سخن سردبیر


محدودیت اختیارات انجمن‌های علمی در فعالیت صنفی و لزوم حضور هر چه قوی‌تر در انتخابات نظام پزشکی

شورای سردبیری

مجله انجمن آنستزیولوژی و مراقبت‌های ویژه ایران, , 21 مهر 2016, صفحه صفحات 2-3

به عنوان مقدمه ذکر این نکته ضروری است که اگر نگاهی دقیق و کارشناسانه به اساسنامه و قوانین ناظر بر تشکیل و فعالیت انجمن‌های علمی موجود در کشور بیندازیم به سهولت خواهیم دریافت که این نهادهای علمی از جمله «انجمن آنستزیولوژی و مراقبت‌های ویژة ایران»، هرچند که اسماً به عنوان سازمان‌ها و نهادهای غیر دولتی شناخته می‌شوند، اما در عمل تابع قوانینی هستند که دامنة فعالیت‌های آنها را به ویژه در امور صنفی  بسیار محدود می‌کند و در این زمینه آنها را صرفاً به عنوان نهادهای اگر نه مشورتی بلکه در بهترین حالت طرف مشورت در امور صنفی معرفی می‌نماید. بر این مبنا  ورود فعال انجمن‌های علمی - تخصصی به بحث‌های صنفی و در رأس آنها مبحث تعرفة خدمات پزشکی همواره به عنوان محرمات تلقی شده و لزوم رعایت خواست اعضاء انجمن که از طریق کادر مدیریتی آنها مطرح می‌گردد، از نظر تصمیم‌گیرندگان امور جدی تلقی نشده و در اولویت قرار ندارد!

مقاله اصیل


بررسی اثر کلونیدین به عنوان پره‌مدیکاسیون قبل از بیهوشی در کنترل درد و اضطراب در اطفال

رُزا علیخانی, حامد شفیعی, سید امیر مهاجرانی, علیرضا مهدوی, سید سجاد رضوی, رضا امین نژاد

مجله انجمن آنستزیولوژی و مراقبت‌های ویژه ایران, , 21 مهر 2016, صفحه صفحات 4-13

مقدمه: رژیم دارویی معمول در پیش‌درمانی کودکان قبل از انتقال به اتاق عمل، استفاده از میدازولام است و این دارو به‌رغم داشتن اثرات مفید در آماده‌سازی بیمار برای اعمال جراحی، برخی جنبه‌های مورد نظر را پوشش نمی‌دهد. هدف: بر آن شدیم که با استفاده از داروی دیگری (کلونیدین) در راستای کاهش بیشتر اضطراب پیش از عمل کودکان و نیز کاستن از درد، تهوع و استفراغ پس از عمل اقدام کنیم. مواد و روش‌ها: تعداد 50 کودک 1 تا 12 سال کاندید اعمال جراحی با مدت زمان کمتر 2 ساعت به طور تصادفی انتخاب شدند. بیماران به دو گروه کلونیدین (C) و میدازولام (M) تقسیم گشتند. نیم ساعت پیش از عمل به بیماران گروه M، 0.5 میلی‌گرم / کیلوگرم میدازولام خوراکی همراه 0.02 میلی‌گرم / کیلوگرم آتروپین و یک ساعت پیش از عمل به بیماران گروه C، 0.004 میلی‌گرم / کیلوگرم کلونیدین خوراکی همراه 0.02 میلی‌گرم / کیلوگرم آتروپین داده شد. در ادامه به ارزیابی وضعیت اضطراب قبل از عمل و آشفتگی و درد بعد از عمل اقدام گردید. نتایج: توزیع سن و جنس در بین کودکان بیمار دو گروه کلونیدین و میدازولام هیچ تفاوت معنی‌داری نداشت. میزان پذیرش دارو در کودکان (p=0.447) و میزان اضطراب جدایی از والدین (p=0.54) و توزیع میزان پذیرش ماسک در زمان القاء بیهوشی (p=0.051) و سطح آرامش در زمان القاء بیهوشی  (p=0.77)در دو گروه کلونیدین و میدازولام هیچ تفاوت معنی‌داری نداشت. مقایسة میزان آشفتگی در زمان بیدار شدن کودکان (p=0.007) و میزان درد بعد از عمل جراحی  (p=0.001)در گروه کلونیدین به صورت معنی‌داری کمتر از گروه میدازولام بود. نتیجه‌گیری: کلونیدین کیفیت ادارة کودکان را در دورة زمانی پیرامون عمل افزایش می‌دهد و جایگزینی میدازولام با کلونیدین به عنوان پیش‌دارو در اطفال، حتی در آنهایی که سرپایی پذیرش می‌شوند، ایده‌آل است. 

بررسی اثر دو روش بیهوشی استنشاقی و وریدی بر همودینامیک و ریکاوری در لارنگوسکوپی مستقیم

فرهاد صفری, محمدرضا کامران‌منش, سعید مالک, کامران متقی, نعیمه سادات موسوی, مسعود نشیبی

مجله انجمن آنستزیولوژی و مراقبت‌های ویژه ایران, , 21 مهر 2016, صفحه صفحات 14-19

مقدمه: عمل جراحي به روش لارنگوسكوپي مستقيم و بيوپسي جزء عمل‌هاي مهم در جراحي گوش، حلق و بيني است  كه به دلیل ماهيت عمل جراحي، تحريكات شديدي طي اين فرآیند جراحي وجود دارد. بيهوشي ايده‌آل براي اين نوع عمل جراحي، بيهوشي با عمق كافي جهت جلوگيري از تغييرات شديد هموديناميك و همچنین ريكاوري كوتاه مدت است. در اين مطالعه دو روش بيهوشي استنشاقي و وريدي[1] روي ميزان تغييرات هموديناميك و زمان ريكاوري بررسي شده است.مواد و روش‌ها: در اين مطالعه تعداد 64 بيمار كانديدای عمل را به دو گروه 2 نفره تقسيم نموديم و ضربان قلب و فشار خون سیستولیک را پیش از شروع بيهوشي وپس از آن در فواصل مختلف در هر دو گروه اندازه‌گيري و ثبت کرديم. زمان ريكاوري نيز در هر دو گروه ثبت شد. نتایج: متوسط ضربان قلب پس از القاء بيهوشي در دقایق 1، 3، 5، 10، 15، 20 و 30 به ترتيب در گروه TIVA  87/77، 38/74، 23/72، 83/68، 92/68، 03/69 و 55/69 در دقیقه و در گروه هوشبر استنشاقي 73/94، 26/93، 56/91، 97/86، 83/87، 12/87 و 75/87 در دقیقه بود كه از نظر آماري تفاوت معنادار است. متوسط فشار خون سیستولیک بیماران در دقایق 1، 3، 5، 10، 15، 20 و 30 به ترتيب در گروه TIVA  83/118، 17/113، 33/108، 50/105، 102، 97 و 33/101 میلی‌متر جیوه و در گروه هوشبر استنشاقي 50/127، 83/133، 131، 12/135، 83/127، 83/123 و 83/120 میلی‌متر جیوه بود که از نظر آماری تفاوت معنادار است. متوسط زمان ريكاوري برای پاسخ به پرسش‌ها در گروه TIVA 13/12 دقيقه و در گروه هوشبر استنشاقي 43/22 دقيقه بود كه از نظر آماري معنادار مي‌باشد. نتيجه‌گيري: در جراحي لارنگوسكوپي مستقيم و بيوپسي، برای كنترل بهتر هموديناميك و ريكاوري كوتاه مدت از روش بيهوشي وريدي استفاده شود. 

مقايسة افزودن دكسمدتوميدين و میدازولام به ماركائين اينتراتكال بر طول مدت بلوك و درد بيماران معتاد در اعمال جراحي اندام تحتاني

فرهاد صفری, کامران متقی, فائزه هاشمی, مسعود نشیبی

مجله انجمن آنستزیولوژی و مراقبت‌های ویژه ایران, , 21 مهر 2016, صفحه صفحات 20-28

مقدمه: با توجه به اینکه از مدت و کیفیت بلوک نوروآگزیال در افراد معتاد کاسته می‌شود، اضافه نمودن داروهاي همراه با لوكال آنستتيك‌ها در اين بيماران ممکن است كيفيت بي‌دردي را افزايش دهد و انجام اين تكنيك را در بيماران معتاد مقبول‌تر سازد. مواد و روش‌ها: تعداد 56 بیمار معتاد کاندیدای اعمال جراحی اندام تحتانی به صورت تصادفی به دو گروه  تقسیم شدند. در گروه اول 5 ميكروگرم دكسمدتوميدين و در گروه دوم 2 میلی‌گرم میدازولام به بوپيواكائين اينتراتكال افزوده و در فضاي اينتراتكال تزريق گردید. بلوك حسي با استفاده از پین پریک[1] و بلوك حركتي به وسيلة مقیاس بروماژ اصلاح شده[2] ارزيابي شد. میزان درد پس از عمل با VAS[3] سنجیده شد و میزان سدیشن با نمره‌دهی رمزی[4] و میزان مورفین دریافتی در 12 ساعت اول و در  24 ساعت اول اندازه گیری شد. نتایج: طول مدت بلوک حسی در گروه دكسمدتوميدين برابر با 18.9 ± 175.3 دقیقه و در گروه میدازولام برابر با 16.3 ± 147.5  دقیقه بود که طول مدت بلوک حسی در گروه دكسمدتوميدين به طور معنی داری بالاتر از گروه میدازولام بود (p=0.001). درد پس از عمل در ساعت  6  (p=0.0033)و ساعت 12 (p=0.020) به شکل معنی‌داری متفاوت بود و در ساعت 24(p=0. 18) این تفاوت معنی‌دار نبود. میزان مورفین دریافتی در کل 24 ساعت مجدداً در گروه دكسمدتوميدين به طور معنی‌داری کمتر از گروه میدازولام بود (p=0.029).  نتیجه گیری: استفاده از دكسمدتوميدين در بیماران معتاد به مواد مخدر می‌تواند طول مدت اثر بلوک اسپاینال را به طور معنی‌داری بیشتر از میدازولام تقویت کند. در ضمن عوارض ناخواسته اندکی نیز دارد و می‌تواند میزان آرامش و درد پس از عمل را نسبت به میدازولام اینتراتکال بیشتر بهبود بخشد. 

مقايسة كارگذاري كاتتر وريد تحت ترقوه‌اي به دو روش بالا و پائين ترقوه‌اي در بيماران بستري در بخش مراقبت‌هاي ويژه

میرموسی آقداشی, محمد‌امین ولی‌زاد حسنلوئی, شهریار صانع, سیده مریم کاظمینی, رحیمه علیزاده اوصالو

مجله انجمن آنستزیولوژی و مراقبت‌های ویژه ایران, , 21 مهر 2016, صفحه صفحات 29-35

مقدمه: جاي‌گذاري كاتتر وريد مركزي در بيشتر بيماران بدحال بحراني مورد نياز است. عوارض كارگذاري كاتتر وريد مركزي شامل عوارض عفوني و مكانيكي است كه به دو دستة زودرس و يا تأخيري تقسيم مي‌شوند. مطالعات متعددي در اين راستا انجام شده است. ما در اين تحقيق به مقايسة كارگذاري كاتتر وريد تحت ترقوه‌اي به دو روش بالا و پايين ترقوه‌اي در بيماران بستري در بخش مراقبت‌هاي ويژة بيمارستان امام اروميه پرداخته‌ايم. مواد و روش‌ها: پس از تصويب طرح در كميتة اخلاق دانشگاه اين مطالعه در  بخش مراقبت‌هاي ويژة عمومي بيمارستان امام اروميه در نيم سال دوم سال 1394، انجام شد و طي آن 260 بيمار به طور كاملاً تصادفي در دو گروه 130 نفري وارد مطالعه شدند. مشخصات دموگرافيك (سن، جنس)، ميزان موفقيت، تعداد تلاش برای كارگذاري كاتتر وريد مركزي، عوارض كارگذاري وريد مركزي شامل پنوموتوراكس، عفونت جلدي، هماتوم، ترومبوز، عفونت كاتتر در فرم مخصوص ساخته شده توسط محقق وارد و پس از اتمام طرح مورد بررسي و آناليز آماري قرار گرفت. از تست‌هاي آماري لازم و نرم‌افزار آماري SPSS نسخة 20 جهت اين كار استفاده شد. P<0.05 معنی‌دار در نظر گرفته شد. نتايج: ميانگين سني بيماران مورد مطالعه در كل 16.72 ±65.23 سال بود. 56.53% بيماران مذكر و مابقي مؤنث بودند. بين ميانگين سني و توزيع جنسي بيماران در دو گروه مورد مطالعه اختلاف معني‌دار آماري وجود نداشت ( P> 0.05). بين ايجاد پنوموتوراكس و ميانگين دفعات تلاش برای تعبية كاتتر وريد مركزي بين دو گروه اختلاف معني‌دار آماري وجود داشت (P<0.05)؛ ولي مابين ديگر متغيرها بين دو گروه مورد مطالعه هيچ تفاوت معني‌دار آماري وجود نداشت. (P≥ 0.05) بحث و نتيجه‌گيري: تعداد دفعات تلاش و پنوموتوراكس در روش سوپراكلاويكولر تعبية كاتتر وريد ساب كلاوين كمتر از روش اينفراكلاويكولر آن بود. بين عوارض ديگر تفاوت واضح آ‌ماري وجود نداشت. 

بررسی تأثیر اختلال خواب بر میزان مصرف داروی مخدر در حین انجام بیهوشی عمومی

الهام معماری, علیرضا میرخشتی, مینا ویشته

مجله انجمن آنستزیولوژی و مراقبت‌های ویژه ایران, , 21 مهر 2016, صفحه صفحات 36-42

مقدمه: مطالعة حاضر با هدف مقایسة میزان مخدر مصرفی حین القاء و نگهداری بیهوشی در افراد دچار اختلال خواب با افراد نرمال طراحی و انجام گرفته است.مواد و روش‌ها: در این مطالعة کوهورت برای بیماران کاندید انجام جراحی کاتاراکت پرسشنامة کیفیت خواب پترزبورگ تکمیل گردید و بر اساس آن، بیماران به 2 گروه نرمال و مبتلاء به اختلال خواب تقسیم شدند. روش القاء و حفظ بیهوشی در تمام بیماران با یک پروتکل واحد انجام گرفت. میزان کلی مصرف فنتانیل در طول انجام جراحی محاسبه و ثبت شد. یافته‌ها: تعداد 70 بیمار با میانگین سنی 7/10±8/63 وارد مطالعه شدند (1/67 درصد زن). متغیرهای دموگرافیک و پایة بیماران در دو گروه تفاوت معنی‌داری با هم نداشتند. میزان فنتانیل مصرفی برای القاء و حفظ بیهوشی در گروه دچار اختلال خواب در مقایسه با گروه نرمال کمتر بود ولی از نظر آماری تفاوت معنی‌داری نداشت (070/0> P). نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های حاصل از مطالعة حاضر به نظر می‌رسد با اینکه میزان نیاز به داروهای مخدر جهت القاء و حفظ بیهوشی در بیماران دچار اختلال خواب در مقایسه با بیمارانی که دچار این عارضه نیستند کمتر است، ولی این تفاوت از نظر آماری معنی‌دار نیست.

تأثیر دوزهای متفاوت ایزوفلوران برتغییرات همودینامیک در بیماران تحت عمل جراحی اندوسکوپیک سینوس

رضا آخوندزاده, علی قمیشی, فرهاد سلطانی, آرتادخت خشوعی

مجله انجمن آنستزیولوژی و مراقبت‌های ویژه ایران, , 21 مهر 2016, صفحه صفحات 43-50

مقدمه و هدف: امروزه اعمال جراحی اندوسکوپیک سینوس از شایع­ترین اعمال در زمینة گوش و حلق و بینی است که در این‌گونه اعمال همواره با خونریزی همراه است که می‌تواند سبب اختلال همودینامیک و اثر مستقیم بر نتیجة جراحی بر جا بگذارد. استفاده از داروهای بیهوشی مناسب می‌تواند کمک شایانی به کنترل همودینامیک بیماران کرده و در این مورد گاز استنشاقی ایزوفلوران در حفظ فشار خون در حد ایده‌ال کمک شایانی می‌نماید. هدف از مطالعة حاضر بررسی تغییرات همودینامیک با درصدهای مختلف ایزوفلوران در عمل جراحی اندوسکوپیک سینوس است. مواد و روش‌ها: در یک کارآزمایی بالینی تصادفی 90 بیمار به 3 گروه 30 نفری، ASA کلاس یک و دو تقسیم شدند. روش القاء بیهوشی در گروه‌ها یکسان بوده، در گروه اول پس از القاء بیهوشی از ایزوفلوران با درصد 1 و در گروه 2 با درصد 1.2 و گروه 3 با درصد 1.5 مورد استفاده قرار گرفت. رمی‌فنتانیل در گروه‌ها ثابت بود و با دوز 0.1 میکروگرم / کیلوگرم / دقیقه حین عمل استفاده گردید. یافته‌ها: 3 گروه از نظر سن و جنس همسان بودند. تغییرات فشار متوسط شریان در دقایق 15 – 30 – 45  و 60 دقیقه بعد از القاء بیهوشی در 3 گروه تفاوت معناداری داشت (001/0 P<) که کاهش فشار متوسط شریانی  در گروه 1 و 3 و گروه 2 و 3 تفاوت معنادار بود. ضربان قلب در دقیقه 30 – 45 – 60 بین گروه 1 و 2 تفاوت معناداری داشت (p>0.001).ضربان قلب و فشار متوسط شریانی پس از اکستوباسیون دارای اختلاف معناداری بین گروه‌ها نبوده است. نتیجه‌گیری: ایزوفلوران با درصد 5/1 در مقایسه با درصد 1.2 و درصد 1 کاهش فشار خون متوسط شریانی را به طور عمومی تحت تأثیر قرار داده و میانگین ضربان قلب در دقایق مختلف در گروه 2 با درصد 1.2 از سایر گروه‌ها کمتر بوده است.

بررسی تست گاز گرفتن لب بالایی در پیش‌بینی لوله‌گذاری مشکل

حمید زاهدی, عباس استاد‌علی‌پور, مهرداد شروقی, مریم جمشیدی, مهشید نیکو‌سرشت, آناهید ملکی, مریم نوری

مجله انجمن آنستزیولوژی و مراقبت‌های ویژه ایران, , 21 مهر 2016, صفحه صفحات 51-60

مقدمه: ارزیابی  راه هوایی به منظور کشف لارنگوسکوپی مشکل،  با هدف ایمنی هرچه بیشتر در ادارة راه هوایی انجام می‌شود. در برخی بیماران با مشکلات جدی و واضح، احتمال وجود راه هوایی مشکل بیشتر بوده و نیازی به انجام تست‌های بیشتر نیست. مسألة چالش‌برانگیز تشخیص احتمال راه هوایی مشکل در بیماری است که به ظاهر بدون مشکل به نظر می‌رسد. در حال حاضر روش استاندارد طلایی جهت تشخیص لارنگوسکوپی مشکل روش کورمک لیهان است که روشی تهاجمی بوده و برای انجام آن نیاز به بیهوشی است و یافتن راه‌کار ساده‌ای جهت پیش‌بینی لارنگوسکوپی مشکل می‌تواند چاره‌ساز باشد. هدف این  مطالعه مقایسة روش ساده، بی‌هزینه و بی‌عارضة تست گاز گرفتن لب بالایی (ULBT)  با روش‌های متداول در پیش‌بینی راه هوایی مشکل شامل روش‌های  کورمک - لیهان، مالمپاتی است. مواد و روش‌ها: در این مطالعه از بررسی اطلاعات اخذ شده از 95 بیمار مراجعه کننده به بیمارستان فارابی در سال 93 که برای انجام اعمال مختلف تحت بیهوشی عمومی قرار گرفته‌اند استفاده شده است. به این صورت که بیماران قبل از انجام عمل جراحی، توسط یک متخصص بیهوشی ویزیت شده و بر حسب معیارهای ورود و خروج از مطالعه، در طرح قرار گرفتند و کلیة اطلاعات دموگرافیک از بیمار و پروندة وی استخراج و در فرم پرسشنامه درج  گردید. در اتاق عمل توسط یک متخصص بیهوشی، معیارهای تست گاز گرفتن لب بالایی ، مالمپاتی  و کورمک برای هر بیمار ارزیابی شده و ثبت گردید. نتایج:در مطالعة ما روش نمره‌دهی تست گاز گرفتن لب بالایی با حساسیت 75.8% ، ویژگی 91.7% و  ارزش اخباری مثبت 35.3% ، ارزش اخباری منفی 95.2%  بود. نمرة مالامپاتی حساسیت 79.3٪، ویژگی 63.7% ، ارزش اخباری مثبت 19.2%، ارزش اخباری منفی آن 95.8% و دقت 61.2% داشته است. ویژگی و ارزش اخباری مثبت و دقت به‌طور بارزدر تست گاز گرفتن لب بالایی از مالامپتی بالاتر است (p< 0.05). بحث: تست گاز گرفتن لب بالایی در مقایسه با مالمپاتی روشی با ویژگی و ارزش اخباری مثبت بالا و دقت بالاتر است و لذا جهت غربالگری لوله‌گذاری مشکل، تست قابل اعتمادی است و در پیش‌بینی لوله‌گذاری مشکل از روش مالامپتی بهتر است.

بررسی دیدگاه بیماران تحت عمل جراحی قلب باز نسبت به عوامل تنش‌زا و راهکارهای تعدیل آن

ملیحه قلی‌نسب, یونس جهانی, حکیمه حسین‌رضایی

مجله انجمن آنستزیولوژی و مراقبت‌های ویژه ایران, , 21 مهر 2016, صفحه صفحات 61-71

زمینه و هدف:  عمل پیوند عروق کرونر رایج‌ترین شیوۀ جراحی برای بیماران مبتلا به بیماری‌های عروق کرونر به شمار می‌آید. ﺑﺴﻴﺎري از ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻧﺸﺎن ﻣﻲ‌دﻫﻨﺪ ﻛﻪ ﻋﻤﻞ ﺟﺮاﺣﻲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻚ ﺑﺤﺮان ﺟﺪي ﺑﺮاي ﺑﻴﻤﺎر ﻣﺤﺴﻮب ﻣﻲ‌ﺷﻮد ﻛﻪ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ اﺳﺘﺮس و اﺿﻄﺮاب ﻓﺮاواﻧﻲ ﻣﻲ‌ﺷﻮد. هدف از این مطالعه تعیین دیدگاه بیماران تحت عمل جراحی قلب باز نسبت به عوامل تنش‌زا و راهکارهای تعدیل آن بود. مواد و روش‌ها: این مطالعۀ توصیفی بر روی 163 بیمار تحت جراحی پیوند عروق کرونر در بیمارستان شفاء شهر کرمان در سال 1394 انجام شد. اﺑﺰار ﮔﺮدآوري دادهﻫﺎ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﺸﺨﺼﺎت ﻓﺮدي، ﻣﻘﯿﺎس عوامل تنش‌زای جراحی قلب بازنگری شده و ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣة راهکارهای تعدیل ﺑﻮد. یافته‌ها: نتایج نشان داد که درک بیماران از عوامل تنش‌زای درون فردی بیشتر از عوامل تنش‌زای بین فردی و عوامل تنش‌زای برون‌فردی بود و مهم‌ترین راهکار تعدیل عوامل تنش‌زا اطمینان دادن پرستار در مورد مراقبت مداوم و دادن مسکن‌های لازم بعد از عمل بود. نتیجه‌گیری: در این مطالعه عوامل تنش‌زای درون فردی بیشتر از عوامل تنش‌زای بین فردی و عوامل تنش‌زای برون فردی توسط بیماران درک شده بود، بنابراین شناخت واقعی از نیازها و نگرانی‌های بیماران در برنامه‌ریزی مراقبتی پرستاران بالینی اهمیت بسزایی دارد.

گزارش مورد


بلوک آگزیلاری با هدایت سونوگرافی برای جراحی عروق اندام فوقانی - گزارش 3 مورد

رسول مهدوی جعفری, آیدا لاهورپور

مجله انجمن آنستزیولوژی و مراقبت‌های ویژه ایران, , 21 مهر 2016, صفحه صفحات 72-75

جراحی عروق محیطی یک معضل چالش‌برانگیز در بیهوشی است، چرا که عمل جراحی طولانی مدت و با پتاتسیل از دست دادن خون همراه است. از طرفی به دلیل شیوع موربیدیتی‌های همراه[1] این بیماران را در گروه ریسک بالا قرار می‏دهد. در این بیماران اغلب بیماری‌های زمینه‌ای DM و IHD و HTN و افزایش سن و نارسایی کلیه و آریتمی‌های قلبی وجود دارد که تحت درمان با آنتی‌کواگولان قرار دارند. بنابراین انتخاب روش بیهوشی که کمترین اختلال همودینامیک ایجاد کند میزان بقاء این بیماران را افزایش داده و نیاز به بستری بیماران در بیمارستان را کاهش می‏دهد. علاوه بر این 2 مورددیگر بودند که با وجود همة موارد RF بالا تحت عمل جراحی آمبولکتومی قرار گرفتند و روز بعد مرخص شدند.