سخن سردبیر


نیاز به تحول در طرح تحول!

شورای سردبیری

مجله انجمن آنستزیولوژی و مراقبت‌های ویژه ایران, , 13 خرداد 2016, صفحه صفحات 3-2

اکنون بیش از 18 ماه از اجراء طرح تحول نظام سلامت می‌گذرد، طرحی که اجرایش از ۱۵ اُردی‌بهشت سال ۹۳ توسط وزیر بهداشت به همة دانشگاه‌های علوم پزشکی ابلاغ شد تا تحولی را در نظام سلامت ایجاد کنند؛ تحولی که به شدت به آن احساس نیاز می‌شد و به گفتة بسیاری از کارشناسان، نظام سلامت به یک جراحی بزرگ نیاز داشت تا از سقوط اسفبار بیمارستان‌های ورشکستة دولتی جلوگیری کند؛ طرحی که با روی کار آمدن دولت یازدهم با هدف تغییر شرایط درمانی کشور و با شعار توسعة عدالت درمانی و دسترسی بیشتر مردم به خدمات سلامت در کشور با هشت هدف شروع گردید اما امروز و در این مقطع زمانی بهتر می‌توان این طرح را ارزیابی و تحلیل کرد چرا که نقاط ضعف این طرح آشکار شده و تحول در این طرح گریزناپذیر .است. در این مقاله اجمالاً به برخی از نقاط ضعف و مشکلات برملا شدة این طرح اشاره می‌کنیم

مقاله اصیل


بررســی مـقایسه‌ای استفاده از اسپری بکلــومتازون و اسپری فلوتیکازون روی کاف لولة تراشه بر کاهش میزان گلودرد بعد عمل

حمید خسروضمیری, محمدرضا درودیان, بهاره میرزایی, اعظم دهقاني

مجله انجمن آنستزیولوژی و مراقبت‌های ویژه ایران, , 13 خرداد 2016, صفحه صفحات 10-4

چکیدهمقدمه: گلودرد از عوارض شایع و آزارندة پس از بیهوشی عمومی است. هدف از این مطالعه مقایسة میزان فراوانی و شدت گلودرد بعد از عمل با استفاده از اسپری بکلومتازون و اسپری فلوتیکازون به روی کاف لولة تراشه است. مواد و روش‌ها: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی دوسوکور بر روي 90 بیمار کاندید بیهوشی عمومی همراه لوله‌گذاري تراشه صورت گرفت .بیماران به صورت تصادفی به 3 گروه 30 نفري تقسیم شدند. به یک گروه بر روی کاف لولة تراشه آنها قبل از لوله‌گذاری اسپری بکلومتازون به میزان 200 میکروگرم، گروه دیگر اسپری فلوتیکازون به میزان 200 میکروگرم و در گروه شاهد نرمال سالین زده شد. سپس وجود و شدت گلودرد با معیار VAS، 1 ساعت و 24 ساعت بعد از عمل بررسی گردید. نتایج با آزمون آماري کروسکال - والیس و کای دو مورد ارزیابی آماري قرار گرفتند. یافته‌ها: فراوانی گلودرد در گروهی که اسپری فلوتیکازون استفاده شده و سپس در گروه اسپری بکلومتازون کمتر از گروه نرمال سالین بود. همچنین میانگین شدت درد در 1 ساعت و 24 ساعت بعد از عمل نیز گروه اسپری بکلومتازون و اسپری فلوتیکازون کمتر از گروه نرمال سالین بود. اما از نظر آماری تفاوت معناداری در مورد شدت درد و فراوانی گلودرد بین گروه‌ها دیده نشد. (05/0p<) نتیجه‌گیری: تجویز اسپری بکلومتازون و اسپری فلوتیکازون به روی کاف لولة تراشه تأثیر معنی‌داري بر کاهش فراوانی مطلق بروز گلودرد و شدت گلودرد پس از لوله‌گذاري داخل ناي ندارد. گل‌واژگان: گلودرد، اسپری بکلومتازون،اسپری فلوتیکازون

بررسی عملکرد پرستاران بر اساس استاندارد ساكشن لولة تراشه و لولة تراكئوستومي در بخش‌هاي مراقبت‌های ويژة بيمارستان‌هاي آموزشي شهر کرمان در سال 1393

حکیمه حسین رضایی, سکینه سبزواری, رحیم شرفخانی, زهرا گلزاری

مجله انجمن آنستزیولوژی و مراقبت‌های ویژه ایران, , 13 خرداد 2016, صفحه صفحات 19-11

چکیدهمقدمه: ساکشن تراشه روشی است برای خارج‌سازی ترشحات از مجاری هوایی در بیمارانی که به هر علت قادر به انجام ارادی آن نیستند و دارای راه هوایی مصنوعی هستند. ساکشن به فراوانی در بخش‌های مراقبت ویژه انجام می‌شود و چنانچه به طریق اصولی و صحیح انجام نگیرد می‌تواند عوارض بسیاری را به همراه داشته باشد. هدف از این مطالعه  بررسی عملکرد پرستاران بر اساس استاندارد ساكشن لولة تراشه و لولة تراكئوستومي در بخش‌هاي ويژه در راستای بهبود عملکرد پرستاران و کاهش عوارض ناشی از ساکشن است. مواد و روش‌ها: در اين مطالعة توصيفي مقطعي که به روش مشاهده‌ای انجام شد عملکرد ساکشن لولة تراشه و تراکئوستومی در 136 پرستار شاغل در بخش‌های مراقبت ویژه با استفاده از چک لیست مشتمل بر  25 گویه توسط پژوهشگر تحت مشاهدة مستقیم قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از شاخص‌های مرکزی و آزمون تی مستقل، آزمون کای دو و با استفاده از نرم‌افزارspss   نسخة 21  انجام شد.  یافته‌ها: نتیجة مطالعه نشان داد كه کیفیت عملکرد پرستاران به میزان 2/19٪ ضعیف، 4/65٪ متوسط و 4/15٪ خوب بود و هیچ‌کدام از پرستاران عملکرد عالی یا بسیار بد نداشتند. میانگین نمرة عملکرد در ساکشن لولة تراکئوستومی و ساکشن لولة تراشه تفاوت چندانی نداشت و نمرة عملکرد در دو نوع ساکشن لولة تراشه و تراکئوستومی اختلاف آماری معنی‌داری ندارد (05/0p>). در زمینة ارتباط عملکرد پرستاران با بعضی از ویژگی‌های دموگرافیک ارتباط معنی‌دار آماری در مواردی چون میزان تحصیلات و آموزش قبلی مشاهده شد (05/0p>)  اما با جنس، سن و سابقة کار ارتباطی مشاهده نشد (05/0p>). نتیجه: بر اساس یافته‌های مطالعه عملکرد پرسنل پرستاری در زمینة ساکشن استاندارد لولة تراشه و تراکئوستومی در بخش‌های مراقبت ویژه در حد متوسط است اما به دلیل عدم رعایت برخی از استانداردهای ساکشن لوله تراشه و تراکئوستومی نیاز به نظارت بیشتر در عملکرد آنان ضروری به نظر می‌رسد و این مسأله اهمیت نیاز به شناسایی علل و حذف آنها برای جلوگیری از عوارض را نشان می‌دهد.  گل‌واژگان: عملکرد پرستاران، ساکشن، لولة تراشه، لولة تراکئوستومی، بخش مراقب ویژه.

ارزیابی همخوانی BIS با معیارهای تعیین پیش‌آگهی در بیماران لوله‌گـذاری شـده بـا صـدمات پاتوژنیک مختلف سر ناشی از ضربة حاد به سر بستری در بخش مــراقـبت‌هـای ویژة بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص)

امید مرادی مقدم, محمد نیاکان لاهیجی, ولی‌الله حسنی, فرید کاظمی گزیک, احسان فرازی

مجله انجمن آنستزیولوژی و مراقبت‌های ویژه ایران, , 13 خرداد 2016, صفحه صفحات 30-20

چکیدهزمینه و هدف: اطلاعات قطعی در موردکارآیی و تأثیر BIS برای استفادة روتین در بخش مراقبت‌های ویژه  وجود ندارد. یک راه ارزیابی سودمندی پایش BIS در بخش مراقبت‌های ویژه ارزیابی همخوانی آن با معیارهای معمول پیش‌آگهی بیماران (APACHE II) و SOFA Score) و همچنین صدمات پاتوژنیک مختلف با پیش‌آگهی‌های متفاوت است. لذا هدف این مطالعه بررسی همخوانی BIS با معیارهای تعیین پیش‌آگهی APACHE IIو SOFA Score در بیماران لوله‌گذاری شده با صدمات پاتوژنیک مختلف سر ناشی از ضربه حاد به سر بستری در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص)مواد و روش‌ها: تعداد 30 بیمار بالای 15 سال، دچار ضربه به سر، لوله‌گذاری شده و بستری در واحد مراقبت‌های ویژه پس از تعیین معیارهای ورود و خروج، در این مطالعه مقطعی شرکت داده شدند. بیماران در 3 روز ابتدای بستری هر روز به مدت 6 ساعت هر ساعت مورد ارزیابی با BIS  قرار ‌گرفتند. APACHE II  بیماران در زمان بستری و SOFA Score  روزانه بیماران در 3 روز اول ثبت گردید. تشخیص نوع و محل ضایعه سر بر اساس سی تی اسکن انجام شد. تجزيه و تحليل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزارهای آماری صورت گرفت. P-value زير 05/0 معنادار در نظر گرفته شد.یافته‌ها: نه در مورد آپاچی و نه در مورد SOFA  ارتباطی با میانگین BIS هر روزة بیماران و نیز BIS مجموع و نیز ارتباط نقطه‌ای وجود ندارد.میانگین اعداد BIS در روزهای دوم و سوم در نوع ضایعات مختلف (له‌شدگی نسج مغز، خونریزی زیر سخت‌شامه،...) با هم اختلاف معنی‌داری دارد.نتیجه‌گیری: در بیماران ضربة حاد سربستری در بخش مراقبت‌های ویژه،  BIS احتمالاً همخوانی قابل قبولی با معیارهای پیش‌آگهی بیماران (APACHE II وSOFA Score) ندارد. انواع مختلف صدمات ایجاد شده در سر در اثر وارد آمدن حاد ضربه که به نسبت یکدیگر اغلب پیش‌آگهی متفاوتی دارند، احتمالاً محدوده‌های اعداد BIS متفاوتی دارند.گل‌واژگان: واحد مراقبت‌های ویژه، ضربه سر، Bispectral Index، APACHE II،  SOFA Score 

تأثیر آموزش بر دانش و عملکرد پرسنل بخش‌های مراقبت ویژة تروما در زمیــنة کـاربرد مهارکننده‌های فیزیکی شهر کرمان سال 1393

سیده صغری طاهر هریکندیی, عصمت نوحی, حکیمه حسین‌رضایی

مجله انجمن آنستزیولوژی و مراقبت‌های ویژه ایران, , 13 خرداد 2016, صفحه صفحات 36-31

چکیدهمقدمه: مهارکننده‌های فیزیکی، به طور شایع در بخش‌های مختلف بیمارستانی به ویژه در بخش‌های ویژه برای اطمینان از ایمنی و کنترل بی‌قراری بیمار و پیشگیری از جابجایی تجهیزات طبی متصل به بیمار استفاده می‌شوند. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر اجراء برنامة آموزشی بر دانش و عملکرد پرسنل بخش‌های مراقبت ویژه در زمینة استفاده از مهارکننده‌های فیزیکی است. مواد و روش‌ها: این پژوهش یک مداخلة نیمه تجربی است که بر روی پرسنل شاغل در بخش‌های مراقبت ویژة ترومای شهر کرمان در سال 1393 انجام شد. نمونه‌های مورد مطالعه به صورت تصادفی به 2 گروه مداخله و کنترل تقسیم شده و در هر گروه 35 پرسنل قرار گرفت. ابزارهای جمع‌آوری اطلاعات شامل پرسشنامه‌های ویژگی‌های دموگرافیک، سنجش دانش و سنجش عملکرد پرسنل در زمینه مهار کننده‌های فیزیکی است که یک بار قبل از برگزاری برنامه آموزشی توسط همة اعضاء نمونه تکمیل شد. سپس برنامة آموزشی در زمینة کاربرد مهار کننده‌های فیزیکی برای گروه مداخله ارائه شد و 2 هفته بعد مجدداً همان پرسشنامه‌ها توسط گروه مداخله پاسخ داده شد. داده‌ها توسط نرم‌افزار SPSS نسخة 18 و با استفاده از آزمون‌های تی زوج، تی مستقل و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: نتایج نشان می‌دهد که پس از اجراء برنامة آموزشی بهبود معناداری در نمرات دانش (001/0p<) و عملکرد خوداظهاری (001/0p<) گروه مداخله در زمینة استفاده از مهارکننده‌های فیزیکی ایجاد شد. بحث و نتیجه‌گیری: یافته‌ها نشان دهندة سطحی از  دانش و عملکرد پرسنل در زمینه کاربرد مهارکننده‌های فیزیکی است که نیاز به اجراء برنامة آموزشی را آشکار ساخته و برگزاری چنین برنامه‌هایی می‌تواند موجب بهبود قابل توجه دانش و عملکرد پرسنل گردد. گل‌واژگان: آموزش،  بخش مراقبت‌های ویژه، مهارکننده‌های فیزیکی

چکیده مقدمه :سوفا از رایج‌ترین و معتبرترین سیستم‌های نمره‌دهی عمومی شدت بیماری در دنیا است. مطالعات بررسی عملکرد این مدل در کشور محدود است. در این مطالعه این مدل در بخش‌های آی سی یو بالغین بجنورد مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش‌ها: در یک مطالعة طولی آینده‌نگر با نمونه‌گیری مبتنی بر هدف، 300 بیمار پذیرش شده در دو بخش آی سی یو جراحی و آی سی یو داخلی وارد مطالعه شدند. با استفاده از فرم SOFA و برگة مشخصات دموگرافیک، اطلاعات مربوط به هر بیمار جمع‌آوری شد. به کمک نرم‌افزار آماری SPSS ورژن 22، با تست‌های رگرسیون لُجستیک، هاسمر لمشو و سطح زیر منحنی ROC، آنالیز آماری داده‌ها صورت گرفت (فاصلة اطمینان 95٪). نتایج: نمرات SOFA در گروه نجات یافته و فوت شده به طور معنی‌دار متفاوت بود (P=0/001). قدرت تمیز SOFA ضعیف (سطح زیر منحنی ROC= 036/0±4/63٪) بود و کالیبراسیون در سطح مناسبی قرار داشت (x²=11/018, p=0/051).   نتیجه‌گیری: سیستم نمره‌دهی SOFA، دقت پیشگویی مناسبی برای نتایج آی سی یو جراحی و آی سی یو داخلی نشان داد و به علت کالیبراسیون مناسب، ساده بودن و سهولت اندازه‌گیری در این بیماران انتخاب مناسبی است. گل‌واژگان: سوفا، نجات یافته، فوت شده، آی سی یو جراحی، آی سی یو داخلی

بررسي اختلال خواب در بیماران با سندرم کرونری حاد بستری در بــخش ویـژة قلب با پرسشنامة اختصاصي

الهام سپهوند, مریم میرزایی, رباب صحاف

مجله انجمن آنستزیولوژی و مراقبت‌های ویژه ایران, , 13 خرداد 2016, صفحه صفحات 51-45

چکیده مقدمه: خواب یک نیاز اصلی و اساسی برای بهبود و بقاء بیماران بستری در بخش‌های ویژه است. اختلال در الگوی خواب در بیماران قلبی بستری، ممکن است باعث تغییرات فیزیولوژیکی طی خواب شود و اثرات منفی روی سلامت بیمار داشته باشد. مطالعة حاضر با هدف بررسی اختلال خواب در بیماران با سندرم کرونری حاد بستری در بخش ویژه قلب با پرسشنامه اختصاصي انجام شده است. مواد و روش‌ها: طی یک مطالعة توصیفی تحلیلی تعداد 220 بیمار مبتلا به سندرم کرونری حاد بستری در بخش مراقبت ویژه بیمارستان امام علی کرمانشاه در سال 1391 به روش نمونه‌گیری تصادفی وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده‌ها در این پژوهش پرسشنامة محقق ساخته دو بخشی حاوی 25 سؤال بود که روایی و پایایی آن به تأیید رسیده بود. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزارSPSS v.20 و آمار توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت. یافته‌ها: در کل 81% از بیماران درجاتی از اختلال خواب را گزارش کردند. در 9/50% اختلال خواب ضعیف، 5/39% اختلال خواب متوسط ودر 5/0% از نمونه‌ها اختلال خواب شدید مشاهده شد و در 9% از نمونه‌ها هیچ‌گونه اختلالی مشاهده نشد. از میان ابعاد شش گانة پرسشنامه بیشترین مشکل در بُعد اختلال در شروع و تداوم خواب مشاهده شد (5/5±4/16). بحث و نتیجه‌گیری: با توجه به درصد بالای اختلال خواب در بیماران کرونری در این مطالعه، بررسی جامع و کامل از بیمار و تدوین برنامة مراقبتی و اقدامات پرستاری طرح‌ریزی شده برای بهبود وضعیت خواب بیماران بستری ضروری می‌نماید. گل‌واژگان: اختلال خواب، سندرم کرونری حاد، بخش مراقبت‌های ویژه قلبی

اثــرات مـالی و ارزش آزمایش‌های پزشکی روتین قبل از عمل جراحی آب مروارید

رضا آخوندزاده, سیدمحمدمهدی اصلانی, سلمان وجدانی, سارا حجتی

مجله انجمن آنستزیولوژی و مراقبت‌های ویژه ایران, , 13 خرداد 2016, صفحه صفحات 57-52

چکیده           هدف: انجام آزمایش‌های روتین سود چندانی در روند درمان و میزان عوارض بعد از عمل بیماران به ویژه در جراحی‌های کم‌خطر مانند کاتاراکت نداشته است. مدیریت متخصص بیهوشی برای کاهش آزمایش‌های روتین و غیر ضروری قبل از عمل‌های جراحی کم‌خطر مثل کاتاراکت  نه تنها می‌تواند در کاهش هزینه‌ها و اضطراب بیمار مؤثر باشد بلکه احتمال به تعویق افتادن عمل را نیز کاهش می‌دهد.هدف از این مطالعه بررسی تأثیر انجام آزمایش‌های روتین قبل از عمل کاتاراکت بر روند درمان و هزینه‌های بیمار بوده است. مواد و روش‌ها: در این مطالعة توصیفی تعداد 150 بیمار 85-50 سال با کلاس 3-1 ASA  که کاندید عمل کاتاراکت الکتیو بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. در بدو ورود به اتاق عمل از آنها شرح حال و معاینة فیزیکی به عمل آمد و آزمایش‌های انجام شده در فرم‌های مخصوص ثبت شد. نوع بیهوشی، هر گونه تغییر در روند درمان و عارضه در اتاق عمل و ریکاوری ثبت گردید. یافته‌ها: در کل 2/70% آزمایش‌های انجام شده غیر ضروری  و حدود 6% به هزینه‌های بیمارستانی بیمار اضافه کرده بودند. 6/14% بیماران آزمایش‌های غیر طبیعی داشتند که فقط در 7/0% آنها تغییر در روند درمان ایجاد کرده بود. هیچ‌یک از بیماران طی عمل جراحی و دورة ریکاوری دچار عارضة خاصی نشدند. نتیجه: انجام اقدامات غیر ضروری و آزمایش‌های روتین قبل از عمل جراحی کاتاراکت شایع بوده ولی بر روند درمانی بیماران نیز تأثیرگذار نبوده است. این مسأله تأییدگر  اهمیت ویزیت قبل از عمل متخصصان بیهوشی  است. گل‌واژگان: کاتاراکت، آزمایش‌های روتین، صرفه‌جویی در هزینه

اثر بيهوشي عمومي در برابر بيهوشي اسپايـنال بـر عـدد آپـگار نوزاد در جراحي سزارين

مهدي ياسيني, مژگان کرم‌نیا, رضا تقي‌پور

مجله انجمن آنستزیولوژی و مراقبت‌های ویژه ایران, , 13 خرداد 2016, صفحه صفحات 65-58

چكيدههدف: مقايسة عدد آپگار نوزادان به دنيا آمده پس از سزارين در گروه بيهوشي عمومي در برابر گروه بيهوشي اسپاينال.نوع مطالعه: نمونه‌گيري پياپيمحل و طول مدت مطالعه: اتاق عمل و اتاق زايمان بيمارستان صارم در مدت 9 ماه از اردي‌بهشت ماه تا بهمن ماه 1391. انتخاب نمونه و روش: پس از طراحي مطالعه و تصويب پژوهشكده 259 بانوي كانديد عمل سزارين ASA I و ASAII به روش پياپي انتخاب و توسط آنستزيولوژيست واحد با روش واحد، آنستزي اسپاينال و يا جنرال انجام شد.بدین ترتيب 182 نفر در گروه اسپاينال و 75 نفر در گروه جنرال و 2 نفر در گروه جنرال به دنبال اسپاينال قرار گرفتند.عدد آپگار نوزادان توسط اپراتور جداگانه متخصص طب كودكان در دقيقة 1 و 5 ثبت مي‌شد. پایش استاندارد قبل از شروع آنستزي متصل و ثبت مي‌گرديد. كلية اطلاعات در فرم پژوهش وارد و توسط نرم‌افزار SPSS ويرايش 20 تحليل شد. نتايج: ميزان نمرة آپگار نوزادان مورد مطالعه در دقيقة1 در گروه اسپاينال (95/0±51/8) با گروه جنرال (832/1±56/7) اگرچه نزديك، اختلاف معناداري را نشان مي‌دهد(05/0p<). همچنين اين تفاوت معنادارآپگار اگرچه اندك در دقيقة 5 در گروه اسپاينال (596/0±7/9) نسبت به گروه جنرال (343/1±15/9) ديده مي‌شود(05/0p<). در مورد روزهاي بستري درNICU در گروه اسپاينال (813/1±84/0) نسبت به گروه جنرال (059/3±45/1) اين تفاوت معنادار نیست (463/3F=  ، 064/0Sig=) .از نظر تغيير فشار خون قبل و پس از آنستزي نيز در بين دو گروه تفاوت معناداري مشاهده مي‌شود(جدول 5). نتيجه‌گيري: تفاوت كوچك ولي معناداري در نمرۀ آپگار دقايق يكم و پنجم نوزادان متولد از سزارين بين گروه اسپاينال و جنرال مشاهده مي‌شود اما اين تفاوت به معناي اثر بر سلامت نوزاد از نظر بستري در NICU و يا بقاي نوزاد نیست. گل‌واژگان: آنستزي اسپاينال؛ آنستزي جنرال؛ نمره آپگار.

گزارش مورد


گزارش يک مورد بيمار مشکوک به هيپرترمي بدخيم به دنبال مصرف ايزوفلوران

هادی عباسپور, جواد شاهين‌فر, مهدی خاکساری, احمد کاملي

مجله انجمن آنستزیولوژی و مراقبت‌های ویژه ایران, , 13 خرداد 2016, صفحه صفحات 70-66

چکيدهسابقه و هدف: هيپرترمي بدخيم از کنتراانديکانسيون‌هاي استفاده از سوکسنيل کولين وداروهاي هوشبر استنشاقي تبخير شونده و يک اختلال فارماکوژنتيک وحادثة تهديد کننده زندگي است. هدف در این مطالعه، بررسی يک مورد بيمار مشکوک به هيپرترمي بدخيم بدنبال ايزوفلوران است. معرفي بيمار: بيمار مرد، 18ساله با وزن 60 کيلوگرم کانديد عمل يورتروسکوپي بود. بيمارو اعضاء خانواده او هيچ سابقه­اي از بيماري عصبي-عضلاني نداشتند. بيمار سابقة بیهوشی نداشت.القاء بیهوشی بيمار با پروپوفول شروع و با اکسيژن، نيتروس اکسايد، پروپوفول و ايزوفلوران ادامه يافت. بيمار بعد از اتمام عمل جراحي در ريکاوري رژيديتي عضلات ماستر داشت. درجه حرارت مرکزي بيمار با سرعت بالا وبه 41 درجه سانتي­گراد رسيد. با توجه به اختلالات اسيد-باز و تاکيکاردي، تاکي‌پنه، افزايش دي­اکسيد کربن انتهاي بازدمي و عود مجدد بعد از 36 ساعت در اين بيمار مي‌تواند علائمي مبني بر بروز هيپرترمي بدخيم باشد. درمان با استفاده از دانترولن و درمان محافظتي انجام شد. نتيجه­گيري: با اينکه تشخيص قطعي هيپرترمي بدخيم با بيوپسي عضلات است ولي در صورت بروز علائم دال بر هيپرترمي بدخيم درمان با دانترولن و درمان‌هاي نگهدارنده شروع مي­شود که خود مي­تواند از شدت علائم و عوارض احتمالي جلوگيري کند. طيف وسيعي از علائم قابل انتظار است. عود مجدد علائم مي­تواند تا 36 ساعت بعد بدون محرک رخ دهد. گل‌واژگان: هيپرترمي بدخيم، ايزوفلوران، پروپوفول