پژوهشی/ اصیل پژوهشی


شيوع آسيب هاي ناشي از ابزار برنده و پيامدهاي حاصل از آنها در کارکنان بيمارستان هاي استان قم

محمود ناطقی رستمی, فاطمه درزی

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 8 شماره 2 (1399), 13 September 2020, صفحه 64 - 58
https://doi.org/10.22037/meipm.v8i2.28026

سابقه و هدف: آسيب‌هاي ناشي از ابزار برنده به‌عنوان يکي از خطرات مشاغل بهداشتي- درماني شناخته مي‌شود که پيشگيري از آن‌ها در دستورالعمل‌هاي ايمني مشاغل آورده شده است. اين مطالعه با هدف بررسي همه‌گيري‌شناسي آسيب‌هاي ناشي از ابزار برنده و پيامدهاي حاصل از آن‌ها در کارکنان بيمارستان‌هاي استان قم انجام‌ شد.

روش بررسي: اين تحقيق به شکل توصيفي- تحليلي گذشته‌نگر بر روي پرونده‌هاي سه سال اخير کارکنان انجام شد. تجزيه و تحليل آماري داده ‌هاي اين مطالعه به‌وسيله‌ي نرم‌افزار SPSS انجام شد و براي مقايسه گروه‌ها از آزمون‌هاي آماري کاي مربع (k2) و تي تست (T-test) و آزمون دقيق فيشر (Fisher Exact test) استفاده شد. لازم به ذکر است به تمامي بيماران اين اطمينان داده شد که اطلاعات محرمانه باقي خواهد ماند و در صورت انتشار، اسامي افراد ذکر نخواهد شد.

يافتهها: مجموعاً 100 نفر(59 زن و 41 مرد) از کارکنان بهداشتي درماني بيمارستان‌هاي موردمطالعه که سابقه ثبت صدمات ناشي از اجسام برنده را در پرونده داشتند وارد مطالعه شدند. ميانگين سني افراد آسيب‌ديده 4/6±42 سال و فراواني افراد بالاتر از 30 سال بيش از افراد کمتر از 30 سال بود (05/P<0). بيشترين درصد آسيب‌ها مربوط به پرستاران (و پيراپزشکان) با 47% و کمترين ميزان مربوط به پزشکان با 15% موارد بود (05/P<0) که اغلب در نوبت شب (57%) و بخش‌هاي جراحي (21%) ، اورژانس و  تزريقات (20%) رخ داد. سرسوزن سرنگ (51%) و سوزن بخيه (42%) با اختلاف معني‌دار عامل بيشترين آسيب بودند . 28% از افراد منبع HBs Ag مثبت داشتند گرچه در پايش افراد آسيب‌ديده هيچ‌کدام از آزمايش‌ها مثبت نشدند.

نتيجهگيري: ازآنجايي‌که وقوع جراحات با اجسام برنده به‌ويژه در نوبت شب ممکن است در انتقال عفونت‌هاي منتقله از خون نظير ويروس هپاتيت نقش داشته باشد؛ ضروري است اين آسيب‌ها يکي از مخاطرات مهم شغلي به‌ويژه براي کارکنان مراکز بهداشتي-درماني محسوب شده و به‌طور کامل موارد اين اتفاقات مراقبت شوند.

How to cite this article: Nateghi Rostami M, Darzi F. The Prevalence of Sharp Object Injuries and Consequences in the Hospital Staff of the Qom Province. J Saf Promot Inj Prev. 2020; 8(2):58-64. 

بررسي و مقايسه فواصل زماني پيش بيمارستاني ارائه خدمات اورژانس به بيماران سکته مغزي شهرستان اراک در سال 1396

عابد خانی زاده, داود خراسانی زواره, سهیلا خداکریم, محمد پالش

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 8 شماره 2 (1399), 13 September 2020, صفحه 74 - 65
https://doi.org/10.22037/meipm.v8i2.28300

سابقه و هدف: مطالعات متعدد نشان داده است که وسعت آسيب مغزي به مدت‌زمان کاهش خون‌رساني بستگي دارد. هر دقيقه که سکته مغزي بدون درمان باشد، بيمار در حدود 1.9 ميليون سلول مغزي را از دست مي‌دهد. ازاين‌رو کاهش تأخيرهاي مرتبط با شناسايي، انتقال و تشخيص بيماران سکته مغزي حاد مهم است. مراقبت‌هاي مناسب براي بيماران سکته مغزي توسط کارکنان خدمات فوريت‌هاي پزشکي، کمک بزرگي در شناسايي، ارزيابي و انتقال به‌موقع بيماران مي‌نمايد. بر اين اساس هدف اين مطالعه بررسي وضعيت فواصل زماني پيش بيمارستاني ارائه خدمات اورژانس به بيماران سکته مغزي شهرستان اراک در سال 1396 به تفکيک موقعيت مکاني و متغيرهاي زماني (روزهاي هفته و ساعات شبانه‌روز) بود.

روش بررسي: در اين مطالعه توصيفي تحليلي مقطعي، داده‌هاي مربوط به فواصل زماني ارائه خدمات به بيماران سکته مغزي، ثبت‌شده در مرکز فوريت‌هاي پزشکي شهرستان اراک در سال 1396 و همچنين متغيرهاي جنسيت و سن آن‌ها توسط نرم‌افزار SPSS نسخه 21 مورد تجزيه‌وتحليل قرارگرفت.

يافتهها: در اين مطالعه 56 درصد بيماران را افراد مذکر و 43 درصد را افراد مؤنث تشکيل دادند. بيشترين تعداد بيماران در محدوده سني بالاتر از 76 سال قرار داشتند. ميانگين فواصل زماني فعال‌سازي، پاسخ، حضور درصحنه، انتقال، بازگشت و کل برحسب دقيقه و ثانيه به ترتيب برابر با 2:51، 9:12، 18:11، 18:00، 13:58، 15:56 و 49:17 بود. کوتاه‌ترين فاصله زماني پاسخ در مأموريت‌هاي درون‌شهري، در روزهاي جمعه و در مأموريت‌هاي برون‌شهري در روزهاي پنجشنبه قرار داشته و بر اساس ساعات شبانه‌روز، کوتاه‌ترين فواصل زماني پاسخ در مأموريت‌هاي درون‌شهري و برون‌شهري به ترتيب در ساعات 11:59-6:00 و ساعات 17:59-12:00 قرار داشتند.

نتيجهگيري: نتايج اين مطالعه نشان مي‌دهد که کارکنان فوريت‌هاي پزشکي در هردو مأموريت‌هاي درون‌شهري و برون‌شهري بيشترين اتلاف وقت را در فاصله زماني حضور درصحنه داشته و همچنين به‌صورت کلي فواصل زماني پيش بيمارستاني در مأموريت‌هاي برون‌شهري از حد استاندارد کشوري طولاني‌تر بوده‌اند.

How to cite this article: Khanizade A, Khorasani-Zavareh D, Khodakarim S, Palesh M. Survey and Comparison of Prehospital Time Intervals of Emergency Services for Stroke Patients in Arak City in 2017. J Saf Promot Inj Prev. 2020; 8(2):65-74.

بررسي اثر و ماندگاري تمرينات عصبي - عضلاني بر زمان بندي فعاليت عضلات ديستال و پروگزيمال اندام تحتاني در ورزشکاران مبتلا به بي ثباتي عملکردي مچ پا

محمد کلانتریان, هومن مینونژاد, رضا رجبی, فواد صیدی

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 8 شماره 2 (1399), 13 September 2020, صفحه 85 - 75
https://doi.org/10.22037/meipm.v8i2.30038

سابقه و هدف: اثر و ماندگاري اثر تمرينات عصبي- عضلاني بر زمان‌بندي فعاليت عضلات پروگزيمال اندام تحتاني مورد سوال است. لذا هدف از تحقيق حاضر بررسي اثر و ماندگاري اثر تمرينات عصبي- عضلاني بر زمان‌بندي فعاليت عضلات ديستال و پروگزيمال اندام تحتاني در ورزشکاران مبتلا به بي‌ثباتي عملکردي مچ پا بود.

روش بررسي: تعداد 26 ورزشکار مبتلا به بي‌ثباتي عملکردي مچ پا بصورت تصادفي به دو گروه تمرينات عصبي- عضلاني و کنترل تقسيم شدند. انتخاب آزمودني‌ها بر اساس معيارهاي ورود و خروج از تحقيق بود. در مرحله پيش‌آزمون زمان‌بندي فعاليت عضلاني آزمودني‌ها بوسيله دستگاه الکتروميوگرافي سطحي مورد ارزيابي قرار گرفت. پس از آن گروه تمريني به مدت 6 هفته تمرينات مربوط به خود را انجام دادند. تمرينات 3 جلسه در هفته و هر جلسه تمريني به مدت 15 الي 20 دقيقه برگزار شد. سپس کليه اندازه‌گيري‌هاي مرحله پيش‌آزمون در مرحله پس‌آزمون و آزمون ماندگاري نيز به انجام رسيد. از روش‌هاي آماري تحليل واريانس ترکيبي با اندازه‌هاي تکراري و آزمون تعقيبي بونفروني جهت انجام تجزيه و تحليل‌هاي آماري استفاده شد. سطح معني‌داري کوچکتر از 05/0 در نظر گرفته شد.

يافتهها: نتايج آزمون تحليل واريانس ترکيبي براي مقايسه نتايج بين‌ دو گروه در مورد زمان‌بندي فعاليت عضلات نشان از اثر تعاملي زمان(پيش‌آزمون‌پس‌آزمون‌ماندگاري) بر گروه (عصبي‌عضلاني و کنترل) در عضلات تيبياليس انتريور، پرونئوس لانگوس و گاستروکنميوس خارجي در گروه عصبي‌عضلاني شده است(P≤0/05). اما تفاوتي در زمان‌بندي فعاليت عضلات رکتوس فموريس، گلوتئوس مديوس و گلوتئوس ماکزيموس هيچ‌يک از دو گروه‌ در دو مرحله پس‌آزمون و ماندگاري نسبت به پيش‌آزمون مشاهده نشد (05/0<P).

نتيجهگيري: اگرچه تمرينات عصبي-عضلاني موجب بهبود زمان‌بندي فعاليت عضلات ديستال و ماندگاري آن شده است، اما اين بهبود در مورد عضلات پروگزيمال که نقش مهمي در زنجيره حرکتي اندام تحتاني دارند، صدق نمي‌کند. لذا پيشنهاد مي‌شود در توانبخشي عارضه بي‌ثباتي عملکردي مچ پا، از تمريناتي استفاده شود که علاوه بر تاثير بر بخش‌هاي ديستال، عضلات پروگزيمال را نيز مورد توجه قرار داده تا ريسک بروز آسيب مجدد کاهش يابد.

How to cite this article: Kalantariyan M, Minoonejad H, Rajabi R, Seydi F. Study of the Effect and Persistence of Neuromuscular Exercises on Activity Timing of Lower Extremity Distal and Proximal Muscles in Athletes with Functional Ankle Instability. J Saf Promot Inj Prev. 2020; 8(2):75-85.

بررسي شاخص هاي زماني بخش اورژانس و طراحي داشبورد مديريتي براي آن

مهناز مایل افشار, فریدون نوحی, لیلا ریاحی, انیسه نیک روان

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 8 شماره 2 (1399), 13 September 2020, صفحه 96 - 86
https://doi.org/10.22037/meipm.v8i2.30539

سابقه و هدف: سرعت ارائه خدمات در مراكز درماني به خصوص اورژانس، در جهت كاستن از مرگ و مير و معلوليت ها از اهميت ويژه اي برخوردار است. مديريت زمان در ارائه خدمات درماني بسيار حياتي و کوتاهي از آن مي تواند جان بيماران را به خطر اندازد. يكي از مهمترين شاخص هايي كه در ارزيابي مراكز اورژانس به كار گرفته مي شود مدت زمان انتظار بيماران براي دريافت خدمات تشخيصي درماني مي باشد. اين مطالعه به منظور بررسي شاخص هاي زمان سنجي و طراحي داشبورد مديريتي در يک مرکز تخصصي قلب در شهر تهران در سال1397 انجام شد.

روش بررسي: اين پژوهش از نوع، مقطعي بود که در آن شاخص هاي زماني اورژانس وزارت بهداشت مورد بررسي قرار گرفت.کليه داده هاي مربوطه در بخش اورژانس در يک بيمارستان شهر تهران سال1397گردآوري شد. سپس طراحي و ايجاد داشبورد براساس داده هاي شاخص هاي تعيين شده در بخش اورژانس با استفاده از نرم افزار Qlick View بارگذاري شده و نمايش عملکرد اين بخش ارائه گرديد. اين مطالعه در کميته اخلاق دانشگاه بررسي و مجوز اخلاق کسب کرد.

يافته ها: با انجام مطالعه ي حاضر، 6 شاخص زمان سنجي اورژانس مورد بررسي قرار گرفت. سپس با توجه به اطلاعات بدست آمده داشبورد مربوطه طراحي گرديد.

نتيجه گيري: كاهش طول مدت اقامت در بخش اورژانس، منجر به افزايش رضايتمندي بيماران و به طور بالقوه صرفه جويي در هزينه‌ها مي‌شود. در واقع، رسالت اصلي اورژانس، ارايه خدمات با كيفيت بالا در كوتاه‌ترين زمان ممکن است. توقف طولاني مدت در اورژانس، امکان ارايه خدمات به ساير بيماران نيازمند به فوريت‌هاي پزشکي را كاهش مي‌دهد و اين امر موجب نارضايتي بيماران و افزايش تلفات ناشي از حوادث خواهد شد.

How to cite this article: Mayelafshar M, Noohi F, Riahi L, Nikravan A.Investigating the Time Indicators of the Emergency Department and Design a Management Dashboard for it. J Saf Promot Inj Prev. 2020; 8(2):86-96.

شناسايي و تحليل فضايي نقاط حادثه خيز ترافيکي در سطح شهر قم

شهاب الدین عیسی لو, زهره فنی

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 8 شماره 2 (1399), 13 September 2020, صفحه 108 - 97
https://doi.org/10.22037/meipm.v8i2.27776

سابقه و هدف: سوانح رانندگي همواره تهديدي براي زندگي عموم شهروندان محسوب مي‌شود. اغلب اين سوانح، در موقعيت‌هاي مشخصي در سطح شهرها به وقوع مي‌پيوندد. شناسايي چنين نقاطي به‌عنوان نخستين و مهم‌ترين اقدام در فرايند مديريت ايمني راه‌هاي درون‌شهري به شمار مي‌آيد. شهر قم ازجمله شهرهايي است که به سبب وقوع تصادفات متعدد در رديف سانحه خيز‌ترين شهرهاي کشور شناخته مي‌شود. به‌طوري‌که سالانه بيش از پنج هزار فقره تصادف در سطح اين شهر به ثبت مي‌رسد. مطالعه با هدف شناسايي و تحليل فضايي  نقاط حادثه‌خيز ترافيکي شهر قم انجام شد.

روش بررسي: مطالعه با استفاده از دو روش کتابخانه‌اي و ميداني براي گردآوري داده‌هاي موردنياز اجرا ‌شد. از منابع کتابخانه‌اي براي مباني و چارچوب نظري تحقيق بهره گرفته‌شد و در بخش تعيين مسيرها و نقاط حادثه‌خيز شهر قم از اطلاعات ميداني (شامل اطلاعات ارائه‌شده تصادفات توسط پليس راهور و پزشکي قانوني استان قم براي سال‌هاي 1395 تا 1397 و همچنين پيمايش ميداني جهت تدقيق محل تصادفات) استفاده شد. به‌منظور تحليل داده‌ها از روش ضريب شدت تصادفات و از آزمون تخمين تراکم کرنل در سيستم اطلاعات جغرافيايي  با استفاده از نرم افزارهاي ArcGIS   براي شناسايي نقاط حادثه‌خيز در سطح معابر شهر قم استفاده شد.

نتايج: يافته‌هاي بخش اول نشان داد؛ اغلب تصادفات در فصول گرم سال (5/29 درصد)، در روزهاي شنبه و سه‌شنبه (2/32 درصد) و همچنين ساعات پاياني روز و آغازين شب (5/25 درصد) رخ مي‌داد. در ميان وضعيت تصادفات بررسي‌شده موتورسيکلت‌ها (3/46 درصد) بيشترين آمار تصادفات را به خود اختصاص دادند. به لحاظ موقعيت مکاني تصادفات، معابر اصلي منطقه 4 شهر قم شامل بلوارهاي الغدير (با ضريب 127/3)، جمهوري اسلامي (ضريب 082/2)، محمدامين (ضريب 009/1) و خيابان شهيد صدوقي (ضريب 432/1) به‌عنوان سانحه خيرترين بلوارهاي شهر قم بود. همچنين عدم توجه به جلو (8/24 درصد) نيز مهم‌ترين عامل بروز تصادفات به شمار مي‌آيد.

نتيجهگيري: به‌طورکلي تمامي دوربرگردان‌ها و تقاطع‌هاي موجود در سطح مسيرهاي حادثه‌خيز، مسيرهاي ويژه اتوبوس‌هاي تندرو، ميدان‌ها نيازمند مطالعات فني و اصلاح وضعيت است.

How to cite this article: Isalou SH, Fanni Z. Identification and Spatial Analysis of Crashs Points in Qom City. J Saf Promot Inj Prev. 2020; 8(2):97-108.

مقايسه پارامترهاي سيستم ايمني در کاراته کاران نخبه و آماتور با غير ورزشکاران

محمدرضا باتوانی, محسن غفرانی, الهام السادات مطیعی, فاطمه باتوانی

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 8 شماره 2 (1399), 13 September 2020, صفحه 118 - 109
https://doi.org/10.22037/meipm.v8i2.30619

سابقه و هدف: کاراته يکي از مشهورترين هنرهاي رزمي برخوردي با آسيب‌هاي فيزيولوژيکي بالا است؛ لذا هدف از انجام اين پژوهش، مقايسه شاخص‌هاي سيستم ايمني منتخب در کاراته‌کاران نخبه و آماتور با غير ورزشکاران بود.

روشبررسي: اين بررسي به‌صورت توصيفي انجام گرديد که آزمودني‌هاي آن شامل 387 نفر داوطلب سالم و مقيم در استان اصفهان با ميانگين سن: 4/7 ± 2/27 سال (ميانگين± انحراف استاندارد) بودند که برحسب عناوين قهرماني و تعداد جلسات تمريني در 3 گروه کاراته‌کاران نخبه (شامل 65 مرد و 64 زن) از قهرمانان بين‌المللي و جهاني؛ کاراته‌کاران آماتور (شامل 75 مرد و 54 زن) با حداقل کمربند سياه و بدون کسب عناوين قهرماني فراملّي؛ و غير ورزشکاران (شامل 71 مرد و 58 زن) از افرادي که در طي سال‌هاي زندگي خود هيچ‌گونه فعاليت منظم ورزشي نداشتند و ازلحاظ قد، وزن و سن مشابه دو گروه ديگر بودند تقسيم‌گرديدند. به‌منظور ملاحظات اخلاقي، شرکت‌کنندگان در ابتدا با روند اجراي بررسي آشنا و پس از تکميل فرم رضايت‌نامه کتبي، پرسشنامه مربوط به اطلاعات بيوگرافي را پر نمودند. سپس، نمونه‌هاي خوني به‌صورت ناشتا و در يک نوبت از وريد بازوئي کليه آزمودني‌ها در محل آزمايشگاه تشخيصي- طبي به ميزان cc5 در لوله‌هاي حاوي ماده ضد انعقادي EDTA اخذ و آزمايش CBC با استفاده از دستگاه تمام‌خودکار سيسمکس و همچنين روش NBT انجام و فراواني لکوسيت‌ها مشخص گرديد. داده‌هاي به‌دست‌آمده از طريق آزمون آماري تحليل آنواي ساده و آزمون تعقيبي شفه با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 22 انجام و سطح معني‌داري نيز در سطح 05/0>P در نظر گرفته شد.

يافتهها: نتايج نشان‌داد ميزان پارامترهاي سيستم ايمني کاراته‌کاران (نوتروفيل، منوسيت، بازوفيل، ائوزينوفيل، لنفوسيت و گلبول‌هاي سفيد) در گروه‌هاي نخبه و آماتور تفاوت معناداري ندارند (05/0<P)؛ اما ميزان آن‌ها در گروه نخبه و همچنين در گروه آماتور (به‌استثناي گلبول سفيد) به‌طور معني‌داري کمتر از غير ورزشکاران است (05/0>P).

نتيجهگيري  : بر اساس نتايج، ورزشکاراني که در برنامه هاي تمريني و مسابقه‌هاي سنگين کاراته درگير هستند نشان مي‌داد که جنبه‌هاي مختلف عملکرد سيستم ايمني‌شان مختل شده لذا ضرورت انجام اقدامات درماني در جهت پيشگيري از ابتلا ايشان به بيماري‌هاي ويروسي و عفونتي مشهود است.

How to cite this article: Batavani M, Ghofrani M, Motiei E, Batavani F. Comparison of Immune System Parameters in Elite and Amateur Karate-Kas versus Non-Athletes. J Saf Promot Inj Prev. 2020; 8(2):109-118.

بررسی اثرات خشک‌سالی و شوری برکیفیت شیمیایی آبخوان دشت زنجان

عسکر جلالیان, حمیده سمیعی, معصومه شکری خوبستانی, محمدرضا کریمی

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 8 شماره 2 (1399), 13 September 2020, صفحه 129 - 119
https://doi.org/10.22037/meipm.v8i2.29965

سابقه و هدف: با توجه به وقوع دوره‌هاي خشک‌سالي و افزايش بهره‌برداري از آبخوان، گسترش کشاورزي و افزايش برداشت آب‌هاي زيرزميني،  تراز سطح آب زيرزميني در دشت زنجان کاهش‌يافته است که اين امر علاوه بر پايين رفتن تراز سطح آب زيرزميني، کاهش راندمان چاه‌ها، تخريب کيفي و افزايش املاح آب زيرزميني را نيز در پي دارد که خود سبب تخريب کيفيت منابع و برهم خوردن تعادل آب‌هاي شور و شيرين گرديده است.

روش بررسي: جهت بررسي کيفيت و روند تغييرات پارامترهاي کيفي سفرة آبي اين دشت از اطلاعات 45 نقطه نمونه‌برداري ازچاه‌هاي موجود در منطقه استفاده‌ شده است. در مرحلة اول با جمع‌آوري اطلاعات موثق درزمينة کيفيت شيميايي سفرة آب‌هاي زيرزميني منطقه به بررسي روند تغييرات غلظت يون‌هاي کلسيم، منيزيم، سديم، بي‌کربنات، کلرايد و سولفات در طي سال‌هاي 1384 تا1394 پرداخته شد. در ادامه pH و هدايت الکتريکي جهت تعيين کيفيت شيميايي چاه‌هاي منطقه طي ده سال مورد بررسي قرار گرفت. در نهايت ميزان تغييرات يون‌ها و کيفيت آب طي بازه زماني ده ساله بررسي و نتايج با استفاده از نمودارهاي پايپر، شولر، و يلکاکس و دورو تحليل گرديد. در اين پژوهش همة موارد اخلاقي رعايت شده است و مؤلفان مقاله هيچ‌گونه تضاد منافعي گزارش نکرده‌اند.

يافتهها: حدود 70 درصد نمونه‌ها تيپ بي‌کربناته دارند. اين امر نشان‌دهنده کيفيت بالاي آب‌هاي زيرزميني در دشت زنجان است با توجه به اينکه نمودار ويل کاکس از دو فاکتور هدايت الکتريکي (EC) و نسبت جذب سديم (SAR) جهت طبقه‌بندي مصرف آب کشاورزي استفاده مي‌نمايد، دياگرام ويل‌کاکس نمونه آب‌هاي زيرزميني گروه C2-S1 و C3-S1 قرار مي‌گيرد. لذا وضعيت آب زيرزميني دشت زنجان ازلحاظ مصرف کشاورزي مناسب است. اما در صورت ادامه روند فعلي در خصوص کاهش تراز سطح آب زيرزميني در محدودة دشت زنجان، در سال‌هاي آينده با کاهش کيفيت آب و افزايش شوري مواجه خواهيم شد.

نتيجهگيري: بررسي کيفيت شيميايي چاه‌هاي دشت نشان مي‌دهد که اکثر پارمترهاي کيفي مرتبط با شوري در محدودة قابل‌قبول قرار دارد. با توجه به نتايج مطالعه مي‌توان گفت روند افزايشي در ميزان املاح موجود در آب و روند نزولي دبي جريان و افت آب‌هاي زيرزميني، در آينده‌اي نه‌چندان دور کاهش کيفيت شيميايي آب را جهت استفاده‌هاي گوناگون سبب مي‌شود.

How to cite this article: Jalalian A, Samiee H, Shokri-Khoubestan M, Karimi MR. Investigation of the Effects of Drought and Salinity on the Chemical Quality of the Water Resources in the Zanjans' Plain Aquifers. J Saf Promot Inj Prev. 2020; 8(2):119-29.