مقاله پژوهشی


مبانی فلسفی حق بر فراموش‌شدن از منظر اخلاق زیستی

محمود عباسی, نبی‌اله غلامی, سحر سهیل‌مقدم

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 7 شماره 23 (1396), 31 May 2017, صفحه 7-15
https://doi.org/10.22037/bioeth.v7i23.16374

در خصوص مبانی اخلاقی حق بر فراموش‌شدن سه رویکرد عمده ذکر شده است که به ترتیب عبارتند از رویکرد نتیجه‌گرا، رویکرد مبتنی بر مالکیت و رویکرد هستی‌شناسانه. رویکرد نتیجه‌گرا، مبتنی بر آثاری است که انتشار اطلاعات هر شخص و نقض حریم خصوصی او می‌تواند به همراه داشته باشد. رویکرد مبتنی بر مالکیت با مفروض‌دانستن اطلاعات هر شخص به عنوان جزئی از مایملک او، حق شخص بر عدم انتشار اطلاعات مرتبط با خود را به عنوان یکی از ملزومات مالکیت او به شمار می‌آورد. رویکرد هستی‌شناسانه نیز با تلقی ماهیت انسان به عنوان یک کل، بر این نکته تأکید می‌کند که ماهیت هر شخص متشکل از مجموعه‌ای از عوامل مادی و غیر مادی از جمله اطلاعات مربوط به اوست. از این‌ رو انتشار اطلاعات مربوط به شخص، در حقیقت تجاوز نسبت به هویت شخصی او به شمار می‌آید. در این مقاله، با بررسی هر یک از این سه رویکرد، نقاط ضعف و قوت آن‌ها مورد بررسی قرار گرفته شده است.


رابطه اخلاق حرفه‌ای با مدیریت دانش و درگیری شغلی

زینب شجاعی‌فر, افسانه مرزیه, ناصر ناستی‌زایی

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 7 شماره 23 (1396), 31 May 2017, صفحه 17-28
https://doi.org/10.22037/bioeth.v7i23.15400

زمینه و هدف: از الزامات حیاتی برای سازمان‌های امروزی مدیریت دانش و درگیری شغلی است كه این مهم می‌تواند در پرتوی اخلاق حرفه توسعه یابد. با درك این مسأله پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه اخلاق حرفه‌ای با مدیریت دانش و درگیری شغلی انجام گرفت.

مواد و روش‌ها: روش پژوهش توصیفی ـ همبستگی است. جامعه آماری آن کلیه دبیران زن زاهدان در سال تحصیلی 95-1394 بود (175 نفر). به شیوه نمونه‌گیری تصادفی تعداد 120 دبیر زن از طریق سه پرسشنامه اخلاق حرفه‌ای (گریگوری، 1990 م.)، مدیریت دانش (بهات، 2001 م.) و درگیری شغلی (لاداهل و کنجر، 1965 م.) مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از ضریب همبستگی پیرسون ورگرسیون چندگانه با کمک نرم‌افزار SPSS 21 استفاده شد.

یافته‌ها: مقدار ضرایب همبستگی اخلاق حرفه‌ای و مؤلفه‌های آن: دلبستگی و علاقه به كار، پشتكار و جدیت در كار، روابط سالم و انسانی و روح جمعی و مشاركت در كار با مدیریت دانش به ترتیب برابر با 0/346، 0/395، 0/234، 0/219 و 0/216 بود (0/01>p). همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که اخلاق حرفه‌ای 18/2 درصد از واریانس مدیریت دانش را تببین می‌کند که از بین مؤلفه‌های اخلاق حرفه‌ای فقط مؤلفه دلبستگی و علاقه به کار با مقدار (0/51) β از توان پیش‌بینی مدیریت دانش برخوردار بوده است (0/01>p). دیگر یافته نشان داد که مقدار ضرایب همبستگی اخلاق حرفه‌ای و مؤلفه‌های آن: دلبستگی و علاقه به كار، پشتكار و جدیت در كار، روابط سالم و انسانی و روح جمعی و مشاركت در كار با درگیری شغلی به ترتیب برابر با 0/497، 0/519، 0/412، 0/292 و 0/31 بود (0/01>p). همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که اخلاق حرفه‌ای 3/29 درصد از واریانس درگیری شغلی را تببین می‌کند که از بین مؤلفه‌های اخلاق حرفه‌ای فقط مؤلفه دلبستگی به کار با مقدار β (0/486) از توان پیش‌بینی درگیری شغلی برخوردار بوده است (0/01>p).

نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌ها به مدیران مدارس توصیه می‌شود تلاش‌های خود را جهت استقرار فضای کاری اخلاق مدارانه و تشویق و ترغیب معلمان به انجام فعالیت‌های کاری معطوف نمایند تا از این طریق بتوان به ارتقای مدیریت دانش و درگیری شغلی معلمان امیدوار بود.

رابطه بین اخلاق کاری و سبک مدیریت با رضایت شغلی کارکنان دانشگاه

محمد صالحی, مریم باباجانی بابلی

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 7 شماره 23 (1396), 31 May 2017, صفحه 29-38
https://doi.org/10.22037/bioeth.v7i23.16232

زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین اخلاق کاری و سبک مدیریت با رضایت شغلی کارکنان دانشگاه مازندران انجام شد.

مواد و روش‌ها: روش پژوهش، همبستگی بوده است. جامعه آماری 102 نفر از کارکنان تحت سرپرستی مدیران دانشکده‌های (دانشکده‌های علوم انسانی، اقتصاد، هنر و معارف) تشکیل داده‌اند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 75 نفر به صورت تصادفی طبقه‌ای بر حسب جنسیت تعیین شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه‌های استاندارد اخلاق کاری پتی، سبک مدیریت محمد حسنی و رضایت شغلی بوده است. اطلاعات حاصل با استفاده از نرم‌افزار SPSS 21 و آزمون‌های آماری كولموگروف ـ اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون مقایسه میانگین تحلیل گردید.

یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد بین اخلاق کاری و مؤلفه‌های آن، سبک مدیریت و مؤلفه آن با رضایت شغلی کارکنان رابطه معناداری وجود دارد همچنین بین جنسیت، مدرک تحصیلی و رشته تحصیلی با میانگین نمره اخلاق کاری کارکنان و رضایت شغلی کارکنان ارتباط معناداری وجود دارد، بین مدرک تحصیلی و رشته تحصیلی با میانگین نمره سبک مدیریت ارتباط معناداری وجود دارد، اما بین جنسیت و میانگین نمره سبک مدیریت ارتباط معناداری وجود ندارد.

نتیجه‌گیری: نتایج حاکی از رابطه بین اخلاق کاری و سبک مدیریت با رضایت شغلی کارکنان دانشگاه مازندران بوده است. به عبارتی ادراكات كاركنان از اخلاقیات حاكم بر كار و سبک مدیریتی حاکم بر سازمان با رضایت شغلی آنان رابطه مثبت و معناداری دارد.

زمینه و هدف: طبق راهنمای عمومی اخلاق در پژوهش‌های علوم پزشکی، اخذ رضایت‌نامه کتبی در پژوهش‌های بالینی الزامی است. هدف اصلی این مطالعه بررسی میزان رعایت دستورالعمل اخذ رضایت‌نامه در پایان‌نامه‌های بالینی طب سنتی در دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال‌های 1394-1390 بود.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه مقطعی، 210 نفر از شرکت‌کنندگان در مطالعات بالینی طب سنتی بعد از پایان مطالعه اصلی، از نظر میزان رعایت دستورالعمل اخلاق در اخذ رضایت‌نامه و بندهای مختلف آن، به صورت تلفنی مورد پرسش قرار گرفتند. فراوانی اخذ رضایت‌نامه از شرکت‌کنندگان، میزان آگاهی شرکت‌کنندگان از اهداف و روش کار، شناخت مسؤولیت و حقوق شرکت‌کنندگان، سود و عوارض احتمالی، پرداخت هزینه، محرمانه‌ماندن اطلاعات و سایر مواردی که در رضایت‌نامه‌ها وجود دارد مورد سؤال قرار گرفت. توصیف یافته‌ها در قالب تعداد و درصد فراوانی ارائه شد.

یافته‌ها: میانگین سن شرکت‌کنندگان (17±) 43 سال بود. 30% از افراد بی‌سواد بودند و فرم رضایت‌نامه توسط همراهانشان تکمیل شده بود. 89‌% از شرکت‌کنندگان رضایت‌نامه دریافت کرده بودند، اما تنها 10‌% از آن‌ها متن رضایت‌نامه را مطالعه کرده بودند و از این بین بیش از نیمی از افراد متوجه بخش‌هایی از رضایت‌نامه نشده بودند. 55‌% از کل شرکت‌کنندگان از این‌که در یک مطالعه پژوهشی شرکت کرده‌اند، آگاه نبودند و 92‌% هدف اصلی طرح را نمی‌دانستند. هیچ یک از افراد نمی‌دانستند که گروه‌های مختلف مطالعه کدامند و ممکن است در گروه دارونما قرار گیرند. همچنین هیچ یک از افراد از وجود درمان‌های جایگزین مطلع نشده بودند. 46‌% از فواید احتمالی و 71‌% از عوارض احتمالی درمان‌های انجام‌شده مطلع نبودند. هیچ یک از افراد برای شرکت در مطالعه یا ادامه آن تحت فشار یا تشویق مالی قرار نگرفته بودند. 67‌% از افراد نمی‌دانستند که مختارند در هر زمانی مطالعه را ترک کنند.

نتیجه‌گیری: علی‌رغم استفاده از رضایت‌نامه آگاهانه در اکثر پایان‌نامه‌های بالینی طب سنتی دانشگاه مذکور، شرکت‌کنندگان در این مطالعات آگاهی لازم از جزئیات پژوهش نداشتند. بررسی علل این موضوع، آموزش پژوهشگران درمورد لزوم رعایت دستورالعمل‌های اخلاقی، همچنین افزایش نظارت کمیته‌های ذی‌ربط الزامی به نظر می‌رسد.

پیشگیری از آسیب‌های جنسی کودکان در اسلام

محمدمهدی مقدادی, مریم جوادپور

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 7 شماره 23 (1396), 31 May 2017, صفحه 61-77
https://doi.org/10.22037/bioeth.v7i23.15529

زمینه و هدف: یکی از قوی‌ترین غرائز انسانی، غریزه جنسی است که با کج‌روی، تحریک و انحراف، می‌تواند در روح و روان کودک تأثیرات مخرب و پیامدهای ناگواری را دامن زند و منشأ فساد، تباهی و بیماری‌های روحی گردد، لیکن کودک به دلیل موقعیت و وضعیت سنی و آسیب‌پذیری‌اش، نیازمند بهره‌مندی از حمایت‌ها، تدابیر و سیاست‌های پیشگیرانه در برابر آسیب‌های جنسی است که این مهم در سایه تعالیم ارزشمند اسلام و مراقبت والدین، سرپرستان قانونی، مربیان و... تجلی می‌یابد. از این رو پژوهش پیش ‌رو درصدد تبیین آن است که یک تربیت ایده‌آل جنسی در اسلام بر چه مبانی و مستنداتی استوار است و در راستای حمایت از سلامت روحی کودک، قواعد و راه‌کارهای تأمین‌کننده سلامت روحی و امنیت جنسی کدامند؟

مواد و روش‌ها: در این مطالعه، با استفاده از روش توصیف و تحلیل مفهومی، برای پاسخ به پرسش‌های پژوهش، از منابع و آموزه‌های اسلامی و دیدگاه فقیهان استفاده شده است.

یافته‌ها: با عنایت و به کارگیری قواعد مهم، دستورالعمل‌ها و راه‌کارهای جامع مندرج در شریعت اسلام، مانند احترام به کرامت و عزت انسانی، مصلحت‌اندیشی، رفتار اعتدال‌گرایانه و نفی هر گونه تبعیض و تخریب، لزوم محبت و مهرورزی، جلب مشارکت و مسؤولیت‌پذیری و استحکام پایه‌های معنوی، می‌توان غریزه‌ جنسی کودک را در مسیر صحیح و شایسته قرار داد.

نتیجه‌گیری: بر پایه آموزه‌های اسلامی و دیدگاه فقیهان ضرورت دارد، از همان اوان کودکی و به تدریج، فضایل اخلاقی، حیا، عفت و غیرت در وجود طفل تقویت و پرورش یابد و غریز‌ه جنسی تحت پرورش صحیح و کنترل واقع شود. همچنین باید قبل از بلوغ با نظارت و تربیت دینی عملاً زمینه اختفای تمایل جنسی در محیطی سالم و عاری از هر گونه عوامل محرک، برای کودک فراهم شود که از انحرافات جنسی و به دنبالِ آن، آسیب‌ها و نابهنجاری‌هایی همچون خودارضاعی، همجنس‌گرایی، انواع آزار جنسی و... پیشگیری به عمل آید و با رعایت این امور از سوی تمامی افراد و نهادهای مرتبط با کودک، می‌توان نقش شایسته و کمک شایانی در حمایت و تأمین امنیت جنسی او ایفا نمود.

بررسی نگرش دانشجویان پرستاری در زمینه اتانازی ـ قزوین 1394 تا 1395

کاظم حسین‌زاده, جلیل عظیمیان

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 7 شماره 23 (1396), 31 May 2017, صفحه 79-85
https://doi.org/10.22037/bioeth.v7i23.15877

زمینه و هدف: دانشجویان پرستاری عضوی از تیم درمانی هستند که بررسی نگرش آنان در خصوص اتانازی مورد اقبال پژوهشگران است. مطالعات مختلف حاکی است که اغلب پرستاران و دانشجویان پرستاری مخالف انجام اتانازی هستند، اما میزان مخالفت با اتانازی در تحقیقات مختلف، به صورت متفاوتی گزارش شده است. این مطالعه با هدف بررسی نگرش دانشجویان پرستاری در خصوص اتانازی انجام شده است.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه توصیفی ـ مقطعی، 382 نفر دانشجوی پرستاری با روش نمونه‌گیری در دسترس وارد مطالعه شدند. به منظور بررسی نگرش آنان نسبت به اتانازی از پرسشنامه کوتاه هفت سؤالی استفاده شد که بررسی روایی و پایی آن مورد تأیید قرار گرفته بود. پس از جمع‌آوری اطلاعات، کلیه داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: میانگین و انحراف معیار سنی واحدهای پژوهشی 1/3±23/4 سال و اکثریت (61/5 درصد، 235 نفر) آنان خانم بودند. تقریباً نصف تعداد شرکت‌کنندگان پژوهش (50/5 درصد، 193 نفر) اظهار نمودند که نگرش‌شان نسبت به اتانازی تحت تأثیر اعتقادات مذهبی آنان است. تعداد 173 نفر (45/2 درصد) واحدهای پژوهشی استفاده از داروهای کشنده و یا قطع درمان برای بیمارانی که مبتلا به بیماری‌های لاعلاج و دردهای شدید هستند را مجاز می دانستند. میزان موافقت با انجام اتانازی در کسانی که تجربه بالینی داشتند، بیشتر بود.

نتیجه‌گیری: گرایش نسبت به انجام اتانازی و قانونی‌کردن آن در واحدهای پژوهشی مورد مطالعه بیش از سایر مطالعات است. انجام مطالعات بیشتر در رابطه اتانازی مورد توصیه پژوهشگر می‌کند.

مقاله مروری


دستکاری ژنتیکی و ممنوعیت ضرر در اسلام

مریم اسمعیلی پرزان, مصطفی رجائی‌پور, سید محسن رزمی

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 7 شماره 23 (1396), 31 May 2017, صفحه 49-60
https://doi.org/10.22037/bioeth.v7i23.16901

زمینه و هدف: «علم بیوتکنولوژی ملکولی یا مهندسی ژنتیک» فارغ از آثار مثبت و سودمندی که در حوزه‌های مختلف دارد، همراه با خطرها و ضررهای بسیاری نیز می‌باشد. مطالعه حاضر با هدف تبیین نفی استناد به اصل ممنوعیت ضرر که از اصول ضروری آیین اسلام و تمامی مجموعه قوانین بشری می‌باشد، در به کارگیری از فواید و آثار مثبت این علم انجام گردیده است.

مواد و روش‌ها: در مطالعه مروری حاضر واژگان کلیدی مهندسی ژنتیک، دستکاری ژنتیکی، آثار مفید و زیان بار آن در حوزه‌های مختلف و اصل نفی ضرر در پایگاه‌های اطلاعاتی PubMed، Magiran، SID، ISC و Google Scholar جستجو و مقالات و متون مرتبط جستجو و مورد تحلیل قرار گرفت.

ملاحظات اخلاقی: اصول اخلاقی و امانت‌داری در جستجو، تحلیل متون و استناد دهی رعایت گردید.

یافته‌ها: در مطالعه حاضر پس از مروری بر تعریف دستکاری ژنتیکی، تاریخچه و آثار آن (فواید و ضررها) و همچنین مفهوم ضرر و ادله اثباتی آن، ارتباط این تکنیک نوین و تعارض و ضررهایی که ممکن است از آن ناشی شود با اصل نفی ضرر تحلیل و بررسی شده است و در هر کدام، اصل ممنوعیت ضرر، به عنوان یک اصل قابل انعطاف تحدیدی معرفی شده است و نه به عنوان یک اصل مطلق و بدون تقیید.

نتیجه‌گیری: در جمع میان فناوری مهندسی ژنتیک و دستاوردهای نوین آن در حوزه‌های مختلف و اصل ممنوعیت ضرر در آیین اسلام به این نتیجه دست می‌یابیم که در مواردی که این علم بتواند در خدمت بشریت استفاده شود و حقوق فردی و اجتماعی انسان‌ها را سرکوب و پایمال ننماید، به طور مسلم از علوم کارآمد و مفید به شمار می‌رود و مغایرتی با اصل ممنوعیت ضرر نیز نخواهد داشت.

زندگی اخلاقی بر اساس متن قابوس‌نامه (قرن پنجم هجری)

اسماعیل آذر

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 7 شماره 23 (1396), 31 May 2017, صفحه 87-98
https://doi.org/10.22037/bioeth.v7i23.16951

اخلاق ارسطویی در مفهوم عام آن مجموعه کنش‌های رفتاری و اجتماعی است که مورد قبول یک جامعه قرار گرفته است. این اخلاق از طریق تجربه سنتی و دریافت‌های عرفی در محدوده‌های خاص جغرافیایی طی قرون شکل گرفته و جامعه موظف به رعایت آن است. اخلاق ارسطویی را می‌توان اخلاق شهروندی هم خواند، زیرا اقبال عامه یافته و میان شهروندان اجرا می‌شود. چنین تعریفی در مضامین قابوس‌نامه اثر قابوس ‌بن وشمگیر مصداق می‌یابد. قابوس‌نامه دارای چهل و چهار باب است. این اثر دربرگیرنده توصیه‌های قابوس (=پدر) به فرزندش، (گیلانشاه) است و ارزش اخلاقی آن طی قرون متمادی تجربه شده است، اگرچه در محدوده قرن پنجم نوشته شده، ولی کلیات آن را می‌توان به جامعه امروز تعمیم داد. پاره‌ای از موضوع‌های ارزشی در اثر یادشده عبارتند از: درک نعمت‌های الهی، نرم‌خوبودن، خیانت به مال کسی نکردن، سخن نیکو گفتن، دیگران را چون خانواده خود دوست‌داشتن، به فرزندان نیکوکاری آموختن، پرهیز از اسراف، توجه به وقت و قرار، حفظ امانت، نگریستن به بانوی خانه به عنوان کدبانو و نه تمتع، خشم فروبردن، جوانمردی، حفظ امانت، راست‌گویی، پایبندی به پیمان و ده‌ها موضوع دیگر که می‌تواند روابط و تعامل زیستی را میان شهروندان تنظیم کند. تحقیق می‌کوشد ارتباط مفاهیم قابوس‌نامه را به عنوان نمونه‌ای از اخلاق ارسطویی مورد تحلیل قرار داده و چارچوبی از این نوع اخلاق در قرن پنجم به دست دهد.