پژوهشی/ اصیل پژوهشی


بررسي مقايسه اي ميزان و علل مرگ‌ کودکان زير پنج سال در ايران، منطقه مديترانه شرقي و جهان

حمید سوری, الهه رفیعی, نرگس انتظامی, ژیلا حسنی, سیده معصومه حسینی

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 4 شماره 1 (2016), 21 تیر 2016, صفحه 8 - 1
https://doi.org/10.22037/meipm.v4i1.12997

 

سابقه و هدف: مرگ‌ومير کودکان به‌عنوان يک نشانگر سلامتي و شاخصي اساسي براي توسعه انساني در هزاره سوم محسوب شده است. هدف اين مطالعه بررسي مقايسه اي ميزان و علل مرگ‌ کودکان زير پنج سال در ايران، منطقه مديترانه شرقي و جهان با استفاده از داده هاي سازمان جهاني بهداشت در سال 2012 و گزارش توسعه هزاره سازمان ملل سال 2014 مي‌باشد.

روش بررسي: اين مطالعه توصيفي- تحليل مجدد داده هاي موجود مي‌باشد. از منابع مهم داخلي و بين‌المللي به‌خصوص گزارش سازمان جهاني بهداشت و گزارش توسعه هزاره سازمان ملل  استفاده شد. اطلاعات مربوط به ميزان مرگ‌ومير کودکان زير 5 سال و علل آن‌ها در ايران با 20 کشور منطقه مديترانه شرقي و متوسط منطقه‌اي و جهاني موردبررسي قرار گرفت. 

يافتهها: ميزان مرگ کودکان زير 5 سال در منطقه مديترانه شرقي درسال 2012، 57 در 1000 تولد زنده و در رتبه دوم جهاني بعد از منطقه آفريقا قرار دارد. ايران با ميزان مرگ کودکان زير 5 سال 18 در هر 1000 تولد زنده داراي رتبه يازدهم در منطقه مديترانه شرقي مي‌باشد. در سال 2012 بيش از يک‌سوم موارد مرگ‌ومير کودکان زير پنج سال در جهان، منطقه مديترانه شرقي منتسب به دو علت نارس بودن، عفونت حاد تنفسي بوده است؛ اما در ايران نارس بودن (23 درصد) مهم‌ترين علت مرگ و پس‌ازآن ناهنجاري هاي ژنتيکي (19 درصد) در رتبه بعدي قرار دارد.

نتيجهگيري: ميزان مرگ‌ومير کودکان زير پنج سال در جهان، منطقه مديترانه شرقي و ايران از سال 1990 تا 2012 روند نزولي داشته است. اين ميزان در ايران نسبت به ساير کشورهاي عضو منطقه مديترانه شرقي در حد متوسطي قرار دارد. بالاتر بودن علت مرگ اين کودکان در ايران نسبت به متوسط جهاني به خاطر حوادث، ناهنجاري‌هاي ژنتيکي و نارس بودن است که مي‌بايست به‌عنوان يک اولويت در برنامه‌هاي کشوري موردتوجه سياست‌گذاران و برنامه ريزان بخش سلامت جامعه قرار گيرد.

 

How to cite this article:

Soori H, Rafiei E, Entezami N, Hasani J, Hossaini M. A Comparison Study on Rate and Causes of Under 5 Years Old Deaths in Iran, Eastern Mediterranean Region and the World. J Saf Promot Inj Prev. 2016; 4(1):1-8.

 

 

وضعيت بهداشت محيط‎‏ آزمايشگاه هاي تشخيص طبي بخش خصوصي و ‏ دولتي شهر کرمان در سال 1393‏

علی خالویی, محمد ملکوتیان, محسن مهدی پور رابری

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 4 شماره 1 (2016), 21 تیر 2016, صفحه 24 - 19
https://doi.org/10.22037/meipm.v4i1.13004

سابقه و هدف: عدم رعايت استانداردهاي بهداشت محيط مي‌تواند عملکرد آزمايشگاه‌هاي تشخيص طبي را به‌طورجدي تحت تأثير قرار دهد. هدف اين مطالعه بررسي رعايت استانداردهاي بهداشت محيط در آزمايشگاه‌هاي تشخيص طبي شهر کرمان بود.

روش بررسي: در اين مطالعه توصيفي - تحليلي، تعداد 21 آزمايشگاه بخش خصوصي و 4 آزمايشگاه بخش دولتي شهر کرمان در سال 1393 موردبررسي قرار گرفت.  داده‌ها از طريق يک چک‌ليست استاندارد با 25 سؤال درزمينه هاي مختلف بهداشت محيط  جمع‌آوري شد. داده‌هاي گردآوري‌شده با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 19 و با استفاده از آزمون نا پارامتري يو من ويتني تجزيه‌وتحليل گرديد.

يافتهها: ميانگين و انحراف معيار امتياز رعايت استانداردهاي بهداشت محيط در کل آزمايشگاه‌هاي موردمطالعه 4/4±21 بود که ازنظر آماري اختلاف معني‌داري بين وضعيت آزمايشگاه‌هاي بخش خصوصي و دولتي وجود داشت(02/0=P). حدود دوسوم (64 درصد) کل آزمايشگاه‌هاي موردبررسي و بيش از سه‌چهارم (2/76 درصد) آزمايشگاه‌هاي خصوصي ازنظر رعايت استانداردهاي بهداشت محيط، وضعيت مطلوبي داشتند اما هيچ‌کدام از آزمايشگاه‌هاي دولتي از اين نظر وضعيت مطلوبي نداشتند.

نتيجهگيري:  نتايج اين مطالعه نشان داد که ميزان رعايت استانداردهاي  بهداشت محيط در آزمايشگاه‌هاي تشخيص طبي کرمان به‌اندازه کافي بالا نيست و ما به ارتقاء روش‌هاي مديريت و برنامه‌ريزي دقيق به همراه نظارت‌هاي مستمر هم در بخش دولتي و هم در بخش خصوصي نياز داريم. 

How to cite this article: Khalooei A, Malakootian M, Mehdipour Rabouri M. Environmental Health Situation of Public and Private Medical Diagnostic Laboratories in Kerman, 2014. J Saf Promot Inj Prev. 2016; 4(1):19-24.

نقش سوانح جاده‌اي برون شهري بر رشد ارزش‌افزوده بخش حمل‌ونقل

پریسا بازدار اردبیلی, پیمان پژمان زاد

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 4 شماره 1 (2016), 21 تیر 2016, صفحه 32 - 25
https://doi.org/10.22037/meipm.v4i1.13008

 

سابقه و هدف: سوانح جاده ای علاوه بر نقش زیاد در بار بیماری ها، هزینه های مستقیم و غیر مستقیم زیادی به جوامع تحميل می‌کند. وسعت مشکل در کشورهای در حال توسعه بیشتر است به‌گونه‌ای که در این کشورها تصادفات جاده‌ای به‌عنوان یکی از علل اصلی مرگ‌ومیر شناخته‌شده است. هدف این مقاله بررسی نقش سوانح جاده‌ای برون‌شهری بر رشد ارزش‌افزوده بخش حمل‌ونقل کشور طی سال‌های 93-1369 بود.

روش بررسی: برای مدل سازی تعیین نقش سوانح جاده ای بر ارزش افزوده بخش حمل و نقل از الگوی خود رگرسیون برداری و نرم‌افزارهای میکروفیت و ای‌ویوز استفاده‌شد. جهت بررسي پايايي و هم انباشتگي متغيرها، مرتبه جمعي بودن متغيرهاي الگو تعيين گرديده و سپس تعداد وقفه‌های بهينه مدل، مشخص شدند. در گام بعدي تعداد بردارهاي هم انباشتگي الگو، تعیین‌شده و سپس الگوي مطلوب مشخص گردید. جهت بررسی ميزان توضيح دهندگي تغييرات متغیر تعداد تصادفات برون‌شهری بر ارزش‌افزوده بخش حمل‌ونقل کشور، روش تجزيه واريانس خطاي پیش‌بینی استفاده شد.

یافته‌ها: نتایج حاصل از تخمین مدل نشان ‌داد که به ازای يك درصد افزایش در تصادفات بخش حمل‌ونقل جاده‌اي، رشد ارزش‌افزوده بخش حمل‌ونقل کشور به ميزان 054/0 درصد کاهش یافت. همچنین در بلندمدت پس از لگاريتم نيروي كار در بخش حمل‌ونقل، لگاريتم سوانح بخش حمل‌ونقل جاده‌اي قدرت بالايي در توضيح دهندگي رشد ارزش افزوده بخش حمل‌ونقل کشور داشت.

نتیجه‌گیری: در بلندمدت سوانح جاده‌ای اثر منفی بر رشد ارزش‌افزوده بخش حمل‌ونقل دارد.

 

How to cite this article: Bazdar Ardebili P, Pejmanzad P. The Role of Road Crashes on the Growth of Value Added in Transport Sector. J Saf Promot Inj Prev. 2016; 4(1):25-32

نقش تجهيزات ايمني در کاهش شدت آسيب‌هاي سروصورت در تصادفات موتور سيکلت و خودرو

مجيد حاجي مقصودي, سيد مصطفي اخلاقي, مهرناز نيکوئيه, محمدحسين دهقاني, سيد وحيد احمدي هنزايي, سيد محمدحسين حسيني

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 4 شماره 1 (2016), 21 تیر 2016, صفحه 38 - 33
https://doi.org/10.22037/meipm.v4i1.13009

 

سابقه و هدف: سوانح ترافيکي در ايران هرساله منجر به مرگ‌ومير، مصدوميت و خسارات اقتصادي زيادي مي‌گردد. هدف اين مطالعه بررسي نقش تجهيزات ايمني بر کاهش شدت آسيب‌هاي سروصورت ناشي از سوانح ترافيکي، در رانندگان خودرو و موتورسيکلت بود.

روش بررسي: در اين مطالعه مقطعي، 249 نفر از رانندگان خودرو و موتورسيکلت مصدوم از ناحيه سروصورت که در نه‌ماهه نخست سال 1394 به اورژانس بيمارستان‌هاي شهيد رهنمون و شهيد صدوقي يزد مراجعه کرده بودند به روش نمونه‌گيري تصادفي ساده وارد مطالعه شدند. اطلاعات مصدومان در يک پرسشنامه ثبت گرديد و تجزيه‌وتحليل شد. همچنين شکستگي استخوان‌هاي سروصورت و خونريزي‌هاي مغزي بر مبناي سي‌تي‌اسکن تشخيص داده شد.

يافتهها: ميانگين سني مراجعين 23±38 سال بود و 67 نفر (9/26 درصد) زن و 182 نفر (1/73 درصد) مرد بودند. 167 نفر (1/67 درصد) از مصدومان، موتورسيکلت‌سوار و 82 نفر (9/32 درصد) سرنشين خودرو بودند. کاهش سطح هوشياري در 8 نفر (2/3 درصد)، شکستگي استخوان‌هاي صورت در 80 نفر (1/32 درصد) و خونريزي مغزي در 39 نفر (7/15 درصد) از بيماران وجود داشت. در بين موتورسواران، 36 نفر داراي کلاه ايمني بودند و از بين خودرو سواران تنها 37 نفر از کمربند ايمني در حين تصادف استفاده کرده بودند. ارتباط معني‌داري بين استفاده از کلاه ايمني در موتورسواران، کمربند ايمني درخودروسواران و استفاده از خودرو مجهز به کيسه هوا و چراغ مناسب با کاهش شدت آسيب ناحيه سروصورت در سوانح ترافيکي وجود داشت (05/0>p).

نتيجهگيري: استفاده از تجهيزات ايمني در حين رانندگي با خودرو و موتورسيکلت سبب کاهش چشمگير شدت آسيب‌هاي وارده به ناحيه سر مي‌گردد.

 

How to cite this article: Haji Maghsoudi M, Akhlaghi SM , Nikouyeh M, Dehghani MH, Ahmadi SV, Hosseini SMH. The Role of Safety Equipment in Reduction of Head and Face Injuries in Motorcycle and Car Accidents. J Saf Promot Inj Prev. 2016; 4(1): 33-8.

 

 

 

تأثير آموزش مبتني بر نظريه رفتار برنامه‌ريزي‌شده بر رفتارهاي پيشگيري‌کننده از پرخاشگري

مدینه روستای شالمایی, فاطمه رخشانی, علی رمضانخانی, حمید سوری

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 4 شماره 1 (2016), 21 تیر 2016, صفحه 46 - 39
https://doi.org/10.22037/meipm.v4i1.13017

 

سابقه و هدف: رفتارهاي پرخاشگري در ميان کودکان رايج است. نظر به اهميت آموزش در ارتقاي رفتارهاي پيشگيري‌کننده از پرخاشگري، اين مطالعه باهدف تعيين تأثير آموزش مبتني بر نظريه رفتار برنامه‌ريزي‌شده بر پيشگيري از پرخاشگري در دختران پنجم ابتدايي شهر کرج در سال تحصيلي 94-1393 انجام شد.

روش بررسي: پژوهش حاضر از نوع مداخله آموزشي بود. اين مطالعه روي 144 دانش‌آموز (73 نفر گروه مداخله، 71 نفر گروه کنترل) انجام شد. دانش آموزان از طريق روش نمونه‌گيري تصادفي چندمرحله‌اي انتخاب شدند. ابزار اندازه‌گيري پرسشنامه محقق ساخته بود که روايي و پايايي آن مورد تأييد قرار گرفت و در دو زمان (قبل و دو ماه بعد از مداخله آموزشي) توسط گروه‌ها تکميل شد. بعد از انجام پيش‌آزمون 8 جلسه آموزشي براي دانش آموزان گروه مداخله برگزار شد، درنهايت داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 16 و با استفاده از آزمون‌هاي تي مستقل، تي زوجي، رگرسيون خطي و آناليز کوواريانس مورد تجزيه‌وتحليل قرار گرفت.

يافته‌ها: ميانگين نمرات نگرش (001/0 P<)، قصد (001/0 P<)، کنترل رفتاري درک شده (001/0 P<) و رفتار پيشگيري از پرخاشگري (001/0 P<) در گروه مداخله بعد از آموزش تفاوت معني‌داري با گروه کنترل داشت. آزمون رگرسيون خطي نشان داد، کنترل رفتاري درک شده داراي بيشترين اثر پيش‌بيني کنندگي قصد(001/0 p<, 438/0 β =) و رفتار پيشگيري از پرخاشگري (040/0 p<, 267/0 β =) بود.

نتيجه‌گيري: نتايج مطالعه حاضر نشان داد سازه کنترل رفتاري درک شده بيشترين اثر پيش‌بيني کنندگي قصد و رفتار پيشگيري از پرخاشگري را دارد و با تغيير آن مي‌توان تا حدودي از بروز رفتار پرخاشگرانه در دانش آموزان پيشگيري کرد.

 

How to cite this article: Roostai Shalmaii M, Rakhshani F, Ramezankhani A, Soori H. Effect of Education Based on the Theory of Planned Behavior on Preventive Behaviors of Aggression. J Saf Promot Inj Prev. 2016; 4(1):39-46.

 

الگوي اپيدميولوژيک سوانح ترافيکي در موتورسيکلت سواران ايراني در سال 1391

علی خورشیدی, الهه عینی, حمید سوری

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 4 شماره 1 (2016), 21 تیر 2016, صفحه 54 - 47
https://doi.org/10.22037/meipm.v4i1.13018

سابقه وهدف: موتورسواران از مهمترين و آسيب پذير ترين کاربران راه مي باشند. اين مطالعه با هدف بررسي الگوي اپيدميولوژيک حوادث ترافيکي در موتورسيکلت سواران کشور انجام شد.

روش بررسي: در يک مطالعه مقطعي اطلاعات همه سوانح ترافيکي مرتبط با موتورسيکلت سواران کشور در سال 1391 که بر اساس پرسشنامه کام 114 بوسيله کارشناسان پليس جمع آوري گرديده بود، مورد بررسي قرار گرفت. اين پرسشنامه ابعاد مختلف انساني، محيطي و عوامل مربوط به وسيله را شامل مي شود. توزيع و ميزان پيامدهاي مرگ و مصدوميت در سطح عوامل مورد بررسي محاسبه شد. با استفاده از اطلاعات جمعيتي، ميزان بروز مرگ و مصدوميت در استان هاي کشور محاسبه گرديد. همبستگي بين نوع پيامد و عوامل مرتبط، با استفاده از آزمون کاي دو محاسبه شد. سطح معني داري کمتر از 5% در نظر گرفته شد. 

يافته ها: تعداد 107.993 تصادف مرتبط با موتورسيکلت رخ داده بود که نتيجه آن 2622 مرگ و 82340 مصدوميت در موتور سواران بود. حدود 50 درصد موتورسواران در محدوده سني 29-20 سال بودند. شايع ترين علل تصادف، به ترتيب بي توجهي به جلو، عدم رعايت حق تقدم و حرکت در خلاف جهت بود. بين نوع پيامد در موتورسواران با سن، نوع گواهينامه و تحصيلات راننده و همچنين مکان ( برون شهري- درون شهري)، شرايط جوي، نوع راه و وضعيت روشنايي محل تصادف رابطه معني دار وجود داشت (05/0 >p ). استان هاي بوشهر و تهران به ترتيب بيشترين و کمترين ميزان مرگ را داشتند.

نتيجه گيري: خطر مرگ و مصدوميت براي موتورسيکلت سواران بدون گواهينامه، بالاي 44 سال و زير 20 سال و افراد بي سواد بيش از سايرين است. همچنين خطر مصدوميت هاي جدي و کشنده در تصادفات رخ داده در مسيرهاي برون شهري، جاده هاي روستايي، هنگام طلوع و ساعات 6- 4 صبح بيشتر است. 

 

How to cite this article: Khorshidi A, Ainy E, Soori H. Epidemiological Pattern of Road Traffic Injuries among Iranian Motorcyclist in 2012. J Saf Promot Inj Prev. 2016; 4(1): 47-54.

نگرش رانندگان درباره ارزيابي اعمال مقررات سرعت در بزرگراه‌هاي استان گلستان

فهیمه جعفری, سید رسول داودی

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 4 شماره 1 (2016), 21 تیر 2016, صفحه 62 - 55
https://doi.org/10.22037/meipm.v4i1.13030

 

 سابقه و هدف: رانندگي با سرعت غيرمجاز يکي از مهمترين عوامل انساني در بروز حوادث ترافيکي است که منجر به مرگ يا معلوليت شديد افراد مي‌شود. درايران عدم رعايت سرعت مجاز از سوي رانندگان در بسياري از تصادفات شديد و منجر به فوت، به عنوان يكي از عوامل مؤثر در تصادفات شناخته شده است. هدف اصلي اين پژوهش، بررسي نگرش رانندگان نسبت به طرح اعمال سرعت در بزرگراه‌هاي استان گلستان بوده است.

روش بررسي: در يک مطالعه توصيفي- پيمايشــي، از بين رانندگان در حال تردد در بزرگراه‌هاي استان گلستان، 240 راننده سواري و 60 راننده کاميون به روش نمونه‌گيري تصادفي ساده انتخاب و با استفاده از پرسشنامه، مورد ارزيابي قرار گرفتند. سؤالات شامل ويژگي‌هاي اجتماعي، اقتصادي و  نگرش  رانندگان در موردسياست‌هاي اعمال سرعت با توجه به موقعيت‌هاي متفاوت بود.

يافته ها:  نتايج  نشان داد که 4/68 درصد رانندگان سواري و 3/73 درصد رانندگان کاميون با سياست اعمال سرعت دقيق‌ موا‌فق بودند و هنگامي که رانندگان، کنترل سرعت توسط پليس يا نصب دوربين سرعت را ديدند نسبت به زماني که علامت هشدار، يا عمليات رسانه‌اي را شنيدند، بيشتر سرعت خود را کاهش دادند. اما بررسي بيشتر نشان داد،  رانندگاني که حداکثر سرعت را داشتند جوان‌تر بوده و در گذشته نيز تصادف کرده‌اند. بين نسبت‌هاي تصادف، تعداد قبض‌هاي جريمه و حداکثر سرعت رابطه معني داري وجود داشت.

نتيجه گيري: نگرش رانندگان مي‌تواند سياست گزاران رادر توسعه طرح‌هاي اعمال سرعت مؤثر و مناسب در بزرگراه‌هاي بين شهري کمک بنمايد.

 

How to cite this article: Jafari F, Davoodi SR. Drivers' Attitudes towards Enforcement Speed Countermeasure on the Golestan Highway. J Saf Promot Inj Prev. 2016; 4(1): 55-62.

گزارش کوتاه


ارزيابي ايمني ذاتي فرآيند در فاز هاي ابتدايي طراحي فرآيند شيميايي: مطالعه موردي فرايند توليد استيک اسيد

حمید سرخیل, جواد توکلی, سروش رضوانی

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 4 شماره 1 (2016), 21 تیر 2016, صفحه 68 - 63
https://doi.org/10.22037/meipm.v4i1.13034

سابقه و هدف: بکارگيري اصول ايمني ذاتي در فاز هاي ابتدايي طراحي فرآيند بسيار کارآمد تر مي‌باشد چرا که ارزان تر تمام شده و فرآيندي پربازده تر را با خود به همراه مي‌آورد. در اين تحقيق تلاش شده است تا شاخصي جامع به منظور ارزيابي ايمني ذاتي فرآيند مورد مطالعه قرار گيرد، به طوريکه با استفاده از شاخص معرفي شده ايمني ذاتي فرآيند توليد استيک اسيد مورد مطالعه و ارزيابي قرار گرفته و دقت شاخص معرفي شده بررسي شده است.

روش بررسي: در حاليکه در فازهاي ابتدايي طراحي فرآيند اطلاعات کاملي در دسترس نيست، استفاده از شاخصي معتبر به منظور ارزيابي ايمني ذاتي مي‌تواند بسيار کارآمد باشد چرا که با مقايسه نتايج کمي مي‌توان بهترين مسير به منظور طراحي فرآيندي ايمن تر را انتخاب نمود.

يافتهها: گرماي واکنش اصلي، بيشترين مقدار گرماي واکنش هاي جانبي، اشتعال پذيري، انفجار پذيري و سميت، خوردگي و در نهايت بر هم کنش هاي شيميايي و شاخص ايمني فرآيندي (ذخيره سازي مواد، دماي فرآيندي، فشار فرآيندي، ايمني تجهيزات)بود. در اين ارزيابي ها امتياز کل شاخص ايمني ذاتي به مقدار 29 و شاخص ايمني بخش تقطير به مقدار 19 تعيين شد.

نتيجهگيري: بخش فرآيند تقطير در مقايسه با بخش واکنشي در فرآيند توليد استيک اسيد ايمن تر مي باشد

How to cite this article: Sarkheil H, Tavakoli J, RezvaniS. Inherent Safety Process Assessment in the Initial Phase of the Chemical Design Process: The Case of Acetic Acid Production Process. J Saf Promot Inj Prev. 2016; 4(1): 63-8.

مروری ساده/ غیرسیستماتیک


شيوع اختلالات اسكلتي – عضلاني ناشي از کار در اندام هاي فوقاني: مطالعه مرور سيستماتيك و متاآناليز

ایوب پرنو, محسن پورصادقیان, لیلا امیدی, محسن پرنو, کوروش سایه میری, فاطمه سایه میری

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 4 شماره 1 (2016), 21 تیر 2016, صفحه 18 - 9
https://doi.org/10.22037/meipm.v4i1.13003

 

سابقه و هدف: امروزه در بسياري از كشورها پيشگيري از اختلالات اسكلتي- عضلاني ناشي از كار به‌صورت يك ضرورت و اولويت ملي درآمده است. مطالعه حاضر باهدف تعيين ميزان شيوع اختلالات اسكلتي- عضلاني ناشي از كار در ايران، جهت دستيابي به نتايجي كامل باقدرت آماري بالا، به روش متا آناليز انجام شد.

روش بررسي: مطالعه حاضر مرور سيستماتيک ومتاآناليز است كه با استفاده از کليدواژه‌هاي معتبر و جستجو در موتور جستجوگرscholar Google و پايگاه‌هاي SID، Magiran، Medlib، Medex Iran، Pubmed و scopus اجرا شد. جهت بررسي ناهمگني در مطالعات از شاخص ناهمگنيI2 استفاده شد. داده‌ها با روش متا آناليز و با استفاده از مدل اثرات تصادفي مورد تجزيه‌وتحليل قرار گرفتند.

يافتهها: تعداد27 مقاله مرتبط با ميزان شيوع اختلالات اسكلتي- عضلاني در سال‌هاي 2001 تا 2010 در نواحي مختلف ايران به دست آمد. کل حجم نمونه موردبررسي در ايران، 6090 نفر با ميانگين 225 نمونه در هر مطالعه بود. ميزان شيوع اختلالات اسكلتي- عضلاني در گردن 8/31 % (فاصله اطمينان 95%:4/39- 1/24)، شانه 8/36% (فاصله اطمينان 95%: 1/44 – 4/29)، آرنج 4/17٪ (فاصله اطمينان 95%:1/22 – 7/12)، مچ دست 6/34% (فاصله اطمينان 95%: 42 – 1/27) و ناحيه فوقاني پشت 1/38% (فاصله اطمينان 95%:4/46- 9/29) محاسبه گرديد.

نتيجهگيري: شيوع اختلالات اسكلتي- عضلاني ناشي از كار در اندام‌هاي فوقاني بدن به‌خصوص در قسمت شانه و پشت در ايران بالا است. برنامه‌هاي آموزش ارگونومي و بهداشت حرفه‌اي جهت کاهش ريسک ابتلا به اختلالات اسکلتي- عضلاني مرتبط با کار توصيه مي‌گردد.

 

How to cite this article: Parno A, Poursadeghiyan M, Omidi L, Parno M, Sayehmiri K, Sayehmiri F.The Prevalence of Work-Related Musculoskeletal Disorders in the upper Extremity: A Systematic Review and Meta-Analysis. J Saf Promot Inj Prev. 2016; 4(1):9-18.