Research Article


إغماء مقارنة فقهی ـ پزشکی مفهوم إغماء

فرزاد پارسا; ام کلثوم بهرامی جاف

مجله علمی - پژوهشی فقه پزشکی, دوره 16 شماره 46 (1403), 18 اردیبهشت 2024, صفحه 1-22
https://doi.org/10.22037/mfj.v16i46.44051

زمینه و هدف: إغماء در گذشته غالباً یک بیماری و در برخی موارد آن‌را زوال عقل در اثر یک بیماری می‌دانستند و بر این اساس حقوق بیماران تبیین می‌شد. چنین مفهوم کلی‌اي امروزه دیگر مصداق نداشته و مفهوم هوشیاری طیف مختلفی از حالت‌های فقدان هوشیاری تعریف و علل و مختصات هر کدام تبیین شده است. پژوهش حاضر ضمن توجه به نگاه و ادله فقیهان و با مراجعه به متون تخصصی علوم مغز و اعصاب، با هدف تبیین مفهوم فقدان هوشیاری و انواع مختلف از دست دادن هوشیاری و لزوم بازنگری در فقه اسلامی در حوزه حقوق این بیماران انجام شده است.

مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر مطالعه‌ای میان رشته‌ای و براساس هدف، از نوع بنیادی نظری مي‌باشد. این تحقیق توصیفی ـ تحلیلی و براساس داده‌های طب سنتی، فقه اسلامی و علوم مغز و اعصاب است. گردآوری داده‌ها به طریق کتابخانه‌ای بوده و تجزیه و تحلیل داده‌ها به طریق کیفی انجام پذیرفته است.

نتیجه‌گیری: در پژوهش حاضر ضمن تبیین دیدگاه فقهای مذاهب اسلامی و علوم جدید مغز و اعصاب، این نتیجه حاصل شد که فقها غالباً إغماء را یک بیماری و برخی آن‌را زوال عقل در اثر یک بیماری می‌دانستند. این دو رویکرد در حقیقت یکی است؛ زیرا گروه اول نیز إغماء را معلول عوامل مختلفی می‌دانند؛ لذا در هر دو حالت إغماء یک بیماری مستقل نیست. این رویکرد فقیهان بسیار کلی است، امری که امروزه دیگر وجود ندارد، چه امروزه مفهوم هوشیاری را تعریف و حالت‌های مختلف از دست رفتن هوشیاری و علل آن تا حد زیادی تبیین و مقیاس‌بندی شده و روش‌های درمانی نیز در موارد مختلفی کشف شده است و حتی چنان‌که می‌دانیم در دانش امروزی هوش‌بری درمواقع نیاز چون اعمال جراحی به ‌راحتی انجام می‌پذیرد، بر این اساس لازم است فقها و دانشمندان احکام خاص این حوزه را حسب واقعیت‌های موجود و علم پزشکی و جهت احقاق حقوق این بیماران بازتعریف کنند.

اختلاف والدین جنین فریزشده در لانه‌گزینی در رحم مادر در نظام حقوقی ایران

نسیبه هاشمی نژاد, مریم‌السادات محقق داماد

مجله علمی - پژوهشی فقه پزشکی, دوره 16 شماره 46 (1403), 18 اردیبهشت 2024, صفحه 1-16
https://doi.org/10.22037/mfj.v16i46.41984

زمینه و هدف: مسئله ناباروری یکی از مسائل و مشکلات بسیار مهم جوامع انسانی است و دانش پزشکی با توجه به پیشرفت‌های زیادی که در این عرصه داشته، توانسته است این مشکل را تا حدودی حل کند که یکی از دستاوردهای این علم در این زمینه، فریز کردن جنینی است که از باروری آزمایشگاهی سلول جنسی پدر و مادر در شرایط خارج رحمی و با فرآیند پزشکی به‌وجود آمده است. فریز و نگهداری جنین در بانک‌های انجماد موجب ایجاد مسائل متعدد خواهد شد که یکی از آن‌ها، چالش‌های حقوقی است؛ لذا پرسش‌ اصلی در این پژوهش بیان کیفیت رفع اختلاف‌نظر بین والدین در انتخاب رحم، جهت لانه‌گزینی جنین فریزشده در نظام حقوقی ایران می‌باشد.

مواد و روش‌ها: پژوهش پیش‌رو به روش توصیفی ـ تحلیلی و با مراجعه به اسناد و منابع کتابخانه‌ای گردآوری شده و به تجزیه و تحلیل کیفی آیات قرآن کریم و نظرات حقوق‌دانان، فقها و علم پزشکی در رابطه با اختلاف والدین جنین فریزشده در لانه‌گزینی در رحم مادر و غیر مادر در نظام حقوقی ایران پرداخته است.

نتیجه‌گیری: براساس مطالعات به‌ عمل ‌آمده در ارتباط با اختلاف در محل لانه‌گزینی جنین همچنین با بیان دیدگاه‌های مختلف درخصوص تعیین صاحب ‌اختیار جنین‌ فریزشده جهت تصمیم‌گیری برای جنین، مشخص‌ گردید، زوجین (صاحبان‌ سلول‌جنسی و دو عامل تشکیل‌دهنده جنین) به صورت مشترک صاحب ‌اختیار هستند و با بیان انواع رابطه والدین با جنین، تبیین شد رابطه‌ای جدید بین آن‌ها یعنی رابطه سلطه و تصرف امانی و حق اختصاص وجود دارد. با توجه و تمسک به ‌حق سلامت جسمی و روانی جنین، حق حیات، حق لانه‌گزینی در رحم مادر، تأثیرات روحی لانه‌گزینی در رحم‌ مادر بر جنین، مکانت داشتن رحم (مصلحت جنین) و قواعد لاضرر و لاحرج در فروض سلامت و عدم سلامت جنین یا مادر در محل لانه‌گزینی، رحمی برگزیده می‌شود که طبق آیات قرآن کریم قرارگاهی استوار برای جنین بوده و سلامت و حفاظت جنین را تأمین می‌کند، افزون بر آن مشخص گردید جنین فریزشده، مال نیست پس به ارث نمی‌رسد.