پژوهشی/ اصیل پژوهشی


اثربخشي برنامه آموزش کنترل قُلدري بر عزت نفس و خودپنداره تحصيلي دانش آموزان قُلدر

افضل اکبری بلوطبنگان, سیاوش طالع پسند, علی محمد رضایی, اسحق رحیمیان بوگر

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 8 شماره 1 (1399), 29 July 2020, صفحه 1 - 9
https://doi.org/10.22037/meipm.v8i1.25824

سابقه و هدف: امروزه قلدري و روش‌هاي پيشگيري و کنترل آن مورد توجه عموم پژوهشگران حوزه تعليم و تربيت قرار گرفته است. لذا هدف از پژوهش حاضر تعيين اثربخشي برنامه آموزش کنترل قلدري بر عزت‌نفس و خودپنداره تحصيلي دانش‌آموزان قلدر بود.

روش بررسي: جامعه آماري شامل دانش‌آموزان پسر 14 تا 17 ساله مدارس دولتي شهر تهران در سال تحصيلي 98-97 بود. تعداد 40 نفر (20 نفر گروه کنترل و 20 نفر گروه آزمايش) به روش تصادفي در دو گروه آزمايش و کنترل گمارده شدند. با بهره‌گيري از يک طرح آزمايشي پيش‌آزمون-پس‌آزمون و پيگيري يک‌ماهه با گروه کنترل، دانش‌آموزان ابتدا پرسشنامه‌هاي قلدري Harter، عزت‌نفس روزنبرگ و خودپنداره تحصيلي را تکميل کردند و سپس کاربندي آزمايشي آموزش کنترل قلدري در 8 جلسه بر روي گروه آزمايش اجرا و بعد از اتمام جلسات پس‌آزمون براي هر دو گروه ارائه شد. پس از آن پيگيري يک‌ماهه به اجرا درآمد. براي تحليل داده‌ها از روش تحليل واريانس با اندازه‌گيري‌هاي تکراري استفاده شد.

يافتهها: نتايج نشان داد که برنامه آموزشي کنترل قلدري بر عزت‌نفس (796/10=F و 002/0=p) و خودپنداره تحصيلي (971/7=F و 008/0=p) بين دو گروه در سه مرحله ارزيابي تفاوت معني‌داري ايجاد کرده است. به اين معني که آموزش کنترل قلدري باعث ارتقاي عزت‌نفس و خودپنداره تحصيلي دانش‌آموزان قلدر شد.

نتيجهگيري: بر اساس نتايج آموزش کنترل قلدري بر عزت‌نفس و خودپنداره تحصيلي دانش‌آموزان 14 تا 17 ساله اثربخش بوده و مي‌توان از اين آموزش جهت کنترل قلدري و خشم دانش‌آموزان استفاده کرد. لذا آگاهي والدين، معلمان، مديران و ساير متخصصان از اين آموزش‌ها حائز اهميت است.

How to cite this article: Akbari Balootbangan A, Talepasand S, Mohammad Rezaei A, Rahimian Boogar I. The Effectiveness of Control Bullying Training on Self-Esteem and School Self-Concept in Bully Students. J Saf Promot Inj Prev. 2020; 8(1):1-10.

بررسي شاخص فعال ايمني و ارتباط آن با رفتارهاي نا ايمن کارکنان صنعت فولاد اسفراين در سال 1397

پروین سپهر, محمد امین جعفری کاشی, داوود پیرانی, فاطمه رجبی

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 8 شماره 1 (1399), 29 July 2020, صفحه 17 - 10
https://doi.org/10.22037/meipm.v8i1.28908

سابقه و هدف: علل بروز اکثر حوادث در محيط هاي کاري، رفتارهاي ناايمن مي باشد. با توسعه صنايع، ارزيابي رفتارهاي نا ايمن در محيط کاري به عنوان يه اصل مهم مورد توجه قرار گرفته است. فرهنگ ايمني با شناخت رفتارهاي نا ايمن در جهت کاهش علل بروز حوادث نقشي مهم بر عهده دارد از اين رو هدف مطالعه حاضر ارتباط فرهنگ ايمني و تاثير آن بر رفتارهاي نا ايمن در صنعت فولاد بود.

روش بررسي: مطالعه حاضر بصورت توصيفي – تحليلي در سال 1397 بر روي کليه پرسنل شرکت فولاد به تعداد 177 نفر که در واحدهاي آهنگري-پرس، نوسازي، فاز 4 مشغول به کار هستند صورت گرفت. براي رعايت ملاحظات اخلاقي قبل از شروع پژوهش رضايت تمامي افراد جهت شرکت در مطالعه مورد ارزيابي قرار گرفت. جهت تعيين نمره فرهنگ ايمني از پرسشنامه استاندارد HSE و همچنين جهت تعيين رفتارهاي نا‎‎ ايمن از نمونه برداري رفتار ناايمن استفاده شد. داده ها با استفاده از ازمون هاي آماري و نرم افزار 21 SPSSمورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.

يافته ها: بيشترين و کمترين اعمال نا ايمن به ترتيب مربوط به عدم استفاده از و وسايل حفاظت فردي و شوخي حين کار بود. بين نمره ايمني و حادثه در شرکت رابطه معنا دار آماري وجود داشت ( 0.03P<). بيشترين نمره فرهنگ ايمني به تفکيک واحد کاري و شغل محوله به ترتيب مربوط به تصفيه خانه و جوشکار بود. 

نتيجه گيري: نتايج پژوهش حاکي از آن بود که بيشترين عامل بروز حوادث رفتارهاي نا ايمن ، عدم استفاده از وسايل حفاظت فردي ارزيابي شد که بايد برنامه هاي آموزشي منسجم و اصولي‌تر برگزار شده و همچنين کيفيت وسايل حفاظت فردي مورد توجه مديران صنايع قرار گيرد.

How to cite this article: Sepehr P, Jafari-Kashi MA, Pirani D, Rajabi F. Investigation of Active Safety Index and its Relationship with Unsafe Behaviors of Esfarin’s Steel Industry Workers in 1397. J Saf Promot Inj Prev. 2020; 8(1):10- 7.

بررسي ديدگاه هاي رانندگان تاکسي شهر تهران براي آگاهي و آمادگي در برابر زلزله

یاسمین استوار ایزدخواه

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 8 شماره 1 (1399), 29 July 2020, صفحه 23 - 18
https://doi.org/10.22037/meipm.v8i1.28927

سابقه و هدف: رانندگان تاکسي به عنوان منبعي امدادي و همچنين اطلاع‌رسان و آگاهي بخش در افکار عمومي محسوب  مي‌گردند که مي‌توانند نقشي اثرگذار و سودمند در مديريت بحران زلزله ايفا کنند و بنابراين بررسي ميزان، چگونگي و ارزيابي اين اثرگذاري و نيز راه‌هاي ارتقاي نقش آن‌ها در فرايند مديريت يک سانحه همچون زلزله از اهميت بسيار بالايي برخوردار است.

روش بررسي: در اين مقاله، نقش و اهميت رانندگان تاکسي (مناطق يک و سه شهر تهران) در برنامه‌هاي آمادگي و واکنش اضطراري در برابر زلزله بر اساس پژوهش نمونه‌گيري به صورت هدفمند و در دسترس و از طريق مصاحبه با تعدادي از رانندگان صورت پذيرفت. 

يافتهها: بررسي يافته‌ها نشان مي‌دهد که تنها حدود 20 درصد اين رانندگان نسبت به موضوع زلزله و تعريف آن اطلاعات کافي دارند و در هنگام زلزله 3/53 درصد آنان آماده اقدام به پناه‌گيري صحيح مي‌باشند. بهترين ابزارهاي آموزشي براي آنان  راديو، تلويزيون و فيلم مي‌باشد. همينطور بهترين شيوه آموزش مفاهيم زلزله براي اين قشر، برگزاري کلاسهاي آموزشي حضوري همراه با آموزش عملي و برگزاري مانور بوده و در نهايت آموزش اقدامات پس از وقوع زلزله براي رانندگان الزامي است.

نتيجهگيري: در مجموع، نتيجه‌گيري‌ها نشان ميدهد که رانندگان تاکسي با توجه به نوع شغل آنان، مي‌توانند قبل، حين و پس از وقوع بحران بسيار تأثيرگذار بوده و به ارتقاي آمادگي مردم و کاهش خطرپذيري کمک نمايند. به همين دليل، به آموزش و اطلاعات مناسبي براي آمادگي در برابر زلزله نياز دارند. البته بيشترين نقشي که رانندگان مي‌توانند ايفا کنند مربوط به مهارت‌هاي پس از وقوع سانحه مي‌باشد. 

How to cite this article: Izadkhah Y.O. Evaluating Tehran Taxi Drivers' Views on Earthquake Awareness and Preparedness. J Saf Promot Inj Prev. 2020; 8(1):18- 23.

 

سابقه و هدف: حوادث ترافیک جاده ای یک مشکل جدید بهداشت عمومی در سراسر جهان است به گونه ای که ﺗﺼﺎدﻓﺎت راﻧﻨﺪﮔﯽ یکی از ﻣﻬﻢﺗﺮﯾﻦ دﻟﯿﻞ ﻣﺮگ، ﻧﺎﺗﻮاﻧﯽ و ﺑﺴﺘﺮي در ﺑﯿﻤﺎرﺳﺘﺎن را ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯽدﻫﻨﺪ . پیش بینی روند تعداد مصدومین حوادث ترافیکی ارجاعی به پزشکی قانونی استان همدان با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی چند لایه هدف این تحقیق بود.

 روش بررسی: تحقیق حاضر توصیفی و تحلیلی از نوع مقایسه ای بود که با استفاده از اطلاعات گذشته به پیش بینی آینده پرداخت. در این تحقیق با استفاده از آمار مصدومان ترافیکی ارجاعی به پزشکی قانونی استان همدان  بین فروردین 1368 تا اسفند 1398 با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی به پیش بینی تعداد مصدومین برای 12 ماهه منتهی به سال 1399 پرداخته شد. ایتدا شبکه عصبی مناسب با داده های مصدومین طراحی گردید و سپس با استفاده از بهترین شبکه طراحی شده، شبکه شروع به آموزش نمود و  شبکه مورد اعتبار سنجی با شاخص درصد قدر مطلق میانگین خطا  قرار گرفت. ملاحضات اخلاق در  پژوهش در تحقیق حاضر رعایت شد و تحقیق دارای کد اخلاق به شماره  IR.MEDILAM.REC.1398.213   می باشد.

نتایج:  شبکه عصبی مصنوعی با 12 ورودی ، یک خروجی و 5 لایه پنهان  مناسب ترین شبکه برای پیش بینی مصدومین ارجاعی به پزشکی قانونی همدان  بود، شبکه عصبی  توانست که با دقت 90 درصد و خطای 10 درصد مقادیر 12 ماهه  مصدومان همدان در سال 1399 را  به خوبی پیش بینی کند.

نتیجه گیری: مقادیر پیش بینی شده نشان داد  تعداد مصدومان ترافیکی در استان  همدان در حال کاهش است.با توجه به دقت بالا  شبکه عصبی مصوعی  در این تحقیق می توان این روش را به عنوان مبنایی برای آینده پژوهی در تصادفات قرار داد. روند نزولی تعداد مصدومان ترافیکی استان همدان نشان از موثر بودن برنامه های کاهش تصادفات در این استان است.

How to cite this article: Omidi MR, Omidi N. Forecasting the Number of Injured in Traffic Accidents Referred to Forensic Medicine in Hamadan Province using Multi-layered Artificial Neural Network. J Saf Promot Inj Prev. 2020; 8(1):24-9.

بررسي اپيدميولوژيک عوامل مؤثر در تصادفات عابرين پياده در شهر يزد

اعظم ترفیعی, رضا جعفری ندوشن, مهدیه ترفیعی, محمدتقی قانعیان

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 8 شماره 1 (1399), 29 July 2020, صفحه 36 - 30
https://doi.org/10.22037/meipm.v8i1.30011

سابقه و هدف: عابرين پياده به عنوان آسيب‌پذيرترين گروه در ميان كاربران حوزه ترافيک محسوب مي‌شوند. حدود 32 درصد از جرح و فوت ناشي از حوادث ترافيکي در شهر يزد در بين عابرين پياده است. از اين‌رو هدف اين مقاله شناسايي اپيدميولوژيک عوامل موثر در تصادفات عابرين پياده در سطح شهر يزد بود.

روش بررسي: پژوهش حاضر يک مطالعه توصيفي مقطعي است. روش جمع‌آوري اطلاعات، به صورت ميداني و با بررسي پرونده‌هاي موجود در پايگاه داده‌هاي اداره‌ي راهنمايي و رانندگي بود.

نتايج: بيشترين حادثه‌ي منجربه جرح در جوانان (8/24%) مذکر (3/57%) بود. حال آن‌که بيشترين حادثه فوت مربوط به افراد مسن (1/28%) مذکر (6/65%) بود. اکثر حوادث عابرين پياده در مهرماه ((4/21%) و درمحل‌هاي فاقد امکانات (5/58 %) و خيابان‌هاي اصلي (6/58 درصد) رخ داده بود. دراين مطالعه متغيرهاي سن، تحصيلات و شغل عابرين ارتباط معناداري با وقوع سوانح ترافيکي منجر به مرگ يا مصدوميت داشت.

نتيجهگيري: با فراهم کردن تسهيلات و امکانات براي عبور عابرين از جاده، آموزش، توسعه و تمرين رفتار ايمن به کاربران، افزايش آگاهي عابرين و بهبود عملکرد آن‌ها، تغيير نگرش‌ها و رفتار رانندگان، و کاهش سرعت وسايل نقليه سبب افزايش ايمني عابران خواهد شد.

How to cite this article: Tarfiei A, Jafari R, Tarfiei m, Ghaneian MT. Identification and Investigation of Affecting Factors in Pedestrian Accidents in Yazd. J Saf Promot Inj Prev. 2020; 8(1):30-6.

 

سنجش ميزان تاب آوري بيمارستان در شرايط اضطراري و بررسي آگاهي و نگرش کارکنان بخش اورژانس در زمينه مديريت بحران

مریم بخشی, لیلا امیدی, کیومرث امیدی, غلامرضا مرادی, فیروزه معیوف پور, توران درویشی

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 8 شماره 1 (1399), 29 July 2020, صفحه 45 - 37
https://doi.org/10.22037/meipm.v8i1.30266

سابقه و هدف: بيمارستان‌ها نقش بسيار مهمي در طي شرايط بحراني و اضطرار دارند. تيم‌هاي پزشکي با ساير گروه‌هاي پاسخ دهنده به شرايط بحراني و اضطرار اولين کساني هستند که به شرايط بحراني و اضطرار رسيدگي مي‌کنند. هدف از مطالعه حاضر سنجش ميزان تاب آوري بيمارستان در برابر شرايط بحراني و اضطرار و بررسي آگاهي و نگرش کارکنان بخش اورژانس در زمينه مديريت بحران و آمادگي براي شرايط بحراني و اضطرار بود.

روش بررسي: اين مطالعه مقطعي در دو بخش انجام شد. ابتدا سنجش ميزان تاب آوري بيمارستان در شرايط بحراني و اضطرار با استفاده از پرسشنامه‌اي حاوي 58 سوال انجام گرديد. سپس، سنجش آگاهي و نگرش 102 نفر از کارکنان بخش اورژانس يک بيمارستان در زمينه مديريت بحران و آمادگي براي شرايط بحراني و اضطرار صورت پذيرفت. دو پرسشنامه خود گزارشي در اختيار مشارکت کنندگان قرار گرفت که شامل سنجش آگاهي (11 سوال) و سنجش نگرش (6 سوال) بود.

نتايج: يافته‌هاي سنجش ميزان تاب آوري بيمارستان در شرايط بحراني و اضطرار نشان داد که امتياز بيمارستان در حيطه‌هاي سيستم فرماندهي شرايط اضطرار، ارتباطات و همکاري، برنامه‌هاي بيمارستان براي شرايط بحراني، ذخاير شرايط اضطرار و مديريت تدارکات و توانايي ﮐﺎرﮐﻨان ﻓﻮرﯾﺖ ﻫﺎي ﭘﺰﺷﮑﯽ و اورژاﻧﺲ در حد متوسط ارزيابي شد. سطح آگاهي 18% از شاغلين در مورد مديريت بحران و آمادگي براي شرايط بحراني و اضطرار نسبتا خوب و سطح آگاهي 2% از آن ها ضعيف بود. نگرش کارکنان اورژانس در زمينه مديريت بحران مثبت ارزيابي گرديد.

نتيجه گيري: با توجه به تاب آوري متوسط بيمارستان در تعدادي از حيطه‌هاي مورد مطالعه و به منظور افزايش سطح آگاهي کارکنان، تدوين و ارائه برنامه‌هاي آموزشي مرتبط با آمادگي براي شرايط بحراني و اضطرار با تاکيد بر آموزش پرسنل کليدي سبب افزايش آگاهي و مهارت پرسنل و مديريت بهتر شرايط بحراني و اضطرار مي گردد.

How to cite this article: Bakhshi M, Omidi L, Omidi K, Moradi GH, Mayofpour F, Darvishi T. Measuring Hospital Resilience in Emergency Situations and Examining the Knowledge and Attitude of Emergency Department Staff toward Disaster Management . J Saf Promot Inj Prev. 2020; 8(1):37-45.

بررسي نقش متغيرهاي پنهان در توقف استحصال گازترش بر اساس روش تجزيه و تحليل فاکتورهاي انساني و سيستم طبقه بندي و مبتني بر تئوري سلسله مراتب فازي (مطالعه موردي صنعت پالايشگاه گاز)

علیرضا عسکریان, مهناز میرزا ابراهیم طهرانی, سيد محمدتقي ساداتي پور, سیدعلی جوزی, رضا مرندی

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 8 شماره 1 (1399), 29 July 2020, صفحه 57 - 46
https://doi.org/10.22037/meipm.v8i1.29158

سابقه و هدف: حوادث یکی از مهم‌ترین علل بروز خسارت در یک سازمان می‌باشند که به‌واسطه سلسله‌ای از خطاهای اغلب جزئی و کم‌اهمیت یک فرد و یا یک مجموعه رخ می‌دهند. بنابراين شناخت الگو و ريشه‌يابي علل بروز خطا يک رويکرد مهم در درک و بهبود مديريت ايمني در صنايع مي‌باشد. این مطالعه باهدف شناسایی خطاهای انسانی منجر به حوادث با استفاده از روش تجزیه‌وتحلیل فاکتورهای انسانی و سیستم طبقه بندی (HFACS)  و تئوری تحلیل سلسله مراتب فازی (FAHP) از پالایشگاه‌های گاز انجام شد.

روش بررسی: پژوهش حاضر برای حادثه توقف تولید استحصال گاز در واحد شیرین‌سازی پالایشگاه گاز انجام شد. بدین منظور با تشکیل یک تیم از 6 نفر مهندسین ارشد پالایشگاه، ابتدا تحلیل علت‌های ریشه‌ای رویدادها با متد نمودار استخوان ماهی تهیه گردید. سپس با ادغام روش تجزیه‌وتحلیل فاکتورهای انسانی و سیستم طبقه بندی و تئوری تحلیل سلسله مراتب فازی احتمال رخداد هر یک از علت‌ها تجزیه‌وتحلیل گردید.

نتایج: نتایج حاصل از تحلیل برگه‌های کار 128 فعالیت تعمیراتی نشان داد که در سطوح 4گانه روش تجزیه‌وتحلیل فاکتورهای انسانی و سیستم طبقه بندی ، بیشترین خطای رخداد در سطح اول استفاده از قطعه کیفیت پایین (6.8%=p) و عدم تحلیل صحیح بودجه موردنیاز تعمیرات (2.6%=p) است، سطح دوم زیرگروه نظارت ناکافی سرپرست تعمیرات (3.59%=p)، در سطح سوم زیرگروه فاکتورهای انسانی مرتبط با وظیفه (۳٫۲۵%=p) و در سطح ۴ زیرگروه خطای مبتنی بر دانش پیمانکار (۳٫۲%=p) و عدم دقت پیمانکار در تکمیل چک‌لیست (۲٫۳۱%=p) بیشترین احتمال تأثیر علت در رخداد رویداد توقف واحد و  استحصال گازترش را دارند.

نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد علت‌های مختلفی از جمله فردی، وابسته به فعالیت (وظیفه) موقعیتی و سازمانی دارند که برای حذف و یا کاهش این خطاها نیازمند برنامه‌ریزی و مدیریت صحیح و دقیق می‌باشد. افزایش اثربخشی آموزش کارکنان و بهبود نظارت بر عملکرد کارکنان به ترتیب بیشترین نقش را در کاهش وقوع رویدادهای ناشی از خطای انسانی در عملیات‌های تعمیر و نگهداری پالایشگاه دارند.

 

How to cite this article: Askarian A, Mirza Ebrahim Tehrani M, Seyed Mohammad Taghi Sadatipour SM, jozi SA, Marandi A. Study of the Role of Latent Variables in the Trip Gas Sweetening unit by using Human Factor Analysis and Based on Fuzzy Hierarchy Theory: aCase Study in the Gas Refinery. J Saf Promot Inj Prev. 2020; 8(1):46-57.