مقاله پژوهشی


رابطه رهبری معنوی و انگیزش شغلی در بین مدرسین دانشگاه پیام نور ایلام

جمیل صادقی فر, معصومه فاضلی, فاطمه کرامت منش, زهرا تولیده, سیدمسعود موسوی

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 4 شماره 12 (1393), 18 شهریور 2016, صفحه 31-47
https://doi.org/10.22037/bioeth.v4i12.13838

زمینه و هدف: ایجاد انگیزش شغلی در اساتید دانشگاهی به شیوه‌ای مؤثر و متناسب با نظام آموزشی یکی از ضروریات پرورش دانش آموختگان و رشد و تعالی آنان تلقی می‌شود. تحقق این مفهوم بخصوص در نظام آموزش عالی که يكي از مهمترين حوزه‌هاي توسعه پايدار به شمار مي‌رود دوچندان است. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه رهبری معنوی و انگیزش شغلی در بین مدرسین دانشگاه پیام نور ایلام به انجام رسیده است.

روش پژوهش: مطالعه حاضر از نوع توصیفی ـ همبستگی بوده که بصورت مقطعی در سال 1391 در بین مدرسین دانشگاه پیام نور ایلام انجام گرفته است. تعداد 120 نفر بر اساس فرمول و به روش نمونه‌گیری طبقه‌ای تصادفی انتخاب و وارد مطالعه شدند. ابزار جمع‌آوری داده‌ها دو پرسشنامه استاندارد رهبري معنوي (SL) فراي و همکاران و انگيزش شغلي نئو و باچبر می‌باشد. تحلیل داده‌ها با استفاده از ضريب همبستگي پيرسون، ANOVA  و t مستقل انجام گرفت.

یافته‌ها: از مجموع 120 پرسشنامه توزیع شده، 117 مورد تکمیل و بازگشت داده شد. (نرخ پاسخگویی: 97/50 درصد) بر اساس آزمون همبستگی پیرسون رابطه معناداری بین شش حیطه رهبری معنوی و انگیزش شغلی اساتید مورد مطالعه مشاهده شد. (0/05>P) بر اساس آزمونt  مستقل، تنها بین حیطه ایمان به کار و جنسیت اساتید رابطه معناداری وجود داشت. (0/042=P) آزمون آنالیز واریانس بین سابقه خدمت اساتید و مؤلفه انگیزش شغلی و حیطه عضویت سازمانی رابطه معناداری را نشان داد. (0/05>P)

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج پژوهش، وجود رفتارهای مبتنی بر رهبری معنوی می‌تواند تأثیر مثبتی بر انگیزش شغلی اساتید داشته باشد. توصیه می‌شود با ایجاد زیرساخت‌های مناسب جهت ایجاد و نهادینه‌سازی مؤلفه‌های رهبری معنوی، انگیزش شغلی مدرسین دانشگاهی به عنوان یک گروه دانشی مورد تقویت قرار گیرد.

مقدمه: مطالعات اخير مربوط به سازمان و شناخت آن، توجه بسیاری از مدیران و محققین را به مفاهیم رفتار شهروندی سازمانی جلب کرده است. همچنین رعایت عدالت سازمانی به افزایش کارایی و اثربخشی سازمانی و درک کارکنان از اخلاق حرفه‌ای کمک شایانی می‌کند. هدف این پژوهش بررسی ارتباط و همبستگی رفتار شهروندی سازمانی با عدالت سازمانی به عنوان یکی از اصول اخلاق حرفه‌ای در کارکنان معاونت تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است.

مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر از نوع توصيفی - همبستگی می‌باشد که بر روی 150 نفر از کارکنان شاغل در معاونت تحقيقات و فناوري وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي مشتمل بر دفاتر معاونت، اطلاع‌رساني، پژوهش، اداره امور عمومي، اخلاق پزشكي و مالي صورت گرفته است. حجم نمونه 146 نفر و ابزار جمع آوري اطلاعات، پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی در 5 بعد وظیفه‌شناسی، نوع‌دوستی، فضیلت مدنی، جوانمردی و ادب و عدالت سازمانی با انواع رویه‌ای، توزیعی و مراوده‌ای بود. تجزیه و تحلیل داده‌ها توسط نرم افزار SPSS 15 انجام گرفت.

یافته‌ها: آزمون آماری پیرسون همبستگی معناداری را بین رفتار شهروندي سازماني و عدالت سازمانی در میان کارکنان این معاونت نشان داد. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که احترام به مبانی اخلاق حرفه‌ای با رعایت عدالت سازمانی، با رفتار مدنی سازمانی کارکنان، رابطه مثبت و معناداری دارد.

نتیجه‌گیری: با افزایش درک و رعایت عدالت سازمانی به عنوان یکی از اصول اخلاق حرفه‌ای، رفتار شهروندی سازمانی در کارکنان ارتقا و افزایش می‌یابد. همچنین پیشنهاد می‌‌شود مدیران با رعایت عدالت سازمانی در جهت ارتقای رفتار شهروندی سازمانی در کارکنان سازمان خود در راستای احترام به مبانی اخلاق حرفه‌‌‌ای تلاش کنند.

 

تحلیل ارتباط بین توزیع نهاده های بخش بهداشت با پیامدهای سلامتی در ایران با استفاده از ضریب جینی

محمود عباسی, مجتبی حسومی, عفت محمدی, حشمت الله اسدی

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 4 شماره 12 (1393), 18 شهریور 2016, صفحه 65-79
https://doi.org/10.22037/bioeth.v4i12.13840

مقدمه: مقوله عدالت یکی از معیارهای مهم در توزیع منابع  و دسترسی به خدمات بهداشتی درمانی می‌باشد. هدف این پژوهش تحلیل ارتباط بین توزیع نیروی انسانی بخش بهداشت با پیامدهای سلامتی در ایران (1387 – 1379) می‌باشد.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی و گذشته‌نگر می‌باشد. برای محاسبه ضریب جینی هر کدام از متغیرها (پزشک، پرستار و تخت ثابت) و همچنین برای تعیین همبستگی هر کدام از متغیرها با شاخص سلامتی (مرگ و میر کودکان و مرگ و میر مادران) نرم افزار STATA مورد استفاده قرار گرفت.

یافته‌ها: ضریب جینی پرستاران در طی سال‌های مورد مطالعه کاهش پیدا کرده در حالی که در ضریب جینی تخت کاهش چندانی دیده نمی‌شود و این ضریب برای نیروی پزشکان دارای افزایش بوده است. هر کدام از ضرایب جینی جداگانه برای تعیین همبستگی با مرگ و میر کودکان و مادران مورد تحلیل قرار گرفتند. در این بین تنها بین ضریب جینی پرستاران با مرگ و میر کودکان ارتباط معناداری مشاهده شد (p=0.009) و بین ضریب جینی پزشکان و مرگ و میر کودکان ارتباط معناداری به صورت عکس وجود داشته است(p=0.03).

نتیجه‌گیری: دلیل قاطعی برای بهبود شاخص‌های بهداشتی مورد مطالعه در اثر افزایش عدالت در دسترسی به پزشک، پرستار و تخت بیمارستانی نمی‌تواند وجود داشته باشد و بهبود این شاخص‌ها می‌تواند در نتیجه عواملی چون پیشرفت علم و تکنولوژی، افزایش مهارت نیروی انسانی و همچنین افزایش آگاهی مردم در زمینه‌های بهداشتی باشد.

 

کیفیت و دامنۀ صدای همنوع در تعامل پزشک ـ بیمار (یک مطالعه کیفی از مشاوره‌های درمانگاهی)

احمد کلاته ساداتی, محمد تقی ایمان, کامران باقری لنکرانی

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 4 شماره 12 (1393), 18 شهریور 2016, صفحه 101-129
https://doi.org/10.22037/bioeth.v4i12.13842

تعامل و گفتگوی پزشک ـ بیمار در مشاوره درمانگاهی، در برگیرنده صداهای متفاوتی است که ضرورتاً همه آن‌ها به مسائل تشخیصی و درمانی مربوط نمی‌شود. صداهای غیرمرتبط با تشخیص و درمان در مشاوره‌ها، دست کم دو کارکرد مهم دارد که عبارتند از: کمک به تداوم گفتگو و  تأثیرگذاری غیرمستقیم در تشخیص و درمان. يكي از صداهای غیرمرتبط که از سوی پزشک مورد استفاده قرار می‌گیرد، صداي همنوع است که ارجاع دارد به وجه همدلانه تعامل پزشک با بیمار. تحقیق حاضر با رويكرد توصیفی - تحلیلیِ مبتنی بر تحلیل گفتگو، مفاهیم و گزاره‌های صداي همنوع مورد استفاده پزشکان را در 33 مشاوره درمانگاهي در بیمارستان شهید فقیهی شیراز استخراج کرده است. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که دامنه استفاده از لغات و گزاره‌هاي مرتبط با صداي همنوع 610 مورد بوده كه 3/30% از کل گفتگوها (پزشك و بيمار) و 5/50% از لغات و گزاره‌هاي پزشک را تشکیل می‌دهد. دامنه استفاده از لغات و گزاره‌هاي صداي همنوع به ترتيب در استفاده از واژه‌هاي تسهيل‌گر 298 مورد؛ كمك به داستان‌گويي بيمار 104 مورد؛ استراتژي همدلانه 20 مورد؛ توجه خاص به داستان ‌بيمار 121 مورد؛ و در مورد سوالات نامربوط به سلامت بيمار 6 مورد مي‌باشد. در رابطه با بستر خاص تحقيق (جامعه ایران) نيز استفاده از مفاهيم خاص 40 مورد و استفاده از مفاهيم ارزشي 21 مورد بوده است. به طور کلی می‌توان گفت که اگر چه پزشکان به طور فعال از مفاهيم و گزاره‌های صداي همنوع در مشاوره‌ها استفاده کرده‌اند، اما شکل کلی گفتگوها مبتنی بر رابطه نابرابر بین پزشک و بیمار است. از آنجايي كه رابطه نابرابر مانعي در مقابل تعامل است و ارتباط با بيمار نيازمند دانش و مهارت لازم مي‌باشد، پيشنهاد مي‌شود نظام آموزش پزشكي در ايران روي آموزش مهارت‌هاي ارتباطي برنامه‌ريزي كند.

مقاله مروری


قرآن، طبیعت و حقوق آن از منظر دو تفسیر فقهی شیعه و سنی

مصطفی رجبی باقرآباد

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 4 شماره 12 (1393), 18 شهریور 2016, صفحه 11-29
https://doi.org/10.22037/bioeth.v4i12.13837

عناصر طبیعت، موجودات (گیاهان و حیوانات) و مناسبات زیستی[i] متعادل بین آنها تشکیل‌دهنده طبیعت است. خداوند متعال این سرمایه غنی را به بشر ارزانی داشته تا انسان‌ها و موجودات ضمن بهره‌مندی از آن، به عمران و آبادانی زمین همت گمارند و بستر زیست‌گاهی مناسب برای همه موجودات باقی بماند. از این رو حق استفاده از آن را باید از مصادیق مهم حقوق بشر دانست. قرآن کریم در آموزه‌های توصیفی و حتی دستوری خود بر مصونیت طبیعت و منابع طبیعی و تعادل زیست محیطی از هر گونه تجاوز، تعدی و فساد در آن تأکید ورزیده است و بر این اساس، تجاوز و تعدی به طبیعت را فساد در زمین دانسته که عذاب اخروی و مسؤولیت دنیوی را در پی خواهد داشت. در این مقاله ضمن شناسایی عناصر کلیدی تشکیل‌دهنده‌ طبیعت و محیط زندگی انسان در قرآن، آیات مربوط به هر دو گستره را با روش تفسیری مفسرین فقهی امامیه و اهل سنت با رهیافت‌هایی از کتاب «فقه‌القرآن راوندی» و «الجامع قرطبی» ارائه و با تأکید بر روابط عمیق بین انسان و مناسبات انسان‌ها با طبیعت، فرضیه مسؤولیت اخلاقی، مدنی و کیفری متجاوز به حقوق طبیعت را در حقوق اسلام اثبات می‌نماییم.

 


پی نوشت‌‌‌ها

[i]. Biological

 

جنبه‌های قانونی و حقوقی گردشگری پزشکی

نازنین ابوالحسنی

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 4 شماره 12 (1393), 18 شهریور 2016, صفحه 81-100
https://doi.org/10.22037/bioeth.v4i12.13841

مقدمه: در کشورهای توسعه یافته هزینه بالای خدمات پزشکی و درمانی، زمان طولانی انتظار بیماران و همچنین زمانی که بیماران می‌بایست صرف گرفتن تائیدیه بیمه خود نمایند، موجب پیدایش این انگیزه گردید تا علیرغم وجود برخی مشکلات، خدمات مذکور را در کشورهای دیگر دریافت نمایند. از سوی دیگر، در کشورهای در حال توسعه نیز عواملی همچون جهانی شدن و آزادسازی تجارت در حوزه خدمات سلامت، بسترساز رشد سریع گردشگری پزشکی گردید. موقعیت خاص جغرافیایی ایران، تاریخچه علوم پزشکی و فراهمی تیم‌های پزشکی و پیراپزشکی، خدمات بهداشتی و درمانی کم هزینه و با کیفیت بالا، موجب افزایش اهمیت گردشگری پزشکی در عرصه‌های اقتصادی و پزشکی ایران شده است. علیرغم رشد روزافزون گردشگری پزشکی، این صنعت با چالش‌هایی نیز روبه روست که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به جنبه‌های قانونی و حقوقی اشاره کرد. نظر به اینکه پژوهش‌های اندکی در این رابطه صورت گرفته است، هدف از این مطالعه بررسی جنبه‌های قانونی و حقوقی مرتبط با گردشگری پزشکی می‌باشد.

روش اجرا: پژوهش حاضر يك مطالعه مروري در خصوص مسائل قانونی و حقوقی گردشگري پزشکی مي‌باشد. جهت گردآوري اطلاعات در خصوص مسائل قانونی و حقوقی گردشگري پزشکی، پایگاه‌های اطلاعاتی,Scopus, SID ,Pubmed Google Schola با استفاده از کلید واژگان «گردشگری پزشکی»، «گردشگری سلامت» و «جنبه‌های قانونی و حقوقی» مورد بررسي قرار گرفت و حدود 47 مطلب مرتبط يافت شد، پس از مطالعه عنوان و چكيده مقالات يافت شد؛ تعداد 23 مطلب كه در ارتباط با موضوع پژوهش بود مورد مطالعه قرار گرفت. سپس نتايج يافت شده مورد تحليل قرار گرفت.

یافته‌ها: با توجه به یافته‌های مطالعه، صنعت گردشگری پزشکی رو به رشد می‌باشد، اما چالش‌هایی در زمینه جنبه‌های حقوقی و قانونی گردشگری پزشکی شامل حیطه‌های دسترسی به خدمات، خطاهای پزشکی، بیمه‌های سلامت، اعطای مجوز و تائیدیه‌های قانونی مراکز، عملیات پزشکی و تکنولوژی‌های پزشکی وجود دارد.

نتیجه‌گیری: چالش‌های حقوقی و قانونی گردشگری پزشکی بایستی از سوی سیاست‌گذاران و نهادهای متولی در این صنعت مورد توجه قرار گیرد، چرا که با توجه به جهانی بودن این چالش‌ها، تلاش در رفع آنها، ضرورتی است که با تبدیل تهدید به فرصت،  باعث تسهیل فرایند جذب بیمار خارجی می‌گردد.

 

محصولات غذایی تراریخته و چالش‌های پیش رو از منظر اخلاق زیستی و حق بر غذا

محمود عباسی, نجمه رزمخواه, بهاره حیدری

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 4 شماره 12 (1393), 18 شهریور 2016, صفحه 131-164
https://doi.org/10.22037/bioeth.v4i12.13843

در چارچوب حقوق بین‌الملل بشر، «حق بر غذای کافی»،  حق بنیادین هر شخص بر دسترسی پایدار به غذایی است که پاسخگوی نیازهای تغذیه‌ای او بوده و فاقد عناصر سمّی و خطرناک باشد. ارائه محصولات غذایی تراریخته، عواقب و عوارض ناشی از تغذیه با این محصولات برای سلامت مصرف‌کنندگان، همراه با کنترل گسترده شرکت‌های خصوصی بر روند تحقیقات علمی در خصوص بررسی عوارض احتمالی‌شان، موجب بروز نگرانی‌های جدی در میان فعالان عرصه حقوق بشر شده است. شرکت‌های مزبور با استناد به پاراگراف سوم ماده 15 میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، هر نوع مداخله و نظارت بخش دولتی در روند تحقیقات خود را خلاف اصول بنیادین حقوق بشر دانسته و از فاش نمودن نتایج علمی حاصل از تحقیقات انجام شده در آزمایشگاه‌های تحت کنترل خود نیز امتناع می‌کنند و همواره مدعی‌اند که غذاهای تراریخته با غذاهای معمولی هیچ تفاوتی ندارند. موضوعی که نه تنها موجب نقض «حق بر غذای کافی» می‌شود، بلکه در تضاد با برخی اصول «اخلاق زیستی» از جمله «اصل زیانبار نبودن» است. بدین‌ترتیب، پرسش اصلی آن است که در مواجه با تقابل ایجاد شده میان «حق بر غذای کافی» و التزام به اصول« اخلاق زیستی» از یک سو و «حق انجام آزادانه تحقیقات علمی و فعالیت‌های خلاقه» از سوی دیگر چه باید کرد؟ آنچه مسلم است رویه موجود توان پاسخگویی به مشکلات ایجاد شده در خصوص تامین «حق بر غذای کافی» و اصول «اخلاق زیستی» را ندارد. بنابراین دولت‌ها و شرکت‌های خصوصی فعال در زیست فناوری تراریخت با توجه به لزوم پایبندی‌شان به اصول بنیادین حقوق بشر و « اخلاق زیستی»، مکلف به اصلاح شیوه موجود و برقراری تعادل میان منافع متفاوت هستند.

 

نظام سلامت و مصرف گرایی: مطالعه‌ای مبتنی بر داده‌های ثانویه

محمدباقر علیزاده اقدم, کمال کوهی, رحیم یوسفی اقدم

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 4 شماره 12 (1393), 18 شهریور 2016, صفحه 165-195
https://doi.org/10.22037/bioeth.v4i12.13844

گسترش نظام سلامت در ایران  با تغییر ارزشی و مصرف‌گرایی همزمان است، این دو پدیده به صورت دو وجهی همدیگر را تقویت می‌کنند، از یک سو نظام بهداشت و سلامتی شیوه‌های زندگی «سالم» را تعیین و برای تحقق آن خدمات و کالا ارائه می‌دهد، از سوی دیگر مصرف‌گرایی نیز با کالایی‌سازی محصولات و تولیدات پزشکی به گسترش گفتمان پزشکی و سلامت در جامعه کمک می‌کند. روش مورد استفاده در تحقیق، تحلیل ثانویه داده‌های پیمایش ملی ارزش‌ها، حساب‌های ملی ایران بانک مرکزی و حساب‌های ملی سلامت مرکز آمار می‌باشد. تحلیل یافته‌ها نشان می‌دهد که اساساً در دهه‌های اخیر میزان نارضایتی افراد از وضعیت سلامتی خود افزایش یافته است در عین حال مصرف و هزینه‌های خانوار در ابعاد مختلف؛ بهداشتی، خوراکی و آشامیدنی، پوشاک و کفش، امور فرهنگی و سرگرمی و خدمات و کالاهای متفرقه نیز افزایش یافته است. تحلیل دقیق خود نهاد سلامت و هزینه‌های آن در چند سال اخیر نشان دهنده‌ی آن است که هزینه‌های بخش بهداشت و سلامت در تمامی حوزه‌ها افزایش یافته است. تحلیل نظری این موضوع، نشانه‌ی مصرف‌گرایی در حوزه‌ی پزشکی و سلامت می‌باشد، به عبارت دیگر نظام سلامت و بهداشت در این دیدگاه از رویکرد زیستی و پزشکی خارج شده و در خدمت پاسخگویی به ارزش‌های اجتماعی در حال ظهور است: ارزش‌های فرهنگ مصرفی.