مقاله پژوهشی/ اصیل


نقش اجرای راهنمای بالینی پذیرش بیماران بخش مراقبت ویژه بر رعایت حقوق بیمار و بیمارستان

افشین محمد علیزاده, مریم ابوالقاضی, مونا محمدنیا

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 11 شماره 42 (1396), 25 March 2018, صفحه 11-21
https://doi.org/10.22037/mej.v11i42.17324

زمینه و هدف: رعایت حقوق بیماران مهم‌ترین مسأله اخلاقی بیمارستان است. هدف مطالعه حاضر، تعیین تأثیر اجرای راهنمای بالینی در رعایت حقوق بیمار و بیمارستان بود.

مواد و روش‌ها: مطالعه، از نوع کاربردی، توصیفی ـ مقطعی بود. مطالعه بر روی 438 نفر از بیماران بستری دز بخش ICU بیمارستان منتخب در سال 1394 انجام شد. برای سنجش شاخص‌های حقوق بیمار از پرسشنامه استاندارد و برای محاسبه حقوق بیمارستان از داده‌های سیستم اطلاعات بیمارستان استفاده شد. برای تحلیل داده‌ها از آزمون‌های توصیفی و آزمون‌های استنباطی با استفاده از نرم‌افزار SPSS 20 بهره گرفته شد.

ملاحظات اخلاقی: تمامی داده‌ها با رضایت بیماران، بدون درج نام و مشخصات بیمار جمع‌آوری شده و برای استفاده از داده‌های سیستمی مجوز لازم دریافت شد.

یافته‌ها: راهنما، دارای چهار اولویت معیارهای پذیرش بیماران در بخش مراقبت ویژه بود. متوسط مدت اقامت بخش ویژه، قبل و بعد از اجرا 4/4 و 3/56 روز (p-Value=0/042) گردش تخت قبل و بعد 6/8 و 7/9 (p-Value=0/027) معنی‌دار، ولی فاصله چرخش تخت بدون تغییر (P-Value=0) بود. رضایتمندی کلی بیماران قبل و بعد، 75‌% و 95‌% (p-Value=0/032)، رضایتمندی از خدمات پزشکی قبل و بعد 53/3 درصد و 86% (p-Value=0/026)، رضایتمندی از خدمات پرستاری قبل و بعد 53/3 درصد و 71‌% (p-Value=0/038)، درصد ترخیص با رضایت شخصی قبل و بعد، 1/4 درصد و 1/06 درصد (p-Value=0/042) به دست آمد.

نتیجه‌گیری: یافته‌ها حاکی از نقش مثبت اجرای راهنمای بالینی در رعایت حقوق بیمار و بیمارستان بود. اجرای راهنماهای بالینی معیارهای پذیرش بیماران در بخش‌های ویژه نه‌تنها، به منظور افزایش کارایی و اثربخشی منابع محدود، بلکه فراهم‌نمودن زمینه اهتمام به ملاحظات اخلاقی در ارائه خدمات درمانی پیشنهاد می‌گردد.

ارتباط هوش معنوی و دیسترس اخلاقی در دانشجویان اتاق عمل

صدیقه حنانی, نسرین کمالی, فردین امیری, آغافاطمه حسینی

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 11 شماره 42 (1396), 25 March 2018, صفحه 23-33
https://doi.org/10.22037/mej.v11i42.18901

زمینه و هدف: هوش معنوی نوعی سازگاری و رفتار حل مسأله است که فرد را جهت هماهنگی با پدیده‌های پیرامون و دستیابی به یکپارچگی درونی و بیرونی یاری می‌کند. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط هوش معنوی و دیسترس اخلاقی در دانشجویان اتاق عمل صورت گرفته است.

مواد و روش‌ها: این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی بر روی 121 نفر از دانشجویان اتاق عمل، دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال 1395 انجام شد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه اطلاعات جمعیت‌شناختی، پرسشنامه هوش معنوی بدیع و دیسترس اخلاقی محمدی جمع‌آوری شد. داده‌ها با استفاده از آزمون تی تست مستقل، آنالیز واریانس یک‌طرفه و ضریب همبستگی پیرسون با استفاده از نرم‌افزار SPSS 22 تجزیه و تحلیل شد.

ملاحظات اخلاقی: پس از کسب مجوز از کمیته اخلاق با بیان اهداف پژوهش برای شرکت‌کنندگان، رضایت آگاهانه از آن‌ها کسب و در خصوص محرمانه‌ماندن اطلاعات و عدم قضاوت در مورد آن‌ها اطمینان خاطر داده شد.

یافته‌ها: میانگین سنی شرکت‌کنندگان 5±23/39 سال و 55/5 درصد آن‌ها زن بودند. میانگین نمره هوش معنوی 18/64±148/72، دیسترس اخلاقی در بعد شدت 1/76±3/5 و تکرار 1/6±3/11 بود. ارتباط معکوس و معنی‌داری بین میانگین هوش معنوی و شدت (p=0/000 ، r=-0/356) و تکرار (p=0/008 ، r=-0/239) دیسترس اخلاقی وجود داشت. در میان متغیرهای جمعیت‌شناختی تنها جنسیت و ترم تحصیلی با هوش معنوی و سن و ترم تحصیلی با دیسترس اخلاقی دارای ارتباط آماری معنی‌دار بودند.

نتیجه‌گیری: با توجه به رابطه معکوس بین هوش معنوی و دیسترس اخلاقی، به نظر می‌رسد که ارتقای هوش معنوی می‌تواند در کاهش دیسترس اخلاقی مؤثر باشد.

تمایز دانشجویان با هوش اخلاقی بالا و پایین بر اساس هوش اجتماعی و رفتارهای پرخطر

آرش شهبازیان خونیق, امید حسنی

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 11 شماره 42 (1396), 25 March 2018, صفحه 35-46
https://doi.org/10.22037/mej.v11i42.17928

زمینه و هدف: هوش اخلاقی برای موفقیت مداوم سازمانی و شخصی ضروری است. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش هوش اجتماعی و رفتارهای پرخطر در تمایزگذاری دانشجویان با هوش اخلاقی بالا و پایین انجام شد.

مواد و روش‌ها: روش پژوهش حاضر از نوع علّی مقایسه‌ای بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه علوم پزشکی کردستان در سال تحصیلی 96-1395 بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 383 نفر از آن‌ها با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه‌های هوش اخلاقی دانشجویان Lennick و Kiel (2011 م.)، هوش اجتماعی Tromso (2001 م.) و رفتارهای پرخطر جوانان (1390 ش.) استفاده گردید که تمامی ابزارها از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار بودند. داده‌ها با استفاده از آزمون‌ تجزیه تابع تشخیص تحلیل شد.

ملاحظات اخلاقی: رضایت شفاهی شرکت‌کنندگان برای شرکت در پژوهش کسب ‌شده و درباره بی‌نامی پرسشنامه‌ها و محرمانگی اطلاعات به آنان اطمینان خاطر داده شد.

یافته‌ها: نتایج تجزیه تابع تشخیص نشان داد که هوش اجتماعی و گرایش به مواد مخدر و روان‌گردان دارای بالاترین توان در تمایزگذاری بین دو گروه از دانشجویان با هوش اخلاقی بالا و پایین بودند. مؤلفه‌های بعدی متمایزکننده گروه‌ها به ترتیب گرایش به رانندگی خطرناک، گرایش به خشونت، گرایش به سیگار و گرایش به الکل بودند. همچنین اکثر دانشجویان با هوش اخلاقی بالا با بالاترین درصد تشخیص (91/5 درصد) به ‌درستی از دیگر دانشجویان متمایز شده‌ بودند و 91/2 درصد از افراد دو گروه طبق تابع به ‌دست‌آمده به ‌طور صحیح مجدداً طبقه‌بندی ‌شده بودند.

نتیجه‌گیری: هوش اجتماعی و رفتارهای پرخطر تعیین‌کننده‌های مهمی در تمایزگذاری بین دانشجویان با هوش اخلاقی بالا و پایین هستند. بنابراین در هر گونه برنامه‌ریزی برای پژوهش و اصلاح امور، باید به هوش اجتماعی و رفتارهای پرخطر توجه ویژه داشت.

مقایسه وضعیت رعایت شأن بیماران بستری در بیمارستان‌های شهر اصفهان

زهرا راعی دهقی, حیدرعلی عابدی, محسن شهریاری

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 11 شماره 42 (1396), 25 March 2018, صفحه 47-58
https://doi.org/10.22037/mej.v11i42.19868

زمینه و هدف: بستری‌شدن در بیمارستان یکی از عواملی است که شأن افراد را تهدید می‌کند و از آنجا که بخش‌های خصوصی و دولتی در كنار هم ارائه خدمات مختلف بهداشتی و درمانی را بر عهده دارند، این مطالعه با هدف مقایسه وضعیت رعایت شأن بیماران بستری در بیمارستان‌های شهر اصفهان انجام شد.

مواد و روش‌ها: در این پژوهش توصیفی ـ تحلیلی 400 نفر از بیماران بستری در بیمارستان‌های شهر اصفهان با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای در سال 1391 مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه‌ محقق‌ساخته در ابعاد میزان رعایت حریم، استقلال و ارتباط بود. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS و آمار توصیفی و تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

ملاحظات اخلاقی: پس از توضیح اهداف مطالعه و تأکید بر محرمانه‌ماندن اطلاعات، رضایت شرکت‌کنندگان کسب گردید.

یافته‌ها: بین نوع بیمارستان و رعایت شأن بیماران ارتباط معنی‌داری وجود داشت (P<0/05)، به طوری‌ که در بین مؤلفه‌های شأن بیمار، غالباً بیمارستان‌های خصوصی بالاترین نمره را داشته و کم‌ترین میانگین اکثرا در بیمارستان‌های تأمین اجتماعی و دولتی مشاهده شد.

نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های این پژوهش وضعیت رعایت شأن بیماران به خصوص در بیمارستان‌های دولتی و تأمین اجتماعی با توجه به تراكم بیش از حد بیمار، زیادبودن حجم کار پرستاری، آگاهی ناکافی كادر درمان در خصوص حقوق بیماران، وجود گروه‌های مختلف آموزشی و دانشجویان و عدم آگاهی و نگرش کافی آنان در زمینه حقوق بیمار نامناسب‌تر از بیمارستان‌های خصوصی و خیریه است، لذا نتایج مطالعه برای سیاستگذاران و مدیران نظام سلامت و به ویژه بخش بیمارستانی جهت برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری برای بهبود و اصلاح خدمات بیمارستانی می‌تواند مفید باشد.

ارتباط تنیدگی اخلاقی و قاطعیت در کارکنان پرستاری

مرجان مردانی حموله, معصومه ایرانشاهی, نعیمه سیدفاطمی, حمید حقانی

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 11 شماره 42 (1396), 25 March 2018, صفحه 59-68
https://doi.org/10.22037/mej.v11i42.16578

زمینه و هدف: تنیدگی اخلاقی، یکپارچگی حرفه پرستاری و کیفیت مراقبت از بیمار را تهدید می‌نماید. از طرفی، داشتن مهارت قاطعیت به پرستاران در جهت عملكرد بهتر آنان یاری می‌رساند و پرستاران با قاطعیت بالاتر، قادرند مراقبت‌های پرستاری را با کیفیت بالاتری انجام دهند. هدف این مطالعه، تعیین ارتباط تنیدگی اخلاقی و قاطعیت در کارکنان پرستاری بود.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه توصیفی و همبستگی، نمونه‌ها، 200نفر از کارکنان پرستاری در دو بیمارستان دولتی شهر ملایر بودند که به روش نمونه‌گیری در دسترس در سال 1395 انتخاب شدند. داده‌ها با استفاده از فرم مشخصات جمعیت‌شناختی و ابزارهای قاطعیت Gambrill و Richey (1975 م.) و تنیدگی اخلاقی Corley و همکاران (2001 م.) گردآوری شدند، سپس داده‌ها با بهره‌گیری از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شد.

ملاحظات اخلاقی: از شرکت‌کنندگان در مطالعه، رضایت کتبی اخذ شد. درباره محرمانگی اطلاعات به دست‌آمده، برای آنان توضیح داده شد و به آنان گفته شد که هر وقت بخواهند می‌توانند، از شرکت در مطالعه انصراف دهند.

یافته‌ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد، بین تنیدگی اخلاقی و قاطعیت در کارکنان پرستاری، همبستگی مثبت و معنادار وجود داشت (r=0/280 ، p=0/001). همچنین 7‌% از شرکت‌کنندگان، تنیدگی اخلاقی خفیف، 61‌% تنیدگی اخلاقی متوسط و 32‌% نیز تنیدگی اخلاقی شدید داشتند. سطح قاطعیت کارکنان پرستاری در 91/5 درصد موارد در حد متوسط و در 8/5 درصد آنان در حد بالا بود.

نتیجه‌گیری: از آنجایی که بین تنیدگی اخلاقی با قاطعیت در کارکنان پرستاری ارتباط معنادار وجود داشت، آموزش مهارت‌های قاطعیت به منظور کاستن از سطح تنیدگی اخلاقی کارکنان پرستاری توصیه می‌گردد.

همبستگی درماندگی اخلاقی و دیدگاه پرستاران نسبت به رعایت حقوق بیماران در شرق ایران

سمیه محمدی, فریبا برهانی, مصطفی روشن‌زاده

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 11 شماره 42 (1396), 25 March 2018, صفحه 69-78
https://doi.org/10.22037/mej.v11i42.20835

زمینه و هدف: رعايت حقوق بيمار جزء مهم‌ترين مؤلفه‌هاي ارائه مراقبت اخلاقي و کرامت‌مدار بوده و پرستاران ممکن است در دفاع از حقوق بیمارشان در معرض درماندگی اخلاقی قرار گیرند. مطالعه حاضر با هدف تعیین همبستگی بین درماندگی اخلاقی و دیدگاه پرستاران نسبت به رعایت حقوق بیماران صورت گرفته است.

مواد و روش‌ها: مطالعه همبستگی حاضر روی 194 نفر از پرستاران شاغل در بخش‌های مراقبت ویژه، بیمارستان‌های آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی استان خراسان جنوبی در سال 1395 که به صورت در دسترس انتخاب شدند، صورت گرفت. ابزار جمع‌آوری ‌کننده اطلاعات شامل پرسشنامه درماندگی اخلاقی Corly و پرسشنامه پژوهشگرساخته سنجش دیدگاه پرستاران نسبت به رعایت حقوق بیمار بود. داده‌های جمع‌آوری‌شده با استفاده از نرم‌افزار SPSS 16 و با استفاده از آزمون‌های آماری توصیفی و تحلیلی مورد تحلیل قرار گرفت.

ملاحظات اخلاقی: از کلیه شرکت‌کنندگان جهت شرکت در مطالعه رضایت کتبی اخذ و نسبت به بی‌نام‌بودن پرسشنامه‌ها و محرمانه‌بودن اطلاعات اطمینان خاطر داده شد.

یافته‌ها: بین تکرار درماندگی اخلاقی و دیدگاه پرستاران نسبت به رعایت حقوق بیمار ارتباط معکوس معنی‌دار وجود داشت (P=0/04 ، r=-0/5). میانگین نمره درماندگی اخلاقی در ابعاد شدت (0/7±3/97) و در ابعاد تکرار (0/68±3/60) بود. میانگین دیدگاه پرستاران نسبت به رعایت حقوق بیمار (0/8±4) گزارش شد. ارتباط بین درماندگی اخلاقی با تعداد سال‌های خدمت و سن در پرستاران معنی‌دار بود (0/05>P). بین نگرش پرستاران نسبت به رعایت حقوق بیماران با متغیرهای جنس و تعداد سال‌های خدمت نیز ارتباط معنی‌دار وجود داشت (0/05>P).

نتیجه‌گیری: با توجه به اهمیت درماندگی اخلاقی در پرستاران، مسؤولین بایستی ضمن حساسیت نسبت به دیدگاه پرستاران نسبت به رعایت حقوق بیمار، با استفاده از راه‌کارهایی دیدگاه پرستاران نسبت به رعایت حقوق بیماران را بهبود بخشند.

پیش‌بینی بهزیستی روانشناختی دانشجویان علوم پزشکی بر اساس قدردانی و معنا در زندگی

مجید صدوقی, فاطمه حسامپور

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 11 شماره 42 (1396), 25 March 2018, صفحه 79-89
https://doi.org/10.22037/mej.v11i42.16585

زمینه و هدف: از آنجا که پرستاران و پزشکان نقش مهمی در حفظ بهداشت و سلامت جامعه ایفا می‌کنند، نه‌تنها باید از سلامت جسمانی و روانی کافی برخوردار باشند، بلکه از لحاظ فضیلت‌های انسانی و بهزیستی روانشناختی در سطح بالایی قرار داشته باشند. مطالعه حاضر با هدف پیش‌بینی بهزیستی روانشناختی دانشجویان علوم پزشکی بر اساس قدردانی و معنا در زندگی انجام گرفت.

مواد و روش‌ها: این مطالعه از نوع توصیفی ـ همبستگی بود. تعداد 250 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کاشان به صورت تصادفی انتخاب شده و به مقیاس‌های قدردانی مک‌کالوف و معنا در زندگی استگر و بهزیستی روانشناختی ریف پاسخ دادند. داده‌ها به وسیله نرم‌افزار SPSS 22 تحلیل شد.

ملاحظات اخلاقی: پرسشنامه‌ها بدون درج نام و نام خانوادگی، با رعایت رازداری و پس از دریافت رضایت شفاهی توسط شرکت‌کنندگان تکمیل شد.

یافته‌ها: دانشجویان دختر در هر سه متغیر قدردانی (P<0/05 ، t=4/48)، معنا در زندگی (P<0/01 ، t=2/52) و بهزیستی روانشناختی (P<0/01 ، t=3/31) به طور معناداری نمرات بالاتری در مقایسه با پسران داشتند، اما بین دانشجویان پزشکی و پرستاری در هیچ یک از متغیر قدردانی (P=0/17 ، t=1/35)، معنا در زندگی (P=0/82 ، t=-0/22) و بهزیستی روانشناختی (P=0/57 ، t=0/56) تفاوت معناداری وجود نداشت. نتایج نشان داد بهزیستی روانشناختی با قدردانی (P<0/01 ، r=0/57) و معنا در زندگی (P<0/01 ، r=0/58) در دانشجویان رابطه مستقیم معناداری دارد و می‌توان بهزیستی روانشناختی دانشجویان علوم پزشکی را از طریق قدردانی (P<0/001 ، β=0/31) و معنا در زندگی (P<0/001 ، β=0/39) پیش‌بینی نمود. همچنین معنا در زندگی پیش‌بین قوی‌تری برای بهزیستی روانشناختی بود.

نتیجه‌گیری: برگزاری برنامه‌های آموزشی به منظور افزایش قدردانی و معنا در زندگی می‌تواند از بروز آسیب‌های روانی در دانشجویان پیشگیری و به ارتقای سلامت روانی آنان کمک نماید.

نامه به سردبیر


مسائل اخلاقی مرتبط با روش‌های جمع‌آوری داده در پژوهش‌های تروما

علیرضا رزاقی, لیلا افشار

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 11 شماره 42 (1396), 25 March 2018, صفحه 7-10
https://doi.org/10.22037/mej.v11i42.18369

در طول چند دهه اخیر مطالعه روی بیماران دچار تروما (خشونت، تصادفات جاده‌ای، بلایای طبیعی، حمله‌های تروریستی و مشابه آن) افزایش ‌یافته است. در برخی از مطالعات تروما، به‌ منظور جمع‌آوری اطلاعات، از بیماران شرکت‌کننده در مطالعه درباره حادثه رخ‌داده سؤال می‌شود که این مسأله ممکن است به دلیل یادآوری خاطرات تلخ حادثه و یا احساس خجالت و شرم از روایت برخی از آسیب‌ها، سبب ایجاد ناراحتی، نگرانی و اضطراب برای بیمارانی که از لحاظ روانی شکننده بوده و تحمل اضطراب را ندارند، گردد (2-1). ایجاد نگرانی و اضطراب در بیماران در طول تحقیق، با وضعیت آسیب آنان نیز ارتباط دارد. بیماران آسیب‌دیده بستری در بیمارستان که سن بالا یا آسیب‌دیدگی‌ شدید دارند، در فرآیند مطالعه احساس نگرانی بیشتری را در مقایسه با سایرین تجربه می‌کنند (3). با این حال، بررسی‌ها نشان می‌دهد که فقط تعداد اندکی از بیماران دچار تروما، نگرانی‌های خود در رابطه با موضوعات تحقیق یا متدولوژی را گزارش می‌دهند (4). از سوی دیگر همه بیماران دچار تروما نمی‌توانند قبل از ورود به مطالعه و در مرحله اخذ رضایت آگاهانه، پیش‌بینی درستی از میزان ناراحتی که ممکن است در اثر مشارکت در پژوهش تجربه نمایند، داشته باشند و به ‌تبع آن تصمیم درستی اتخاذ کنند. عدم توانایی در پیش‌بینی درست و کامل شرایط تحقیق در این بیماران، می‌تواند چالشی را در رابطه با رضایت آگاهانه در پی داشته باشد (5). روش جمع‌آوری داده‌ها در مطالعات غیر تجربی تروما متفاوت است. روش‌های مورد استفاده می‌تواند مصاحبه فردی، بحث گروهی متمرکز، پرسشنامه خوداظهاری، پرسشنامه اینترنتی و مشابه آن باشد. در بیشتر مطالعات تروما، محققان از پرسشنامه یا مصاحبه برای جمع‌آوری داده‌ها استفاده می‌کنند. در مطالعات مختلف تأثیر انواع روش جمع‌آوری داده بر ایجاد احساس ناراحتی در افراد شرکت‌کننده در مطالعه متفاوت است. برخی از بیماران شرکت‌کننده در مطالعات تروما وقتی درباره حادثه رخ‌داده صحبت می‌کنند، احساسات شدیدی را تجربه می‌کنند (7-6). در مصاحبه‌ علاوه بر این‌که فرد مصاحبه‌شونده اطلاعات بیشتری را در مقایسه با روش پرسشنامه‌ای ارائه می‌دهد، ممکن است شرایطی ایجاد شود که فرد مصاحبه‌شونده از بیان حادثه بیشتر خجالت بکشد که این مسأله جزء خطرات بالقوه در روش مصاحبه است که می‌بایست از سوی محققان و کمیته اخلاق مورد توجه قرار گیرد. در مقابل مطالعاتی وجود دارند که نشان می‌دهد استفاده از روش پرسشنامه الکترونیک در تحقیق، احساس ناراحتی بیشتری را در مقایسه با روش‌های پرسشنامه کاغذی یا مصاحبه چهره به چهره در افراد شرکت‌کننده ایجاد می‌کند (7).

تجربه احساسات در بیماران، با منافع ادراک‌شده توسط هر یک از آنان برای شرکت در تحقیق مرتبط است. نتایج نشان داده است که در برخی مطالعات، افراد در روش‌ مصاحبه‌ احساس سودمندی بیشتری در مقایسه با روش پرسشنامه‌ دارند، لذا تجربه احساس نگرانی در این گروه افراد به ‌مراتب کم‌تر است. برای مثال، والدینی که کودک آنان دچار آسیب‌های اجتماعی شده است، این حس را دارند که بیان تجربیات از سوی آنان سبب ارتقای آگاهی جامعه درباره مسائلی می‌گردد که سایر اعضای جامعه را نیز تهدید می‌کند، لذا بیان این تجربیات می‌تواند برای جامعه مفید باشد (2، 8).

در مجموع، توجه به مسأله نگرانی و ناراحتی بیماران تروما در طول فرآیند تحقیق و روش جمع‌آوری داده‌ها، می‌تواند از دو جنبه قابل‌توجه باشد: 1ـ تردید کمیته‌های اخلاق پژوهش در تأیید این نوع از مطالعه‌ها؛ 2ـ تأثیرگذاری ناراحتی‌های به وجودآمده در بیماران بر اعتبار مطالعه (6، 9).

با توجه به عدم برقراری شرایط یکسان برای همه افراد در انواع مختلف مطالعات، نمی‌توان یک رویکرد واحد را برای شرایط متفاوت در نظر گرفت. همچنین با در نظرگرفتن اصول سه‌گانه محافظت از آزمودنی انسانی در مطالعات علوم پزشکی، احترام به استقلال فردی، خیررسانی و عدالت، پیشنهاد می‌شود قبل از شروع به جمع‌آوری داده‌ها و در مرحله اخذ رضایت آگاهانه، نسبت به انتخاب روش جمع‌آوری داده‌ها برای هر یک از افراد شرکت‌کننده، بررسی‌های لازم انجام گیرد. این مسأله به‌ ویژه در تحقیقات با موضوعات حساس پژوهشی در حیطه تروما می‌تواند افرادی را که در معرض خطر بیشتری از بروز احساسات منفی در طول مطالعه هستند را شناسایی نماید و مناسب‌ترین روش برای این گروه از افراد، از سوی محقق در نظر گرفته شود، به ‌طوری ‌که کم‌ترین خطر را برای افراد شرکت‌کننده به دنبال داشته باشد. بسته به شرایط تحقیق، نوع تصمیم‌گیری روند مطالعه می‌تواند متفاوت باشد، ولی می‌توان انتظار داشت با استفاده از روش‌های مختلف جمع‌آوری داده‌های مورد نیاز بر اساس شرایط روحی و روانی هر یک از شرکت‌کنندگان در مطالعه، ضمن کنترل و کاهش احتمال بروز خطاهای تصادفی و سیستماتیک، پایبندی به اصول اخلاق در پژوهش با به حداقل‌رساندن میزان زیان‌ها و به حداکثررساندن میزان منافع تحقق یابد.