراقبت از بیمار را فراهم نمود.

بررسی ارتباط بین تنش اخلاقی و تمایل به ترک خدمت در پرستاران بخش‌های مراقبت ویژه

ترانه تقوی لاریجانی, کوروش جودکی

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 14 شماره 45 (1399), 30 فروردین 2020, صفحه 1-12
https://doi.org/10.22037/mej.v14i45.29033

زمینه و هدف: پرستاران نقش بسیار مهم و پررنگ در مجموعه بهداشت و درمان دارند و ترک خدمت از طرف آن‌ها موجب اختلال در کارکرد سازمان می‌شود. عواملی زیادی می‌تواند در ارتباط با ترک خدمت از طرف پرستاران باشد. هدف از این تحقیق بررسی ارتباط بین تنش اخلاقی در بخش‌های مراقبت ویژه و تمایل به ترک خدمت توسط پرستاران می‌باشد.

مواد و روش‌ها: این مطالعه یک پژوهش توصیفی ـ همبستگی می‌باشد که با استفاده از نمونه‌گیری به روش سرشماری بر روی 117 نفر از پرستاران شاغل در بخش‌های مراقبت ویژه (Intensive Care Units) بیمارستان‌های شهر قم در سال 1395 انجام شد. داده‌ها با استفاده مقیاس 12 سؤالی پیش‌بینی ترک خدمت هینشاو (Hinshaw) و پرسشنامه 30 سؤالی جامتون جمع‌آوری شد. سپس داده‌ها توسط نرم‌افزار SPSS 16 آمار توصیفی و آزمون‌های آماری رگرسیون چندمتغیره لجستیک، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که بین تنش اخلاقی و تمایل به ترک خدمت در پرستاران بخش‌های مراقبت ویژه ارتباط معنی‌دار وجود دارد (p=0.03, OR:2.44). میانگین نمره تنش اخلاقی در شرکت‌کنندگان در پژوهش 137/53 با انحراف معیار 23/14 بود. همچنین میانگین نمره تمایل به ترک خدمت در پرستاران 3/44 با انحراف معیار 0/948 بود.

ملاحظات اخلاقی: این مقاله حاصل طرح پژوهشی مصوب در دانشگاه علوم پزشکی قم می‌باشد. در طول فرایند پژوهش سیاست‌های اخلاقی دانشگاه مطابق با اصول بیانیه هلسینکی از جمله اخذ رضایت آگاهانه از واحدهای پژوهش و آزادبودن آن‌ها جهت شرکت در پژوهش رعایت شد.

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج این مطالعه لزوم توجه هرچه بیشتر مسؤولین حوزه سلامت به تنش اخلاقی و ترک خدمت توسط پرستاران نمایان است، لذا تدابیری باید در نظر گرفت تا چالش‌های اخلاقی، تنش اخلاقی و به دنبال آن ترک خدمت در محیط بالینی کم‌تر شود.

واکاوی پدیده عذرخواهی پزشکان متعاقب وقوع خطاهای پزشکی

طاهره باقرزاده, مژگان ضرغامی‌فرد, علی حیرانی

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 14 شماره 45 (1399), 30 فروردین 2020, صفحه 1-14
https://doi.org/10.22037/mej.v14i45.28231

زمینه و هدف: علی‌رغم تلاش بیمارستان‌ها، سرعت کاهش اشتباهات پزشکی هنوز هم آهسته است. بسیاری از خطاها اتفاق می‌افتد و هزاران بیمار و پزشک در اثر خطاهای پزشکی رنج می‌برند. اعضای سازمان‌های بهداشتی و درمانی، عموماً برای افشای خطاهای پزشکی و عذرخواهی از فرد آسیب‌دیده، آموزشی نمی‌بینند و ممکن است از افشای خطا و عذرخواهی خودداری کنند. هدف این پژوهش، واکاوی پدیده عذرخواهی پزشکان متعاقب وقوع خطاهای پزشکی است.

مواد و روش‌ها: روش پژوهش، کیفی (مبتنی بر مصاحبه) با رویکرد تحلیل محتوای قراردادی است. داده‌ها با انتخاب هدفمند 25 نفر از پزشکان و دستیاران ارشد شاغل در بیمارستان‌های شهید محمدی، کودکان و خلیج فارس بندرعباس از طریق مصاحبه‌های نیمه‌ساختاریافته گردآوری شد. استراتژی تحلیل داده‌ها، تحلیل مضمون است بدین‌منظور از نرم‌افزار MAXQDA 10 کمک گرفته شد. بازه زمانی پژوهش سال 98-1397 است.

یافته‌ها: در این پژوهش سه مضمون فراگیر (پیشایندها، پدیده عذرخواهی پزشکان و پیامدها)، هشت مضمون سازمان‌دهنده (هنجارهای جامعه پزشکی، عوامل اجتماعی، عوامل فردی، اجزای عذرخواهی، شرایط عذرخواهی، کسب مقبولیت اجتماعی، فشارهای درونی و بیرونی و تسهیل شرایط درمان برای بیمار و پزشک) و 27 مضمون پایه شناسایی شد.

ملاحظات اخلاقی: برای انجام پژوهش کد اخلاق با شناسه ir.hums.rec.1397.237 از کمیته اخلاق دریافت شد. برای داوطلبانه‌بودن شرکت در پژوهش ابتدا فرم رضایت‌نامه کتبی به افراد داده شد و پس از اعلام رضایت، اجازه برای مصاحبه و یادداشت‌برداری کسب شد. در زمینه محرمانه‌بودن اطاعات شخصی به آن‌ها اطمینان داده شد.

نتیجه‌گیری: ترس از تبعات قانونی و از دست‌دادن اعتبار باعث می‌شود که پزشکان را در ارائه عذرخواهی محتاط‌تر، اما مؤلفه‌های آموزش، فرهنگ و ویژگی شخصیتی، ارائه و پذیرش عذرخواهی را تسهیل می‌کنند. از سویی دیگر، انجام عذرخواهی روابط بیمار و پزشک را بهبود داده و از بروز مشکلاتی مانند فشارهای روحی و روانی و پیگیری قانونی جلوگیری می‌کند.

تأثیر کارگاه اصول اخلاق حرفه‌ای بر درک دانشجویان پرستاری از رفتارهای مراقبتی

ملیحه داودی, سیده سارا افرازنده, الناز یزدان‌پرست, سیدحسن قربانی, امیرحسین صادقیان, کاوه جبرئیلی

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 14 شماره 45 (1399), 30 فروردین 2020, صفحه 1-13
https://doi.org/10.22037/mej.v14i45.27811

زمینه و هدف: یادگیری اخلاق می‌تواند اثربخشی دانش‌آموختگان هر رشته‌ای را به عنوان مراقبت‌کنندگان افزایش دهد. بنابراین تربیت پرستاران حرفه‌ای که قادر باشند در تصمیم‌گیری‌ها و چالش‌های اخلاقی به نحوی مؤثر عمل نمایند، ضروری است، لذا پژوهش حاضر با عنوان تأثیر کارگاه اصول اخلاق حرفه‌ای بر درک دانشجویان پرستاری از رفتارهای مراقبتی انجام شد.

مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی با دو گروه آزمون و کنترل بوده است. جامعه مطالعه شامل کلیه دانشجویان پرستاری ‌ترم 6 دانشکده پیراپزشکی فردوس و پرستاری قائن بود که به صورت تصادفی به دو گروه آزمون و کنترل تقسیم شدند. به این ‌ترتیب دانشجویان دانشکده فردوس (35 نفر) به عنوان گروه آزمون و دانشجویان دانشکده قائن (35 نفر) به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. جهت سنجش درک رفتارهای مراقبتی از نسخه ویرایش‌شده نهایی CDI-35 (Caring Dimension Inventory 35) استفاده شد. مداخله در طی سه روز انجام شد. جمع‌آوری داده‌ها به صورت قبل و بعد از مداخله انجام شد. برای تجزیه ‌و تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS 18 آمار توصیفی و آزمون‌های t تست مستقل و زوجی استفاده شد.

یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که اختلاف معناداری بین میانگین نمره کل درک دانشجویان از رفتارهای مراقبتی (p=0.005) سایر زیر حیطه‌های پرسشنامه شامل مراقبت تکنیکی ـ حرفه‌ای (p=0.002) و مراقبت حمایتی (p=0.02) قبل و بعد از مداخله آموزشی وجود داشت.

ملاحظات اخلاقی: درباره اهداف پژوهش و رعایت محرمانگی اطلاعات به شرکت‌کنندگان توضیح داده شده و رضایت آگاهانه کتبی جهت شرکت در مطالعه از آنان اخذ گردید.

نتیجه‌گیری: آموزش کارگاهی اخلاق حرفه‌ای باعث افزایش درک دانشجویان از رفتارهای مراقبتی شده است. بنابراین این مداخله به عنوان یکی از روش‌های آموزشی مؤثر بر ارتقای درک از رفتارهای مراقبتی دانشجویان کاربرد دارد و می‌توان با اجرای آن به بهبود مراقبت‌های دریافتی مددجویان کمک کرد.

زمینه و هدف: احساس خستگی پرستاران در کار می‌تواند بر پیامدهای مراقبت از بیمار تأثیر گذاشته و منجر به افزایش بروز خطاها شود و هزینه‌های قابل توجهی به سیستم مراقبت سلامت تحمیل می‌کند، لذا شناسایی عوامل مرتبط با احساس خستگی پرستاران در کار ضرورت می‌باشد. پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط خشنودی از درآمد، ترس از خشونت و ویژگی شخصیتی وجدانی‌بودن با احساس خستگی در کار در پرستاران بیمارستان‌های شهر آبادان انجام گرفته است.

مواد و روش‌ها: در یک مطالعه توصیفی ـ همبستگی تعداد 150 نفر از پرستاران، بیمارستان‌های شهر آبادان، در نیمه دوم سال 1397 با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای دو مرحله انتخاب و مقیاس خستگی پرستاران رسولی و همکاران، پرسشنامه خشنودی از درآمد Heneman & Schwab، پرسشنامه ترس از جرم احمدی و همکاران و زیرمقیاس وجدانی‌بودن از پرسشنامه شخصیتی نئو ـ فرم کوتاه (NEO-FFI) را تکمیل نمودند. داده‌ها توسط نرم‌افزار SPSS 24 و با استفاده از آزمون‌های آماری ضریب همبستگی Pearson و تحلیل Regression چندمتغیره تحلیل گردید.

یافته‌ها: پرستاران در دامنه سنی 40-31 سال، با میانگین و انحراف معیار سنی 07/6±05/35 قرار داشتند، 7/68 درصد از پرستاران زن و 3/31 درصد مرد بودند، 3/37 درصد از آنان مجرد و 7/62 درصد متأهل بودند. تحصیلات 3/89 درصد از پرستاران لیسانس و 7/10 درصد فوق ‌لیسانس بود. سابقه خدمت پرستاران در دامنه 21-5/1 سال، با میانگین و انحراف معیار سابقه خدمت 68/4±97/10 قرار داشت. میانگین و انحراف معیار خشنودی از درآمد 49/12±27/40، ترس از خشونت 34/16±06/53، ویژگی شخصیتی وجدانی‌بودن 59/5±34/50 و احساس خستگی در کار 67/17±79/53 بود. بین خشنودی از درآمد (01/0>p، 49/0-=rs) و ویژگی شخصیتی وجدانی‌بودن (01/0>p، 32/0-=rs) با احساس خستگی در کار ارتباط منفی معنادار وجود داشت، در حالی ‌که ترس از خشونت با احساس خستگی در کار ارتباط مثبت معنادار وجود داشت (01/0>p، 23/0=rs). 36% از کل واریانس احساس خستگی پرستاران توسط خشنودی از درآمد، ترس از خشونت و ویژگی شخصیتی وجدانی‌بودن تبیین گردید.

ملاحظات اخلاقی: رضایت آگاهانه شفاهی از شرکت‌کنندگان کسب گردید و به آنان درباره محرمانگی اطلاعات، اطمینان داده شد.

نتیجه‌گیری: یافته‌ها بر نیاز به برنامه‌ریزی برای افزایش سطح درآمد پرستاران، حمایت و پشت‌یابی از آنان در برابر خشونت‌های محیط پراسترس بیمارستان‌ها و گمارش پرستاران بر اساس میزان وجدانی‌بودن آنان به منظور کاهش احساس خستگی، دلالت دارد.

نگرش پرستاران به مراقبت در مرحله پایان حیات در بیماران بستری در بخش‌های مراقبت ویژه

فائزه خواجه‌میرزایی, اکرم ثناگو, ناصر بهنام‌پور, غلامرضا روشندل, لیلا جویباری

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 14 شماره 45 (1399), 30 فروردین 2020, صفحه 1-10
https://doi.org/10.22037/mej.v14i45.31134

زمینه و هدف: شناسایی و مستندسازی نگرش پرستاران به مراقبت در مراحل پایانی عمر به برنامه‌ریزی و ادغام مداخلات لازم در جهت تصحیح آن‌ها و ارزیابی بر اساس نقاط ضعف کمک می‌کند. هدف از مطالعه حاضر تعیین نگرش پرستاران بخش‌های مراقبت ویژه به مراقبت از بیماران در مرحله پایان حیات بوده است.

مواد و روش‌ها: در این پژوهش توصیفی ـ تحلیلی، مقطعی در سال 1398 از طریق تمام شماری 101 پرستار واجد معیارهای ورود به مطالعه از دو مرکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی گلستان مورد بررسی قرار گرفتند. از پرسشنامه روا و پایای نگرش به مراقبت‌های پایان حیات فروملت (Frommelt) استفاده شد. تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS 18 و آزمون‌های تی مستقل، ضریب همبستگی، من ویتنی، کروسکال ـ والیس در سطح معنی‌داری 0/05 انجام شد.

یافته‌ها: میانگین نمره نگرش پرستاران بخش‌های مراقبت ویژه به مراقبت از بیماران در مراحل پایان حیات 8/77±105/25 بود. 95‌% پرستاران نمره نگرش بالایی نسبت به مراقبت بیمار در مراحل پایان حیات داشتند. بین نگرش پرستاران بخش‌های مراقبت‌های ویژه به مراقبت‌های پایان حیات با نوع استخدام (P-value=0/019) و سمت کاری (P-value=0/003) ارتباط معنی‌دار آماری وجود داشت.

ملاحظات اخلاقی: کلیه اصول اخلاق در پژوهش از قبیل اخذ رضایت‌نامه آگاهانه و محرمانه بودن هویت فردی مشارکت‌کنندگان رعایت گردید.

نتیجه‌گیری: نگرش پرستاران بخش‌های مراقبت ویژه به مراقبت از بیمار در مرحله پایان حیات مثبت بود. حساس‌کردن مسؤولین پرستاری از طریق آموزش به این نوع مراقبت و موظف‌کردن دولت به استخدام رسمی پرستاران می‌تواند بر نگرش مراقبتی پرستاران تأثیرگذار باشد.

حساسیت اخلاقی و ابعاد آن در پرستاران بخش‌های مراقبت ویژه

محمدجواد حسین‌آبادی فراهانی, عباس عباس‌زاده, فریبا برهانی

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 14 شماره 45 (1399), 30 فروردین 2020, صفحه 1-11
https://doi.org/10.22037/mej.v14i45.31257

زمینه و هدف: حساسیت اخلاقی اولین مؤلفه برای رعایت اخلاق در پرستاری است، اما به سبب برخی موانع گاهی پرستاران حساسیت لازم را ندارند و نوعی سردرگمی و گاهی بی‌اهمیتی و بی‌توجهی در مواجهه با موضوعات اخلاقی در آن‌ها وجود دارد. از این ‌رو این مطالعه با هدف تعیین میزان حساسیت اخلاقی و ابعاد آن در میان پرستاران شاغل در بخش‌های ویژه در سال 1393 انجام شده است.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه توصیفی، 153 پرستار شاغل در بخش‌های ویژه بیمارستان‌های آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی شهر تهران، به روش تمام شماری مورد بررسی قرار گرفتند. جهت جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه اصلاح‌شده حساسیت اخلاقی (MMSQ) استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده‌ها از طریق آزمون‌های آماری تی مستقل و واریانس یک‌طرفه با استفاده از نرم‌افزار SPSS 16 انجام پذیرفت.

یافته‌ها: نتایج مطالعه نشان داد که پرستاران دارای سطح متوسطی (7/8±68/6) از حساسیت اخلاقی بودند. همچنین پرستاران در میان ابعاد حساسیت اخلاقی، در حیطه «اظهار خیرخواهی» بیشترین (17/1) و در حیطه «دانش حرفه‌ای» کم‌ترین (5/18) نمرات را کسب نمودند. از میان متغیرهای جمعیت‌شناختی سن دارای همبستگی مثبت (0/16=r) و معنی‌داری (0/04=P) با حساسیت اخلاقی بود. عواملی همچون جنس، بخش محل کار، وضعیت استخدام، نوبت کاری و سابقه گذراندن دوره‌های اخلاق با برخی ابعاد حساسیت اخلاقی در ارتباط بود.

ملاحظات اخلاقی: پس از اخذ تأییدیه کمیته پژوهشی، در ابتدا اهداف مطالعه و عدم آسیب رساندن به پرستاران توضیح داده شد. سپس اطمینان داده شد که تکمیل پرسشنامه به صورت محرمانه و بی‌نام است و پرستاران حق دسترسی به نتایج مطالعه را خواهند داشت.

نتیجه‌گیری: ارتقای هرچه بیشتر سطح حساسیت اخلاقی پرستاران از طریق برگزاری دوره‌های آموزشی اخلاق حین تحصیل و ضمن خدمت جهت ارائه مراقبتی کامل و اخلاقی از سوی پرستاران، خصوصاً شاغل در بخش‌های ویژه ضروری به نظر می‌رسد.

ارزیابی میزان اثربخشی هوش اخلاقی بر مدیریت ریسک بیمارستانی و رضایت شغلی (مورد مطالعه: بیمارستان‌های شهر تبریز)

حسین رحیمی کلور, رضا کاظم‌زاده, عباس نجفی‌پور تابستانق

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 14 شماره 45 (1399), 30 فروردین 2020, صفحه 1-15
https://doi.org/10.22037/mej.v14i45.29495

زمینه و هدف: یکی از ابعاد تحول و رشد افراد که از دوران کودکی تا بزرگسالی، در کنار دیگر ابعاد رشد شکل می‌گیرد، چگونگی و میزان رشد اخلاقی است. هوش اخلاقی توانایی تشخیص و تمیز درست از نادرست است. کسی دارای هوش اخلاقی است که از باورهای اخلاقی راسخ و قوی و توانایی عمل‌کردن به آن‌ها برخوردار باشد، به گونه‌ای که فرد به شیوه‌ای صحیح و محترمانه رفتار کند. لازم به ذکر است با توجه به فشارهای معمول در بیمارستان، کارکنان عملکرد اخلاقی متفاوتی در برخورد با دیگران دارند، اما با وجود اهمیت ارتباط بین هوش اخلاقی و مدیریت ریسک، این موضوع کم‌تر مورد بررسی قرار گرفته است. از این رو هدف این پژوهش بررسی ارزیابی میزان اثربخشی هوش اخلاقی بر مدیریت ریسک بیمارستانی و رضایت شغلی در بین کارکنان بیمارستان‌های شهر تبریز است. در این راستا با داشتن هوش اخلاقی، ریسک‌های موجود در بیمارستان کم‌تر می‌شود.

مواد و روش‌ها: پژوهش پیش رو از نوع توصیفی ـ همبستگی و مقطعی است. جامعه آماری کلیه کارکنان بیمارستان شهر تبریز که در سال 1397 مشغول فعالیت بودند (حدود 700 نفر)، است. بنابراین با استفاده از جدول مورگان، تعداد 250 نفر از کارکنان با نمونه‌گیری تصادفی انتخاب شد. برای جمع‌آوری داده‌ها از 3 پرسشنامه هوش اخلاقی بدیع و همکاران (1389 ش.)، پرسشنامه رضایت شغلی اسمیت کندال و هیولین (۱۹۶۹ م.) و پرسشنامه مدیریت ریسک زابلی (1388 ش.) استفاده شد و در نهایت داده‌ها با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم‌افزارهای SPSS 21 و LISREL مورد تحلیل قرار گرفتند.

یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد بین هوش اخلاقی با مدیریت ریسک بیمارستانی، بین هوش اخلاقی با رضایت شغلی، بین هوش اخلاقی با مدیریت ریسک بیمارستانی با میانجی‌گری رضایت شغلی و نهایتاً بین هوش اخلاقی با رضایت شغلی با میانجی‌گری مدیریت ریسک بیمارستانی ارتباط مثبتی وجود دارد. در واقع در سطح اطمینان 95/0 درصد، چون مقدار آماره T از 96/1 بزرگ‌تر است، لذا فرضیه معنی‌دار است. مقدار عدد p-value نیز این نتیجه‌گیری را تأیید می‌کند، چون مقدار عدد p-value از 05/0 کم‌تر است. همچنین ضریب مسیر چون از 6/0 بیشتر است، نشان می‌دهد بین متغیرهای دو به دو در مقاله، رابطه قوی برقرار است. بنابراین فرضیه معنی‌دار بوده و بین آن‌ها ارتباط مثبت وجود دارد.

ملاحظات اخلاقی: پیش از انجام این پژوهش، تمامی مشارکت‌کنندگان برگه‌های رضایت آگاهانه را امضا کردند.

نتیجه‌گیری: می‌توان نتیجه گرفت که داشتن هوش اخلاقی کارکنان در بیمارستان، موجب افزایش رضایت و مدیریت ریسک کارا در بیمارستان می‌گردد. بنابراین به منظور بهبود مدیریت ریسک و رضایت، می‌بایست به هوش اخلاقی توجه ویژه شود.

تأثیر یک روش تدریس خلاقانه جهت آموزش کدهای اخلاق پرستاری: یک مطالعه نیمه‌تجربی

مریم خاندان, عباس عباس‌زاده

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 14 شماره 45 (1399), 30 فروردین 2020, صفحه 1-12
https://doi.org/10.22037/mej.v14i45.28156

زمینه و هدف: پرستاران در طول دوره کاری خود چالش‌های اخلاقی متعددی را تجربه می‌کنند و برای کاهش این چالش‌ها نیازمند ارتقای دانش و بهبود نگرش خود در رابطه با کدهای اخلاق پرستاری می‌باشند، لذا این مطالعه با هدف بررسی تأثیر آموزش کدهای اخلاق پرستاری بر دانش و نگرش پرستاران شاغل در بخش‌های بزرگسالان بیمارستان‌های منتخب شهر کرمان انجام شد.

مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر یک تحقیق نیمه‌تجربی است که 88 پرستار به صورت روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و سپس به طور تصادفی ساده به دو گروه 44 نفره در گروه مداخله و شاهد تقسیم شدند. سپس راهنمای جیبی در رابطه با کدهای اخلاق پرستاری در اختیار گروه مداخله قرار گرفت. قبل و بعد از مداخله، اطلاعات مورد نیاز توسط پرسشنامه جمع‌آوری گردید. جهت تحلیل داده‌ها از آزمون‌های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شد.

یافته‌ها: میانگین نمرات حیطه دانش و نگرش گروه مداخله قبل از آموزش به ترتیب 64/0±52/19 و 59/0± 71/17 و بعد از آموزش 52/0±55/27 و 54/0±9/23 بود که در گروه مداخله اختلاف آماری معناداری مشاهده شد (000/0>p).

ملاحظات اخلاقی: موضوع و روش مطالعه توسط کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی کرمان تأیید شد. رضایت‌نامه آگاهانه کتبی توسط پرستاران امضا و بر مشارکت داوطلبانه، محرمانه بودن اطلاعات و خروج از مطالعه در هر زمان تأکید شد.

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که آموزش کدهای اخلاقی موجب افزایش دانش و بهبود نگرش پرستاران در گروه مداخله شده است. بنابراین پیشنهاد می‌شود که جهت ارتقای کیفیت خدمات سلامت، آموزش کدهای اخلاق پرستاری به عنوان جزء مهمی از آموزش پرستاری در نظر گرفته شود.

وقوع خطاهای دارویی در بخش‌های مراقبت ویژه از دیدگاه پرستاران: یک مطالعه توصیفی

اکرم سلامت, مرجان مردانی‌حموله, علی ملکی

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 14 شماره 45 (1399), 30 فروردین 2020, صفحه 1-12
https://doi.org/10.22037/mej.v14i45.31138

زمینه و هدف: خطاهای دارویی یکی از شایع‌ترین خطاها در پرستاری بالینی به شمار می‌آیند. این مطالعه با هدف تعیین دلایل وقوع خطاهای دارویی، عدم گزارش آن‌ها و فراوانی وقوع این خطاها در بخش‌های مراقبت ویژه صورت گرفت.

مواد و روش‌ها: این پژوهش توصیفی ـ مقطعی در سال 1398 انجام شد. نمونه پژوهش شامل 200 نفر از پرستاران شاغل در بخش‌های مراقبت ویژه مراکز آموزشی درمانی منتخب دانشگاه علوم پزشکی ایران و تهران بود که به روش نمونه‌گیری طبقه‌ای با تخصیص متناسب جهت پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها، فرم اطلاعات فردی و پرسشنامه روا و پایاشده خطای دارودهی بود. داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون‌های آنالیز واریانس و تی مستقل) تحت نرم‌افزار SPSS 16 تحلیل شدند.

یافته‌ها: در این مطالعه، خطای سیستمی با میانگین نمره 2/1±1/4 و خطای داروخانه‌ای با میانگین نمره 1/1±5/2 بیشترین و کم‌ترین دلایل وقوع خطاهای دارویی بودند. همچنین دلایل مدیریتی با میانگین نمره 1±8/3 و دلایل مربوط به اختلاف نظر در مورد تعریف خطای دارویی با میانگین نمره 1/1±6/2 بیشترین و کم‌ترین علت عدم گزارش خطای دارویی اعلام شد. همچنین خطای وریدی با 56/22 درصد، فراوانی بالاتری نسبت به خطای غیر وریدی با 89/21 درصد داشت. در میان مشخصات فردی، بین وقوع خطای دارویی با سن (029/0P=) و سابقه کار در بخش فعلی (007/0P=)، طبق آزمون آماری آنالیز واریانس، ارتباط معنی‌دار آماری وجود داشت.

ملاحظات اخلاقی: این مقاله حاصل طرح پژوهشی مصوب در دانشگاه علوم پزشکی ایران است. در طول فرایند پژوهش، سیاست‌های اخلاقی دانشگاه طبق اصول بیانیه هلسینکی، از جمله اخذ رضایت آگاهانه از پرستاران و آزادبودن آنان جهت شرکت در مطالعه، رعایت گردید.

نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر، ضروری است به منظور کاهش بروز خطا توسط پرستاران، شرایطی ایجاد شود تا از بروز خطاهای سیستمی در بیمارستان کاسته شود. همچنین بر مدیران پرستاری واجب است که بستری فراهم نمایند تا پرستاران بتوانند خطاهای خود را گزارش دهند. به علاوه، این مدیران باید نسبت به پایش دقیق دارودادن توسط پرستاران به ویژه داروهای وریدی، اقدام نمایند.

چالش‌های اخلاقی کووید-19 و راهکارهای مواجهه با آن

محمدمهدی ولی‌زاده, ابوالقاسم ولی‌زاده

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 14 شماره 45 (1399), 30 فروردین 2020, صفحه 1-13
https://doi.org/10.22037/mej.v14i45.31600

زمینه و هدف: بلایای فراگیر و اپیدمی‌ها، جوامع بشری را با چالش‌هایی رو به رو می‌سازند و از این میان، چالش‌های اخلاقی، مهم‌ترین و سخت‌ترین آن‌ها به شمار می‌آیند. شیوع ویروس کرونا، چالش‌ها و دوراهی‌های اخلاقی متعددی برای انسان‌ها به وجود آورده که شناخت و رفع آن‌ها ضروری است و مهم‌ترین آن‌ها در این بحران، در حوزه پزشکی رخ می‌دهد. هدف از این پژوهش، بررسی چالش‌ها و راهکارهای اخلاقی مربوط به حوزه پزشکی در اپیدمی کروناست.

مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر، مرور روایتی کتب و مقالات مرتبط به شکل هدفمند است که با استفاده از پایگاه‌های اطلاعاتی، جستجو و تحلیل شده‌اند.

یافته‌ها: چالش‌های شناسایی‌شده در حوزه اخلاق پزشکی عبارتند از: 1ـ تجویز درمان‌های ثابت‌نشده و غیر رسمی؛ 2ـ افشای ابتلای فرد به بیماری؛ 3ـ کمبود امکانات و منابع درمانی؛ 4ـ قرنطینه بیمار و عدم تماس فیزیکی؛ 5ـ هزینه درمان و بستری؛ 6ـ ترک کار توسط کادر درمانی؛ 7ـ اجبار بر قرنطینه و استفاده از لوازم بهداشتی؛ 8ـ حفظ و ترجیح منافع شخصی. راهکارهای اخلاقی مواجهه با چالش‌ها نیز در سه بخش، دسته‌بندی شده‌اند: 1ـ در رفتار با بیمار: عدالت در توزیع خدمات و امکانات درمانی، ملاطفت با بیمار؛ 2ـ در رفتار با جامعه: حفظ سلامت اجتماعی، وحدت و همدلی؛ 3ـ در رفتار با خود: خود مراقبتی و حفظ سلامت فردی.

ملاحظات اخلاقی: ضمن رعایت امانتداری در تحلیل، گزارش متون و استناددهی، تلاش گردید تا انتشار نتایج به دور از هرگونه سوگیری انجام پذیرد.

نتیجه‌گیری: این تحقیق نشان می‌دهد که مقابله با ویروس کرونا، با تلاش‌های درمانی و رعایت پروتکل‌های بهداشتی کافی نبوده و بدون شناخت چالش‌های اخلاقی پیش روی کرونا در حوزه پزشکی و بدون به کارگیری راهکارهای اخلاقی مواجهه با آن‌ها، امکان‌پذیر نیست، زیرا چالش‌های متعددی در حیطه بهداشتی و درمانی، طی این تحقیق شناسایی شده‌اند که مانع از پیشرفت حوزه پزشکی در مقابله با این ویروس می‌شوند. شناخت چالش‌های اخلاقی و به کارگیری راه‌های رفع آن‌ها توسط کادر درمانی، منجر به افزایش کیفیت خدمات سلامت و صعود روند بهبودی می‌شود و موجب جلوگیری از ورود فشارهای روحی و روانی بر بیمار و جامعه می‌گردد.

مقایسه هوش اخلاقی دانشجویان مقطع علوم پایه و کارورزی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1397

فاطمه حاجی‌بابایی; محمد یزدانی مقدم, حمیدرضا نمازی, مهدی یاسری; حدیث اشرفی‌زاده; امیر احمد شجاعی

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 14 شماره 45 (1399), 30 فروردین 2020, صفحه 1-13
https://doi.org/10.22037/mej.v14i45.32455

زمینه و هدف: هوش اخلاقی به عنوان اولین مؤلفه انطباق اخلاقی، پایه و اساس عمل اخلاقی است. دانشجویان پزشکی که در محیط‌های بالینی آموزش می‌بینند، علاوه بر شایستگی‌های فنی، بایستی از ارزش‌های اخلاقی مطلوب برخوردار باشند. این مطالعه با هدف مقایسه وضعیت هوش اخلاقی دانشجویان مقطع علوم پایه و کارورزی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1397 انجام شده است.

مواد و روش‌ها: این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی ـ مقایسه‌ای بر روی 400 نفر از دانشجویان پزشکی در دو مقطع علوم پایه و کارورزی که به صورت تصادفی ساده انتخاب شده بودند و معیارهای ورود به مطالعه را داشتند، انجام شده است. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه 40 گویه‌ای هوش اخلاقی Keil و Lennick استفاده شد که دربرگیرنده چهار بعد و ده شاخص بود. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS 25 و آزمون‌های T-test، Chi-Square استفاده شد.

یافته‌ها: میانگین نمره کل هوش اخلاقی در گروه کارورزی 78/7±13/72 و میانگین نمره کل هوش اخلاقی در گروه علوم پایه 28/8±11/72 بود. میانگین نمره کل هوش اخلاقی بیشتر کارورزان (7/62 درصد) و دانشجویان علوم پایه (7/60 درصد) در طبقه خوب به بالا بدست آمد. حدود 3/37 درصد از کارورزان و 3/39 درصد از علوم پایه دارای هوش اخلاقی ضعیف بودند. میانگین نمره کلی هوش اخلاقی در دانشجویان مقطع کارورزی نسبت به علوم پایه بالاتر بود، اما این اختلاف معنی‌دار نبود (026/0=P-Value).

ملاحظات اخلاقی: این مقاله حاصل پایان‌نامه دکتری حرفه‌ای دانشگاه علوم پزشکی تهران است. در طول فرایند پژوهش سیاست‌های اخلاقی دانشگاه مطابق با اصول بیانیه هلسینکی، از جمله اخذ رضایت آگاهانه جهت شرکت در پژوهش رعایت شد.

نتیجه‌گیری: شاخص‌های هوش اخلاقی در کارورزان نسبت به دانشجویان علوم پایه بیشتر نبوده است و این یافته‌ها نشانگر عدم موفقیت برنامه‌های آموزشی عمومی و اختصاصی در زمینه توسعه مهارت‌های اخلاقی در دانشجویان پزشکی است. بنابرین بازنگری کوریکولوم آموزش پزشکی با در نظرگرفتن مفاهیم اخلاقی پیشنهاد می‌شود.

تبعیض در ارائه مراقبت‌های درمانی: یك مطالعه كیفی تحلیل محتوا

محمدجواد حسین‌آبادی فراهانی, مسعود فلاحی خشکناب, نرگس ارسلانی, محمدعلی حسینی, عیسی محمدی

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 14 شماره 45 (1399), 30 فروردین 2020, صفحه 1-14
https://doi.org/10.22037/mej.v14i45.32664

زمینه و هدف: تبعیض در مراقبت سلامت یكی از چالش‌های اصلی پیش روی مدیران نظام سلامت در كشورهای مختلف دنیا است و به عنوان پیامد اصلی بی‌عدالتی در خدمات سلامت می‌باشد. از این رو شناخت کامل پدیده تبعیض در مراقبت سلامت و تعیین سیاست‌های مقابله با آن ضروری است. این مطالعه با هدف شناسایی تجربیات ارائه‌دهندگان مراقبت‌های درمانی از تبعیض در مراقبت سلامت انجام گردید.

مواد و روش‌ها: این مطالعه کیفی با رویکرد تحلیل محتوا از سال ۱۳۹۸ الی ۱۳۹۹ انجام گردید. داده‌ها از طریق مصاحبه‌های نیمه ساختارمند با ۱۶ شرکت‌کننده در دو بیمارستان دولتی و خصوصی در شهر تهران گردآوری شد. مشارکت‌کنندگان با روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند و نمونه گیری تا اشباع داده‌ها ادامه داشت. داده‌های به دست‌آمده با روش Graneheim و Lundman مورد تجزیه تحلیل قرار گرفتند.

یافته‌ها: پس از تجزیه و تحلیل داده‌ها، سه طبقه اصلی و هفت زیرطبقه فرعی پدیدار گردید. طبقه ۱ـ اجبار سازمانی (رویه‌های سازمانی،كمبود نیروی انسانی)؛ طبقه ۲ـ مغفولیت اخلاقی (كم‌توجهی به کرامت انسانی و کمبود آگاهی از اصول اخلاق پزشکی)؛ طبقه 3ـ تبعیض مثبت (در اختیارگذاشتن برخی امکانات برای بیمار، انجام‌دادن برخی خدمات اضافی برای بیمار، سابقه کار کارکنان).

ملاحظات اخلاقی: این مقاله بخشی از رساله دکتری تخصصی پرستاری و دارای كد اخلاق IR.USWR.REC.1398.023 می‌باشد.

نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های مطالعه، مدیران ارشد نظام سلامت می‌توانند رویه‌های سازمانی ارائه مراقبت سلامت را مورد بازنگری قرار داده و همچنین بر روی افزایش سطح آگاهی ارائه‌دهندگان مراقبت سلامت همچون پزشكان و پرستاران درباره اصول اخلاق پزشكی تمركز نمایند. علاوه بر این توصیه می‌شود، مدیران سیاست‌های ارائه مراقبت‌های درمانی را بر اساس نیازهای مراقبتی بیماران تبیین و نظارت لازم بر اجرای این سیاست‌ها را مورد توجه قرار دهند.

نقش هوش اخلاقی پزشکان شاغل در اورژانس در پیش‌بینی رضایتمندی بیماران

سیدمیلاد سیداحدی, بهنام مولایی, نادر اعیادی, پرویز مولوی, مهریار ندرمحمدی

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 14 شماره 45 (1399), 30 فروردین 2020, صفحه 1-11
https://doi.org/10.22037/mej.v14i45.31432

زمینه و هدف: نقش مهم هوش اخلاقی در تغییر نگرش افراد نسبت به رفتارهای مختلف و توجه به اهمیت این متغیر در مشاغل مختلف و به ویژه در حرفه پزشکی به دلیل تماس دائمی و مستقیم با مراجعان انسانی ضروری به نظر می‌رسد. بنابراین تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش هوش اخلاقی پزشکان شاغل در اورژانس در پیش‌بینی رضایتمندی بیماران مراجعه‌کننده به بیمارستان‌های شهر اردبیل انجام شده است.

مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر به روش توصیفی ـ ‌‌‌تحلیلی و به صورت مقطعی صورت گرفت. جامعه آماری این مطالعه کلیه پزشکان و بیماران مراجعه‌کننده به بخش اورژانس بیمارستان‌های شهر اردبیل بودند که تعداد 56 پزشک شاغل در 4 بیمارستان آموزشی شهر و 392 بیماران متناظر آن‌ها با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌های این مطالعه از پرسشنامه هوش اخلاقی Lennik & Kiel (2005 م.) و مقیاس رضایتمندی بیماران سلامی و سموعی (1390 ش.) استفاده شد. داده‌های جمع‌آوری‌شده با استفاده از آزمون‌های آماری توصیفی و تحلیلی، توسط نرم‌افزار آماری SPSS 22 تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها: یافته‌های به دست‌‌آمده از این تحقیق نشان داد که همبستگی مثبت و معنی‌داری بین هوش اخلاقی پزشکان و رضایتمندی بیماران وجود دارد (528/0=r، 001/0=p). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که هوش اخلاقی پزشکان می‌تواند 6/26 درصد از رضایتمندی بیماران را پیش‌بینی کند (001/0p<).

ملاحظات اخلاقی: در فرایند اجرای این تحقیق کلیه ملاحظات اخلاقی مربوط به مطالعات انسانی مانند کسب رضایت آگاهانه و توضیح در مورد محرمانه‌ماندن مشخصات شرکت‌کنندگان در پژوهش رعایت گردید.

نتیجه‌گیری: با توجه به نتیجه حاصل از تحقیق حاضر می‌توان گفت که هوش اخلاقی پزشکان عاملی مهم در رضایت مراجعان از خدمات درمانی دریافتی است، لذا پیشنهاد می‌شود تا در دوره‌های آموزشی پزشکان از آموزش مهارت‌هایی مانند آموزش نحوه برقراری ارتباط، همدلی، مسؤولیت‌پذیری و شفقت درمانی استفاده شود.

زمینه و هدف: با توجه به نقش مهم متخصصان بهداشت روان در ارتقای سلامت روان‌شناختی در جامعه، رعایت اخلاق حرفه‌ای از سوی این متخصصان اهمیت ویژه‌ای دارد. پژوهش حاضر با هدف الگویابی و تدوین مدل اخلاق حرفه‌ای در مشاوران و روان‌شناسان انجام شد.

مواد و روش‌ها: این پژوهش توصیفی ـ همبستگی با استفاده از روش‌های مدل‌یابی معادلات ساختاری انجام شد. نمونه‌ای متشكل از 400 نفر از روان‌شناسان و مشاوران از طریق فراخوان آنلاین، به مقیاس‌های استاندارد اخلاق حرفه‌ای (Cadozier)، خودكارآمدی عمومی (Schwarzer Jerusalem -)، شكوفایی (Diener) و فرم کوتاه مقبولیت اجتماعی (Marlowe - Crowne) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده‌ها از طریق روش‌های آماری ضریب همبستگی پیرسون و مدل‌یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم‌افزارهای SPSS 24 وAMOS 24 انجام شد.

یافته‌ها: نتایج معادلات ساختاری نشان داد مدل روابط بین خودکارآمدی، شکوفایی و اخلاق حرفه‌ای از برازش مناسبی برخوردار است و اندازه اثر شکوفایی و خودکارآمدی بر اخلاق حرفه‌ای به میزان 62% است (P<0/001). بر اساس نتایج، سطوح بالاتر خودكارآمدی و شكوفایی پیش‌بینی‌كننده سطح بالاتری از اخلاق حرفه‌ای است، همینطور مقبولیت اجتماعی در این رابطه نقش تعدیلگر را داشت. نقش سن، جنسیت، تأهل، رشته تحصیلی و سنوات شغلی درتعدیل این رابطه تأیید نشد.

ملاحظات اخلاقی: درباره اهداف پژوهش و محرمانگی اطلاعات به شرکت‌کنندگان توضیح داده شد و رضایت آگاهانه به صورت کتبی اخذ گردید.

نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد شكوفایی و خودكارآمدی نقش مؤثری در اخلاق حرفه‌ای مشاوران و روان‌شناسان دارند و به منظور ارتقای اخلاق حرفه‌ای مشاوران و روان‌شناسان در كنار آموزش اخلاق حرفه‌ای، این عوامل باید مورد نظر قرار بگیرد.

ارتباط بین حساسیت اخلاقی و درک پرستاران از مراقبت بیهوده بیماران مبتلا به کووید19

پریسا حاجیلو, محمد ترابی

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 14 شماره 45 (1399), 30 فروردین 2020, صفحه 1-16
https://doi.org/10.22037/mej.v14i45.32999

زمینه و هدف: درک و نگرش نامطلوب پرستاران از بیهودگی می‌تواند گاهی موجب قطع درمان‌های ارزشمند و یا امتناع از ارائه مراقبت به بیماران گردد. از طرفی، داشتن حساسیت اخلاقی می‌تواند زاویه دید پرستاران در مواجهه با چالش‌های اخلاقی در مراقبت از بیماران مبتلا به کووید 19 را تغییر داده و ممکن است بر بهبود درک مراقبت بیهوده و کیفیت خدمات درمانی پرستاران مؤثر باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین حساسیت اخلاقی و درک پرستاران از مراقبت بیهوده بیماران مبتلا به کووید 19 در بیمارستان‌های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی منتخب استان همدان در سال 1399 انجام شد.

مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی ـ همبستگی می‌باشد که بر روی 150 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان‌های منتخب استان همدان در سال 1399 با روش نمونه‌گیری در دسترس انجام شد. ابزار جمع‌آوری اطلاعات شامل پرسشنامه سه بخشی اطلاعات دموگرافیک، حساسیت اخلاقی Lutzen و درک مراقبت بیهوده طراحی‌شده بر اساس پرسشنامه دیسترس اخلاقی Corley و سایر متون مرتبط بود که به صورت حضوری و نسخه الکترونیکی توزیع گردید. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS 26 و آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف معیار) و آمار تحلیلی (آزمون تی مستقل، ANOVA، ضریب همبستگی پیرسون و همبستگی تفکیکی) انجام شد.

یافته‌ها: طبق یافته‌ها به طور کلی بین حساسیت اخلاقی و شدت درک مراقبت‌های بیهوده (r=0.277, p=0.06) و تکرار مراقبت‌های بیهوده (r=0.213, p=0.15) رابطه معنی‌داری یاقت نشد، اما بین برخی مؤلفه‌های حساسیت اخلاقی (قوانین، صداقت و خیرخواهی) و درک مراقبت بیهوده رابطه معنی‌دار مثبتی دیده شد. میانگین نمره حساسیت اخلاقی پرستاران (46/3±12/36) پایین گزارش شد و اکثر شرکت‌کنندگان درک متوسطی از شدت (22/8±12/47) و تکرار مراقبت‌های بیهوده (76/5±43/32) داشتند. همچنین بین حساسیت اخلاقی و تجربه کاری (r=0.324, p=0.03) و سن (r=0.279, p=0.04) و تجربه کاری پرستاران با شدت مراقبت بیهوده (r=0.311, p=0.04) و تکرار آن (r=0.235, p=0.02) ارتباط معنی‌داری دیده شد.

ملاحظات اخلاقی: این پژوهش توسط کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی همدان مورد تأیید قرار گرفته است (IR.UMSHA.REC.1399.572). پژوهشگر پس از اخذ رضایت آگاهانه از مشارکت‌کنندگان به آنان اطمینان داد که تمامی اطلاعاتشان محرمانه خواهد بود.

نتیجه‌گیری: عوامل متفاوتی در میزان حساسیت اخلاقی و درک مراقبت بیهوده پرستاران در مراقبت از بیماران کووید 19 دخیل است. عدم ارتباط معنی‌دار بین حساسیت اخلاقی و درک مراقبت بیهوده در این پژوهش در شرایطی بوده است که پرستاران با اوج پاندمی کووید 19 مواجه بودند و تحت فشارهای سازمانی و روانی بالایی قرار داشتند، لذا برای نتیجه‌گیری بهتر پیشنهاد می‌شود این پژوهش با تعداد نمونه بیشتر و در بخش‌های بستری بیماران مبتلا و بخش‌های دیگر انجام گردد.

تدوین مدل مفهومی سلامت معنوی مبتنی بر متون اسلامی مرتبط: یک مطالعه کیفی

اعظم اسکندری, سعید وزیری, محمدحسین فلاح, ابوالقاسم عاصی مذنب

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 14 شماره 45 (1399), 30 فروردین 2020, صفحه 1-19
https://doi.org/10.22037/mej.v14i45.34388

زمینه و هدف: یکی از مهم‌ترین جنبه‌های سلامت انسان، سلامت معنوی است که بر دیگر ابعاد آن، تأثیر به سزایی دارد. با توجه به لزوم ارائه تعریفی جامع از سلامت معنوی و تعیین مؤلفه‌های آن منطبق با فرهنگ و دین جامعه ایرانی، پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل مفهومی سلامت معنوی مبتنی بر متون اسلامی انجام شده است.

مواد و روش‌ها: روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی و گردآوری اطلاعات، مبتنی بر مطالعه و تحلیل محتوای متون اسلامی مرتبط بود. حوزه مورد مطالعه، متون تخصصی اسلامی و روش نمونه‌گیری از نوع هدفمند بوده است. ابزار گردآوری اطلاعات، جستجوی پیشرفته در بانک‌های اطلاعاتی علمی و تخصصی و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات، تحلیل محتوای کیفی با نظام مقوله‌بندی استقرایی بوده است.

یافته‌ها: مؤلفه‌های سلامت معنوی در سه مقوله هسته‌ای مبدأشناسی، راهنماشناسی و معادشناسی طبقه‌بندی شدند. مؤلفه مبدأشناسی شامل 6 مفهوم نگرش توحیدی، یقین، اخلاص، انقطاع، توکل، و ذکر بود. مؤلفه راهنماشناسی، شامل دو مقوله اصلی ادب تطبیقی با قرآن کریم (الگوی نظری) و ادب تطبیقی با انبیا و چهارده معصوم (الگوی عملی) بود. مقوله اول شامل دو مفهوم انس با قرآن و عمل به قرآن؛ مقوله دوم شامل 21 مفهوم تسلیم و رضا، صبر، عمل به واجبات، ترک محرمات، شکر، قناعت، لذت مادی، لذت معنوی، صدق الکلام، ادای امانت، حسن خلق، سخاوت، مروت، خدمت، عفو، عدالت، شجاعت، غیرت، حلم، حیا و کسب روزی حلال بود؛ آخرین مؤلفه سلامت معنوی، معادشناسی است که شامل سه مفهوم معادباوری، یاد مرگ و زهد می‌باشد.

ملاحظات اخلاقی: در انتخاب، گزارش یافته‌ها و استناددهی متون، امانتداری رعایت شده است.

نتیجه‌گیری: در مطالعه حاضر، بانگاهی جامع به یک انسان کامل با هویت توحیدی ذکرشده در متون اسلامی، مؤلفه‌های سلامت معنوی استخراج شده و الگوی مفهومی آن طراحی شده است که در مجموع با مطالعات پیشین در این زمینه همسو است.

نقش هوش اخلاقی و سرمایه اجتماعی در مسؤولیت‌پذیری پرستاران: سهم متغیر اخلاق حرفه‌ای

محمد رزاقی, سلیم بلوچ, حسن قلاوندی, سیدمهدی موسوی‌نیا

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 14 شماره 45 (1399), 30 فروردین 2020, صفحه 1-15
https://doi.org/10.22037/mej.v14i45.34320

زمینه و هدف: با توجه به نقش مهم پرستاران در ارتقای سلامت در جامعه، مسؤولیت‌پذیری آن‌ها در انجام وظیفه خطیر خود از اهمیت ویژه‌ای برخوردار و تضمین‌کننده شاخص‌های سلامت و بهبود کیفیت خدمات پرستاری است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش هوش اخلاقی و سرمایه اجتماعی در مسؤولیت‌پذیری با نقش میانجی اخلاق حرفه‌ای پرستاران بیمارستان ولیعصر (عج) لامرد در استان فارس انجام شده است.

مواد و روش‌ها: این مطالعه مقطعی به روش توصیفی ـ همبستگی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران بیمارستان ولیعصر لامرد به تعداد 300 نفر بود. حجم نمونه با توجه به جامعه آماری و با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای و جدول مورگان 169 نفر در نظر گرفته شد. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه‌های هوش اخلاقی (Lnick و Kiel)، سرمایه اجتماعی (Nahapiet و Ghoshal)، مسؤولیت‌پذیری (Carroll) و اخلاق حرفه‌ای (Gregory) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها از طریق روش‌های آماری ضریب همبستگی پیرسون و مدل‌یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم‌افزارهای SPSS 25 و LISREL 8.8 انجام شد.

یافته‌ها: نتایج پژوهش نشان داد رابطه مثبت و معنی‌داری بین متغیر هوش اخلاقی و سرمایه اجتماعی با اخلاق حرفه‌ای پرستاران وجود دارد. همچنین ضریب همبستگی بین متغیر اخلاق حرفه‌ای و مسؤولیت‌پذیری (39/0r=) مثبت و معنی‌دار است. در عین حال با میانجی‌گری اخلاق حرفه‌ای، متغیر هوش اخلاقی و سرمایه اجتماعی می‌توانند مسؤولیت‌پذیری پرستاران را پیش‌بینی کنند.

ملاحظات اخلاقی: درباره اهداف پژوهش و محرمانگی اطلاعات به شرکت‌کنندگان توضیح داده شد و رضایت آگاهانه آن‌ها اخذ گردید.

نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد هوش اخلاقی، سرمایه اجتماعی و اخلاق حرفه‌ای نقش مؤثری در مسؤولیت‌پذیری پرستاران دارند و به منظور ارتقای مسؤولیت‌پذیری پرستاران در کنار آموزش مسؤولیت‌پذیری، این عوامل نیز باید مورد نظر قرار گیرند.

بررسی تأثیرآموزش مراقبت معنوی بر همدلی دانشجویان پرستاری

رضا رضایی, سیدابوالفضل وقارسیدین, فاطمه طاهری, اسما نیک‌خواه بیدختی‌

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 14 شماره 45 (1399), 30 فروردین 2020, صفحه 1-11
https://doi.org/10.22037/mej.v14i45.34313

زمينه و هدف: آموزش پرستاران و دانشجویان پرستاری در مورد اصول و ارزشهای معنوی به درک عمیق از مشکلات و تصورات اخلاقی در آنها کمک می کند. با این حال، موضوع معنویت در محتوای آموزشی لحاظ نشده است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیرآموزش مراقبت معنوی بر همدلی در دانشجویان پرستاری در دانشکده های دانشگاه علوم پزشکی بیرجند بود.                                                                                        

مواد و روش ها: مطالعه حاضر یک پژوهش مداخله ای شاهددار تصادفی در سال ۱۳۹۹ بود که ۵۸ نفر از دانشجویان ترم ۷ پرستاری دانشکده طبس و فردوس وابسته به دانشگاه علوم پزشکی بیرجند وارد مطالعه شدند.ابزار مورد استفاده شامل، پرسشنامه همدلی جفرسون و فرم اطلاعات دموگرافیک بود. برنامه آموزش مراقبت معنوی در گروه مداخله به صورت کارگاه ۵ جلسه ای  (۴جلسه ۹۰ دقیقه ای و یک جلسه 1۲۰ دقیقه ای ) که سپس یک پیگیری دو ماهه انجام شد. با استفاده از چک لیست­های طراحی شده ارائه گردید. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 16 با کمک آمار توصیفی و استنباطی( آزمون تی مستقل، تی زوجی، تحلیل کواریانس و خی دو)  در سطح معناداری 05/0 P < مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.       

  ملاحظات اخلاقی: پس از اخذ کد اخلاق، پژوهشگر به محیط های پژوهش مراجعه کرد و پس از معرفی خود به نمونه های پژوهش و توضیح اهداف مطالعه به آنان، رضایت آگاهانه کتبی جهت شرکت در پژوهش از دانشجویان اخد نمود.

یافته ها: میانگین نمره همدلی قبل از مداخله در دانشجویان دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری نداشت (98/0=p) ولی بلافاصله و دو ماه بعد از مداخله در دانشجویان گروه آزمایش نسبت به کنترل به طور معناداری بیشتر بود (001/0p<).

نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که آموزش مراقبت معنوی همدلی دانشجویان پرستاری را ارتقاء می دهد. لذا برگزاری دوره های آموزش مراقبت معنوی به دانشجویان پرستاری را به مدیران و برنامه ریزان آموزشی توصیه می گردد.

 

مقاله مروری


اخلاق در مطالعات بر مبنای جامعه

سمیه حسین‌پورنیازی, پروین میرمیران

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 14 شماره 45 (1399), 30 فروردین 2020, صفحه 1-12
https://doi.org/10.22037/mej.v14i45.25736

زمینه و هدف: پژوهش بر مبنای جامعه، مأموریت اخلاقی سنگین‌تری نسبت به سایر پژوهش‌ها دارد، زیرا باید به این نتیجه برسد که چگونه می‌توان با روش بهتری مشکلات مربوط به سلامتی در جمعیت مورد پژوهش را بهبود بخشید و در عین ‌حال از حقوق جمعیت مورد مطالعه خود حفاظت کرد. هدف از این مطالعه بررسی اصول اخلاقی در پژوهش‌های بر مبنای جامعه و رعایت آن در سطوح مختلف جامعه، کارکنان و شرکت‌کنندگان است.

مواد و روش‌ها: این مقاله مروری پایگاه‌های اطلاعاتی Web of Science، Pubmed، Scopus، Google Scholar، بانک اطلاعات نشریات ایران (Magiran)، پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (SID) با واژگان کلیدی Ethic و Community Based Studies و Population Based Studies جستجو شد.

یافته‌ها: پنج اصل اخلاقی که باید در پژوهش‌های بر مبنای جامعه در نظر گرفته شود، شامل 1ـ محافظت از سلامتی و تندرستی جمعیت‌ها؛ 2ـ احترام به جمعیت‌ها و حق آن‌ها در رابطه با تصمیم‌گیری برای خود؛ 3ـ حفاظت از جمعیت آسیب‌پذیر و لزوم توضیحات ویژه در مورد پژوهش؛ 4ـ حفاظت از اطلاعات محرمانه، یکپارچگی و محترم‌شمردن جمعیت‌ها؛ 5ـ توزیع عادلانه فواید حاصل از تحقیق در جمعیت‌ها و اهمیت ایجاد زیرساخت‌ها. این اصول اخلاقی باید در سه سطح شامل جوامع بزرگ‌تر که در آن‌ها پژوهش اجرا می‌شود (جوامع میزبان)، کارکنان و شرکت‌کنندگان در پژوهش لحاظ شود.

ملاحظات اخلاقی: صداقت و امانتداری در گزارش مقالات رعایت شد و یافته‌های حاصل از این مقالات بدون سوگیری بیان شد.

نتیجه‌گیری: رعایت اخلاق در پژوهش مانند ارائه نتایج به جامعه سبب مشارکت فعال جامعه در پیشرفت پژوهش‌های مبتنی بر جامعه می‌شود.

قرنطینه و مباحث اخلاقی مرتبط با آن

علی خاجی

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 14 شماره 45 (1399), 30 فروردین 2020, صفحه 1-13
https://doi.org/10.22037/mej.v14i45.27083

زمینه و هدف: لازمه کنترل و مقابله با اپیدمی‌ها اتخاذ تصمیماتی است که می‌تواند زندگی عادی افراد بسیاری را تحت‌الشعاع قرار دهد. یکی از این تصمیمات ایجاد قرنطینه برای افرادی است که احتمال ابتلا آن‌ها به بیماری عفونی واگیردار می‌رود. هدف از انجام این مطالعه بررسی ملاحظات اخلاقی مرتبط با برقراری قرنطینه و یا ایزوله‌کردن مبتلایان به بیماری‌های واگیردار است.

مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر یک مطالعه مروری است که با استفاده از جستجو در پایگاه‌های داده‌های مربوط داخلی (ایران مدکس (IranMedex)، مگیران (MagIran)) و خارجی (پابمد (Pubmed)) با استفاده از اپیدمی (Epidemic)، قرنطینه (Quarantine)، ایزوله‌کردن (Isolation)، ایران (Iran)، بیماری عفونی (infectious Disease) و اخلاق پزشکی (Medical Ethics) استفاده گردید. سپس چکیده مقالات بازیابی‌شده مورد بررسی قرار گرفته و پس از حذف مقالات تکراری و غیر مرتبط، محتوی مقالات مرتبط تحلیل شد.

یافته‌ها: تصمیم‌گیری بر اساس مبانی علمی ثابت شده، تناسب سود و زیان ناشی از قرنطینه و کاستن از بار منفی آن، دوری از هر گونه تبعیض (اعم از قومیت، نژاد، جنسیت و...) و منصفانه‌بودن تصمیمات ضروری است. تلاش برای جبران خسارات (روانی، جسمی و مادی) احتمالی ناشی از قرنطینه و ایجاد کم‌ترین محدودیت و همچنین قوه قهریه برای اجرای قرنطینه الزامی است. شفافیت در تصمیم‌گیری، پاسخگوی، ثبات در اجرا برنامه‌ها و در عین حال انعطاف‌پذیری از الزامات این کار است.

ملاحظات اخلاقی: ضمن رعایت امانت‌داری در تحلیل، گزارش متون و استناددهی، تلاش گردید انتشار نتایج به دور از هرگونه سوگیری انجام پذیرد.

نتیجه‌گیری: توجه به مباحث اخلاقی مطرح‌شده می‌تواند باعث افزایش اعتیاد افرادی گردد که باید در قرنطینه قرار گیرند و این ضمن افزایش همکاری ایشان تضمین‌کننده به نتیجه رسیدن این پروسه است.

ملاحظات اخلاقی افشای تشخیص به بیماران مبتلا به سرطان در ایران: یک مطالعه مروری سیستماتیک

فاطمه حسنی علی‌ملک, امید ساعد, تارا زهرائی

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 14 شماره 45 (1399), 30 فروردین 2020, صفحه 1-13
https://doi.org/10.22037/mej.v14i45.30004

زمینه و هدف: اطلاع بیمار مبتلا به سرطان از بیماری خود، باعث درک بهتر بیماری و پیگیری دقیق‌تر درمان می‌شود. با توجه به ضرورت آگاهی بیمار سرطانی از تشخیص خود در روند درمان، موضوع چالش‌انگیز حال‌حاضر، بررسی جنبه های اخلاقی افشاسازی تشخیص به بیماران مبتلا به سرطان است. بنابراین هدف این مطالعه، مرور مطالعات داخلی انجام‌شده در مورد ملاحظات اخلاقی افشای تشخیص به بیماران سرطانی است.

مواد و روش‌ها: جستجوی سیستماتیک در پایگاه‌های اطلاعاتی داخلی مگ‌ایران، علم‌نت، ایران‌داک و نورمگ با واژگان کلیدی بیان تشخیص، افشای تشخیص، حساسیت اخلاقی، ملاحظات اخلاقی، بیماران سرطانی و بیماران مبتلا به سرطان به زبان فارسی صورت گرفت. هیچ‌گونه محدودیت زمانی در انتخاب مقالات نبود. از 24 مقاله مورد بررسی، بر اساس ملاک‌های ورود و خروج 14 مقاله خارج شدند و تحلیل نهایی در مورد 10 مقاله صورت پذیرفت.

یافته‌ها: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد عمده پزشکان تمایل به افشای تشخیص دارند. آن‌ها تمایل دارند تشخیص توسط خودشان بلافاصله و به صورت صریح و دریک جلسه و به طور تفصیلی بیان شود. تمایل پزشکان به افشا به متغیرهای مانند سن بیماران و تخصص آن‌ها وابسته است. بیشتر بیمارانی که از تشخیص خود اطلاع دارند، در انتخاب درمان مشارکت فعال‌تری از خود نشان می‌دهند. بیماران ترجیح می‌دهند افشا، تدریجی و متناسب با درک آن‌ها ارائه شود. بیماران در هنگام افشای تشخیص به حمایت از طرف خانواده، کارکنان بهداشتی، سازمان‌های حمایتی و اطلاع‌رسانی درست احتیاج دارند.

ملاحظات اخلاقی: صداقت و امانتداری در گزارش متون، استناددهی به منابع و پرهیز از هرگونه سوگیری رعایت گردید.

نتیجه‌گیری: چگونگی بیان تشخیص و در نظرگرفتن مؤلفه‌های روانی و معنوی بیماران و خانواده‌های آن‌ها از یکسو و ویژگی‌های روان‌شناختی پزشکان از سوی دیگر از چالش‌های مهم در این فرایند در ایران هستند که احتیاج به بررسی بیشتر دارند.

خستگی از شفقت نسبت به والدین سالمند و بیمار در فرزندان بزرگسال: یک مطالعه مروری

علی ذبیحی, سیده‌رقیه جعفریان امیری, پروین عزیزنژاد روشن, مجتبی قنبری قلعه‌سری

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 14 شماره 45 (1399), 30 فروردین 2020, صفحه 1-12
https://doi.org/10.22037/mej.v14i45.28658

زمینه و هدف: فرزندان بالغ والدین سالمند و بیمار با چالش‌های زیادی رو به رو هستند و ممکن است خستگی ناشی از ابراز شفقت را تجربه کنند که می‌تواند فرآیند مراقبت را با اختلال مواجه کند. هدف از این مطالعه، بررسی ابعاد و علائم خستگی از شفقت در فرزندانی است که از والدین سالمند و بیمار خود مراقبت می‌کنند.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه مروری با استفاده از پایگاه‌های اطلاعاتی SID، PubMed، Elsevier، Magiran، IranMedex، Google Scholar، مطالعاتی که بین سال‌های 2000 تا 2019 با ترکیبی از واژگان کلیدی خستگی از شفقت، فرزندان بزرگسال، سالمند، والدین، مراقبان خانواده، Elderly Adult Children، Compassion Fatigue، Family Caregivers و Parent انتشار یافته‌اند، مورد بررسی قرار گرفتند. از 426 عنوان به  دست‌آمده طی دو مرحله بازبینی بر اساس معیارهای ورود و خروج که در مرحله اول عنوان و چکیده و در مرحله دوم کل مقاله بررسی گردید. نهایتاً 17 مقاله وارد مطالعه شد.

یافته‌ها: مقالات مورد استفاده در این مطالعه از نظر نوع مطالعات به روش توصیفی ـ تحلیلی و همبستگی (7 مقاله)، مروری (3 مقاله)، مطالعه موردی (2)، کیفی (5 مقاله) بودند. تمرکز مطالعات بر روی جنبه های مختلف خستگی از شفقت بود. بر اساس مطالعات بررسی‌شده خستگی از شفقت غالباً با علائم اضطراب و نگرانی، درماندگی، ناامیدی، بیخوابی، انزوای اجتماعی، بی‌میلی و خستگی جسمی و ذهنی همراه است.

ملاحظات اخلاقی: انتشار نتایج بدون سوگیری و استناد به منابع با صداقت و امانتداری و مراجعه به منابع اصلی انجام شده است.

نتیجه‌گیری: با توجه به این‌که خستگی ناشی از شفقت ابعاد مختلف جسمی، روانی و اجتماعی را در فرزندان بزرگسال والدین سالمند و بیمار ایجاد می‌کند، لازم است تا مراکز حمایتی، مشاوره‌ای و پرستاران این موضوع را در ارتباط با خانواده‌های بیماران سالمند در برنامه حمایتی‌شان در نظر بگیرند.

نگرشی بر جوانب اخلاقی و حقوقی رابطه جنسی با ربات‌ها

سیدرضا احسان‌پور

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 14 شماره 45 (1399), 30 فروردین 2020, صفحه 1-16
https://doi.org/10.22037/mej.v14i45.29685

زمینه و هدف: ربات‌های جنسی ابزارهای خودارضایی مدرن با حداکثر مشابهت جسمی با نمونه‌های انسانی هستند که بازار محصولات سکس را اشباع نموده‌اند. هدف از تولید این محصولات برآورده‌کردن تمایلات جنسی افراد (اعم از شهروندان عادی و افراد دارای معلولیت و نقص) و نیز رفع خلأهای عاطفی عنوان شده است.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه تحلیلی، منابع و مقالات منتشرشده مرتبط به ‌صورت هدفمند جستجو و بازیابی شده و سپس توجیهات موافق و مخالف با تولید و استفاده از ربات‌های جنسی از منظر اخلاقی و حقوقی مورد بحث و نقد قرار گرفت.

یافته‌ها: از منظر موافقان اخلاقی‌بودن رابطه با ربات‌های جنسی، اولاً مطابق با خودمختاری فرد و احترام به آزادی انتخاب او است؛ ثانیاً از حیث سودمندی، این ربات‌ها دارای کارکردهای مثبتی همچون حمایت از زنان و نهاد خانواده، جایگزین مناسب ازدواج برای افراد فاقد توانایی تشکیل خانواده، پیشگیری از جرائم جنسی و نیز درمان برخی بیماران هستند؛ ثالثاً به کارگیری ربات‌های مذکور هیچ ضرر جسمی و روحی را به دنبال نخواهد آورد؛ رابعاً زمینه عدالت جنسی و بهره‌مندی همه اقشار جامعه از لذت مقاربت را فراهم می‌آورد. در مقابل، مخالفان با رد توجیهات فوق معتقدند که رواج این ربات‌ها، مخالف با طبیعت انسان بوده و نسبت به فواید محتمل، مضرات بیشتری همچون افزایش حس تنهایی در فرد، از بین‌ رفتن نهاد خانواده و تلون مزاج را به همراه خواهد آورد؛ مضافاً آنکه به دلیل عدم ارضای کامل فرد رضایت یکسان عمومی را موجب نخواهد شد. از نظر حقوقی، برخی از حقوقدانان، رابطه جنسی با ربات‌ها را مشمول عنوان مجرمانه جریحه‌دارکردن عفت عمومی موضوع ماده 638 قانون تعزیرات مصوب 1375 می‌دانند و حال ‌آنکه صدق این عنوان محل تأمل است.

ملاحظات اخلاقی: ملاحظات مربوط به اخلاق در پژوهش و نیز امانت در استناد به متون و ارجاع به منابع رعایت گردید.

نتیجه‌گیری: هرچند ربات‌های جنسی دارای برخی کارکردهای مثبت هستند، لیکن به دلیل آثار منفی بیشتری که به دنبال دارند، در کنار اخلاق‌گرایی قانونی و نیز ملاحظات مذهبی، گزینه‌ای غیر اخلاقی محسوب می‌شوند. در حقوق کیفری ایران نیز نمی‌توان به آسانی، رابطه جنسی با ربات‌ها را منطبق با عنوان مجرمانه خاصی دانست.

شیوه‌نامه اجرایی استقرار خدمات سلامت معنوی در بیمارستان‌های ایران

بهزاد دماری, علی‌اکبر زینالو, سیدحسن امامی رضوی, حسین سالاریان‌زاده, عباس وثوق مقدم, علیرضا حیدری

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 14 شماره 45 (1399), 30 فروردین 2020, صفحه 1-12
https://doi.org/10.22037/mej.v14i45.26723

زمینه و هدف: ارائه مراقبت معنوی می‌تواند موجب کاهش دردهای جسمی و آسایش روانی گردد، ولی به بعد معنوی سلامت در بیمارستان توجه کم‌تری شده است. این مطالعه با هدف طراحی شیوه‌نامه اجرایی استقرار خدمات سلامت معنوی در بیمارستان‌های ایران انجام شد.

مواد و روش‌ها: یک مطالعه توصیفی ـ تحلیلی در قالب طراحی یک نظام در سه مرحله اصلی مرور منابع، مطالعه کیفی و طراحی شیوه‌نامه استقرار انجام شد. داده‌ها با استفاده از بررسی پایگاه‌های اطلاعاتی داخلی و خارجی و 6 جلسه بحث گروهی متمرکز جمع‌آوری شد. تحلیل ذی‌نفعان انجام شد و اصول طراحی تدوین و اجماع گردید. بر اساس پنج جزء اصلی یک سیستم، شیوه‌نامه استقرار خدمات سلامت معنوی در یک بیمارستان طراحی شد.

یافته‌ها: اصول طراحی شیوه‌نامه اجرایی شامل طراحی خدمات سلامت معنوی جامع و ادغام آن در سیستم موجود، تداوم مراقبت در ابعاد روانی و اجتماعی، مشارکت مدیریت ارشد بیمارستان و پزشکان و پرستاران، مبتنی بر شواهدبودن دستورالعمل‌های اجرایی و تأکید بر خدمات سلامت معنوی به عنوان یک ارزش سازمانی است. اهداف مورد انتظار از اجرای این شیوه‌نامه افزایش رضایت بیماران، تسهیل بهبود بیماری‌های حاد و افزایش تاب‌آوری در بیماری‌های صعب‌العلاج، کاهش مراجعات بیماران بهبود وضعیت‌های معنوی و مذهبی و افزایش مهارت‌های معنوی و افزایش اتخاذ رفتارهای سالم است. فرایند اصلی خدمات سلامت معنوی شامل سه جزء اصلی شیوه اجرایی ارزیابی سلامت معنوی توسط پزشک، اصول اجرایی مشاوره سلامت معنوی توسط مشاور منتخب، خدمات حمایتی شامل تسهیلات بیمارستانی در زمان بستری و آموزش بیمار زمان ترخیص و حمایت‌های پس از ترخیص است.

ملاحظات اخلاقی: اهداف و محتوای مطالعه برای همه مشارکت‌کنندگان توضیح شد و پس از کسب رضایت آگاهانه، مصاحبه‌ها ضبط شد. در زمینه محرمانه‌ماندن اطلاعات به شرکت‌کنندگان اطمینان داده شد.

نتیجه‌گیری: پیاده‌سازی شیوه‌نامه اجرایی طراحی‌شده، نیازمند ایجاد بسترهای حمایت سیاسی، ابعاد ساختاری و عملیاتی، مهارت‌های بالینی و ارتقای رفتار و فرهنگ مخاطبان است. مدیران اجرایی جهت استقرار شیوه‌نامه باید منابع مالی، انسانی، تجهیزاتی و اطلاعاتی مورد نیاز را جذب نموده و به نتایج امکان‌سنجی حاصل از مطالعه توجه نمایند.

راهکارهای ارتقای اعتماد جامعه به ارائه‌دهندگان خدمات سلامت از نگاه تعالیم دینی

غلامحسین مهدوی‌نژاد, راهب قربانی, فرهاد ملک, نعمت ستوده اصل

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 14 شماره 45 (1399), 30 فروردین 2020, صفحه 1-14
https://doi.org/10.22037/mej.v14i45.30998

زمینه و هدف: اعتماد بیماران به ارائه‌دهندگان خدمات بهداشتی و درمانی، هسته و عنصر اصلی نظام سلامت است که منجر به ارتقای سلامت و رفاه بیماران می‌شود. هدف این پژوهش، بررسی راهکارهای تقویت و ارتقای اعتماد جامعه به ارائه‌دهندگان خدمات سلامت از منظر اسلام می‌باشد.

مواد و روش‌ها: این پژوهش با مراجعه به قران کریم و دیگر منابع اسلامی، رهنمود‌های پیشوایان معصوم (ع) انجام شده است. آیات و روایات وارده در این مسأله ذیل 26 مؤلفه جمع‌آوری شد. مؤلفه‌های دارای نقش مثبت به عنوان عوامل اعتمادساز و مؤلفه دارای نقش منفی به عنوان موانع دسته‌بندی شدند.

یافته‌ها: از نظر منابع دینی مراعات اخلاق حرفه‌ای، تقدس هدف، مسؤولیت‌پذیری، به کارگیری واژه‌های امیدبخش، دقت در امر معاینات و شنیدن سخن بیماران از مهم‌ترین عوامل اعتمادساز هستند. دنیاپرستی، عدم درک مادی و معنوی بیمار از مهم‌ترین موانع تحقق اعتمادند.

ملاحظات اخلاقی: در انتخاب، گزارش یافته‌ها و استناددهی متون، امانتداری رعایت شده است.

نتیجه‌گیری: علاوه بر آموزش‌های دانشگاهی برای ارائه‌دهندگان خدمات سلامت در خصوص اعتمادسازی در بیماران، ضروری است کارگاه‌ها و همایش‌ها و آموزش‌های ضمن خدمت برای آنان در خصوص نحوه اعتمادسازی از تعالیم متون اسلامی برگزار شود تا ضمن رشد آگاهی آنان، زمینه ارتقای سلامت جامعه فراهم گردد.

نظام‌نامه‌های اخلاق حرفه‌ای روان‌شناسان در کشورهای ایران، هلند و سوئیس: یک مطالعه تطبیقی

الهام نظری, امید ساعد

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 14 شماره 45 (1399), 30 فروردین 2020, صفحه 1-15
https://doi.org/10.22037/mej.v14i45.30755

زمینه و هدف: با توجه به برخی تغییرات در حوزه‌های حرفه‌ای روان‌شناسان و نیازهای گروه‌های هدف آن‌ها، نظام‌نامه‌های اخلاق حرفه‌ای دائم در حال بازبینی هستند. انجام مطالعات تطبیقی باعث ایجاد حساسیت در صاحب‌نظران در جهت رفع چالش‌های نظام‌نامه‌ها می‌شود. بنابراین هدف مطالعه حاضر مقایسه نظام‌نامه‌های اخلاق حرفه‌ای روان‌شناسان در ایران با نظام‌نامه کشورهای هلند و سوئیس است.

مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر از نوع مطالعات مروری ـ تطبیقی است. با استفاده از پایگاه‌های اطلاعاتی Science Direct، Pubmed و Google Scholar بین سال‌های 2000 تا 2019، واژگان کلیدی Code of Ethics، Psychology، Iran، Netherlands و Switzerland و معادل فارسی آن‌ها به صورت مجزا و ترکیبی از آنها، مورد جستجو قرار گرفت. بر اساسِ شکاف‌های پژوهشی و به صورت هدفمند، نظام‌نامه‌های اخلاق حرفه‌ای کشورهای هلند و سوئیس انتخاب شدند و از لحاظ ساختاری و محتوایی با نظام‌نامه ایرانی به عنوان مبنای مقایسه، مورد بررسی قرار گرفتند.

یافته‌ها: از لحاظ ساختاری هر سه نظام‌نامه در مقدمه و اصول پایه، اشتراکاتی دارند، اما در استاندارهای اخلاقی، نظام‌نامه‌های هلند و سوئیس با نظام‌نامه ایرانی متفاوت هستند. از لحاظ محتوایی، دو نظام‌نامه هلند و سوئیس هم در اصول و هم در استانداردها، مبتنی بر کدهای شفاف، روشن و عملیاتی‌تری هستند. علاوه بر این، بیشتر از نظام‌نامه ایرانی خود را با شرایط جدید انطباق دادند، به ویژه در کدهای مربوط به تبلیغات و حل و فصل تعارضات حرفه‌ای، ساختارهای سازمانی و ادرای طراحی کرده‌اند.

ملاحظات اخلاقی: صداقت و امانتداری در گزارش متون، استناددهی به منابع و پرهیز از هرگونه سوگیری رعایت گردید.

نتیجه‌گیری: با ایجاد تغییرات جدید در نظام‌نامه ایرانی به خصوص در زمین روشن‌سازی مفاهیم و اصول پایه اخلاقی و نیز تدوین کدهای اخلاقی دقیق با در نظرگرفتن جنبه‌های عملی و شیوه اجرایی‌سازی آن‌ها می‌توان به برخی از چالش‌های پیش روی نظام‌نامه، فائق آمد.

مبانی تعهد اطلاع‌رسانی پزشک به بیمار نسبت به مخاطرات درمان

امید نصرالهی شهری, حجت مبیّن

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 14 شماره 45 (1399), 30 فروردین 2020, صفحه 1-15
https://doi.org/10.22037/mej.v14i45.32719

زمینه و هدف: در سال‌های اخیر، تعهد اطلاع‌رسانی پزشک به بیمار نسبت به مخاطرات درمان، به عنوان اصلی‌ترین و مناقشه‌انگیزترین بخش از اندیشه رضایت آگاهانه در نظام‌های حقوقی مختلف مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. هدف از این مطالعه، تحلیل مبانی تعهد پزشک به اطلاع‌رسانی به بیمار در خصوص مخاطرات درمان در نظام‌های حقوقی و ارزیابی آن‌ها به منظور یافتن مبنایی مناسب در حقوق ایران است.

مواد و روش‌ها: این مطالعه، یک مرور کتابخانه‌ای به روش توصیفی ـ تحلیلی و با رویکرد تطبیقی است. ابتدا متون موجود در زمینه تعهد اطلاع‌رسانی پزشک به بیمار نسبت به مخاطرات درمان در نظام‌های حقوقی آمریکا و فرانسه، مورد مطالعه قرار گرفته و تلاش شده است تا با تحلیل مباحث مطرح‌شده، مبنای این تعهد استخراج و تبیین گردد.

یافته‌ها: نظام حقوقی آمریکا، تعهد اطلاع‌رسانی پزشک در خصوص مخاطرات درمان را به عنوان لازمه خودمختاری بیمار محسوب نموده و برای آن ماهیتی ذاتاً حقوقی قائل می‌باشند، ولی در نظام حقوقی فرانسه آن را از ضروریات تأمین کرامت و منزلت انسانی برمی‌شمارند و برای آن ماهیتی ذاتاً اخلاقی قائل هستند. در کنار این مبانی، اندیشه‌های مصونیت جسم انسان و حسن نیت نیز در برخی نظام‌های حقوقی مطرح شده‌اند. با توجه به مبانی فقهی و اخلاقی حقوق ایران، پذیرش اندیشه کرامت ذاتی انسانی به عنوان مبنای نظری تعهد اطلاع‌رسانی پزشک به بیمار، با حقوق ایران سازگارتر است.

ملاحظات اخلاقی: گزارش‌دهی‌ها و استناد به مقالات و متون مورد استفاده، مبتنی بر صداقت و امانتداری و با ذکر منابع مورد استفاده و بدون هرگونه سوگیری و یا تحریف یافته‌ها می‌باشد.

نتیجه‌گیری: پذیرش مبنای اخلاقی، یعنی کرامت ذاتی انسانی برای تعهد اطلاع‌رسانی پزشک به بیمار در خصوص مخاطرات درمان و اقامه دعوی مسؤولیت پزشک بر مبنای تقصیر اخلاقی، می‌تواند زمینه را برای جبران کامل خسارات مادی و معنوی بیمار فراهم نماید.