پژوهشی/ اصیل پژوهشی


بررسی آمادگی بیمارستان های مرجع (ریفرال) ترومای دانشگاه علوم پزشکی مازندران در برابر حوادث ترافیکی با مصدومین انبوه در سال 1401

نرگس مسعودی ثانی, ساناز سهرابی زاده, محمد پالش

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 12 شماره 2 (1403), 16 شهریور 2025, صفحه 82 - 72
https://doi.org/10.22037/iipm.v12i2.40944

 

سابقه و هدف: حوادث ترافیکی جاده­ای یکی از دلایل اصلی مرگ و میر جهانی در کشورهای در حال توسعه است. بیمارستان ها نقش عمده ای در پاسخ به آسیب های ترافیکی جاده ای و کاهش تعداد معلولیت ها و مرگ و میرها دارند. این مطالعه با هدف تعیین میزان آمادگی بیمارستان های منتخب مازندران در پاسخگویی به حوادث ترافیکی جاده ای با تلفات انبوه انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه مقطعی در بین 7 بیمارستان استان مازندران در سال 1401 انجام شد. برای جمع آوری داد ه­ها از پرسشنامه معتبر و پایا ارزیابی آمادگی بیمارستانی در حوادث ترافیکی جاده ای استفاده شد. ضریب کاپا= 89 / 0؛ پایایی= 98 / 0 و روایی= 97 / 0. تحلیل داده ها با استفاده از SPSS 23 ، انجام و سطح آمادگی بیمارستانی به سه بخش ضعیف کمتر از 34 درصد، متوسط  34 - 66 درصد و بالا بیش از 66 درصد طبقه بندی شد.

یافته ها: آمادگی کل بیمارستانها با نمره 59 / 9 ± 76/ 80 درصد در سطح خوب ارزیابی شد. میانگین آمادگی بیمارستان ها در همه ابعاد فرماندهی و کنترل 95 / 80 %، زیرساخت ها، تجهیزات و لوازم پزشکی 71 / 85 %، سیستم ارتباطات و اطلاعات  92 / 83 %، افزایش ظرفیت 47 / 90 %، تریاژ و خدمات پزشکی 21 / 80 %، ایمنی و امنیت42 / 71 %، منابع انسانی 95 / 80 % و هماهنگی 42 / 71 % در سطح خوبی بود و تنها در بعد آموزش و تمرین ، بیمارستان ها با میانگین نمره آمادگی 42 / 51 % دارای آمادگی متوسطی بودند.

نتیجه گیری: سطح آمادگی بیمارستان های استان مازندران، نسبتاً خوب برآورد گردید. با توجه به سطح بالای تصادفات جاده ای ها در ایران و لزوم آمادگی بیمارستان ها برای مواجهه با تلفات انبوه، ارتقای کیفیت مراکز تروما و بیمارستان های مرجع تروما، از طریق برنامه ریزی، تامین منابع، آموزش و اطلاع رسانی و هماهنگی تمامی سازمان های ذیربط از جمله سازمان اورژانس، پلیس و وزارت راه پیشنهاد می گردد.

سابقه و هدف: کتف و کیفیت مطلوب حرکات آن از عوامل حیاتی در سلامت سیستم کمربند شانه‌ای است و دیسکنزی کتف از مشکلات شایع این ناحیه است. هدف از این پژوهش مقایسه اثر شش هفته تمرینات عصبی_عضلانی و PNF بر ریتم و موقعیت کتف در ورزشکاران نخبه بدنسازی مبتلا به دیسکنزی کتف بود.

روش بررسی: این پژوهش از نوع نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون بود. 30 بدنساز دارای دیسکنزی نمونه‌های پژوهش حاضر بودند که به‌صورت تصادفی به سه گروه 10 نفری تمرینات عصبی_عضلانی، PNF و کنترل تقسیم شدند. دیسکنزی کتف با استفاده از آزمون مک‌کلور، ریتم کتفی-بازویی با استفاده از شیب‌سنج در 45، 90 و 135 درجه و موقعیت کتف از طریق آزمون کیبلر در سه حالت 0، 45 و 90 درجه ارزیابی شد. گروه‌های تمرینی به مدت 5 هفته تمرینات مخصوص به خود را دریافت کردند و در این مدت گروه کنترل مداخله خاصی را دریافت نکرد. پس از 6 هفته آزمون‌های مجدداً تکرار شد. تجزیه‌وتحلیل آماری از طریق آزمون تحلیل واریانس یک‌راهه و تی همبسته در سطح معناداری 0/05 انجام شد.

یافته‌ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس یک‌راهه نشان داد که در دو متغیر موقعیت کتف و ریتم کتفی-بازویی در پس‌آزمون بین گروه‌های پژوهش تفاوت معناداری وجود داشته است (0/05>P). نتایج آزمون تعقیبی LSD نشان داد که گروه تمرینات PNF در پس‌آزمون به طور معناداری در تمامی متغیرهای وابسته مقادیر کمتری را نسبت به دو گروه دیگر داشت (0/05>P). همچنین گروه تمرینات عصبی-عضلانی در تمامی متغیرها به غیر از زاویه صفر در متغیر موقعیت کتف مقادیر کمتری را نسبت به گروه کنترل در پس‌آزمون داشت (0/05>P).

نتیجه‌گیری: تمرینات PNF تأثیر بیشتری را بهبود ریتم کتفی-بازویی و موقعیت کتف بدنسازان دارای دیسکنزی کتف داشته است، لذا پیشنهاد می‌شود مربیان انجام این تمرینات را مد نظر قرار دهند.

به این مقاله، به صورت زیر استناد کنید:

Moshrefi M, Minoonejad H, Rajabi R. Comparison the effect of six weeks of neuromuscular and Proprioceptive Neuromuscular
Facilitation (PNF) exercises on the rhythm and position of the scapula in elite bodybuilding athletes with scapular dyskinesis. Irtiqa
Imini Pishgiri Masdumiyat. 2024: Vol 12: No 2: 83- 96. https://doi.org/10.22037/iipm.v1403i12.46305

بررسی کمی و کیفی مواجهه تنفسی با ترکیبات آلی فرار در یک صنعت تولید واکس‌کفش

زهرا یادگار, داوود پناهی, سمیه فرهنگ دهقان

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 12 شماره 2 (1403), 16 شهریور 2025, صفحه 110 - 97
https://doi.org/10.22037/iipm.v12i2.46147

سابقه و هدف: حلال­های آلی به طور گسترده در فرآیند­های صنعتی مختلف استفاده می­شوند که منبع مستقیم یا غیرمستقیم ترکیبات آلی فرار در محیط کار هستند. فرآیند تولید واکس‌کفش نیز از فرآیند‌هایی است که در آن از حلال‌های شیمیایی حاوی ترکیبات آلی فرار استفاده می‌شود که به دلیل فشار بخار کم آنها، مقادیر قابل‌توجهی تولوئن، زایلن، اتیل بنزن و سایر ترکیبات فرار منتشر می­شود. مطالعات نشان داده‌اند مواجهه طولانی‌مدت با این آلاینده­ها به علت نقش عمده آنها در سیستم عصبی مرکزی و همچنین سیستم ایمنی و تولید مثل بدن، برای سلامت انسان مضر است. براین اساس در مطالعه حاضر، به شناسایی VOCهای حاصل از فرآیند تولید واکس‌کفش و ارزیابی ریسک مواجهه تنفسی پرداخته شده است.

روش بررسی: به منظور ارزیابی ریسک مواجهه کارکنان واحد تولید و بسته‌بندی واکس‌کفش جامد با ترکیبات آلی فرار، پایش محیطی TVOCs در 14 ایستگاه به روش قرائت مستقیم با استفاده از دستگاه  Phocheck Tigerانجام شد. سپس؛ نوع ترکیبات منتشر شده، مطابق روش 2549 NIOSH، با استفاده از کروماتوگرافی گازی - طیف سنجی جرمی (GC-MS) مشخص شد و برمبنای آن به روش 1501 NIOSH، آلاینده‌های هدف با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی گازی دارای آشکارساز شعله‌ای یونی (GC-FID) تعیین مقدار شدند.

یافته‌ها: پس از نمونه‌برداری فردی و آنالیز نمونه‌ها؛ 46 ترکیب آلی فرا شناسایی شد که از این میان غلظت بنزن، تولوئن، اتیل بنزن، زایلن و تری متیل بنزن به ترتیب به میزان ppm 0/33، ppm 1/8، ppm 1/33، ppm 4/14 و ppm 12/88 تعیین گردید. نظر به اثر سم‌شناسی مشابه آلاینده‌های مذکور، مواجهه با مخلوط ترکیبات بیش از حد مجاز تعیین شد که از این میان بیشترین سهم را تری متیل بنزن و بنزن با نسبت ، 1/84 و 0/94 داشتند.

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج ارزیابی مواجهه، کارگران شاغل در صنایع تولیدی واکس‌کفش در مواجهه با سطوح قابل‌توجهی از ترکیبات آلی فرار به ویژه ترکیبات BTEX می‌باشند. براین اساس می‌بایست با اقدامات کنترلی مناسب از مخاطرات بهداشتی و ایمنی آن پیشگیری نمود.

به این مقاله، به صورت زیر استناد کنید:
Yadegar Z, Panahi D, Farhang Dehghan S. Quantitative and Qualitative Investigation of Respiratory Exposure to Volatile Organic
Compounds in a Shoe Polish Manufacturing Industry. Irtiqa Imini Pishgiri Masdumiyat. 2024: Vol 12: No 2: 97-110. https://doi.
org/10.22037/iipm.v1403i12.46147

تفاوت‌های جنسیتی در آزمون غربالگری حرکات عملکردی در دانشجویان تربیت بدنی و علوم ورزشی

زهرا فدا, هومن مینونژاد, سید حامد موسوی, رضا منصوری زاده

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 12 شماره 2 (1403), 16 شهریور 2025, صفحه 119 - 111
https://doi.org/10.22037/iipm.v12i2.45164

سابقه و هدف: آزمون غربالگری حرکات عملکردی در ورزش‌ها و جمعیت‌های مختلف برای شناسایی تغییرات و عدم تقارن در الگوهای حرکتی پایه مورد استفاده قرار می‌گیرد. با این حال تا کنون مطالعه‌ای به بررسی تفاوت‌های جنسیتی این آزمون در دانشجویان علوم ورزشی نپرداخته است. لذا هدف از این مطالعه بررسی تفاوت‌های جنسیتی در آزمون غربالگری حرکات عملکردی در دانشجویان تربیت بدنی و علوم ورزشی بود.

روش‌ بررسی: پژوهش حاضر از نوع مقطعی است و در سال 1401 در شهر تهران انجام گرفت. نمونه‌های آماری پژوهش حاضر را 344 دانشجوی تربیت بدنی و علوم ورزشی (175 مرد و 169 زن) با میانگین سنی 23/39 سال تشکیل دادند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. آزمون غربالگری حرکات عملکردی شامل هفت آزمون اسکوات کامل، گام برداشتن از روی مانع، گام به جلو، تحریک پذیری شانه، بالا آوردن فعال پا، پایداری تنه و پایداری چرخشی می‌باشد که آزمودنی در این آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده‌های با استفاده از آزمون من ویتنی برای داده‌های ناپارامتریک و تی مستقل برای داده‌های پارامتریک در سطح معناداری 0/05 در نرم افزار SPSS نسخه 27 انجام گرفت.

یافته‌ها: نتایج آزمون من ویتنی نشان داد تفاوت معناداری در نمرات آزمون تحرک پذیری شانه، ثبات تنه شنا سوئدی، ثبات چرخشی و بالا آوردن فعال پا بین مردان و زنان نشان داد (0/05>P) اما در آزمون‌های اسکوات کامل، گام برداشتن از روی مانع و گام به جلو، تفاوت معنی داری مشاهده نشد(0/05>P). همچنین نتایج آزمون تی مستقل برای نمره کلی آزمون FMS تفاوت معنی داری بین مردان و زنان را نشان نداد(0/05>P).

نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان داد تفاوت معنی دار در چهارشاخص از هفت شاخص آزمون غربالگری حرکات عملکردی بین پسران و دختران ورزشکار دانشجو در حالی که بین نمرات کلی آنها تفاوت معنی داری وجود ندارد می تواند ناشی از این امر باشد که آزمون غربالگری حرکات عملکردی آزمونی کلی است و بررسی جداگانه شاخص‌های آن و نیز بکارگیری آزمون‌های غربالگری تخصصی تر می تواند در جهت پیشبینی بروز آسیب و در جهت نیل به پیشگیری از آسیب های ورزشی کارساز و سودمند باشد.

به این مقاله، به صورت زیر استناد کنید:

Fada Z, Minoonejad H, Mousavi SH, Mansourzadeh R. Gender Differences in the Functional Movement Screen Test in Physical
Education and Sports Science Students. Irtiqa Imini Pishgiri Masdumiyat. 2024: Vol 12: No 2: 111-119 . https://doi.org/10.22037/
iipm.v1403i12.45164

تاثیر تمرینات پیلاتس با تاکید بر تنفس بر ثبات مرکزی، بی اختیاری ادرار و کیفیت زندگی در زنان مبتلا به بی اختیاری ادرار

معصومه شعبانی, ابراهیم محمد علی نسب فیروز جاه, نرمین غنی زاده حصار

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 12 شماره 2 (1403), 16 شهریور 2025, صفحه 130 - 120
https://doi.org/10.22037/iipm.v12i2.44734

چکیده

سابقه و هدف: هدف از پژوهش حاضر تاثیر تمرینات پیلاتس با تاکید بر تنفس بر بی اختیاری ادرار، ثبات مرکزی و کیفیت زندگی در زنان مبتلا به بی اختیاری ادرار بود.

مواد و روش­ ها: مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش­ آزمون، پس­ آزمون بود. تعداد ۳۰ زن مبتلا به بی اختیاری  ادرار در شهرستان مهاباد به صورت هدفمند و در دسترس از بین جامعه آماری انتخاب شده و به صورت تصادفی به دو گروه ۱۵ نفری کنترل و تجربی تقسیم شدند.  برای ارزیابی ثبات مرکزی از آزمون های پلانک شکم، پلانک طرفین، فلکشن 60درجه وسورنسن استفاده شد. همچنین جهت ارزیابی بی اختیاری ادرار و کیفیت زندگی از پرسشنامه های QUID و  SF36 استفاده شد. پس از انجام پیش­ آزمون، گروه تجربی تمرینات پیلاتس را به مدت ۶ هفته و سه جلسه در هفته اجرا کردند و گروه کنترل فعالیت­ های روزانه خود را ادامه دادند. پس از پایان تمرینات، هر دو گروه در پس آزمون شرکت کردند. برای مقایسه تفاوت درون گروهی و بین گروهی به ترتیب از آزمون های تی همبسته و تحلیل کواریانس در سطح معنی­ داری 0/05 استفاده شد.

یافته ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که تمرینات پیلاتس بر متغیرهای ثبات مرکزی، بی اختیاری ادرار و کیفیت زندگی در زنان داراری بی اختیاری ادرار تاثیر معنی‌داری داشت (001/0=P).

نتیجه ­گیری: با توجه به نتایج حاصل از مطالعه، به مربیان و درمانگران توصیه می­ شود از تمرینات پیلاتس به عنوان راهکار تمرینی موثر در جهت رفع بی اختیاری ادرار و ثبات مرکزی و کیفیت زندگی آنها استفاده کنند.

به این مقاله، به صورت زیر استناد کنید:
Shabani M, Ali Nasab Firouzjah EM, Ghani Zadeh Hesar N. The effect of Pilates exercises with emphasis on breathing on core
stability, urinary incontinence and quality of life in women with urinary incontinence. Irtiqa Imini Pishgiri Masdumiyat. 2024: Vol
12: No 2: 120-130. https://doi.org/10.22037/iipm.v1403i12.44734

مروری ساده/ غیرسیستماتیک


ارتقای ایمنی نوزادان در جراحی سزارین : مرور نظامند

راضیه غفوری, مینو یغمایی, سپیده خدادادی

ارتقای ایمنی و پیشگیری از مصدومیت ها, دوره 12 شماره 2 (1403), 16 شهریور 2025, صفحه 139 - 131
https://doi.org/10.22037/iipm.v12i2.42960

مقدمه: ایمنی بیمار مهم ترین اولویت مراقبت به ویژه در گروه های پرخطر مانند نوزادان است. ایمنی نوزادان در تولد به روش سزارین چالش برانگیزتر است زیرا با وجود تمام تلاش ها و دستورالعمل ها، ایمنی بیمار در اتاق عمل همچنان یک چالش است. است. این مطالعه متاسنتز با هدف بررسی عوامل موثر بر ایمنی نوزاد در حین سزارین و ارائه راهکارهای ارتقا آن انجام شد.

روش: این مطالعه به روش مرور نظامند از طریق مرور تلفیقی با روش متاسنتز (فراترکیب) انجام  شد. در مجموع 132 مقاله یافت شد و در نهایت 33 مقاله پس از بررسی برای تحقیق انتخاب شدند. معیارهای ورود، مقالاتی به زبان انگلیسی و فارسی، مرتبط با ایمنی نوزاد و چاپ قبل از سال 2024 بود. در مرحله بعد، کیفیت مقالات به طور همزمان توسط دو محقق مجزا با استفاده از ابزار تقویت گزارش‌دهی مطالعات مشاهده‌ای در اپیدمیولوژی و استاندارد تلفیقی گزارش کارآزمایی‌ها بررسی شد. سپس داده ها با استفاده از تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها:  مهم ترین عوامل خطر برای ایمنی نوزاد در حین سزارین شامل کم خونی ناشی از بستن زودرس بند ناف، زردی ناشی از تاخیر در بستن بند ناف، عفونت بیمارستانی، هیپوترمی و هیپرترمی، سقوط، خواب مطمئن، خطای دارویی، آسیب حین عمل و خطا در ثبت هویت نوزادان بود.

نتیجه‌ گیری: راهکارهای ارتقای ایمنی نوزادان در حین سزارین، توجه به کار تیمی، تیمی و آموزش مداوم بین رشته‌ای از طریق شبیه‌سازی، شناسایی دقیق مادران و ثبت دقیق هویت مادر و نوزاد، حمل و خواب ایمن نوزاد، پیشگیری از عفونت، حفظ دما و رطوبت اتاق عمل، بستن بند ناف پس از 30 ثانیه قبل تولد و 2 دقیقه پس از تولد است.

به این مقاله، به صورت زیر استناد کنید:
Ghafouri R, Yagmaie M, Khodadai S. Infant’s Safety Promotion in Cesarean Section Surgery: Systematic review . Irtiqa Imini
Pishgiri Masdumiyat. 2024: Vol 12: No 2: 131-139. https://doi.org/10.22037/iipm.v1403i12.42960