پژوهشی/ اصیل


بررسی ارتباط بین میزان آزردگی صوتی ناشی از حمل و نقل جادهای با عوامل دموگرافیک ساکنین در جوار بزرگراه بسیج، شمال به جنوب منطقه 15 تهران

الهام صیدی گله دار, ایرج علیمحمدی, سیده نفیسه آل محمد, پروین نصیری

فصلنامه علمی پژوهشی بهداشت در عرصه, دوره 5 شماره 3, 22 September 2017, صفحه 1-7
https://doi.org/10.22037/jhf.v5i3.14663

زمينه و اهداف: يکي از منابع اصلي آلودگي صوتي وسايل حمل و نقل است که به وجود آورنده آزردگي‌هاي صوتي مي‌باشد. در اين تحقيق ارتباط بين آزردگي صوتي با  عوامل دموگرافيک ساکنان در جوار بزرگراه بسيج شمال به جنوب منطقه 15 مورد بررسي قرار گرفت.

مواد و روشها: طول منطقه اندازه گيري در جوار بزرگراه بسيج، دو کيلومتر بود که به 10 ايستگاه 200 متري تقسيم گرديد. پارامتر  LeqA (تراز معادل مواجهه صوت) در ايستگاه‌ها به مدت 5 دقيقه اندازه گيري شد. جهت بررسي ارتباط بين صدا با آزردگي صوتي افراد ساکن در اتوبان، پرسشنامه‌اي تدوين گرديد. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 170 نفر شد که از نظر عوامل دموگرافيک مورد بررسي قرار گرفتند. تمام مراحل مطالعه حاضر با در نظر گرفتن موازين اخلاقي و پژوهشي اجرا گرديد.

يافتهها: آزردگي صدا در زنها بيشتر از مردها تعيين شد و 91/48 درصد از زنها آزردگي زياد را گزارش کردند. حداقل LeqA برابر  dBA 75/9 مربوط به ايستگاه اول و حداکثر  LeqA برابر dBA 87/60  مربوط به ايستگاه پنجم بود. همچنين  ارتباط معناداري بين آزردگي صوتي با LeqA، جنسيت، اختلال در خواب، سردرد، اختلال در آرامش، اختلال در تمرکز در اثر صداي ترافيک يافت شد (P<0/05). ميانگين تراز معادل صوت در تمام ايستگاه‌ها بالاتر از حد استاندارد بود.

نتيجه گيري: در اين مطالعه مشخص شد که صداي ترافيک منجر به اختلال در عملکرد ساکنين منطقه مورد مطالعه شده و نيز آزردگي در زنان بيشتر است. بنابراين انجام اقدامات اصلاحي به منظور تامين سلامت جسمي، روحي و رواني پيشنهاد مي‌گردد

بررسی موانع گزارش دهی خطاهای پزشکی از دیدگاه کارکنان بالینی بیمارستان‌های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در شهر تهران 1395

عباس دانش کهن, سعاد محفوظ پور, محمد پالش, فراست فضلی اوچ حصار

فصلنامه علمی پژوهشی بهداشت در عرصه, دوره 5 شماره 3, 22 September 2017, صفحه 8-16
https://doi.org/10.22037/jhf.v5i3.17751

زمینه و اهداف: یکی از مهمترین موضوعات در بخش سلامت، کیفیت ارائه مراقبتها میباشد. گزارش دهی خطاها برای پیشگیری و یادگیری از خطاها ضروری است. هدف این مطالعه، شناسایی موانع گزارش دهی خطاها در جهت رفع موانع و بهبود و تشویق گزارش دهی در کارکنان بالینی بود.

مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، 419 نفر از کارکنان بالینی بیمارستانهای آموزشی منتخب دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی به روش نمونه گیری چند مرحلهای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته 29 موردی موانع گزارش دهی خطا بود که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS20 و آزمونهای آماری تجزیه و تحلیل شد. در کلیه مراحل انجام پژوهش، موازین اخلاقی نظیر محرمانه ماندن نام کارکنان بالینی، مراعات گردید

. یافته ها: میانگین کل موانع گزارش دهی خطا 3/13از 5 بود که در سطح متوسطی قرار داشت. ترس از پیامدهای گزارش دهی با میانگین 3/37و نگرش کارکنان با میانگین 2/70بعنوان مهمترین و کم اهمیت ترین موانع گزارش دهی خطا شناسایی شدند. موانع گزارش دهی با سطح تحصیلات و شیفت کاری رابطه معناداری داشت p<0.05به طوری که موانع گزارش دهی در بین پزشکان و افراد شیفت شب بیشتر بود.

نتیجه گیری: مانع اصلی گزارش دهی خطا، ترس از پیامدهای گزارش دهی بود. مدیران باید رویکرد غیرتنبیهی به خطا در بیمارستان داشته باشند تا کارکنان داوطلبانه خطای خود را گزارش کنند. با افزایش دادههای موجود از طریق گزارش دهی، یادگیری از خطاها افزایش یافته و تغییراتی در فرایندهای بیمارستانی ایجاد میشود.

تعارض تصمیم گیری در انتخاب روش زایمان در مادران نخست زا

طیبه مرعشی, طاهره حقیقی کناری, علی رمضانخانی, مولود آقاجانی دلاور, سهیلا خداکریم

فصلنامه علمی پژوهشی بهداشت در عرصه, دوره 5 شماره 3, 22 September 2017, صفحه 17-23
https://doi.org/10.22037/jhf.v5i3.18299

زمینه واهداف: زایمان طبیعی بهترین نوع زایمان محسوب میشود. در برخی موارد عواملی منجر به تعارضاتی در تصمیمگیری انتخاب نوع زایمان توسط مادر می شود. هدف از این مطالعه، تعیین تعارض تصمیم گیری درانتخاب روش زایمان در مادران نخستزای مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر بابل بود

. مواد و روشها: مطالعه به صورت مقطعی توصیفی-تحلیلی با نمونه گیری خوشهای برروی 161 مادران نخست زا انجام شد. پرسشنامه استاندارد تعارض تصمیم گیری افراد کم سواد پس از تائید روایی و پایایی به کار گرفته شد.داده ها با استفاده از SPSS16 و از طریق آنالیز واریانس و پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تمام مراحل تحقیق با رعایت موازین اخلاقی پژوهش و تکمیل فرضیات انجام گردید

. یافته ها: میانگین سن خانمهای باردار3/5 ±   24/9سال بود و 27/3% (44 نفر) نهاتصمیم به سزارین داشتند.  میانگین نمره چهار زیردامنه تعارض تصمیم گیری شامل آگاهی، شفافیت ارزشهای فردی، حمایت از تصمیم و اطمینان از بهترین انتخاب در نوع زایمان به ترتیب47/2، 49/7، 36/2 و 41/2 از 100 نمره بود. آزمون همبستگی پیرسون نشان داد، زیردامنههای تعارض تصمیمگیری با یکدیگراز نظر آماری ارتباط مستقیم و معنی داری دارد (P<0.0001) بین تصمیم مادران جهت انتخاب نوع زایمان با نمره تعارض تصمیمگیری ارتباط معناداری مشاهده نشد

. نتیجه گیری: تقریبا نیمی از مادران تعارض تصمیمگیری در مورد نوع زایمان داشتند. اگرچه ارتباطی بین انتخاب نوع زایمان مادران با تعارض تصمیم گیری آنها مشاهده نشد. اما این انتخاب باید بدون هرگونه تعارض در تصمیم گیری باشد.ضرورت مداخله در راستای افزایش قدرت تصمیمگیری،مشاهده می شود.

بهینه سازی فرآیند انعقاد جهت حذف COD و رنگ از فاضلاب واحد رنگرزی یک کارخانه فرش ماشینی و ارزیابی تجزیه پذیری بیولوژیکی پساب حاصل

مریم امینی, احمدرضا یزدانبخش, اکبر اسلامی, احسان آقایانی

فصلنامه علمی پژوهشی بهداشت در عرصه, دوره 5 شماره 3, 22 September 2017, صفحه 24-33
https://doi.org/10.22037/jhf.v5i3.18480

زمينه و اهداف: صنعت نساجي يکي از بزرگترين مصرف کنندگان آب در جهان است که فاضلاب آن با مقادير زياد رنگ، اکسيژن مورد نياز شيميايي بالا، pH با نوسان زياد و درجه حرارت بالا شناخته شده است. در ميان روش‌هاي تصفيه فاضلاب صنايع نساجي، فرايند انعقاد به دليل راهبري ساده و اثربخش و همچنين هزينه سرمايه‌گذاري نسبتاً پايين به طور گسترده‌اي مورد استفاده قرار مي‌گيرد.

مواد و روشها: مطالعه در ﻣﻘﻴﺎس آزﻣﺎﻳﺸﮕﺎﻫﻲ بر روي نمونه واقعي و ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از سه ﻣﻨﻌﻘﺪ ﮐﻨﻨﺪه ﻣﻌﺪﻧﻲ ﭘﻠﻲ آﻟﻮﻣﻴﻨﻴﻢ ﮐﻠﺮاﻳﺪ، ﺳﻮﻟﻔﺎت ﻓﺮيک و ﮐﻠﺮورﻓﺮﻳﮏ با استفاده از دستگاه جارتست انجام شد. به منظور بهينه‌سازي فرآيند، متغيرهاي pH، غلظت ماده منعفد کننده، زمان و سرعت انعقاد در حذف رنگ و COD مورد بررسي قرار گرفت. تعيين  نسبت BOD5/ COD  به عنوان شاخص تجزيه پذيري استفاده شد.

يافتهها: در شرايط بهينه فرآيند (pH برابر با 9، دوز 250 ميلي‌گرم بر ليتر و سرعت انعقاد 175 دور در دقيقه با زمان 5 دقيقه)، بيشترين مقادير راندمان حذف رنگ و اکسيژن مورد نياز شيميايي با کاربرد پلي آلومينيوم کلرايد به ترتيب 95 و 77/4 درصد حاصل شد. کاربرد منعقد کننده پلي آلومينيوم کلرايد در شرايط بهينه ميزان تجزيه پذيري فاضلاب را از 0/07 به 0/21 افزايش داد. 

نتيجهگيري: اﮔﺮﭼﻪ ﻓﺮآﻳﻨﺪ اﻧﻌﻘﺎد، درﺻﺪ ﺑﺎﻻﻳﻰ از ﺑﺎر آﻟﻮدﮔﻰ ﻣﻮﺟﻮد در ﻓﺎﺿﻼب را ﻛﺎﻫﺶ ودرصد تجزيه پذيري را افزايش ﻣﻰ‌دﻫﺪ، اﻣﺎ تصفيه بيشتر پساب براي تخليه به محيط زيست ضروري  مي‌باشد.

سنجش و مقایسه سطح آگاهی و نگرش پزشکان عمومی زن و مرد شهر شیراز درباره آندروپوز در سال 1395

ملیحه ابوطالبی, مرضیه کارگر, مریم پران

فصلنامه علمی پژوهشی بهداشت در عرصه, دوره 5 شماره 3, 22 September 2017, صفحه 34-40
https://doi.org/10.22037/jhf.v5i3.16777

زمینه و اهداف: آندروپوز یک کاهش طبیعی سطح هورمون تستوسترون مرتبط با سن در مردان است. علی رغم اهمیت این موضوع جهت حفظ بهداشت دوران سالمندی، مطالعات محدودی در این زمینه انجام شده است. از این رو، مطالعه حاضر با هدف سنجش و مقایسه آگاهی و نگرش پزشکان عمومی زن و مرد در باره آندروپوز انجام گرفت.

مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع مقطعی بود که بر روی 204 نفر از پزشکان عمومی شهر شیراز در سال 95 انجام گردید. از روش خوشهای جهت نمونه گیری استفاده گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات یک پرسشنامه شامل 3 قسمت اطلاعات دموگرافیک، آگاهی و نگرش پزشکان عمومی در مورد یائسگی مردان بود. تمام مراحل این تحقیق با رعایت موازین اخلاقی و پژوهشی انجام شد. فرایند تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزارSPSS18 و روشهای آماری توصیفی و آزمونهای تی مستقل و ضریب همبستگی پیرسون در سطح معناداری 5% انجام شد.

یافته ها: بین میانگین نمره آگاهی پزشکان عمومی مرد و زن در مورد آندروپوز تفاوت آماری معناداری وجود نداشت (p=0.185) این درحالی است که بین میانگین نمره نگرش پزشکان عمومی مرد و زن درباره آندروپوز تفاوت آماری معناداری به دست آمد (p<0.001) همچنین بین میانگین نمره آگاهی و نمره نگرش کل در پزشکان عمومی بدون تفکیک جنسیت رابطه آماری معناداری وجود داشت(r=0.166و p=0.018)

نتیجه گیری: برگزاری دورههای آموزشی برای گسترش دانش واطلاعات ونگرش مثبتتر در مورد آندروپوز، برای پزشکان عمومی ضروری بنظر میرسد.

رابطه تاب آوری با موفقیت تحصیلی در دانشجویان دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی 95-1394

مریم اکبری لاکه, طیبه افتخارزاده, سهیلا خداکریم

فصلنامه علمی پژوهشی بهداشت در عرصه, دوره 5 شماره 3, 22 September 2017, صفحه 41-48
https://doi.org/10.22037/jhf.v5i3.17798

زمینه و اهداف: شناخت ارتباط برخی ویژگیها از جمله تاب آوری، با موفقیت تحصیلی کمک کننده است. لذا این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین تاب آوری و موفقیت تحصیلی در دانشجویان دندانپزشکی ترتیب داده شد

مواد و روشها: این مطالعه همبستگی از نوع مقطعی بود که تعداد 185 نفر از دانشجوان دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی به ي روش نمونه گیری آسان، در آن شرکت داشتند. ابزار تاب آوری، پرسشنامه کونور  دیویدسون و ملاک اندازه گیری موفقیت تحصیلی معدل نمره آزمون علوم پایه بود. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون کای دو و رگرسیون لجستیک انجام شد. برای رعایت کامل اخلاق در پژوهش، برای دانشجویان، موضوع تحقیق توضیح داده شد و بعد از گرفتن رضایت شفاهی، در مطالعه شرکت داده شدند.

 یافتهها: بین نمره تاب آوری با نمره علوم پاه به عنوان ملاک موفقیت تحصیلی ارتباط مثبت و مستقیم معنی دار مشاهده شد. میانگین نمره يتاب آوری 62/27بود. حداقل نمره تاب آوری 21 و حداکثر نمره تاب آوری 91 تعیین شد. 82/7 درصد دارای نمره علوم پایه بیشتر از 120 موفق و 12/4درصد دارای نمره علوم پایه کمتر از 120 غیرموفق بودند.

نتیجه گیری: نتایج این مطالعه برای برنامهریزان آموزشی، بسیار مفید است. در برنامه فعلی آموزشی دندانپزشکی تاکید بیشتر بر صلاحیت های حرفهای به عنوان عامل موفقیت تحصیلی است، در حالی که برخی خصوصیات شخصیتی فردی هم با موفقیت تحصیلی مستقیما در ارتباط هستند. لذا بر لزوم تغییر و اصلاح برنامه های آموزشی به سمت پرورش ابعاد شخصیتی موثر بر منش و رفتار حرفهای تاکید میشود