پژوهشی/ اصیل پژوهشی


بررسی جوّ ایمنی معادن اورانیوم ایران در سال 1391

محمد جواد جعفری, اصغر صدیق زاده, ولی سرسنگی, فربد زائری, فرخشاد یگانی

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 2 شماره 3 (2014), 22 دی 2014, صفحه 148-154
https://doi.org/10.22037/meipm.v2i3.7729

سابقه و هدف: کار در معادن اورانیوم طاقت‌فرساست. نگرش و فرهنگ، از دلایل ریشه­ای در بروز رفتارهای ناایمن است که می‌تواند منجر به حادثه شود. جوّ ایمنی که به عنوان شکل ظاهری فرهنگ ایمنی در نظر گرفته می­شود، نگرش افراد را نسبت به ایمنی بیان می­کند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی جوّ ایمنی معادن اورانیوم ایران بود.

روش بررسی: این مطالعۀ توصیفی- تحلیلی به صورت مقطعی در دو معدن زیرزمینی و روباز اورانیوم در سال 91 روی 550 نفر از کارکنان که حداقل یکسال سابقۀ کار داشتند، انجام گرفت. برای جمع آوری اطلاعات دموگرافیک و سنجش فاکتورهای جوّ ایمنی، از پرسشنامۀ 11 عاملی ارزیابی جوّ ایمنی استفاده شد. پس از جمع آوری اطلاعات، داده­ها به نرم‌افزار SPSSv16 منتقل شد و با استفاده از آزمون­های t مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه مورد بررسی قرار گرفت.

یافته­ ها: نمرۀ کل جوّ ایمنی در معادن زیرزمینی و روباز به ترتیب 99/5 و 02/6 به دست آمد و عامل­های آگاهی و شناخت مقررات ایمنی (75/6) و تعهد مدیریت (98/4) به ترتیب به عنوان قوی­ترین و ضعیف­ترین عامل شناخته شد. ارتباط معنی‌داری بین اطلاعات شخصی و فاکتورهای جوّ ایمنی یافت نشد (05/0P>) اما ارتباط معنی‌داری بین اکثر فاکتورهای جوّ ایمنی وجود داشت (05/0>P).

نتیجه‌گیری: با توجه به پایین بودن نمرۀ جوّ ایمنی، لازم است اقداماتی برای بهبود جوّ ایمنی در این معادن انجام گیرد تا در آینده حوادث بیشتر و شدیدتر اتفاق نیفتد. 

بررسی دموگرافیک بیماران ترومایی ناشی از تصادفات جاده‌ای مراجعه‌کننده به بیمارستان طالقانی مشهد - 1391

حسین ابراهیمی پور, مسعود خانی, سمیه صالح آبادی, اکبر بابایی حیدرآبادی, یاسمین مولوی طالقانی, نسیم میرزایی, مرجان وجدانی, اصغر اشرفی حافظ, معصومه ایمان زاد

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 2 شماره 3 (2014), 22 دی 2014, صفحه 155-160
https://doi.org/10.22037/meipm.v2i3.7732

سابقه و هدف: تصادف‌، يكي از فراگیر­ترين مشكلات در زمینۀ سلامت در جهان است. در کشورهای در حال توسعه، تروما اولین علت مرگ و میر جوانان است. اين مطالعه با هدف بررسي دموگرافیک بیماران ترومایی ناشی از تصادفات جاده‌ای مراجعه‌کننده به بیمارستان طالقانی مشهد انجام گرفته است.

 

روش بررسی: این پژوهش از نوع توصیفی- مقطعی از فروردین 1391 تا اسفند 1391 در بیمارستان طالقانی مشهد انجام گرفته است. جامعۀ پژوهش شامل 4699 نفر از مصدومین ناشی از تصادفات جاده‌ای مراجعه‌کننده به بیمارستان طالقانی هستند. ابزار گردآوري داده‌ها، فرم ثبت اطلاعات محقق ساخته، شامل عوامل دموگرافیک (سن، جنس، سابقۀ بستری، تاریخ پذیرش، بخش و وضعیت ترخیص بیمار) بوده و داده‌ها به روش تمام شماری گردآوري و با استفاده از آمار توصیفی و نرم‌افزار SPSS 18 تحلیل شد.

یافته‌ها: 73.2% مصدومین مرد بودند و شایع‌ترین سنّ آسیب بین 20 تا 30 بود. بیشترین تصادفات (48.41%) در فصل تابستان و در شهریورماه رخ داد. از نظر خدمات مورد نیاز بیماران، به ترتیب 59.4% در درمانگاه اورژانس، 23.7% در بخش سوانح 1 و2، 7.2% در بخش جراحی اعصاب، 8.1% در بخش جراحی عمومی و مردان، 0.9% بیماران در بخش مراقبت‌های ویژه (ICU)، 0.6% در بخش ارتوپدی و 0.1% در بخش مغز و اعصاب بستری شدند.

نتیجه‌گیری: با توجه به اهمیت بالای حوادث جاده‌ای به‌عنوان یک مشکل اجتماعی و قابل پیش‌بینی و کنترل، باید به مسئلۀ ایمنی و استانداردسازی جاده‌ها توجه ژرف شود و برنامه‌ریزی و اقدامات اساسی در این زمینه صورت گیرد. همچنین توجه به جمعیت جوانان به‌عنوان مهم‌ترین گروه در معرض خطر و تدوین برنامه‌های آموزشی برای آنان ضروری به نظر می‌رسد.

تأثیر آموزش تمرینات تن‌آرامی بر میزان اضطراب زنان باردار گروه پرخطر

فرزانه رحیمی, محبوبه احمدی, فیروزه روستا, حمید علوی مجد, محبوبه والیانی

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 2 شماره 3 (2014), 22 دی 2014, صفحه 180-188
https://doi.org/10.22037/meipm.v2i3.7737

سابقه و هدف: اضطراب دوران بارداری، پیامدهای نامطلوبی بر روی مادر و نوزاد دارد. استفاده از روش‌های کاهش اضطراب مادران باردار، نقش مؤثری در کاهش مشکلات روانی مادر و فرزند او دارد. تمرینات تن‌آرامی می‌تواند در حاملگی‌ها و زایمان‌های پرخطر موجب بهبود پیامدهای حاملگی شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش این تمرین‌ها بر میزان اضطراب زنان باردار گروه پرخطر صورت گرفت.

روش بررسی: پژوهش حاضر به روش کارآزمایی بالینی تصادفی، بر روی 150زن باردار گروه پرخطر 32- 35هفته (75 نفر در گروه تن‌آرامی،  75 نفر در گروه کنترل) مراجعه‌کننده به مراکز بهداشتی- درمانی شهر شهرضا انجام شده است. ابزار مورد استفاده، شامل پرسش‌نامۀ اطلاعات فردی و بارداری، پرسش‌نامۀ اضطراب اشپیل برگر، چک‌لیست ثبت انجام تن‌آرامی‌ بوده است. برای گروه تن‌آرامی علاوه بر مراقبت‌های معمول دوران بارداری،4 جلسه 90 دقیقه‌ای، کلاس آموزشی تمرینات تن‌آرامی فعال به روش جاکوبسن در طی 4هفته (هفته‌ای یک‌بار)‌ برگزار شده است. گروه کنترل فقط مراقبت‌های معمول دوران بارداری را دریافت می‌کردند. نمرۀ اضطراب قبل از مداخله، هم‌چنین در پایان مداخله در هر دو گروه سنجیده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون تی زوجی و تی مستقل استفاده شد.

یافته‌ها: در این بررسی، میانگین نمرۀ اضطراب قبل از مداخله در دو گروه، اختلاف آماری معنی‌داری نداشت ولی میانگین نمرۀ اضطراب بعد از مداخله در دو گروه، اختلاف آماری معنی‌داری نشان داد. در گروه تن‌آرامی بعد از مداخله، میانگین نمرۀ اضطراب کاهش یافت و در گروه کنترل اندکی افزایش مشاهده شد.

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد، آموزش تمرینات تن‌آرامی موجب کاهش اضطراب زنان باردار گروه پرخطر می‌شود.

 

بررسي ارتباط نوبت‌کاري با سلامت عمومي و کیفیت خواب در کارکنان یک شرکت لوله‌سازي

زینب السادات نظام الدینی, پریسا حسینی کوکمری, الهه بهزادی, سید محمود لطیفی

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 2 شماره 3 (2014), 22 دی 2014, صفحه 189-195
https://doi.org/10.22037/meipm.v2i3.7738

سابقه و هدف: با افزایش روز‌افزون جمعیّت و نیاز به خدمات و صنعتی شدن جوامع، نوبت‌کاری به طور مستمر افزایش خواهد یافت. با توجّه به اثراتی که شیفت‌کاری بر سلامت و کیفیت خواب کارکنان دارد و می‌تواند در تولید و بهره‌وری نیز تأثیرگذار باشد، بررسی و توجّه به این مشکلات، ضروری به نظر می‌رسد. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطۀ نوبت‌کاری با سلامت روان و کیفیت خواب کارکنان بوده است.

روش بررسی‌: پژوهش حاضر، مطالعه‌ای مقطعی است که بر کارکنان شرکت لوله‌سازی اهواز به انجام رسیده است. از این جامعه، تعداد 230 نفر از پرسنل به روش نمونه­گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل: پرسش‌نامۀ دموگرافیک، پرسش‌نامۀ سنجش کیفیت خواب پیترزبورگ و پرسش‌نامۀ 12سؤالی سلامت عمومی بود. تجزیه و تحلیل داده‌ها با نرم‌افزار 18 spss  و با استفاده از آزمون‌های آماری توصیفی و استنباطی انجام گرفت.

یافته‌ها: نتایج حاصل از مقایسۀ بین دو گروه نوبت‌کار و گروه ثابت‌کار، حاکی از آن است که بین میانگین نمرات سلامت روان و کیفیت خواب دو گروه، ارتباط معنی‌داری وجود دارد و این اختلالات در پرسنل نوبت‌کار بیشتر است.

نتیجه‌گیری: با توجه به اثرات سوء نوبت کاری از یک سو  و تعداد زیاد نیروی کار شاغل، حساسیت، مخاطره‌آمیز بودن عملیات و فرآیندهای صنعتی در کشور از سوی دیگر، انجام مطالعه‌ها و ارائۀ راهکارهای پیشنهادی مناسب برای تنظیم و تدوین نظام نوبت‌کاری بهینه برای حذف و یا کاهش اثرات نامطلوب ناشی از کار در نظام‌های نوبتی ضروری است.

 

بررسی اپیدمیولوژی حوادث ناشی از کار در شاغلین یک شرکت ساختمان­ سازی

محمدجواد جعفری, مهدی قراری, محتشم غفاری, لیلا امیدی, غلامرضا اسدالله فردی, آرش اکبرزاده

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 2 شماره 3 (2014), 22 دی 2014, صفحه 196-203
https://doi.org/10.22037/meipm.v2i3.7739

سابقه و هدف: صنايع ساختماني به دليل نرخ بالای حوادث، جزء صنايع با خطر بالا به‌شمار می­روند. یافته­های مربوط به تحلیل حوادث در مدیریت خطر، ارتقاء ایمنی و برنامه­های پیشگیرانه نقش عمده­ای ایفا می­کند. هدف از مطالعۀ حاضر بررسي اپیدمیولوژی حوادث ناشی از کار در دو کارگاه یک شرکت ساختمان‌سازی در شهر تهران بر اساس فاكتورهاي فردي، گروه­هاي شغلي، عضو حادثه ديده و اعمال و شرايط ناايمن است.

روش بررسی: این مطالعۀ توصیفی- تحلیلی، در کارگاه­های یک شرکت ساختمان‌سازی در سال 1390 در شهر تهران صورت پذیرفت. حوادث ثبت شده در یک‌سال گذشته از كميتۀ ايمني و بهداشت كارگاه دريافت و سپس اطلاعات مورد نياز بر اساس طراحي مطالعه استخراج گرديد. برای تحلیل داده­ها و بررسی ارتباط میان فاکتورهای مرتبط با توزيع حوادث از آزمون­هاي توصيفي، آزمون t مستقل و کای‌اسکوئر از نرم افزار  SPSS 16استفاده گردید.

یافته­ ها: در طی سال 1390 جمعاً تعداد 915 حادثه ثبت شده بود كه از اين ميان 431 حادثه مربوط به كارگاه شمارۀ 1 (1/47%) و 484 مورد، مربوط به كارگاه شمارۀ 2 (9/52%) بود. برخورد با اشیا و گیر افتادن میان تجهیزات از دلایل اصلی ایجاد آسیب در کارگاه­های این شرکت ساختمان­سازی بود. بیشترین فراوانی حوادث مربوط به مشاغل قالب­بندی و آرماتوربندی و کمترین فراوانی مرتبط با شغل جوش‌کاری بود. اعمال ناایمن بیش از شرایط ناایمن سبب رخداد حوادث شده­اند و انگشتان دست، بیشترین فراوانی حادثه را از نظر عضو صدمه دیده داشته­اند.

نتیجه­ گیری: هیچ یک از این دو کارگاه ساختمان­سازی از نظر رعایت اصول ایمنی در وضعیت خوبی قرار نداشته و به دليل فراوانی حوادث در طبقه­بندي صنايع با خطر بالا قرار دارند.

بررسی رابطۀ ویژگی‌های شخصیتی رانندگان تاکسی در رانندگی با نگرش به ایمنی در رانندگی

فاطمه ملک پور, یوسف محمدیان, علیرضا ملک پور

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 2 شماره 3 (2014), 22 دی 2014, صفحه 204-208
https://doi.org/10.22037/meipm.v2i3.7823

سابقه و هدف: در 10 سال گذشته تعداد فوتي‌ها در ايران بر اثر تصادفات رانندگي 235 هزار و 50 نفر گزارش شده است. مطالعۀ حاضر با هدف بررسی ارتباط بین شخصیت و نگرش به ایمنی در رانندگی است.

روش بررسی: این مطالعه از نوع همبستگی است. در این مطالعه 384 نفر از رانندگان تاکسی داخل شهر ارومیه به‌عنوان نمونۀ مورد مطالعه انتخاب شدند که 192 نفر به‌عنوان گروه مورد و 192 نفر به‌عنوان گروه شاهد بود. ابزار جمع‌آورى اطلاعات از پرسش‌نامۀ سه بخشی: 1- مشخصات دموگرافیک  2- نگرش به ایمنی 3- ویژگی‌های شخصیتی تشکیل شده است.

یافته‌ها: بین ویژگی شخصیتی نگران با جریان ترافیک، در برابر اطاعت از قوانین از نظر آماری همبستگی معنی‌داری یافت شد (001/0P=). بین ویژگی شخصیتی احساسی با جریان ترافیک در برابر اطاعت از قوانین، رانندگی با سرعت و رانندگی هیجانی از لحاظ آماری همبستگی معنی‌داری یافت شد (001/0P= ). بین ویژگی شخصیتی نوع‌دوستی با جریان ترافیک در برابر اطاعت از قوانین، رانندگی با سرعت و رانندگی هیجانی از لحاظ آماری همبستگی معنی‌داری یافت شد( 05/0>= P).  بین ویژگی شخصیتی بی‌هنجاری با جریان ترافیک در برابر اطاعت از قوانین، رانندگی با سرعت و رانندگی هیجانی از لحاظ آماری همبستگی معنی‌داری یافت شد (05/0>= P).

نتیجه‌گیری: افرادی که از نظر شخصیتی نگران، بهنجار و احساسی هستند، نگرششان به ایمنی منفی است. افرادی که از نظر شخصیتی نوع‌دوست هستند، نگرششان به ایمنی مثبت است.

میزان استفاده از کلاه ایمنی و بعضی عوامل مرتبط با آن در بین موتورسواران شهر کرمان در سال 92- 1391

علی محمد مختاری, سعید صمدی, سید اسماعیل حاتمی, حبیب جلیلیان, نرگس خانجانی

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 2 شماره 3 (2014), 22 دی 2014, صفحه 209-214
https://doi.org/10.22037/meipm.v2i3.7742

سابقه و هدف: استفاده از کلاه ایمنی، ميزان مرگ و مير و آسیب‌های وارده به سر در طی تصادفات را به شدت کاهش می‌دهد. در مورد میزان استفاده از کلاه ایمنی در ایران تاکنون مطالعه‌ای انجام نگردیده است؛ لذا مطالعه حاضر به منظور بررسی میزان استفاده از کلاه ایمنی و برخی عوامل مرتبط با آن بین موتورسواران شهر کرمان انجام گردید.

روش ­بررسی: این مطالعه از نوع مقطعی و جمع‌آوری داده‌ها در دو مرحله یعنی زمستان 91 و تابستان 92 و در روزهای تعطیل و غیر تعطیل، صبح و عصر، خیابان‌های اصلی و فرعی و بزرگراه، توسط دو نفر (یک نفر مشاهده‌گر و دیگری تکمیل‌کننده چک‌لیست) انجام گردید. آنالیزهای توصیفی و تحلیلی (آزمون‌های کای اسکوئر و رگرسیون لجستیک) در نرم‌افزار SPSS16 انجام شد.

یافته‌ها: از بین 2880 موتورسوار که مورد بررسی قرار گرفتند، تعداد 324 نفر (2/11%) از کلاه ایمنی استفاده می‌کردند. این میزان در روزهای تعطیل نسبت به روزهای غیر تعطیل به طور معنی‌داری کمتر بود (001/0 p<). میزان استفاده به طور معنی‌داری در فصل زمستان بیشتر از تابستان بود (001/0 p<). میزان استفاده از کلاه ایمنی در خیابان‌های اصلی، فرعی و بزرگراه اختلاف معنی‌داری نداشت (206/0 p=).

نتیجه‌گیری: مقایسه این مطالعه با آمارهای کشورهای دیگر نشان‌دهنده‌ی پایین بودن میزان استفاده از کلاه ایمنی بین موتورسواران است که علاوه بر اعمال شدیدتر قانون نیازمند فرهنگ‌سازی و اتخاذ تدابیر لازم به منظور افزایش استفاده از کلاه ایمنی می‌باشد.

 

برآورد هزینۀ سوانح ترافیکی در ایران با استفاده از روش تمایل به پرداخت

الهه عینی, حمید سوری, مجتبی گنجعلی, تابان باغفلکی

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 2 شماره 3 (2014), 22 دی 2014, صفحه 215-225
https://doi.org/10.22037/meipm.v2i3.7751

سابقه و هدف: برای تخصیص بهینۀ منابع عمومی و برای برقراری ارتباط بین هزینه و منافع، باید پیوسته و به شکلی نظام‌مند هزینۀ تصادفات را محاسبه کرد. هدف مطالعۀ حاضر، تعیین هزینۀ ناشی از سوانح ترافیکی در ایران با استفاده از تحلیل وایبول و با روش تمایل به پرداخت بود.

روش بررسی: در یک مطالعۀ مقطعی درسال 1392 ، تعداد 846 نفر (به نسبت اعلام‌شدۀ گزارش جهانی ایمنی راه سال 2013 سهم عابر پیاده 28 درصد، موتورسیکلت 23 درصد، سرنشینان 26 درصد، رانندگان 23 درصد) تصادفی انتخاب و موردبررسی قرار گرفتند. پرسش‌نامۀ طرح بر اساس استاندارد روش تمایل به پرداخت (ارزش‌گذاری مشروط، بیان ترجیح، ترجیح آشکار) با لحاظ خطر درک شده تهیه و روایی و پایایی ابزار تعیین شد. پرسش‌نامۀ طرح به همراه چهار سناریو برای (سرنشینان، عابران پیاده، رانندگان، موتورسیکلت‌سواران) جمع‌آوری شد.

یافته‌ها: میانگین سنی افراد مورد بررسی 9/9±4/33 سال و میانگین تمایل به پرداخت در کاربران راه 050/612/2 ریال بود. ارزش آماری زندگی برای یک مورد فوت 906/584/713/19 ریال برآورد شد. برای کل موارد فوت در سال 1392 بر اساس 20408 مورد مرگ 648/073/106/314/402 ریال بود. این میزان برای مصدومیت بر اساس حجم ترافیک سالانه در سال 1392 به میزان 518/113 برای هر مصدومیت 500/582/412/2 ریال و با توجه به تعداد موارد مصدومیت 802/318 نفر سال 1392 به میزان 000/165/126/136/769 ریال و در مجموع موارد فوت و جرح به میزان 648/238/232/450/171/1 ریال بود. با توجه به درآمد ناخالص ملی سال 1392 بر اساس آمار بانک جهانی که 000/000/300/604 دلار است هزینۀ سوانح ترافیکی 46/6 در صد درآمد ناخالص ملی را شامل می‌شود.

نتیجه‌گیری: یافته‌ها نشان داد هزینۀ سوانح ترافیکی در ایران سهم قابل توجهی از درآمد ناخالص ملی را شامل می‌شود. اگر سیاست‌گذاری‌ها و اختصاص منابع بر اساس شواهد علمی بنا شود می‌توان با کاهش میزان مرگ و مصدومیت مبلغ هنگفتی از سرمایۀ کشور را ذخیره کرد.

 

مروری ساده/ غیرسیستماتیک


پیشگیری از سقوط و آسیب‌های ناشی از آن در سالمندان ساکن منزل

حمید رضا گیلاسی, حمید سوری, شهرام یزدانی, پریسا طاهری تنجانی

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 2 شماره 3 (2014), 22 دی 2014, صفحه 161-172
https://doi.org/10.22037/meipm.v2i3.7733

سابقه و هدف: سقوط و آسیب‌های ناشی از آن، از مشکلات شایع سلامت سالمندان است که باعث ناتوانی و نقص عملکرد طولانی، افزایش مرگ‌ومیر و تحمیل هزینه به فرد و جامعه می‌شود. با افزایش تعداد سالمندان در کشورهای مختلف، سقوط و صدمات ناشی از آن نیز افزایش یافته است. با توجه به اختلاف‌نظرهای متعدد در مورد اثربخشی انواع مداخلات در منابع مختلف، هدف این مقاله به روزرسانی شواهد مربوط به اثربخشی روش‌های پیشگیری از سقوط در سالمندان ساکن منزل است.

روش بررسی: در این مطالعه مرور روایتی، مطالعات کارآزمایی و مروری انجام شده از سال 2000 تا پایان 2013، با واژه‌های کلیدیfalls, elderly وprevention  یا مترادف آن‌ها با استفاده از ترکیب‌گرهای AND و  OR از منابع الکترونیک موجود مانند PubMed و Cochran استخراج گردید. اعتبار مقالات با استفاده از چک‌لیست‌های consort و PRISMA بررسی شد و سپس اطلاعات مربوط به اثربخشی مداخلات از مطالعات معتبر استخراج شد.

یافته‌ها: مطالعات اثربخشی مداخلات پیشگیری از سقوط در دو گروه مداخلات تک‌عاملی و چند‌عاملی طبقه‌بندی می‌شوند. ورزش منظم گروهی و انفرادی، ارزیابی و تعدیل محیط منزل، مکمل درمانی کلسیم و ویتامین D، قطع داروهای روان‌گردان، جراحی کاتاراکت، استفاده از محافظ‌های مفصل ران یا محافظ‌های سایر نقاط بدن، گذاشتن پیس‌میکر قلبی و برنامه‌های پیشگیری چند عاملی که همزمان بر روی چندین عامل خطر تمرکز می‌کنند از رایج‌ترین مداخلات هستند.

نتیجه‌گیری: ورزش گروهی و انفرادی و ارزیابی و تعدیل عوامل خطر منزل در افراد با ریسک بالا، میزان و خطر سقوط را کاهش می‌دهد. جراحی کاتاراکت برای چشم اول، گذاشتن پیس‌میکر و مداخلات چند‌عاملی، میزان سقوط و ورزش Tai chi خطر سقوط را کاهش می‌دهد. مصرف ویتامین D در افراد با کمبود ویتامین، محافظ‌های مفصل هیپ در افراد پرخطر و اصلاح کفش‌ها در شرایط زمستانی بر کاهش سقوط اثر دارد. مداخلات آموزشی، قطع داروهای روان‌گردان، درمان مایعات و الکترولیت‌ها، اصلاح دید با عینک و مداخلات روانشناسی اثربخش نبوده است.

 

کیفی


اکتشاف موانع و عوامل تسهیل‌کننده در استفادۀ عابران از پل­های عابر پیاده: یک مطالعۀ کیفی

علیرضا رزاقی, علیرضا صالحی, خدیجه حیدری, فرزانه ذوالعلی

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 2 شماره 3 (2014), 22 دی 2014, صفحه 173-179
https://doi.org/10.22037/meipm.v2i3.7736

سابقه و هدف: عابران پیاده، جزء آسیب­پذیرترین گروه­ها در حوادث ترافیکی هستند. یکی از مباحث مهم در ایمنی عابران، استفاده از پل‌های هوایی عابر پیاده در سطح شهر است. هدف از این مطالعه، بررسی عوامل موثر در استفاده و یا عدم استفاده از پل­های عابر به‌روش تحقیق کیفی است.

روش بررسی: در پژوهش کیفی حاضر، دو گروه از عابران شرکت داشتند؛ گروه اول عابرانی بودند که از پل عابر برای گذر از خیابان استفاده کرده بودند و گروه دوم عابرانی بودند که از پل عابر استفاده نکرده بودند. تعداد 32 نفر از عابران پیادۀ شهر کرمان، برای بیان تجربیات خود در استفاده یا عدم استفاده از پل عابر، در این مطالعه مشارکت داشتند. کلیۀ مصاحبه­ها به روش نیمه‌ساختاریافته بوده که به روش تحلیل درونمایه تحلیل گردید.

یافته‌ها: در بین عابرانی که از پل عابر استفاده کرده بودند 3 موضوع اصلی؛ درک خطر، فشار اجتماعی و وجود حصار کنار خیابان به عنوان دلایل استفاده از پل بیان گردید. همچنین در بین عابرانی که از پل عابر استفاده نکرده بودند 2 موضوع اصلی؛ مشکلات مربوط به پل­های عابر و عوامل موثر فردی به عنوان دلایل عدم استفاده از پل در این گروه از عابران مطرح شد.

نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های این مطالعه بر پایه تجربیات عابران پیاده در موانع و عوامل تسهیل‌کنندۀ استفاده از پل، می‌توان بیان داشت که به‌کارگیری و اجرای برخی از برنامه‌ها از قبیل: ارائۀ برنامه­های آموزشی، فرهنگ‌سازی و اشاعۀ رفتارهای ایمن ترافیکی در بین عابران پیاده، به‌کارگیری پل­های مکانیزه به جای پل­های معمولی و نصب حصار در کنار خیابان جهت ایجاد مانع برای جلوگیری از ورود عابران به خیابان در مناطق پرخطر، می‌تواند بر میزان استفادۀ عابران از پل­های عابر تأثیر مثبت داشته باشد.