مقاله پژوهشی/ اصیل


میزان رعایت كدهاي اخلاقي حرفه مامایی در دانشجويان مامايي و برخی عوامل مرتبط با آن

سیده زهرا معصومی, فائقه گل علیزاده بی بالان, قدرت اله روشنائی

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 10 شماره 35 (1395), 28 تیر 2016, صفحه 11-30
https://doi.org/10.22037/mej.v10i35.11764

زمينه و هدف: بررسی عملکرد اخلاقی دانشجويان مامايي، به عنوان کارکنان آتي سيستم خدمات بهداشتي درماني از مسائل مهم و ضروری می‌باشد. مطالعه حاضر با هدف تعيين میزان رعایت کدهای اخلاق حرفه‌ای مامایی و برخي عوامل مرتبط با آن، توسط دانشجويان مامایی، دانشكده پرستاري و مامايي همدان انجام گرفت.

روش: در اين مطالعه توصيفي ـ مقطعي، 125 نفر از دانشجويان مامايي، دانشگاه علوم پزشكي همدان كه در نيمسال دوم 94-1393 دوره كارآموزي خود را در بیمارستان‌های آموزشی شروع نموده بودند، به شيوه سرشماري انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده‌ها عبارت از پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر 6 حيطه و 40 سؤال درباره كدهای اخلاق مامایی بود. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS 16 تجزيه و تحليل شد.

ملاحظات اخلاقی: پس از اخذ مجوز از كميته اخلاق در پژوهش، دانشگاه علوم پزشكي همدان، بیان اهداف پژوهش، تأکید بر محرمانه‌ماندن اطلاعات، و کسب رضایت آگاهانه کتبی، پرسشنامه‌ها جهت تکمیل در اختیار دانشجویانی که تمایل به همکاری داشتند، قرار گرفت.

يافته‌ها: میانگین سن دانشجویان مامایی شرکت‌کننده در پژوهش 5/9±25/4 سال بود. ميزان رعايت هر حيطه به تفکيک عبارت بود از: میزان رعایت کدهای اخلاق حرفه‌ای در حیطه توجه به حقوق خود 89/4 درصد، تعهدات حرفه‌ای 86/7 درصد، ارتباط با دانشجويان دیگر 85/2 درصد، رائه خدمات به مددجو و همراهان وي 83/6 درصد، آموزش و پژوهش 81/7 درصد، و مدیریت 79/5 درصد. بین ترم تحصیلی (0/02=p)، مقطع تحصیلی (0/04=p)، سابقه کار (0/01=p)، وضعیت تأهل (0/02=p) و قومیت (0/01=p) با رعایت کدهای اخلاق حرفه‌ای ارتباط آماری معنی‌دار وجود داشت.

بحث و نتيجه‌گيري: یافته‌های مطالعه بر لزوم افزایش دوره‌های آموزشی دانشجویان مامایی با کدهای اخلاق حرفه‌ای به ویژه در حیطه‌های اساسی، تأکید می‌نماید. با توجه به اهمیت اخلاقی تکریم زنان باردار و نقش آن در تحول نظام سلامت، برنامه‌ریزی برای آموزش اخلاق حرفه‌ای به ویژه در حیطه‌های کم‌تر رعایت شده و نیز مهیانمودن شرایط لازم از جمله جایگاه حرفه مامایی در ارتقای سلامت باروری به منظور رعایت کدها و هنجارهای اخلاقی توسط فارغ‌التحصیلان این رشته ضرورت دارد.

 

تأثیر کیفیت خدمات ادراک‌شده بر رضایت‌مندی بیماران مراجعه‌کننده به مطب‌های پزشکان شهرستان ایلام

احسان فخری, رویا اشراقی سامانی, یاسان پور اشرف

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 10 شماره 35 (1395), 28 تیر 2016, صفحه 31-50
https://doi.org/10.22037/mej.v10i35.11765

زمینه و هدف: رعایت نظام‌نامه اخلاق حرفه‌ای و رضایت‌مندی بیماران در حرفه پزشکی از جایگاه ویژه‌اي برخوردار است. از این رو مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر کیفیت خدمات ادراک‌شده بر میزان رضایت‌مندی بیماران مراجعه‌کننده به مطب پزشکان شهرستان ایلام انجام شده است.

روش: این مطالعه توصيفي ـ تحليلي با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس بر روی 381 نفر از بیماران مراجعه‌کننده به مطب پزشکان شهرستان ایلام انجام شد. به منظور جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد كه روايي صوری و محتوا، و همچنین پايايي آن تأييد شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS 20 و آزمون رگرسیون تجزیه و تحلیل شد.

ملاحظات اخلاقی: پس از بیان اهداف پژوهش، تأکید بر محرمانه‌ماندن اطلاعات، و جلب رضایت شفاهی بیماران جهت شرکت در پژوهش، پرسشنامه‌ها جهت تکمیل توزیع گردید.

یافته‌ها: کیفیت خدمات اداراک‌شده در ابعاد قابلیت اعتماد، اطمینان‌دهی، همدلی، پاسخگویی و عوامل فیزیکی بر رضایت‌مندی بیماران مراجعه‌کننده به مطب پزشکان شهرستان ایلام تأثیر مستقیم داشت (0/001=p). با افزایش سن مراجعه‌کنندگان رضایت‌مندی آنان افزایش یافت، اما با افزایش سطح تحصیلات و قرارگیری تحت پوشش بیمه تکمیلی رضایت‌مندی آنان کاهش می‌یافت. بر اساس تحلیل رگرسیون، بعد قابلیت اعتماد کیفیت خدمات ادراک‌شده نسبت به سایر ابعاد بیشترین تأثیر و بعد عوامل فیزیکی کم‌ترین تأثیر را بر رضایت‌مندی بیماران داشتند.

بحث و نتیجه‌گیری: یافته‌ها نشان داد که قابلیت اعتماد نسبت به سایر ابعاد دارای بیشترین اثر بر رضایت‌مندی بیماران می‌باشد. از این رو پزشکان با در نظرگرفتن حقوق و انتظارات بیماران می‌توانند از طریق ارتقای کیفیت خدمات، زمینه لازم را برای جلب رضایت‌مندی بیشتر آنان را فراهم آورند. همچنین لازم است تا پزشکان علاوه بر عمل به وظایف حرفه‌ای بر اساس حقوق و تکالیف، فضایل و ارزش‌های اخلاقی نظیر مراقیت، صداقت، دلسوزی و همدلی را در درمان بیماران مراجعه‌کننده مد نظر قرار دهند.

تبیین مفهوم سلامت معنوی در جامعه ایرانی: تحلیل مفهوم تکاملی و مرور روایتی

محمدرضا حاجی‌اسماعیلی, محمود عباسی, لیلا صفایی‌پور, محمد فانی, مرتضی عبدالجباری, سیدمرتضی حسینی, فرزانه باقرنژاد, علی‌اکبر شاه‌حسینی, فروزان اکرمی, امیر واحدیان عظیمی

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 10 شماره 35 (1395), 28 تیر 2016, صفحه 77-115
https://doi.org/10.22037/mej.v10i35.11969

زمینه و هدف: سلامتی مفهومی کل‌نگر بوده که دربرگیرنده ابعاد جسمی، اجتماعی، فرهنگی، عاطفی، معنوی، روحی، عرفانی، باطنی، ارتباطی و شناختی است. از ابعاد یادشده، سلامت معنوی مفهومی است که کم‌تر درک شده و چالش‌های بیشتری در مورد آن وجود دارد. هدف مطالعه حاضر تبیین مفهوم سلامت معنوی است.

روش: در این مطالعه چندروشی از روش مرور روایتی با جستجوی سه مرحله‌ای در پایگاه اطلاعاتی جهاد دانشگاهی تا ابتدای آذرماه 1394 درباره موضوعات مذهب، معنویت، سلامت معنوی، اعتقادات مذهبی و تأثیر سلامت معنوی بر سلامت جسم و روان استفاده شد. همچنین به منظور ارائه مدل مفهومی سلامت معنوی از روش تحلیل مفهوم تکاملی راجرز استفاده گردید.

ملاحظات اخلاقی: قواعد اخلاقی از جمله صداقت و امانت‌داری در تحلیل و گزارش متون جستجوشده رعایت گردید.

یافته‌ها: از 3136 مقاله حاصل از جستجوی مرحله اول، 16 مقاله مورد بررسی قرار گرفت که در مجموع سه مضمون کلی مفهوم سلامت معنوی و ابعاد آن، ارتباط سلامت معنوی با دیگر ابعاد سلامت و مدل مفهومی سلامت معنوی استخراج شد.

بحث و نتیجه‌گیری: اگرچه نتایج این مطالعه تعریف اولیه از مفهوم سلامت معنوی و ابعاد آن را ارائه نمود، سلامت معنوی و زیرمجموعه‌های آن مفاهیمی مبهم بوده که ضرورت تحلیل و بررسی بیشتر آن به منظور تفکیک و جداساختن آن‌ها وجود دارد. شناسایی و تعریف واضح و دقیق سلامت معنوی با اثرات مشخص‌شده آن و اعتقادات گسترده مردم به آن می‌تواند به صورت مؤثر به عنوان راهبرد مناسبی برای تأثیر بیشتر درمان‌ها و حتی درمان‌های غیر دارویی مورد استفاده قرار گیرد.

ارتباط عدالت آموزشی و رفتارهای مدنی ـ تحصیلی از دیدگاه دانشجویان پرستاری

سیده سارا افرازنده, طیبه میرزایی, بتول پورابولی, سکینه سبزواری

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 10 شماره 35 (1395), 28 تیر 2016, صفحه 117-140
https://doi.org/10.22037/mej.v10i35.12070

زمینه و هدف: عدالت آموزشی فرآیندی است که همه دست‌اندرکاران آموزش به آن اندیشیده و خواستار برقراری آن در محیط تحت نظارت خود می‌باشند. وقتی اساتید در تعامل با دانشجویان عدالت را رعایت می‌کنند، از طریق احساس خودارزشمندی ظرفیت یاری‌رسانی دانشجویان به یکدیگر و مشارکت و پایبندی آنان به قواعد را افزایش می‌دهند. این پژوهش با هدف بررسی ارتباط عدالت آموزشي با رفتارهای مدنی ـ تحصیلی از دیدگاه دانشجویان، دانشکده پرستاری مامایی رازی، دانشگاه علوم پزشکی کرمان انجام شده است.

روش: در این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی، نمونه پژوهش شامل290 نفر از دانشجویان، دانشکده پرستاری مامایی رازی، دانشگاه علوم پزشکی کرمان بودند. برای جمع‌آوری داده‌های پژوهش از پرسشنامه‌های عدالت آموزشی (EJQ) و رفتارهای مدنی تحصیلی (ECBQ) استفاده شد. داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، تی مستقل، آنالیز واریانس) در نرم‌افزار SPSS 18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

ملاحظات اخلاقی: پس از بیان اهداف پژوهش، تأکید بر محرمانگی اطلاعات، رضایت شفاهی بیماران برای همکاری و مشارکت در پژوهش کسب شد.

یافته‌ها: میانگین نمره عدالت آموزشی دانشجویان در حد متوسط (86/7±86/15) و میانگین نمره رفتارهای مدنی ـ تحصیلی در حد مطلوب (64/73±65/7) بود. بین عدالت آموزشی و رفتارهای مدنی ـ تحصیلی ارتباط معنی‌دار وجود داشت (p=0.01). در پاسخ به گویه‌های پرسشنامه عدالت آموزشی، بیشترین نظرات مخالف به گویه «اساتید به همه دانشجویان به یک اندازه توجه نشان می‌دهند» و بیشترین نظرات موافق به گویه «امکانات اینترنتی و کتابخانه‌ای در اختیار همه دانشجویان قرار دارد»، اختصاص داشت. در پاسخ به گویه‌های پرسشنامه رفتارهای مدنی ـ تحصیلی، پایین‌ترین نمره به گویه «در محیط دانشگاه ترجیح می‌دهم، همیشه با دوستانم باشم تا با دیگران» و بیشترین نمره به گویه «در دانشگاه همیشه با دانشجویان و اساتید محترمانه برخورد می‌کنم»، اختصاص داشت.

نتیجه‌گیری: یافته‌ها نشانگر وجود ارتباط مثبت و معنی‌دار بین عدالت آموزشی و رفتارهای مدنی ـ تحصیلی بود. بنابراین بررسی عوامل مؤثر در برقراری عدالت آموزشی با توجه به نیازهای ارزیابی‌شده، جهت برنامه‌ریزی در راستای ایجاد رفتارهای مدنی ـ تحصیلی در دانشجویان پرستاری و مامایی ضروری به نظر می‌رسد.

زمینه و هدف: همگام با گسترش فناوری اطلاعات، مسائل اخلاقی استفاده از فناوری نیز در حال افزایش است. هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل علی تمایل رفتاری اخلاقی در استفاده از فناوری اطلاعات در بین دانشجویان علوم پزشکی می‌باشد.

روش‌: پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی می‌باشد. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز تشکیل می‌دادند. برای تعیین حجم نمونه از روش نمونه‌گیری طبقه‌ای تصادفی و جدول کرجسی و مورگان استفاده شد (234 نفر). برای گردآوری داده‌ها از پرسشنامه محقق ساخته بر مبنای پرسشنامه‌های استاندارد استفاده شد. روایی پرسشنامه از طریق روایی محتوای و پایایی آن از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ احراز گردید. برای بررسی فرضیه‌ها، از روش تحلیل مسیر با استفاده از نرم‌افزار آماری 8/50 LISREL استفاده شد.

ملاحظات اخلاقی: با بیان اهداف و شیوه اجرای پژوهش و اطمینان لازم در خصوص محرمانه‌بودن اطلاعات، رضایت شفاهی شرکت‌کنندگان جهت همکاری و شرکت در پژوهش کسب گردید.

یافته‌ها: سه متغیر خودکارآمدی اخلاق‌رایانه، درک از خطرپذیری و هنجار ذهنی بر تمایل به استفاده اخلاقی، تأثیر مستقیم داشتند که از این میان، خودکارآمدی اخلاق‌رایانه (0/38=r) بیشترین تأثیر را بر شدت نیاز داشت. همچنین متغیرهای خودکارآمدی اخلاق‌رایانه، درک از خطرپذیری و هنجار ذهنی بر تمایل به استفاده اخلاقی از طریق متغیرهای نگرش به استفاده اخلاقی و کنترل رفتار اخلاقی تأثیر غیر مستقیم داشتند.

نتیجه‌گیری: برای بهره‌مندی صحیح از مزایای فناوری اطلاعات، بدون تجربه رفتارهای غیر اخلاقی در محیط‌های علمی، نیاز به تمرکز بر ارتقای خودکارآمدی اخلاقی و تقویت انگیزه‌های اخلاقی دانشجویان در استفاده از فناوری اطلاعات و اقدامات پیشگیرانه اجتماعی و فنی می‌باشد.

مقاله مروری


بررسی وضعیت حمایت از روش‌های تشخیص بیماری به عنوان اختراع در اروپا

محمدحسین عرفان‌منش, محمود عباسی

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 10 شماره 35 (1395), 28 تیر 2016, صفحه 51-76
https://doi.org/10.22037/mej.v10i35.11767

روش‌های تشخیص بیماری که بر روی جسم انسان یا حیوان اعمال می‌شوند در قوانین اکثر کشورها از جمله كنوانسيون اروپايي ثبت اختراع، صراحتاً از محدوده اختراعات قابل ثبت استثنا شده‌اند، اما پیشرفت فزاینده علم و فناوری و در نتیجه ظهور طیف وسیع و متنوعی از ابداعات پزشکی منجر به پیچیدگی و دشواری در تعیین مصادیق روش‌های استثنا شده گشته است.

در این میان، رویکرد محاكم ثبت اختراع در پاسخ به سه سؤال بحث‌برانگیز بوده است: اولاً مقصود از روش‌های تشخیص بیماری استثناشده در کنوانسیون چیست؟؛ ثانیاً آیا در استثناشدن روش‌های تشخیص بیماری، انجام روش ابداعی توسط اشخاص خاص (مثلاً پزشکان) موضوعیت پیدا می‌کند؟؛ ثالثاً با توجه به این‌که روش استثناشده الزاماً می‌بایستی بر روی جسم انسان یا حیوان اعمال شوند، معیارهای تعیین روش‌های تشخیص بیماری بر روی بدن چیست؟

پاسخ به اين سه سؤال، چالش‌برانگيز بوده و موضوع آراي ناهماهنگ و بعضاً متناقض در مراجع و محاكم اروپايي ثبت اختراع بوده است.

این مقاله تلاش می‌کند تا با مطالعه آرای برجسته هیأت‌های فنی و عالی تجدید نظر به بررسی نحوه برخورد و عملکرد نظام ثبت اختراع اروپا در ارتباط با روش‌های تشخیص بیماری بپردازد.

ملاحظات اخلاقی در پژوهش‌های مرتبط با خشونت خانگی

سکينه طاهرخانی

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 10 شماره 35 (1395), 28 تیر 2016, صفحه 141-175
https://doi.org/10.22037/mej.v10i35.12169

زمینه و هدف: خشونت عليه زنان يکی از دلايل جدی ناتوانی و مرگ زنان محسوب می‌شود که از شيوع بالايی برخوردار است. خشونت عليه زنان از نظر اخلاقی يک موضوع تحقيقاتی حساس به شمار می‌رود، چراکه می‌تواند افراد درگير در تحقيق اعم از محققان و مشارکت‌کنندگان را در معرض آسیب‌های جسمی، روانی، اجتماعی و اقتصادی قرار دهد. اين مطالعه با هدف تعیین ملاحظات اخلاقی در پژوهش‌های مرتبط با خشونت خانگی انجام شده است.

روش: این پژوهش یک مطالعه مروری است. برای دستیابی به متون و مقالات مرتبط از کتب و جستجوی هدفمند پایگاه‌های داده داخلی و خارجی استفاده شد، سپس متون به دست‌آمده بر اساس اصول چهارگانه اخلاق زیست پزشکی تحلیل شدند.

ملاحظات اخلاقی: قواعد اخلاقی از جمله صداقت و امانت‌داری در تحلیل و گزارش متون جستجوشده و استناددهی به منابع مورد استفاده رعایت گردید.

یافته‌ها: يافته‌ها نشان داد افشای اطلاعات در فرآیند رضایت آگاهانه، تضمين ايمنی و محرمانگی، کاهش آسيب به مشارکت‌کنندگان و گروه تحقيق، تضمين صحت علمی تحقيق و فراهم‌سازی حمايت از جمله نگرانی‌ها و ملاحظات اخلاقی عمده در اين تحقيقات می‌باشد.

نتیجه‌گیری: پژوهش‌های مرتبط با خشونت خانگی در صورتی از نظر اخلاقی، به خوبی قابل انجام هستند که چالش‌های اخلاقی مرتبط از پيش شناسايی و راهکارهاي مناسبی برای اداره آن‌ها به کار گرفته شود.

رازداری؛ حق بیمار و مسؤولیت مدنی پزشک

علیرضا یزدانیان, مینا عبدالله زاده

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 10 شماره 35 (1395), 28 تیر 2016, صفحه 199-227
https://doi.org/10.22037/mej.v10i35.12356

حفظ اسرار بيمار همواره نوعي حق براي بيمار و تكليف براي پزشك به شمار مي‌رفته است. با این وجود، وظیفه رازداری یک امر مطلق نیست و ممکن است شرایط متعارضی پیش آید که پزشک ناگزیر به نقض رازداری شود. هدف از انجام مطالعه حاضر ارزیابی مبنای مسؤولیت مدنی پزشک، در افشای اسرار بیمار است. بررسی مستندات و قوانین مرتبط بیانگر آن است که در غیر موارد استثنا، افشای سرّ پزشکی، اخلاقی و جایز نیست و موجب مسؤولیت پزشک به جبران خسارت‌های وارده به بیمار خواهد بود. در خصوص مسؤولیت مدنی پزشک، در قوانین ایران، به جبران خسارت به صراحت اشاره نشده است، اما دادگاه پس از احراز ورود ضرر مادی یا معنوی و رابطه سببیت بین فعل نامشروع پزشک و ضرر وارده، با استناد به ماده یک قانون مسؤولیت مدنی مصوب 1339 پزشک را مکلف به جبران خسارت می‌نماید و در نهایت آنچه جبران خسارت زیان‌دیده را تضمین می‌کند، بیمه مسؤولیت مدنی حرفه‌ای پزشک خواهد بود.

نامه به سردبیر


نامه به سردبیر

امین زند

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 10 شماره 35 (1395), 28 تیر 2016, صفحه 7-10
https://doi.org/10.22037/mej.v10i35.12275

اصلاح‌نژاد (Eugenics) یک جنبش زیستی ـ اجتماعی است که بر بهبود ترکیب ژنتیکی یک جمعیت تأکید دارد و برای این کار قائل به مداخلات گسترده در جمعیت‌های بشری است، اگرچه اصلاح نژاد در ابتدا مبتنی بر نظریات توارث مندل شکل گرفت، ولی به مرور تغییرات زیادی کرد{Blom, 2008 #5;Blom, 2008 #5}. در واقع امروزه تئوری‌های اصلاح نژاد یک علم زیستی صرف نیستند، بلکه مجموعه‌ای از مسائل زیستی، اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی را دربر ‌می‌گیرند (1). امروزه اصلاح نژاد در ابعاد مختلفی همچنان اجرا می‌شود، به طوری که برنامه‌های عقیم‌سازی اجباری در نقاطی از دنیا با ابعاد مختلف علیه گروه‌های اقلیت اعمال می‌شود (2). همچنین ایده‌های اصلاح نژاد، روش‌های تشخیصی ژنتیکی به کارگرفته در تکنیک‌های کمک باروری (Assisted Reproductive Techniques) را متأثر کرده است، به طوری که گاهی یک سلول تخم که دارای صفاتی خاص و متمایز است، جهت کاشت (Implantation) در رحم انتخاب می‌شود و با انتخاب یکی اقدام به حذف مابقی می‌شود (3)، حتی سیاست‌های اصلاح نژاد بر مشاوره‌های ژنتیکی قبل از ازدواج در تعدادی از کشورها سایه افکنده است (4). همچنین تاریخچه اصلاح نژاد نشان‌دهنده کارایی آن در ارتقای عملکرد شغلی افرادی است که در ارتباط با معلولان می‌باشند (5). از اصلاح نژاد در نقاط مختلف دنیا توسط برخی دولت‌ها حمایت شده است و حتی به عنوان یک فلسفه اجتماعی برای بهبود توارث بشر مطرح شده است، اما اساس این فلسفه مبتنی بر این است که «گروه خاصی از مردم بیشتر تولید مثل داشته باشند و گروهی از آن‌ها کم‌تر زادولد کنند» (6). نقدهایی که بر این فلسفه وارد است را می‌توان به شرح زیر خلاصه کرد: 1ـ اساس این فلسفه مبتنی بر گروه‌بندی و طبقه‌بندی مردم است. با این حساب، افراد فقیر، مبتلایان به عقب‌ماندگی ذهنی، نابینایی، ناشنوایی یا نقص تکاملی و حتی برخی گروه‌های نژادی در طبقه کم‌برخوردار (Disadvantage) قرار می‌گیرند. همانطور که آلمان نازی اقدام به چنین کاری کرد. اساساً طبقه‌بندی مردم به این شیوه خلاف عزت و کرامت انسانی است؛ 2ـ این گروه نامطلوب حق بقای نسل را همچون گروه مطلوب ندارد، در حالی که حق باروری و بقای نسل یک حق آشکار انسانی است؛ 3ـ این تقسیم‌بندی نوعی اجبار و دستور است و نمی‌توان افراد را وادار به چنین امری کرد؛ 4ـ تقسیم‌بندی جامعه می‌تواند به سرعت به مشکلات اجتماعی بینجامد، چرا که گروهی را در موضع قدرت و گروهی دیگر را در موضع ضعف قرار می‌دهد؛ 5ـ گروهی که در طبقه نامطلوب قرار گرفته‌اند دچار مشکلات اجتماعی فراوان شده، جامعه را تحت تأثیر قرار داده و در نتیجه به همان نژاد برتر آسیب می‌رسانند....

Please cite this article as:

Zand A. The Ethical Criticism of Eugenics. J Med Ethics 2016; 10(35): 7-10.