مقاله اصیل


مقایسه مپریدین و سوفنتانیل اینتراتکال برای جلوگیری از لرز در اعمال جراحی ارتوپدی Intrathecal meperidine versus intrathecal sufentanil for prevention of shivering in lower limb orthopedic surgeries under spinal anesthesia

شهریار صانع, رحمان عباسی وش, محمدامین ولی زاده حسنلوئی, علی اکبر نصیری, حجت اله صفیر

مجله انجمن آنستزیولوژی و مراقبت‌های ویژه ایران, , 10 December 2018, صفحه 2-11

خلاصه: مقدمه: هیپوترمی حین عمل یکی از مشکلات و مسائل شایع می باشد. بی حسی اسپاینال به اندازه بیهوشی عمومی تنظیم دمای بدن را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف از این مطالعه مقایسه تاثیر استفاده پیشگیرانه اینتراتکال سوفنتانیل و مپریدین برای جلوگیری از لرز حین بی حسی اسپاینال در بیماران تحت جراحی ارتوپدی اندام تحتانی بوده است. روشها: 90 بیمار بطور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. یک گروه 3 میلی لیتر بوپیواکائین هیپر بار 0.5 درصد به همراه 2 میکروگرم سوفنتانیل (گروه S)، یک گروه 3 میلی لیتر بوپیواکائین هیپر بار 0.5 درصد به همراه 0.2 میلی گرم برای هر کیلوگرم وزن بدن مپریدین (گروه M) و یک گروه 3 میلی لیتر بوپیواکائین هیپر بار 0.5 درصد به همراه نرمال سالین (گروه C) دریافت کردند. میزان بروز و شدت لرز، فشار خون، ضربان قلب و میزان کلی مصرف مپریدین در سه گروه با یکدیگر مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج: میزان کلی بروز لرز در گروههای مطالعه حین عمل و در ریکاوری از گروه کنترل کمتر بوده و این تفاوت از نظر آماری معنی دار بود (P=0.03, P=0.001). همچنین شدت لرز نیز در گروههای مطالعه حین عمل و در ریکاوری از گروه کنترل بطور معنی داری کمتر بود(P = 0.001, P=0.01). میزان کلی مصرف مپریدین وریدی در گروههای مورد مطالعه در مقایسه با گروه کنترل کمتر بود(P=0.03). بین سه گروه از نظر پارامترهای همودینامیک تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بحث: این مطالعه به ما نشان داد که سوفنتانیل و مپربدین اینراتکال در مقایسه با گروه کنترل میزان لرز و شدت آن و میزان کلی نیاز به مپریدین وریدی برای کنترل لرز حین عمل را کاهش داد. پارامترهای همودینامیک نیز تحت تاثیر قرار نگرفته و در سه گروه تفاوتی با هم نداشتند.

چکیده مقدمه: دوزهای متفاوت از مورفین از طریق رسپتورهای اپیوئیدی کاپا و دلتا بر روی میوسیت های قلبی اثر میگذارند. هدف از این مطالعه بررسی اثرات اعتیاد به مورفین بر وسعت ضایعه انفارکتوس میوکارد ومیزان کراتین فسفوکیناز و لاکتات دهیدروژناز در موشهای صحرایی نر بوده است. مواد و روش ها: این آزمایش بر روی 30 موش صحرایی نر با میانگین وزنی 200 -250 گرم انجام گرفت. موش ها به سه گروه کنترل، گروه تجربی 1 ( مصرف مزمن مورفین+ انفارکتوس+40 میلی گرم برکیلوگرم مورفین) و گروه تجربی 2 (مصرف مزمن مورفین+ انفارکتوس+20 میلی گرم برکیلوگرم مورفین) تقسیم شدند. جراحی به روش لیگاسیون به منظور القاء انفارکتوس در هر سه گروه صورت گرفت. سرانجام بعد از دو روز از همه موش ها نمونه خون برای تعیین میزان آنزیم های کراتین فسفوکیناز و لاکتات دهیدروژناز گرفته شد. در پایان دو روز، موش ها کشته شدند و بافت عضله قلبی جهت اندازه گیری وسعت ضایعه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج: یافته های این مطالعه نشان داد که تجویز مورفین حجم انفارکتوس و سطوح کراتین فسفوکیناز و لاکتات دهیدروژناز را درگروه های مورد مطالعه کاهش داد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این مطالعه چه بسا تجویز مورفین به افراد معتاد، به مقدار مصرف قبلیشان پیش از رخداد انفارکتوس میوکارد، باعث کاهش علائم سندرم ترک شده، کاهش وسعت ضایعه انفارکتوس میوکارد در این افراد را در پی داشته باشد.

پیش بینی مدت اقامت بیماران در بخش مراقبت های ویژه مغز و اعصاب با تکنیک های داده کاوی Prediction of the length of stay of patients in the neuro-critical care unit using data mining techniques

امید شفق سرخ, سعیده ناطقی نیا, محمدرضا حاجی اسماعیلی, رضا گوهرانی, مسعود زنگی, حسنعلی احمدی

مجله انجمن آنستزیولوژی و مراقبت‌های ویژه ایران, , 10 December 2018, صفحه 22-33

مقدمه: امروزه کاهش هزینه ها و برنامه ریزی منابع نقش بسیار مهمی در مدیریت بیمارستان ها ایفا می کنند. بخش های مراقبت ویژه بیمارستان ها دارای پر هزینه ترین تخت ها می باشد. مدل های پیش بینی مدت اقامت بیماران در بخش مراقبت های ویژه ابزاری برای مدیریت بهینه تخت ها و منابع کمیاب بخش مراقبت های ویژه است. هدف ما در این پژوهش ارائه مدل هایی جهت پیش بینی مدت اقامت بیماران در بخش مراقبت های ویژه مغز و اعصاب با استفاده از تکنیک های داده کاوی می باشد. روش پژوهش: در این مطالعه از نرم افزار داده کاوی رپیدماینر برای مدل سازی به منظور طبقه بندی و ساخت مدل پیش بینی برای بیماران بستری در بخش مراقبت های ویژه مغز و اعصاب بیمارستان لقمان حکیم تهران استفاده شده است. داده های مورد نیاز این پژوهش از 592 بیمار بستری در بخش مراقبت های ویژه بین سال های 94 تا 97 استخراج گردیده است. الگوریتم هایی که برای طبقه بندی بیماران استفاده گردید شامل شبکه عصبی ، نزدیک ترین همسایه، درخت تصمیم و جنگل تصادفی بود. در نهایت ماتریس اغتشاش برای محاسبه دقت بدست آمد. نتایج: یافته های این پژوهش نشان می دهد که متغیر نوع جراحی و عارضه پنومونی بیشترین تاثیر را بر مدت اقامت بیماران دارند. همچنین دقت الگوریتم های مورد استفاده برای ساخت مدل پیش بینی به ترتیب درخت تصمیم 84.28% ، جنگل تصادفی 83.96% ، شبکه عصبی 83.79% و نزدیک ترین همسایه 77.90% بدست آمد. نتیجه گیری: مدل های ساخته شده بر اساس هر چهار تکنیک مورد استفاده در این پژوهش قادر به پیش بینی مدت اقامت بیمار بودند. اما یافته های حاصل از ماتریس اغتشاش نشان داد که تکنیک درخت تصمیم با دقت 84.28% عملکرد نسبتا بهتری را در بین تکنیک های مورد مطالعه داشته و قوانین استخراج شده از درخت تصمیم می تواند به عنوان الگویی برای پیش بینی وضعیت مدت اقامت بیماران در بخش مراقبت های ویژه مورد استفاده قرار گیرد.

زمینه: ناشتایی طولانی‌مدت قبل از عمل می‌تواند به عوارض جدی بعد از عمل منتهی شود. این مطالعه باهدف بررسی میزان رعایت ناشتایی قبل از عمل در سالمندان و پیامدهای متعاقب آن انجام شد. مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی است که از اسفندماه 96 تا مرداد 97 در سطح بیمارستان‌های آموزشی دانشگاه ایران انجام شد، 151 نفر از سالمندان کاندید جراحی 60 ساله و بالاتر با روش نمونه‌گیری در دسترس در این مطالعه شرکت کردند. ابزار جمع‌آوری داده‌ها شامل چک‌لیست محقق ساخته‌ای بود که روایی آن از طریق اعتبار محتوا و پایایی آن از طریق ارزیابی هم‌زمان و محاسبه همبستگی نمرات ارزیابی حاصل شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار spss21 مورد تجزیه‌ و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد ، 69(7/45%) از شرکت کنندگان مرد و 82(3/54%) آنها زن بودند. 51.7 درصد آن‌ها مبتلابه بیماری‌های قلبی و عروقی بودند. میانگین مدت‌زمان ناشتایی در کل معادل 2.79±11 بود. تنها 30 نفر از این سالمندان مدت‌زمان ناشتایی استاندارد 6- 8 ساعت را تجربه کردند، درحالی‌که 19 نفر 8-10 ساعت، 46 نفر 10-12 ساعت و 56 نفر از آن‌ها بیش از 12 ساعت قبل از جراحی ناشتا بودند. نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج این مطالعه، به نظر می‌رسد مراقبت از سالمندان در مرحله قبل از عمل بخصوص درزمینه رعایت مدت‌زمان ناشتایی، بررسی بیماری‌های زمینه‌ای و علائم حیاتی قبل از عمل، دقت کافی مبذول نمی‌شود. لذا توصیه می‌گردد تا کارکنان مراقبتی آموزش کافی در این زمینه دریافت نمایند. کلید واژه ها:مدت زمان ناشتایی، سالمندان .مراقبت قبل از عمل .جراحی

استهلاک شغلی در متخصصین بیهوشی و مراقبت های ویژه ایران Burnout Syndrome Among Iranian Anesthesiologist

رضا امین نژاد, حامد شفیعی, هلن قرائی, رزا علیخانی, علی ناظری آستانه, علیرضا سلیمی, مجتبی موسوی

مجله انجمن آنستزیولوژی و مراقبت‌های ویژه ایران, , 10 December 2018, صفحه 43-50

مقدمه: شیوع سندرم استهلاک در پزشکان بیش از سایر حرفه های تخصصی ست و بطور ویژه در متخصصین بیهوشی بیش از سایر متخصصین بالینی دیده می شود. پیدایش سندرم استهلاک نتیجه عدم تعادل بین ویژگی های فردی و معضلات شغلی و حرفه ای ست. سندرم استهلاک با بسیاری از تبعات ناگوار دیگر نیز همراهی دارد که از آن ها می توان به افزایش نرخ گردش کار، کاهش رضایتمندی بیماران و کاهش کیفیت مراقبت های ارائه شده به ایشان اشاره کرد. سندرم استهلاک همچنین بطور مستقیم سلامت روان و فیزیکی تعداد زیادی از متخصصین بیهوشی را متاثر می سازد. هدف: ارزیابی شیوع سندرم استهلاک در بین متخصصین بیهوشی ایران به منظور افزایش آگاهی هدف این مطالعه است. روش: در خلال ماه های سپتامبر تا نوامبر 2017، مطالعه Mini-Z به منظور بررسی سندرم استهلاک در میان متخصصین بیهوشی، دستیاران تخصصی و فلوشیپ ها انجام شد. همه پرسش های این مطالعه منطبق بر داده های کالج آمریکایی پزشکان Utah بود. نرم افزار برخط Survey Monkey به منظور دریافت بازخورد از متخصصین بیهوشی ایرانی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج: از میان یکصد متخصص بیهوشی شرکت کننده در مطالعه، 63% از شغل خود راضی بودند، 89% استرس زیادی را تجربه می کردند و 28% خود را دچار سندرم استهلاک قلمداد می کردند. 28% از شرکت کنندگان کنترلی بر حجم کاری خویش نداشتند، 75% زمان اختصاص یافته به مستندسازی یافته های خود حین انجام وظایف خویش را کافی نمی دانستند و 36% محیط کاری خود را منطقی نمی پنداشتند. طبق گزارش های بررسی شده از شرکت کنندگان این مطالعه، ارزش های حرفه ای 42% از شرکت کنندگان در راستای مدیران گروه های خود نبود و 47% از افراد از کار گروهی رضایت نداشتند. در 30% موارد، شرکت کنندگان از مقدار زمان اختصاص داده شده به ثبت مستندات بهداشتی الکترونیک راضی نبودند؛ هرچند مهارت ایشان در 53% موارد رضایتبخش نبود. نتیجه گیری: در مجموع متخصصین بیهوشی ایرانی از شغل خود راضی نیستند و استرس زیادی را در ارتباط با حرفه خویش تحمل می کنند. فهم بهتر از عواملی که تداوم رضایتمندی متخصصین بیهوشی را به همراه دارد و مطالعه در راستای یافتن مداخلاتی که بتواند از استهلاک این گروه از پزشکان بکاهد، ضروری به نظر می رسد.

تحلیل مفهوم مهارت های غیرتکنیکی در احیای قلبی ریوی: یک تحلیل مفهوم هیبرید Concept Analysis of Non-Technical Skills in Cardiopulmonary resuscitation

عباس حیدری, محمد حسینی

مجله انجمن آنستزیولوژی و مراقبت‌های ویژه ایران, , 10 December 2018, صفحه 51-61

زمینه و هدف: با وجود تاکید گایدلاین احیای قلبی ریوی (2015) بر آموزش و تمرین مهارت های غیر تکنیکی و کار تیمی، مفهوم مهارت های غیر تکنیکی در احیای قلبی ریوی در زمینه اجتماعی و فرهنگی بافت پزشکی و پرستاری کشور شناخته شده و واضح نیست. هدف از انجام مطالعه حاضر، واضح سازی و تعیین اجزای اصلی این مفهوم در بافت علوم پزشکی ایران می باشد. روش بررسی: با استفاده از مدل هیبرید تحلیل مفهوم شوارتز بارکوت و کیم، که شامل سه مرحله تئوریک، کار در عرصه و تحلیل نهایی است، مفهوم مهارت های غیر تکنیکی در احیای قلبی ریوی مورد تحلیل قرار گرفت. در مروری بر مطالعات، پایگاه های Pubmed ، Scopus ، ISI و Goole scholar ، و نیز SID، Iranmedex، Magiran، مورد بررسی قرار گرفتند و در مجموع 33 مقاله مرتبط جهت آنالیز انتخاب شد. همچنین طی یک نوبت مصاحبه نیمه ساختار یافته با 9 نفر از اعضای کد 99 ، داده های مرحله کار در عرصه به دست آمد. یافته ها: در مرحله تئوریک، ویژگی های اصلی مفهوم در مطالعات مختلف مورد بررسی قرار گرفت و مشخصه های مدیریت، رهبری، ارتباطات، آگاهی از موقعیت و مدیریت وظیفه مشخص شدند. در مرحله کار در عرصه ضمن تایید ویژگی های مدیریت، رهبری، ارتباطات، ، طبقه ای دیگر تحت عنوان صلاحیت حرفه ای اعضای کد99 با زیر طبقات ویژگی های اخلاقی، مهارت های علمی و عملی شکل گرفت که در تحلیل نهایی به عنوان ویژگی پیش نیاز عضویت در کد 99 شناسایی شد. نتیجه گیری: تحلیل مفهوم مهارت های غیر تکنیکی در احیای قلبی ریوی، لزوم توجه به عناصر کلیدی آن را یادآوری می نماید. انجام بررسی های بیشتر به کمک شیوه ها متنوع گردآوری داده ها، در سایر مراکز درمانی کشور، به منظور واضح سازی کلیه جنبه های این مفهوم جدید و پیچیده پیشنهاد می گردد. کلید واژه ها: تحلیل مفهوم، مهارت های غیر تکنیکی، احیای قلبی ریوی، مدل هیبرید

مقدمه و هدف: هدف از انجام این مطالعه تعیین و مقایسه تزریق متادون و سوفنتانیل وریدی بر میزان خونریزی در بیماران دارای اعتیاد به اپیوم تحت جراحی Bypass قلبی در بیمارستان امام علی(ع) کرمانشاه بود. مواد و روشها: این مطالعه از نوع مطالعات تجربی است که به صورت کارآزمایی بالینی صورت گرفت.در این مطالعه در طی مدتی که نمونه های تعیین شده جمع آوری شوند تمام بیماران دارای اعتیاد به تریاک یاهرویین یاکدیین, مراجعه کننده به بیمارستن امام علی (ع) کرمانشاه که تحت جراحی bypass قلبی قرارگرفته اند وارد مطالعه می شوند وبصورت راندوم به دو گروه درمان بامتادون وسوفنتانیل وریدی تقسیم می شوند.بیمارانی که به صورت off pump تحت جراحی قرار گرفته باشند واردمطالعه خواهند شد.دراین مدت بیمارانی که معیارهای خروج ازطرح را نداشته باشند به صورت تصادفی به دو گروه درمان باتزریق متادون0.5mg/kgو ودرمان باسوفنتانیل3 میکروگرم به ازای وزن حین وپس ازجراحی ودر بخش مراقبت های ویژه, متادون بادوز0.5-2 mg وسوفنتانیل بادوز5-10میکروگرم تقسیم می شوند ودر هرگروه میزان خونریزی باتوجه به حجم درن ثبت می شود. و میزان خونریزی آن ها درطی مدت 24 ساعت شبانه روز در بخش مراقبت های ویژه سنجیده می شود. هم چنین اطلاعات مربوط به با استفاده از پرسشنامه ثبت گردیدو با نرم افزار SPSS تحلیل گردید. یافته ها: میانگین سنی در گروه بیماران که متادون را دریافت کرده بودند 84/8 ± 83/63 و در گروه بیماران که سوفنتانیل دریافت کرده بودند 11/8 ± 48/66 بود. در گروه بیماران متادون 50 درصد مرد و 50 درصد زن بودند. در گروه بیماران که سوفنتانیل دریافت کرده بودند 50درصد مرد و 50درصد زن بودند. میانگین خونریزی در اتاق عمل بر حسب دو گروه متادون و سوفنتانیل معنی دار بود. به نحوی که خونریزی در گروه سوفنتانیل به طور معنی داری بیشتر از گروه متادون بود. میانگین خونریزی در بخش مراقبت های ویژه بر حسب دو گروه متادون و سوفنتانیل معنی دار بود. به نحوی که خونریزی در بخش مراقبت های ویژه در گروه سوفنتانیل به طور معنی داری بیشتر از گروه متادون بود. نتیجه گیری: همانگونه که مشخص گردید میزان خونریزی در اتاق عمل و بخش مراقبت های ویژه در گروه بیماران دارای اعتیاد به اپیوم که سوفنتانیل دریافت کرده بودند به طور معنی داری بیشتر از گروه متادون بود. لذا با توجه به عوارض جانبی کمتر در متادون و لحاظ نمودن سایر موراد به نظر می رسد که گزینه تجویز. متادون گزینه مناسبی باشد.

گزارش مورد


گزارش یک مورد: بلوک کامل قلبی در حین تعبیه کاتتر ورید مرکزی در بیمار دارای بلاک شاخه‌ای چپ A report of Complete Heart Block for a Uremic woman with LBBB

مسیح --- ابراهیمی دهکردی, شایسته --- خراسانی زاده, فرانک --- بهناز, حمیرا --- کوزه کنانی, هومن --- تیموریان

مجله انجمن آنستزیولوژی و مراقبت‌های ویژه ایران, , 10 December 2018, صفحه 73-78

تعبیه کاتتر ورید مرکزی (CVC) یک پروسیجر رایج پزشکی است که جهت پایش همودینامیک و دسترسی سریع به گردش خون سیستمیک به ویژه در بیماران با شرایط بحرانی انجام می‌گردد. از جمله عوارض مرتبط با این پروسیجر هماتوم زیرجلدی، آسیب عروقی، جای‌گذاری نامناسب کاتتر، عفونت و پنوموتوراکس می‌باشد که در مقالات و مستندات مختلف به آن اشاره شده است. یکی از این عوارض، آریتمی قلبی شدید شامل آریتمی بطنی و بلوک کامل دهلیزی بطنی (CHB) است که اگرچه نادر است، اما می‌تواند تهدید کننده جدی حیات باشد و موجب مرگ بیمار گردد. گزارش مورد این گزارش در مورد یک خانم اورمیک با بلوک شاخه ای چپ (LBBB) می‌باشد که جهت همودیالیز به صورت اورژانس نیاز به تعبیه شالدون داشت که در حین تعبیه به صورت ناگهانی دچار برادی کاردی و آسیستول و در نهایت بلوک کامل دهلیزی بطنی گردید. نتیجه گیری کارگذاری کاتترهای ورید مرکزی از جمله ( CVP)، پریماکت، شالدون و غیره یکی از اقدامات روتین در برآورد وضعیت همودینامیک و یا تجویز سریع مایعات و محصولات خونی مورد نیاز بیماران بدحال و دیالیز می‌باشد. علیرغم سادگی تکنیک به علت وجود پیشرفت‌ دستگاه‌های تصویربرداری از جمله سونوگرافی و یا فلوروسکوپی توجه به بیماری زمینه‌ای و آمادگی جهت اقدامات تشخیصی و درمانی از اهمیت فراوانی برخوردار است.