وضعيت اجتماعي و سياسي زمان ابن سينا و فعاليتها و پيامهاي معنوي وي
مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی,
دوره 5 شماره 16 (1390),
,
صفحه 11-38
https://doi.org/10.22037/mej.v5i16.3679
مقدمه: در قرن چهارم هجري علما، بزرگان، فلاسفه، فقها، ادبا، شعرا و نويسندگان بسياري در آسمان علم و ادب و پزشكي و بهداشت ايران باستان و بلكه جهان اسلام، درخشيدند كه با تلاش شبانهروزي آنان علوم و ادبيات دنياي اسلام از دستبرد حوادث ايام، محفوظ ماند و موجبات رشد و شكوفايي و نوآوريهاي علوم اسلامي را فراهم نمود و ابن سينا تنها يكي از آنها و در عين حال گل سرسبد آنان را تشكيل ميداد.
انسان والايي كه در سايه تلاش، پشتكار، پايداري و شكيبايي و توكل به خداوند، مدارج عاليه كمال را طي كرد و در زمينه تاليف دايرةالمعارف قانون در طب، علاوه بر گردآوري اندوختههاي مكتوب ملل مختلف كه بسياري از اين آثار در كتابخانههاي كاخهاي شاهان، محبوس گرديده بود، تجربيات پزشكي ايران باستان و بويژه دانشمندان دانشگاه جندي شاپور و تجربيات شخصي خود را نيز بر آن افزود و كتاب قانون را با بهرهگيري از سبك ادبيات توحيدي و علم برخاسته از ايمان خود به رشته تحرير درآورد.
وي اثري را خلق كرد كه به منزله ريشه و اساس طب نوين محسوب ميشود و از تكامل آن ديدگاههاي زيربنايي بهداشتي و طب رايج، پا به عرصه وجود گذاشته، كتابي كه هرچند در سايه پيشرفتهاي علمي و توليد ابزار پژوهش، بسياري از مطالب آن با مطالب و شيوههاي جديد پزشكي و بهداشت جايگزين شده است ولي همچنان بسياري از پيامهاي بهداشت گرايي و پژوهشمحوري و خداجويي آن با شادابي و پويايي هرچه تمامتر، بر تارك منابع پزشكي و بهداشت جهان ميدرخشد.
هدف: آشنايي بيشتر با راه و روش ابن سينا و كشف رمز موفقيت او و اقتباس از شيوههاي موثر و مفيد وي به منظور كسب موفقيتهاي آموزشي ـ پژوهشي و استفاده از اين رهاوردها به منظور حفظ و ارتقاء سلامتي انسانها ميباشد.
نوع مطالعه: اين مطالعه از نوع كتابخانهاي است و به منظور ارتقاي دقت يافتهها حتيالامكان از ابزار جديد نسخههاي الكترونيكي منابع موجود كه داراي قابليت جستجوي سريع و دقيق هستند استفاده گرديده است.
يافتهها: شامل سبك نگارشي ادبيات توحيدي، بهداشت گرايي و پژوهشمحوري و احتراز ابن سينا از پوچگرايي و نسبت دادن بيماريها به حلول شياطين و اجنه و امثال آنها است و علاوه بر آن نكات پويا و حركتآفريني در خصوص درمان بعضي از بيماريها نظير هاري، جذام، سل و امثال اينها در اين اثر نفيس به چشم ميخورد كه ميتوان آنها را به عنوان فرضيههاي قابل اثبات يا نفي، در نظر گرفت و پس از آزمونهاي لازم، به عنوان شيوههاي پشتيبان و مكمل روشهاي درماني رايج و يا حتي به عنوان رهآوردهاي نويني مورد بهرهبرداري قرار داد.
نتيجهگيري: لازم است نسل دانشجوي فعلي در قالب درس فرهنگ و تمدن اسلام و ايران، با افكار توحيدي و حركت آفرين دانشمنداني همچون ابن سينا و نقش فرهنگ ايراني در تكامل فرهنگ و تمدن اسلامي آشنا شوند و در آيندهاي نه چندان دور، جاي خالي امثال ابن سينا را پر كنند.