دوره 11 شماره 1

سرمقاله یا سخن ویژه


پاسخگویی اجتماعی پژوهش های حوزه سلامت

علی اصغر کلاهی (##default.groups.name.author##)

سلامت اجتماعی, دوره 11 شماره 1, 28 فروردین 2024, صفحه 1-2
https://doi.org/10.22037/ch.v11i1.31809

روزگار غریبی است. از یک سو سنگینی و فشار مسئولیت برای ایفای نقشی که در جایگاه آن قرار گرفته ای و از سوی دیگر ناامیدی و بی ثمر بودن انجام وظیفه، انسان را در مقام تأمل و تحمل قرار داده است. ولی با خود میگویی تو کارت را انجام بده حتی اگر در شرایط فعلی اثری نداشته باشد. از این رو برای تسکین خودت همچنان تلاش می کنی.

این چنین بود وقتی در وبینار "اثرگذاری اجتماعی پژوهش ها: مطالبه مردم از دانشگاه ها" (1) شرکت کردم از یک سو ضرورت ها و از سوی دیگر عدم امکان اجرایی شدن آن را در مقابل می دیدم. از سخنران استاد فاضل جناب آقای دکتر علی اکبر حقدوست تقاضا کردم که مطالب ایشان را به‌صورت یک مقاله سردبیری منتشر کنیم تا این شمع کم سو و لرزان به حیات خودش ادامه دهد و امیدوار باشیم که مخاطبانی باشند تا وقتی شرایط مناسبی فراهم شود، بتوانند از آن بهره ببرند.

اینک مقاله تنظیم شده استاد با عنوان ترجمان دانش؛ نگاهی نو به پاسخگویی اجتماعی پژوهش‌های حوزه سلامت منتشر می شود.

ترجمان دانش؛ نگاهی نو به پاسخگویی اجتماعی پژوهش های حوزه سلامت

علی اکبر حق دوست (##default.groups.name.author##)

سلامت اجتماعی, دوره 11 شماره 1, 28 فروردین 2024, صفحه 3-8
https://doi.org/10.22037/ch.v11i1.31808

در حال حاضر در سطح دنیا و کشور یک گسست بین محققین و بدنه پژوهشی و کسانی که باید از نتایج تحقیق استفاده کنند وجود دارد که باعث می شود حتی کاربردی‌ترین مطالعات به خوبی اثرگذار نباشند. برای پرکردن این شکاف و ارتباط دو طرفه و مستمر و مؤثر بین تولید و مصرف‌کنندگان دانش مفهوم ترجمان دانش در دو دهه اخیر پررنگ شده که از یک طرف محققین و نظام تحقیقات را وادار می‌کند در تمامی مراحل کار از شروع کار و در مرحله انتخاب موضوع، تا طراحی و اجرا پژوهش، و نهایتاً جمع‌بندی و انتشار به شکلی مشارکتی با جامعه هدف کار نمایند. از طرف دیگر کسانی که باید از نتایج تحقیق استفاده ببرند را نیز به پژوهشگران متصل می‌نماید. در ترجمان دانش باید فعالیت‌ها تا زمانی ادامه یابد که پیام تحقیق نه تنها به مخاطب برسد بلکه تا جایی پیش برود که یک تغییر پایا و مؤثر اتفاق بیافتد، در غیر این صورت از این نگاه، پژوهش کامل نشده‌است.

مقالات پژوهشی اصیل


تدوین مدل گرایش به رفتارهای پرخطر بر اساس سیستم مغزی رفتاری با نقش واسطه ای سبک های فرزندپروری

بهار مقدمی چوبوقلوئی, مسعود نویدی مقدم, محمد مهدی جهانگیری (##default.groups.name.author##)

سلامت اجتماعی, دوره 11 شماره 1, 28 فروردین 2024, صفحه 31-42
https://doi.org/10.22037/ch.v11i1.31785

زمینه و هدف: یکی از پدیده­ های دوره نوجوانی رفتارهای پرخطر است. عوامل متعدد زیستی، شناختی، اجتماعی و خانوادگی زمینه ­ساز بروز رفتارهای پرخطر هستند. هدف این پژوهش پیش بینی گرایش به رفتارهای پرخطر بر اساس سیستم مغزی رفتاری با نقش واسطه ای سبک های فرزندپروری بود.

روش و مواد: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی و تحلیل مسیر با مشارکت 360 نفر از دانش­آموزان زیر 18 سال دوره متوسطه منطقه 4 استان قم در سال تحصیلی 1402- 1401 انجام شد. نمونه گیری به صورت نمونه گیری در دسترس بود. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه های رفتارهای پرخطر و سیستم مغزی رفتاری جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS-28 و AMOS2-24 و آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد.

یافته ها: بین تمامی متغیرهای پیش بینی با رفتارهای پرخطر همبستگی مشاهده شد. آزمون تحلیل مسیر نشان داد، از مسیر مستقیم ارتباط سیستم بازداری رفتاری (19/0=β) و سبک سهل گیرانه (26/0=β) با رفتارهای پرخطر مثبت و معنی دار بود. ولی ارتباط سیستم بازداری فعال ساز (16/0-=β)، و سبک مقتدرانه (21/0-=β) با رفتارهای پرخطر منفی و معنی دار بود. از مسیر غیرمستقیم ارتباط سیستم بازداری رفتاری با میانجی گری سبک سهل گیرانه (083/0=β) و سبک مقتدرانه (053/0=β) با رفتارهای پرخطر مثبت و معنی دار بود. ولی ارتباط سیستم فعال ساز رفتاری با میانجی گری سبک سهل گیرانه (138/0-=β) و سبک مقتدرانه (088/0-=β) با رفتارهای پرخطر منفی و معنی دار بود.

نتیجه‌گیری: مطالعه نشان داد هر دو سیستم بازداری و فعال ساز هم به طور مستقیم با رفتارهای پرخطر و هم از طریق دو سبک سهل گیرانه و مقتدرانه، با رفتارهای پرخطر ارتباط داشت. مدل ارزیابی شده از برازندگی مطلوبی برخوردار است.

زمینه و هدف: معلولیت جسمی-حرکتی می‌تواند منجر به کاهش امنیت، لذت اجتماعی و تحول مثبت در نوجوانان دارای معلولیت جسمی-حرکتی شود. این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر امنیت و لذت اجتماعی و تحول مثبت نوجوانی در نوجوانان دارای معلولیـت جسمی–حرکتی انجام شد.

روش و مواد: پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس‌آزمون با مشارکت 21 نفر از نوجوانان دختر دارای معلولیت جسمی - حرکتی تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر قم در سال ۱۴۰۱ انجام شد. نمونه گیری به روش نمونه گیری در درسترس انجام شد و در دو گروه آزمایش و گواه به روش تصادفی گمارش شدند. گروه آزمایش طی ۱۰جلسه ۱۲۰ دقیقه‌ای تحت مداخله قرار گرفت، اما گروه گواه هیچ مداخله‌ای دریافت نکرد. داده‌ها با مقیاس های امنیت و لذت اجتماعی و تحول مثبت نوجوانی جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS-24 و آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد.

یافته ها: میانگین (انحراف معیار) امنیت و لذت اجتماعی در گروه آزمایش از (7/7) 2/30 قبل از مداخله به (0/7) 6/38 بعد از مداخله افزایش یافت (001/0=P). ميانگين (انحراف معیار) وضعیت نامطلوبِ تحول مثبت نوجوانی در گروه آزمایش از (3/5) 5/29 قبل از مداخله به (5/4) 5/23 بعد از مداخله کاهش یافت (00۵/0=P). در گروه گواه تغییرات نمرات پیش آزمون و پس از آزمون معنی دار نبود.

نتیجه‌گیری: مطالعه نشان داد طرحواره درمانی موجب بهبود امنیت و لذت اجتماعی و تحول مثبت نوجوانی نوجوانان دارای معلولیـت جسمی–حرکتی می شود.

زمینه و هدف: اضطراب اجتماعی و ناسازگاری اجتماعی از مهم ترین مشکلات شایع در بین دانشجویان است. این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر اضطراب اجتماعی و الگوی ارتباطی خانواده در دانشجویان دانشگاه‌های شهر قم در سال 1402 انجام شد.

روش و مواد: مطالعه بصورت نیمه آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و با مشارکت 60 نفر از دانشجویان شهر قم در سال تحصیلی 1401-1402 انجام شد. مشارکت کنندگان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طورتصادفی در دو گروه مساوی آزمایش و گواه نفر قرار گرفتند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های اضطراب اجتماعی Connor و پرسشنامه الگوهای ارتباطی خانواده Fitzpatrick and Koerner  جمع آوری شد. پروتکل درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در ده جلسه 120 دقیقه‌ای به صورت هفتگی و گروهی برای گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-22 و آزمون t، تحلیل کواریانس چندمتغیری و تک متغیری تحلیل شد.

یافته ها: میانگین (انحراف معیار) نمره کل الگوی ارتباطات خانواده از (3/13) 6/79 قبل از مداخله به (7/8) 1/88 بعد از مداخله در گروه آزمایش افزایش یافت ( 002/0P=). میانگین (انحراف معیار) نمره کل اضطراب اجتماعی از (9/5) 8/27 قبل از مداخله به (2/4) 6/22 بعد از مداخله در گروه آزمایش کاهش یافت (001/0>P). درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش اضطراب اجتماعی به میزان 209/0 تأثیر داشت (001/0>P) همچنین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود الگوی ارتباطات خانواده به میزان 153/0 تأثیر داشت (002/0=P). در گروه گواه اختلافات معنی دار نبود.

نتیجه‌گیری: مطالعه نشان داد درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش منجر به کاهش اضطراب اجتماعی و بهبود الگوی ارتباطی خانواده در دانشجویان دانشگاه های شهر قم گردید.