سخن سردبیر
مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی,
دوره 3 شماره 6 (1390),
11 مهر 2015
,
صفحه 7-11
https://doi.org/10.22037/mhj.v3i6.10241
چکیده
از وجوه تقابل همافزایانه دانش انسانشناسی و علم طب، حفر نقبی میان رشتهای به اعماق زمینه بکر پزشکی مردمی است؛ گنجینهای که فراورد آن دستاوردهای عظیمی برای دانش بشری و به طور خاص، سلامت جوامع انسانی در پی دارد.
یکی از گرایشهای متعالی و در عین حال مورد تغافل در گستره طب سنتی ایرانی ـ اسلامی، که عمیقاً ریشه در تجربه سودی و شهود گرایی اقوام سلف میدواند، و کدگشایی رموز آن فراتر از بررسی تطبیقی، آوردگاه توسعه علمی از طرقی چون مهندسی معکوس خواهد بود، طب بومی و پزشکی مردمی است. یاختههایی منسوج بر پیکره دانش طب سنتی، مرکب از باور، تجربه و کرامت که بازتاب تناوش به آموزههای وحیانی و نقل سینه به سینه تجارب سترگ است.
بنا به قولی، دانش پزشکی دوره اسلامی (از قرن دوم تا قرن چهاردهم هجری، هنگام ورود دانشهای نوین به ایران) از سه پیکره کاملاً متفاوت تشکیل میشده است: پزشکی به مثابه دانش، یعنی آن بخش از دانش پزشکی که به عنوان میراثی «علمی» از گذرگاهها و آبشخورهای گوناگون (شامل پزشکی هندی، پزشکی یونانی، پزشکی ایران پیش از اسلام و پزشکی سریانی) به دست مسلمانان رسید و به وسیله دانشمندانی که اکثر آنها ایرانی بودند، مردانی از جنس ابنسینا، ربنطبری، رازی و... بالید و رشد کرد. دوم، پزشکی به مثابه الهیات پزشکی که با استفاده از منابعی از جنس طبالنبی (ص)، طبالائمه (ع) و طبالرضا (ع) تعالی یافت و سوم، پزشکی به مثابه مردم، که با استفاده از دانش «مردمی» پزشکی و بیش از همه سینه به سینه بالید و گسترش یافت.
....
- طب بومی و پزشکی مردمی
ارجاع به مقاله
- چکیده مشاهده شده: 329 بار
- PDF دانلود شده: 153 بار