Review Article


جنایت بر اعضای بدن از دیدگاه فقه و حقوق اسلامی

سید مصطفی محقق داماد

مجله علمی - پژوهشی فقه پزشکی, دوره 3 شماره 6-5 (1389), 28 آذر 2011, صفحه 11-34
https://doi.org/10.22037/mfj.v3i6-5.3807

انسان حق بهره‌برداری و انتفاع از اعضای بدن خویش را دارد، اما این‌که تا چه حد حق انتفاع و سلطه و اختیار نسبت به اعضای خود را دارد، بستگی به این امر دارد که رابطه وی با اعضایش را حق یا حکم بدانیم. عده‌ای از فقها معتقد به مالکیت انسان بر اعضایش هستند، امّا در مقابل عده‌ای دیگر معتقدند که انسان مالک اعضای خود نیست. لذا نمی‌تواند هرگونه تصرفی که می‌خواهد نسبت به اعضایش اعمال کند. مقاله حاضر این دو دیدگاه و ادله‌ای که طرفداران آن ارائه کرده‌اند و به تبع آن مسأله جنایت بر اعضای بدن را از لحاظ فقهی و حقوقی مورد نقد و بررسی قرار می‌دهد.

 

واژگان کلیدی

جنایت بر خود، خودکشی، پیوند اعضا

استناد به قاعده‌ی اذن برای مشروعیت اتانازی داوطلبانه‌ی فعال

حسین خدایار

مجله علمی - پژوهشی فقه پزشکی, دوره 3 شماره 6-5 (1389), 28 آذر 2011, صفحه 35-55
https://doi.org/10.22037/mfj.v3i6-5.3808

اتانازی داوطلبانه‌ی فعال یکی از گونه‌های اتانازی و همچنین یکی از مسائل مستحدثه‌ی فقه و حقوق پزشکی است که ماهیت آن قتل عمد بیمار، در نتیجه‌ی اذن متضمن ابراء وی می‌باشد. در این‌باره در فقه کیفری اسلام دو نظر عمده وجود دارد که غالبا بر اذن مقتول و شرایط آن تکیه دارند؛ اشهر این اقوال، قول به سقوط قصاص از قاتل و قول دیگر ثبوت قصاص بر ذمه‌ی وی می‌باشد. در این پژوهش بعد از تبیین جایگاه اذن در مشروعیت اتانازی داوطلبانه‌ی فعال، در عرصه‌ی نظر، قول ثبوت قصاص و در عرصه‌ی عمل برای رعایت احتیاط، قول مصالحه‌ی به دیه برگزیده شده است.

 

واژگان کلیدی

اتانازی، داوطلبانه، فعال، اذن، ابراء.

ماهیت تعهدات طبیب؛ مطالعه‌ای اجمالی در مذاهب اسلامی

pldnvqh صالحی

مجله علمی - پژوهشی فقه پزشکی, دوره 3 شماره 6-5 (1389), 28 آذر 2011, صفحه 56-86
https://doi.org/10.22037/mfj.v3i6-5.3809

طبابت از منظر اسلامی یک مسؤولیت دینى و در زمره واجبات کفایى، حکمى عقلى و رسالتی اخلاقى است. با توجه به اهمیت و منزلت رفیع طبابت این سؤال مطرح است که اگر طبیبى حاذق، تمام تلاش خود را در راه علاج مریض صرف کند، مع‌الوصف معالجه مثمرثمر نشده و خساراتی به مریض وارد شود، در این صورت باید دید فقها چه نظرى ارائه کرده‌اند. آیا چنین طبیبى ضامن است؟ به‌همین منظور در این مقاله به مطالعه سؤال مارالذکر در مذاهب اربعه اهل تسنن و متعاقباً به تبیین موضوع در فقه انور جعفری پرداخته شده است. طبیب جاهل المعرفه و غیرحاذق را همه مذاهب اربعه اهل سنت مثل فقهای امامیه، مطلقاً ضامن می‌دانند. اکثریت فقهای اهل سنت، تعهد طبیب و بیطار حاذقِ مأذون را به وسیله می‌دانند، اما مشهور علمای امامیه، طبیب حاذقِ مأذون را متعهد به نتیجه و او را ضامن کلیه خسارات وارده به بیمار می‌دانند. در مقابل، قول غیرمشهور در فقه امامیه معتقدند که طبیب و بیطار حاذقِ مأذون، اگر مرتکب تقصیری نشوند، مسؤولیت نخواهند داشت و فی‌الواقع تعهد آن‌ها را به وسیله دانسته‌اند. در انتها نیز پیشنهادات مقتضی در خصوص اصلاحاتی در مورد مسؤولیت طبیب در قوانین ایران اسلامی ارائه شده است.

 

واژگان کلیدی

ماهیت تعهد، شیعه، سنی، طبیب، تعهد به وسیله، تعهد به نتیجه

حق سلامت جنین از منظر اخلاق، فقه و حقوق پزشکی

علی روحی

مجله علمی - پژوهشی فقه پزشکی, دوره 3 شماره 6-5 (1389), 28 آذر 2011, صفحه 87-119
https://doi.org/10.22037/mfj.v3i6-5.3812

جنين، حداقل به‌عنوان انساني بالقوه -كه قابليت و توانايي تبديل به يك انسان كامل را دارد- شايستۀ تكريم و احترام و داراي حقوقي از جمله «حق حیات» و «حق سلامت» است. حمايت از حقوق جنين، منحصر به حمايت از حق حيات از طريق ممنوعيت سقط جنين و يا ساير اعمالي كه منجر به سلب حيات از آن مي‌شود، نيست؛ بلكه حمايت از حق سلامت جنين را نيز شامل مي‌شود. يعني ممنوع شمردن هر گونه رفتاري كه موجب آسيب و صدمه به جسم و روان جنين شده و به عنوان يك عامل خطر نسبت به سلامت او محسوب مي‌شود و فراهم ساختن امكانات و شرايطي كه جنين در پناه آن، چه در دوران جنيني و چه در حين تولد، زندگي سالم و بري از هر گونه نقص و معلوليتي داشته باشد. یکی از اموری که مربوط به «حق سلامت» جنین می شود، موضوع «پژوهش‌های جنینی» است. منظور از پژوهش‌هاي جنيني، آزمايشاتي است كه در عالم پزشكي بر روي جنين و به مقاصد مختلفي انجام مي‌پذيرد. اين پژوهش‌ها ممكن است بر روي جنيني كه در رحم مادر قرار دارد يا جنينی كه از طريق IVF و در درون لوله‌هاي آزمايشگاهي انعقاد يافته‌ و یا جنین شبیه سازی شده با تکنیک SCNT و همچنين جنين‌ سقط شده به عمل آيد. در حالي كه ممكن است نتايج پژوهش بسيار سودمند باشد، شماري از مسايل مهم اخلاقي، فقهی و حقوقي در اين زمينه مطرح خواهد شد. در این مقاله تلاش شده این موضوع از منظر اخلاق، فقه و حقوق ایران مورد واکاوی قرار گیرد.

واژگان کلیدی

تحقیقات جنینی، اخلاق، فقه، حقوق کیفری

تأثیر تغییر جنسیت بر ابقای نکاح

محمدمهدی کریمی‌نیا

مجله علمی - پژوهشی فقه پزشکی, دوره 3 شماره 6-5 (1389), 28 آذر 2011, صفحه 121-149
https://doi.org/10.22037/mfj.v3i6-5.3813

یکی از مباحث نوپیدای فقهی و حقوقی مسأله تغییر جنسیت است که امروزه به مدد جراحی های مدرن و پیشرفته صورت می‌گیرد که در نتیجه آن، جنسیت فرد از مرد به زن و یا برعکس، تغییر می‌یابد. این امر، زمینه‌ساز مسایل و پرسش‌های فراوان فقهی و حقوقی است؛ از جمله این مسایل، سرنوشت ازدواج فرد، پس از تغییر جنسیت است. اگر شوهر به تنهایی تغییر جنسیت دهد و یا زن به تنهایی به این امر اقدام نماید و یا حتی هم زن و هم شوهر به صورت همزمان و یا غیرهمزمان، اقدام به تغییر جنسیت نمایند، وضعیت ازدواج در هاله‌ای ازابهام قرار می‌گیرد. در این مقاله حالات مختلف تأثیر تغییر جنسیت بر ازدواج با امعان به نظر فقیهان شیعه مورد بررسی قرار گرفته است.

 

واژگان کلیدی

تغییر جنسیت، ازدواج، خنثی، دوجنسی، ترانس سکشوال

نقدی بر مقاله «بکرنمایی از منظر فقه پزشکی»

سیدرضا احسانپور

مجله علمی - پژوهشی فقه پزشکی, دوره 3 شماره 6-5 (1389), 28 آذر 2011, صفحه 151-169
https://doi.org/10.22037/mfj.v3i6-5.3814

در این مقاله نقدهای وارده بر مقاله «بکرنمایی از منظر فقه پزشکی» که در شماره نخستین این نشریه به چاپ رسیده به‌طور تفصیل مورد اشاره قرار گرفته است. در نقد دیدگاه کسانی که قایل به جواز بکرنمایی هستند، به عدم تسلط انسان بر نفس خویش، عدم امکان استناد به قاعده اضطرار و همچنین قاعده لاحرج استناد گردیده و ضرورت کتمان گناهان ناموسی به عنوان یکی دیگر از ادله جواز این عمل، به لحاظ معارض بودن با سایر ادله، مورد قبول قرار نگرفته است. در نقد ادله قایلین به حرمت بکرنمایی نیز به‌طور خاص، به تفاوت میان دو مفهوم اعانه بر اثم و تعاون بر گناه اشاره شده که نتیجه آن، عدم قبول نظر نویسنده محترم می‌باشد. از دیگر نقدهای وارده بر مقاله مذکور جامع نبودن، فقدان مطالعات تطبیقی و عدم بهره‌مندی کافی از نظرات فقهای معاصر می‌باشد.

 

واژگان کلیدی

دیدگاه انتقادی، بکرنمایی، فقه پزشکی، جواز، عدم جواز

ختنه زنان از دیدگاه فقه، حقوق و پزشکی

مسعود بسامی

مجله علمی - پژوهشی فقه پزشکی, دوره 3 شماره 6-5 (1389), 28 آذر 2011, صفحه 171-193
https://doi.org/10.22037/mfj.v3i6-5.3815

سازمان بهداشت جهانی (WHO) برآورد کرده است که سالانه حدود سه میلیون زن و دختر در معرض بریدن آلت تناسلی قرار دارند. بریدن آلت تناسلی زنان درجات مختلفی دارد که از خفیف‌ترین و جزیی‌ترین نوع آن یعنی بریدن جزیی کلیتوریس تا شدیدترین نوع آن یعنی بریدن لب‌های بزرگ و کوچک فرج متفاوت می‌باشد. پزشکان و متخصصین تمام درجات بریدن آلت تناسلی زنان را برای سلامت آنان مضر دانسته و هیچ‌گونه فایده‌ای را برآن مترتب نمی‌دانند. از سوی دیگری به نظر برخی فقهای اسلام خصوصاً متقدمین برش جزیی کلیتوریس که به ختنه زنان مشهور است، منعی نداشته به‌گونه‌ای که حتی قائل به مستحب بودن آن شده‌اند. لذا بین فقها و پزشکان در این خصوص اختلاف نظر وجود دارد.

بسیاری از پزشکان و نویسندگان، تمام انواع بریدن آلت تناسلی زنان را به‌عنوان ختنه زنان تعریف کرده‌اند، اما در فقه و حقوق اسلام هیچ‌گاه بریدن آلت تناسلی زنان با ختنه زنان یکسان نبوده و دو موضوع متفاوت می‌باشند. به‌گونه‌ای که در اسلام بریدن آلت تناسلی زنان ممنوع بوه و مستوجب مجازات است. لکن ختنه در دیدگاه برخی فقه‌ها،که با این موضوع موافق هستند، منعی ندارد.

واژگان کلیدی

ختنه زنان،  بریدن آلت تناسلی زنان، پزشکی، فقه، حقوق