پژوهشی/ اصیل پژوهشی


بررسي اپيدميولوژيک موارد مرگ و مير و آسيب هاي ناشي از حوادث ترافيکي در کودکان و نوجوانان زير 15 سال شهر مشهد در سال 1395

امین محمدی, مهدی یوسفی, حسین ابراهیمی پور, امین عادل, حسینعلی آدینه, علی تقی پور

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 9 شماره 1 (1400), 20 April 2021, صفحه 8 - 1
https://doi.org/10.22037/meipm.v9i1.28971

سابقه و هدف: در سراسر جهان، حوادث ترافیکی هر ساله باعث مرگ 2/1 میلیون نفر و مصدومیت و معلولیت 20 تا 50 میلیون نفر می‌شود. بر اساس گزارش یونیسف حوادث ترافیکی دومین علت مرگ‌ومیر در افراد 5 تا 25 ساله است؛ بنابراین این مطالعه با هدف تعیین شاخص‌های اپیدمیولوژیک مرگ‌ومیر و آسیب‌های ناشی از حوادث ترافیکی در کودکان و نوجوانان شهر مشهد انجام گرفت.

روش بررسی: این مطالعه از نوع مقطعی- تحلیلی بوده و به‌صورت مقطعی انجام شد. در پژوهش حاضر کلیه مصدومین حوادث ترافیکی در سال 1395 که به بیمارستان‌های شهر مشهد مراجعه کرده بودند مورد بررسی قرار گرفتند و داده‌های مرگ نیز از طریق سازمان فردوس‌های شهر مشهد جمع‌آوری شد.

یافتهها: یافته‌های مطالعه نشان داد که مجموع کودکان فوت شده در سال 1395 ناشی از حوادث ترافیکی 72 نفر بود که 45 نفر (5/62 درصد) پسر و 27 نفر (5/37 درصد) از آنان دارای جنسیت دختر بودند. کل کودکان آسیب‌دیده 4298 نفر بودند که از این تعداد 2814 نفر (65%) پسر و 1484 نفر (35%) دختر بودند. میزان بروز آسیب‌ها در جنس پسر و دختر و در دو جنس به ترتیب 5/740، 412 و 581 در صدهزار نفر جمعیت بود.

نتیجهگیری: مطالعه ما نشان می‌دهد که بیشتر فوتی ها سرنشین اتومبیل بوده اند و این امر اهمیت استفاده از کمربند ایمنی و صندلی کودک را نشان می دهد. همچنین در زمینه فوتی های عابرین پیاده نیز به نظر می‌رسد که نیاز مبرمی به فرهنگ‌سازی رانندگان و آموزش کودکان در این زمینه وجود دارد.

How to cite this article: Mohammadi A, Yousefi M, Ebrahimipour H, Adel A, Adineh H, Taghipour A. Epidemiological Study of Deaths and Injuries Caused by Road Traffic Accidents in Children and Adolescents under 15 Years Old in Mashhad in 2016. J Saf Promot Inj Prev. 2021; 9(1):1-8.

بهينه سازي تخصيص تخت هاي بخش مراقبت هاي ويژه مغز و اعصاب بر اساس رويکرد ترکيبي شبيه سازي و طراحي آزمايشات

رضا گوهرانی, امید شفق سرخ, سعیده ناطقی نیا, محمدرضا حاجی اسماعیلی, احمد علی بابایی, نوید شفیق

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 9 شماره 1 (1400), 20 April 2021, صفحه 9 - 17
https://doi.org/10.22037/meipm.v9i1.29347

سابقه و هدف: واحد مراقبت‌های ویژه مغز و اعصاب به مراقبت از بیماران دچار شرایط بحرانی و تهدید کننده حیات در زمینه بیماری های مغز و اعصاب اختصاص دارد و از آنجایی‌که با محدودیت منابع جهت افزایش تخت های مراقبت های ویژه و همچنین افزایش زمان انتظار بیماران در این بخش رو به رو می باشیم نیازمند دستیابی به بهینه ترین ترکیب ممکن برای تخصیص تخت ها به هر نوع از بیماران و تعداد تخت در بخش مراقبت های ویژه می باشیم. لذا در این مطالعه برای استفاده بهینه از تخت ها و نیز به منظور کاهش متوسط زمان انتظار بیماران در بخش مراقبت‌های ویژه مغز و اعصاب مرکز پزشکی، آموزشی درمانی لقمان حکیم وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی به شبیه سازی بخش مورد نظر پرداخته تا ترکیب بهینه تخت های موجود در این بخش حاصل شود.

روش بررسی: در این مطالعه ابتدا ترکیب تخصیص تخت های بخش مراقبت های ویژه مغز و اعصاب بیمارستان لقمان حکیم به هر دسته از بیماری ها مشخص شد و با استفاده از نرم افزار طراحی آزمایشات بهینه ترین ترکیب های ممکن بدست آمد. سپس ترکیب های بدست آمده شبیه سازی شده و دو معیار میانگین زمان انتظار در صف برای بیماران و میزان بهره وری (اشغال تخت) برای هر یک از ترکیب ها محاسبه شد. پس از آن مدل ریاضی شامل اهداف کمینه سازی متوسط ​​زمان انتظار بیماران در صف و همچنین میانگین بهره وری تخت ها با استفاده از روش پاسخ خطی ارائه شد.

نتایج: بر اساس نتایج، تعداد بهینه انواع تخت های مورد استفاده در این بخش به ترتیب برابر با شش، دو، سه، سه و دو تخت برآورد شدند که منجر به متوسط زمان انتظار 1.4 ساعتی بیماران و نیز متوسط بهره وری 34.5 درصدی مجموع تخت ها شد.

نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر بیانگر این واقعیت است که بهینه سازی تخصیص تخت در بخش مراقبت‌های ویژه مغز و اعصاب با بکارگیری رویکرد ترکیبی شبیه سازی و طراحی آزمایشات ، باعث کاهش متوسط زمان انتظار بیماران و به تبع آن افزایش بهره وری (درصد اشتغال به کار) تخت ها می شود.

How to cite this article: Goharani R, Shafagh-sorkh O, Nateghinia S, Hajiesmaeili M, Alibabaei A, Shafigh N. Neuro-critical Care Unit Bed Allocation Optimization based on Hybrid Approach: Designing of Experiments and Simulation. J Saf Promot Inj Prev. 2021; 9(1):9-17.

بررسي سقوط کودکان و نوجوانان و تعيين شاخص هاي زماني ارائه خدمات اورژانس 115، شيراز، سال 1396

مهناز یدالهی, مجتبی نوروزی, محمدجواد مرادیان

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 9 شماره 1 (1400), 20 April 2021, صفحه 26 - 18
https://doi.org/10.22037/meipm.v9i1.30417

سابقه و هدف: سقوط دومین علت شایع مرگ‌ومیر ناشی از جراحت پس از حوادث ترافیکی است و مراقبت‌های اورژانس به‌ویژه نوع پیش بیمارستانی از مهم‌ترین رکن مراقبت‌های درمانی می‌باشد. مطالعه حاضر باهدف بررسی سقوط کودکان و نوجوانان و تعیین شاخص‌های زمانی ارائه خدمات اورژانس 115 طراحی و اجرا گردید.

روش بررسی: مطالعه‌ای مقطعی در سال 1396 با شرکت 3622 نفر بر اساس اطلاعات ثبت‌شده در مرکز اورژانس انجام شد و متغیرهای دموگرافیک و شاخص‌های زمانی مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفتند. جامعه پژوهش شامل مصدومانی بود که با اورژانس 115 تماس گرفته بودند. جهت توصیف و تحلیل تک متغیره‌ها از آزمون‌ کای اسکوئر و جهت تحلیل چند متغیره‌ از مدل رگرسیون لجستیک برای آنالیز داده‌ها استفاده شد.

نتایج: نتایج این مطالعه نشان داد که از مجموع 3622 نفر 1228 (33.9%) نفر زن و 2394 (66.1%) نفرمرد بودند. میانگین سن مصدومان 4.27 ± 11.35 بود. شیوع سقوط در گروه سنی 18-13 سال بیشترین (99.6) و در گروه سنی زیر 6 سال کمترین (72.1) به ازای هر ده هزار نفر بود. ارتباط بین جنس مرد، سن 18-13 سال و ارتفاع بیش از دو متر با GCS معنی‌دار شد (0.001 p<). میانگین زمان پاسخ‌گویی برابر 7.5 دقیقه به دست آمد.

نتیجهگیری: بر طبق نتایج مطالعه 28.9 درصد موارد تماس با اورژانس به علت سقوط می‌باشد و جنس، سن، ارتفاع و مکان از عوامل خطر تأثیرگذار بر شیوع سقوط می‌باشند بنابراین توصیه می‌گردد با طراحی دقیق و مناسب محیط زندگی افراد شرایط امنی برای آن‌ها، به‌ویژه کودکان فراهم گردد و با افزایش ارتقاء ایمنی افراد جامعه میزان حوادث سقوط را کاهش داد.

How to cite this article: Yadollahi M, Norouzi M, Moradian MJ. Investigation of Fall Accidents among Children and Adolescents and Determination of the Time Indices of Emergency 115 Service Provision in Shiraz, 2017. J Saf Promot Inj Prev. 2021; 9(1):18-26.

تاثير 8 هفته تمرينات تراباند بر درد، دامنه حرکتي و عملکرد پرستاران مبتلا به سندروم درد کشککي- راني

فائزه مظهری عباسی, حمید طباطبائی

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 9 شماره 1 (1400), 20 April 2021, صفحه 34 - 27
https://doi.org/10.22037/meipm.v9i1.31659

سابقه و هدف: سندروم درد کشککی- رانی یکی از شایعترین اختلالات در میان زنان است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثر هشت هفته تمرینات تراباند بر درد، دامنه حرکتی و عملکرد زنان پرستار مبتلا به سندروم درد کشککی- رانی بود.

روش بررسی: تعداد 30 پرستار زن مبتلا به سندروم درد کشککی- رانی از بین جامعه آماری انتخاب و در دو گروه کنترل و مداخله قرار گرفتند. پس از انتخاب آزمودنیهای براساس معیارهای ورود و خروج از تحقیق، در جلسه پیشآزمون، درد به وسیله شاخص بصری، دامنه حرکتی خم شدن زانو بوسیله گونیامتر یونیورسال و عملکرد آزمودنیها بوسیله پرسشنامه کاوس اندازهگیری شد. سپس گروه مداخله به مدت هشت هفته و سه جلسه در هفته تمرینات تراباند را انجام دادند. گروه کنترل نیز از انجام هرگونه برنامه تمرینی منع شدند و تنها مجاز به انجام فعالیتهای روزمره خود بودند. پس از اتمام هشت هفته تمرینات، تمامی آزمونهایی که در مرحله پیشآزمون گرفته شده بود، مجددا و در مرحله پسآزمون اندازهگیری شد. از روشهای آماری تی زوجی و تی مستقل جهت تجزیه و تحلیل آماری نتایج تحقیق استفاده شد. در تمامی تجزیه و تحلیلهای آماری آلفا کوچکتر یا مساوی 05/0 در نظر گرفته شد.  

یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که انجام هشت هفته تمرینات تراباند در گروه مداخله موجب کاهش شاخص درد و بهبود عملکرد آزمودنیها در پسآزمون نسبت به پیشآزمون شد. درحالیکه تفاوت معنیداری بین دامنه حرکتی خم شدن زانو در پسآزمون نسبت به پیشآزمون در هیچیک از گروههای تحقیق مشاهده نشد که نشان از عدم تاثیرگذاری تمرینات تراباند بر دامنه حرکتی خم شدن زانو داشت.

نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق حاضر پیشنهاد میشود که زنان مبتلا به سندروم درد کشککی- رانی از تمرینات تراباند جهت کاهش درد خود استفاده نمایند. همچنین تمرینات تراباند میتواند به عنوان راهکاری مناسب جهت بهبود عملکرد این افراد معرفی شود.

How to cite this article: Mazhari-Abbasi F, Tabatabaei H. The Effect of 8 Weeks the Thera-Band Exercises on Pain, Range of Motion and Function in Nurses with Patellofemoral Pain Syndrome. J Saf Promot Inj Prev. 2021; 9(1):27-34.

سابقه و هدف: استئوآرتریت یک اختلال مفصلی می باشد که با درد، تورم مفصلی، اختلال در ثبات عضلانی و ناتوانی عملکردی همراه است. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر هشت هفته تمرینات پیلاتس و تمرینات تعادلی- قدرتی بر درد، عملکرد حرکتی و کیفیت زندگی زنان میانسال مبتلاء به استئوآرتریت زانو بود.

روش­ بررسی: تحقیق از نوع نیمه تجربی با طرح پیش­آزمون –پس­آزمون با گروه کنترل اجرا شد. با روش نمونه‌گیری هدفمند و در دسترس تعداد 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه 10 نفره تمرین پلاتس، تمرینات تعادلی- قدرتی و گروه کنترل تقسیم شدند. پیش از انجام پروتکل تمرینی از آزمون های مقیاس بصری درد جهت اندازه گیری درد و پرسشنامه KOOS به منظور اندازه گیری میزان عملکرد حرکتی و کیفیت زندگی استفاده شد. سپس گروه های تمرینی به مدت 8 هفته به انجام تمرینات پرداختند و در انتهای هفته هشتم این آزمون ها همانند پیش آزمون اندازه­گیری و تکرار شد. در مدت هشت هفته گروه کنترل هیچ یک از پروتکل­های تمرینی (پیلاتس یا تمرینات تعادلی- قدرتی ) را تجربه نکردند و فعالیت­های روزمره خود را داشتند. همچنین، از آزمون t وابسته برای مقایسه میانگین ها در دو مرحله قبل و بعد از آزمون، در سطح معنی داري P ≤ 0/05 استفاده شد.

 یافته­ ها: نتایج نشان داد درد در گروه تمرینات تعادلی- قدرتی  و کیفیت زندگی در گروه تمرینات پیلاتس، تفاوت معنی­داری وجود داشت. علاوه بر این، هر دو گروه تمرینی تفاوت معنی­داری در آزمون عملکرد حرکتی ایجاد کردند.

نتیجه ­گیری: نتایج نشان داد هشت هفته تمرینات پیلاتس و تمرینات تعادلی- قدرتی تاثیر معنی­داری بر درد، عملکرد حرکتی و کیفیت زندگی زنان میانسال مبتلا به استئوآرتریت زانو داشت اما اثر بخشی تمرینات تمرینات تعادلی- قدرتی بهتر بود.

How to cite this article: Barzeh S, Shojaedin SS. The Effect of Eight Weeks of Pilates and Balance-Strength Training for Pain Reduction, Enhancing Motor Function, and Quality of Life in Middle-aged Women with Knee Osteoarthritis. J Saf Promot Inj Prev. 2021; 9(1):35 - 43.

مدل‌سازي علل آتش‌سوزي مخازن مازوت در يک کارخانه صنعتي با استفاده از روش Tripod Beta

ابوالفضل قهرمانی; حمیده زوار; رسول همت جو

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 9 شماره 1 (1400), 20 April 2021, صفحه 54 -44
https://doi.org/10.22037/meipm.v9i1.32471

سابقه  و هدف: کاربرد سوخت‌های فسیلی در صنایع می‌تواند پتانسیل وقوع حوادثی مانند آتش‌سوزی و انفجار را در پی داشته باشد. وقوع این حوادث عواقب جبران‌ناپذیر مالی، انسانی و زیست‌محیطی خواهد داشت که با شناسایی و کنترل عوامل ایجادکننده می‌توان از بروز بسیاری از حوادث بالقوه پیشگیری نمود. این مطالعه باهدف شناسایی و مدل‌سازی عوامل مؤثر بر وقوع حادثه آتش‌سوزی مخازن مازوت در یک کارخانه صنعتی انجام گردید.

روش بررسی: مطالعه حاضر به‌صورت مقطعی- توصیفی در سال 1398 بر روی مخازن مازوت در یک کارخانه صنعتی با استفاده از روش Tripod Beta انجام شد. داده‌های ضروری برای مدل‌سازی با استفاده از روش‌های مصاحبه، مشاهده عملیات و بررسی اسناد جمع‌آوری شد. سپس عوامل ریسک اصلی، پیش‌شرط‌ها و علت‌های پنهان و همچنین موانع حفاظتی موجود شناسایی و درختواره حادثه ترسیم شد.

نتایج: نتایج حاصل از این پژوهش با شناسایی 19 عامل ریسک اصلی نشان داد که بیشترین سهم مربوط به روش‌ها و تجهیزات دفاعی (8/36%) و کمترین مربوط به طراحی و سخت‌افزار (2/5%) بود. شکست روش‌ها و تجهيزات تدافعي در فرار و نجات و نظارت نامناسب به‌عنوان شایع‌ترین پیش شرایط و مناسب یا کافي تعریف نشدن روش رایج نظارت بر فعالیت‌های کاری در شرکت نیز به‌عنوان متداول‌ترین اشکال پنهان شناسایی شد.

نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن بود که روش‌ها و تجهیزات دفاعی، آموزش و سازمان به ترتیب بیشترین نقش را در ایجاد آتش‌سوزی مخازن مازوت داشتند. ازاین‌رو استفاده از روش‌ها و تجهیزات دفاعی مناسب برای ارتقا ایمنی و همچنین آموزش مدیران و کارکنان به‌منظور انجام ایمن فعالیت‌های کاری و سازمان‌دهی مناسب امور ایمنی برای کاهش ریسک آتش‌سوزی مخازن مازوت در شرکت موردمطالعه ضروری است.

How to cite this article: Ghahramani A, Zavvar H, Hemmatjo R. Modeling the Causes of Fuel Oil Tank Fire in an Industrial Plant Using Tripod Beta Method. J Saf Promot Inj Prev. 2021; 9(1):44-54.

 

ارزيابي زيرساخت‌هاي ايمني بيمار در بيمارستان‌هاي آموزشي منتخب شهر مشهد بر اساس پروتکل WHO

محمد طاهری نامقی, کتایون جهانگیری , لیلا ریاحی, موسی جباری قره باغ

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 9 شماره 1 (1400), 20 April 2021, صفحه 65 - 55
https://doi.org/10.22037/meipm.v9i1.32598

سابقه و هدف: ایمنی بیمار دغدغه‌ای جهانی در عرصه ارائه خدمات سلامت و جزئی اساسی از الزامات کیفیت مراقبت‌های بهداشتی درمانی محسوب می‌شود، لذا پژوهش حاضر باهدف ارزیابی سطح تحقق زیرساخت‌های ایمنی بیمار در سه بیمارستان آموزشی منتخب شهر مشهد انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی و مقطعی در سال 1396 با استفاده از پروتکل ارزیابی ایمنی بیمار سازمان بهداشت جهانی به‌عنوان ابزار پژوهش اجرا گردید. جامعه پژوهش را مدیران ارشد و میانی، کارکنان، پزشکان و بیماران بیمارستان‌ها تشکیل می‌داد که جمعاً ۵۴ نفر به روش نمونه‌گیری مبتنی بر هدف به‌عنوان نمونه انتخاب شد. داده‌های پرسشنامه به روش مشاهده، بررسی مستندات و مدارک، تکمیل چک‌لیست و مصاحبه ساختارند، جمع‌آوری و سپس از طریق آزمون‌های توصیفی و تحلیلی با استفاده از نسخه ۲۱ نرم‌افزار spss   مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت.

نتایج: در این مطالعه جمعاً ۲۰ استاندارد الزامی ایمنی بیمار مورد ارزیابی قرار گرفت، میانگین کلی سطح تحقق استانداردها ۷۵٫۸ درصد محاسبه شد. در بین ۴ حیطه موردبررسی، حیطه حاکمیت و رهبری با نسبت (۸۳٫۳ درصد) بهترین و حیطه‌های محیط ایمن و مشارکت بیمار و جامعه با نسبت (۵۰ درصد) ضعیف‌ترین وضعیت را داشتند. ازنظر سطح انطباق با استانداردها تفاوت آماری معنی‌داری بین سه بیمارستان وجود نداشت (50/0 p <).

نتیجهگیری: درمجموع وضعیت کلی تحقق زیرساخت‌های ایمنی بیمار بیمارستان‌ها در سطح نسبت خوب ارزیابی گردید. تعهد مدیران ارشد نسبت به اولویت ایمنی بیمار، ارتقاء آموزش کارکنان و افزایش مشارکت آگاهانه بیماران و همراهان درجهت رفع نقاط ضعف و ارتقاء وضعیت موجود، می‌تواند شرایط احراز عنوان بیمارستان دوستدار ایمنی بیمار را برای این بیمارستان‌ها که جایگاه ویژه‌ای در حوزه گردشگری سلامت منطقه و کشور دارند، فراهم سازد.

How to cite this article: Taheri Namaghi M, Jahangiri K, Riahi L, Jabbari Gharebagh M. Assessment of the Patient Safety Substructures in Selected Teaching Hospitals in the City of Mashhad Based on WHO Protocol. J Saf Promot Inj Prev. 2021; 9(1):55-65 .

سابقه و هدف: نقش رفتار شهروندی ایمنی کارکنان برای ایمنی محیط‌کار در یک محیط‌کاری پر خطر حیاتی است، اما مطالعات کمی در مورد تأثیر عوامل فشارزای ایمنی بر رفتار شهروندی ایمنی متمرکز شده‌اند. هدف از انجام این پژوهش بررسی روابط بین عوامل استرس‎زای ایمنی (ابهام نقش ایمنی، تعارض نقش ایمنی و تعارض ایمنی بین فردی) با ابعاد رفتار شهروندی ایمنی با در نظر گرفتن نقش تعدیل‌گر رهبری فروتنانه بود.

روش بررسی: روش پژوهش حاضر توصیفی- مقطعی و از نوع همبستگی تحلیل رگرسیونی بود. جامعۀ آماری این تحقیق کلیه کارکنان شرکت صنایع پتروشیمی کرمانشاه به تعداد 478 نفر بوده که حجم نمونه براساس جدول مورگان تعداد 214 نفر با استفاده از روش نمونه‎گیری تصادفی ساده تعیین شد. برای گردآوری داده‌های پژوهش از سه پرسشنامۀ استاندارد رفتار شهروندی ایمنی، عوامل استرس‌زای ایمنی و رهبری فروتنانه استفاده شد. و الگوی ارائه شده با استفاده از مدل‏سازی معادلات ساختاری بوسیله نرم‌افزار اسمارت پی ال اس2 تجزیه و تحلیل گردید.

نتایج: نتایج این پژوهش نشان داد: ابهام نقش ایمنی24 درصد، تعارض نقش ایمنی22 درصد و تعارض ایمنی بین فردی20 درصد تغییرات رفتار ایمنی پیشگیرانه را پیش‎بینی ‎کرد. ابهام نقش ایمنی16 درصد، تعارض نقش ایمنی068/0 درصد و تعارض ایمنی بین فردی28 درصد تغییرات رفتار ایمنی اجتماعی را تبیین می‎نمود. همچنین رهبری فروتنانه رابطه بین عوامل استرس‎زا (ابهام نقش ایمنی ، تعارض نقش ایمنی و تعارض ایمنی بین فردی) با ابعاد رفتار شهروندی ایمنی(پیشگیرانه و اجتماعی) را بطور مثبت و معناداری تعدیل می‎نمود.

نتیجهگیری:  این نتایج نشان میدهد که مدیران باید رفتار شهروندی ایمنی را در زیردستان خود القا کنند و از طریق مداخلاتی که اعتماد خاص ایمنی را افزایش می‌دهند، با شرایط استرسزا مبارزه کنند. رهبری فروتنانه با قدردانی از کارکنان حس خودکارآمدی و ارزشمندی آن‌ها را افزایش می‌دهد.

How to cite this article:  Aghighi A. Investigating the Role of Safety Stressors on Safety Citizenship Behavior: Assessing the Moderating Role of Humble Leadership. J Saf Promot Inj Prev. 2021; 9(1):78-89.

مروری سیستماتیک/ متاآنالیز


تفاوت جنسيت در الگوي فعاليت عضلاني اندام تحتاني ورزشکاران در تکليف پرش فرود عمودي: مطالعه مروري نظام مند

محمد سیداحمدی, هومن مینونژاد, محمد کریمی زاده اردکانی, محمد بیات ترک

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 9 شماره 1 (1400), 20 April 2021, صفحه 77 - 66
https://doi.org/10.22037/meipm.v9i1.32586

سابقه و هدف: تفاوت در جنسيت می‌تواند يكي از عوامل خطرزا در آسیب‌های اسكلتي عضلاني باشد و اين تغييرات می‌تواند در كنترل عصبي عضلاني نقش برجسته‌تری داشته باشد. لذا هدف از این مطالعه، مرور سیستماتیک پژوهش‌هایی بود که به مقایسه فعالیت عضلات اندام تحتانی در تکلیف پرش فرود عمودی بین مردان و زنان پرداخته بودند.

روش بررسی: جستجوی مقالات زبان فارسی در پایگاه‌های مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و مگیران، مقالات زبان انگلیسی در پایگاه‌های ساینس دایرکت، پابمد، اسکوپوس و گوگل اسکالر بدون محدودیت زمانی تا اکتبر سال 2020 با کلیدواژه‌های مرتبط "الکترومایوگرافی"، "فعالیت عضلانی"، "پرش_فرود عمودی"، "جنسیت" انجام شد. معیارهای ورود شامل تحقیقاتی می‌شد که از نوع مقطعی و به شکل مقایسه فعالیت الکترومایوگرافی عضلات اندام تحتانی مردان و زنان ورزشکار بدون سابقه آسیب ورزشی، طی تکلیف حداکثر پرش_فرود عمودی تک‌پا یا جفت‌پا بودند. برای ارزیابی کیفیت مطالعات انتخاب شده از چک‌لیست تعدیل‌شده‌ای داونز و همکارانش (1998) استفاده شد.

نتایج: بر اساس معیارهای ورود و خروج درنهایت دو مقاله‌ی فارسی و سه مقاله‌ی انگلیسی از 1262 مطالعه، مورد بررسی جامع قرار گرفت. بررسی نتایج مطالعات در زمینه فعال‌سازی عضلات در مرحله فیدفورواردی و فیدبکی هنگام تکلیف پرش عمودی و فرود تک‌پا یا جفت‌پا نشان داد، زنان عضلات چهارسرران و مردان عضلات همسترینگ را بیشتر بکار می‌گیرند. هرچند که این تفاوت در برخی از مطالعات معنادار و در برخی دیگر معنی دار نبود.

نتیجهگیری: به‌طور کلی با توجه به اینکه تحقیقات صورت گرفته در رابطه با مقایسه فعالیت عضلانی اندام تحتانی در حین تکلیف حداکثر پرش_فرود عمودی بین زنان و مردان کم و ضد و نقیض هستند و در رابطه با برخی از عضلات مثل راست رانی، دوقلو و سرینی فقط یک مطالعه صورت گرفته بود نمی‌توان به جمع‌بندی دقیقی در رابطه با وجود یا عدم وجود تفاوت بین زنان و مردان به لحاظ فعالیت عضلات اندام تحتانی رسید. لذا به نظر می‌رسد که نیاز به تحقیقات بیشتر و دقیق‌تر در این زمینه وجود دارد.

How to cite this article: Seyedahmadi M, Minoonejad H, Karimi¬zadeh-Ardakani M, Bayattork M. Gender Differences in Lower Limb Muscle Activity during Vertical Jump Landing: A systematic review. J Saf Promot Inj Prev. 2021; 9(1):66-77.