پژوهشی/ اصیل پژوهشی


ارزیابی تأثیر آموزش ایمنی بر بهبود جو ایمنی در کارگاه هاي یک شرکت ساختمان‌سازی

محمدجواد جعفری, مهدی قراری, صبا کلانتری, لیلا امیدی, محتشم غفاری, غلامرضا اسدالله فردی

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 2 شماره 4 (2015), 28 June 2015, صفحه 257-264
https://doi.org/10.22037/meipm.v2i4.8386

سابقه و هدف: مطالعات ایمنی و بهداشت در زمینه شناسایی علل حوادث نشان داده‌اند که علت درصد بالایی از حوادثی که در اثر رفتار ناایمن رخ می‌دهد نگرش، رفتار و فرهنگ نادرست است. به عقیده بسیاری از محققین آموزش مسائل ایمنی یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار بر سطح جو ایمنی سازمان‌ها می‌باشد. با توجه به اهميت جو ايمني به‌عنوان يكي از عوامل دخيل در پيشگيري و كاهش حوادث شغلي، مطالعه حاضر باهدف ارزیابی تأثیر آموزش ایمنی بر بهبود جو ایمنی در کارگاه­­هاي یک شرکت ساختمان‌سازی صورت پذيرفت.

روش بررسی: با استفاده از یک پرسشنامه اعتباربخشی شده، سطح جو ایمنی یک شرکت ساختمانی در دو کارگاه مجزا قبل و پس از مداخله آموزشی سنجیده شد. با استفاده از جدول مورگان و بر اساس جمعیت کل شرکت تعداد 347 نفر از کارکنان 2 کارگاه ساختمان‌سازی، با روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌بندی‌شده، انتخاب گردید. در بخش آنالیز داده‌ها برای مقایسه میانگین‌ها از آزمون‌های t زوجی و مستقل و آنالیز واریانس یک‌طرفه استفاده شد. برای کلیه اعمال آماری از SPSS  نسخه 19 استفاده شد.

یافته­ ها: مداخله آموزشي ميانگين و انحراف معيار نمرات فاكتورهاي جو ايمني را در كارگاه شماره 1 از 34/0±28/3 به 35/0±66/3 ارتقا داده است. در کارگاه شماره 2، مداخله آموزشی میانگین نمرات کلیه فاکتورهای جو ایمنی را به میزان 5/12 درصد از 38/0±06/3 به 47/0±44/3 افزایش داد. نتایج نشان داد که مداخله آموزشی سبب افزایش معنی­دار میانگین نمرات تعهد مدیریت، آموزش مسائل ایمنی، ارتباطات در زمینه ایمنی، تأثیر مداخله کارکنان در ایمنی، سیستم صدور مجوز، قوانین و مقررات ایمنی و نقض قوانین ایمنی گردید.

نتیجه‌گیری: آموزش ایمنی سبب بهبود فاکتورهای جو ایمنی در کارگاه­های شرکت ساختمان‌سازی موردمطالعه شده است. آموزش ایمنی به‌عنوان مکانیسمی قدرتمند اثرات مثبتی بر جو ایمنی به‌عنوان زیرمجموعه­ای از فرهنگ‌سازمانی در کارگاه­های شماره­ی 1 و 2 داشته است.

حذف منگنز از محلول‌های آبی با استفاده از بستر کلینوپتیلولایت پوشش داده شده با دی اکسید منگنز

محمدرضا مسعودی نژاد, اکبر اسلامی, مریم خشیج

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 2 شماره 4 (2015), 28 June 2015, صفحه 265-272
https://doi.org/10.22037/meipm.v2i4.8391

سابقه و هدف: سمیت و ماهیت غیرقابل تجزیه Mn2+ که به طرق مختف مانند تخلیه فاضلاب صنایعی چون متالوژی، آبکاری فلزات و نیز محتوی بالای منگنز در آب‌های زیرزمینی به دلیل شرایط زمین‌شناختی، ضرورت حذف این فلز از منابع آب اجتناب‌ناپذیر است. لذا هدف اين مطالعه بررسی کارایی کلینوپتیلولایت اصلاح‌شده با پرمنگنات پتاسیم، جهت حذف Mn2+از آب است.

 

روش بررسی: در این مطالعه از کلینوپتیلولایت سمنان جهت انجام آزمایش‌ها استفاده گرديد. قبل از استفاده، کلینوپتیلولایت خرد و به‌اندازه (3-5, 5-7, 7-10 mm) تبديل و الک شدند. جاذب با روش‌های استاندارد با اکسیداسیون پرمنگنات پتاسیم به‌منظور پوشش MnO2 بر سطح کلینوپتیلولایت آماده‌سازی گرديد و برای انجام آزمایش‌ها استفاده گرديد. تأثیر متغیرهایی چون زمان تماس، غلظت و اندازه جاذب، غلظت اولیه Mn2+ و pH بر راندمان حذف Mn2+ موردبررسی قرار گرفت. آنالیز XRD بعد از اصلاح زئولیت برای تعیین مشخصات ساختاری زئولیت به عمل آمد.

یافته‌ها: نتایج این مطالعه نشان داد، توانایی کلینوپتیلولایت هنگامی‌که با پرمنگنات پتاسیم تيمار می‌گردد، در جذب منگنز ارتقاء و ماکزیمم ظرفیت جذب کلینوپتیلولایت برابر با 23/0 میلی‌گرم بر گرم باراندمان حذف برابر با 95% با غلظت اولیه 5 میلی‌گرم بر لیتر و مقدار جاذب 1 گرم با اندازه (3-1) میلی‌متر به دست آمد. همچنین راندمان حذف منگنز با افزایش غلظت اولیه از 1 به 5 میلی‌گرم بر لیتر، افزایش می‌یابد. بر اساس نتایج، pH بهینه و زمان تعادل در این آزمایش‌ها به ترتیب برابر با 7 و زمان تعادل 15 دقیقه است.

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج، کلینوپتیلولایت اصلاح‌شده توسط پرمنگنات پتاسیم قادر به جذب Mn2+از آب می‌باشد. علاوه بر این استفاده از کلینوپتیلولایت به دلیل ماهیت غیر سمی، هزینه کم و در دسترس بودن ازنظر اقتصادی قابل توجیه است.

 

اپیدمیولوژی حوادث شهرستان آق‌قلا، استان گلستان، طی سال‌های 1391-1386

نرگس رفیعی, مرضیه لطیفی, قربان سن سبلی, علی محمدی

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 2 شماره 4 (2015), 28 June 2015, صفحه 273-280
https://doi.org/10.22037/meipm.v2i4.8393

سابقه و هدف: آسیب‌ها از علل اصلی مرگ‌ومیر و ناتوانی در جهان هستند. لذا این مطالعه باهدف بررسی اپیدمیولوژیک حوادث در مراجعه‌کنندگان بیمارستان آل جلیل آق‌قلا طراحی و انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه کلیه 5774 افرادی که به علت حادثه طی سال‌های 1391-1386 به اورژانس بیمارستان آل جلیل شهرستان آق‌قلا مراجعه و اطلاعات آن‌ها در فرم ثبت حوادث بیمارستان ثبت شده بود موردبررسی قرار گرفتند. داده‌ها از روی فرم ثبت حوادث بیمارستان جمع‌آوری و وارد نرم‌افزار آماری SPSS  نسخه 18 شدند و با استفاده از توزیع فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار توصیف شدند.

یافته‌ها: 6/24% مصدومان زن و 4/75% مرد بودند. میانگین سن 8/12± 24 سال بود. بیشترین حوادث شامل تصادف 2/48%، خشونت 1/15%، اقدام به خودکشی 1/14%، مسمومیت 9/5%، سقوط 9/4%، ضربه 4%، سوختگی 5/3% بود. بیشتر حوادث در مناطق شهری (4/53%) رخ داده بود. 6/98% تحت درمان، 4/1% فوت و 1 نفر دچار معلولیت شد. از بین 80 مرگ رخ داده، 5/62% ناشی از تصادف بود. اکثریت حوادث در فصل بهار و تابستان رخ داده بود. میزان بروز حوادث منجر به بستری در طی سال‌های 86 الی 91 به ترتیب 8/769، 2/940، 721، 2/647، 4/769، 9/1006 در یک‌صد هزار نفر محاسبه گردید.

نتیجه‌گیری: اکثریت آسیب‌ها در مردان رخ داده و حدود نیمی از آسیب‌ها به علت سوانح ترافیکی بود، پیشنهاد می‌گردد مداخلات مبتنی بر جامعه ایمن برای گروه‌های در معرض خطر صورت پذیرد.

 

عوامل مؤثر بر نگرش كارشناسان سازمان‌ جهاد کشاورزی استان‌های خوزستان و ایلام نسبت به ايمني در عملیات كشاورزي

مسعود بیژنی, عماد سلامت, غلامحسین کرمی, طاهر عزیزی خالخیلی

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 2 شماره 4 (2015), 28 June 2015, صفحه 281-292
https://doi.org/10.22037/meipm.v2i4.8394

سابقه و هدف: به‌کارگیری فنّاوري در كشاورزي باعث رشد قابل‌توجه اين بخش شده است. از سویی كشاورزي يكي از مشاغل پرحادثه بوده و سلامت و ايمني كشاورزان و ساير افراد حاضر در مزارع همواره در معرض خطر است. هدف مطالعه‌ي حاضر بررسی نگرش كارشناسان سازمان جهاد کشاورزی نسبت به ايمني در فعالیت‌های کشاورزی بود.

روش‌ بررسی: جامعه‌ي آماري پژوهش كارشناسان سازمان جهاد كشاورزي استان‌هاي خوزستان و ايلام (493=N) بودند که تعداد 230 نفر بر اساس جدول تعيين حجم نمونه‌ي تاکمن و با روش نمونه‌گيري طبقه‌بندي تصادفي متناسب به‌عنوان نمونه آماري انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه‌اي بود كه روايي آن بر اساس نظر جمعي از متخصصان تأیید و پایایی آن نیز از طریق آزمون کرونباخ آلفا محاسبه شد. تجزیه‌وتحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 19 انجام گرديد.

یافتهها: نگرش به ایمنی در بین کارشناسان کشاورزی مطلوب بود. همچنین رابطه سن، سابقه كار، دسترسي به اطلاعات، نگرش به‌سلامت، ريسك‌پذيري و دانش ايمني با نگرش نسبت به ايمني در كشاورزي مثبت و معنی‌دار بود. طبق نتایج تحلیل مسیر، متغیر دانش ايمني بیشترین تأثیر مستقیم و متغیر دسترسي به اطلاعات بیشترین تأثیر غیرمستقیم را بر نگرش به ایمنی در کشاورزی داشت.

نتیجه‌گیری: با توجه به مثبت بودن نگرش به ايمني در بین كارشناسان، باید تمهیدات و زمينه لازم جهت طراحی و اجرای برنامه‌های آموزشی و ترويجي ایمنی و بهداشت‌کار به کشاورزان از سوی کارشناسان کشاورزی فراهم آید.

 

ارزیابی سمیت خونی بنزن، تولوئن، زایلن، اتیل بنزن و هگزان نرمال در کارگران در صنایع پتروشیمی

مسعود نقاب, جواد طایفه رحیمیان, مهدی جهانگیری, علی کریمی, قدرت اله نصیری, ماندانا آقا بیگی, جعفر حسن زاده, سودابه دشت بش پونک, آزاده صفائیان

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 2 شماره 4 (2015), 28 June 2015, صفحه 293-302
https://doi.org/10.22037/meipm.v2i4.8396

سابقه و هدف: آلاینده‌های مهم شیمیایی آلی موجود در مجتمع‌های پتروشیمی شامل بنزن، تولوئن، زایلن، اتیل بنزن و هگزان نرمال بوده و برخی از آن‌ها بالقوه توانایی ایجاد ناهنجارهای خونی را دارند. مطالعه حاضر باهدف پاسخ به این سؤال که آیا مواجهه پوستی و تنفسی کارگران صنایع پتروشیمی با این آلاینده‌ها تحت شرایط معمولی کاری یا پاسخ سمی سیستم خون‌ساز همراه است یا خیر طراحی و اجرا گردید.

روش بررسی: در این مطالعه مقطعی کارکنان شاغل در پتروشیمی‌ها (419 نفر) به عنوان گروه دارای مواجهه و کارکنان تعدادی از ادارات دولتی (101 نفر) به عنوان گروه مرجع مورد ارزیابی قرار گرفتند. نمونه خون برای آزمایش شمارش کامل خون شامل شمارش گلبول سفید، شمارش گلبول قرمز، هموگلوبین، هماتوکریت، حجم متوسط سلولی گلبول قرمز، هموگلوبین متوسط سلولی، غلظت متوسط هموگلوبین سلولی، تعداد پلاکت‌ها و آزمایش افتراقی گلبول‌های سفید انجام گرفت. جهت جلوگیری از انعقاد نمونه‌ها از ویال CBC حاوی ماده ضد انعقادی EDTA استفاده گردید و آزمایش‌های شمارش کامل گلبولی با دستگاه سل کانتر هماتولوژی مدل Celltac α ساخت شرکت NIHON KOHDEN ژاپن مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین میزان مواجهه افراد با آلاینده‌های مهم شیمیایی آلی در شرکت‌های پتروشیمی همزمان توسط گروه دیگری از محققین اندازه‌گیری و داده‌های آن با نتایج مطالعات بالینی و آزمایشگاهی مطالعه حاضر مرتبط گردید.

یافته‌ها: میانگین سن و سابقه کار گروه دارای مواجهه به ترتیب 41/6 ± 04/33 و 18/4 ± 29/7 سال و گروه مرجع 72/7 ±31/32 و 88/2 ± 5 سال بود. میانگین هندسی غلظت هگزان نرمال، بنزن، تولوئن، اتیل بنزن و زایلن به ترتیب 14/2، 46/0، 35/1، 61/3 و 48/1 پی پی‌ام به دست آمد.

در آنالیزهای ساده آماری در همه موارد به غیر از حجم متوسط سلولی گلبول قرمز، تفاوت معنی‌داری بین میانگین پارامترها در گروه دارای مواجهه و مرجع وجود داشت، علاوه بر آن پس از کنترل عوامل مخدوش‌کننده مهم، تعداد گلبول قرمز، مقدار هموگلوبین و درصد هماتوکریت به شکل معنی‌داری در گروه مواجهه یافته بیش از گروه مرجع و تعداد پلاکت کمتر از گروه مرجع بود. غلظت حلال‌های آلی در هوا کمتر از TLV بود.

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه حاکی از این واقعیت است که پس از کنترل نقش مخدوش کننده‌ها، ارتباط معنی‌داری بین مواجهه با حلال‌های آلی در غلظت کمتر از TLV و هماتوتوکسیسیتی وجود دارد.

آگاهی، نگرش و عملکرد موتورسواران شهر بجنورد نسبت به استفاده از کلاه ایمنی در پیشگیری از حوادث

جواد رضازاده, رضوان رجب زاده, صفدر جباری, علی سلیمانی, امید امامی, سید حمید حسینی

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 2 شماره 4 (2015), 28 June 2015, صفحه 303-312
https://doi.org/10.22037/meipm.v2i4.8397

سابقه و هدف: آسیب‌های سوانح رانندگي شایع‌ترین علت آسیب‌های جدي و کشنده در تمام سنين است در بین کاربران جاده ای، موتورسواران به دلیل متحمل شدن بیشترین خسارت‌ها به عنوان کاربران پرخطر راه­ها شناخته می‌شوند. با توجه به نقش بسزای کلاه ایمنی در کاهش مرگ و میر موتورسواران، این مطالعه با هدف بررسی آگاهی، نگرش و عملکرد موتورسواران شهر بجنورد نسبت به استفاده از کلاه ایمنی انجام گرفت.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی – تحلیلی در سال 1391 بر روی 360 نفر از موتورسواران شهر بجنورد که به صورت نمونه گیری از پمپ بنزین‌های مناطق مختلف شهر بجنورد انتخاب گردیدند انجام شد اطلاعات با استفاده از پرسشنامه ای دو قسمتی (دموگرافیکی و اطلاعات آگاهی و نگرش و عملکرد) توسط کارشناسان تکمیل گردید. داده‌ها پس از جمع آوری توسط نرم افزار آماری SPSS نسخه 16 و آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

یافته‌ها: میانگین سنی موتور سواران مورد بررسی 1.12 ±. 30.06 بود.4/55 درصد موتورسواران فاقد گواهینامه بودند. 52.8 % از افراد مورد مطالعه در زمان تکمیل پرسشنامه از کلاه ایمنی استفاده می‌نمودند. میانگین نمره آگاهی موتورسواران مورد بررسی 2.38±14.28 از 17 و میانگین نمره نگرش 4.03±30.90 از 50 بود. نتایج آنالیز واریانس یک طرفه نشان داد بین آگاهی و نگرش و سن، وضعیت تأهل، شغل، تحصیلات، محل سکونت و گواهینامه رابطه معنی دار آماری وجود داشت در حالی که رابطه ای بین آگاهی و نگرش و سابقه تصادف در 12 ماه گذشته وجود نداشت.

نتيجه گيري: با توجه به نقش تأثیر گذار کلاه ایمنی در پیشگیری از مرگ و میر ناشی از تصادفات و سطح متوسط آگاهی و نگرش موتورسواران در این مطالعه لازم است مسئولین اقدامات آموزشی و قانونی جهت افزایش آگاهی جامعه انجام دهند.

 

بررسی شیوع رخداد سقوط و ویژگی‌های آن در سالمندان ايراني

پریسا طاهری تنجانی, الهه عینی, سمانه اکبرپور, حمید سوری

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 2 شماره 4 (2015), 28 June 2015, صفحه 313-320
https://doi.org/10.22037/meipm.v2i4.8398

سابقه و هدف:سقوط یکی از شایع‌ترین و جدی‌ترین مشکلات سلامتی در سالمندان می‌باشد که بر روی سلامت جسمی و روانی آن‌ها تأثیرگذار می‌باشد. با توجه به اهمیت سقوط در سالمندان و عدم وجود اطلاعات در سطح ملی در خصوص وضعیت سقوط در سالمندان کشور این مطالعه به بررسی فراوانی و ویژگی‌های سقوط در سالمندان پرداخته است.

روش‌ بررسی: مطالعه به صورت مقطعی در سطح ملی انجام‌شده است. یک نمونه تصادفی (1323 نفر) از کل جمعیت سالمندان کشور انتخاب گردید و اطلاعات مورد نیاز افراد مورد مطالعه بالای 60 سال با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه جمع‌آوری گردید.

یافته‌ها: از کل افراد مورد مطالعه 337 نفر (5/25 درصد) دچار سقوط شدند که از این تعداد 72 نفر (36/21) درصد دچار شکستگی شدند. افرادی که دچار سقوط شده بودند نسبت به افرادی که دچار سقوط نشده بودند بیشتر دچار کم خوابی، عدم تعادل، مشکل بینایی، درد و بیماری آلزایمر بودند که این تفاوت از نظر آماری نیز معنی‌دار دیده شد. از طرفی تفاوت آماری معنی‌داری بین دو گروه از نظر سن و جنس دیده نشده است.

نتیجه‌گیری: یافته‌های این مطالعه نشان می‌دهد ميزان رخداد سقوط در سالمندان ایران نسبتاً بالا می‌باشد. شایسته است به منظور کاهش رخداد سقوط در سالمندان مداخلات پیشگیرانه مناسب و مؤثر در این خصوص انجام شود و علاوه سیاست‌گذاران سلامت توجه بیشتری به وضعیت حرکتی سالمندان کشور داشته باشند.

 

بررسی عملکرد یک برج اسپری در حذف سولفید هیدروژن از جریان هوا

محمدجواد جعفری, سپیده نوریان, رضوان زنده دل, محمد رضا مسعودی نژاد, پروین سربخش, علیرضا رحمتی, امیر عباس مفیدی

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 2 شماره 4 (2015), 28 June 2015, صفحه 321-328
https://doi.org/10.22037/meipm.v2i4.8400

سابقه و هدف: سولفید هیدروژن گاز خطرناکی است که در غلظت‌های بالا کشنده می‌باشد. یکی از ساده‌ترین و کم هزینه‌ترین روش‌های حذف سولفید هیدروژن از جريان هوا استفاده از برج اسپری می‌باشد اما عملكرد مناسب آن جاي سؤال دارد. در این مطالعه راندمان حذف سولفید هیدروژن و افت فشار يك دستگاه برج اسپری مورد بررسی قرار گرفت.

روش بررسی: در این مطالعه از يك برج اسپری برای حذف سولفید هیدروژن از جريان هوا استفاده شد. سولفيد هيدروژن در تراکم 30-0 پی پی‌ام حجمی به برج تزریق شد. آب به عنوان مایع شستشو در دبی 2 لیتر بر دقیقه به وسیله پمپ با فشار پاش 35-21 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع اسپری شد. گذر حجمی جریان هوا در دامنه 3000-2400 لیتر بر دقیقه توسط یک دستگاه هواکش دور متغیر تأمین شد. برای اندازه‌گیری افت فشار از مانومتر شیب‌دار و برای اندازه‌گیری راندمان حذف از دستگاه قرائت مستقیم استفاده شد. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شدند.

یافته­ ها: کمترین افت فشار سیستم در گذر حجمی 20 لیتر بر ثانیه و بدون حضور آب مساوي 2887/0 ± 81/73 پاسکال، و بیشترین آن در گذر حجمی 50 لیتر بر ثانیه و با حضور آب مساوي 448/2 ± 84/292 پاسکال بود. بیشترین راندمان حذف سولفید هیدروژن در گذر حجمی 30 لیتر بر ثانیه و غلظت 15 پی‌پی‌ام برابر با 5415/1 ± 53/70 درصد، و کمترین راندمان حذف در گذر حجمی 50 لیتر بر ثانیه و غلظت 30 پی‌پی‌ام مساوي 9295/0 ± 74/47 درصد بدست آمد. آزمون آماری t ارتباط معناداری بین راندمان حذف سولفید هیدروژن با گذر حجمی جریان هوا و تراکم ورودی و همچنین بین افت فشار داخل سیستم با گذر حجمی جریان هوا و حضور يا عدم حضور آب نشان داد ( 001/0 > pvalue).

نتیجه­ گیری: راندمان حذف سولفید هیدروژن در برج اسپری با افزایش گذر حجمی جریان هوا و افزایش غلظت ورودی آلاینده، کاهش می‌یابد. عملكرد آب به عنوان مايع شستشو در برج اسپري جهت جداسازي سولفيد هيدروژن از جريان هوا رضايت بخش نيست لذا توصيه مي‌شود استفاده از آب به همراه مايعات شستشو دهنده شيميايي مورد بررسي قرار گيرد.

 

بررسی اپید میولوژیک تلفات ناشی از تصادفات جاده‌ای (مطالعه سال‌های 1383 تا 1391)

محمدرضا احدی, پیمان پژمان زاد, پریسا بازدار اردبیلی

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 2 شماره 4 (2015), 28 June 2015, صفحه 329-338
https://doi.org/10.22037/meipm.v2i4.8401

سابقه و هدف:پژوهش حاضر به شناسایی اطلاعات متوفيان ناشي از تصادفات جاده‌اي و ارائه انواع دسته بندی‌های ممكن از قبيل جنسيت، سن، ميزان تحصيلات و ... پرداخته و آمار كارآمدي را براي تصميم گیری‌های آتي ارائه مي‌نمايد. به طور خلاصه هدف از انجام این پژوهش، بررسی اپیدمیولوژیک تلفات ناشی از تصادفات جاده‌ای می‌باشد.

روش بررسی: اين تحقيق با روش توصيفي- مقطعي و با رويكرد گذشته نگر به انجام رسيده است. در این پژوهش ابتدا اطلاعات جامعي از متوفيان مورد مطالعه جمع آوري شده و سپس با ارائه نمودارها و جداول مختلف نسبت به دسته بندي آن‌ها اقدام گرديده است.

یافتهها: طي بررسي‌ها و آناليزهاي به عمل آمده در اين تحقيق مشخص شد كه 61/61 درصد تلفات ناشی از تصادفات در جاده‌های برون شهری اتفاق افتاده است. بیش از 66 درصد رانندگان در تصادفات مناطق برون شهری جان خود را از دست داده‌اند. گروه سنی 30 تا 39 سال بیشترین میزان متوفیان ناشی از حوادث ترافیکی را تشکیل می‌دهند. بیش از 70 درصد متوفیان حوادث ترافیکی افراد با سطح سواد پایین بوده‌اند (بی‌سواد، ابتدایی و راهنمایی). بیشترین میزان کشته شدگان حوادث ترافیکی کشور دارای شغل آزاد بوده‌اند ( 02/28 درصد). همچنین بیش از 39 درصد متوفیان حوادث ترافیکی کشور در این سال‌ها عابرین پیاده بوده‌اند.

نتیجهگیری: جمع آوري و دسته بندي آمار تلفات جاده اي در دسته هاي مختلف يافته اصلي اين تحقيق مي‌باشد.