اخلاق زیستی؛ اخلاق حرفه ای؛ اخلاق زیست‌محیطی؛ اخلاق در فناوری های زیستی

دوره 14 (1403)

مجله اخلاق زیستی. دوره چهاردهم، 1403

مقاله پژوهشی


بررسی تأثیر تاب‌آوری و احساس پیوستگی روانی در پیش‌بینی کیفیت زندگی زنان سالمند

مریم صف‌آرا, آسیه رضایی‌نسب, علی طیرانی راد, مجتبی سلم‌آبادی

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 14 (1403), 28 June 2024, صفحه 1-11
https://doi.org/10.22037/bioeth.v14i39.44385

زمینه و هدف: امروزه در کنار افزایش طول عمر و امید به زندگی در جوامع، کیفیت زندگی سالمندان به مثابه سازه‌ای چندوجهی مورد توجه محققان و پژوهشگران است. بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش تاب‌آوری و احساس پیوستگی روانی در پیش‌بینی کیفیت زندگی زنان سالمند انجام شد.

روش: روش پژوهش، توصیفی ـ همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل تمامی زنان سالمند تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) استان خراسان جنوبی در پاییز سال 1402 بودند که بر اساس فرمول تاباچینگ و فیدل (Tabachnick & Fidell) (2013 م.) 120 نفر به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه‌های تاب‌آوری کونور و دیویدسون (Connor & Davidson) (2003 م.)، احساس پیوستگی روانی آنتونووسکی (Antonovsky) (1987 م.) و کیفیت زندگی WHO (2000 م.) بودند. تحلیل داده‌ها با آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه، با کمک نرم‌افزار SPSS 24 انجام شد.

ملاحظات اخلاقی: در این پژوهش حفظ اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است و مشارکت‌کنندگان با آگاهی از اهداف پژوهش به پرسشنامه‌ها پاسخ دادند.

یافته‌ها: نتایج نشان داد بین تاب‌آوری (663/0=‌r) و احساس پیوستگی روانی (580/0=‌r) با کیفیت زندگی زنان سالمند ارتباط مثبت و معنی‌داری وجود داشت. همچنین تاب‌آوری به میزان ۵/۴۳ درصد و مؤلفه‌های احساس پیوستگی روانی به میزان ۱/۳۲ درصد بر کیفیت زندگی زنان سالمند تأثیر دارند (۰۱/0>p).

نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج می‌توان گفت با ارتقای سطح تاب‌آوری و احساس پیوستگی روانی در زنان سالمند می‌توان کیفیت زندگی آنان را بهبود بخشید.

شناسایی عوامل مؤثر بر سواد اخلاقی معلمان ابتدایی از دیدگاه معلمان نمونه شهر اردبیل

قاسم رحیمی اول, علی خالق‌خواه, حسین تقوی, تقی اکبری

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 14 (1403), 28 June 2024, صفحه 1-13
https://doi.org/10.22037/bioeth.v14i39.42515

زمینه و هدف: سواد اخلاقی معلمان از اهمیت ویژه‌ای در تربیت دانش‌آموزان برخوردار است، چرا که آنان را در فهم و به‌کارگیری ارزش‌ها و اصول اخلاقی یاری می‌دهد و زمینه‌ساز پرورش نسلی مسئولیت‌پذیر و اخلاق‌مدار می‌گردد. هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر سواد اخلاقی معلمان ابتدایی از دیدگاه معلمان نمونه شهر اردبیل بود.

روش: روش این پژوهش از نوع کیفی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان نمونه شهر اردبیل طی سه سال (از سال 1398 تا 1400 ش.) بودند. تعداد کل این معلمان 85 نفر بود. برای نمونه‌گیری از روش هدفمند استفاده شد. تعداد نمونه شامل 27 نفر از جامعه آماری مذکور بود که به شیوه تدریجی تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. گردآوری داده‌ها از طریق مصاحبه نیمه‌ساختاریافته صورت گرفت. برای تجزیه ‌و تحلیل متن مصاحبه‌ها از روش تجزیه ‌و تحلیل تم استفاده شد.

ملاحظات اخلاقی: در تدوین این مقاله جنبه‌های اخلاقی شامل حفظ اصالت متون، صداقت، امانتداری، رضایت و اطلاع‌رسانی رعایت شده است.

یافته‌ها: بر اساس یافته‌ها مقوله‌های اساسی مبین سواد اخلاقی مشتمل بر 16 مقوله بود که بیانگر سه دسته عوامل علّی (مانند امور اداری، وضعیت مدرسه، چشم‌انداز آتی، ارتباطات، کسب دانش، هنجارهای موجود و بینش اخلاقی)، عوامل مداخله‌ای (وضعیت شغلی، ساختار سازمانی، مدیریتی و قراردادهای روان‌شناختی) و عوامل زمینه‎ای (سن، جنسیت، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات، مذهب، تعداد فرزندان، تحصیلات والدین، تحصیلات همسر، سابقه خدمت، رشته تحصیلی، شغل، شرکت در گردهمایی‌هایی اجتماعی، نمایشگاه‌ها و کلاس‌های آموزشی و محل خدمت شهری و روستایی) بود.

نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش بر اهمیت توجه به مقوله‌های شناسایی‌شده به عنوان عوامل مؤثر بر سواد اخلاقی معلمان ابتدایی تأکید دارد و نشان می‌دهد که درک و به‌کارگیری این عوامل می‌تواند به بهبود کیفیت آموزشی و تربیتی در مدارس ابتدایی و مآلاً بازتاب آن در آتیه جامعه منجر شود.

شاخص‌ها و معیارهای اخلاقی مدیریت در مدارس چندفرهنگی: فراترکیب بر اساس مدل اروین

ابوالفضل جلایری لائین, مسلم چرابین, محمد کریمی, علی معقول

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 14 (1403), 28 June 2024, صفحه 1-17
https://doi.org/10.22037/bioeth.v14i39.43835

زمینه و هدف: توجه به فرهنگ‌های محیطی و عمل بر مبنای آن یکی از شاخص‌های اصلی موفقیت مدیریت منابع انسانی است. این مهم برای آموزش و پرورش با توجه به دامنه گسترده و اهداف آن یکی از الزامات اصلی جهت ایجاد وحدت ملی است، لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی و بررسی ابعاد و مؤلفه‌های اخلاقی مدیریت در مدارس چندفرهنگی انجام گرفته است.

روش: رویکرد پژوهش حاضر، کیفی و روش آن فراترکیب بود. جامعه پژوهش شامل کلیه مقالات منتشرشده در دهه اخیر (1402-1392 ش.) در زمینه شاخص‌های اخلاقی در مدیریت مدارس مناطق دارای خرده‌فرهنگ بود که از این میان تعداد 25 عنوان بر اساس پایش موضوعی محتوایی به  عنوان نمونه انتخاب شدند. داده‌های پژوهش با تحلیل کیفی اسناد مورد مطالعه گردآوری شدند.

ملاحظات اخلاقی: در نگارش مقاله جنبه‌های اخلاقی شامل حفظ اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.

یافته‌ها: با تجزیه ‌و تحلیل داده‌ها، شاخص‌های اخلاقی مدیریت در مدارس مناطق دارای خرده‌فرهنگ در 4 بُعد، 13 عامل و 67 مقوله شامل بُعد مؤلفه‌های فردی ـ شخصیتی (مشتمل بر نگرش اخلاق فرهنگی، دانش اخلاق فرهنگی)، مؤلفه‌های اجتماعی (مهارت‌های ارتباطی، سازنده‌گرایی فرهنگی، اخلاق‌مداری بین فرهنگی)، مؤلفه‌های حرفه‌ای ـ تخصصی (مدیریت تنوع در منابع انسانی، توسعه حرفه‌ای تخصصی، تعهد حرفه‌ای و مسئولیت‌پذیری)، مؤلفه‌های رهبری ـ مدیریتی (توجه به یادگیری چندفرهنگی، مدیریت تعارضات بین فرهنگی، تحول در راستای تکثرگرایی) طبقه‌بندی شدند.

نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌ها می‌توان نتیجه گرفت که توجه به ویژگی‌های شخصیتی و توانمندساز در راستای مدیریت اخلاقی منابع انسانی و درک تنوع فرهنگی و توانایی مشارکتی‌سازی فضای مدرسه بر ایجاد یک محیط اخلاقی در مدارس چندفرهنگی کمک می‌کند.

خوانشی تحلیلی بر تعریف پدیدارشناسانه شجاعت با نگاهی به رفتارهای معمول زندگی

مهرداد امیری, شهرام رهنما

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 14 (1403), 28 June 2024, صفحه 1-9
https://doi.org/10.22037/bioeth.v14i39.42947

زمینه و هدف: یکی از اساسی‌ترین چالش‌ها در بسیاری از حوزه‌های علم اخلاق ارائه تعریف از مفاهیم اخلاقی است. از جمله این مفاهیم که از دیرباز تاکنون در عین اینکه همواره به عنوان فضیلت اخلاقی از آن نام برده شده، مفهوم شجاعت است. شجاعت به عنوان مفهومی تربیتی و اخلاقی در تعریف دچار ابهام و پیچیدگی است. هدف این مقاله، تبیین تعریف شجاعت با رویکرد پدیدارشناسی و نگاهی به رفتارهای معمول زندگی است.

روش: پژوهش به روش تحلیل محتوا و با بهره­گیری از مطالعات کتابخانه‌ای و استفاده از گزارش‌ها، کتب و مقالات منتشرشده در این زمینه به انجام رسیده است.

ملاحظات اخلاقی: در تدوین مقاله، اصول اخلاقی به ویژه امانتداری در استناد به متون و حفظ اصالت مقاله، رعایت شده است.

یافته‌ها: در دهه‌های اخیر روش‌های مختلفی برای ارائه تعریف مفاهیم بیان و توصیه شده است. در این میان یکی از مکاتب فکری که توانسته است با روش خاص خود بسیاری از پیچیدگی‌های مفهومی را حل کند، روش پدیدارشناسی است که بیشترین تأکیدش بر تجربه اول شخص تجربه‌کننده در تعریف مفاهیم است. در این جستار پس از بیان اصول اساسی روش پدیدارشناسی با استفاده از این روش و تجارب شخصی، مفهوم شجاعت را تعریف نموده‌ایم.

نتیجه‌گیری: بنا بر چهار عنصر به دست‌آمده در روش پدیدارشناسی می‌توان شجاعت را عبارت دانست از: هر عملی که من برای آن در خود استعدادی می‌یابم و با اعتماد به نفس نسبت به توانایی‌های خودم و با باور به عملی که می‌خواهم انجام دهم، به صورت آزادانه آن عمل را انجام می‌دهم، در این حالت آن عمل از نظر من شجاعانه است و من خود را شجاع می‌دانم.

زمینه و هدف: قرآن کریم بر موضوع اخلاق تأکید بسیار داشته است و مسأله توجه به اخلاق در تصمیم‌گیری‌های سیاسی موضوعی بسیار مهم در حکمرانی سیاسی اسلام است، به گونه‌ای که هدف نهایی در سیاست و حکمرانی کسب سعادت امت اسلامی می‌باشد، نه دستیابی به سلطه و قدرت. در آغاز دوره حکومت امویان قبضه قدرت برای تأمین منافع شخصی و قبیله‌ای هدف اقدامات حکمرانان گردید و عملکرد معاویه مبتنی بر عدم رابطه دوسویه سیاست و اخلاق، الگوی خلفای بعد از وی گردید، بدین‌صورت سیاستگذاری امویان به رهبری معاویه تفکیک میان دو مقوله سیاست و اخلاق بود. مسأله پژوهش حاضر بررسی عملکرد معاویه در رابطه با انفکاک اخلاق و سیاست و تحلیل مصادیق نقض اخلاقیات در سیاست‌گذاری‌های وی به عنوان بنیانگذار حکومت امویان در تاریخ اسلام است. در این راستا نگاهی به نظریه مالک بن نبی در اخلاق سیاسی عصر اموی خواهد داشت تا روشن شود از نظر اندیشه سیاسی اقدامات معاویه در حوزه عمل و نظر چگونه حکمرانی اسلامی را به زوال کشاند و توانست اخلاق سیاسی را در حاکمیت اسلامی به قهقرا برد.

روش: پژوهش حاضر یک مطالعه مروری، توصیفی و تحلیلی است و داده­های آن از طریق گردآوری فیش‌های تحقیقاتی از منابع کتابخانه‌ای فراهم آورده ‌شده است.

ملاحظات اخلاقی: در تمامی فرآیند پژوهش، اصول صداقت و امانتداری رعایت شده است.

یافته‌ها: در دوره بنی‌امیه به ویژه دوره حکومت معاویه به دلیل اولویت قدرت نسبت به سعادت رابطه‌ای سازنده میان اخلاق و سیاست برقرار نشد، بلکه برای پیمودن راه کسب قدرت، شیوه‌های مخالف رهیافت اخلاق و سیاست اتخاذ گردید.

نتیجه‌گیری: معاویه و به طور کلی حکومت امویان در عرصه تمدن اسلامی با به کارگیری روش‌هایی چون ایجاد رعب و وحشت، مسمومیت‌سازی و ترور، دروغ‌پردازی، جعل حدیث و فعالیت‌های فرهنگی و بازتولید اندیشه‌های جاهلی و... باعث شدند رابطه منفی و ناسازگار میان اخلاق و سیاست در حوزه حکمرانی صورت گیرد.

بررسی نقش هوش معنوی و اخلاق کار اسلامی در پیش‌بینی سازگاری شغلی معلمان ابتدایی

سیده‌ژاله ابوطالبی, عباس رمضانی, زهرا عزیزی, محمد الهی

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 14 (1403), 28 June 2024, صفحه 1-11
https://doi.org/10.22037/bioeth.v14i39.44216

زمینه و هدف: آموزش‌ و پرورش به منظور تحقق اهداف خود، یعنی تعلیم و تربیت انسان‌ها نیازمند برخورداری از معلمان تلاشگر، دلسوز و متعهد و با سازگاری شغلی بالا و دارای سلامت روان است. بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش هوش معنوی و اخلاق کار اسلامی در پیش‌بینی سازگاری شغلی معلمان ابتدایی انجام شد.

روش: روش پژوهش حاضر توصیفی ـ همبستگی بود. جامعه پژوهش، تمامی معلمان مرد دوره دوم ابتدایی ناحیه یک بهارستان در سال تحصیلی 02-1401 بودند که بر اساس جدول Krejcie & Morgan (1971 م.) 300 نفر به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه‌های هوش معنوی فرهوش و همکاران (1398 ش.)، اخلاق کار اسلامی Ali (1988 م.) و سازگاری شغلی پورکبیریان (1386 ش.) بود. در تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS 22 و آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد.

ملاحظات اخلاقی: پس از توضیح درباره اهداف مطالعه و اطمینان‌بخشی به شرکت‌کنندگان درباره محرمانگی اطلاعات و رضایت شفاهی آنان، پرسشنامه‌ها بین شرکت‌کنندگان توزیع گردید.

یافته‌ها: نتایج نشان داد رابطه بین هوش معنوی و اخلاق کار اسلامی با سازگاری شغلی مثبت و معنی‌دار است (01/0>p) و مؤلفه‌های هوش معنوی 39 درصد و اخلاق کار اسلامی 6/22 درصد از واریانس سازگاری شغلی را تبیین می‌کنند.

نتیجه‌گیری: ارتقای هوش معنوی و نهادینه‌کردن اخلاق کار اسلامی در محیط‌های آموزشی، زمینه مناسب بهبود عملکرد شغلی را فراهم می‌‌آورد که در نهایت سازگاری شغلی معلمان را به دنبال خواهد داشت.

فراتحلیل عوامل مؤثر بر گرایش به روابط فرازناشویی در ایران

رقیه خدایی بیرامی, پونه اروانه

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 14 (1403), 28 June 2024, صفحه 1-11
https://doi.org/10.22037/bioeth.v14i39.43617

زمینه و هدف: روابط فرازناشویی یکی از شایع‌ترین آسیب‌های اجتماعی است که پیامدهای گسترده‌ای بر روی نظام خانواده دارد. در سال‌های اخیر تحقیقات متعددی در ایران در خصوص تمایل به روابط فرازناشویی صورت گرفته است، اما مسأله اصلی این پژوهش‌ها، عدم تسلط بر همه جنبه‌های این موضوع است. بنابراین مطالعه حاضر با بهره‌گیری از روش فراتحلیل با هدف تحلیل و ترکیب یافته‌های تحقیقات انجام‌شده در زمینه عوامل مؤثر بر روابط فرازناشویی انجام شد.

روش: روش پژوهش به کار گرفته‌شده در تحقیق حاضر فراتحلیل است و جامعه آماری آن را تحقیقات انجام‌شده با موضوع تمایل به روابط فرازناشویی در ایران طی سال‌های 1401-1391 تشکیل داده‌اند. پس از طی مراحل مشخص (جستجو، غربال‌گری، شایستگی و مشمول‌بودن) نمونه‌گیری انجام گرفت و 18 تحقیق به‌ عنوان نمونه انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری‌شده، پس از كدگذاری، از نرم‌افزار جامع فراتحلیل (CMA2) استفاده شد.

ملاحظات اخلاقی: با ارجاع دقیق به تحقیقات صورت‌گرفته، امانتداری علمی رعایت شده است.

یافته‌ها: مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار بر تمایل افراد به روابط فرازناشویی در ایران عبارتند از: سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا (652/0)، سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی (620/0)، سبک دلبستگی ایمن (601/0-)، استفاده از رسانه‌های نوین (370/0)، رضایت جنسی (322/0) و نگرش مذهبی (251/0-).

نتیجه‌گیری: با بهبود سبک‌ دلبستگی ایمن و کاهش سبک‌های دلبستگی ناایمن (اجتنابی و دوسوگرا)، افزایش سواد رسانه‌ای کاربران رسانه‌های نوین، ارتقای رضایت جنسی و نگرش‌های مذهبی زوجین می‌توان تا حد زیادی از تمایل افراد به روابط فرازناشویی فرو کاست.

بررسی نقش عدالت اجتماعی و بیگانگی اجتماعی در پیش‌بینی امنیت اجتماعی شهروندان تهرانی

علیرضا کمالی, هوشنگ ظهیری, منصور شریفی

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 14 (1403), 28 June 2024, صفحه 1-11
https://doi.org/10.22037/bioeth.v14i39.44048

زمینه و هدف: احساس امنیت اجتماعی یکی از بنیادی‌ترین اصل‌های توسعه و رفاه اجتماعی تلقی می‌شود، زیرا در صورت عدم احساس امنیت سرمایه انسانی کشور به خطر می‌افتد. بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش عدالت اجتماعی و بیگانگی اجتماعی در پیش‌بینی امنیت اجتماعی انجام شد.

روش: روش پژوهش توصیفی ـ همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل تمامی شهروندان 18 تا 69 سال شهر تهران در سال 1401 بودند که بر اساس فرمول کوکران 768 نفر به روش نمونه‌گیری طبقه‌ای (زن و مرد) انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه‌های عدالت اجتماعی ریاحی و همکاران (1397 ش.)، بیگانگی اجتماعی افشانی و جواهرچیان (1395 ش.) و احساس امنیت اجتماعی وثوقی اصل و همکاران (1402 ش.) بودند. تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه و با نرم‌افزار SPSS 24 انجام گرفت.

ملاحظات اخلاقی: در این مطالعه، حفظ امانتداری در ارجاع به منابع و تکمیل پرسشنامه‌ها با رضایت کامل مشارکت‌کنندگان مورد لحاظ قرار گرفت و اطلاعات شخصی آن‌ها در تمام مراحل پژوهش محرمانه ماند.

یافته‌ها: نتایج نشان داد همبستگی بین عدالت اجتماعی با امنیت اجتماعی (553/0=r) مثبت و معنی‌دار، و همبستگی بین بیگانگی اجتماعی با امنیت اجتماعی (665/0-‌=r) منفی و معنی‌دار بود (۰۱/0>p) و مؤلفه‌های عدالت اجتماعی، ۴/۳۰ درصد و مؤلفه‌های بیگانگی اجتماعی، ۸/۴۲ درصد از واریانس امنیت اجتماعی را تبیین می‌کنند.

نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش نشان می‌دهد که توجه به عدالت اجتماعی و بیگانگی اجتماعی می‌تواند به تبیین و توسعه امنیت اجتماعی شهروندان در جامعه کمک نماید.

زمینه و هدف: با شیوع ویروس کرونا، نظام آموزشی ایران، همچون بسیاری از کشورهای دیگر، با چالش‌ها و فرصت‌های عدیده‌ای مواجه گردید. این مقاله ابعاد جامعه‌شناختی زیست‌بوم کرونا و کارکردهای مناسب و نامناسب آن در نظام آموزش و پرورش ایران را مورد مطالعه قرار داده است.

روش: پژوهش به روش آمیخته متوالی به انجام رسیده است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران کلان، میانی و مدرسه‌ای، معلمان، دانشجویان دانشگاه فرهنگیان و دانش‌آموزان می‌شود که مطالعه روی ۱۲۲۹ نفر به عنوان حجم نمونه به انجام رسیده است. حجم نمونه با استفاده از جدول کهن و مورگان مشخص شد. شیوه نمونه‌گیری به شکل ترکیبی از نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای و سهمیه‌بندی نامتناسب به انجام رسیده است. ابزار جمع‌آوری اطلاعات و یافته‌های تحقیق به دو طریق مشاهده مشارکتی و تجارب زیسته و نیز دو پرسشنامه محقق ساخته اول شامل ۸۵ سؤال برای مدیران و معلمان و ۶۵ سؤال برای دانش‌آموزان که عمدتاً به شکل طیف لیکرت می‌باشد، برگزیده شد. روایی پرسشنامه از طریق Pre Test، روایی صوری و محتوایی و اعتبار آن از طریق توافق داوران سنجش شده است. یافته‌های تحقیق از طریق نرم‌افزار SPSS و با روش‌های آمار توصیفی و استنباطی و آزمون‌های T test، تحلیل واریانس، Tuky LSD، ATA آزمون x2، فی گرامر و ضریب همبستگی اسپیرمن، تی بی و تی سی کندال و آزمون کراسکال والیس H مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.

ملاحظات اخلاقی: در تدوین مقاله، اصول اخلاقی به ویژه امانتداری در استناد به متون، حفظ اصالت مقاله و کسب رضایت آگاهانه از شرکت‌کنندگان، رعایت شده است.

یافته‌ها: نتایج تحقیق مبین آن است که شرایط آموزش و پرورش در زیست‌بوم کرونا وضعیتی است که از آن به جامعه طوفانی و لحظه‌ای تعبیر می‌شود و دارای کارکردهای نامناسب در ابعاد آموزش، عدالت و سلامت و البته دارای کارکردهای پنهان مناسب مانند افزایش توان فناوری، ارتباطات و مشارکت می‌باشد.

نتیجه‌گیری: زیست‌بوم کرونا تحولات عمده‌ای در نظام آموزش و پرورش ایران را به همراه داشته است. این تغییرات علاوه بر ایجاد چالش‌هایی در ابعاد آموزش، عدالت و سلامت، فرصت‌هایی برای افزایش توان فناوری، بهبود ارتباطات و افزایش مشارکت را نیز فراهم کرده است. در دوران پساکرونا، برای بهره‌گیری از فرصت‌ها و آمادگی برای بحران‌ها، لازم است به تدریج زیرساخت‌های فناوری آموزشی ارتقا یابد و برنامه‌های جامع‌تری برای آموزش عادلانه و فراگیر تدوین شود.

الزامات و راهکارهای نظارت بر محصولات تراریخته و بایستگیِ آن از منظر اصول اخلاق زیستی

فریده عماد مروستی, علی پورقصاب امیری, احمدرضا بهنیافر, حسین جلالی

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 14 (1403), 28 June 2024, صفحه 1-14
https://doi.org/10.22037/bioeth.v14i39.43853

زمینه و هدف: نگرانی‌ها در خصوص تأثیرات محصولات تراریخته بر سلامتی انسان و محیط زیست وی موجب اهمیت‌یافتن نظارت بر فرایند تولید و توزیع این محصولات گردیده است. این تحقیق با هدف بررسی الزامات و راهکارهای نظارت بر محصولات تراریخته و اهمیت آن از منظر اصول اخلاق زیستی به انجام رسید.

روش: تحقیق حاضر از حیث نوع، نظری و به لحاظ روش بحث، توصیفی ـ تحلیلی است. همچنین شیوه اجرای تحقیق، کتابخانه‌ای (اسنادی) می‌باشد.

ملاحظات اخلاقی: در این تحقیق جنبه‌های ملاحظات اخلاقی در مطالعه کتابخانه‌ای شامل اصالت متون، صداقت و امانتداری مورد توجه قرار گرفته است.

یافته‌ها: نظارت بر تولید و توزیع محصولات تراریخته با راهکارهای مختلفی چون ارزیابی میزان سمی‌بودن، آزمایش‌ها در مزارع، آزمایش‌های لازم به منظور رهاسازی محصولات، برچسب‌گذاری و سیستم ردیابی محصولات تراریخته، پیشتیبانی می‌شود. راهکارها و الزاماتی که رابطه‌ای تنگاتنگ با اصل زیان‌نرساندن و اصل احترام به استقلال و خودمختاری در چهارچوب اصول اخلاق زیستی دارند.

نتیجه‌گیری: حراست از سلامت شهروندان و محیط زیست آنان و احترام به حق تصمیم‌گیری و انتخاب افراد که مستند به اصول محوری زیان‌نرساندن و خودمختاری در اخلاق زیستی می‌شوند، اعمال راهکارهای نظارتی در حیطه تولید و توزیع محصولات تراریخته را امری بایسته در قلمرو نظام‌های حقوقی نموده است.

تبیین نقش علّی تمایزیافتگی خود بر ثبات تعاملات زناشویی با میانجی‌گری ذهن‌آگاهی در رابطه عاطفی و حساسیت به طرد

فاطمه جوهری فرد, محسن کچویی, بیتا پیربوداقی, مالک بسطامی کتولی

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 14 (1403), 28 June 2024, صفحه 1-13
https://doi.org/10.22037/bioeth.v14i39.44654

زمینه و هدف: ثبات تعاملات زناشویی و مسائل مربوط به روابط میان زوج‌ها نقش مهمی در سلامت روان و پایداری روابط آن‌ها دارد. هدف مطالعه حاضر تعیین نقش واسطه‌ای ذهن‌آگاهی در رابطه زناشویی ـ عاطفی و حساسیت به طرد در رابطه‌ی بین تمایزیافتگی با ثبات تعاملات زناشویی بود.

روش: مطالعه حاضر به روش توصیفی ـ همبستگی از نوع مدل‌یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل افراد متأهل شهر تهران بودند و با روش نمونه‌گیری در دسترس تعداد 867 نفر مورد بررسی قرار گرفتند. در این مطالعه پرسشنامه‌های ثبات تعاملات زناشویی (1991 م.)، ذهن‌آگاهی در رابطه زناشویی (MCRS) (2022 م.)، حساسیت به طرد (RSQ) (1996 م.) و فرم کوتاه تمایزیافتگی (DSI-SH) (2011 م.) استفاده شد. برای تحلیل داده‌ها از شاخص‌های توصیفی و برازش مدل با استفاده از نرم‌افزار SPSS 21 و AMOS 24 استفاده شد.

ملاحظات اخلاقی: در پژوهش انجام‌شده اصول اخلاقی از جمله رازداری و محرمانگی اطلاعات حفظ شده است.

یافته‌ها: تحلیل یافته‌ها نشان داد تمایزیافتگی و حساسیت به طرد با ثبات تعاملات زناشویی رابطه منفی دارد (به تربیب 24/0- و 26/0-)، در حالی که ذهن‌آگاهی در رابطه عاطفی با ثبات تعاملات زناشویی رابطه مثبت دارد (72/0، P<0/01). همچنین یافته‌ها نشان دادند که ذهن‌آگاهی در رابطه زناشویی و حساسیت به طرد در رابطه بین تمایزیافتگی و ثبات تعاملات زناشویی نقش میانجی دارد (P<0/01).

نتیجه‌گیری: افراد با سطوح تمایزیافتگی بالاتر حساسیت کمتری نسبت به طرد درک‌شده دارند. این کاهش حساسیت به طردشدن، به نوبه خود به تعاملات زناشویی پایدارتر کمک می‌کند. رابطه منفی بین تمایزیافتگی و حساسیت به طرد، همراه با رابطه منفی بین حساسیت به طرد و ثبات زناشویی، نشان می‌دهد که تأثیر تمایزیافتگی بر ثبات زناشویی، حداقل تا حدی، از طریق حساسیت به طرد تبیین می‌شود.

نقش فرهنگ سازمانی پلیس در احترام به حقوق متهمان و بزه‌دیدگان جرایم پزشکی با تأکید بر قانون آیین دادرسی کیفری و اصول اخلاقی

محسن طاهری جبلی, هوشنگ شامبیاتی, محمد آشوری, علی نجفی توانا

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 14 (1403), 28 June 2024, صفحه 1-12
https://doi.org/10.22037/bioeth.v14i39.44542

زمینه و هدف: در عصر حاضر که خدمات فزاینده سلامت و اقدامات گسترده پزشکی تبعات حقوقی به ویژه در خصوص افزایش جرایم را منتج شده است، رعایت حقوق شهروندی و احترام به حقوق متهمان و بزه‌دیدگان در جرایم پزشکی از مسائل کلیدی نظام عدالت کیفری به شمار می­رود. با توجه به تأثیر فرهنگ سازمانی بر عملکرد و رفتار نیروی پلیس، این پژوهش به بررسی نقش فرهنگ سازمانی پلیس در احترام به حقوق متهمان و بزه‌دیدگان جرایم پزشکی می‌پردازد و به اصول اخلاقی و تأثیر قانون آیین دادرسی کیفری بر این موضوع تأکید دارد.

روش: تحقیق به شیوه کتابخانه‌ای و اسنادی انجام شده است. اطلاعات مورد نیاز از منابع مکتوب، قوانین و اسناد حقوقی گردآوری شد و با استفاده از روش تجزیه و تحلیل کیفی، داده‌ها بررسی شدند تا الگوها و ارتباطات میان فرهنگ سازمانی پلیس و حقوق شهروندی در جرایم پزشکی شناسایی شوند.

ملاحظات اخلاقی: جنبه­های اخلاقی مطالعات کتابخانه­ای در تحقیق حاضر مورد توجه قرار گرفته است.

یافته‌ها: فرهنگ سازمانی پلیس، بر پایه ارزش‌های مشترک و باورهای اخلاقی، نقشی مؤثر در حفظ حقوق متهمان و بزه‌دیدگان جرایم پزشکی ایفا می‌کند. اصول عدالت ترمیمی و رویکرد قانون آیین دادرسی کیفری در این زمینه حاکی از لزوم تعامل سازنده و انسانی پلیس با متهمان و بزه‌دیدگان است. قانون آیین دادرسی کیفری، ضابطان قضایی را به طور عام و به صورت موردی، ملزم به رعایت حقوق شهروندی و حفظ کرامت انسانی در تمام مراحل دادرسی می‌کند که این مهم بستری بایسته برای رسیدگی مؤثر و کیفی به جرایم پزشکی را در قلمرو صلاحیت و حوزه تعاملی پلیس فراهم می­آورد.

نتیجه‌گیری: تقویت فرهنگ سازمانی پلیس با تأکید بر اصول اخلاقی و در سایه آموزش‌های لازم، می‌تواند به تحقق عدالت ترمیمی و حمایت از حقوق متهمان و بزه‌دیدگان در جرایم پزشکی منجر شود. این امر نه‌تنها موجب افزایش اعتماد عمومی به نظام قضایی می‌شود، بلکه در کاهش تنش‌های اجتماعی و بهبود کیفیت تعاملات پلیس و شهروندان درگیر در پرونده­های پزشکی تأثیرگذار است. بر این اساس مهم‌ترین رویکردها در پرورش فرهنگ سازمانی شامل تقویت زیرساخت­ها و تخصصی­سازی در نیروی پلیس، آموزش قانون‌مداری، تدوین شیوه­نامه افتراقی رفتاری در خصوص جرایم پزشکی، نظام ارزشیابی عملکرد، نظام تشویق و تنبیه، ارزیابی فرایند پرورش فرهنگ سازمانی و حفظ فرهنگ سازمانی مطلوب بر اساس چشم­انداز قانون آیین دادرسی کیفری شایان توجه است.

مواجهه با جرم مبتنی بر نفرت دینی؛ مطالعه انتقادی اسلام‌هراسی و نژادپرستی نسبت به مسلمانان در آمریکا

جمال بیگی, محمدرضا نوجوان, بابک پورقهرمانی

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 14 (1403), 28 June 2024, صفحه 1-14
https://doi.org/10.22037/bioeth.v14i39.43301

زمینه و هدف: اسلام‌هراسی یا اسلام‌ستیزی به ترس، نفرت یا تبعیض علیه دین اسلام یا مسلمانان به طور کلی گفته می‌شود، به ویژه هنگامی که به عنوان یک نیروی ژئوپلتیک یا منبع تروریسم تلقی می‌شود. جدال درباره معنی این واژه همچنان مورد بحث است و برخی آن را مشکل‌ساز می‌دانند. بسیاری از محققان اسلام‌هراسی را نوعی بیگانه‌هراسی یا نژادپرستی می‌دانند، اگرچه مشروعیت این تعریف مورد مناقشه است. برخی از محققان اسلام‌هراسی و نژادپرستی را تا حدی پدیده‌های همپوشانی می‌دانند، در حالی که برخی دیگر این رابطه را در درجه اول به این دلیل که دین یک نژاد نیست، مورد مناقشه قرار می‌دهند. علل و ویژگی‌های اسلام‌هراسی نیز موضوعات مورد بحث است، لذا سؤالاتی که در این مقاله به دنبال پاسخ آن‌ها هستیم، این است که آیا می‌توان اسلام‌هراسی را در زیرمجموعه جرائم مبتنی بر نفرت قرار داد یا خیر و اینکه در کشور آمریکا که خواستگاه اصلی اسلام‌هراسی است، به چه شکلی به این موضوع نگاه می‌شود.

روش: روش تحقیق پژوهش پیش رو، توصیفی ـ تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات، مطالعات کتابخانه‌ای است.

ملاحظات اخلاقی: این مقاله به اصول اخلاقی، صداقت، رعایت حقوق، رازداری و اصل مالکیت مادی ـ معنوی پایبند بوده است.

یافته‌ها: یافته‌های این تحقیق که از روش توصیفی ـ تحلیلی و با گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه‌ای انجام گرفته است، مشخص می‌کند که مهم‌ترین هدف از اسلام‌هراسی، دشمن‌سازی، جلوگیری از گرایش به اسلام، مقابله با انقلاب اسلامی ایران و تداوم حضور نظامی در منطقه، با ابزارهایی نظیر رسانه، گروه‌های افراطی، سیاستمداران پرنفوذ، تحریم کشورهای اسلامی و دیپلماسی عمومی بهره برده شده است که پیامدهای بدی را هم در داخل آمریکا و هم در خارج از آن مانند قتل و کشتار و برخورد امنیتی ـ پلیسی، توهین به مقدسات و غارت منابع کشورهای اسلامی را به همراه داشته است و نتایج این تحقیق حکایت از آن دارد که اسلام‌هراسی به عنوان یک دیدگاه در آمریکا از اهمیت زیادی برخوردار است، لذا به صورت برنامه‌ریزی‌شده در راستای گسترش نفرت و تبعیض این اعمال در کشور آمریکا انجام می‌گیرد.

نتیجه‌گیری: یافته‌های ارائه‌شده نشان می‌دهد که نژاد شکل نمادین اسلام‌هراسی است. مطابق با اشکال نمادین اسلام‌هراسی پیش از انتشار از طریق وقایع تبعیض ضد مسلمانان، پخش، تولید و ساخته می‌شوند. حوادث بررسی‌شده در این مقاله نشان می‌دهد که اسلام‌هراسی در حوزه نقد «عقلانی» از اسلام یا مسلمانان نیست. این اغلب تبعیض علیه افرادی است که از نظر اکثریت شهروندان ایالات متحده متفاوت به نظر می‌رسند. تجلی اسلام‌هراسی در ایالات متحده همچنین اغلب تعصبات نژادی و مذهبی را در هم می‌آمیزد، عمدتاً به این دلیل که مسلمان کلیشه‌ای به عنوان یک شخصیت شوم ساخته شده است: ریش‌دار، تروریست تیره‌پوست و عمامه‌پوش که توسط اعمال مذهبی باستانی ادراک‌شده هدایت می‌شود. تولید مسلمانان به‌ عنوان «کهن الگوهای مرئی»، معانی منفی ارزیابی‌شده درباره اسلام و مسلمانان در ایالات متحده را حفظ و تداوم می‌بخشد.

فعل زیانبار (خطای ورزشی) و شرایط تحقق آن در چهارچوب مسئولیت مدنی ناشی از حوادث ورزشی

مرتضی ارسطوئی, داریوش بابایی, رحیم اکرامی

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 14 (1403), 28 June 2024, صفحه 1-13
https://doi.org/10.22037/bioeth.v14i39.44254

زمینه و هدف: ورزش در عصر حاضر جایگاهی ویژه در جوامع بشری یافته و افزایش دامنه و تعدد روزافزون فعالیت‌های ورزشی را در سراسر جهان موجب شده است. در عین حال مخاطرات مربوط به عملیات ورزشی مختلف منجر به بروز صدمات و خسارات گوناگونی شده که رسیدگی به آن‌ها در چهارچوب مسئولیت مدنی را امری ضروری ساخته است. بر این اساس، مسئولیت مدنی ناشی از حوادث ورزشی، از جمله مباحث بسیار بااهمیت در حیطه حقوق ورزشی به شمار می‌رود. در این میان یکی از ارکان مهم مسئولیت مدنی ناشی از حوادث ورزشی، فعل زیانبار است که تمیز و تشخیص مفهوم، قلمرو و معیارهای آن اهمیت به سزایی در حل پرونده‌های مسئولیت مدنی دارد.

روش: مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی و ضمن بهره‌گیری از منابع کتابخانه‌ای فعل زیانبار و شرایط تحقق آن را به عنوان یکی از ارکان مسئولیت مدنی ناشی از حوادث ورزشی حین عملیات ورزشی مورد بحث و بررسی قرار داده است.

ملاحظات اخلاقی: در این مطالعه ملاحظات اخلاقی شامل اصالت، صداقت و امانتداری مورد توجه قرار گرفته است.

یافته‌ها: با توجه به مبانی حقوقی و قوانین مربوطه به ویژه قانون مسئولیت مدنی و بند «ث» ماده 158 قانون مجازات اسلامی، اساساً فعل زیانبار مرادف با ارتکاب خطا و تقصیر است و معیار تشخیص آن، نقض مقررات یا عرف ورزشی در هر رشته، مغایرت مقررات ورزشی با موازین شرعی و نقض قرارداد ورزشی، خواهد بود.

نتیجه‌گیری: فعل زیانبار یا تقصیر در حوادث ورزشی زمانی تحقق می‌یابد که از مقررات ورزشی، تعهدات قراردادی یا عرف حاکم بر رشته ورزشی تخطی شود یا اساساً مقررات یک ورزش با موازین شرعی در مغایرت باشد. تدوین قوانین جامع و دستورالعمل‌های روشن می‌تواند به کاهش ابهامات حقوقی، پیشگیری، تعیین دقیق مسئولیت‌ها و تسهیل در فرآیند جبران خسارت در حوادث ورزشی کمک شایانی نماید.

بررسی نقش هوش اخلاقی و سواد اقتصادی در پیش‌بینی کیفیت زندگی دانشجویان

مسعود حسنی القار, سپیده محمدی‌فخر, شیرین مهران‌فر

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 14 (1403), 28 June 2024, صفحه 1-10
https://doi.org/10.22037/bioeth.v14i39.44536

زمینه و هدف: ارتقای کیفیت زندگی دانشجویان، برای پیشرفت علمی جامعه اهمیت به سزایی دارد، همچنین یکی از مسئولیت‌های مهم دانشگاه علاوه بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان، توجه به کیفیت زندگی دانشجویان است، بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش هوش اخلاقی و سواد اقتصادی در پیش‌بینی کیفیت زندگی دانشجویان انجام شد.

روش: پژوهش حاضر توصیفی ـ همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل تمامی دانشجویان دختر و پسر کارشناسی دانشگاه فرهنگیان استان قزوین در سال تحصیلی 02-1401 بودند که از این تعداد 269 نفر به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه‌های هوش اخلاقی Lennick & Kiel (2007 م.)، سواد اقتصادی صف‌آرا و همکاران (1400 ش.) و کیفیت زندگی Ware و همکاران (2001 م.) پاسخ دادند. تحلیل داده‌ها با آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با کمک نرم‌افزار SPSS 24 انجام شد.

ملاحظات اخلاقی: در این مطالعه اصول اخلاقی شامل رازداری، محرمانگی اطلاعات شرکت‌کنندگان و رضایت آگاهانه رعایت شده است.

یافته‌ها: نتایج نشان داد بین هوش اخلاقی (746/0=r) و سواد اقتصادی (604/0=r) با کیفیت زندگی دانشجویان ارتباط مستقیم وجود داشت و مؤلفه‌های هوش اخلاقی، ۳/۵۴ درصد و سواد اقتصادی، ۳۶ درصد از واريانس کیفیت زندگی را تبيين می‌کنند (۰۱/0>P).

نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج، بایسته است سیاستگذاران و مسئولان نظام آموزش عالی توجه بیشتری به طراحی و ارتقای برنامه‌های آموزش مفاهیم اخلاقی، از جمله هوش اخلاقی و برنامه‌های آموزش مالی، از جمله سواد اقتصادی اختصاص دهند تا زمینه کیفیت زندگی بهتر دانشجویان، رشد اقتصادی و توسعه پایدار جامعه فراهم شود.

زمینه و هدف: عدالت ترمیمی به‌عنوان رویکردی نوین در نظام‌های حقوقی معاصر، بر ترمیم آسیب‌های وارده بر قربانی، پاسخگویی مرتکب، و در مقیاس کلان افزایش سطح تعاملات مثبت شهروندان و تقویت و تعمیق ارتباطات مدنی تأکید دارد. این رویکرد با تکیه بر اصول اخلاقی ظرفیت مساعدی برای تعدیل قواعد سخت‌گیرانه حقوقی و افزایش ضریب قانون پذیری فراهم می آورد. هدف این پژوهش بررسی نقش توسعه عدالت ترمیمی در آمیزش و همگرایی قواعد اخلاقی و حقوقی و در امتداد آن تحقق بازسازی اجتماعی بر مبنای مسئولیت پذیری شهروندان است.

روش: این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی و با رویکرد توصیفی-تحلیلی انجام می پذیرد. بر این اساس، داده‌ها از منابع کتابخانه‌ای مشتمل بر کتب، مقالات علمی، و گزارش‌ نهادهای ذی ربط گردآوری و در چارچوب مسأله تحقیق، تحلیل می شوند.

یافته‌ها: نتایج نشان می‌دهد که عدالت ترمیمی اصولی مانند بخشش، همدلی، بازسازی اعتماد، و عدالت توزیعی را در چارچوب های حقوقی نهادینه می‌کند. این رویکرد با تأکید بر ارزش‌های انسانی، تعارض میان قواعد اخلاقی و حقوقی را کاهش داده و زمینه را برای تعامل بیشتر این دو حوزه فراهم می‌کند. در مقایسه با عدالت کیفری، برنامه‌های عدالت ترمیمی موفقیت بیشتری در کاهش تکرار جرم، بازتوانی مرتکبان و بازسازی روابط اجتماعی داشته‌اند و به تعمیق سطح مناسبات اخلاقی جامعه نیز مساعدت خواهند نمود. در حال حاضر، فقدان چارچوب‌های قانونی جامع، نیروهای متخصص و آموزش دیده و تعارض با برخی اصول سنتی حقوقی، از موانع توسعه عدالت ترمیمی به شمار می‌آید.

نتیجه‌گیری: گسترش عدالت ترمیمی فرصتی است برای تعمیق پیوند میان قواعد اخلاقی و حقوقی در جامعه، که خود می‌تواند به تحقق عدالت اجتماعی و انسانی‌تر کردن فرآیندهای حقوقی کمک کند و بازسازی روابط اجتماعی را میسر نماید. این پژوهش پیشنهاد می‌کند که با توسعه چارچوب‌های قانونی و تقویت آموزش عمومی و مهارت های تخصصی در زمینه اصول عدالت ترمیمی، از ظرفیت‌های آن برای کاهش تعارضات اخلاقی-حقوقی و ارتقای نظام حقوقی و اجتماعی کشور بهره‌برداری شود.

فراتحلیل تعیین‌گرهای رفتارهای زیست‌محیطی شهروندان ایرانی

صغری شب‌افروزان, نادر مطیع حق‌شناس, اقباله عزیزخانی

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 14 (1403), 28 June 2024, صفحه 1-10
https://doi.org/10.22037/bioeth.v14i39.44687

زمینه و هدف: در دهه‌های اخیر با گسترش مسائل و مخاطرات زیست‌محیطی توجه به رفتارهای زیست‌محیطی اهمیت یافته است. رفتارهای زیست‌محیطی از عوامل مختلفی تأثیر می‌پذیرند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر فراتحلیل عوامل مؤثر بر رفتارهای زیست‌محیطی شهروندان ایرانی است.

روش: روش پژوهش به کارگرفته‌شده در تحقیق حاضر فراتحلیل است و جامعه آماری آن را تحقیقات انجام‌شده با موضوع رفتارهای زیست‌محیطی در ایران طی سال‌های 1400-1380 تشکیل داده‌اند. پس از طی مراحل مشخص (جستجو، غربال‌گری، شایستگی و مشمول‌بودن) نمونه‌گیری انجام گرفت و 18 تحقیق به عنوان نمونه انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل اطّلاعات گردآوری‌شده، پس از كدگذاری، از نرم‌افزار جامع فراتحلیل (CMA2) استفاده شد.

ملاحظات اخلاقی: با ارجاع دقیق به تحقیقات صورت‌گرفته، امانتداری علمی رعایت شده است.

یافته‌ها: مهم‌ترین متغیرهای تأثیرگذار بر رفتارهای زیست‌محیطی شهروندان ایرانی عبارتند از: سرمایه فرهنگی (37/0)، نگرش‌های زیست‌محیطی (29/0)، ارزش‌های زیست‌محیطی (27/0)، سرمایه اجتماعی (25/0)، آگاهی زیست‌‌محیطی (19/0)، دانش زیست‌محیطی (18/0) و تحصیلات (15/0).

نتیجه‌گیری: برای ارتقای رفتارهای زیست‌محیطی در شهروندان توجه به سرمایه‌های فرهنگی و اجتماعی، نگرش، ارزش‌، آگاهی و دانش زیست‌محیطی ضروری است.

طراحی الگوی رهبری فروتنانه برای مدیران با رویکرد فراترکیب

طاهره محمدی, عادل زاهدبابلان, علی خالق‌خواه, حسین تقوی قره‌بلاغ

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 14 (1403), 28 June 2024, صفحه 1-23
https://doi.org/10.22037/bioeth.v14i39.44188

زمینه و هدف: با گسترش رفتارها و رویدادهای غیر اخلاقی، اتخاذ رهبری فروتنانه از جانب مدیران می‌تواند نقش مهمی در مدیریت اثربخش سازمان‌ها و کاهش رفتارهای غیر اخلاقی ایفا نماید. بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی رهبری فروتنانه برای مدیران انجام شد.

روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، با رویکرد کیفی و با استفاده از روش فراترکیب هفت مرحله‌ای سندلوسکی و باروس (2007 م.) انجام شد. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه مطالعات فارسی و انگلیسی چاپ‌شده در حوزه رهبری فروتنانه برای مدیران در بین سال‌های 2000 تا 2023 بود. در این راستا، واژگان کلیدی مرتبط با هدف پژوهش مورد جستجو قرار گرفت و مقالات و اسناد به دست‌آمده با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند که در نهایت 50 مقاله که از معیارهای ورود به مطالعه برخوردار بودند، با استفاده از روش کد‌گذاری سه‌مرحله‌ای (باز، محوری، انتخابی) از طریق نرم‌افزار Maxqda 2020 تجزیه و تحلیل شدند. پایایی کدگذاری‌ها با استفاده از ضریب توافق کاپا با مقدار 92/0 تأیید شد و برای بررسی روایی پژوهش، یافته‌ها در اختیار 4 نفر از خبرگان تحقیق کیفی قرار گرفت.

ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل پژوهش حاضر، جنبه‌های اخلاقی شامل اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.

یافته‌ها: بر اساس نتایج تحلیل داده‌ها، 90 کد باز شناسایی شد که در 20 مفهوم و 4 مقوله دسته‌بندی شد. یافته‌ها نشان داد 4 مؤلفه مدیریت بر خود (هوش هیجانی، هوش اخلاقی، عاطفه مثبت، تعهد دینی، رفتار معنوی، ویژگی‌های شخصیتی رهبر و ویژگی وضعیت)، مدیریت افراد (غنی‌سازی کانال‌های ارتباطی، ویژگی شخصیتی پیروان، پویایی گروه، توانمندسازی روان‌شناختی، امنیت روانی، توانمندسازی شناختی و سرمایه روان‌شناختی)، مدیریت سازمان (رهبری مشارکتی، توانمندسازی ساختاری، فرهنگ سازمانی و ارزش‌های فرهنگی) و حمایت سازمانی (حمایت مدیریت ارشد و انتظارات رهبر نسبت به زیردستان) بر اتخاذ سبک رهبری فروتنانه در مدیران تأثیر دارند.

نتیجه‌گیری: با توجه به بررسی‌های صورت‌پذیرفته، می‌توان نتیجه گرفت که وجود اتخاذ رهبری فروتنانه از جانب مدیران می‌تواند منجر به رشد و اثربخشی شخص مدیر، پیروان و سازمان گردد.

نقش جو اخلاقی مدرسه و انسجام روان‌شناختی در کیفیت زندگی تحصیلی دانش‌آموزان

بیتا بمانیان, شادی ذوالفقاری, نیلوفر بهرامی

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 14 (1403), 28 June 2024, صفحه 1-11
https://doi.org/10.22037/bioeth.v14i39.44974

زمینه و هدف: شناسایی عوامل مؤثر در کیفیت زندگی تحصیلی دانش‌آموزان، برای تمهید پیشرفت علمی و رشد همه‌جانبه آنان که یکی از وظایف مهم نظام آموزشی است، اهمیت به سزایی دارد، بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش جو اخلاقی مدرسه و انسجام روان‌شناختی در کیفیت زندگی تحصیلی دانش‌آموزان انجام شد.

روش: روش پژوهش حاضر توصیفی ـ همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش‌آموزان پسر متوسطه اول ناحیه پنج تهران در سال تحصیلی 03-1402 بودند که 120 نفر به روش نمونه‌گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه‌های جو اخلاقی مدرسه شولت و همکاران (۲۰۰۲ م.)، انسجام روان‌شناختی آنتونووسکی (1987 م.) و کیفیت زندگی تحصیلی بورک و اسمیت (1989 م.) بودند. داده‌ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با کمک نرم‌افزار آماری SPSS 22 تحلیل شدند.

ملاحظات اخلاقی: رضایت شفاهی مشارکت‌کنندگان اخذ و درباره محرمانه‌ماندن اطلاعات به آن‏ها اطمینان خاطر داده ‌شد.

یافته‌ها: نتایج نشان داد بین مؤلفه‌های جو اخلاقی مدرسه و انسجام روان‌شناختی با کیفیت زندگی تحصیلی ارتباط مستقیم وجود داشت (01/0>P). همچنین مؤلفه‌های جو اخلاقی مدرسه و انسجام روان‌شناختی، 58 درصد از واریانس کیفیت زندگی تحصیلی را تبیین می‌کنند.

نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج به‌ منظور بهبود کیفیت زندگی تحصیلی دانش‌آموزان می‌توان به تدوین برنامه‌هایی در جهت بهبود جو اخلاقی مدرسه و به ‌تبع آن انسجام روان‌شناختی دانش‌آموزان اقدام کرد.

اخلاق زیست‌محیطی از دیدگاه اندیشه اسلامی با نگاهی به آیات قرآن کریم

ندا راهداری, مژگان محمدی نائینی, زینب رحیم دشتی, مسلم شجاعی

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 14 (1403), 28 June 2024, صفحه 1-14
https://doi.org/10.22037/bioeth.v14i39.45609

زمینه و هدف: یکی از مسائل اصلی و بحرانی جهان امروز مسأله محیط زیست است. در این زمینه، از جمله مهم‌ترین موضوعاتی که باید به آن پاسخ داده شود، نحوه مواجهه اخلاقی ما با محیط زیست است. هدف این مقاله بررسی جهان‌بینی اسلامی و مشخصاً قرآن در زمینه طبیعت و محیط زیست، و سپس ارائه یک الگوی رفتاری متناسب با این جهان‌بینی است.

روش: این ‌مقاله ‌با‌ رویکرد ‌کیفی ‌و به شیوه تحلیلی ـ استنتاجی و با بهره‌گیری از روش کتابخانه‌ای به انجام رسیده است.

یافته‌ها: با توجه به احکام و مصادیق مطروحه در قرآن کریم در مورد زمین و آسمان و هر آنچه در آن‌هاست، می‌توان یک الگوی رفتاری شامل 6 عنصر زیر را بیرون کشید: 1) توجه به عدالت و اصلاح 2) تکیه بر آموزه‌های دینی 3) حفظ جدی محیط زیست و طبیعت 4) ارزش کار و اهمیت اقتصاد 5) تولید حداکثری و مصرف حداقلی6) آموزش.

نتیجه‌گیری: نشان داده شد که قرآن کریم، از سویی همه موجودات و مخلوقات عالم را با ارزش می‌داند و از سوی دیگر، حق و مسئولیت اخلاقی را ویژه انسان می‌داند. نه مانند نظریه انسان‌مدار است که فقط انسان را با ارزش بداند و سایر مخلوقات را بی‌ارزش تلقی کند. نه مانند نظریه عالم‌مدار است که همه موجودات عالم را دارای حق و مسئولیت اخلاقی قلمداد کند. اگر انسان را شریف‌ترین مخلوقات می‌داند، او را در برابر همه موجودات دیگر نیز مسئول به حساب می‌آورد. نشان داده شد که بنابر جهان‌بینی اسلامی همه موجودات عالم بنا به غایت و حکمتی خلق شده‌اند و انسان موظف است حرمت آن‌ها را پاس بدارد. ازاین‌رو، احکامی در این زمینه صادر شده است، مانند: 1) آباد ساختن زمین؛ 2) نهی از فساد در زمین؛ 3) بهره‌گیری مناسب و معتدل از نعمت‌های طبیعی؛ 4) تفکر و تأمل در آیات الهی.

زمینه و هدف: روش‌های جدید در درمان بیماری‌های صعب‌العلاج مانند سرطان، تالاسمی، پارکینسون، تولید هورمون رشد بیانگر میزان فرصت‌های به وجود آمده برای بهره‌گیری از فناوری زیستی است اما فناوری زیستی با چالش‌هایی مانند مسئولیت مدنی و جبران خسارت نیز مواجه شده است. بر همین اساس، هدف مقاله حاضر، بررسی مسئولیت مدنی ناشی از خسارت فناوری زیستی از منظر اصول اخلاق زیستی است.

روش: این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه‌ای به انجام رسیده است.

ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است

یافته‌ها: براساس اصول مهم اخلاق زیستی مانند اصل عدم ضرررسانی و همچنین اصل سودمندی، فناوری زیستی لازم است هم موجب ضرر نشود و هم سودمند باشد. در صورت ورود ضرر ناشی از فناوری زیستی، لازم است جبران خسارت شود. اما در حقوق ایران مبنای نظام مسؤلیت بر پایه تقصیر بوده و مشکل بزرگی که در زمینة جبران خسارت وارده به زیان‌دیده در چنین نظامی وجود دارد در سختی اثبات تقصیر، توسط زیان دیده است که درنتیجه آن نیز خسارت وی جبران نشده باقی می‌ماند. لذا به نظر می‌رسد نظریه مسئولیت محض در این خصوص کارآمد است.

نتیجه‌گیری: قانون مسؤلیت مدنی، پاسخگوی نیازهای جامعه امروز نیست و لازم است که رویکرد قانون‌گذار در مسئولیت مدنی ناشی از خسارت فناوری زیستی با تکیه بر اصول اخلاق زیستی به سمت مسئولیت محض سوق پیدا کند.

تمایل به سقط‌ جنین خودخواسته در ازدواج‌های موفق: تبیین نقش مؤلفه‌های روان‌شناختی و خلقی (مورد مطالعه: بیمارستان‌های منطقه 1 و 3 تهران)

امین عطرچیان, سید عبدالمجید بحرینیان, علیرضا امیرآبادی زاده, سمانه سادات طباطبایی

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 14 (1403), 28 June 2024, صفحه 1-14
https://doi.org/10.22037/bioeth.v14i39.46197

زمینه و هدف: امروزه پدیده سقط جنین علاوه بر زندگی‌های متزلزل زناشویی، در ازدواج‌های موفق نیز رخ می‌دهد. طبق پژوهش‌ها، عوامل روان‌شناختی بسیاری در بروز این پدیده اثرگذارند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل روان‌شناختی منجر به تمايل زنان به سقط جنین خواسته‌شده در ازدواج‌هاي موفق بود.

روش: پژوهش حاضر توصيفي ـ پيمايشي با روش مقطعي بود. جامعه آماري زنان باردار متمايل به سقط جنین خواسته‌‌شده مراجعه‌كننده به بيمارستان‌هاي منطقه 1 و 3 تهران در سال 1401 به تعداد 3600 نفر بودند كه براساس جدول مورگان، 351 نفر با روش نمونه‌گيري در دسترس انتخاب شدند. ابزار پرسشنامه محقق ساخته بود كه روايي آن با نظر متخصصان و تحليل عاملي تأییدی و پايايي آن با روش آلفاي كرونباخ به دست آمد. تجزیه ‌‌و تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون در نرم‌افزار SPSS-26 انجام شد.

ملاحظات اخلاقی: در تمامی مراحل انجام پژوهش، اصول اخلاق در پژوهش، حفظ امانت‌داری و محرمانگی طبق بیانیه هلسینکی (2008) رعایت شد.

یافته‌ها: يافته‌ها نشان داد، براساس آزمون همبستگی بین عوامل روان‌شناختی شامل استرس و اضطراب، نگراني از سلامتي خود و جنين، خستگي زودرس و سردرد، نداشتن آمادگي و بارداري ناخواسته با تمايل به سقط جنین خواسته‌شده همبستگی معنی‌دار وجود داشت (05/0> P). بين بي‌ثباتي خلقي و عدم تطابق با تغييرات بدني با تمايل به سقط جنین خواسته‌شده همبستگی معنی‌دار وجود نداشت (05/0> P). نتايج رگرسيون نشان داد كه بين کلیه عوامل روان‌شناختی و تمايل به سقط جنین خواسته‌شده همبستگی چندگانه معنادار و قابل قبولی وجود دارد (05/0> P).

نتیجه‌گیری: طبق یافته‌های پژوهش، كنترل برخي از عوامل روان‌شناختی اثرگذار در دوران بارداري که زمینه کاهش تمايل زنان به سقط جنین خواسته‌شده را فراهم می‌کند ضروری است.

مطالعه کیفی عوامل موثر بر توسعه اخلاق حرفه‌ای دانشجویان دبیری آموزش زبان انگلیسی

محمد زینلی, منوچهر جعفری گهر, محمودرضا عطائی, حسن سلیمانی

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 14 (1403), 28 June 2024, صفحه 1-15
https://doi.org/10.22037/bioeth.v14i39.45635

زمینه و هدف: اخلاق حرفه‌ای یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های معلمان و دانشجومعلمان به شمار می‌رود و بررسی عوامل مؤثر بر آن امری ضروری است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر توسعه اخلاق حرفه‌ای دانشجویان دبیری آموزش زبان انگلیسی انجام گرفت.

روش: روش پژوهش کیفی بود و از آنجایی که هدف، بررسی ادراک دانشجومعلمان از عوامل مؤثر بر اخلاق حرفه‌ای بود، از روش پدیدارشناسی استفاده شد. مشارکت‌کنندگان این پژوهش 18 نفر (10دختر و 8پسر) از این دانشجومعلمان در سال تحصیلی 1399-1398 بودند که به شیوه نمونه‌گیری هدفمند از نوع معیار (کسب نمره بالا در درس اخلاق حرفه‌ای) انتخاب شدند و نمونه‌گیری تا اشباع نظری داده‌ها ادامه یافت. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه‌ساختاریافته بود که از طریق تعیین وقت قبلی انجام گرفت. داده‌های به دست آمده به روش کلایزی تجزیه‌وتحلیل شد و با استفاده از ملاک‌های چهارگانه گوبا و لینکلن، نتایج مورد ارزیابی قرار گرفت.

ملاحظات اخلاقی: در انجام پژوهش، اصول اخلاق در پژوهش مانند امانت‌داری و گزارش دقیق داده‌ها رعایت شد. پژوهش حاضر مستخرج از رساله دکتری نویسنده اول با کد 15932/32/د بود.

یافته‌ها: یافته‌های به دست آمده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با دانشجومعلمان دبیری زبان انگلیسی، در قالب پنج مضمون «آموزش مداوم و خودآگاهی»، «تعهد به یادگیری و تدریس»، «اخلاق و رفتار حرفه‌ای»، «مسئولیت‌پذیری و پاسخگویی» و «فرهنگ‌سازی و ارزش‌های اجتماعی» دسته‌بندی شد.

نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌ها، علاوه بر دوره‌های کارورزی دانشجومعلمان زبان انگلیسی، توجه به آموزش مداوم و خودآگاهی آنان در قالب کارگاه‌های آموزشی، برگزاری دوره‌های تعهد و اخلاق حرفه‌ای به‌وسیله معلمان زبان دارای سابقه خدمت و برگزاری دوره‌های ضمن خدمت دانشجویی باهدف بهبود مسئولیت‌پذیری و فرهنگ‌سازی، مهم و ضروری است.

نقشه‌نگاري علمي مطالعات حوزه خريد و مصرف اخلاقي: روندهاي تکاملي و موضوعات پيش رو در ربع قرن اخير

زهرا صادقي آراني, اسماعيل مزروعي نصرآبادي

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 14 (1403), 28 June 2024, صفحه 1-18
https://doi.org/10.22037/bioeth.v14i39.45861

زمینه و هدف: در سال‌هاي اخير، تلاش‌هاي فراوان علمی براي درک مفهوم مصرف اخلاقي و پيشايندها و پسايندهاي آن صورت گرفته است. ازاين‌رو، مرور کامل اين حوزة تحقيقاتي مهم و ضروري به نظر مي‌رسد. مطالعه حاضر با هدف مرور سيستماتيک پژوهش‌هاي حوزة خريد و مصرف اخلاقي و تحليل روندهاي تحقيقات فعلي و کشف موضوعات تحقيقاتي نوظهور آتي انجام شد.

روش: در این مطالعه مرور سيستماتيک و تحليل کتاب‌شناختي پژوهش‌هاي حوزة خريد و مصرف اخلاقي طي سال‌هاي 2000 تا 2024 انجام شده است. به این منظور، پس از تدوین استراتژي جستجو و معيارهاي ورود و خروج مستندات، از دو پايگاه اصلي معتبر نمايه‌سازي انتشارات علمي (WOS و Scopus) برای جمع‌آوری و از بسته نرم‌افزاري Bibliometrix و VOSviewer برای تحليل و مصوّرسازي داده‌ها استفاده شد.

ملاحظات اخلاقی: در تدوین این مقاله اصول اخلاقی شامل صداقت، امانتداری و اصالت متون رعایت شده است.

یافته‌ها: در مجموع 1136 مقالة پژوهشي مرتبط و متمایز در حوزه خريد و مصرف اخلاقي بازيابي شد. روند رشد سالانه پژوهش‌هاي اين حوزه تا پايان سال 2024 برابر 16/9 است که حاکي از استقبال فزاينده پژوهشگران از اين موضوع است. نتايج حاصل از تحلیل نقشه موضوعي و تحليل واژه‌های کلیدی تحقیقات این حوزه حاکی از آن است که اگرچه مفهوم مصرف اخلاقی تعاریف متعددی را شامل می‌شود اما تأکید بسیاری از پژوهش‌‌ها بر تجارتِ منصفانه با تأکید بر حقوق همه موجودات زنده (شامل انسان‌ها حیوانات و کره زمین) است. همچنین نتایج نشان داد که گسترش مفهوم مصرف اخلاقی بیشتر در صنعت مُد (با تأکید بر مُدِ اخلاقی و مُدِ پایدار) و صنایع غذایی (با تأکید بر غذای ارگانیک، گیاهی و محلی) است.

نتیجه‌گیری: تکرار مضامینی از قبیل «پایداری»، «توسعه پایدار»، «مصرف پایدار»، «مصرف سبز»، «نگرش زيست محيطي»، «صرف‌جویی»، «ضدِ مصرف»، «مُد ‌پایدار» و «بازاریابی سبز»، در مطالعات بازیابی شده حاکی از آن است که هدف اصلی مصرف اخلاقی پایداری وحفظ محیط زیست است و این رویکرد راهبردی برای شکل‌گيري يک اقتصاد مسئوليت‌پذير و پايدار محسوب می‌شود.

بررسی مقایسه‌ای مبانی تعلیم و تربیت غربی و اسلامی (با تأکید بر آرای لیپمن، ابن سینا و ملاصدرا)

خیریه بزرگمهر, فرج‌الله براتی, سید سجاد ساداتی‌زاده

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 14 (1403), 28 June 2024, صفحه 1-17
https://doi.org/10.22037/bioeth.v14i39.45526

زمینه و هدف: در این پژوهش به مبانی انسان‌شناسی فلسفه با رویکردی انتقادی برای کودکان ازجمله ماهیت زیستی و طبیعی، ماهیت اجتماعی و ماهیت عقلانی و سایر موارد به صورت مفصل پرداخته شده است. این امر، از منظر فلسفه و اخلاق اسلامی و با تکیه بر دیدگاه دو فیلسوف صاحب نام و پرآوازة مسلمان، ابن سینا و ملاصدرا  و همچنین با توجه به آرای لیپمن، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. از منظر فلسفه و اخلاق، اعتقاد به مبدأ و منشأ انسان با ابهام و سردرگمی مواجه است و جهت اجرای آن در سطح کشور به اصلاحات لازم در حوزه مبانی انسان‌شناسی نیاز است تا از اقدامات اثربخش این برنامه در تربیت نسل جدید استفاده شود.

روش: این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی و ضمن بهره­گیری از منابع کتابخانه­ای به انجام رسیده است.

ملاحظات اخلاقی: در نگارش مقاله حاضر ملاحظات اخلاقی شامل اصالت متن، صداقت و امانتداری، مورد توجه قرار گرفته است.

یافته‌ها: یافته‌های مطالعه حاکی از آن است که بهره‌گیری از فلسفه و اخلاق اسلامی می‌تواند بیانگر توان دیدگاه فلسفی و اخلاق اسلامی در عرصه ایجاد یک نظام آموزشی براساس شکل‌گیری باورهای عقلانی و ایمانی در کودکان باشد.

نتیجه‌گیری: مطالعات نشان داد با در نظر گرفتن جنبه‌های مشترکی که در برنامه فلسفه برای کودکان و فلسفه اسلامی وجود دارد و توانمندی این برنامه در پرورش مهارت‌های عقلانی در کودکان و نوجوانان و با حذف عناصر ناهماهنگ و جایگزین نمودن عناصر هماهنگ و درنتیجه اصلاح نسخه تعدیل‌یافته و بومی‌شده می‌توان این برنامه را در نظام تربیتی کشورمان با ایجاد زمینه‌های فرهنگی پیاده نمود.

زمینه و هدف: قمار به‌عنوان یکی از روش‌های تحصیل نامشروع مال، همواره مورد توجه قانونگذار بوده و راهبرد مرتبط با موازین شرعی، نقش عمده‌ای را در ایجاد حمایت کیفری در مقابل این بزه ایفا نموده است. وجود برخی ایرادات و ابهامات تقنینی ناظر بر مقابله با قمار و شرط‌بندی به‌عنوان یکی از جرایمی که با ظهور ابزار و رسانه‌های اجتماعی ابعاد جدیدی پیدا نموده، اصلاح قوانین مربوطه را ضروری ساخته بود. هدف پژوهش بررسی سیاست جنایی فعلی ایران در قبال بزه ضد اخلاقی قمار است.

روش: این پژوهش با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی و بهره­گیری از منابع کتابخانه‌ای به انجام رسیده است.

ملاحظات اخلاقی: در این پژوهش، امانتداری علمی رعایت شده است.

یافته‌ها: طرح اصلاح مواد (۷۰۵) تا (۷۱۱) کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) که با اصلاحاتی به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید؛ در شورای نگهبان مورد بحث و بررسی قرار گرفت و شورای نگهبان مصوبه مجلس را تأیید نمود. علاوه بر این در این مدت، شورای عالی فضای مجازی کشور سند پیشگیری و مقابله با قمار در فضای مجازی مصوب 1401 را برای اجرا ابلاغ نمود.

نتیجه‌گیری: این پژوهش به این نتیجه دست‌یافته که شورای عالی فضای مجازی با تصویب و ابلاغ سند«پیشگیری و مقابله با قمار در فضای مجازی» پیشگیری‌های سازمان‌مداری را به تصویب رسانده که با ارجاع امر به سازمان‌ها و نهادهای مختلف پیشگیری‌های اجتماعی، وضعی، رشدمدار و خانواده‌مداری را مورد پیش‌بینی قرار داده است. از سوی دیگر، با تأیید قانون فوق‌الذکر بخت‌آزمایی و شرط‌بندی نیز تعریف و تعیین تکلیف شد. پیش‌بینی اعلام جرم اجباری، تسامح صفر در ارجاع کیفری در فرض افساد فی‌الارض یا اخلالگر اقتصادی، مجازات‌های انفصال و محدودگر همه از مؤلفه‌های اصلاحی سیاست کیفری قانونگذار در قانون اصلاح مواد 705 تا 711 قانون مجازات اسلامی است.

اثربخشی آموزش اخلاق تحصیلی در علاقه به مدرسه و موفقیت تحصیلی دانش‌آموزان

مجتبی سیدآبادی, فاطمه دهنمکی مشک آبادی, زهرا پری دولت‌آباد, سیده ساجده میردوستی

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 14 (1403), 28 June 2024, صفحه 1-11
https://doi.org/10.22037/bioeth.v14i39.44809

زمینه و هدف: بررسی عوامل تأثیرگذار و راهکارهای ارتقاء علاقه به مدرسه و موفقیت تحصیلی یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین فعالیت‌ها در هر نظام آموزشی است، بنابراین مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش اخلاق تحصیلی در علاقه به مدرسه و موفقیت تحصیلی دانش‌آموزان انجام شد.

روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش‌آزمون ـ پس‌آزمون با گروه گواه بود. جامعه پژوهش شامل تمامی دانش‌آموزان دختر پایه دهم دبیرستان‌های دخترانه ناحیه یک کرج در سال تحصیلی 1403-1402 بودند که تعداد 30 نفر به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش‌نامه‌های علاقه به مدرسه بهاری و همکاران (1400) و موفقیت تحصیلی صالحی و همکاران (1393) بودند. جلسات آموزش اخلاق تحصیلی در طی ۸ هفته هر هفته یک جلسه ۹۰ دقیقه‌ای برای گروه آزمایش برگزار شد، اما گروه گواه در این مدت هیچ آموزشی دریافت ننمود. در تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS نسخه 22 و آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد.

ملاحظات اخلاقی: فرم رضایت‌نامه و اطمینان از محرمانه­بودن اطلاعات به آزمودنی‌ها داده شد، همچنین به آنان اطلاع داده شده بود که شرکت در جلسات داوطلبانه است و هر زمان مایل بودند می‌توانند همکاری خود را ادامه ندهند.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه آزمایش و گواه در علاقه به مدرسه و موفقیت تحصیلی تفاوت معناداری وجود دارد، به‌طوری‌که میانگین و انحراف معیار علاقه به مدرسه گروه آزمایش قبل و بعد از مداخله به ترتیب برابر با 03/7 ± 46/68 ؛ 27/7 ± 35/60 و موفقیت تحصیلی قبل و بعد از مداخله به ترتیب برابر با 22/4 ± 40/58 ؛ 54/4 ± 13/53 بود. همچنین اندازه اثر برای مؤلفه‌های علاقه به مدرسه شامل مشارکت در فعالیت‌های مدرسه (۱/۲۸ درصد) تعهد به مدرسه (۲/۲۶ درصد)، تعلق به مدرسه (۷/۲۴ درصد) و موفقیت تحصیلی (233/0 درصد) به دست آمد (001/0> P).

نتیجه‌گیری: با توجه به یافته­های پژوهش پیشنهاد می‌شود معلمان و متصدیان حوزه آموزش در برنامه‌های آموزشی با به‌کارگیری آموزش اخلاق تحصیلی، علاقه به مدرسه و موفقیت تحصیلی دانش‌آموزان را بهبود بخشند.

زمینه و هدف: رشد اخلاقی با توجه به نقش آن در شکل‌گیری شخصیت بهنجار یا نابهنجار از مهمترین محورهای تحولی انسان محسوب می‌گردد. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش عامل وراثت و محیط در شکل‌گیری رشد اخلاقی صورت گرفت.

روش: مطالعه حاضر از نوع مطالعات توصیفی علی ـ مقایسه‌ای بود. سطوح رشد اخلاقی کودکان چهار تا شش ساله در چهار گروه غیر دوقلو، دوقلوهای همسان و غیر همسان پرورش­یافته در محیط خانواده با کودکان بی‌سرپرست پرورش­یافته در محیط پرورشگاه مقایسه گردید. کودکان واجد شرایط شرکت در پژوهش براساس روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب گردیدند. حجم نمونه نهایی با قرار گرفتن 24 نفر در هر یک از گروه‌های مورد مقایسه مجموعاً برابر 96 نفر بود. سطوح رشد اخلاقی این کودکان با کمک آزمایه رشد اخلاقی ایزنبرگ اندازه‌گیری شد.

ملاحظات اخلاقی: در نگارش این مقاله جنبه‌های اخلاقی شامل حفظ اصالت متون، صداقت و امانتداری و رضایت و اطلاع‌رسانی لحاظ گردید.

یافته‌ها: مجموعه‌ای از آزمون‌های تحلیل واریانس و تعقیبی نشان داد که کودکان پرورشگاهی از رشد اخلاقی پایین‌تری در مقایسه با کودکان پرورش‌یافته در خانواده اعم از دوقلو و غیر دوقلو برخوردار بودند. بین کودکان غیر دوقلو و دوقلوهای همسان و غیر همسان تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد.

نتیجه‌گیری: یافته‌های این مطالعه حاکی از نقش مؤثرتر محیط در پرورش رشد اخلاقی است. سطح پایین‌تر عملکرد کودکان پرورشگاهی در آزمایه رشد اخلاقی بیانگر اهمیت توجه به پرورش این ویژگی در این گروه از کودکان می‌باشد.

زمینه و هدف: دوره قاجار از برجسته‌ترین دوره‌های تاریخ ایران می‌باشد که در این دوره حضور میسیونرها و سفرنامه‌نویسان به اوج خود رسیده است؛ سفرنامه‌نویسان، با انگیزه خاصی بنا به روحیه و جنبه فرهنگی و اجتماعی خود، به بررسی وضعیت طبیعی جغرافیایی، تاریخی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی محل سفر خود می‌پرداختند. هدف نویسنده در این پژوهش، بیان گزارش‌های سفرنامه‌نویسان در مورد فرهنگ ایرانیان و به‌خصوص توسل در امور پزشکی است که در این راستا به بررسی و تحلیل گزارش‌های سفرنامه‌نویسان اروپایی نیز می‌پردازد.

روش: پژوهش حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه‌ای؛ سفرنامه دکتر ویلز و سفرنامه ایرانیان در میان انگلیسی‌ها از دنیس رایت و قرآن و روایات، به انجام رسیده است.

ملاحظات اخلاقی: در این پژوهش اصالت متون، صداقت و امانت‌داری رعایت شده است.

یافته‌ها: گزارش‌های ارائه‌شده سفرنامه‌نویسان از توسل در امور پزشکی و درمانی نشان می‌دهد که سفرنامه‌نویسان با اهداف و اغراض سوء این گزارش‌ها را بیان کرده‌اند. این در حالی است که توسلِ مورد انتقاد سفرنامه‌نویسان، به‌‌واسطه مبانی اسلامی جزء فضائل اخلاقی در میان مسلمانان دوره قاجار به شمار می‌رود.

نتیجه‌گیری: در این پژوهش به گزارش‌های سفرنامه‌نویسان که با اهداف سوء از فرهنگ ایرانی و اسلامی و توسل در امور پزشکی ارائه شده است، به ‌واسطه مبانی اخلاقی برگرفته‌شده از آیات قرآن پاسخ داده شده است. سفرنامه‌نویسان با اهداف سیاسی و فرهنگی، گزارش‌هایی منفی درباره‌ی توسل در میان ایرانیان ارائه داده‌اند. حال آنکه از دیدگاه فطری و عقلی و با توجه به مبانی اسلامی، توسل برای رسیدن به اهداف مادی و معنوی امری مقبول و مشروع است. با این حال، برخی مسلمانان در دوره قاجار در امور پزشکی به استفاده از طلسم و ادعیه غیر اسلامی روی آورده‌اند که با اصول اسلامی و اخلاقی مغایر است.

اثربخشی آموزش هوش اخلاقی بر امید تحصیلی و پیوند با مدرسه دانش‌آموزان

مهسا دهقانی, زینب فلاحی, شهپر شریفی, ایمانه آجی رمکانی

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 14 (1403), 28 June 2024, صفحه 1-11
https://doi.org/10.22037/bioeth.v14i39.45448

زمینه و هدف: درصورتی‌که محیط مدرسه بتواند نیازهای دانش‌آموزان را برآورده کند، باعث ایجاد پیوند با مدرسه و امید به تحصیل می‌شود. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش هوش اخلاقی بر امید تحصیلی و پیوند با مدرسه دانش‌آموزان انجام شد.

روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی دانش‌آموزان دختر ششم ابتدایی ناحیه یک اصفهان در سال تحصیلی 1403-1402 بودند که از بین این افراد ۳۰ نفر به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و گروه کنترل (۱۵ نفر) تقسیم شدند. برنامه آموزشی هوش اخلاقی در طی 11 جلسه، 60 دقیقه‌ای (هر هفته دو جلسه) به‌صورت گروهی، بر روی گروه آزمایش اجرا شد؛ درحالی‌که گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. به‌منظور جمع‌آوری اطلاعات از پرسشنامه‌های امید تحصیلی خرمایی و کمری (۱۳۹6) و پیوند با مدرسه براون وایوانز (2002) استفاده شد. داده‌ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره و نرم‌افزار SPSS نسخه 22 مورد تحلیل قرار گرفت.

ملاحظات اخلاقی: پژوهش حاضر مطالعه مستقلی است که در آن اصول اخلاقی، ازجمله رازداری و محرمانه ماندن اطلاعات، رعایت شده و هیچ‌گونه آسیب احتمالی برای آزمودنی‌ها نداشته است.

یافته‌ها: نتایج پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش‌آزمون، بین میانگین نمرات پس‌آزمون گروه‌های آزمایش و کنترل در متغیرهای امید تحصیلی و پیوند با مدرسه تفاوت معناداری وجود داشت (05/0>P). در نتیجه با توجه به میانگین‌های حاصل‌شده می‌توان گفت امید تحصیلی و پیوند با مدرسه گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل افزایش داشته است.

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج این پژوهش پیشنهاد می‌شود تا جهت افزایش امید تحصیلی و پیوند با مدرسه دانش‌آموزان، برنامه آموزش هوش اخلاقی به‌عنوان مداخله‌ای سودمند، مورد توجه مشاوران مدارس قرار گیرد.

پیش‌بینی اخلاق شهروندی براساس نقش مؤلفه‌های آموزش شهروندی و خانواده

محمد جمارانی, هوشنگ ظهیری, منصور شریفی

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 14 (1403), 28 June 2024, صفحه 1-13
https://doi.org/10.22037/bioeth.v14i39.45487

زمینه و هدف: بررسی وضعیت اخلاق شهروندی و عوامل مؤثر بر آن، همواره دغدغه جامعه‌شناسان بوده است. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر پیش‌بینی اخلاق شهروندی براساس نقش مؤلفه‌های آموزش شهروندی و خانواده قرار گرفت.

روش: پژوهش حاضر توصیفی ـ همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق کلیه افراد بالای 18 سال تا 65 سال ساکن تهران در سال 1402 بودند. روش نمونه‌گیری، خوشه‌‌ای دو مرحله‌ای بود که 1200 نفر برحسب معیارهای ورود انتخاب شدند و به پرسشنامه محقق­ساخته استاندارد پژوهش که شامل مؤلفه‌های اخلاق شهروندی، خانواده و آموزش شهروندی بود و پایایی و روایی آن تأیید شد، پاسخ دادند. جهت تحلیل داده‌ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون در محیط نرم‌افزار SPSS-26 استفاده شد.

ملاحظات اخلاقی: پس از کسب اجازه از شرکت‌کنندگان و بیان اهداف برای شرکت‌کنندگان، رضایت شفاهی از آن‌ها کسب و درباره محرمانگی اطلاعات به آن‌ها اطمینان خاطر داده شد.

یافته‌ها: نتایج نشان داد بین نهاد خانواده (728/0= β) و نهاد آموزش (718/0= β) با اخلاق شهروندی، ارتباط مستقیم و معنی‌داری وجود داشت (05/0>P)؛ و مؤلفه‌های آموزش و خانواده، اخلاق شهروندی شهروندان را به خوبی پیش‌بینی و تبيين می‌کنند.

نتیجه‌گیری: بررسی‌ها نشان داد نهاد خانواده و آموزش و تربیت به‌ شکل مثبت و معنی‌داری اخلاق شهروندی شهروندان تهران را پیش‌بینی مي‌کنند. در مجموع یافته‌های پژوهش حاضر، زمینه‌ای را برای پژوهش‌های آموزشی بیشتر و عمیق‌تر در حوزه برنامه‌ریزی آموزش خانواده  و بهبود سیستم آموزشی با هدف بهبود اخلاق شهروندی فراهم می‌کند.

راهکارهای آموزه‌های اسلام در ایجاد ایمنی شغلی

اشرف جنّاتی

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 14 (1403), 28 June 2024, صفحه 1-13
https://doi.org/10.22037/bioeth.v14i39.45250

زمینه و هدف: ایمنی و بهداشت شغلی، اهمیت زیادی در مدیریت منابع انسانی به‌ویژه در محیط کار دارد. در عصر جهانی شدن و نوسازی، ایمنی و امنیت در اجرای کارآمد یک کسب و کار بسیار ضروری است و به‌عنوان مؤلفه‌ای پویا و درون‌زا در محیط کاری تأثیرگذار است و منجر به ایجاد سودآوری بیشتر برای کارفرما می‌شود. آموزه‌های دین اسلام علاوه بر توجه به سود مادی از منظری متفاوت به ایمنی و بهداشت شغلی می‌نگرد به‌طوری‌که می‌توان با واکاوی منابع دینی مبانی شناختی و اصول ایمنی و بهداشت شغلی را رصد کرد. ازاین‌رو، نویسنده در این مقاله به واکاوی راهکارهای آموزه‌های اسلام در ایجاد ایمنی شغلی می‌پردازد.

روش: این تحقیق از نوع نظری است. ‌روش تحقیق به صورت توصیفی ـ تحلیلی و روش جمع‏آوری اطلاعات به صورت کتابخانه‏ای است و ضمن مراجعه به اسناد، کتب و مقالات، سازوکارهای آموزه‌های دینی را در ایجاد ایمنی و بهداشت شغلی، به‌عنوان یکی از موضوعات مهم در مدیریت منابع انسانی بررسی می‌نماید.

ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صادقت و امانتداری رعایت شده است.

یافته‌ها: یافته‌های پژوهش بیانگر آن است که آموزه‌های اسلام با رویکرد اخلاقی و نگاه فرامادی، مبانی شناختی چون کرامت انسانی، آخرت‌گرایی، عدالت‌محوری، حق حیات، برادری و رحمت و مهربانی جهت ایمنی شغلی ارائه داده است که لزوم اهتمام کارفرما به ایمنی و امنیت شغلی کارکنان را مبرهن مي‌سازد.

نتیجه‌گیری: ازجمله راهکارهای آموزه‌های اسلام در ایجاد ایمنی شغلی عبارتند از: بار کاری قابل مدیریت، پیشگیری از خطرات احتمالی، برنامه‌های آموزشی جهت آگاهی از ایمنی و سلامت، رعایت مقررات دولتی، ارزیابی و تعاون و همکاری کارگران.

شاخص‌های اخلاقی حکمرانی سرمایه‌های انسانی با رویکرد مدیریت کارآمد

حسام صبوری‌پور, حسن زارعی متین, یحیی داداش کریمی

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 14 (1403), 28 June 2024, صفحه 1-19
https://doi.org/10.22037/bioeth.v14i39.45984

زمینه و هدف: توجه به اخلاق در حکمرانی سرمایه انسانی در سازمان‌ها از ملزومات مدیریت کارآمد است چراکه تأثیر اخلاق در بعد فردی و اجتماعی زندگی انسان‌ها، امری قابل‌توجه و انکارناپذیر است. سازمان‌های امروزی نیازمند بازطراحی در رویکردهای مدیریتی خود بر مبنای زمینه‌های اخلاقی هستند. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی و واکاوی مؤلفه‌های اخلاقی حکمرانی سرمایه‌های انسانی با رویکرد مدیریت کارآمد انجام گرفت.

روش: رویکرد پژوهش کیفی و روش سنتز پژوهی برای دستیابی به هدف پژوهش حاضر استفاده شد. قلمرو پژوهش کلیه مقالاتی هستند (132 مقاله) که در فاصله سالیان اخیر در مورد شاخص‌های اخلاقی حکمرانی سرمایه‌های انسانی در پایگاه‌های تخصصی و علمی ارائه ‌شده‌اند. نمونه پژوهش 25 مقاله است که این تعداد بر اساس پایش موضوعی، اشباع نظری داده‌ها و به‌صورت هدفمند انتخاب‌ شد. داده‌های پژوهش از تحلیل کیفی اسناد موردمطالعه، گردآوری‌ شده‌اند.

ملاحظات اخلاقی: در تدوین مقاله، اصول اخلاقی به ویژه امانتداری در استناد به متون و حفظ اصالت مقاله، رعایت شده است.

یافته‌ها: با تجزیه‌وتحلیل داده‌ها، شاخص‌ها و مؤلفه‌های اخلاقی حکمرانی سرمایه‌های انسانی در سه بُعد منتخب و 11 محور مؤلفه‌های فردی (مشتمل بر اعتدال و میانه‌روی، مسئولیت‌پذیری و پاسخگویی، تعامل‌گرایی، ظرفیت‌سازی، انتقادپذیری، انضباط کاری)؛ مؤلفه‌های سازمانی (مشتمل بر حکمرانی اخلاقی- راهبردی، عدالت محوری، تعهد سازمانی، پایش عملکرد اخلاقی سرمایه انسانی، شفافیت)؛ مؤلفه‌های مدیریتی (مشتمل بر توانمندسازی سرمایه انسانی، مدیریت تعارض در حکمرانی سرمایه انسانی، ابتکار و نوآوری در حکمرانی، مشارکت و حکمرانی مبادله‌ای، نظارت و رهبری سرمایه انسانی) مورد سازمان‌دهی قرار گرفت.

نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌ها می‌توان نتیجه گرفت جهت حکمرانی اخلاقی نیروی انسانی و مدیریت کارآمد در سازمان نیازمند توجه به سه محور فردی، مدیریتی و سازمانی به‌صورت هم‌زمان هستیم؛ بازنگری و تحول در سازمان نیازمند بسترسازی و تحول در هر سه بُعد است.

پیش‌بینی تصمیم‌گیری به طلاق زوجین براساس روابط موضوعی با نقش واسطه‌ای تیپ‌های شخصیتی

طیبه شهیدی‌نژاد, مجید ضرغام حاجبی, حسن میرزاحسینی

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 14 (1403), 28 June 2024, صفحه 1-13
https://doi.org/10.22037/bioeth.v14i39.46001

زمینه و هدف: طلاق و عوامل مرتبط با آن همواره مورد توجه روانشناسان بوده است. بررسی‌ها نشان می‌دهد روابط موضوعی و تیپ‌های شخصیتی ممکن است به‌طور مستقیم یا غیر مستقیم با تصمیم‌گیری به طلاق مرتبط باشند. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی نقش روابط موضوعی در پیش‌بینی تصمیم‌گیری به طلاق با نقش واسطه‌ای تیپ‌های شخصیتی بود.

روش: پژوهش حاضر توصیفی ـ همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش، تمامی افراد متقاضی طلاق در سال 1402 بودند که برای نخستین‌بار در زندگی‌شان به‌منظور پایان دادن به زندگی مشترک به دادگاه خانواده شهرستان قم مراجعه کرده بودند که به روش نمونه‌گیری هدفمند مبتنی بر ملاک، از این میان، 350 نفر، انتخاب که بعد از افت افراد نمونه 297 نفر درنهایت باقی ماندند و پرسشنامه‌های شخصیت مایرز ـ بریگز (1962)، روابط موضوعی بل (1995) و عدم ثبات زناشویی ادواردز و همکاران (1987) را تکمیل نمودند. داده‌ها با آزمون همبستگی پیرسون تحلیل شد و مدل پژوهش با استفاده از تکنیک آماری تحلیل مسیر در نرم‌افزار SPSS-26 و AMOS آزمون شد.

ملاحظات اخلاقی: در تمامی مراحل انجام پژوهش، اصول اخلاق در پژوهش، حفظ امانت‌داری و محرمانگی برحسب بیانیه هلسینکی (2008) توسط پژوهشگران رعایت شد.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که نقش میانجی‌گر صفت برونگرایی، صفت تفکر و صفت قضاوتی در رابطه بین روابط موضوعی و تصمیم‌گیری به طلاق تأیید شد؛ اما نقش میانجی‌گر صفت شهودی تأیید نشد؛ در واقع روابط موضوعی از طریق سه صفت برونگرایی، تفکر و قضاوتی بر تصمیم‌گیری به طلاق اثر غیرمستقیم داشت. مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود.

نتیجه‌گیری: طبق یافته‌های پژوهش، توجه به روابط موضوعی و تیپ‌های شخصیتی و تلاش برای سازمان دادن تیپ‌های شخصیتی از طریق روابط موضوعی با هدف سازگاری بیشتر زوجین و ثبات زناشویی بیشتر، مهم و ضروری است.

مبانی اخلاقی و حقوقی امکان اعتراض ثالث در امور کیفری

سید فرزام محمدی جزه‌ئی

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 14 (1403), 28 June 2024, صفحه 1-15
https://doi.org/10.22037/bioeth.v14i39.46488

زمینه و هدف: اعتراض ثالث در امور کیفری همواره از جهات مختلف مورد مناقشه و اختلاف مراجع قضایی بوده است. فقدان قاعده کلی و ابهام در مواد فعلی قوانین کیفری از ریشه‌های این اختلافات قضایی به شمار می‌رود. اخیراً به موجب رأی وحدت رویه شماره ۸۱۸ هیأت عمومی دیوان عالی کشور به بخشی از این اختلافات پاسخ داده شده و تعیین تکلیف شده است. با این حال و با توجه به فروض مختلف اعتراض ثالث در امور کیفری کماکان درخصوص کارکرد و قلمرو رأی مزبور چالش و اختلاف نظر وجود دارد و به نوعی حق اعتراض ثالث در امور کیفری در نظام حقوقی ایران هنوز آنچنان‌که در امور مدنی جاری است به‌عنوان یک قاعده عام مورد توجه قرار نگرفته است. بر این مبنا مطالعه حاضر با هدف روشن شدن ضرورت شناسایی و کاربست این حق در نظام قضایی به بررسی مبانی اخلاقی و حقوقی آن می‌پردازد.

روش: تحقیق حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی و ضمن بهره‌گیری از منابع کتابخانه‌ای به انجام رسیده است.

ملاحظات اخلاقی: اصول اخلاقی به ویژه صداقت، اصالت و امانتداری در استناد به متون در این تحقیق رعایت شده‌اند.

یافته‌ها: اعتراض ثالث در امور کیفری به‌عنوان یک ابزار حقوقی جهت حفاظت از حقوق اشخاص ثالث و تأمین اصل نسبی بودن آراء قضایی، جایگاه ویژه‌ای در نظام حقوقی دارد. از منظر اخلاقی، این حق براساس اصول سودرسانی و منع زیان‌رسانی و استقرار عدالت اجتماعی، و به ویژه جلوگیری از زیان غیرموجه پشتیبانی می‌شود.

نتیجه‌گیری: هرچند قواعد آیین دادرسی مدنی و برخی قوانین کیفری و رأی وحدت رویه شرایط به‌کارگیری حق اعتراض ثالث را در ساحت حقوق کیفری فراهم می­آورند لیکن همچنان نیاز به اصلاح قوانین در راستای پذیرش حق اعتراض ثالث در امور کیفری بر پایه اصول اخلاقی و حقوقی احساس می‌شود.