پژوهشی/ اصیل پژوهشی


تأثیر پارامترهاي طرح هندسي بر افزايش ايمني وكاهش تصادفات جاده اي(مطالعه موردي محور ساري - كیاسر)

Mohammad Reza Ahadi, Seyyed Ramin Etemadzadeh

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 1 شماره 3 (2013), 17 آذر 2013, صفحه 102-115
https://doi.org/10.22037/meipm.v1i3.5440

سابقه و هدف: تصادفات جاده‌ای از عوامل مهم مرگ‌و‌میر در کشور بوده، و صدمات شدید جانی و مالی و آثار سوء و سنگین اجتماعی و اقتصادی آن جوامع بشری را به شدت مورد تهدید قرار داده است. تصادفات جاده‌ای دارای ضایعات سنگین‌تری از تصادفات درون شهری است و به علت سرعت بالای وسایل‌نقلیه اغلب منجربه خسارات بسیار سنگین جانی و مالی می‌شود. در این میان تصادفات جاده‌ای مهم‌ترین عامل ایجاد مصدومیت در جهان بوده و یافته‌های سازمان بهداشت جهانی نشان می‌دهد که 25درصد تلفات ناشی از مصدومیت‌ها در سطح جهان، ناشی از مصدومیت‌های جاده‌ای است. تشخیص و بررسی نقاط حادثه خیز، اولویت‌بندی، مشخص‌کردن برنامه‌های اجرائی و اقدامات اصلاحی، بهبود پارامترهای هندسی و برطرف کردن نقائص آن در جهت حصول ایمنی بیشتر از اساسی‌ترین اهداف این تحقیق می‌باشد.

روش بررسي: در این نوشتار سعی شده نقاط حادثه‌خیز پارامترهای هندسی مورد بررسی قرار‌گیرد و مشخص شود نقائص پارامترهای هندسی تا چه میزان در افزایش ایمنی موثر خواهد بود. بنابر این در جهت این‌که این تحقیق نتایج کمی و مستند به‌همراه داشته‌ باشد محور ساری- کیاسر مورد مطالعه قرار گرفته‌است.

یافته‌ها: از آن‌جایی‌که این محور از مناطق دشتی، کوهپایه‌ای و کوهستانی عبور می‌نماید، از تنوع پارامترهای هندسی مناسبی برخوردار است. در همین راستا پس از بررسی پارامترهای هندسی به تعیین نقاط حادثه‌خیز پرداخته‌شد و در ادامه به محاسبه شاخص‌های نرخ تصادف و شدت تصادف و میزان تأثیر این پارامترها مورد بررسی قرار گرفت.

نتيجهگيري: نتایج بررسی نشان‌داد که پارامترهای هندسی از قبیل قوس قائم، قوس افقی، فرعی، روسازی ضعیف، شانه نامناسب، زهکشی ضعیف، تا چه‌میزانی در تعداد تصادفات محور نقش دارند. در کیلومترهای ابتدایی مسیر، عامل فرعی به فراخور دسته‌بندی با بیش ‌از 60 درصد، و در کیلومترهای انتهایی، عامل قوس‌های افقی و قائم با بیش ‌از 80 درصد بیشترین علت تصادف بوده‌اند.

بررسی میزان استفاده از کمربند ایمنی و عوامل مؤثر برآن درجمعیت 51 تا 44 ساله شهرکرمان

Mohammad Reza Akbari, Amir Reza Nabipour, Maryam Hesampour, Narges Khanjani

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 1 شماره 3 (2013), 17 آذر 2013, صفحه 116-122
https://doi.org/10.22037/meipm.v1i3.5453

سابقه و هدف: بیش از 50% فوتی های ناشی از حوادث جاده ای در گروه سنی 15 تا 44 سال  اتفاق می افتد. یکی از راه های مؤثر در کاهش این تلفات، استفاده از کمربند ایمنی است. در مطالعه حاضر، میزان استفاده از کمربند ایمنی و عوامل مؤثر برآن درجمعیت 15 تا 44 سال شهر کرمان بررسی گردیده است.

روش بررسی:   این مطالعه مقطعی و از نوع توصیفی- تحلیلی است که در سال 1391 و بر روی 506 نفر از مراجعین 15 تا 44 ساله به  تنها مرکز مشاوره قبل از ازدواج در شهرکرمان انجام شد. نمونه گیری به روش آسان انجام گردید و داده ها به کمک نرم افزار16 - SPSS و با آزمون آماری رگرسیون لجستیک تحلیل گردید.                                                                             

یافته ها: میزان استفاده همیشگی از کمربند ایمنی در این مطالعه 4/54 درصد برآورد گردید. میزان استفاده از کمربند ایمنی در افرادی که دارای وسیله شخصی بودند، به طور معنی داری بیشتر از افرادی بود که فاقد وسیله شخصی بودند(001/0P<). شرکت کنندگان مهمترین دلیل استفاده از کمربند ایمنی را حفظ سلامتی وکاهش آسیب (1/59%) و مهمترین دلیل عدم استفاده از آن را فراموش کردن به دلیل مشغله زیاد (33%) بر شمردند.

نتیجه گیری: با وجود آمار بالای تصادفات جاده ای و با گذشت چندین سال از شروع طرح اجباری کردن استفاده  از کمربند ایمنی ، هنوز میزان استفاده از آن در جامعه و مخصوصاً جمعیت جوان، نسبت به بسیاری از کشور های دنیا  پایین تر است ، و باید تدابیر لازم اندیشیده شود.

طراحی و روان سنجی "پرسشنامه ارزیابی جو ایمنی"

Mohammad Javad Jafari, Asghar Sadighzadeh, Vali Sarsangi, Farid Zaeri, Esmaeil Zarei

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 1 شماره 3 (2013), 17 آذر 2013, صفحه 123-133
https://doi.org/10.22037/meipm.v1i3.5442

سابقه و هدف: علل وقوع 85 درصد حوادث صنعتي اعمال ناايمن گزارش شده است. علل 85 تا 98 درصد حوادثي كه بر اثر اعمال ناايمن صورت مي­گيرد نگرش، فرهنگ و رفتار است. جو ایمنی ساختاری چند بعدی است که نگرش افراد نسبت به ایمنی و اولویت صحیحی که به ایمنی در محیط کار داده می­شود را بیان می­کند. برای ارزیابی جو ایمنی نیاز به ابزاری روا و پایا است.هدف از انجام این مطالعه طراحی و روان سنجی "پرسشنامه ارزیابی جو ایمنی" در صنايع ايران بود.

روش بررسي: با استفاده از متون ایمنی و سایر پرسشنامه­های جو ایمنی 96 سوال تهیه شد. روایی صوری، شاخص و نسبت روایی محتوا، روایی سازه، پایایی همسانی درونی وپایایی آزمون-باز آزمون آن در یک نمونه550 نفره مورد بررسی قرار گرفت. پس از بررسی شاخص روايي محتوا پرسشنامه­ای 43 سوالی بدست آمد با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی عامل­های اصلی استخراج شد. برای بررسی پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی پیرسون در آزمون مجدد كه به فاصله 20 روز گرفته شد استفاده گردید.

یافته­ ها: روایی صوری و نسبت روايي محتوا (50/78%)، شاخص روایی محتوا (75/0) برای بررسی جو ایمنی قابل قبول محاسبه شد. با استفاده از تحليل عاملي اکتشافی یازده عامل استخراج شد که در مجموع 85/58 درصد از واریانس کل را تحت پوشش قرار می­داد. ضریب آلفای کرونباخ براي اكثر عامل­ها بيش از 7/0محاسبه شد ضریب همبستگی اسپيرمن همبستگي معني داري بين نتايج آزمون و باز آزمون نشان داد (001/0P<).

نتیجه ­گیری:"پرسشنامه ارزيابي جو ايمني" كه از 43 گویه و يازده عامل تهیه شده دارای روایی و پایایی مناسب است و می­ تواند برای ارزیابی جو ایمنی مورد استفاده قرار گیرد.

ارزشیابی مواجهه شغلی کارگران دو كارخانه تایرسازی با ترکیبهای بنزن و تولوئن

Mansour Rezazadeh-Azari, Seyed Yoons Hosseni, Rezvan Zendehdel, Hamid Soori, Mohammad Ali Musaviuon

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 1 شماره 3 (2013), 17 آذر 2013, صفحه 134-139
https://doi.org/10.22037/meipm.v1i3.5454

سابقه و هدف: بدليل فرآيندهاي نيمه اتوماتيك‏ در صنایع تایرسازی ایران، مواجهه شغلي قابل توجهی با حلالها و ترکیبات آلی فراری همچون بنزن و تولوئن مورد انتظار است. مطالعه حاضر با هدف ارزشیابی مواجهه شغلی و تخمین ریسک مواجهه کارگران تولید تاير با ترکیبات نامبرده انجام گرفت.

روش بررسی: پایش فردی 100 نفر از کارگران دو کارخانه تایرسازی واقع در حومه شهر تهران در قالب 10 گروه شغلی به روش 1501 سازمان NIOSH انجام گردید. شرایط جوی محیط کار در روزهای نمونه¬برداری اندازه¬گیری شدند. ارزیابی ريسك نيمه كمّي COSHH با استفاده از پرسشنامه و ماتریس مربوطه برای مواجهه کارگران انجام گردید. یافته¬ها با استفاده از آزمونهای تی مستقل، آنالیز واریانس یکطرفه، رگرسیون خطی و ضریب همبستگی مورد آنالیز قرار گرفتند. مقادیر کمّی بصورت میانگین±خطای استاندارد گزارش شدن.

يافته ها: سن، سابقه¬کار و پارامترهای جوی، اختلاف معنی¬داری بین دو کارخانه تایرسازی نداشتند. مواجهه شغلی با بنزن و تولوئن در کارخانه¬های A و B بترتیب برابر 18/0±09/1، 19/0±88/1 و 30/0±07/2 و 39/0±20/3 بر حسب ppm بود که افزايش معنی-داری را در كارخانه B و نيز ارتباطي معنی¬دار و منفی را با رطوبت نسبی نشان دادند. در کارخانه¬های A و B بترتیب 10 و 14 درصد از کارگران با ریسک زیاد مواجهه شغلی با بنزن و 10 و 16 درصد از آنان با ریسک متوسط مواجهه با تولوئن در تماس بودند. همبستگي بين مواجهه شغلي و ريسك COSHH معني¬دار بود.

نتيجه گيری: مواجهه شغلی با بنزن در پرسنل تايرسازي بالاتر از استاندارد ایران بود، لذا بهبود شرایط کار توسط اقدامات كنترلي مناسب همچون فرایندهای خودکار و تنظیم رطوبت نسبی، توصیه میگردد. ارزیابی COSHH را میتوان بعنوان روشی ساده، ارزان و سریع در ارتقای سلامت كارگران بکار برد. همچنین كنترل مواجهه پرسنل از طريق آموزش مداوم ضروري است.

ارزیابی عوامل مرتبط با اتخاذ رفتارهای پیشگیرانه از حوادث غیر عمدی خانگی در کودکان

Hamid Reza Hatamabadi, Sead Mahfoozpour, Mohammad Mehdi Forouzanfar, Ahmad Reza Khazaei, Shiva Yousefian, Somayeh Younesian

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 1 شماره 3 (2013), 17 آذر 2013, صفحه 140-149
https://doi.org/10.22037/meipm.v1i3.5448

سابقه و هدف: آسيبهاي ناشي از حوادث خانگی عامل مهمی در مرگ و مير كودكان است. مطالعه حاضر در نظر دارد عوامل مرتبط با سطح آگاهی و عملکرد مادران در باره اتخاذ رفتارهاي پيشگيرانه از حوادث خانگي را مورد ارزیابی قرار دهد.

روش بررسی: جامعه هدف این مطالعه توصيفي- تحلیلی تمام مادران كودكان سنين پيش دبستاني مبتلا به حوادث خانگي مراجعه كننده به مراكز اورژانس بيمارستان امام حسين (ع) و شهدای هفتم تير بود. اطلاعات مادران با استفاده از یک پرسشنامه روا و پایا جمع آوری گردید. پس از تقسیم سطح آگاهی و وضعیت اتخاذ رفتارهای پیشگیرانه مادران به دو گروه، با استفاده از آزمون کای دو و رگرسیون لجستیک چندمتغیره به بررسی رابطه بین فاکتورهای مورد بررسی با وضعیت اتخاذ اقدامات پیشگیرانه پرداخته شد.

یافته‌ها: در نهایت 230 مادر (با میانگین سنی 2/5±4/29) مورد بررسی قرار گرفتند. 0/75% آنها سطح آگاهی مناسب و 0/56% نیز عملکرد مناسب داشتند. عدم حضور مادر حداقل 8 ساعت در روز (2/9=OR)، دار بودن حداقل سه فرزند (2/7=OR) از مواردی است که مانع اتخاذ رفتارهای پیشگیرانه از حوادث خانگی می شود. در حالی که آگاهی مناسب مادر از اقدامات پیشگیرانه (1/0=OR) منجر به اتخاذ اقدامات پیشگیرانه توسط مادران می گردد.

نتیجه‌گیری: سطح آگاهی تنها فاکتوری قابل تعدیل بوده و می توان با مداخلات آموزشی وضعیت آن را بهبود بخشید. حمایت سیستم های مددکاری و رفاهی جامعه و همکاری نهادهای حمایتی خانواده از مادران شاغل ممکن است وضعیت فعلی اقدامات پیشگیرانه از حوادث خانگی را بهبودبیشتری بخشید.

بررسی اپیدمیولوژی و عوامل موثر بر پیامد حوادث ترافیکی درون‌شهری در ایران

Mahmood Bakhtiyari, Hamid Soori

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 1 شماره 3 (2013), 17 آذر 2013, صفحه 150-159
https://doi.org/10.22037/meipm.v1i3.5449

سابقه و هدف: حوادث ترافیکی پیامدهای پیچیده‌ای هستند که ناشی از عوامل خطر انسانی، تکنیکی و شرایط وابسته محیطی هستند. این مطالعه با هدف بررسی اپیدمیولوژی حوادث ترافیکی درون‌شهری ایران و نقش برخی از عوامل خطر انسانی در رخداد پیامد این حوادث در سال 1389 انجام شده است.

روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی توصیفی تحلیلی، از اطلاعات ثبت شده مربوط به 515205 نفر فرد حادثه‌ دیده در سال 1389 به دلیل حوادث ترافیکی، که دارای معیارهای ورود به مطالعه بودند، استفاده شد. نسبت شانس (Odds ratio) هر یک از عوامل خطر در رخداد حوادث ترافیکی با استفاده مدل‌های رگرسیونی با شانس‌های متناسب و رگرسیون لوجستیک، با در نظر گرفتن عوامل موثر بر پیامد حوادث ترافیکی (مرگ، جرح و خسارت) مانند سن، و جنسیت و وضعیت روشنایی برآورد شد.

یافته‌ها: در این مطالعه از اطلاعات 515205 نفر راننده شامل 464401 نفر مرد (1/90 درصد) و 50804 نفر زن (9/9 درصد) استفاده شده است. در بین علل محیطی مربوط نقص راه اختلاف سطح جاده با شانه راه (3/4 OR= ، 5/6-8/2CI: ) و نشست جاده‌ای (5/2 OR=، 25/6-1/1CI: ) بیشترین تاثیر را بر مرگ ناشی از حوادث ترافیکی داشته‌اند. با در نظر گرفتن اثر سن، جنس و روشنایی هوا تغییر مسیر ناگهانی (9/9 OR= ، 91/11-23/8CI: ) و نداشتن توانایی در کنترل وسیله نقلیه (7OR= ، 40/8-78/5CI: ) دارای بیشترین اثر برای قرار دادن افراد حادثه دیده در یکی از طبقات جرح یا فوت هستند.

نتیجه‌گیری: . با توجه به اینکه ایران یکی از کشورهای با میزان بالای مرگ و میر ناشی از حوادث ترافیکی در دنیاست، مطالعات جامع در باره اپیدمیولوژی و عوامل موثر بر پیامد حوادث ترافیکی می‌تواند گامی بلند در راستای کنترل عوامل خطر بحث شده و کاهش بار جانی این حوادث در ایران باشد.

امکان آزمون هودهای آزمایشگاهی به روش ASHRAE-110-95 با تزریق کمتر گاز ردیاب

Mohammad Javad Jafari, Saba Kalantari, Rezvan Zendehdel, Parvin Sarbakhsh

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 1 شماره 3 (2013), 17 آذر 2013, صفحه 160-167
https://doi.org/10.22037/meipm.v1i3.5451

سابقه و هدف: در ارزیابی عملکرد هودها با روش  ASHRAE 110-95مقدار قابل توجهی گاز بی‌اثر سولفورهگزافلوراید مصرف می‌شود. این گاز برای محیط زیست بسیار مخرب بوده و گران‌قیمت است. در مطالعه حاضر امکان استفاده از مقدار کمتری از گاز فوق در ارزیابی عملکرد هودها با روش استاندارد فوق مورد بررسی قرار گرفت.

روش بررسی: عملکرد یک هود آزمایشگاهی در سه ظرفيت مختلف تهويه و سه دبی تزریق گاز بی‌اثر سولفورهگزافلوراید، در حالی که يك اپراتور فرضی در مقابل هود قرار داشت به روش استانداردASHRAE110-95  مورد بررسی قرار گرفت. سرعت هوا در دهانه هود جمعا 180 بار توسط بادسنج حرارتی مدل TA2 در فواصل 15 سانتی‌متری اندازه‌گیری شد. الگوي جريان هوا در دهانه هود جمعا 18 بار مشاهده و فیلمبرداری شد. گاز ردیاب سولفورهگزافلوراید در سه گذرحجمي 2، 3 و 4 لیتر بر دقیقه براي هر يك از سه سرعت مختلف هوا در دهانه هود تزريق و میزان مواجهه شغلي اپراتور مجازي جمعا 27 بار تعيين مقدار شد. مقدار گاز ردياب به صورت مستقيم قرائت شد.

یافته‌ها: میانگین و انحراف معیار سرعت هوا در دهانه هود به ترتیب 04/0±42/0، 07/0±60/0 و 11/0±70/0 متر بر ثانیه و دامنه آن 1/1-36/0 متر بر ثانیه بود. عملكرد هود مورد آزمایش در آزمون‌های دود با حجم زیاد، غيرقابل پذیرش و اما در آزمون دود با حجم کم، قابل پذیرش بود. فقط در سرعت 4/0 متربرثانیه با تغییر گذرحجمی گاز تزریق شده از 2 به 3 لیتربردقیقه و نیز 2 به 4 لیتر بردقیقه در میزان مواجهه شغلی اپراتور فرضی اختلاف معنی دار مشاهده شد. در تغییر سرعت از 4/0 به 6/0 متربرثانیه و نیز 4/0 به 7/0 متربرثانیه در دبي گاز تزريق شده 3 و4 لیتربردقیقه اختلاف معنی دار مشاهده شد.

نتیجه‌گیری: آزمون عملكرد هودهاي آزمايشگاهي با روش  ASHRAE 110-95با دبی کمتر گاز بی اثر سولفورهگزافلوراید توصیه نمی‌شود.

تأثير وضعيت ناراحتي هاي روحي و جسمي رانندگان اتوبوس راني سيستم حمل و نقل عمومي تهران در بروز تصادفاتِ

Sakineh Varmazyar, Seyed Bagher Mortazavi, Shirazeh Argham, Ebrahim Hajizadeh

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 1 شماره 3 (2013), 17 آذر 2013, صفحه 168-175
https://doi.org/10.22037/meipm.v1i3.5452

سابقه و هدف: در بسياري از مطالعات بيماري­هاي مزمن با بروز حوادث رانندگي ارتباط دارند. هدف اصلي مطالعه حاضر بررسي تأثير بيماري جسمي و ناراحتي روحي رانندگان اتوبوس­راني در بروز تصادفات مي­باشد.

روش بررسی: اين پژوهش يک مطالعه مقطعي و از نوع توصيفي- تحليلي مي­باشد که بر روي 665 نفر از رانندگان اتوبوس­راني سيستم حمل و نقل عمومي تهران انجام شده است. نمونه­ها به صورت تصادفي و به نسبت جمعيت شاغل در 9 سامانه يا منطقه اتوبوس‌راني انتخاب شدند. براي بررسي ناراحتي جسمي (بيماري) و روحي (مشکلات خانوادگي) از پرسشنامه­ي اطلاعات دموگرافيک و وضعيت سلامتي استفاده شد. روابط بين متغيرها از طريق آزمون تحليل واريانس تک متغيره (Univariate analysis of variance= UNIANOVA)  و ضريب همبستگي تاوي- بي­کندال (Kendall's tau-b) با استفاده از نرم افزار SPSS 16  بررسی و تجزيه و تحليل شدند.

 

يافته‌ها: نتایج نشان داد 7/68% از رانندگان داراي ناراحتي­هاي روحي (به دليل مشکلات خانوادگي) در هر دو گروه از رانندگان سالم و بيمار جسمي در سه سال گذشته بطور ميانگين 2/3 مورد تصادف داشته­اند. بعلاوه آزمون تحليل واريانس تک متغيره (05/0P<، 43/0=F) و ضريب همبستگي تاوي-بي­کندال (01/0< P، 112/0=r) رابطه معني­دار و مثبتي را بين مشکلات خانوادگي و تعداد تصادفات خودگزارشي در سه سال گذشته نشان داد.

نتيجه‌گيري: به دليل افزايش خطر تصادفات در بين رانندگان داراي مشکلات روحي به نظر مي­رسد، رفع مشکلات اقتصادی و استفاده از مشاورهاي روانشناسي در جهت کاهش مشکلات خانوادگي از جمله روابط بد عاطفي اعضاي خانواده نقش مهمي در افزايش توجه و تمرکز رانندگان در حين رانندگي و در نتيجه کاهش تصادفات رانندگي داشته باشند.