مقاله پژوهشی


مروری بر جعل دارو در تاریخ پزشکی

حمید محمدی کجیدی, امیر محمودی, افسانه قنبری, کورش دلپسند

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 12 شماره 43 (1399), 16 八月 2020, صفحه 7-18
https://doi.org/10.22037/mhj.v12i43.31775

زمینه و هدف: ساخت داروهای تقلبی و فروش آن‌ یک جرم کاملاً سازمان‌یافته و متعلق به تبهکاران یقه‌سفید است. فقر، هزینه بالای داروها، فقدان زنجیره تأمین رسمی، خلأهای قانونی، دسترسی آسان به فناوری چاپ رایانه‌ای، تجهیزات ناکارآمد، اجرای قوانین و مجازات سبک باعث ایجاد انگیزه قوی اقتصادی برای جعل‌کنندگان می‌شود. عواقب استفاده از چنین داروهایی ممکن است از نارسایی درمانی تا بروز عوارض جانبی جدی و حتی مرگ متفاوت باشد. هدف از این مقاله، اشاره به پیچیدگی مبارزه با جعل دارو و داروهای فاقد ماده مؤثره است، به گونه‌ای که باعث درک بهتر برای مبارزه در برابر آن و تبیین راهبردهای کارآمدتر شود.

مواد و روش‌ها: این تحقیق بر اساس روش تحلیلی ـ توصیفی و بر پایه اسناد و منابع معتبر کتابخانه‌ای است.

یافته‌ها: عدم وجود استانداردهای تعریف‌شده در مورد جعل دارو، خلأ قوانین و مقررات بازدارنده در کشورها، پیچیدگی جهانی بازار کالاهای تقلبی، سود بالای تولید و فروش داروهای تقلبی و فقدان کنترل و تعهد از سوی بسیاری از بازیگران این عرصه، دلایل اصلی در جعل دارو و ساخت داروهای تقلبی است.

نتیجه‌گیری: عدم بذل توجه نسبت به اقدامات جعل دارو، باعث رشد شبکه‌های تقلبی می‌شود. اقدامات بازدارنده بین‌المللی مؤثر و مشخص از جمله همکاری‌های بین‌المللی با نظارت شدید بازار در هر مرحله از خرید مواد اولیه تا فروش مواد جعلی به بیمار، ضروری است. قانونگذاران به عنوان ضامن اصلی حفظ سلامت جوامع در مقابله با جرائم حوزه‌های مختلف پزشکی و درمانی از جمله فساد در صنعت دارویی و جعل دارو، با وضع قوانین سخت‌گیرانه همراه با ضمانت اجرایی مؤثر و مستحکم، و رفع خلأهای قانونی موجود در نظام دارویی کشورها، نقش برجسته و حیاتی را ایفا می‌کنند. در عین‌ حال، صنعت داروسازی باید با ایجاد ویژگی‌های محافظتی در محصولات خود و تکمیل فناوری‌های تجزیه ‌و تحلیل تقلبی بتواند شبکه‌های تقلبی را شناسایی و از بین ببرد.

بررسی و تحلیل خواص گیاهان دارویی از نگاه خاقانی، سعدی و ابن سینا

شهریار شادی‌گو

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 12 شماره 43 (1399), 16 八月 2020, صفحه 19-32
https://doi.org/10.22037/mhj.v12i43.30470

زمینه و هدف: طب سنتی و خواص گیاهان دارویی در آثار منظوم و منثور ادب فارسی کلاسیک و معاصر نمود چشم‌گیری پیدا کرده است. شاعران و نویسندگان به میزان تسلطشان بر مقدمات پزشکی از گیاهان دارویی و خواص آن‌ها در سروده‌هایشان سخن به میان آورده‌اند. در این میان ابن سینا، خاقانی و سعدی شیرازی به طب، به ویژه داروهای گیاهی و كاربردهای درمانی آن، توجه خاصی داشته‌اند. بنابراین هدف این پژوهش بررسی و تحلیل خواص گیاهان دارویی از نگاه خاقانی، سعدی و ابن سینا می‌باشد.

مواد و روش‌ها: در این تحقیق کتابخانه‌ای با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی ابتدا با مراجعه به کتاب قانون ابن سینا، دیوان خاقانی، دیوان سعدی و منابع دیگر، خواص گیاهان دارویی در متون و ابیات، استخراج شده، سپس به بررسی و تحلیل آن‌ها اقدام نموده است.

یافته‌ها: با مطالعه آثار این اندیشمندان می‌توان به باورهای كهن گیاه درمانی و میزان اهمیت آن در بین شاعران و نویسندگان و نیز بسامد بالای مباحث گیاه درمانی و پزشکی در مکتوبات آنان پی برد.

نتیجه‌گیری: نتیجه این مطالعه نشان داد که این حكیمان با توجه به تسلطی که بر علوم رایج عصر خویش داشته، در آثار خویش به بیان اهمیت، خواص گیاهان دارویی و گیاه درمانی نیز پرداخته‌اند و در این خصوص اعتقاد و باوری عمیق و اشتراکات فکری قابل توجهی در زمینه مؤثربودن این گیاهان در امر درمان بیماری‌ها با همدیگر داشته که حاصل تجربه و دانش آنان است. مباحث مربوط به دارو و گیاهان دارویی در کتاب قانون ابن سینا در چند جا آمده: در کتاب دوم قانون که در آن ادویه مفرده و خواص آن‌ها ذکر شده، در کتاب پنجم قانون طب و در سایر مجلدات. خاقانی به گیاهان و خواص دارویی آن‌ها به واسطه مشاهدات، دانش و تجربه شخصی احاطه داشته و در دیوان خویش در جاهای مختلفی در این حوزه به بحث پرداخته است. حکایات مربوط به اطبا، چشم‌پزشک، بیطار، درد و درمان و گیاهان دارویی نیز در آثار سعدی از نمود قابل توجهی برخوردار است.

جستاری پیرامون ملاحظات و شیوه‌های درمانی دکتر پولاک (مطالعه موردی سفرنامه دکتر پولاک)

محمدحسن مرادی, اعظم اسماعیل‌زاده

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 12 شماره 43 (1399), 16 八月 2020, صفحه 33-47
https://doi.org/10.22037/mhj.v12i43.31045

زمینه و هدف: بهداشت فردی و عمومی به منظور تأمین سلامت جامعه از اهمیت اساسی برخوردار است. در عصر قاجار ـ به خصوص قبل از تأسیس دارالفنون ـ این مهم به دلیل علل و عوامل مختلف مورد توجه قرار نگرفت و اگر گاه به صورت مقطعی اصلاحات و توجهاتی صورت گرفت، چون قائم به شخص اصلاحگر بود و نه سیستم و فرهنگ بهداشتی جامعه، محکوم به شکست گردید. در قرن نوزدهم به مرور تجدد، عناصر نوین خود را در حوزه سلامت عمومی در جامعه ایران اسیر خرافات، تزریق نمود و طب سنتی را که از سه منبع دانش مشروب می‌شد، با چالش مواجه ساخت. هدف پژوهش حاضر نگاهی بر ملاحظات و شیوه‌های درمانی دکتر یاکوب ادوارد پولاک است. ایشان در زمان حضورش در ایران اقدامات فراوانی را در حوزه پزشکی نوین به صورت نظری و عملی انجام دادند.

مواد و روش‌ها: در پژوهش حاضر با تکیه بر کتاب خاطرات دکتر پولاک و مراجعه به منابع تاریخی، سفرنامه‌ها، مطالعات و تحقیقات جدید تلاش شد تا تصویری روشن از ملاحظات و شیوه‌های درمانی دکتر پولاک با استفاده از روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی ارائه گردد.

یافته‌ها: در دوره قاجار رویارویی با طب اروپایی رخ داد و به تدریج مهارت پزشکان و جراحان اروپایی اعتماد دربار و مردم را جلب نمود. تأسیس دارالفنون بر تعداد پزشکان اروپایی و آموزش‌های نوین علمی افزود و به تدریج باعث حرفه‌ای و نهادینه‌شدن پزشکی گشت. پولاک از مؤسسین پزشکی نوین در ایران ضمن آموزش در دارالفنون و نوشتن و ترجمه آثاری در این حوزه به معالجه و درمان بیماران به شیوه‌های مختلف همت گماشت.

نتیجه‌گیری: دکتر پولاک در مواجه با بیماری‌های مختلف دارای روحیه کنجکاو و جستجوگر بود. به نظر می‌رسد در حرفه خود کارآزموده، دقیق و عمیق بود. همین روحیه علمی و دقت بود که ملاحظات متعددی را درباره جامعه بیماران خود لحاظ می‌کرد. او به سن، جنسیت، نژاد و جغرافیای زیست مبتلایان به بیماری توجه کرده است. در شیوه‌های درمان نیز ضمن تحقیق و تعمق در شیوه‌های طبیبان ایرانی گاه شیوه‌های آنان را نقد، رد و قبول و از آن‌ها استفاده می‌کرد و در درمان بیماری‌های دیگر همچون بیماری‌های مربوط به سنگ، جراحی سرطان، انواع سالک و... شیوه‌های خود را به نمایش گذاشت.

رویکرد پزشکان دوره قاجار به اخلاق پزشکی؛ با تأکید بر وصایای حکیم اثر میرزاجعفر طبیب مشهدی

محمد باقری; سعید طاوسی مسرور

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 12 شماره 43 (1399), 16 八月 2020, صفحه 49-59
https://doi.org/10.22037/mhj.v12i43.32172

زمینه و هدف: دستاورد پزشکان مسلمان در اخلاق پزشکی حاصل توجه ویژه‌ای است که آنان به مسائل اخلاقی در حرفه خویش داشته‌اند. این نگرش در پرتوی آموزه‌های اسلامی به ثمر نشسته و در تاریخ پزشکی اسلامی جایگاه ویژه یافته است. میراث ارزشمند آنان امروز می‌تواند در سامان‌دهی رویکرد نوین مسلمانان به اخلاق پزشکی مؤثر باشد.

مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر کوشیده است تا با روش کتابخانه‌ای و رویکرد توصیفی ـ تحلیلی، جایگاه اخلاق پزشکی در عصر قاجار و پزشکان اخلاق‌مدار این دوره را مورد بررسی قرار داده، همچنین کتاب وصایای حکیم، اثر میرزاجعفر طبیب، دانشمند برجسته و در عین حال کم‌تر شناخته‌شده عصر قاجار را مورد بررسی قرار داده، رهنمودها و دستورالعمل‌های اخلاقی آن را در زمینه چگونگی ارتباط پزشک با بیمار و خانواده وی به دست آورده، دسته‌بندی کند، سپس با تتبع و تحلیل یافته‌ها، اصول اخلاق پزشکی مورد نظر وی را استنتاج نماید.

ملاحظات اخلاقی: در مراجعه به متون، صداقت و امانتداری، استناد به متون مورد استفاده، پرهیز از جانبداری در استنباط از متون یا تحلیل‌ها رعایت شده است.

یافته‌ها: پژوهش حاضر نشان می‌دهد توجه به اصول اخلاق پزشکی نزد پزشکان عصر قاجار جایگاه مهمی داشته است. همچنین مبنای توصیه‌ها و دستورالعمل‌های اخلاقی در کتاب وصایای حکیم در تعامل پزشک با بیمار و خانواده وی در چارچوبی ناظر به شش اصل اخلاقی امانتداری، توکل به خدا، سودرسانی به بیمار، عدم آسیب‌رسانی، شفقت و مهربانی، عدالت است.

نتیجه‌گیری: حکیم محمدحسین عقیلی خراسانی، حکیم میرزامحمدتقی شیرازی، میرزاسیداحمد شریف تنکابنی، میرزاعلی دکتر همدانی رییس‌الاطباء، آیت‌ا... سیدحسین حکیم و دکتر سعیدخان کردستانی از نمونه‌های برتر پزشکان اخلاق‌مدار این دوره هستند. همچنین میرزاجعفر طبیب از جمله پزشکان مسلمان و باایمانی است که در دوره افول تمدن جهان اسلام در کتاب وصایای حکیم به طرح مباحث اخلاق پزشکی همت گمارده است. توصیه‌ها و نکته‌های اخلاقی وی علاوه بر چگونگی برخورد با بیمار ناظر به رابطه پزشک با خانواده بیمار است.

میزان رضایتمندی بیماران مراجعه‌کننده به سلامتکده طب سنتی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سال 1395

مژگان تن‌ساز, سمیرا ادهمی, رسول چوپانی, روشنک مکبری‌نژاد, مینا موحد, عرفان قاسمی, رضا ایلخانی

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 12 شماره 43 (1399), 16 八月 2020, صفحه 61-72
https://doi.org/10.22037/mhj.v12i43.29924

زمینه و هدف: رضایتمندی از خدمات سلامت یک معیار مهم برای سنجش کیفیت مراقبت‌های بهداشتی شناخته شده است و تاکنون بررسی از نظر میزان رضایتمندی بیماران مراجعه‌کننده به سلامتکده‌های طب سنتی انجام نشده است، لذا در این مطالعه برای نخستین‌بار به سنجش کیفیت خدمات در سلامتکده طب سنتی دانشگاه شهید بهشتی پرداخته شد.

مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی ـ مقطعی (Cross–Sectional) است که جهت سنجش رضایت بیماران، از 150 بیمار مراجعه‌کننده به سلامتکده طب سنتی دانشگاه شهید بهشتی در سال 1395 انجام شد. نمونه‌ها از طریق نمونه‌گیری در دسترس، پس از اخذ رضایت‌نامه، با پرسشنامه رضایتمندی محقق‌ساخته بررسی شدند، سپس اطلاعات جمع‌آوری‌شده توسط نرم‌افزار SPSS 20 و شاخص‌های آماری توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

ملاحظات اخلاقی: این پژوهش حاصل طرح تحقیقاتی مصوب معاونت پژوهش دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با کد IR.SBMU.RETECH.REC.1395.487 می‌باشد و کلیه اطلاعات بیماران به صورت محرمانه حفظ شد.

یافتهها: میزان رضایتمندی بیماران نسبت به عملکرد کلی سلامتکده خوب (میانگین 4/54) گزارش شد. میانگین امتیاز رضایتمندی در ابعاد مختلف، شامل وضعیت برخورد پزشکان با بیماران 4/73، وضعیت برخورد دستیاران با بیماران 4/69، وضعیت فضا و امکانات بهداشتی 4/66، وضعیت خدمات تشخیصی 4/74، وضعیت خدمات درمانی 4/50، نحوه وقت‌دهی و برخورد پرسنل 4/59، رضایت از داروخانه 4/62 که نشان‌دهنده طیف نسبتاً راضی به سمت کاملاً راضی بوده است. میانگین بیشترین میزان رضایت در بین بخش‌های مختلف تخصصی، از نظر وضعیت برخورد پزشکان با بیماران مربوط به بخش گوارش 4/82 می‌باشد. بیشترین میزان رضایت مراجعه‌کنندگان در بین بخش‌های مختلف تخصصی از نظر وضعیت خدمات تشخیصی (بخش مفاصل، زنان، گوارش و اعصاب و روان) مربوط به بخش اعصاب و روان بود (P=0/039).

نتیجه‌گیری: رضایت بیماران از ارائه خدمات سلامتکده مورد مطالعه در سطح مطلوبی قرار داشت، اما در جهت ارائه خدمات با کیفیت بالاتر به بیماران انجام برنامه‌ریزی دقیق‌تر ضروری به نظر می‌رسد.

وضعیت بهداشت و پزشکی در قزوین دوره ناصری

زهرا چگینی, منیژه صدری, حسین آبادیان, معصومه قره‌داغی

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 12 شماره 43 (1399), 16 八月 2020, صفحه 73-86
https://doi.org/10.22037/mhj.v12i43.30396

اولین اقدامات نوگرایی در زمینه بهداشت و پزشکی از زمان امیرکبیر با تلاش برای بالارفتن سطح آگاهی و اطلاعات در زمینه بهداشت عمومی آغاز شد. با سفر ناصرالدین‌شاه به اروپا و مشاهده پیشرفت‌های اروپاییان، شرایط ایجاد برخی از اصلاحات در کشور، از جمله توسعه بهداشت فراهم شد. رشد بهداشت عمومی و ترویج امکانات پیشگیرانه برای مبارزه و جلوگیری از شیوع انواع بیماری‌ها، ایجاد مجلس حفظ‌الصحه، رسیدگی به وضعیت بهداشت عمومی و مبارزه با انواع بیماری‌های واگیردار از مهم‌ترین اولویت‌های ناصرالدین‌شاه گردید. مهم‌ترین دغدغه پژوهش حاضر چگونگی گسترش نهادهای بهداشتی و پزشکی در قزوین دوره ناصری است. در این پژوهش از روش تحقیق تاریخی استفاده شده است. بر اساس نتیجه پژوهش ایجاد اصلاحات در امور بهداشتی شهر و توسعه پزشکی در این دوره توسط مدیریت شهری باعث بالارفتن اطلاعات عمومی، بهبود شکل زندگی مردم نسبت به قبل، رشد پزشکی مدرن و گرایش بیشتر مردم از طب سنتی به پزشکی نوین شد، اما آهنگ رشد توسعه بهداشت و پزشکی این دوره در قزوین به یک میزان نبود. در نهایت می‌توان بیان داشت که با تحولات بنیادی که در پایتخت در زمینه بهداشت عمومی و پزشکی انجام می‌شد، در قزوین نیز به همان شکل این تحولات صورت می‌گرفت و در تحولات این شهر و بالارفتن سطح سلامت مردم آن تأثیر به سزایی داشت. انجام هر نوع تغییر در ایران در پایتخت و شهرهای دیگر، از جمله قزوین به قدرت فردی افراد بستگی داشت، چنانکه تغییرات بهداشتی امیرکبیر در تهران و سعدالدوله در قزوین با سرعت و کیفیت بیشتری صورت گرفت.

مقاله مروری


زمینه و هدف: داروخانه و داروسازان مستقر در آن با کارکرد‌های مختلف ساخت و ارائه دارو به عنوان یکی از بخش‌های مهم بیمارستانی دوره تمدن اسلامی دارای نقش و جایگاه مهمی بوده است. واژه‌های خزانه الادویه، خزانه الشراب، داروخانه، صیدنه، صیدنانی در متون دوره اسلامی، برای نام داروخانه به کار رفته‌اند. هدف این مقاله پاسخ به این سؤال است که جایگاه داروسازان و ساختار داروخانه‌های بیمارستانی در تمدن اسلامی چگونه بوده است؟

مواد و روش‌ها: روش تحقیق این مقاله از نوع توصیفی ـ تحلیلی مبتنی بر گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه‌ای است که پس از فیش‌برداری منابع و مآخذ تاریخی به دسته‌بندی مطالب، تحلیل داده‌ها و نگارش مقاله اقدام شده است.

یافته‌ها: داروخانه‌ها در دوره اسلامی یکی از بخش‌های مهم بیمارستانی بودند و داروسازان در کنار پزشکان نقش مهمی در تهیه و ارائه دارو به بیماران ایفا می‌نمودند. تاریخ داروخانه‌ها ارتباط نزدیکی با تاریخ اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و درمانی عصر خود داشته و بخش جداناپذیری از فرهنگ و تمدن اسلامی به حساب می‌آید.

نتیجه‌گیری: داروخانه‌های بیمارستانی در دوره اسلامی دارای سلسله مراتبی بودند، از جمله رییس، خازن، عده‌ای دستیار داروساز و تعدادی فروشنده یا نسخه‌پیچ دارو بودند که زیر نظر مهتار و یا صیدلانی ارشد فعالیت می‌کرده‌اند و نقش مهمی در بهبود بیماران داشته‌اند.

تبیین «ضعف» در طب سنتی ایران

فاطمه نوجوان, مژده پورحسینی, اکرم عاشوری

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 12 شماره 43 (1399), 16 八月 2020, صفحه 99-109
https://doi.org/10.22037/mhj.v12i43.30311

زمینه و هدف: مفهوم اولیه‌ای که از واژه ضعف برداشت می‌شود، حالت ناخوشایندی همراه با کاهش یا فقدان توان فیزیکی و ذهنی است که مانع فعالیت‌های معمول و مطلوب می‌گردد. ضعف با این مفهوم، پدیده شایعی است و اثرات جدی روی کیفیت زندگی فردی و اجتماعی دارد. امروزه حوزه سلامت، در زمینه تشخیص و تعیین علل ضعف با چالش‌های بسیاری رو به رو است. بررسی رویکرد طب سنتی با پشتوانه دانشی کهن، باب تازه‌ای را در تدبیر ضعف، به روی ما می‌گشاید. مقدمه این امر بررسی انواع ضعف و علل و اسباب آن در متون کهن طب سنتی می‌باشد.

مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر به صورت مروری در متون اصلی طب سنتی با استفاده از نرم‌افزار جامع نور با واژه کلیدی ضعف و ضعیف انجام گردید. جهت بررسی نظرات پژوهشگران عصر حاضر، موتورهای جستجو SID، PubMed، Magiran، Up to Date، Google Scholar Scopus و نوپا با واژگان کلیدی Fatigue و Weakness بررسی شدند.

نتیجه‌گیری: ضعف در متون طب سنتی دو قسم می‌شود: 1ـ ضعف عمومی بدن؛ 2ـ ضعف عملکردی عضوی واحد. هر کدام از این دو قسم می‌تواند به طریق سرشتی، در فرد ایجاد یا به شکل اکتسابی، کسب شده باشد. انواع اکتسابی ضعف عمومی بدن، دارای اسباب و عللی هستند که در برخی موارد با اسباب ضعف در تک‌تک اعضا هم‌پوشانی دارند. Fatigue از نظر تعریف و علائم با ضعف عمومی بدن و Organ Failure با ضعف عملکردی اعضا در طب سنتی مطابقت دارد. با در نظرگرفتن اسباب و درمان‌های ضعف در طب سنتی می‌توان در مدیریت ضعف عام (عمومی) و خاص (عملکردی اعضا)، راه‌کارهای جدیدی ارائه داد.