سرمقاله


قرآن و راه‌یابی به سلامت معنوی

مهدی فانی

پژوهش در دین و سلامت , دوره 10 شماره 3 (2024), 28 September 2024, صفحه 1-9
https://doi.org/10.22037/jrrh.v10i3.44700

همان‌گونه که می‌دانیم قرآن کریم آخرین کتاب آسمانی و معجزهٔ جاوید پیامبر اسلام صلی‌الله علیه و آله می‌باشد و یکی از جنبه‌های اعجاز این کتاب آسمانی، جامعیت معنایی و محتوایی آن است. به تعبیر قرآن کریم، در این کتاب بیان هر چیزی وجود دارد ـ بیانی که به‌معنای آشکار کردن و روشن ساختن است.

مقالۀ پژوهشی


سابقه و هدف: سنت پیاده­روی اربعین در طول تاریخ حیات تشیع به عنوان یک رویداد مذهبی سالیانه بروز و ظهور داشته است.  صرف نظر از زیبایی­های معنوی پیاده­روی اربعین و تصاویر و قاب­های ماندگار آن که برای همه الهام بخش است، مسئلة سلامت جسم و روان مردم که عاشقانه پا در این مسیر می­گذارند نیز مهم و ضروری می­نماید. هدف پژوهش حاضر فهم تجربة زیستة زائران از عوامل بهداشتی مؤثر در پیاده­روی اربعین می‌باشد.   

روش کار: اين پژوهش از پارادایم کیفی و روش پدیدار­شناسی تفسیری استفاده شده است. جامعه آماری را گروهی از زائرین راهپیمایی اربعین تشکیل دادند که به صورت نمونه­گیری در دسترس، تعداد 39 نفر از زائرین به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده است. به منظور تحلیل داده­ها  از تحلیل محتوای استقرایی مبتنی بر کدگذاری باز استفاده شد.

یافتهها: نتایج حاکی از آن است که از نظر زائران عوامل بهداشتی موثر در پیاده­­روی اربعینِ باعث می­شود از رضایت آنها در طول این مسیر کاسته شود. . این نارضایتی‌ها شامل کمبود نوشیدنی (آب آشامیدنی و یخ)؛ کمبود اقلام درمانی و بهداشتی (دارو و تختِ معاینه)؛ کمبود آموزش به زائران پیش از سفر از طریق رسانه (آموزش قبل از سفر)؛ ضعف در بهداشت و نظافت (حمام، سرویس بهداشتی و پایین بودن بهداشت)؛ کمبود امکانات نو (مشکلات اخذ پاسپورت، کمبود امکانات جانبی وکمبود محل اسکان)؛ مشکلات موکب­ها (مدیریت موکب­ها، دریافت مجوز پزشکی برای آشپزها)، کمبود تبلیغات فرهنگی؛ آشفتگی و شلوغی مرزها؛ مدیریت ضعیف دولت؛ بالا بودن هزینه کرایه­ها؛ نبود اطلاع­رسانی و راهنمای زائرین می­باشد. در نهایت از بین این موانع جدی‌ترینِ آن‌ها از نظر زائرین به ترتیب کمبود نوشیدنی، بالا بودن هزینه حمل و نقل و ضعف در بهداشت و نظافت بوده است.

نتیجهگیری: براساس یافته­های پژوهش می­توان گفت که ارائة انواع خدمات بهداشتی و درمانی به زوّار می­تواند به ارتقای سطح سلامت آنان کمک نماید.

نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در رابطۀ تجارب معنوی با کیفیت زندگی زناشویی

عبدالرضا افزود, ابوالفضل بخشی‌پور, میثم صادقی

پژوهش در دین و سلامت , دوره 10 شماره 3 (2024), 28 September 2024, صفحه 22-34
https://doi.org/10.22037/jrrh.v10i3.42726

سابقه و هدف: توجه به ارتقای کیفیت زندگی زناشویی، اصلی مهم در سلامت و بهداشت فرد، خانواده و جامعه است. لذا مطالعۀ حاضر با هدف نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در رابطۀ تجارب معنوی با کیفیت زندگی زناشویی انجام شد.   

روش کار: روش پژوهش توصیفی-هم‌بستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعۀ پژوهش شامل تمامی افراد متأهل زن و مرد مراجعه‌کننده به فرهنگ‌سراها و سراهای محلات منطقۀ پنج شهر تهران در شش ماه دوم سال 1401 بودند. از جامعۀ پژوهش 150 نفر به شیوۀ نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند، و به پرسش‌نامه‌های تجارب معنوی (اندروود و ترسی، 2002)، تنظیم شناختی هیجان (گراس و جان، 2003) و کیفیت زندگی زناشویی (باسبی و همکاران، 1995) پاسخ دادند. مدل پژوهش و روابط بین متغیّرها با نرم‌افزار SPSS نسخۀ 22 و نرم‌افزار AMOS تحلیل شدند.

یافتهها: نتایج نشان‌دهندۀ اثر مستقیم تجارب معنوی بر تنظیم شناختی هیجان (01/0 P< و 30/0 =β)، اثر مستقیم تنظیم شناختی هیجان بر کیفیت زندگی زناشویی (01/0 P< و 52/0=β) و اثر مستقیم تجارب معنوی بر کیفیت زندگی زناشویی (01/0 P< و 37/0=β) بود. همچنین تنظیم شناختی هیجان در ارتباط بین تجارب معنوی (05/0 P< و 08/2=Z) با کیفیت زندگی زناشویی نقش واسطه­‌ای معناداری داشت (05/0 P<).

نتیجهگیری: براساس نتایج پژوهش می‌توان نتیجه گرفت با ارتقای تجربیات معنوی، توانایی تنظیم شناختی هیجان افزایش می‌یابد و به‌دنبال آن کیفیت زندگی زناشویی بالا می‌رود.

سابقه و هدف: خودکشی دومین علت اصلی مرگ‏‌ومیر در سطح جهان و همواره یکی از نگرانی‌‏های عمدۀ بهداشت عمومی است که بررسی عوامل مؤثر در آن نقش مهمی در رشد و توسعۀ اجتماعی و بهداشتی جوامع دارد. ازاین‌رو این پژوهش براساس سبک دل‌بستگی با نقش میانجی‏گر سلامت معنوی انجام شده تا اندیشه‏‌پردازی خودکشی دانش‏‌آموزان دختر را پیش‌بینی کند.   

روش کار: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل‌‏سازی معادلات ساختاری بود. تمامی دانش‌‏آموزان دختر مشغول به تحصیل در مقطع متوسطۀ دوم مدارس دولتی شهر تهران سال تحصیلی 1402 جمعیت آماری پژوهش را تشکیل می‏‌داند، که از بین آن‏‌ها با توجه به معیارهای ورود به پژوهش و با روش نمونه‌‏گیری تصادفی خوشه‌‏‍‌ای چندمرحله‏‌ای تعداد 250 نفر انتخاب شدند. شرکت‏‌کنندگان به پرسش‌‏نامۀ اندیشه‌‏پردازی خودکشی(بک و همکاران، 1979)، پرسش‌‏نامۀ دلبستگی(هازن و شیور، 1987) و پرسش‌‏نامۀ سلامت معنوی(پولوتزین و الیسون، 1982) پاسخ دادند. داده‏‌ها با آزمون همبستگی پیرسون، مدل‌­یابی معادلات ساختاری و بوت استروپ و با نرم‏‌افزارهای SPSS-v26 و AMOS-v28 تحلیل شدند.

یافتهها: نتایج آزمون مدل مفهومی نشان داد که شاخص‏‌های برازش مدل پژوهش در وضعیت مطلوبی قرار دارد(069/0=RMSEA و 05/0>P). نتایج نشان داد که دل‌بستگی ایمن، دل‌بستگی اجتنابی و دل‌بستگی دوسوگرا، اثر مستقیم و معناداری بر اندیشه‏‌پردازی خودکشی داشتند (05/0>P).  هم‏چنین، فرضیۀ مطرح‌شده در ارتباط با وجود اثر غیرمستقیم سبک دل‌بستگی بر اندیشه‏‌پردازی خودکشی با میانجی‌‏گری سلامت معنوی مورد تأیید بود (05/0>P).

نتیجهگیری: پژوهش حاضر برای متخصصان حوزۀ بهداشتِ روان،  درک عمیق‌‏تری را از مکانیسم‌‏های زیربنایی رابطۀ بین سازه‌‏های رشدی-تحولی، سلامت معنوی و گرایش به اندیشه‌‏پردازی خودکشی در میان دانش‏‌آموزان دختر فراهم می‌‏کند.

عوامل مؤثر بر هويت‌يابی ايرانی-اسلامی دختران نوجوان 14-21 سال؛ يک مطالعۀ کيفی

فاطمه فراهانی, فاطمه فیاض

پژوهش در دین و سلامت , دوره 10 شماره 3 (2024), 28 September 2024, صفحه 51-64
https://doi.org/10.22037/jrrh.v10i3.42576

سابقه و هدف: هویت اسلامی-ایرانی از مهم‌ترین سازه‌های روان‌شناختی و مجموعه‌ای از نگرش‌های مثبت نسبت به ارزش‌های ملی، دینی، فرهنگی و اجتماعی مرتبط است که تمام شئونات و رفتارهای یک انسان را متأثر می‌کند. براساس نظریات، بهترین دورۀ هویت‌یابی دورۀ نوجوانی و بزرگ‌ترین سرمایۀ هویت‌ساز، دختران و زنان جامعه هستند. بنابراین هویت‌یابی دختران نوجوان و کشف راهبردهای آن، می‌تواند زیربنای هویت ایرانی-اسلامی تمامی افراد جامعه قرار گیرد.   

روش کار: در مطالعۀ کیفی حاضر، مصاحبه‌شوندگان از آموزش‌دیدگان مرکز ندا(نهضت دختران امام) و در محدودۀ سنی 14-21 سال به‌صورت هدفمند انتخاب، و سپس مقیاس هویت اجتماعی بر روی آنان اجرا شد و افرادی که نمرۀ بسیار خوب را کسب نمودند، تا اشباع داده‌ها و تعداد 7 نفر، تحت مصاحبۀ نیمه‌ساختاریافته قرار گرفتند. مصاحبه‌ها مبتنی بر بیان تجربۀ زیستۀ  3-7 سال آنان از دوران نوجوانی و سال‌های هویت‌یابی ایرانی-اسلامی در مرکز ندا می‌باشد و تحلیل داده‌ها به روش کلایزی انجام گرفت.

یافتهها: از تحلیل داده‌های مطالعۀ حاضر، 7 مضمون هسته‌ای، 20 مقولۀ اصلی و 103 مقولۀ فرعی استخراج شد. مقوله‌های هسته‌ای عبارت‌اند از: بینش‌افزایی، تربیت دینی، نقش‌پذیری انقلابی، تقویت کنشگری اجتماعی، مهارت‌افزایی، پرورش استعداد و راهبری که مؤلفه‌های اصلی مؤثر بر هویت‌یابی ایرانی-اسلامی را تشکیل می‌دهند.

نتیجهگیری: با توجه به نتایج این پژوهش و بررسی عوامل مؤثر در هویت‌یابی ایرانی-اسلامی، به نظر می‌رسد که الگوهای کارآمد هویت‌یابی، بهتر است عوامل مؤثری چون بینش‌افزایی، تربیت دینی، نقش‌پذیری انقلابی، تقویت کنشگری اجتماعی، مهارت‌افزایی، پرورش استعداد و راهبری را در برگیرد.

رابطۀ عزت‌نفس و هوش معنوی با ترس از ازدواج در دانشجویان؛ نقش میانجی سرسختی روان‌شناختی

سمیه عباسی, امیر پناه‌علی, علی نقی اقدسی, مرضیه علیوندی وفا

پژوهش در دین و سلامت , دوره 10 شماره 3 (2024), 28 September 2024, صفحه 65-80
https://doi.org/10.22037/jrrh.v10i3.44369

سابقه و هدف: کشف چگونگی تعامل ساختارهای روان‌شناختی و تأثیر جمعی بر نگرش‌ها نسبت به ازدواج در جامعۀ ما امری حیاتی به نظر می‌رسد و به شکاف قابل توجهی در روان‌شناسی و مشاورۀ زناشویی می‌پردازد. لذا مطالعۀ حاضر با هدف تعیین رابطۀ بین عزت‌نفس و هوش معنوی، با ترس از ازدواج در دانشجویان با میانجی‌گری سرسختی روان‌شناختی انجام شد.   

روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعۀ آماری، تمامی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد سردشت به تعداد 670 نفر بودند که 358 نفر از آن‌ها به روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از ابزارهای استاندارد‌شدۀ عزت‌نفس روزنبرگ (1965)، هوش معنوی کینگ (2000)، سرسختی روان‌شناختی اهواز (2006) و ترس از ازدواج ریچارد (2007) استفاده شد. تجزیه‌وتحلیل داده‌ها نیز با استفاده از آزمون‌های هم‌بستگی اسپیرمن و مدل‌سازی معادلات ساختاری در نرم‌افزار SPSS و AMOS نسخة 24 انجام شد.

یافتهها: هم عزت‌نفس بر ترس از ازدواج اثر معکوس و معنادار داشت (β = -0.330, P < 0.001)، هم هوش معنوی (β = -0.210, P < 0.001) و هم سرسختی روان‌شناختی(β = -0.20, P < 0.001). اثر غیرمستقیم عزت‌نفس بر ترس از ازدواج، ازطریق سرسختی روان‌شناختی نیز معکوس و معنادار بود (β = -0.054, P < 0.001). اثر غیرمستقیم هوش معنوی بر ترس از ازدواج ازطریق سرسختی روان‌شناختی نیز منفی و معنادار بود (β = -0.062, P < 0.001).

نتیجهگیری: عزت‌نفس، هوش معنوی و سرسختی روان‌شناختی به‌طور معناداری بر ترس از ازدواج تأثیر معکوس داشتند که این امر تأکیدی بر نقش کاهشی آن‌ها در این پدیده است. به‌طور خاص، مشخص شد که عزت‌نفس و هوش معنوی نه‌تنها به‌طور مستقیم؛ بلکه به‌طور غیرمستقیم ازطریق افزایش سرسختی روان‌شناختی، ترس از ازدواج را کاهش می‌دهند.

سابقه و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر نگرش مذهبی والدين بر سلامت روان دانش‌آموزان دختر مقطع دبيرستان است. پيشينۀ پژوهش نشان می‌دهد كه دانش‌آموزان دختر، نسبت به پسران از ناراحتی روانی بیشتری رنج می‌برند. هرچند هيچ‌يك از پژوهش‌های صورت‌گرفته، جامعيت و مانعيت موضوع تحقيق پيش رو را ندارند. بنابراين با توجه به دين و مذهب رسمی كشور و همچنين وسعت دايرۀ مخاطبان، ضرورت بررسی اين موضوع روشن می‌شود.   

روش کار: جامعۀ مورد تحقیق عبارت است از کلیۀ دانش‌آموزان دختر دبیرستان‌های بخش کهریزک (650 نفر) در پایۀ تحصیلی دهم تا دوازدهم که در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ مشغول‌به‌تحصیل بوده‌اند. حجم نمونۀ آماری در این پژوهش 250 نفر است که با روش نمونه‌گیری سادۀ تصادفی انتخاب شده‌اند. در این پژوهش از پرسش‌نامۀ سنجش نگرش‌های مذهبی و آزمون SCL90 استفاده شده است. آزمون SCL90 در سال 1973 توسط فردی به نام دراگوتیس و همکارانش طراحی شد. برای سنجش پایایی ابعاد 9گانۀ این آزمون از دو روش محاسبۀ پایایی درونی و پایایی به روش آزمون مجدد استفاده شده است. پرسش‌نامۀ سنجش نگرش‌های مذهبی مسلمانان توسط سراج‌زاده براساس مدل گلاک و شارک با اسلام شیعی تطبیق داده شده است. در این پژوهش همۀ موارد اخلاقی رعایت شده و مؤلفان مقاله، تضاد منافعی گزارش نکرده‌اند.

یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که میان نگرش مذهبی والدین، با افسردگی، اضطراب و خصومت دانش‌آموزان رابطۀ معناداری وجود دارد. بنابر تحليل يافته‌ها؛ بین نمرات خصومت و اضطراب فرزندان و نگرش‌های مذهبی والدین، به‌احتمال 92% رابطة معکوس و معنادار وجود دارد. به این معنی که با کاهش نگرش‌های مذهبی والدین، خصومت و اضطراب فرزندان افزایش می‌یابد.

نتیجهگیری: براساس یافته‌های به‌دست‌آمده، هرچه بتوان نگرش‌های مذهبی صحیح و بُعد اعتقادی را در والدین دانش‌آموزان تقویت کرد، سلامت روان دانش‌آموزان نیز به‌شکل معناداری افزایش خواهد یافت.

شناسایی مؤلفه‌‌های سلامت جنسی از منظر قرآن و روایات

عدیل حمیدوند, بهنام بهاری, محمد عظیمی

پژوهش در دین و سلامت , دوره 10 شماره 3 (2024), 28 September 2024, صفحه 94-109
https://doi.org/10.22037/jrrh.v10i3.42140

سابقه و هدف: ازآن‌جایی‌که در آموزه‌‌های اسلامی بر سلامتی و ارتقای آن، بیشتر از منشور سازمان جهانی بهداشت سفارش جدی شده است، هدف این پژوهش شناسایی مؤلفه‌‌های سلامت جنسی از منظر قرآن و روایات است.   

روش کار: این پژوهش، یک مطالعۀ کتابخانه‌ای به روش توصیفی-تحلیلی است که از منظر قرآن و روايات معصومين(ع) به استخراج مؤلفه‌‌های سلامت جنسی و تطبیق هریک از این مؤلفه‌ها با قرآن کریم پرداخته، آیات مرتبط با اهدافِ دستورالعمل‌ها را استخراج، و مبانی قرآنی آن را نشان داده است.

یافتهها: براساس یافته‌های به‌دست‌آمده، 16 شاخص برای مؤلفه‌‌های سلامت جنسی وجود دارد که عبارت‌اند از: زمینه‌سازی و تشریح قوانین ازدواج، عشق و محبت، فرزندآوری (رعایت روابط زناشویی) درچهارچوب شرعی؛ پاک‌دامنی، پاک‌سازی، حفظ عفت و تقوا (رعایت پوشش) برای مقابله با انحرافات جنسی و گناه؛ ممنوعیت رابطۀ جنسی بدون طی فرایند ازدواج؛ ممنوعیت هم‌جنس‌گرایی؛ خودمراقبتی و ممنوعیت ازدواج با زنان شوهردار؛ ممنوعیت زنا و وضع احکام برای زناکار؛ اجتناب از آمیزش با زنان در زمان حیض؛ اختصاص زمان برای ارضای نیاز جنسی؛ حلال بودن تعدد زوجات و اجازۀ متعه (ازدواج موقت)؛ اجازه دادن برای ازدواج مجدد بعد از طلاق؛ مخالفت با مجرد ماندن؛ نهی از رابطۀ دوستانه با جنس مخالف؛ نهی از قول‌وقرار پنهانی و عقد با زنانی که عدۀ وفات آنها تمام نشده؛ حفظ فروج و پوشاندن عورات؛ پرهیز از ازدواج‌‌های حرام؛ و آگاهی دادن به کودکان درخصوص آموزش و بیداری جنسی.

نتیجهگیری: نتایج بررسی مؤلفه‌‌های سلامت جنسی از منظر قرآن نشان داد که مضمون زمینه‌سازی و تشریح قوانین ازدواج، عشق، محبت و فرزندآوری (رعایت روابط زناشویی) درچهارچوب شرعی با فراوانی 28، و پاک‌دامنی، پاک‌سازی و حفظ عفت و تقوا (رعایت پوشش) برای مقابله با انحرافات جنسی و گناه با فراوانی 27 مورد، بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده‌اند. کمترین مقدار مربوط به اجتناب از آمیزش با زنان در زمان حیض، مخالفت با مجرد ماندن و نهی از رابطة دوستانه با جنس مخالف مجموعا با 4 مورد فراوانی‌اند.

مقالۀ مروری


بررسی اهمیت رشد جمعیت جوان از دیدگاه قرآن با تأکید بر عوارض پرتودرمانی برروی باروری

شیوا رهبر یزدی, محمدعلی برومند, محمدحسین زارع

پژوهش در دین و سلامت , دوره 10 شماره 3 (2024), 28 September 2024, صفحه 110-123
https://doi.org/10.22037/jrrh.v10i3.41514

سابقه و هدف: حق تولیدمثل و باروری انسان ازجمله حقوقی است که در قرآن و احادیث مورد توجه قرار گرفته، و برای ایجاد یک جامعه با انسان­‌های درست‌کار و صالح بر آن تأکید شده است. اهميت باروري و تولیدمثل، به‌عنوان مهم‌ترین عامل تغيير در اندازۀ جمعيت است و موجب شده تا جايگاه ويژه­‌ای را در مطالعات جمعيت­‌شناختی به خود اختصاص دهد. به همین دلیل، باید عواملی که منجر به کاهش جمعیت یک جامعه و باروری می­‌شود، مورد بررسی قرار بگیرد. یکی از عواملی که به‌صورت مستقیم و یا غیرمستقیم بر سلامت افراد و قدرت باروری زنان و مردان تأثیر دارد، اشعه­ها و پرتوها هستند. به همین دلیل، پژوهش حاضر به بررسی عوارض پرتو­درمانی بر روی جوانی جمعیت می­‌پردازد.   

روش کار: این تحقیق از نوع مروری و به‌صورت توصیفی-تحلیلی است که به روش کتابخانه­ای و با توجه به مطالعات پیشین انجام شد.

یافتهها: یافته­های پژوهش نشان داد که به‌طورکلی، پرتوها در طبیعت وجود دارد. اما با پیشرفت تکنولوژی و دستگاه­های پزشکی، انسان­ها به میزان بیشتری در معرض اشعه­ها قرار گرفته‌اند. اگر میزان این اشعه­ها از حد مجاز بالاتر برود، بر تمامی ارگان­های بدن ازجمله اندام­های جنسی و اندام­های داخلی تأثیر منفی می­گذارد، باعث بسیاری از سرطان­ها و بیماری­های خونی و نیز منجر به سقط جنین یا تولد بچه­های ناقص می­گردد.

نتیجهگیری: تمام این عوامل منجر به کاهش جمعیت و کاهش زادوولد و قدرت باروری می­شود. تا حد امکان، پزشکان باید از اشعه­ها و پرتوها دوری کنند و آن را برای بیماران، تا جایی که امکان دارد، به کار نگیرند.

گسترۀ حجیّتِ دلیل عقلی در استدلال‌های فقهی پیرامون مسائل سلامت

سعید سلیمانی, مرتضی عبدالجباری, رضا اله‌دادی, نصراله فاطمی امین , مرضیه کرمخانی

پژوهش در دین و سلامت , دوره 10 شماره 3 (2024), 28 September 2024, صفحه 124-138
https://doi.org/10.22037/jrrh.v10i3.42073

سابقه و هدف: در حوزۀ فقهِ پزشکی، مسائل نوپیدایی مطرح می‌شود که جز با رویکرد معتبر بودنِ استنباطِ عقلی قابل پاسخ‌گویی نیست. ازطرفی این نوع استنباط، با چالش‌هایی اساسی مواجه است و معتقدانی از مذاهبِ غیرامامیه دارد که بعضاً با فهمِ ناصحیح از حیطۀ حجیّتِ این نوع استنباط درگیر هستند. این پژوهش درصدد است تا برای یافتنِ مفهوم و جایگاه واقعی دلیل عقل در فقهِ پزشکی، موضوع را بررسی، محدودۀ حجیّتِ این نوع از استنباط را تحلیل کند و جلوی استفادة غیرمنضبط از دلیل عقل را بگیرد.   

روش کار: پژوهشِ حاضر از نوعِ کتابخانه‌ای و با روش توصیفی-تحلیلی سامان یافته است تا با استفاده از قوانینِ اصولِ ‌فقه و آموزه‌های قواعدِ فقهی و بیانِ حیطۀ حجیّتِ منبع استنباط عقلی در کنار نظام‌وار دیدنِ شریعت، دانشِ‌ فقه را پاسخ‌گو به مسائل دنیای معاصرِ علم‌ پزشکی معرفی کند. در این راستا علاوه‌بر استفاده از روشِ کتابخانه‌ای، از نرم‌افزارهای نور استفاده شده است.

یافتهها: عقل در اجتهادِ مسائل نوظهورِ حوزۀ‌ سلامت دو نوع کاربرد دارد:

۱- استقلالی: عقل در قالبِ منبع مستقل کارایی دارد. در این کاربرد، عقل در دو میدانِ مستقلّات عقلی و غیرمستقلّات عقلی به کار می‌آید. در این کاربرد قانونِ «ملازمۀ حکمِ عقل و شرع» از قانون‌های ثابت و مقبولِ فقه است و عقل و نقل بر صحت آن گواهی می‌دهند.

۲- غیراستقلالی: محدودۀ کارکردِ عقل در سه حوزۀ کاربردِ ابزاری و کاربردِ اثباتی در قواعدِ فقهی و ادلۀ فقاهتي یا اصلِ عَمَلي تعریف می‌شود.

نتیجهگیری: حکمِ عقل در مستقلّات عقلی قطعی و یقینی است. ولی در غیرمستقلّات عقلی در هر مورد باید بررسی شود که آیا حکمِ عقل وجود دارد یا نه. کاربردِ ابزاری، اثباتِ حکمِ ظاهری، اثباتِ حکمِ شرعی کلی و قاعده فقهی، سه کارکردِ فقدانِ استقلال عقل در استنباطِ مسائل فقهِ سلامت است.

مروری روایی بر رشد علم پزشکی در دورۀ شکوفایی تمدن اسلامی

علی خالقی, علیرضا بهرامی

پژوهش در دین و سلامت , دوره 10 شماره 3 (2024), 28 September 2024, صفحه 139-149
https://doi.org/10.22037/jrrh.v10i3.42534

سابقه و هدف: یکی از مهم‌ترین عوامل ساخت تمدن‌ها، توجه به «علم» بوده است. ازجمله علومی که از ابتدا مورد توجه مسلمانان قرار گرفت، به اوج رشد و شکوفایی رسید و نقش بسزایی را در پیشرفت تمدن اسلامی ایفا کرد، شاخه‌های گوناگون پزشکی می‌باشد.   

روش کار: نوشتۀ حاضر پژوهشی کتابخانه‌ای و اسنادی است که به روش توصیفی-تحلیلی سامان یافته و کلیدواژه‌های تمدن اسلامی، پیشرفت‌های علمی و دستاوردهای مسلمانان در علم طب را از منابع تاریخی استخراج و بررسی کرده است.

یافتهها: بررسی منابع تاریخی نشانگر شکوفایی علوم پزشکی در حوزۀ تمدن اسلامی بوده است. موردهایی را می‌توان دال بر این مدعا شمرد. مثل ظهور پزشکان صاحب‌نظر و صاحب‌اثر مانند علی بن ربن طبری مؤلف فردوس الحکمة، رازی (الحاوی و طب المنصوری)، ابن‌سینا (القانون فی الطب)، على بن عباس اهوازى (كامل الصناعة الطبیة) و ابوالقاسم زهراوى (التصريف لمن عجز عن التأليف)؛ ابتکارات و دستاوردهای ارزشمند در زمینه‌های مختلف از‌جمله تشخیص بیماری‌ها و درمان آنها مانند شناسایی و درمان آبله و سرخک توسط رازی و تشریح جزئیات اندام‌های مختلف بدن از‌جمله قلب ازسوی ابوعلی سینا؛ تدوین جامع‌ترین کتاب داروشناسی و معرفی و شرح حدود 1400 قلم دارو توسط ابن‌بیطار؛ ایجاد بیمارستان‌های مجهز و تهیة لوازم آن و....

نتیجهگیری: مسلمانان در عصر شکوفایی تمدن اسلامی، در علوم پزشکی به دستاوردهای شگرفی دست یافتند و به اعتراف دانشمندان غربی به مرجع دانش پزشکی در اروپا و دنیا تبدیل شدند. امروز بر فرزندان تمدن اسلامی است که با تکیه بر این گذشتۀ پرافتخار و تلاش و خودباوری به قله‌های پیشرفت در علم و فناوری، ازجمله مرجعیت علمی در پزشکی دست یابند.