نامه به سردبیر


چالش‌های اخلاقی در تحقیقات سلول‌های بنیادی

سارا رحمتی رودسری, علیرضا زالی, سمیه نیک نظر

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 18 شماره - (1403), 29 July 2024, صفحه 1-4

سردبیر محترم

تحقیقات سلول‌های بنیادی برای درک مکانیسم‌های اساسی رشد و تمایز و همچنین امید به درمان‌های جدید برای بیماری‌هایی مانند دیابت، آسیب نخاعی، بیماری پارکینسون و انفارکتوس میوکارد، بسیار نویدبخش است و محققان بر این باورند که در آینده، سلول درمانی جایگزین مناسبی برای دارو درمانی خواهد شد (1). پیشرفت سریع در زمینه بیوتکنولوژی مجموعه‌ای از مسائل اخلاقی را در رابطه با تحقیقات سلول‌های بنیادی مطرح کرده است. مهم‌ترین مسائل اخلاقی مطرح در تحقیقات و درمان سلول‌های بنیادی، مشابه مواردی هستند که در سایر بیوتکنولوژی‌های جدید بروز می‌کنند. از آنجایی که تحقیقات سلول‌های بنیادی هم از نظر علمی امیدوارکننده و هم از نظر اخلاقی چالش‌برانگیز است، در نظرگرفتن دقیق پیامدهای اخلاقی با پیشرفت این حوزه گسترده و متنوع، ضروری به نظر می‌رسد. در این مطالعه، مهم‌ترین مسائلی که جامعه تحقیقاتی سلول‌های بنیادی باید با آن‌ها آشنا باشد، ارائه می‌شود.

ملاحظات اخلاق زیستی مرتبط با تحقیقات سلول‌های بنیادی به بسیاری از موارد مشترک در بیوتکنولوژی‌های جدید مانند کاهش آسیب، حفاظت از اطلاعات بیماران، کسب رضایت آگاهانه، مدیریت انتظارات درمانی غیر واقع‌بینانه و مواجهه با فشار از سوی بخش‌های پزشکی و تجاری به منظور انتقال سریع سلول درمانی از مرحله آزمایشگاهی به مرحله بالینی می‌پردازد (2، 3).

انواع مختلفی از سلول‌های بنیادی، از جمله سلول‌های بنیادی جنینی، سلول‌های بنیادی پرتوان القایی و سلول‌های بنیادی چندتوان در تحقیقات سلول درمانی استفاده می‌شود که هر یک از آن‌ها با چالش‌های اخلاقی خاصی رو به رو هستند (2). زمانی که به استفاده از سلول‌های بنیادی جنینی اشاره می‌شود، مسائل اخلاقی مرتبط با تخریب جنین پس از لانه‌گزینی، باروری برای سقط عمدی جنین، صرفاً برای تولید جنین انسانی، سوءاستفاده از زنان فقیر به وسیله روش‌های هورمونی برای تحریک تخمک‌‌گذاری وجود دارد (4، 5). تبدیل سلول‌های سوماتیک به سلول‌های بنیادی پرتوان القایی از معضلات اخلاقی مرتبط با تحقیقات سلول‌های بنیادی جنینی جلوگیری می‌کند. سلول‌های بنیادی پرتوان القایی از خود فرد گرفته می‌شوند و پتانسیل درمانی بسیار خوبی دارند، اما برای اطمینان از ایمنی آن‌ها در آزمایشات بالینی، توجه ویژه لازم است، مثلاً از آنجایی که برای تزریق دوباره از ناقل ویروسی استفاده می‌‌شود که برای بدن مضر است، استفاده از آن با مشکل اخلاقی مواجه است (6).

یک نوع دیگر از سلول‌های بنیادی استفاده‌شده در تحقیقات سلول درمانی، سلول‌های بنیادی چند توان است که شامل سلول‌های بنیادی مزانشیمی/ استرومایی و سلول‌های بنیادی مشتق از مایع آمنیوتیک، خون بند ناف و بافت چربی می‌شوند. این نوع از سلول‌های بنیادی، فرصتی برای بانکداری زیستی گسترده و دسترسی بهتر بدون نگرانی‌های اخلاقی فراهم می‌کنند، اما استفاده از آن‌ها در افراد دیگر نیاز به ملاحظات اخلاقی برای نگهداری صحیح و اطمینان از سلامت سلولی و جلوگیری از آلودگی ویروسی و باکتریایی دارد. افزایش این فرصت‌ها باعث بروز نگرانی‌های مربوط به رضایت، کنترل و مدیریت هزینه‌ها می‌شود.

علاوه بر این، برخی از سلول‌های بنیادی دارای خصوصیت تومورزایی هستند. افزودن عوامل رشد و مواد به سلول‌ها نیز می‌تواند عواقب نامطلوبی برای انسان داشته باشد. تنوع ژنتیکی بین اهداکننده (جنین) و گیرنده سلول بنیادی باعث نگرانی در مورد رد پیوند می‌شود، در حالی که شبیه‌سازی درمانی می‌تواند رد پیوند را برطرف کند، اما با مسائل و معضلات اخلاقی متعددی نیز همراه است (7). نگرانی‌های اخلاقی در تمام انواع تحقیقات سلول‌های بنیادی انسانی، از جمله نیاز به رضایت برای اهدای سلول، انجام آزمایش‌های بالینی اولیه بر روی افراد، نظارت دقیق بر تحقیقات و ارائه پیگیری طولانی‌مدت درمان پس از سلول درمانی مطرح می‌باشد (8).

پژوهش با استفاده از سلول‌های بنیادی، امیدهای زیادی برای درمان بیماری‌ها به وجود آورده است، اما همچنین دارای توجه و نگرش اخلاقی منحصر به فرد خود است. بدون شک، استفاده صحیح و پایدار از مزایا و فواید این نوع تحقیقات بستگی به رعایت الزامات و ملاحظات اخلاقی دارد.

مقاله پژوهشی/ اصیل


فاصله گذاری اجتماعی: تحلیل مفهوم

طاهره گیلوری, فرحناز محمدی شاهبلاغی, حمیدرضا خانکه; کیان نوروزی تبریزی

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 18 شماره - (1403), 29 July 2024, صفحه 1-20

زمینه و هدف: مفهوم فاصله‌گذاری اجتماعی، با شروع همه‌گیری جهانی ناشی از ویروس کووید-19 مورد توجه زیادی واقع شد و در بسیاری از اطلاعیه‌های سلامت عمومی مورد استفاده قرار گرفت، اما این مفهوم مبهم و نارسا است و در ادبیات علمی اتفاق نظری درباره آنچه فاصله‌گذاری اجتماعی نامیده می‌شود، وجود ندارد. با توجه به دیدگاه چندبعدی و ابهام در ابعاد مختلف این مفهوم، نیاز به توسعه بیشتر و تلاش برای دستیابی به درک عمیقی از آن احساس می‌شود، لذا این پژوهش با هدف تحلیل مفهوم فاصله‌گذاری اجتماعی و تعیین ابعاد و ویژگی‌های آن انجام شد.

روش: آنالیز مفهوم فاصله‌گذاری اجتماعی، بر اساس رویکرد Walker & Avant، در هشت گام: انتخاب مفهوم، اهداف تحلیل، شناسایی کاربردهای مفهوم، پیشایندها، ویژگی‌ها و پیامدهای مفهوم، معرفی موارد مدل، مخالف و مرزی و در نهایت ارجاعات تجربی مفهوم انجام شد. جستجوی مقالات در پایگاه‌های اطلاعاتی PubMed، ProQuest، CINAHL، Irandoc، SID و موتور جستجوگر Google Scholer با واژگان کلیدی فاصله‌گذاری اجتماعی، فاصله اجتماعی و Social Distancing & Social Distance در محدوده زمانی 2019 تا سال 2022 صورت گرفت.

ملاحظات اخلاقی: در پژوهش حاضر جنبه‌های اخلاقی مطالعات مروری مانند اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.

یافته‌ها: نتیجه جستجو 480 مقاله بود كه با توجه به معیارهای پژوهش مورد غربالگری قرار گرفتند و در نهایت 23 مقاله که به طور مکرر برای تعریف یا توصیف پیشایندها، ویژگی‌ها و پیامدهای مفهوم مورد نظر استفاده شده بود، تحلیل شدند. بعد از تجزیه و تحلیل مطالعات، ویژگی‌های ممانعت از انتقال بیماری مسری، توصیه به در خانه‌ماندن و قرنطینه‌شدن، فرهنگ‌مداری و گذشت زمان برای مفهوم فاصله‌گذاری اجتماعی به دست آمد.

نتیجه‌گیری: در این مطالعه، تعریفی از فاصله‌گذاری اجتماعی که توسط متون نیز حمایت شده است، به دست آمد. فاصله‌گذاری اجتماعی: یک اقدام محافظتی بهداشتی و پیشگیرانه است که در زمان شیوع بیماری‌های واگیردار با توصیه به رعایت‌کردن فاصله فیزیکی از دیگران، در خانه‌ماندن و قرنطینه‌شدن، باعث ممانعت یا کاهش انتقال بیماری‌های مسری می‌شود. مطالعات آتی می‌توانند از این تعریف، در طراحی مداخلات پیشگیرانه در ارتباط با پیامدهای نامطلوب این مفهوم استفاده نمایند. همچنین این تعریف می‌تواند مبنای آموزش بهتر این پدیده به دانشجویان باشد. از آنجایی که مفاهیمی مانند فاصله‌گذاری اجتماعی همواره با مسائلی نظیر تغییر مناسبات اجتماعی و چالش‌های اخلاقی همراه است، نیاز به تأمل بیشتری در کاربرد این مفهوم با توجه به عدم احترام به استقلال افراد احساس می‌شود.

دیدگاه دانشجویان و اعضای هیأت‌علمی دانشگاه علوم پزشکی گناباد در زمینه موانع و تسهیل‌کننده‌های رعایت اخلاق در پژوهش

علی محمدپور, سارا کاظمی, فاطمه صفری, علیرضا محمدزاده, سمانه نجفی

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 18 شماره - (1403), 29 July 2024,

زمینه و هدف: مدرسین دانشگاهی یکی از گروه‌های اصلی پژوهشگران هستند و دانشجویان نیز در این راه نوپا محسوب می‌شوند. بنابراین بررسی دیدگاه و رعایت اخلاق در پژوهش ‌توسط آن‌ها از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، بدین‌ترتیب این مطالعه با هدف بررسی دیدگاه دانشجویان و اعضای هیأت‌علمی دانشگاه علوم پزشکی گناباد در ارتباط با موانع و تسهیل‌کننده‌های رعایت اخلاق در پژوهش در سال 1399 انجام شد.

روش: در این مطالعه توصیفی مقطعی، 66 عضو هیأت‌علمی با روش سرشماری و 144 دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی گناباد به روش تصادفی طبقه‌ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل فرم اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه کدهای اخلاقی و موانع و تسهیل‌کننده‌های اخلاق در پژوهش ساخته شده توسط خسروان و همکاران بود. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS 18 و به کمك آمار توصیفی و تحلیلی تحلیل شد. برای بررسی تبعیت داده‌ها از توزیع نرمال از آزمون کولموگروف ـ اسمیرنوف استفاده شد. در تحلیل داده‌ها از آزمون‌ کای اسکوئر استفاده شد. سطح معنی‌داری کمتر از 05/0 لحاظ شد.

ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده ‌است.

یافته‌ها: 66 نفر (5/31 درصد) شرکت‌کنندگان عضو هیأت‌علمی و 144 نفر (5/68 درصد) دانشجو بودند. مهم‌ترین موانع رعایت اخلاق در تحقیق از دیدگاه دانشجویان (84 درصد)، در مرحله انتخاب موضوع مربوط به «آگاهی ناکافی پژوهشگر در مورد اخلاق در پژوهش» و از دیدگاه اعضای هیأت‌علمی (50 درصد)، در مرحله بازنگری مدارک موجود مربوط به «نداشتن مهارت در بازنگری مدارک موجود اعم از مهارت جستجو» بود. مهم‌ترین تسهیل‌کننده‌ رعایت اخلاق در پژوهش از دیدگاه اعضای هیأت‌علمی (2/68 درصد)، «تأکید بیشتر به موضوع اخلاق در پژوهش در زمان ارائه درس روش تحقیق» و از دیدگاه دانشجویان (5/37 درصد)، «برگزاری کارگاه‌های آموزشی اخلاق حرفه‌ای و پژوهشی» بود. نتایج در مورد موافق‌بودن با رعایت کدهای اخلاق در پژوهش از دیدگاه‌ دانشجویان و مدرسین در سه مرحله انتخاب موضوع تحقیق و بیان مسأله، بازنگری مدارک موجود و تجزیه و تحلیل، گزارش و انتشار نتایج اختلاف آماری معنی‌داری (به ترتیب 001/0>P، 007/0=‌P و 01/0=P) را نشان داد.

نتیجه‌گیری: علیرغم وضعیت خوب رعایت اصول اخلاقی و عملکرد مناسب کمیته اخلاق در پژوهش، هنوز هم موانعی بر سر راه رعایت بهتر موازین اخلاقی در پژوهش وجود دارد. برگزاری کارگاه‌های آموزشی ادواری، پایش دقیق طرح‌های پژوهشی و فراهم‌کردن زیرساخت‌های لازم، ضروری به نظر می‌رسد.

بررسی مقایسه‌ای رعایت اخلاق پژوهش توسط اساتید و دانشجویان پزشکی

ارغوان افرا, مسعود فروتن, محمد نجفی; ناصر کامیاری

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 18 شماره - (1403), 29 July 2024, صفحه 1-12

زمینه و هدف: اخلاق پژوهش بر کیفیت تحقیقات تأثیرگذاراست. از آنجا که بخش زیادی از تحقیقات توسط اساتید و دانشجویان انجام می‌شود، رعایت اصول علمی و اخلاقی پژوهش در دانشگاه ضرورت می‌یابد. هدف از مطالعه حاضر تعیین میزان رعایت اخلاق پژوهش توسط اساتید و دانشجویان پزشکی می‌باشد.

روش: این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی در سال تحصیلی 02-1401 بر روی 130 دانشجوی پزشکی و 98 استاد در دانشگاه علوم پزشکی آبادان انجام شد. نمونه‌گیری از دانشجویان به روش تصادفی ساده و از اساتید به شیوه سرشماری صورت گرفت. جهت جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه‌های دموگرافیک و اخلاق پژوهش استفاده شد، سپس آنالیز داده‌ها با کمک نرم‌افزار SPSS 18 و آزمون مستقل، آنالیز واریانس یک‌‌طرفه و همبستگی پیرسون در سطح معنی‌داری کمتر از P<0/05 انجام شد.

ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با در نظرگرفتن اصول اخلاق در انجام و انتشار انجام گردید.

یافته‌ها: نمره کل اخلاق پژوهش و تمامی ابعاد آن به جز بعد عدالت در اساتید (148) بالاتر از دانشجویان (101) بود. نمره اخلاق پژوهش در اساتید ارتباط مستقیم و معناداری با نمره اخلاق پژوهش در دانشجویان داشت و این ارتباط در تمامی ابعاد مورد بررسی نیز مشاهده شد (001/0‌P<). همچنین در اساتید و دانشجویان بین ابعاد صلاحیت تخصصی (762/0‌r= و 001/0 P<)، پایبندی به جستجوی حقیقت (767/0‌r= و 001/0‌P<)، منفعت (786/0‌r= و 001/0‌P<)، احترام به پاسخگویان (769/0r= و 004/0P<)، فعالیت‌های پژوهشی (803/0‌r= و 001/0‌P<)، عدالت (730/0‌r= و 001/0‌P<) و نمره کل اخلاق پژوهش (804/0r= و 001/0P<) همبستگی معنی‌دار آماری مشاهده شد.

نتیجه‌گیری: میزان رعایت اخلاق پژوهش در اساتید بالاتر از دانشجویان بود، اما این نمره در اساتید نیز در حد متوسط به دست آمد، لذا پیشنهاد می‌گردد رعایت اصول اخلاق پژوهش به عنوان یکی از ارکان مهم و ضروری تحقیقات و در راستای ارتقای کیفیت تولید و انتشار دانش مورد تأکید بیشتر قرار گیرد.

بررسی تأثیر آموزش مجازی اصول اخلاق حرفه‌ای بر کنترل خشم در پرستاران اتاق عمل

سمانه دهقان ابنوی, افشین کرمی, مصطفی روشن زاده, مسعود لطفی زاده, فاطمه کاظمی نجف آبادی

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 18 شماره - (1403), 29 July 2024, صفحه 1-11

زمینه و هدف: آموزش اصول اخلاقی می‌تواند باعث تغییر الگوهای رفتاری پرستاران، از جمله کنترل خشم شود. با توجه به مشغله کاری پرستاران بایستی به رویکردهای غیر حضوری و مجازی در آموزش اخلاق توجه شود، لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش مجازی اخلاق حرفه‌ای بر کنترل خشم پرستاران اتاق عمل بیمارستان‌های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد انجام شد.

روش: مطالعه حاضر یک مطالعه نیمه‌تجربی با طرح تک‌گروهی قبل و بعد است که در سال 1399 بر روی 35 نفر از کارکنان اتاق عمل كه به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شده بودند، انجام شد. جهت جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه کنترل خشم استفاده شد. تحلیل داده‌ها با نرم‌افزار SPSS 16 و با استفاده از آزمون‌های آمارهای توصیفی (درصد و میانگین و فراوانی) و استنباطی (تی تست، آنالیز واریانس یک طرفه و ضریب همبستگی پیرسون) در سطح معنی‌داری کمتر از ۰۵/۰ در نظر گرفته شد.

ملاحظات اخلاقی: جهت شرکت در مطالعه از مشارکت‌کنندگان رضایت آگاهانه کتبی اخذ شد. در زمینه محرمانه‌بودن اطلاعات و امکان ترک آزادانه مطالعه در روند اجرای مطالعه به آن‌ها اطلاع‌رسانی شد.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که میانگین سنی مشارکت کنندگان 17/8‌±‌۷۷/30 بود. بر اساس نتایج، میانگین کنترل خشم بعد از مداخله (97/7±54/49) نسبت به قبل از مداخله (37/21±43/104) تفاوت معنی‌داری داشته است (001/0P<). بین کنترل خشم با متغیرهای سن (62/0P=)، سابقه خدمت (92/0P=) و تعداد ساعات‌کاری (74/0P=) ارتباط معنی‌داری گزارش نشد. همچنین میانگین کنترل خشم بر حسب جنس (12/0P=) تفاوت معنی‌داری وجود نداشت.

نتیجه‌گیری: یافته‌های پژوهش نشان داد که آموزش مجازی اخلاق حرفه‌ای می‌تواند باعث بهبود کنترل خشم شود. به مدیران و مسئولان توصیه می‌شود آموزش‌های دوره‌ای اصول اخلاق حرفه‌ای به روش مجازی را در دستور کار قرار داده تا با افزایش آگاهی نسبت به اصول اخلاق حرفه‌ای در کارکنان اتاق عمل بتوانند سبب ارتقای روابط بین فردی و کنترل خشم در آن‌ها شوند.

ارتباط آگاهی پرستاران از منشور حقوق بیمار با میزان رعایت آن از دیدگاه بیماران بستری در بیمارستان: یک مطالعه مقطعی

محمدرضا موسوی, سروه حبیبی فر, عاطفه زاهدی, زهرا مالمیر, الهه عزتی, معصومه رستمی

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 18 شماره - (1403), 29 July 2024, صفحه 1-14

زمینه و هدف: آگاهی از حقوق بیماران و رعایت آن یک وظیفه مهم و اساسی جهت کادر درمان به ویژه پرستاران می‌باشد. این مطالعه با هدف بررسی میزان آگاهی پرستاران از منشور حقوق بیمار و ارتباط آن با میزان رعایت آن از دیدگاه بیماران بستری در بیمارستان انجام شد.

روش: این مطالعه توصیفی ـ مقطعی در سال 1401 بر روی 168 پرستار و 383 بیمار بستری در بیمارستان قائم شهر اسدآباد همدان انجام شد. شرکت‌کنندگان در مطالعه به روش نمونه‌گیری در دسترس وارد مطالعه شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه «آگاهی از منشور حقوق بیمار» روئین‌تن و همکاران و پرسشنامه «میزان رعایت منشور حقوق بیماران» بصیری مقدم و همکاران بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم‌افزار SPSS 18 و با سطح معنی‌داری کمتر از 05/0 انجام شد.

ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل انجام این پژوهش اصول اخلاقی و اصل محرمانگی رعایت شده و پرسشنامه‌ها با کسب رضایت‌نامه آگاهانه و توضیح اهداف پژوهش به شرکت‌کنندگان تکمیل شده است.

یافته‌ها: بین میزان آگاهی پرستاران از منشور حقوق بیمار با میزان رعایت آن از دیدگاه بیماران، همبستگی مثبت و غیر معنی‌داری مشاهده شد (61/0=‌p، 04/0= r). میانگین و انحراف معیار آگاهی پرستاران از منشور حقوق بیماران 34/4±44/9 بود که در سطح متوسطی قرار داشت. میانگین و انحراف معیار میزان رعایت منشور حقوق بیمار در بیمارستان از دیدگاه بیماران 73/7±90/32 بود که در حد مطلوب بود. میانگین نمره آگاهی پرستاران از منشور حقوق بیمار در پرستاران سنین 40-31 سال بیشتر بود و این اختلاف از نظر آماری معنی‌دار بود (01/0=‌p). میانگین نمره میزان رعایت منشور حقوق بیمار در بیمارستان از دیدگاه بیماران بر اساس گروه‌های سنی تفاوت معنی‌داری داشت، به این صورت که بیشترین نمره میانگین، توسط بیماران بالای 40 سال و کمترین نمره میانگین توسط بیماران 30-20 سال داده شده بود (005/0=p).

نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه نشان داد که بین آگاهی پرستاران از منشور حقوق بیمار با میزان رعایت آن از دیدگاه بیماران همبستگی وجود دارد. ضروری است برنامه‌ریزان و سیاستگذاران نظام سلامت مداخلاتی در زمینه طراحی و اجرای برنامه‌های آموزشی ضمن خدمت مستمر، اجرای برنامه‌های انگیزشی جهت بالابردن انگیزه کارکنان و وضع قوانین سخت‌گیرانه جهت رعایت هرچه بهتر منشور حقوق بیمار در بیمارستان‌ها در نظر بگیرند. جهت بررسی نقش عواملی به غیر از آگاهی، در میزان رعایت منشور حقوق بیمار در بیمارستان‌ها، انجام مطالعات مداخله‌ای و کیفی در آینده توصیه می‌گردد.

مقاله مروری


نابسامانی قانونیِ رضایت و برائت پزشکی و سوءتأثیر آن بر نقض حقوق مبتلایان به اختلالات روان‌شناختی

مهدی خاقانی اصفهانی

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 18 شماره - (1403), 29 July 2024, صفحه 1-15

زمینه و هدف: آگاهی از مداخلات درمانگر، شامل اطلاع بیمار از ماهیت تصمیم پزشکی، روش‌های درمانی، خطرات و مزایای درمان پیشنهادی و عوارض احتمالی هر روش درمانی است. نقص درک هر یک از عناصرِ ضایت و برائتِ کسب‌شده از بیمار را مخدوش می‌کند، نقض اخلاق پزشکی است و موجب مسئولیت مدنی و کیفری برای درمانگر نیز می‌گردد. در فوریت‌های پزشکی، آگاه‌سازی بیمار یا نماینده قانونی وی از از پیچیدگی‌ها و خطرات درمان، ناممکن یا دشوار و وقت‌گیر است و اصلاح استانداردهای قانونیِ مداخلات پزشکیِ اورژانسی در حقوق سلامت ایران به ویژه در مورد بیماران مبتلا به اختلالات روان‌شناختی را می‌طلبد.

روش: پژوهش حاضر، از نوع مروری و با رویکرد «مطالعات انتقادی حقوق» است، بدین‌جهت کتب و مقالات مرتبط از پایگاه‌های اطلاعاتی با زبان فارسی شامل SID و Magiran و پایگاه‌ داده‌های Science Direct، PubMed و موتور جستجوی Google Scholar استخراج شد. جستجو بدون محدودیت زمانی تا ژوئن 2024 و با استفاده از واژگان کلیدی Criminal Law, EMS, Mental Disorders, Patient Rights, Victimization انجام شد. پس از مطالعه و انتخاب 25 منبع از میان 61 کتاب و مقاله (فارسی و انگلیسی)، مقاله با تمرکز بر ارائه تحلیل حقوقی انتقادی و عدم اکتفا به مرور پژوهش‌های مذکور تألیف یافت.

ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.

یافته‌ها: «آیین‌نامه اجرایی نحوه نگهداری و درمان مجانین» (مصوب 1398 ش.) و «لایحه حمایت از حقوق افراد مبتلا به اختلالات روانی» (تدوین‌شده، 1399 ش.) ایرادهای قانون مجازات اسلامی و قانون آیین دادرسی کیفری در مورد رضایت و برائت کادر درمان از بیمار را رفع نکرده و چالش بزهکاری/ بزه‌دیدگی بیماران روانی دارای اختلالات روان‌شناختی در فرایند انتقال به اورژانس همچنان فاقد مقررات شایسته است.

نتیجه‌گیری: مقررات تصدی حرفه‌های پزشکی و مشاغل مرتبط از یک سیاست کیفری هماهنگ و منسجم به ویژه در مورد شرایط، قلمرو و ضمانت اجراهای حقوقی رضایت و برائتِ درمانی پیروی نمی‌کند. میان ماده 492 قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392 ش.) و تبصره 1 ماده 496 این قانون در مورد ماهیت رضایت و برائت پزشکی و بار اثبات حقوقی آن و اجتماع سبب و مباشر قصور پزشکی (پزشک و دیگر عضو کادر درمان) تعارض وجود دارد. همچنین اصلاح لایحه حقوق افراد مبتلا به اختلالات روانی، قبل از تصویب در مجلس شورای اسلامی، به ویژه از حیث ضرورت شفاف‌سازی مواد این لایحه در مقوله دستور بستری بیماران مبتلا به اختلالات روان‌شناختی، ضروری و تعیین مدت و نحوه اجرای آن نیز لازم است، زیرا تاکنون مغفولِ قانونگذار بوده است.