سرمقاله


سامانه مراقبت مصدومان حوادث ترافيکي در ايران: ضرورت ارائه تعريف يکسان از «سامانه مراقبت»

داود خراساني زواره, سکينه شريفيان

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 5 شماره 2 (2017), 3 October 2017, صفحه 60 - 59
https://doi.org/10.22037/meipm.v5i2.18682

 

در بسیاری از کشورهای با درآمد بالا در حوزه کنترل مرگ‌ومیرها و مصدومیت‌های حوادث ترافیکی، اهمیت جمع‌آوری و تحلیل و تفسیر و توزیع اطلاعات مصدومان حوادث ترافیکی موردتوجه قرارگرفته است. کنترل و پیشگیری از مصدومیت‌ها بار زیادی بر دوش بسیاری از کشورهای با درآمد متوسط و پایین وارد می‌نماید. به نظر می‌رسد یکی از دلایل مهم و تعیین‌کننده در ناتوانی کشورهای مذکور در تدوین استراتژی‌های اثربخش در کنترل و پیشگیری از مرگ‌ومیر و مصدومیت‌ها، نقص در جمع‌آوری اطلاعات مفید، معتبر، به‌موقع و مرتبط باشد(1). همچنین یکی از موانع مهم در فعالیت‌های مرتبط با کنترل و پیشگیری از مصدومیت‌های حوادث ترافیکی در کشورهای با درآمد پایین و متوسط،  وجود اطلاعات نادرست  و در برخی موارد اطلاعات ناکافی برای شناسایی عوامل خطر در منطقه است(2).

چالش‌های زیادی در حوزه پایش و جمع‌آوری اطلاعات مربوط به مصدومیت‌های حوادث ترافیکی وجود دارد و بر اساس توافق صاحب‌نظران استقرار سامانه Surveillance از راهکارهای مهم برای فائق آمدن بر این مسئله است. ازجمله چالش‌های این حوزه، عدم ارائه تعریف درست از واژه‌ها اصطلاحاتی است که در این خصوص وجود دارند. سازمان جهانی بهداشت واژه Surveillance را این‌گونه تعریف کرده است: جمع‌آوری نظام‌مند و مداوم، تحلیل و تفسیر داده‌های سلامتی موردنیاز برای برنامه‌ریزی، اجرا و ارزیابی عملکرد بهداشت عمومی که به توزیع به‌موقع اطلاعات برای کسانی که به آن اطلاعات نیاز دارند بسیار وابسته است(3). واژه سرویلانس در ایران به‌صورت مراقبت ترجمه‌شده است و تاکنون بیشتر در پیگیری و پایش اطلاعات مربوط به بیماری‌های واگیر و غیر واگیر مورداستفاده قرارگرفته است. ولی این‌که آیا این واژه به‌تنهایی تعریفی که سازمان بهداشت جهانی ارائه داده است را دربرمی گیرد مسئله‌ای قابل‌تأمل است. به نظر می‌رسد استفاده از واژه مراقبت برای سرویلانس با چالشی روبرو بوده که در آن اهمیت تفسیر و توزیع اطلاعات و دریافت بازخورد را به‌تنهایی پوشش نخواهد داد. واژه مراقبت در حوزه پرستاری و پزشکی برای واژه Care به کار می‌رود و فرهنگستان زبان و ادب پارسی نیز مراقبت را شامل خدماتی می‌داند که متخصصان سلامت به‌منظور کمک به بیماران ارائه می‌نمایند(4).

تعریفی که فرهنگستان زبان و ادب پارسی از واژه Care ارائه می‌کند منطبق بر تعریف دیکشنری آکسفورد است(5). همچنین در لغت‌نامه‌های فارسی، ازجمله معانی که برای واژه مراقبت ارائه‌شده است شامل: نگهبانی کردن؛ زیر نظر قرار دادن، دیدبانی، نگهبانی پاس، توجه، تیمار داشت، حفاظت، دقت، دیده‌بانی، رعایت و نگهداری است. مترادف واژه انگلیسی Care لغات attention, care, guard, jealousy, lookout, vigilance, watch است.

در خصوص واژه سرویلانس تعریفی که دیکشنری آکسفورد ارائه می‌کند، مشاهده دقیق و مداوم موارد یا مکان‌هایی می‌باشد که وقوع جرم یا اتفاقی امکان‌پذیر است. فرهنگستان زبان و ادب پارسی برای واژه سرویلانس از واژه مراقبت استفاده کرده است و این تعریف را از مفهوم مراقبت ارائه داده است: «جمع‌آوری و تحلیل و تفسیر مستمر و سامانمند داده‌های مربوط به یک بیماری یا وضع سلامت همگانی». همان‌طور که مشاهده می‌شود در این تعریف نیز به‌طور کامل تعریف سازمان جهانی بهداشت پوشش داده نشده است. با توجه به این‌که واژه مراقبت بیشتر جنبه نگهداری و توجه دارد، لذا نمی‌تواند به‌طور کامل پوشش‌دهنده کامل فعالیت‌هایی باشد که در این واژه نهفته است. پیشنهاد می‌شود در کاربرد واژه مراقبت به‌جای واژه سرویلانس دقت نظر بیشتری صورت گیرد.

 به نظر می‌رسد اگر تعریف درستی از اصطلاحات مربوط به پایش مرگ‌ومیرها و مصدومیت حوادث ترافیکی وجود داشته باشد استراتژی‌های مربوط به پیشگیری و کاهش مصدومیت‌های حوادث ترافیکی نیز به‌درستی تعریف و تدوین خواهند شد و در پایش اطلاعات مربوط به حوادث ترافیکی تنها به جمع‌آوری و تحلیل آن‌ها بسنده نخواهد شد و اطلاعات به‌درستی در بین ذینفعان توزیع‌شده و تصمیم‌های درستی اتخاذ خواهد شد. درواقع هدف نهایی زنجیره سرویلانس که کاربرد این اطلاعات در کنترل و پیشگیری می‌باشد، اجرایی خواهد شد(3). لازم به ذکر است که پیشگیری از حوادث ترافیکی مسئولیت مشترک همه ذینفعان بوده و ارائه اطلاعات به کلیه ذینفعان و همین‌طور پس‌خوراند از ایشان باید به‌عنوان رکن اصلی محسوب شود که  این امر نیز نیازمند همکاری بین بخشی کلیه سازمان‌های دخیل می‌باشد .بنابراین این همکاری باید در تسهیم اطلاعات، تدوین استراتژی‌ها و حمایت و توسعه ظرفیت‌ها  باشد. (6).

مسئله استفاده نادرست از Surveillance موضوعی است که در غالب کشورها نیز مشکل‌ساز بوده و کاربرد نادرست دارد. چراکه اکثراً تفسیر و توزیع اطلاعات یا به فراموشی سپرده‌شده و یا جدی تلقی نمی‌شوند. با توجه به اهمیت استقرار سامانه مراقبت حوادث ترافیکی در کشور ایران جهت هرگونه اقدام پیشگیرانه و از سوی دیگر ضرورت رعایت سیاست‌های فرهنگستان زبان و ادب و فارسی در کاربرد عبارات موردنظر، پیشنهاد می‌گردد در مواردی که Surveillance حوادث ترافیکی موردنظر است به‌جای استفاده از «مراقبت» از عبارت «سامانه مراقبت حوادث ترافیکی» استفاده شود و در کاربرد این عبارت همواره جمع‌آوری نظام‌مند و مداوم داده‌های مرتبط با حوادث ترافیکی به همراه تحلیل، تفسیر و توزیع و پس‌خوراند آن‌ها برای ذینفعان مدنظر باشد.

نامه به سردبیر


سلامت روان زنان، محور برنامه‌هاي پيشگيرانه در بلايا

شهين شوشتري, محمدرضا عابدي, مسعود بهرامي, راحله سموعي

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 5 شماره 2 (2017), 3 October 2017, صفحه 62 - 61
https://doi.org/10.22037/meipm.v5i2.18683

سلامت رواني در تمام عرصه‌هاي زندگي تأثيرگذار و ارتقاء آن، راهبردي مفيد براي دستيابي به شاخص‌هاي توسعه‌يافتگي است. اين بهبودي درباره زنان که عموماً نيمي از جمعيت را تشکيل مي‌دهند و عضو مؤثر خانواده و کليد بقا در دوره‌هاي رياضت اقتصادي هستند از اهميت ويژه‌اي برخوردار است. چنين ارتقاء و توجهي خصوصاً در شرايط آسيب‌زا و بحراني که هرگونه نظمي دستخوش بي‌نظمي و اختلال مي‌شود بيشتر مورد تأکيد است. بلايا درواقع رخدادهايي هستند که از منظر سلامت عمومي، هيچ‌کس نمي‌تواند بدون تغيير از آن‌ها خارج شود، در حالي که اين تغييرات براي همه يکسان نيستند. در اين زمينه برخي مطالعات نشان داده اند بيشترين قربانيان در فجايا و بلايا زنان هستند (1 و 2) ودر مقابل مطالعات ديگري نيز بر نقش مفيد زنان در خانواده در شرايط دشوار تأکيد داشته‌اند (3). بااين‌حال مطالعات حوزه سلامت توجه کمتري به زنان داشته اند. (4). درحالي‌که براي پيشگيري از آسيب‌هاي سلامت روان، توجه به وضعيت زنان در جامعه اهميت زيادي دارد و  آن‌ها را در اولويت هرگونه آموزش، حمايت و برنامه‌ريزي با رويکرد پيشگيرانه قرار مي‌دهد (5).  در نظر داشتن تأثير فراوان به‌کارگيري اين سياست‌هاي پيشگيرانه بر سلامت روان جامعه (6)، آموزش‌هاي توانمندسازي با توجه به ارتباط مستقيمي که با سلامت رواني دارند (7) پيشنهاد مي‌شود.  ازجمله راهبردهاي مؤثر در برنامه‌هاي پيشگيرانه از عواقب و اثرات بلايا در گروه زنان، تغيير نگرش اجتماعي  و متعاقبا بهبود وضعيت رواني اجتماعي آنان زنان مي‌باشد.

 

 

پژوهشی/ اصیل پژوهشی


خطر مرگ در حوادث جادهاي تانکرهاي حامل مواد شيميايي

رقيه قرباني, فريده عتابي, موسي جباري

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 5 شماره 2 (2017), 3 October 2017, صفحه 72 - 63
https://doi.org/10.22037/meipm.v5i2.18684

 سابقه و هدف: انتشار مواد شيميايي در اثر بروز حوادث حملونقل جادهاي، مي‌تواند عواقب ناگواري همچون مرگ، آسيب‌هاي جاني و مالي و خسارات زيست‌محيطي به همراه داشته باشد. اين مطالعه باهدف بررسي خطر مرگ در حوادث جاده‌اي تانکرهاي حامل مواد شيميايي انجام پذيرفت.

روش بررسي: در يک مطالعه کاربردي، مخازن مواد شيميايي موجود در ناوگان حمل‌و‌نقل جاده‌اي کشور موردبررسي قرارگرفته و متداول‌ترين آن‌ها شامل آمونياک، کلر، 1-3، بوتادين، بنزن و تولوئن جهت مدل‌سازي انتشار مواد سمي انتخاب شدند. سپس شکافت کامل مخازن موردبررسي به علت پوشش ساير سناريوهاي احتمالي، به‌عنوان سناريوي انتخابي تعيين و غلظت‌هاي کشنده مواد سمي موردمطالعه  با استفاده از معادلات پرابيت محاسبه گرديد. درنهايت مدل‌سازي انتشار مواد سمي به‌منظور تعيين خطر مرگ در حوادث جاده‌اي تانکرهاي حامل مواد شيميايي، با استفاده از نرم‌افزارهاي ALOHA و PHAST انجام گرديد.

يافتهها: نتايج تحقيق نشان داد که بر اساس غلظت‌هاي کشنده LC1، LC10، LC50 و LC90، با استفاده از نرم‌افزار ALOHA، آمونياک به ترتيب با فواصل خطر مرگ 980، 866، 741، 629 متر؛ و با استفاده از نرم‌افزار PHAST، کلر به ترتيب با فواصل خطر مرگ 620، 318، 204 و 157 متر خطرناک‌ترين مواد شيميايي سمي قابل‌حمل جاده‌اي محسوب مي‌شوند.

نتيجهگيري: ازآنجاکه برنامه‌ريزي مقابله با شرايط اضطراري بر اساس نتايج دو نرم‌افزار و در کليه غلظت‌ها امکان‌پذير نمي‌باشد، لذا پيشنهاد مي‌شود به‌منظور جلوگيري از بروز خطرات احتمالي، بالاترين فاصله خطر مرگ بر اساس LC1 بدون توجه به نوع ماده و نوع نرم‌افزار مورداستفاده، در برنامه‌ريزي‌هاي مربوطه مد‌نظر قرار گيرد و در صورت بروز حادثه، افراد تا فاصله 980 متري از محل با تجهيزات تنفسي تأمين‌کننده اکسيژن تردد داشته باشند. افزون بر اين، برنامه‌ريزي مقابله با شرايط اضطراري براي افراد حاضر درصحنه حادثه که سعي در فرار از خطر مرگ دارند، بر اساس غلظت‌هاي3-ERPG1 (که سعي در تعيين حريم ايمني دارند)، منطقي به نظر نمي‌رسد.

 

How to cite this article:

Ghorbani R, Atabi F, Jabbari M. Fatal Hazards in Road Transportation Crashes of Chemical Material Career Tankers. J Saf Promot Inj Prev. 2017; 5(2):63 -72 .

 

 

 

 

تأثير هشت هفته برنامه تمريني پيشگيري از آسيب 11+ فيفا بر پايداري قامتي پوياي پسران فوتباليست نوجوان

احمد ابراهيمي عطري, رضا بهاري فرد, ناهيد خوشرفتار يزدي

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 5 شماره 2 (2017), 3 October 2017, صفحه 88 - 79
https://doi.org/10.22037/meipm.v5i2.18686

سابقه و هدف: مطالعات پيشين نشان دادهاند که برنامه جامع گرم کردن +11 فيفا در پيشگيري از بروز آسيب فوتباليستها مؤثر است. با توجه به اين‌که پايداري پويا در حين تکليف پرش- فرود تک‌پا يکي از عوامل خطر داخلي اصلي آسيب اندام تحتاني در فوتبال ميباشد، اما اطلاعات کمي در مورد تأثير اين برنامه بر پايداري پويا وجود دارد؛ بنابراين هدف اين پژوهش بررسي اثر برنامه +11 فيفا بر پايداري پوياي فوتباليستهاي نوجوان 14-16 سال ميباشد.

روش بررسي: تعداد 30 بازيکن به‌صورت تصادفي به دو گروه (15 نفر گروه تجربي و 15 نفر گروه کنترل) تقسيم شدند. افراد سابقه آسيب در اندام تحتاني نداشتند. گروه کنترل تمرينات رايج خود را انجام دادند. گروه تجربي ابتدا تمرينات پيشگيري از آسيب  11+ فيفا را به‌عنوان گرم کردن و در ادامه تمرينات رايج فوتبال را انجام ميدادند. اين تمرينات سه جلسه در هفته و به مدت هشت هفته اجرا شدند. پايداري پويا (مدت‌زمان رسيدن به پايداري) با استفاده از آزمون پرش- فرود تک‌پا روي صفحه نيرو سنجيده شد. از آزمون آماري تحليل واريانس با اندازههاي تکراري براي تجزيه‌وتحليل دادهها استفاده شد. از آزمونهاي t وابسته و مستقل نيز براي بررسي اختلافات درون‌گروهي و بين گروهي استفاده شد (P≤05/0 ).

يافتهها: تفاوت معناداري در مدت‌زمان رسيدن به ثبات در جهتهاي قدامي- خلفي (004/0=P) و داخلي- خارجي(001/0=P ) در بازيکنان گروه تجربي در پس‌آزمون در مقايسه با گروه کنترل مشاهده شد.

نتيجهگيري: بر اساس نتايج اين مطالعه، برنامه پيشگيري از آسيب 11+ فيفا، احتمالاً از طريق بهبود حس عمقي و همچنين افزايش هماهنگي عصبي- عضلاني، مي‌تواند باعث افزايش پايداري پويا شود.

 

How to cite this article:

Ebarahimi Atri A, Baharifard R, Khoshraftar N. Effect of FIFA 11+ Injury Prevention Program for Eight Weeks on the Dynamic Postural Stability of Teenage Male Soccer Players in Single-Leg Jump-Landing Exercises . J Saf Promot Inj Prev. 2017; 5(2):79 -88 .

 

 

 

 

 

 

سابقه و هدف:هر فعاليت و ماشيني در عمليات صنعتي به‌طور روزانه تن به حالاتي از شکست مي‌دهد که مي‌بايست مورد تجزيه‌وتحليل قرار گيرد. حالت شکست و تجزيه‌وتحليل اثرات آن، روشي قدرتمند و مؤثر جهت شناسايي و حذف شکست بالقوه، مشکلات و خطاها از سيستم، طراحي، فرآيند و خدمات است. هدف از اين مطالعه نيز ارزيابي مخاطرات بالقوه ايمني و بهداشت به روش تجزيه‌وتحليل حالات شکست و اثرات آن‌ها در يک شرکت توليد تجهيزات تهويه مطبوع مي‌باشد.

روش بررسي: در اين مطالعه توصيفي- مقطعي کليه فعاليت‌ها و ماشين‌آلات واحد‌هاي مختلف يک شرکت توليدي تجهيزات تهويه مطبوع با استفاده از سرشماري و به روش ارزيابي ريسک حالات شکست و تجزيه‌وتحليل اثرات آن‌ها مورد ارزيابي قرار گرفتند. Cut of point ريسک‌ها 70% بود و همچنين ريسک‌ها با توجه به گروه‌بندي سازمان بر اساس توانايي کنترل در سه سطح قابل‌قبول (L)، متوسط(M) و غيرقابل‌قبول(H) گروه‌بندي شدند و درنهايت داده‌ها به کمک نرم‌افزارMicrosoft Excel(2010) مورد تجزيه‌وتحليل قرار گرفتند.

يافتهها: از تعداد 1453 ريسک شناسايي‌شده 237 ريسک (3/16%) با نسبت 6/1 در اولويت H، 473 ريسک (6/32%) با نسبت 3/1 در اولويت L و 743 ريسک (1/51%) با نسبت  2/1 در اولويت M قرار گرفتند. تعداد 44 ريسک غيرقابل‌قبول(H) (3%) در گروه‌بندي ليکرتي که توسط محقق با توجه به نظر سازمان تدوين‌شده است قرار دارد که در گروه‌بندي FMEA در گروه قابل‌قبول قرار دارند که مي‌توان اين ريسک‌ها را حاشيه اقدامات کنترلي قلمداد کرد.

نتيجهگيري: بر اساس گروه‌بندي FMEA نسبت ريسک‌هاي H به‌کل ريسک‌ها 10/1  مي‌باشد درصورتي‌که اين نسبت در گروه‌بندي محقق   6/1 است. از طرفي تعداد زياد ريسک‌هاي شناسايي‌شده در واحدها دليل بر پرخطر بودن آن واحد نمي‌باشد.

واژگان کليدي:

 

 

How to cite this article:

Yari S.Assessment of Potential Risk by the Failure Mode and Effects Analysis in an Air Conditioning Equipment Manufacturing Company. J Saf Promot Inj Prev. 2017; 5(2):89-96 .

 

 

 

 

 

 

به‌کارگيري روش تجزيه‌وتحليل عوامل شکست در ارزيابي مخاطرات آزمايشگاه‌هاي يک پژوهشکده

نيما پورنگ, فريبا اسماعيلي, محمد رنجبريان

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 5 شماره 2 (2017), 3 October 2017, صفحه 108 - 97
https://doi.org/10.22037/meipm.v5i2.18689

سابقه و هدف: همه‌ساله شاهد موارد متعددي از حوادث خطرآفرين و حتي مرگ‌آور در آزمايشگاه‌هاي مختلف مي‌باشيم لذا شناسايي ريسک خطرات در آزمايشگاه‌ها و تلاش در راستاي ايجاد شرايط ايمن بسيار حائز اهميت مي‌باشد. هدف اصلي اين تحقيق بررسي مخاطرات احتمالي در آزمايشگاه‌هاي پژوهشكده اکولوژي خليج‌فارس و درياي عمان مي‌باشد.

روش بررسي: به‌منظور ارزيابي مخاطرات احتمالي در 11 آزمايشگاه پژوهشکده و طبقه‌بندي آن‌ها، از روش «تجزيه‌وتحليل عوامل شکست و آثار آن»1(FMEA) و برخي روش‌هاي آماري استفاده گرديد.

يافتهها: نتايج حاصل از بررسي مخاطرات بالقوه حاکي از آن است که سطح ريسک در تمامي آزمايشگاه‌ها به‌جز آزمايشگاه بنتوز، در حد نيمه بحراني و بحراني قابل ارزيابي مي‌باشد و لذا اجراي اقدامات اصلاحي مناسب در مورد آن‌ها الزامي مي‌باشد. بر اساس نتايج آزمون‌هاي Kruskal-Wallis، اختلاف معني‌داري ميان آزمايشگاه‌هاي پژوهشکده از ديدگاه عدد الويت ريسک 2(RPN) مشاهده مي‌شود. مراجعه به نتايج آزمون‌هاي posthoc در هر دو مرحله، نشانگر آن است که کمترين ميزان مخاطرات در آزمايشگاه‌هاي بنتوز و بافت‌شناسي مشاهده مي‌شود و بيشترين مخاطرات در آزمايشگاه تجزيه دستگاهي قابل‌تشخيص است. از سوي ديگر نتايج مربوط به گروه‌بندي آزمايشگاه‌ها با استفاده از آناليز خوشه‌اي نيز تا حدود زيادي به نتايج آزمون‌هاي posthoc شباهت دارد. با توجه به نتايج آزمون Mann-Whitney U مي‌توان چنين استنتاج نمود که صرفاً در مورد آزمايشگاه آماده‌سازي نمونه، اختلاف معني‌داري بين مقادير RPN در قبل و بعد از اقدامات اصلاحي مشاهده مي‌گردد (p >0.05).

نتيجهگيري: درمجموع مي‌توان چنين استنتاج نمود که FMEA روشي مناسب براي ارزيابي مخاطرات کارکنان آزمايشگاه‌هاي تحقيقاتي مي‌باشد و از روش‌هاي آماري مناسب نيز مي‌توان براي تحليل‌هاي تکميلي استفاده نمود.

 

How to cite this article:

Pourang N, Esmaeili F, Ranjbarian M. Application of the Failure Mode and Effects Analysis for Risk Assessment in the Laboratories of a Research Center. J Saf Promot Inj Prev. 2017; 5(2):97-108.

 

 

 

 

Background & objective: Every year, we witness hazardous and even fatal accidents in laboratories. Therefore, identification of the risks in laboratories and creating safe conditions are of paramount importance in these settings. The present study aimed to evaluate the potential risks in the laboratories of the Persian Gulf and Oman Sea Ecological Research Center.

Materials and Methods: In order to assess and classify the risks associated with working in research centers, the failure mode and effects analysis (FMEA) and relevant statistical tests were used.

Results: Potential risk levels were evaluated as moderate or high in all the laboratories, with the exception of the benthic laboratory. Therefore, appropriate corrective measures must be taken in this regard. Based on the results of the Kruskal-Wallis test, there were significant differences between the studied laboratories in terms of the risk priority number (RPN) before and after the corrective measures. In addition, post-hoc tests indicated the lowest risk levels in the benthic and histology laboratories, while the highest risk was identified in the instrumental analysis laboratory. Results of laboratory classification using cluster analysis were noticeably similar to the post-hoc test results. According to Mann-Whitney U test, there were significant differences between the RPN values before and after the corrective measures only in the case of the sample preparation laboratory (P>0.05).

Conclusion: It could be concluded that FMEA is an effective method for risk assessment in research laboratories, while appropriate statistical approaches could also be used for the complementary analysis in this regard.

 

How to cite this article:

Pourang N, Esmaeili F, Ranjbarian M. Application of the Failure Mode and Effects Analysis for Risk Assessment in the Laboratories of a Research Center. J Saf Promot Inj Prev. 2017; 5(2):97-108.

نيازسنجي آموزشي تکنسين‌هاي فوريت‌هاي پزشکي مرکز اورژانس تهران

پروانه عزتي, مژده وزيري, فريبا عدلي

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 5 شماره 2 (2017), 3 October 2017, صفحه 119 - 109
https://doi.org/10.22037/meipm.v5i2.18692

چکيده

سابقه و هدف: هدف از مطالعه حاضر تعيين نيازهاي آموزشي تکنسين‌هاي فوريت‌هاي پزشکي مرکز اورژانس تهران مي‌باشد.

مواد و روشها: روش پژوهش، توصيفي پيمايشي از نوع کاربردي مي‌باشد. به دليل وجود سه گروه (تکنسين‌هاي فوريت‌هاي پزشکي، تکنسين‌هاي ارشد، سرپرستان و مديران ارشد) در پژوهش از دو روش نمونه‌گيري (تصادفي طبقه‌اي و روش در دسترس) استفاده شد. ابزار گردآوري داده‌ها، پرسشنامه محقق ساخت بود. اعتبار صوري و محتوايي اين پرسشنامه توسط متخصصين تائيد و ضريب پايايي (آلفاي کرون باخ) براي مجموع سؤالات، 4/97% محاسبه شد. داده‌ها توسط پرسشگران آموزش‌ديده جمع‌آوري و سپس با نرم‌افزار SPSS ورژن 23 تحليل شد.

يافتهها: بر اساس نتايج، اولويت نيازهاي آموزشي در حوزه نظري به ترتيب مسائل قانوني و حقوقي حرفه‌ فوريتهاي پزشکي، وظايف تکنسين‌ها در بحران و اصول گزارش‌نويسي بود. افزون بر آن اولويتهاي آموزش عملي، مربوط به زايمان‌هاي خارج از بيمارستان، مواجهه با اورژانس‌هاي محيطي، بيماري‌هاي رواني، بيماري‌هاي مسري و قابل‌انتقال، مراقبت از بيماران سوختگي، گزارش‌نويسي و تکميل فرم عملياتي بود. پايين‌ترين نمره در نگرش مربوط به اثربخشي دوره‌هاي آموزشي بود که خود تأييدي بر اهميت و ضرورت نيازسنجي و ارائه دوره‌هاي مرتبط با نيازهاي کارکنان بود.

 نتيجهگيري: اين پژوهش، بر ضرورت انجام نيازسنجي مطابق با نيازها و ضرورت‌هاي شغلي کارکنان در برنامه‌ريزي و طراحي دوره‌هاي آموزشي تأکيد دارد.


 

How to cite this article:

Ezati P, Vaziri M, Adli F. Educational Needs Assessment in the Medical Emergency Technicians of Tehran Emergency Center. J Saf Promot Inj Prev. 2017; 5(2):109-19.

 

 

 

 

 

 

 

کیفی


موانع و مشکلات مرتبط با عابران پياده سالمند: يک مطالعه کيفي

عليرضا رزاقي, عاصمه پور رجبي, سلمان دانشي

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 5 شماره 2 (2017), 3 October 2017, صفحه 78 - 73
https://doi.org/10.22037/meipm.v5i2.18685

سابقه و هدف: عابران پياده سالمند از آسيب‌پذيرترين گروه‌هاي کاربران جاده‌اي هستند. مسائل و مشکلات عابران پياده سالمند به دليل شرايط جسمي، رواني و اجتماعي آنان متفاوت از ساير گروه‌هاي سني است. بنابراين ضرورت دارد تا توجه بيشتري از سوي محققان و مسئولين به عابران پياده سالمند صورت گيرد. هدف از اين مطالعه، بررسي مسائل و مشکلات مرتبط با عابران پياده سالمند روش تحقيق کيفي است

روش بررسي: در پژوهش کيفي حاضر، عابران پياده سالمند زن و مرد (سن مساوي و بالاي 60 سال) شرکت داشتند. به دليل مسائل فرهنگي و براي جلب اعتماد بيشتر مشارکت‌کنندگان از مصاحبه‌کننده زن و مرد بر اساس جنسيت مصاحبه‌شوندگان استفاده شد. مصاحبه‌ها به‌صورت نيمه ساختاريافته بود و پس از جمع‌آوري مصاحبه‌ها، به روش تحليل محتوا تحليل گرديد.

يافتهها: در اين مطالعه، مشارکت‌کنندگان 3 موضوع اصلي را از مسائل و مشکلات سالمندان عابر پياده عنوان نمودند. تم‌هاي اصلي استخراج‌شده در اين مطالعه به شرح ذيل است؛ مسائل و مشکلات مرتبط با محيط (چراغ‌راهنما، پل عابر پياده و خيابان)، احترام اجتماعي و سلامت جسماني.

نتيجهگيري: بر پايه يافته‌هاي اين مطالعه، به دليل شرايط خاص جسماني و اجتماعي سالمندان نياز هست تا طراحي فضاهاي شهري و توزيع امکانات ايمني ترافيکي متناسب با نيازهاي آنان صورت گيرد. احداث تجهيزات ايمني از قبيل پل عابر مکانيزه و رفع مشکلات مربوط به خيابان‌ها و پياده‌روها از مسائل محيطي است که مي‌تواند بر ايمني عابران پياده سالمند تأثير مثبت داشته باشد. آموزش و ارتقاي فرهنگ احترام به سالمندان در برخوردهاي اجتماعي و کمک و ياري آنان، از مسائل ديگري است که مي‌تواند برافزايش ايمني آنان در عبور از خيابان اثرگذار باشد.

 

How to cite this article:

Razzaghi A, Pourrajabi A, Daneshi S. Obstacles and Problems Related to Elderly Pedestrians: A Qualitative Study. J Saf Promot Inj Prev. 2017; 5(2):73-8.