دوره 12 شماره 3

مقالات پژوهشی اصیل


مقایسه قانون تعارض منافع کانادا با لایحه نحوه مدیریت تعارض منافع در انجام وظایف قانونی و ارائه خدمات عمومی ایران

علی نیکوبر, شهریار موسوی‌نژاد, علی‌اصغر کلاهی (##default.groups.name.author##)

سلامت اجتماعی, دوره 12 شماره 3, 2 سپتامبر 2025, صفحه 41-59
https://doi.org/10.22037/ch.v12i3.31923

زمینه و هدف: تعارض منافع در صورت عدم شناسایی و آشکارسازی می‌تواند با تأثیر نابجا بر وظایف مدیران دولتی، به‌ویژه در تصمیم‌گیری‌ها، خطرآفرین باشد. مدیریت صحیح آن موجب مقابله با فساد، تضمین سلامت اداری، حمایت از اعتماد عمومی و حفظ حاکمیت قانون می‌شود. هدف مطالعه حاضر بررسی مواد و بندهای قانون تعارض منافع کانادا و مقایسه آن با لایحه مدیریت تعارض منافع در ایران به منظور ارائه توصیه‌های سیاستی است.

روش و مواد: در مطالعه کیفی حاضر، ابتدا متن کامل قانون تعارض منافع کانادا مصوب ۲۰۰۶ استخراج و به فارسی ترجمه شد. سپس مواد و بندهای آن به‌صورت مستقل توسط دو محقق بررسی و با «لایحه نحوه مدیریت تعارض منافع در انجام وظایف قانونی و ارائه خدمات عمومی» در ایران مقایسه گردید. بر اساس نتایج این مقایسه، پیشنهادهای سیاستی برای اصلاح لایحه ایران ارائه و در پایان، نقدهای وارد بر قانون کانادا نیز مطرح شد.

یافته ها: قانون تعارض منافع کانادا پذیرش هدایا، سفرها، قراردادهای خاص، استفاده شخصی از اطلاعات سازمانی و اشتغال همزمان را تعارض منافع می‌داند. کارمندان موظف به کناره‌گیری از تصمیم‌های مرتبط و افشای دارایی‌ها و منافع احتمالی خود هستند. قانون همچنین محدودیت‌هایی برای تعارض منافع پساشغلی تعیین می‌کند و انعقاد قرارداد یا لابی‌گری کارمندان به نفع سازمان که قبلا در آن بوده‌اند را محدود می‌کند. اجرای آن تحت نظارت سرپرست تعارض منافع و اخلاق انجام می‌شود که اختیار جریمه و اعلان عمومی را در صورت بروز تخلف دارد.

نتیجه‌گیری: قانون کانادا چارچوب مشخصی برای پیشگیری، شناسایی و مدیریت تعارض منافع در میان کارمندان دولتی ایجاد کرده است. مقایسه با لایحه ایران نشان می‌دهد که متن داخلی نیازمند بازنگری در چند محور اساسی است، شامل: تفکیک دقیق تعاریف و مصادیق تعارض منافع، گنجاندن فصل‌های اختصاصی برای اهداف، وظایف و تعهدات کارمندان، پیش‌بینی سازوکارهای شفاف‌سازی دارایی‌ها، مدیریت قراردادها و هدایا، نیز ایجاد مقررات روشن در خصوص تعارض منافع پساشغلی و تعریف نهادی مستقل و بی‌طرف برای اجرای قانون.

زمینه و هدف: مدیریت و کنترل هیجانات منفی و کاهش احساسات رنج‌آور در درمان و پیشگیری از خودکشی غیرانتحاری در زنان اهمیت ویژه ای دارد. رویکردهای هیجان مدار می‌توانند نقش مهمی در بهبود سلامت روان این گروه ایفا کنند. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشي درمان هيجان مدار بر فراهيجانات منفي و رنج روانشناختی زنان باسابقه مكرر خودآزاری انجام شد.

روش و مواد: اين مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه، با مشارکت 18 نفر از زنان با سابقه مکرر خود زنی غیر انتحاری شهر قم که در سال 1403 مراجعه کننده به مرکز مداخله در بحران انجام شد. گروه آزمایش در 8 جلسه 120 دقیقه ای با روش درمان هیجان مدار تحت درمان قرار گرفتند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های فراهیجانات منفی و پرسشنامه احساس رنج جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS-25 و آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

یافته ها: میانگین (انحراف معیار) سن شرکت کنندگان در مطالعه در گروه آزمایش (5/4) 2/23 و گروه گواه (8/3) 6/25 سال بود. میانگین (انحراف معیار) فراهیجانات منفی در گروه آزمایش از (9/7) 2/66 قبل از مداخله به (8/6) 1/57 بعد از مداخله (002/0=P) و رنج روانشناختی در گروه آزمایش از (9/2) 9/17 قبل از مداخله به (4/2) 2/14 بعد از مداخله (001/0=P) کاهش یافت ولی تغییرات در گروه گواه معنی دار نبود.

نتیجه‌گیری: مطالعه نشان داد درمان هيجان مدار موجب کاهش فراهيجانات منفي و رنج روانشناختی زنان باسابقه مكرر خودآزاری می شود.

طراحی مدل ساختاری-تفسیری پیامدهای شفای سازمانی؛ رهیافت فراترکیب

کامل احمدیان, رویا شاکری, مسعود بسطامی (##default.groups.name.author##)

سلامت اجتماعی, دوره 12 شماره 3, 2 سپتامبر 2025, صفحه 10-24
https://doi.org/10.22037/ch.v12i3.31875

زمینه و هدف: سازمان‌ها به طور فزاینده‌ای در معرض خطرات و آسیب‌پذیری‌های انباشته شده قرار دارند که می‌تواند به طور بالقوه منجر به اختلالات و بحران‌های جدی شوند، هدف اصلی این پژوهش، طراحی مدل ساختاری-تفسیری پیامدهای شفای سازمانی است که روابط بین پیامدهای شفای سازمانی را تبیین می‌کند و به عنوان چارچوبی برای درک بهتر فرآیندهای ترمیمی و توانمندی‌سازی سازمانی پیشنهاد می‌شود.

روش و مواد: این پژوهش به صورت کيفی انجام شد و مبنای روش جمع‌آوری داده‌های اسنادی، همه پژوهش های منتشرشده از سال 2015 تا 2025 در پايگاه‌های اطلاعاتی علمی معتبر با محوریت کليدواژه‌های مرتبط با موضوع می باشد که در نهایت تعداد 33 مقاله مورد استفاده قرار گرفت. در بخش مصاحبه نیز 20 نفر از خبرگان دانشگاهی و مدیریتی دانشگاه‌های علوم پزشکی سطح کشور به‌صورت هدفمند و به روش گلوله‌برفی انتخاب شدند. اعتبارسنجی یافته­های پژوهش بر اساس روش دلفی‌فازی انجام گرفت.

یافته ها: شش کد محوری (شکوفایی سازمانی، سطح یک)، (تقویت نشاط سازمانی و تقویت سازگاری مثبت، سطح دو)، (تقویت بافت همبند سازمانی و تقویت روابط بین فردی، سطح سه)، (تقویت فرهنگ سازمانی، سطح چهار) به عنوان مدل ساختاری-تفسیری پیامدهای شفای سازمانی شناسایی شدند.

نتیجه‌گیری: مطالعه نشان داد که پایه و اساس مدل ساختاری-تفسیری پیامدهای شفای سازمانی، تقویت فرهنگ سازمانی است که از طریق ایجاد جو مثبت سازمانی، ارتقاء مسئولیت‌پذیری، نگرش مثبت به کار و در نهایت بازسازی فرهنگ سازمانی بیشترین تأثیرگذاری را بر سایر مقوله‌ها داشت و موجبات و زیربنای اصلی شکوفایی سازمانی را فراهم می کند.

زمینه و هدف: طراحی برنامه درسی برای کودکان با اختلالات یادگیری ویژه دارای ضرورت و ظرافت خاصی می باشد. بنابراین پرداختن به مؤلفه‌های هر برنامه اولین و مهم‌ترین بخش برنامه‌ریزی محسوب می‌شود. برنامه درسی روئیدنی به عنوان برنامه‌ای که متمرکز بر یادگیرندگان و مبتنی بر نیازها، علایق و خواسته‌های کودکان طراحی می‌شود، می‌تواند برنامه درسی سازگار با کودکان دارای اختلالات یادگیری ویژه باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه‌های الگوی مطلوب برنامه درسی روئیدنی در دانش آموزان دوره اول ابتدایی دارای اختلالات یادگیری ویژه ساکن در حوزه آبریز دریاچه ارومیه انجام شد.

روش و مواد: این مطالعه به صورت اکتشافی کیفی و مبتنی بر داده بنیاد با مشارکت 19 نفر از خبرگان و متخصصان برنامه‌ریزی درسی، روانشناسان و معلمان با تجربه در حوزه اختلالات یادگیری انجام شد. نمونه گیری به صورت هدفمند (ملاک محور) تا حد اشباع نظری انجام شد. داده‌ها با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری و با استفاده از تحلیل محتوا و کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) و نرم‌افزار NVivo تحلیل شد.

یافته ها: این مطالعه با مشارکت 11 متخصص برنامه ریزی درسی، مدیریت آموزشی و فلسفه تعلیم و تربیت، 4 نفر روانشناسی تربیتی و 4 نفر معلم حوزه اختلالات یادگیری انجام گرفت. برنامه درسی روئیدنی دارای 9 بعد شامل، هدف های یادگیری، انعطاف پذیری، منابع و فن آوری، محتوای آموزشی، راهبردهای یاددهی و یادگیری، معلم، فراگیری اجتماعی و عاطفی، تمرین و تکرار و ارزشیابی است.

نتیجه‌گیری: مطالعه نشان داد طراحی برنامه درسی روئیدنی به عنوان چارچوبی جامع و بومی‌سازی‌شده، می‌تواند نیازهای آموزشی دانش‌آموزان با اختلالات یادگیری ویژه در حوزه دریاچه ارومیه را به‌طور اثربخش پاسخ دهد.