بهداشت عمومی؛ بهداشت محیط؛ بهداشت حرفه ای؛ مدیریت خدمات بهداشتی؛ آموزش بهداشت؛ اقتصاد بهداشت؛ اپیدمیولوژی

پژوهشی/ اصیل


بررسی عوامل موثر بر طول مدت شیر‌دهی در مادران بر اساس تئوری رفتار برنامه‌ریزی شده

سید کمال میرکریمی, مریم مقصودلو; نازنین طاهرنژاد

فصلنامه علمی پژوهشی بهداشت در عرصه, دوره 13 شماره 1 (1404), 1 مهر 2025, صفحه 1-9
https://doi.org/10.22037/jhf.v13i1.48018

زمینه و اهداف: اهمیت تغذیه با شیر مادر در رشد، تکامل و بقای شیرخوار و اثرات مفید آن در حفظ سلامت مادر، خانواده و اجتماع همواره مورد تاکید قرار گرفته است.

مواد و روش‌ها: این مطالعه از نوع مقطعی با رویکرد توصیفی- تحلیلی می‌باشد که روی 200 نفر از مادران دارای کودکان 24 ماه مراجعه‌کننده به مراکز خدمات جامع سلامت در سال 1403 انجام شد. ابزار جمع‌آوری اطلاعات شامل پرسشنامه محقق ساخته که از دو بخش سوالات جمعیت‌شناختی و سازه‌های تئوری رفتار برنامه‌ریزی شده بود. برای تحلیل داده‌ها از رگرسیون خطی ساده، همبستگی پیرسون و آزمون تی مستقل استفاده شد. رعایت ملاحظات اخلاقی در تمام مراحل اجرای مطالعه درنظر گرفته شد.

یافته‌ها: میانگین سن مادران 4/68 ±28/64 سال بود. سن شروع تغذیه کمکی 1/71 ±6/28 ماه بود. بین تحصیلات مادران (0/005=P)، شغل (0/012=P) و نوع شیر مصرفی (0/05=P) و نوع زایمان به روش سزارین و طبیعی (0/016=P) با طول مدت شیردهی نیز ارتباط آماری معنی‌داری وجود داشت. سازه خودکارآمدی (0/404=β) و نگرش (0/225=β) به ترتیب به عنوان قوی‌ترین پیش‌بینی‌کننده‌های قصد مادران برای شیردهی مشخص شدند.

نتیجه‌گیری: در مطالعه حاضر تحصیلات، شغل، نوع زایمان و خودکارآمدی درک شده مادران از مهمترین پیش‌بینی‌کننده‌های طول مدت شیردهی بودند. بنابراین ارائه آموزش‌های لازم به مادران به‌ویژه مادرانی که آگاهی پایینی در خصوص فواید مصرف شیر مادر دارند و همچنین ترویج به زایمان طبیعی و در نهایت افزایش خودکارامدی آنها و همچنین ارائه حمایت‌های لازم از آنها، متخصصان مراقبت‌های بهداشتی و سیاست‌گذاران می‌توانند به ترویج شیوه‌های گسترده شیردهی انحصاری با شیر مادر کمک کنند و به نوبه خود، سلامت و رفاه مادران و نوزادان را افزایش دهند.

طراحی هستی‌شناسی سرطان‌های شغلی

الهه خدیو, ملوک السادات حسینی بهشتی, فاطمه شیخ شعاعی, سمیه فرهنگ دهقان, زیبا دانایی, پروانه خزایی, مسعود محمدی, محمد حسین وزیری, رضوان زنده‌دل, محمد حسین داوری, فاطمه حمیدی

فصلنامه علمی پژوهشی بهداشت در عرصه, دوره 13 شماره 1 (1404), 1 مهر 2025, صفحه 10-21
https://doi.org/10.22037/jhf.v13i1.47954

زمینه و اهداف: سرطان‌های شغلی به عنوان چالش جدی در سلامت شغلی مطرح هستند. این مطالعه با هدف توسعه یک الگوی اولیه هستی‌شناسی برای سازمان‌دهی و تحلیل داده‌های مرتبط با این بیماری انجام شد. این هستی‌شناسی می‌تواند به عنوان مبنایی برای ساخت سیستم‌های تصمیم‌گیری مبتنی بر دانش، بهبود تشخیص زود هنگام و ارائه راهکارهای درمانی کارآمدتر مورد استفاده قرار گیرد.

مواد و روش‌ها: جامعه آماری این پژوهش شامل اصطلاحات و عبارات مرتبط با سرطان‌های شغلی منتشر شده در منابع علمی معتبر مانند سازمان بین‌المللی کار بود. با بهره‌گیری از روش‌های مهندسی دانش، به‌ویژه روش‌های نوین و مک‌گینس، مفاهیم و روابط معنایی استخراج شدند. در نهایت، از نرم‌افزار پروتژه برای ساخت و پیاده‌سازی الگوی اولیه هستی‌شناسی استفاده گردید. رعایت ملاحظات اخلاقی در تمام مراحل اجرای مطالعه درنظر گرفته شد.

یافته‌ها: نتایج طراحی هستی‌شناسی حاکی از شناسایی 1 سرکلاس، 6 کلاس و 94 نمونه بود. این هستی‌شناسی در هفت مرحله و با تمرکز بر پنج ویژگی اصلی موجودیت‌ها توسعه یافت. نظرات پنلی از خبرگان حوزه‌های مرتبط مانند بهداشت حرفه‌ای و طب کار برای ارزیابی روایی هستی‌شناسی اخذ شد که منجر به تأیید ساختار و محتوای آن گردید.

نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش منجر به طراحی یک الگوی اولیه هستی‌شناسی برای سرطان‌های شغلی شد. این هستی‌شناسی با ایجاد یک زبان مشترک برای توصیف مفاهیم و روابط، می‌تواند به بهبود فرایندهای تحقیق و مدیریت این بیماری کمک کند. با این حال، توسعه بیشتر هستی‌شناسی با در نظر گرفتن روابط پیچیده‌تر و سطوح سلسله مراتبی بالاتر، می‌تواند به ارتقای دقت و جامعیت آن کمک کند.

بررسی فراوانی بیماری‌های شغلی و غیرشغلی در سال 1402: مرور پرونده‌های طب کار در صنایع منتخب

فرشته سداوی‌پور, احسان‌اله حبیبی

فصلنامه علمی پژوهشی بهداشت در عرصه, دوره 13 شماره 1 (1404), 1 مهر 2025, صفحه 22-29
https://doi.org/10.22037/jhf.v13i1.47310

زمینه و اهداف: بیماری‌های شغلی ناشی از شرایط کاری و فعالیت‌های حرفه‌ای هستند، در حالی که بیماری‌های غیر شغلی تحت تأثیر عوامل خارج از محیط کار ایجاد می‌شوند. این مقاله پرونده‌های طب کار کارگران صنعتی را بررسی کرده و به تحلیل فراوانی بیماری‌های شغلی و غیر شغلی پرداخته است.

مواد و روش‌ها: این مطالعه توصیفی مقطعی که در سال ۱۴۰۲ انجام شد، پرونده‌های طب کار 6953 کارگر از ۷ صنعت بزرگ را بررسی کرد. تمامی اطلاعات شخصی شرکت‌کنندگان کاملاً محرمانه بوده و مطابق با استانداردهای اخلاقی حفظ شده است. تمامی پرونده‌های شاغلان این صنایع به‌صورت سرشماری ارزیابی شدند تا بیماری‌های موجود شناسایی و تحلیل شوند. نتایج این بررسی با استفاده از نسخه ۲۲ نرم‌افزار SPSS و شاخص‌های آمار توصیفی تجزیه ‌و تحلیل گردیدند. کلیه ملاحظات اخلاقی در ارتباط با انجام پژوهش رعایت شده است.

یافته‌ها: بر اساس اطلاعات جمع‌آوری ‌شده، کاهش شنوایی (37/01 درصد) شایع‌ترین بیماری شغلی کارکنان بوده و پس از آن کمردرد (10/89درصد) قرار دارد. در میان بیماری‌های غیر شغلی، چربی خون بالا (21/3 درصد) و فشار خون بالا (8/21 درصد) بیشترین شیوع را دارند. آسم شغلی (0/37 درصد) کمترین فراوانی را در میان بیماری‌های شغلی داشته و غلظت خون  بالا( 1/1 درصد) کمترین شیوع را میان بیماری‌های غیر شغلی دارد. ابتلا به بیماری‌های عمومی غیر شغلی (51/20 درصد) بیشتر از بیماری‌های شغلی (۴۸ درصد) بوده است.

نتیجه‌گیری: یافته‌های این مطالعه نشان داد که کاهش شنوایی و کمردرد به‌عنوان بیماری‌های شغلی، و چربی خون بالا و فشار خون بالا به‌عنوان بیماری‌های غیرشغلی، با شیوع بالا سلامت کارگران صنعتی را تهدید می‌کنند. این نتایج زنگ هشدار جدی برای صنایع در زمینه بهداشت شغلی هستند.بنابراین اجرای سیاست‌های هدفمند پایش سلامت و مداخلات پیشگیرانه در محیط‌های کاری امری ضروری است.

تاثیرآموزش مبتنی بر نظریه رفتار برنامه‌ریزی شده در مصرف میوه و سبزی دانش‌آموزان دختر شهر مشهد

الهه لعل ‌منفرد, عفت قاصد قلعه‌بالا, عطیه کامل خدابنده, نوشین پیمان

فصلنامه علمی پژوهشی بهداشت در عرصه, دوره 13 شماره 1 (1404), 1 مهر 2025, صفحه 30-38
https://doi.org/10.22037/jhf.v13i1.47848

زمینه و اهداف: مصرف ناکافی میوه و سبزی از عوامل خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی‌عروقی، انواع سرطان و بیماری‌های مزمن در بزرگسالی است. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر آموزش مبتنی بر نظریه رفتار برنامه‌ریزی‌شده بر مصرف میوه و سبزی در دانش‌آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی انجام شد.

مواد و روش‌ها: این پژوهش یک کارآزمایی شاهددار تصادفی بود که روی ۷۴ دانش‌آموز دختر پایه پنجم ابتدایی در مدارس مشهد (سال ۱۴۰۰) اجرا شد. شرکت‌کنندگان به‌صورت تصادفی به دو گروه آزمون و کنترل تقسیم شدند. پس از نیازسنجی بر اساس نظریه رفتار برنامه‌ریزی‌شده، مداخله آموزشی برای گروه آزمون طراحی و اجرا شد. ارزیابی‌ها بلافاصله و سه ماه پس از مداخله انجام گرفت. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۴ و آزمون‌های من‌ویتنی، کای‌دو، آزمون دقیق فیشر و آزمون‌های توصیفی در سطح معنی‌داری 0/05 تحلیل شدند. ملاحظات اخلاقی در تمامی مراحل رعایت گردید.

یافته‌ها: پیش از مداخله، بین دو گروه از نظر سازه‌های نظریه رفتار برنامه‌ریزی‌شده شامل نگرش، هنجار ذهنی، کنترل رفتاری درک‌شده و قصد رفتاری تفاوت معناداری وجود نداشت؛ اما پس از مداخله، میانگین نمرات این سازه‌ها در گروه آزمون بلافاصله و سه ماه بعد به‌طور معناداری افزایش یافت(P<0/001).

نتیجه‌گیری: آموزش مبتنی بر نظریه رفتار برنامه‌ریزی‌شده می‌تواند موجب بهبود نگرش، هنجار ذهنی، کنترل رفتاری درک‌شده و قصد رفتاری در زمینه مصرف میوه و سبزی در دانش‌آموزان شود و نقش مؤثری در ارتقای سلامت و پیشگیری از بیماری‌های مزمن ایفا کند.

بررسی میزان استرس دانشجویان دندانپزشکی شهرکرد در دوران پاندمی کووید-19

فاطمه نادری, احمد کرمی, نگین مرادی, هادی رئیسی شهرکی, لیلی ربیعی

فصلنامه علمی پژوهشی بهداشت در عرصه, دوره 13 شماره 1 (1404), 1 مهر 2025, صفحه 39-46
https://doi.org/10.22037/jhf.v13i1.47114

زمینه و اهداف: مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان استرس دانشجویان دندانپزشکی شهرکرد در دوران پاندمی کووید-19 صورت گرفت.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه مقطعی- توصیفی، تعداد 122 دانشجوی رشته دندانپزشکی در سال 1400 وارد مطالعه شدند و پرسشنامه 2 قسمتی شامل اطلاعات جمعیت‌شناختی و استرس محیط دندانپزشکی را تکمیل کردند. داده‌ها توسط نرم‌افزار SPSS 22 تجزیه و تحلیل شد. رعایت ملاحظات اخلاقی در تمام مراحل اجرای مطالعه درنظر گرفته شد.

یافته‌ها: میانگین نمره استرس محیط دندانپزشکی 1/16±75/67 بود. بیشترین نمره نیز مربوط به بعد عوامل دانشگاهی با میانگین نمره 1/6±5/65 بود. بین برخی از ابعاد مقیاس استرس محیط دندانپزشکی شامل بعد کارایی دانشگاهی، بعد درمان بیماران، بعد عوامل دانشگاهی و بعد آموزش بالینی مقیاس DES اختلاف معناداری بین سال ورودی دانشجویان و میزان اختلالات مشاهده گردید و میزان شاخص‌های مورد بررسی در دانشجویان سال اول به مراتب کمتر از دانشجویان با مقاطع بالاتر بود.

نتیجه‌گیری: استرس محیط دندانپزشکی برای دانشجویان مورد بررسی در حد متوسط بود که بیشترین میزان آن مربوط به بعد عوامل دانشگاهی می‌باشد. با ارائه راهکارهایی مفید در شرایط بحرانی مانند دوران پاندمی کووید- 19، در کاهش میزان استرس، اضطراب و افسردگی دانشجویان از طریق ارائه آموزش‌های لازم و شناسایی افراد در معرض خطر و ارائه مشاوره برای آنها از بروز عوارض و مشکلات ناشی از آن جلوگیری شود.

بررسی مشخصات کمی و کیفی پسماند غذایی رستوران شرکت پالایش گاز ایلام و ارائه راهکارهای مدیریتی

شعله مصنفی, الهه پورفخرایی, رضا رستم‌نیا, یدالله توان

فصلنامه علمی پژوهشی بهداشت در عرصه, دوره 13 شماره 1 (1404), 1 مهر 2025, صفحه 47-57
https://doi.org/10.22037/jhf.v13i1.47286

زمینه و اهداف: اتخاذ رویکرد مدیریتی مناسب برای کاهش بار آلودگی پسماند غذایی رستوران‌ها به علت احتمال بروز مشکلات محیط زیستی و زیان‌های اقتصادی امری ضرروی است. در این مطالعه به بررسی وضعیت تفکیک پسماند در رستوران شرکت پالایش گاز ایلام و ارزیابی مشخصات کمی و کیفی پسماند تولیدی پرداخته شده است.

مواد و روش‌ها: تفکیک پسماند و مقدار کل پسماند تولیدی در طی 7 روز کاری و در دو فصل در سال ارزیابی شد. در راستای تعیین مشخصات پسماند غذایی رستوران، روزانه و به روش مرکب نمونه‌گیری انجام و آنالیزهای فیزیکوشیمیایی براساس روش استاندارد انجام شد. رعایت ملاحظات اخلاقی در اجرای مطالعه در نظر گرفته شد.

یافته‌ها: مقدار پسماند تولیدی روزانه رستورانkg  200/7 بود که شامل 50/32 درصد پسماند غذایی و 49/68 درصد پسماند قابل بازیافت بود. سرانه کل پسماند تولیدی، پسماند غذایی و پسماند خشک به ترتیب 167، 84 و 83 گرم در روز به ازای هر فرد بدست آمد. آنالیز کیفی پسماند غذایی نشان داد که رطوبت 70/5%، موادآلی 84%، کربن آلی 58/8 %، کل نیتروژن 2/1 %، چربی و روغن 7/6 %، اکسیژن مورد نیاز شیمیایی 68/68 %، C/N معادل 28، pH 4/9 و چگالی kg/m3 624 بوده است.

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان دادکه تفکیک در مبدا به خوبی انجام شده و مقادیر پسماند تولیدی رستوران بسیار پایین است. مشخصات کیفی پسماند غذایی نشان‌دهنده قابلیت استفاده آن به‌عنوان خوراک اولیه در فرآیندهای تخمیر تاریک، هضم بی‌هوازی برای تولید انرژی و کمپوست‌سازی، ورمی‌کمپوست و پرورش لارو مگس سرباز سیاه برای تولیدکود و خوراک دام و طیور است.

ارزیابی رعایت شیوه‌نامه‌های بهداشتی در مراکز بسته‌بندی خرما و ارائه راهکارهای اصلاحی با رویکرد تلفیقی تصمیم‌گیری چند معیاره

اسماء اسدآبادی, رضا سعیدی, نادعلی علوی بختیاروند, محمد ملکوتیان, مهرنوش ابطحی

فصلنامه علمی پژوهشی بهداشت در عرصه, دوره 13 شماره 1 (1404), 1 مهر 2025, صفحه 58-70
https://doi.org/10.22037/jhf.v13i1.48875

زمینه و اهداف: خرما یکی از محصولات کشاورزی استراتژیک ایران است، لذا ارزیابی و نظارت بر کیفیت مراحل کاشت، برداشت و بسته‌بندی و فرآوری این محصول اهمیت ویژه ای دارد. هدف این پژوهش، بررسی وضعیت رعایت شیوه‌نامه‌های بهداشتی در مراکز بسته‌بندی و جمع‌آوری خرمای استان کرمان و ارائه راهکارهای اصلاحی برای بهبود این شرایط بود.

مواد و روش‌ها: این مطالعه توصیفی-تحلیلی با مشارکت ۱۰ نفر از خبرگان انجام شد. داده‌ها از طریق دو پرسشنامه گردآوری گردید؛ پرسشنامه اول برای تحلیل راهبردی عوامل داخلی و خارجی مؤثر بر مدیریت کیفیت جامع عوامل داخلی و خارجی و پرسشنامه دوم برای مقایسه زوجی راهکارهای بهبود، مبتنی بر روش تصمیم‌گیری چند معیاره بهترین– بدترین استفاده شد. تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار Excel، Expert Choice و MATLAB انجام شد. این پژوهش با پایبندی کامل به اصول و ملاحظات اخلاقی در تمام مراحل انجام شد.

یافته‌ها: براساس نتایج، مراکز بسته‌بندی خرما با امتیاز 0/015 و 0/006 به‌ ترتیب در ماتریس عوامل داخلی و خارجی و در ناحیه تهاجمی قرار گرفتند. در میان عوامل تحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها، به ‌ترتیب «عدم حضور افراد متفرقه در محل کار»، «عدم کنترل کیفیت بهداشتی محصول توسط مشتری»، «نظارت مستمر بهداشت محیطی» و «عدم هماهنگی با رقبا»، بالاترین امتیاز کسب کردند. همچنین در رتبه‌بندی راهکارها، آموزش با وزن 0/331 بیشترین اهمیت را داشت.

نتیجه‌گیری: یافته‌ها نشان می‌دهد مراکز بسته‌بندی خرما با تکیه بر نقاط قوت داخلی و فرصت‌های محیطی، ظرفیت مناسبی برای ارتقاء کیفیت دارند و آموزش به‌ عنوان مؤثرترین راهکار باید در اولویت اقدامات بهبود قرار گیرد.

بررسی علل اصلی تولید و روشهای کاهش پسماندهای ساختمانی صنعت ساخت و ساز در ایران

عبدا... قوامی, سیروان غفوری, کیومرث محمدی, مهدی صفری, پریسا احمدیان, هیمن بزرگمهر

فصلنامه علمی پژوهشی بهداشت در عرصه, دوره 13 شماره 1 (1404), 1 مهر 2025, صفحه 71-82
https://doi.org/10.22037/jhf.v13i1.44416

زمینه و اهداف: پسماند ساختمانی حجم عظیمی از کل پسماندها تولیدی جوامع انسانی را تشکیل می‌دهد. تخلیه منابع طبیعی و مصرف مواد خام برای تولید مصالح از یک طرف و دفن پسماند تولید شده در محیط، علاوه بر چالش اقتصادی، خطرات بالقوه ای برای محیط زیست دارد. این مطالعه به بررسی علل مختلف تولید پسماندهای ساخت و ساز و شیوه‌های کمینه‌سازی آن در کارگاه‌های ساختمانی و چالش‌های مرتبط با آن در ایران می‌پردازد. هدف این تحقیق شناسایی چالش‌های موجود در مدیریت پسماندهای ساخت و ساز است.

مواد و روش‌ها: این پژوهش با بررسی پسماندهای ساخت و ساز و با تمرکز بر تولید و روش‌های کاهش آن در 5 پروژه منتخب در چهار شهر در مراحل مختلف ساخت، در دو بخش دولتی و خصوصی انجام گردید. از 3 روش (مطالعه، مصاحبه، مشاهده و پرسشنامه) برای جمع‌آوري داده‌ها و از نرم‌افزارSPSS ، برای تجزیه و تحلیل داده‌ها استفاده شد. رعایت ملاحظات اخلاقی در تمام مراحل اجرای مطالعه درنظر گرفته شد.

یافته‌ها: نتایج تحقیق نشان داد علت اصلی تولید پسماندهای ساخت و ساز عدم آگاهی کارگران، تخریب ناشی از طراحی ضعیف، کیفیت پایین مصالح، دوباره کاری به دلیل تغییرات، حمل نامناسب، خرابکاری و مدیریت ناکارآمد می‌باشد. متداول‌ترین اقدامات برای کاهش پسماندهای ساخت و ساز تفکیک و فروش (صرفاً فلزات، مقوا و پلاستیک)؛ استرداد وسایل و مصالح اضافی، ذخیره‌سازی کافی و تحویل به موقع است.

نتیجه‌گیری: میزان کارآمدی و تاثیر مثبت نتایج این تحقیق به میزان آگاهی پرسنل و عوامل اجرایی، ملاحظات اقتصادی، تدوین قوانین و پایش روتین پروژها، اثرات زیست محیطی بستگی دارد. این نتایج می‌تواند بصورت تدوین دستورالعمل و وضع قوانین برای پیمانكاران ساختماني ارائه تا تغییری در جهت مدیریت بهینه پسماندهای ساخت و ساز صورت گیرد.