Research Article


دين‌باوري و ادبيات توحيدي در منابع طب سنتي ايران و جهان اسلام

mohammad ranjbarian

مجله علمی - پژوهشی فقه پزشکی, دوره 4 شماره 12-11 (1391), 13 March 2013, صفحه 15-45
https://doi.org/10.22037/mfj.v4i12-11.4155

مقدمه و هدف: تهذيب اخلاق، توجه به مبدأ و دقت در هدف‌داري در خلقت موجودات و از جمله انسان، در سرلوحه فعاليت‌هاي مرتبط با تحقيق، تعليم و تعلّم عرفا، شعرا، ادبا و دانشمندان افتخارآفرين ميهنمان قرار داشته و ركن اصلي موفقيت‌ها و افتخار آفريني‌هاي آنان را تشكيل مي‌داده و آنان نيز در مطالعات و پژوهش‌هاي خود، تمامي پديده‌هاي گيتي را با ديد اعتقادي و هدفدار، ارزيابي نموده نهال قامت رعناي آفريدگار قادر متعال را در ذرّه ذرّه جامدات و قطره قطره مايعات و لحظه لحظه اوقات مشاهده و بلكه با تمام وجود خود لمس مي‌نموده از مطالعه نمودهاي هستي، لذت مي‌برده، توفيق آگاهي‌هاي بيشتر و كشف حقايق و دقايق جاري را از خالق بي‌مانند، طلب مي‌كرده‌اند و جاي هيچگونه تعجبي نيست كه اين ارتباط، متقابل بوده خداوند نيز طبق قولي كه به رهجويان راه حقيقت داده است، طرق دستيابي به رموز هستي را به آنان تعليم مي‌داده و ثمره اين ارتباطات دوطرفه و با شكوهِ مكتب انسان ساز اسلام، چيزي جز رشد و ارتقاي امثال ابن سينا، رازي، فردوسي.... و جرجاني در هزاره دوّم ميلادي نبوده است و بنابراين هدف از انجام اين پژوهش، جستجوي سبك نگارش منابع اصلي طب سنتي، مي‌باشد.

روش مطالعه: به منظور افزايش دقت مطالعه، پس از رايانه‌اي كردن منابع اصلي طب سنتي و تشكيل بانك اطلاعاتي الكترونيك اين منابع، به جستجوي سبك نگارشي اين آثار پرداخته، با گلواژه‌هاي ايزد، پروردگار، آفريدگار، جل و علا، عز و جل، عزاسمه، الله، قادر، متعال، معين و... به جستجو پرداخته و پس از جمع‌آوري و كُدگذاري، به تجزيه و تحليل محتوايي پرداخته‌ايم.

يافته‌ها: با ده‌ها واژه و جمله توحيدي و تعداد زيادي متن كوچك و بزرگ مرتبط با ادبيات توحيدي، مواجه گرديديم. به طوري كه رازي به عنوان نويسنده اولين دايره المعارف طب سنتي، بخش‌هاي مختلف كتاب حاوي را با نام و ياد پروردگار بخشنده مهربان و درود بر پيامبران الهي آغاز كرده، بيش از 570 مرتبه كلمه جليله الله، بيش از 215 بار جملة دعایيه انشاءالله و... را در متن كتاب به كار برده است، اهوازي به عنوان نويسنده دومين دايره المعارف طب سنتي، نيز كتاب كامل الصناعه را با استفاده از ادبيات توحيدي به رشته تحرير درآورده است به طوري كه هر دو جلد كتاب را با نام خداوند بخشنده مهربان و درود بر پيامبران الهي آغاز كرده، در مقدمه جلد اول از خداوند منان به خاطر عقل و خردي كه به انسان عنايت كرده است، تشكر نموده در متن كتاب بيش از 230 بار از كلمه الله استفاده كرده كه بيشترين آن‌ها را عبارات «اگر خدا بخواهد»، «خدا داناتر است» و «به كمك خداوند» تشكيل مي‌دهد. وي وصيت‌نامه معروف بقراط را نيز در كتاب خود درج كرده و مطالب ديگري در خصوص اخلاق پزشكي به آن افزوده است. ابن سينا به عنوان نويسنده سومين دايره المعارف طب سنتي، نيز كتب پنجگانه قانون در طب را با ياد پروردگار قادر متعال و درود بر پيامبران الهي آغاز كرده در متن كتاب، هرگاه به نكات مرتبط با هدفداري در ساختمان و فعاليت ارگان‌ها مواجه گرديده است، بلافاصله به ستايش خداوند پرداخته است و جرجاني به عنوان نويسنده چهارمين و آخرين دايره المعارف اصلي طب سنتي نيز رويكردي همچون سه دانشمند موحد قبل از خود داشته است.

نتيجه‌گيري: دريافتيم كه هرچند هركدام از خردمندانِ شاعر و عارف و عالِم، از زاويه‌اي به طبيعت نگاه كرده‌اند ولي درنهايت يك چيز را ديده‌اند! جلوه جمال حق را! حضور هميشگي پروردگار را، نظارت و مراقبت دايمي وي را!... شعرا از زاويه نمودهاي عيني و زيبايي‌هاي طبيعت نگريسته، عرفا از زاويه مسائل ذهني نگاه كرده و دانشمندان علوم طبيعي نظير روير، رازي، اهوازي، ابن سينا... و جرجاني از زاويه فيزيولوژي و آناتومي بدن نظاره كرده‌اند، ولي همگي زيبايي، عظمت، شكوه، نظم و هدفداري در خلقت و جلوه آثار خالق توانا را ديده‌اند و لذا آثار نفيس خود را با بهره‌گيري از انديشه‌هاي مذهبي و ادبيات توحيدي، نگاشته و نتايج تحقيقات خود را با رعايت آنچه كه امروزه اخلاق در پژوهش مي‌ناميم، همراه با پيام خداجويي استدلالي به تمامي انسان‌ها ابلاغ و راه را براي نسل‌هاي بعدي خود هموار نموده‌اند.

واژگان كليدي

دين‌باوري، ادبيات توحيدي، خداجويي، معنويت، عرفان، طب سنتي

Review Article


چکیده

این تحقیق در پی تبیین مفهوم سلامتی بر اساس متون اسلامی با شیوه تحقیق موضوعی آیات و روایات و روش اقتباس مفهوم در پرستاری، می‌باشد. بر اساس یافته‌ها سلامتی هدیه و نعمت الهی است و دارای ابعاد جسمی، حسی، روانی، اجتماعی، مذهبی، عقلی و روحی است، این ابعاد با هماهنگی و تعادل، در حالی که فرد بر امور محیط و زندگی خود مسلط است و توانایی سازگاری با تغییرات ایجاد شده را دارد، انسان را به سمت زندگی متعهدانه نسبت به خداوند سوق خواهند داد. بر اساس این تعریف، مفهوم سلامت خردمندانه معنی می‌یابد که بر اساس تاثیر سلامت جسمی بر ارتقا یا اضمحلال سلامت روحی، فرد سالم نامیده می‌شود و نهایت سلامت فرد، داشتن قلب سلیم است.

 

واژگان کلیدی

سلامت خردمندانه، اسلام، پرستاری

چکیده

سابقه و هدف: در پزشکی فرامدرن توصیه می‌شود که برای ارتقای سطح سلامت جامعه از همه داشته‌های تاریخی، فرهنگی، ادبی و ... جوامع استفاده شود و ادبیات، مخصوصاً ادبیات فارسی حوزه گسترده‌ای است که در آن مسائل سلامتی، به ویژه در ابعاد روانی و معنوی به وفور مورد بحث قرار گرفته است. در این میان جلال الدین محمد بلخی(604-672ه-ق) مشهور به مولانا یکی از ستارگان درخشان ادب پارسی است که دارای آثار ارزشمندی می‌باشد. کتاب مثنوی معنوی که در اوج پختگی مولانا به رشته تحریر در آمده، حاوی مطالب بسیار سودمندی در زمینه شناخت انسان و ویژگی‌های روانی اوست، که بسیار نزدیک به حیطه سلامت روانی و معنوی می‌باشد. در این مطالعه، در بعد روانی سلامت با توجه به تعاریف سازمان بهداشت جهانی، صفت در جستجوی شخصیت، انتخاب و مصادیق مستقیم و غیرمستقیم آن در کتاب مثنوی معنوی مورد بررسی قرارگرفته است.

روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه تطبیقی از نوع تحلیل محتوی می‌باشد، که اشعار و مطالب مرتبط با صفت در جستجوی شخصیت در شش دفتر مثنوی معنوی جستجو شده و مورد بررسی قرار گرفته است.

یافته‌ها: نتایج به دست آمده برای صفت در جستجوی شخصیت، در مثنوی معنوی نشان می‌دهد که این صفت همان رشد و کمال انسانی است و بر اساس نظر مولانا برای اینکه فردی به شخصیت کامل خود که خداوند در او به ودیعه نهاده است دست یابد ضروری و پیش نیاز است که به مواردی خاص از جمله طلب و سفر از زندگی طبیعی محض به زندگی انسانی توجه داشته باشد.

نتیجه‌گیری: نتایج تحقیق نشان می‌دهد که کتاب مثنوی معنوی سرشار از مطالب علمی بدیع و زیبا در حیطه سلامت روانی به ویژه صفت در جستجوی شخصیت بودن است؛ از آنجا که این اثر مورد اقبال بسیاری از افراد جامعه و مطالب آن ملموس و قابل درک است، پرداختن به مسایل سلامت روانی در آن می‌تواند برای حل مشکلات روانی و پیشگیری و ارتقای سطح سلامت روانی جامعه مفید باشد.

واژگان کلیدی

سلامت روانی، در جستجوی شخصیت، مثنوی معنوی، مولانا

چکیده

این پژوهش به بررسی اثربخشی مداخله معنوی بر ارتقای کیفیت زندگی مادران کودکان مبتلا به سرطان پرداخته است. جامعه آماری شامل 12 نفر از مادران کودکان مبتلا به سرطان است که بین 19 تا 50 سال سن داشته، تحصیلات آنان سیکل به بالا بوده و فرزند آنها در بیمارستان امام حسین شهر تهران بستری است. روش نمونه گیری به صورت در دسترس بوده و جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (فرم کوتاه) WHOQOL-BRIEF استفاده گردیده است. جهت مداخله‌ معنوي، 6 مؤلفه روانی- معنوی، شامل خودآگاهی، نیایش، توکل و توسل، صبر، طلب بخشش و شکر به صورت 6 جلسه، هر روز به مدت 90 دقیقه آموزش داده شد. آزمودنی‌ها در جلسات اول، سوم، پنجم به پرسشنامه کیفیت زندگی پاسخ دادند و سپس 3 هفته بعد از آخرین جلسه، مجدداً مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش سری‌های زمانی استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که مداخله معنوی موجب افزایش کیفیت زندگی مادران کودکان مبتلا به سرطان در مرحله پس آزمون و پیگیری می‌گردد؛ همچنین نتایج تجزیه و تحلیل واریانس با طرح اندازه‌گیری مکرر نشان داد که مداخله معنوی تأثیر معنی‌داری بر حیطه سلامت روان و روابط اجتماعی مادران کودکان مبتلا به سرطان دارد ولی این معنی‌داری در حیطه سلامت جسمانی و سلامت محیط مشاهده نگردید. به طور کلی می‌توان نتیجه گیری کرد که مداخله معنوی در ارتقای کیفیت زندگی مادران کودکان مبتلا به سرطان مؤثر است.

واژگان کلیدی

مداخله معنوی، کیفیت زندگی، سرطان، مادران کودکان مبتلا به سرطان.

چکیده

در سراسر دنیا به علت افزایش شمار سالمندان اختلالات ذهنی نظیر دمانس و آلزایمر نیز افزایش یافته است. از هر10 بیمار مبتلا به آلزایمر 7 بیمار در منزل مراقبت می‌شوند و لذا بار اقتصادی، مراقبتی و خانوادگی متعاقب مراقبت ازآنها به ویژه مورد توجه نظام‌های سلامت کشورها قرارگرفته است. تنش مزمن ناشی از مراقبت مداوم از بیمار، سلامت جسمانی و روانی مراقیبن را تهدید می‌کند و هوش معنوی به عنوان زیربنای باورهای فرد نقش اساسی در ارتقاء و تامین سلامت روانی افراد دارد. در این مطالعه توصیفی- همبستگی 70  نفر از مراقبین سالمندان مبتلا به آلزایمر، با نمونه‌گیری مستمر و استفاده از پرسشنامه‌های خودکارآمدی و هوش معنوی بررسی گردیدند. نتایج رابطه معنی‌داری را بین متغیر خودکارآمدی و هوش معنوی نشان داد.

واژگان کلیدی

خودکارآمدی، هوش معنوی، مراقبین عضو خانواده، سالمند مبتلا به آلزایمر

چکیده

مقدمه: پژوهش‌ها نشان داده‌اند که برخی پرستاران پس از چند سال کارکردن و در مواجه با انبوه مشکلات و فشارهای روانی شغلی، فرسوده شده، حتی مایلند از کار خود کناره گیری نمایند، در این میان از علل شایع می‌توان آشفتگی اخلاقی[i]، کاهش بهداشت روانی[ii] و فرسودگی شغلی[iii] را نام برد.

روش: با توجه به اهمیت و ضرورت مؤلفه‌های روان شناختی در فعالیت‌های شغلی و حرفه‌ای و با هدف بررسی ارتباط آشفتگی اخلاقی و فرسودگی شغلی و بهداشت روانی در پرستاران، 300 پرستار زن شاغل در بیمارستان‌های دولتی و غیر دولتی شهر یزد پرسشنامه‌های تحقیق را تکمیل کردند.

یافته‌ها: نتیجه تحقیق نشان داد که آشفتگی اخلاقی در پرستاران بیمارستان‌های خصوصی بیشتر می‌باشد (01/0p>) و فرسودگی شغلی در پرستاران بیمارستان‌های دولتی بیشتر است(01/0p>). بین آشفتگی اخلاقی و فرسودگی شغلی پرستاران رابطه‌ای وجود ندارد اما بین آشفتگی اخلاقی و بعد عزت نفس بهداشت روانی آن‌ها رابطه مثبت معنادار وجود دارد (01/0p>). همچنین بین ابعاد فرسودگی شغلی و ابعاد بهداشت روانی در پرستاران رابطه مثبت معنادار وجود دارد (01/0p>)؛ همچنین بعد عاطفی و روانی متغیر فرسودگی شغلی در بهداشت روانی پرستاران مؤثر می‌باشد (01/0p>).

بحث و نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، پیشنهاد می‌شود که مدیران و مسؤولان بیمارستان‌ها، سیستم‌های حمایتی جهت شناسایی و جلوگیری از به وجود آمدن محیطی که موجب افزایش آشفتگی اخلاقی و فرسودگی شغلی و کاهش سلامت روانی این قشر مهم از جامعه می‌شود ایجاد کنند.

واژگان کلیدی:آشفتگی اخلاقی، فرسودگی شغلی، بهداشت روانی.


پی نوشت ها

[i] Moral distress

[ii] Mental health

[iii]occupational Burnout