نامه به سردبیر
مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی,
دوره 2 شماره 5 (1391),
25 مهر 2016,
صفحه 7-9
https://doi.org/10.22037/bioeth.v2i5.14033
علم پزشکی دارای سیر تاریخی مشخصی است كه پرداختن به آن يكي از ضرورتهاي اساسي است. پزشکی بدوی حالت جادویی و يا مذهبی داشت، در حالیکه پزشکی نوين تحت تأثیر یکسری گرایشها جنبه منطقی پیدا کرده و روابط خود را با جنبههای جادویی و غیرعقلانی گسسته و بیش از پیش متکی بر علومی مانند شیمی و فیزیک گرديده است که در زمان ما در حال گسترش سریع هستند. در قرن بیستم پزشکی از نظر تخصصی رشد سریع یافت و دارای سازمان پیچیدهای گشت. در این دوره شاهد پیدایش مراکز متعدد بیمارستانی، رشد فعالیتهای تحقیقاتی در پزشکی و روند تخصصی شدن پزشکی به شکل گروهی هستیم. پزشک خانواده که به شکل خصوصی کار میکرد جای خود را به نوعی سازمان اداری داده است. در کشورهای توسعه یافته پزشک عمومی محله و درمانگاه تبدیل به کلینیکهای تخصصی سیستمهای بیمه همگاني و بسیاری صور دیگر شده و توزیع خدمات و مراقبتهای پزشکی جنبه خصوصی خود را از دست داده است. این پیشرفتها در قلمرو پزشکی تغییر شکل نحوه انجام فعالیتهای پزشکی را پایهریزی کرد. پیدایش پزشکی جدید تحول به سوی پزشکی شدن است؛ یعنی بیماری مستلزم تماس با پزشکی است. امروزه پزشکی به یک حرفه تبدیل شده و جامعهشناسان در این پایگاه فرایندی را که مشخصه تحول جوامع مدرن است میبینند. در دوره جدید وجوه اجتماعی پزشکی نیز مورد توجه جدی قرار گرفت. مدتها پیش از پیدایش جامعهشناسی پزشکی، مردمشناسان و جمعیتشناسان به مسایل اجتماعی پزشکی توجه ویژهای داشتند. مسایلی از قبیل مرگ و میر و... .
....