پژوهشی/ اصیل پژوهشی


بررسي عوامل موثر بر استفاده از کلاه ايمني در بين موتورسواران شهر اردبيل در سال 1398

فردين شهباززاده, سجاد نريماني, شيوا احمدي, زهرا انوري

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 7 شماره 3 (2019), 25 January 2020, صفحه 137 - 131
https://doi.org/10.22037/meipm.v7i3.29937

سابقه و هدف: طبق آمار سازمان جهاني بهداشت، ايران ازجمله کشورهايي است که آمار بالاي مرگ‌ومير ناشي از تصادفات جاده‌اي را دارد (به ازاي هر 100 هزار وسيله نقليه 75 نفر فوتي) و در اين بين 51 درصد تلفات سوانح رانندگي در ايران مربوط به موتورسواران است. استفاده از کلاه ايمني مي‌تواند صدمات و مرگ‌ومير ناشي از حوادث موتوري را کاهش دهد. اين مطالعه با هدف تعيين عوامل مؤثر بر استفاده از کلاه ايمني در بين موتورسواران شهر اردبيل انجام شد.

روش‌بررسی: اين مطالعه توصيفي مقطعي روي 350 نفر از موتورسواران شهر اردبيل انجام گرفت. نمونه‌گيري به روش خوشه‌اي تصادفي انجام شد. ابزار مورد بررسي پرسشنامه مدل مراحل تغيير پروچسکا بود. داده‌ها با آمارهاي توصيفي و تحليلي (آزمون کاي مربع و رگرسيون لجستيک و اوردينال) با استفاده از نسخه 20 نرم‌افزار SPSS مورد تحليل قرار گرفت.

يافتهها: تعداد 44 نفر (6/12%) از کلاه ايمني استفاده مي‌کردند (طبق مراحل تغيير، در مرحله عمل و حفظ قرار داشتند.) تعداد 249 نفر (2/71%) در مرحله غيرفعال (پيش تفکر و تفکر) قرار داشتند. بين افزايش سن با مراحل تغيير (008/0= p) و وضعيت تأهل با مراحل تغيير (04/0= p) ارتباط معني‌داري وجود داشت. تعادل تصميم‌گيري با (001/0= p) و (097/0= β) و فرايندهاي رفتاري تغيير با (001/0 = p) و (041/0= β) قوي‌ترين پيش‌بيني کننده‌هاي استفاده از کلاه ايمني بودند. همچنين موقعيت‌هاي منفي عاطفي با (019/0= p)  و (096/0 -= β) به‌عنوان قوي‌ترين زيرسازه اغوا و کاهش خودکارآمدي براي استفاده از کلاه ايمني در بين جمعيت مورد مطالعه بود.

نتيجه گيري: با توجه به نتيجه تحقيق، ميزان استفاده از کلاه ايمني پايين مي‌باشد ولي با توجه به اينکه درصد قابل ملاحظه ايي از جمعيت مورد مطالعه در مرحله آمادگي براي تغيير قرار دارند مي‌توان با اجبار استفاده از کلاه ايمني از يکطرف و از طرف ديگر با بهبود فرايندهاي رفتاري تغيير ازجمله رهاسازي اجتماعي و شايسته سازي متقابل و کنترل محرک اين افراد را به مرحله عمل و حفظ (استفاده از کلاه ايمني) رهنمون کرد.

 

How to cite this article:

Shahbazzadeh F, Narimani S, Ahmadi Sh, Anvari Z. Factors affecting the use of helmets among motorcyclists in Ardabil city 2019. J Saf Promot Inj Prev. 2019; 7(3):131-7.

بررسي خشونت فيزيکي نسبت به کارکنان اورژانس 115 دانشگاه علوم پزشکي مازندران و عوامل مرتبط با آن در سال 1398

علی باباپور, محمدعلي حيدري گرجي, نورالدين موسوي نسب, یدالله جنتی

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 7 شماره 3 (2019), 25 January 2020, صفحه 147 - 138
https://doi.org/10.22037/meipm.v7i3.30045

سابقه و هدف: امروزه به علت افزایش چشمگیر خشونت ها در مراکز درمانی و مواجهه ی کارکنان فوریت های پزشکی با انواع خشونت ها، ارزیابی عوامل تأثیرگذار در کاهش این خشونت ها و بررسی فراوانی آن ها امر مهم و ضروری است. این پژوهش باهدف بررسی خشونت فیزیکی نسبت  و عوامل مرتبط با آن در دانشگاه علوم پزشکی مازندران انجام شد.115به کارکنان اورژانس روش بررسی: این مطالعه به صورت توصیفی- مقطعی بوده که جامعه آن کارکنان فوریت های پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مازندران می باشد  بخش 4 نفر به روش تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل: پرسشنامه ی خشونت شغلی در 265 که از بین آن ها (اطلاعات جمعیت شناختی، خشونت فیزیکی، واکنش به خشونت و خشونت در آخرین مأموریت) و پرسشنامه ی سلامت عمومی گلدن برگ  استفاده SPSS نرم افزار 22 ) بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی با استفاده از نسخه ی GHQ-28( گردید. درصد کارکنان در محل کار خشونت فیزیکی را تجربه کردند، بیشترین نوع خشونت، به صورت هل دادن 29/6 یافته ها: نتایج نشان دادند که  درصد عامل اصلی خشونت بودند. بین خشونت 73/2 درصد خشونت ها درصحنه حادثه اتفاق افتاده بود و همراهان بیمار با 76/1 درصد بود.54/9 ). بعلاوه بیشترین خشونت اعمال شده علیه کارکنان در آخرین P=0/02 ماه اخیر کارکنان ارتباط معنی داری وجود داشت ( 6فیزیکی با بحران  درصد و جنسی صفر درصد هست. بین خشونت در آخرین مأموریت با 3 درصد، فرهنگی 14/6 درصد، فیزیکی 82مأموریت به ترتیب کلامی ) ارتباط معنادار بود.P=0/01) و سابقه کار کارکنان (P=0/03)، سن (P=0/03نوع استخدام ( نتيجه گيری: نتایج پژوهش حاضر بر شیوع بالای خشونت فیزیکی علیه کارکنان فوریت های پزشکی تأکید داشت. لذا جهت کاهش خطرات ناشی از خشونت شغلی، آموزش مهارت های ارتباطی و کنترل خشم برای کارکنان و پیگیری موارد خشونت توسط مسئولین توصیه می شود.

How to cite this article: Babapour A, Heidari Gorji MA, Mousavi Nasab N, Jannati Y. Physical Violence against 115 Emergency Medical Personnel and its Related Factors in Mazandaran University of Medical Sciences, Iran, 2019. J Saf Promot Inj Prev. 2019; 7(3):138 -47.

به کارگيري تئوري انگيزش محافظت در رفتارهاي پيشگيرانه از وقوع حوادث و سوانح خانگي در مادران داراي کودک زير 6 سال

محمدسعيد جدگال, محمد واحديان شاهرودي, الهه لعل منفرد, هادي طهراني, مهدي قليان اول, مهرالسادات مهدي زاده, هاشم حشمتي, داود موحدزاده, هادي عليزاده سيوکي

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 7 شماره 3 (2019), 25 January 2020, صفحه 165 - 159
https://doi.org/10.22037/meipm.v7i3.30679

 

سابقه و هدف: سوانح و حوادث سومين علت مرگ‌ومير بعد از بيماري‌هاي قلبي، عروقي و سرطان‌ها در دنيا به شمار مي‌رود. اين مطالعه با هدف تعيين کننده هاي رفتاري پيشگيري از وقوع حوادث و سوانح خانگي در مادران داراي کودک زير 6 سال بر اساس تئوري انگيزش محافظت انجام‌شده است.

روش بررسي: پژوهش حاضر، يک مطالعه  توصيفي- تحليلي است که 204 نفر از مادران داراي کودک زير 6 سال با روش خوشه‌اي چندمرحله‌اي وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوري داده‌ها، پرسشنامه محقق ساخته شامل 2 قسمت بود که بخش اول حاوي مشخصات دموگرافيک و بخش دوم مربوط به سؤالات سازه‌هاي تئوري انگيزش محافظت بود. روايي پرسشنامه با نظر اساتيد متخصص و پايايي آن با محاسبه ضريب آلفاي کرونباخ 80/0 تاييد شد. تحليل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار16 SPSS  و آزمون‌هاي توصيفي و آزمون‌هاي تحليلي در سطح معني‌داري 05/0 انجام شد.

يافتهها: ميانگين و انحراف معيار سازه خودکارآمدي 5 ± 6/32، آسيب‌پذيري 7/3 ± 6/20، هزينه درک شده 7/3 ± 3/11، کارايي پاسخ4/2 ± 3/16، شدت درک شده 7/1 ± 5/12، پاداش 6/1 ±1/6 و ترس 4 ± 8/12 به دست آمد. ميزان نمره خودکارآمدي در مادران با سطح تحصيلات دانشگاهي بيشتر از ساير مادران بود که آزمون کروسکال واليس رابطه معني داري بين سطح تحصيلات و خودکارآمدي نشان داد (0/01 =p).

نتيجهگيري: با توجه به نقش مؤثر مادران در زمينه پيشگيري از سوانح و حوادث خانگي در کودکان زير 6 سال، به نظر مي‌رسد طراحي مداخلات آموزشي بر اساس سازه‌هاي تئوري انگيزش محافظت مي‌تواند نقش تعيين‌کننده‌اي در کاهش آسيب‌هاي خانگي در اين گروه سني داشته باشد.

 

How to cite this article: Jadgal MS, Vahedian- SHahroodi M, Lale-Monfared E, Tehrani H, GHolian-Aval M , Mahdizadeh MS, Heshmati H, Movahedzadeh D,  Alizadeh–Siuki H.The Study of Domestic Accidents Prevention Behaviors Based on Protection Motivation Theory among Mothers with Children Less Than 6 Years Covered by Health Centers in Torbat- Heydariyeh City. J Saf Promot Inj Prev. 2019; 7(3):159-65.

سلامت رواني اجتماعي زنان مواجهه يافته با زلزله کرمان در ارتباط با ويژگي‌هاي فردي اجتماعي آن‌ها

محمدرضا مرآثی, شهین شوشتری, مسعود بهرامی, محمدرضا عابدی, راحله سموعی

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 7 شماره 3 (2019), 25 January 2020, صفحه 172 - 166
https://doi.org/10.22037/meipm.v7i3.30385

سابقه و هدف: در سال‌هاي اخير شاهد بروز زلزله‌هايي با آثار منفي جدي بر سلامت خانواده‌ها بوده‌ايم. توجه به اهميت نقش زنان در خانواده و جامعه، اهميت برخورداري آنان از سلامت رواني اجتماعي - به ويژه در شرايط بحران- را نشان مي‌دهد. در اين راستا مطالعه باهدف تعيين ميانگين مولفه هاي سلامت رواني اجتماعي زنان و ارتباط با ويژگي‌هاي فردي اجتماعي آن‌ها در زلزله کرمان انجام شد.
روش بررسي: مطالعه توصيفي پيمايشي روي 250 نفر زنان تحت زلزله استان کرمان، در سال 1397 با به‌کارگيري پرسشنامه هنجاريابي شده سلامت رواني اجتماعي زنان در زلزله روي گروه نمونه (91/0=α)، از طريق مراجعه حضوري به منطقه اسکان زنان در شهرستان کوه بنان، شهر هجدک و روستاهاي منطقه گور انجام و داده‌ها توسط آزمون کوواريانس تحليل شدند.
يافته‌ها: طبق نتايج به‌دست‌آمده از بين شش مولفه موردبررسي در حوزه سلامت رواني اجتماعي زنان مواجه شده با زلزله، بيش‌ترين ميانگين نمره، به مولفه ارتباطات و اخبار (25/76) و کمترين ميانگين نمره به مولفه مديريت فردي و سازماني در منطقه (93/24) و ميانگين کل (6/48) از 100، اختصاص داشت. ضمنا زنان جوان‌تر، مجرد و غيردانشگاهي خانه‌دار از مولفه مديريت فردي و سازماني در منطقه، زنان متاهل از مولفه وضعيت روان‌شناختي و همچنين زنان غيردانشگاهي خانه‌دار از مولفه تاب آوري فردي اجتماعي ارزيابي بهتري داشتند.
نتيجه‌گيري: طبق يافته‌هاي مطالعه، زنان مواجهه يافته با زلزله، ارزيابي مناسبي از وضعيت سلامت رواني اجتماعي خود نداشتند و سهم مهمي از نارضايتي آن‌ها به نحوه مديريت و امنيتي که در منطقه انتظار داشتند مربوط بوده است. يافته‌هاي اين مطالعه مي‌تواند براي توانمندسازي زنان هم از نظر روان‌شناختي و هم مديريت رفتار و هيجان در شرايط بلايا بکار گرفته شود.

 

How to cite this article: Maracy MR, Shooshtari SH, Bahrami M, Abedi MR, Samouei R. Social and Mental Health of Women Exposed to Kerman Earthquake in Relation to Characteristics their Social Person. J Saf Promot Inj Prev. 2019; 7(3):166-72.

کتابچه خلاصه مقالات نهمین کنگره اپیدمیولوژی ایران

حمید سوری

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 7 شماره 3 (2019), 25 January 2020, صفحه 1-355
https://doi.org/10.22037/meipm.v7i3.28786

محورهای کنگره:

ü     جایگاه اپیدمیولوژی در نظام سلامت و توسعه پایدار  

ü     هدف سوم توسعه پایدار: خاتمه دادن به همه گیری ها و سایر بیماری های واگیر

ü     ژنتیک اپیدمیولوژی-اپیدمیولوژی مولکولی  

ü     روش ها و مدل ها در اپیدمیولوژی  

ü     اپیدمیولوژی های بیماری های غیر واگیر  

ü     پایان نامه های منتخب اپیدمیولوژی 

 

هدف اصلی کنگره:

تبادل دانش اپیدمیولوژی و مطالعات مرتبط با حضور ارزشمند استادان، صاحب‌نظران، پژوهشگران و دانشجویان حوزه اپیدمیولوژی و سلامت

 

در این کنگره سعی بر این بود تا تمامی مطالب به صورت فایل های صوتی، تصویری، متنی و بدون کاغذ ارائه گردد.

گزارش کوتاه


در پژوهش حاضر به معرفي زني 24 ساله پرداخته شده كه به دنبال سندرم له شدگي ساق پا، دچار سپتي سمي و سندرم كمپارتمان شده است. تاخير در فاشياتومي به نارسايي حاد كليوي و ادم شديد اندام مبتلا و در نهايت، فاشئيت نكروزان منجر شده و سرانجام بيمار با آمپوتاسيون عضو، از مرگ حتمي نجات يافته است. به نظر مي رسد ترديد در قطع عضو و تاخير در تصميم گيري براي انجام مداخلات درماني تهاجمي سبب ايجاد پيامدهاي زيانبار بعدي شده است. تدوين پروتوكل هاي درماني استاندارد و ارسال آن به مراكز درماني و ارائه آموزش هاي لازم به ارائه دهندگان مراقبت هاي درماني مي تواند از چنين مشکلاتي جلوگيري نمايد.  


 How to cite this article:

Vasei N, Jahangiri K. A Case Report of Crush Syndrome and Delay in Invasive Therapeutic Intervention: Is the Priority to Save the Life of the Patient or to Maintain the Limb? J Saf Promot Inj Prev. 2019; 7(3):148 -50.


موردنگاری


ارتقاي ايمني صنعتي مبتني برفرهنگ ايمني کارگران: مطالعه موردي شرکت سايپا

ایمان فرهی آشتیانی, کتايون جهانگيري, موسي جباري, ميثم صفي کيکله, حميد صفرپور, محمدحسین وزیری

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 7 شماره 3 (2019), 25 January 2020, صفحه 182 - 173
https://doi.org/10.22037/meipm.v7i3.30898

سابقه و هدف: يکي از ارکان پيشگيري از حوادث و فجايع صنعتي، ايجاد و گسترش فرهنگ ايمني است که مفهوم آن اولين بار در سال 1987 در گزارش آژانس هسته‌اي، درباره فاجعه چرنوبيل بكار رفت و پس‌ازآن ضعف فرهنگ ايمني به‌عنوان علت فجايع بزرگ شناخته شد. اين مطالعه باهدف تحليل فرهنگ ايمني کارگران به‌منظور ارائه راهبردهاي ارتقاي ايمني در صنعت خودروسازي شرکت سايپا انجام شد.

روش بررسي: اين مطالعه توصيفي- تحليلي مقطعي از نوع کاربردي در 6 مرحله و در سال 1398 دريکي از شرکت‌هاي بزرگ خودروسازي ايران سايپا انجام شد. جامعه هدف مطالعه كارگران شاغل در شرکت سايپا بوده که حجم نمونه  417 نفر به روش نمونه‌گيري تصادفي  انتخاب شد. داده‌ها طي 2 ماه از طريق پرسشنامه استاندارد جمع‌آوري گرديد. براي تحليل يافته‌ها از آزمون‌هاي t و F  و واريانس يک‌طرفه استفاده شد.

نتايج: اين مطالعه نشان داد که به‌طورکلي متوسط امتياز فرهنگ ايمني براي کارکنان برابر 35/3 مي‌باشد که از متوسط امتياز سطح فرهنگ ايمني استاندارد يعني 5/2 به‌طور معني‌داري بالاتر است (000/0= p). بين فرهنگ ايمني و وضعيت تأهل، داشتن و يا نداشتن شغل دوم  رابطه‌ معناداري وجود ندارد. اما فرهنگ ايمني با ساير متغيرهاي موردمطالعه مشتمل بر سن کارکنان، تجربه حادثه درگذشته، سابقه کاري، نوع کار  و ميزان تحصيلات رابطه معنادار دارد.

نتيجهگيري: بالاتر بودن سطح فرهنگ ايمني کارگران از ميانگين استاندارد نشانگر آن است که واحد HSE شناخت مناسبي از المان‌هاي فرهنگ ايمني داشته است و متناسب با آن سياست‌گذاري راهبردي و عملياتي صحيح انجام داده است که اين امر سهم بسزايي در کاهش حوادث صنعتي يا همان ارتقاي ايمني صنعتي در سايپا داشته است.

 

 

How to cite this article: Farahi-Ashtiani I, Jahangiri K, Jabari M, Safi-keykaleh M, Safarpour H ,Vaziri MH. Promoting Industrial Safety Based on Safety Culture's Worker: SAIPA Case Study. J Saf Promot Inj Prev. 2019; 7(3):173-81.

 

بررسي ارتباط بين آزردگي صوتي و فرسودگي شغلي درکارکنان در معرض آلودگي صوتي: مطالعه موردي صنعت سراميک سازي

روح اله فلاح مدواري, سميه فرهنگ دهقان, حميده بيدل, فریدون لعل, غلامحسین حلوانی, حجت موسوی کردمیری, فائزه عباسی بلوچخانه

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 7 شماره 3 (2019), 25 January 2020, صفحه 158 - 151
https://doi.org/10.22037/meipm.v7i3.30617

سابقه و هدف: صداي محيط کار يکي از عوامل مخاطره آميز صنعت سراميک سازي مي‌باشد که مي‌تواند سبب آزردگي صوتي براي کارکنان صنعت شود. هدف از مطالعه حال حاضر بررسي ارتباط بين دو شاخص آزردگي صوتي و فرسودگي شغلي در کارکنان در معرض آلودگي صوتي يکي از صنايع سراميک سازي مي‌باشد.
روش بررسی: اين مطالعه توصيفي - تحليلي بر روي 100 نفر از کارگران صنعت سراميک سازي صورت گرفت. شرايط ورود به مطالعه شامل رضايت شرکت در مطالعه، سن زير 50 سال و سابقه کار حداقل 6 ماه و همچنين عدم وجود بيماري‌هاي قلبي عروقي، ديابت و هرگونه مصرف داروي ضد افسردگي بود. با توجه به اندازه گيري صداي محيطي افراد به دو گروه شاهد (50 نفر) و مواجهه (50 نفر) تقسيم شدند. دزيمتري صدا براي افراد شرکت کننده انجام شد. از دو پرسشنامه آزردگي صوتي و فرسودگي شغلي مسلش (Maslach) در بين افراد استفاده شد. بعد از جمع آوري پرسشنامه‌ها نتايج با نرم افزار spss19 و با آزمون هاي من ويتني، اسپيرمن ، واريانس يک طرفه و آزمون t  آناليز شد.
يافته‌ها: نتايج نشان داد که ميانگين تراز صداي معادل 8 ساعته در گروه مواجهه 86 dBA و در گروه شاهد 59 dBA  بود. ميانگين آزردگي‌صوتي در گروه مواجهه و شاهد به ترتيب 79/70 و 20 و ميانگين نمره کل فرسودگي در گروه مواجهه 36/82 و در گروه شاهد 62/36 بود. نتايج آزمون همبستگي اسپيرمن ارتباط مثبت و معناداري بين ابعاد فرسودگي شغلي و آزردگي صوتي را نشان داد (05/0>p). نتايج ارتباط معناداري بين تراز صدا و ميزان آزردگي صوتي  و همچنين بين تراز صدا و فرسودگي شغلي نشان داد (05/0>p).
نتيجه گيري: نتايج به دست آمده ارتباط مثبت و معنادار بين آزردگي صوتي و فرسودگي شغلي نشان داد. افزايش صدا ممکن است با ايجاد آزردگي صوتي باعث افزايش سطح استرس و بروز فرسودگي شغلي شود. کنترل سطح صدا در محيط کار با استفاده از روش‌هاي فني- مهندسي و مديريتي به‌عنوان راهکاري براي افزايش عملکرد و بازده کارگران توصيه مي‌شود.

How to cite this article: Fallah Madvari R, Farhang Dehghan S, Bidel H, Laal F, Halvani G, Mousavi Kordmiri H, Abbasi Balochkhaneh F. Relationship Between Noise Annoyance and  Job Burnout Among Exposed Worker to Noise Pollution: A Case Study in Ceramic Industry. J Saf Promot Inj Prev. 2019; 7(3):151-8.