مقاله اصیل


مقدمه: بررسی آسیب های ستون فقرات گردنی بخشی  مهمی از ارزیابی بیماران ترومایی را به خود اختصاص می دهد. بر اساس منابع موجود بیش از 98 درصد از تصویر برداری های ستون فقرات گردنی یافته مثبتی به همراه نداشته است. لذا مطالعه مميزي باليني حاضر با هدف ارزیابی میزان انطباق درخواست های تصويربرداري گردن در بيماران مالتیپل تروما با دو معیار نکسوس و کانادایی صورت گرفته است. روش کار: در مطالعه ممیزی بالینی حاضر، به ارزیابی میزان انطباق درخواست های تصويربرداري گردن در بيماران مالتیپل ترومای مراجعه كننده به بخش اور‍‍‍‍‍‍ژانس با معیارهای تصمیم گیری بالینی بر گرفته از دو مدل تایید شده نکسوس و کانادایی پرداخته شده است. در ابتدا طی یک مطالعه میدانی به میزان انطباق مذکور ارزیابی و در ادامه ضمن آنالیز نتایج مرحله اول و با توجه به میزان پایین انطباق اقدام به طراحی یک دوره آموزشی برای تمامی پزشکان مسوول رسیدگی به بیماران گردید. در نهایت نتایج قبل و بعد از آموزش با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 21 مورد مقایسه قرار گرفت. يافته ها: در مرحله قبل و بعد از آموزش به ترتیب برای 98 (82/62 درصد) و 85 (48/54 درصد) بیمارگرافی ساده گردن درخواست شده بود. میزان دقت درخواست گرافی های گردن بر اساس معیار های استاندارد بالینی موجود از 100 (1/64 درصد) مورد قبل از آموزش به 143 (7/91 درصد) مورد در بعد از آموزش ارتقاء یافته بود (P < 0.001). سطح زیر منحنی ROC از جهت میزان انطباق مذکور از (61-43 : %95 CI) 52 به (97-87 : %95 CI) 92 ارتقاء پیدا کرده بود. نتيجه گيری: آموزش معیار های تصمیم گیری بالینی نکسوس و کانادایی نقش معنی داری در بهبود میزان انطباق درخواست های گرافی های گردن بیماران ترومایی با استاندارد های موجود داشت.

میزان رضایت پرسنل اورژانس پیش بیمارستانی از امکانات آمبولانس و شرایط رفاهی اعزام

Ali Asghar Jesmi, Hadiseh Monadi Ziyarat, Mahmoud Marhamati, Taghi Mollaei, Hadi Ahmadi Chenari

مجله طب اورژانس ایران, دوره 2 شماره 4 (2015), 21 مهر 2015, صفحه 155-160
https://doi.org/10.22037/ijem.v2i4.9598

مقدمه: از مهمترین مولفه هایی که بر کیفیت خدمات تاثیر گذار است میزان رضایت پرسنل از شغل، امکانات و شرایط رفاهی می باشد. اما تاکنون مطالعه ای در زمینه بررسي رضايت پرسنل اورژانس پیش بیمارستانی از شرايط و امكانات رفاهي آمبولانس و اعزام در ایران انجام نشده است. بر این مبنا پژوهش حاضر با هدف ارزیابی سطح رضایت پرسنل از شرایط و امکانات رفاهی آمبولانس اعزام تبیین گردید. روش کار: در پژوهش مقطعی حاضر 68 نفر از پرسنل اورژانس پیش بیمارستانی بیمارستان‌های استان خراسان شمالی، به طور تصادفی ساده انتخاب و سطح رضایتمندی آن بر اساس یک پرسشنامه 23 سوالی مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس سطح رضایت نمونه های مورد بررسی به دو گروه مطلوب و نامطلوب تقسیم و یافته ها به صورت فراوانی و درصد گزارش گردید. يافته ها: کمترین میزان رضایت از امکانات و تجهیزات آمبولانس در زمینه عدم دسترسی به پزشک (7/14 درصد)، وجود کمکی (0/27 درصد)، راحتی صندلی پرستار (8/29 درصد) و پوزیشن گرفتن تخت بیمار (3/32 درصد) گزارش گردید. حداقل رضایتمندی نیز در زمینه شرایط رفاهی در بخش زمان وصول حق الزحمه (4/4 درصد) و محل استراحت (9/5 درصد) مشاهده شد. بر اساس طبقه بندی انجام شده تنها 22 (4/32 درصد) فرد از امکانات اعزام و 5 (4/7 درصد) نفر از شرایط رفاهی اعزام رضایت داشتند. نتيجه گيری: یافته های پژوهش حاضر نشان داد میزان رضایتمندی پرسنل اورژانس پیش بیمارستانی از امکانات و شرایط رفاهی آمبولانس پایین می باشد. تمامی عوامل تاثیر گذار بر کاهش سطح رضایتمندی پرسنل قابل رفع و پیشگیری بود لذا مداخله در این موارد می تواند باعث بهبود سطح رضایت پرسنل اعزام گردد.

تطابق برنامه های بازآموزی های برگزار شده در حوزه طب اورژانس با سرفصل های ضروری آموزشی در این رشته

Afshin Amini, Mehrnoosh Haraghi, Hojjat Derakhshanfar, Majid Shojaee, Hossein Alimohammadi, Alireza Majidi, Kamran Heidari

مجله طب اورژانس ایران, دوره 2 شماره 4 (2015), 21 مهر 2015, صفحه 161-168
https://doi.org/10.22037/ijem.v2i4.10287

مقدمه: در حال حاضر اطلاع دقیقی از میزان تطابق دوره های بازآموزی رشته طب اورژانس با سرفصل های ضروری آموزشی این رشته وجود ندارد. لذا مطالعه حاضر در نظر دارد تا میزان تطابق بازآموزی های برگزار شده طی سال های 1389 تا 1393 با سرفصل های آموزشی رشته تخصصی طب اورژانس را مورد بررسی قرار داد. روش کار: در مطالعه مقطعی حاضر اطلاعات ثبت شده از بازآموزی های مرتبط با رشته تخصصی طب اورژانس از سامانه آموزش مداوم وزارت بهداشت جمع آوری گردید. سپس 30 آیتم از مهمترین مباحث آموزشی رشته طب اورژانس با نظر 3 متخصص طب اورژانس انتخاب شد و اقدام به ارزیابی تطابق بازآموزی ها از لحاظ مدت زمان آموزش، روند تغییرات سالیانه و کفایت با سرفصل های آموزشی رشته طب اورژانس گردید. يافته ها: طی سال های 1389 تا 1393 به طور مجموع، 10147 ساعت بازآموزی مرتبط با سرفصل های آموزشی رشته طب اورژانس ارائه شده بود. بیشترین فراوانی (1015 ساعت)  بازآموزی ها مرتبط با اورژانس های جراحی بود. در رتبه بعدی بازآموزی در زمینه اورژانس مسمومیت با میزان 810 ساعت (8/0درصد) اورژانس های نورولوژیک با میزان 700 ساعت (6/9 درصد)، اورژانس های اطفال با میزان 695 ساعت (6/8 درصد)، اورژانس های داخلی با 675 ساعت (6/7 درصد) و احیا قلبی ریوی با 555 ساعت (5/5 درصد) قرار داشتند. علاوه بر این مشخص گردید که هیچ یک از باز آموزی ها تطابق کامل با استانداردهای مورد انتظار ندارند. آزمون کاپای کوهن نشان داد میزان توافق بین وضعیت موجود بازآموزی ها با استاندارد تنها 46/7 درصد (با فاصله اطمینان 95 درصدی برابر 52/55-40/9) بود که در طبقه موافقت ضعیف قرار می گیرد (0/19=p). نتيجه گيری: یافته های پژوهش حاضر حاکی از توافق ضیف باز آموزی های انجام شده در حوزه طب اورژانس با استانداردهای مورد انتظار بود.

تاثیر استفاده از چک لیست بر بهبود کیفیت شرح حال گیری بیماران ترومایی

Gholamreza Faridaalaee, Behzad Boushehri, Bahram Ebrahimi

مجله طب اورژانس ایران, دوره 2 شماره 4 (2015), 21 مهر 2015, صفحه 169-173
https://doi.org/10.22037/ijem.v2i4.8468

مقدمه: تاکنون مطالعه ای با حجم نمونه قابل قبول به منظور کارایی استفاده از چک لیست های از پیش طراحی شده در جمع آوری داده های پزشکی بر بالین بیماران ترومایی در کشور انجام نشده است. بر این مبنا مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر استفاده از چک لیست از پیش طراحی شده بر کیفیت ثبت شرح حال بیماران ترومایی مراجعه کننده به بخش اورژانس طراحی شد. روش کار: در مطالعه مقطعی آینده نگر حاضر ثبت داده های بیماران ترومایی مراجعه کننده به بخش اورژانس به صورت تصادفی به دو روش استفاده از چک لیست و بدون استفاده از آن انجام پذیرفت. چک لیست طراحی شده حاوی قسمت های اطلاعات فردی، مکانیسم تروما، عمق تشریحی و شدت تروما، اندازه ضایعات، محل ضایعات و برنامه تشخیصی و درمانی بیمار بود. وضعیت تکمیل داده ها در هر یک از آیتم های مورد بررسی به سه طبقه ثبت کامل، ثبت ناقص و عدم ثبت تقسیم گردید. مقایسه وضعیت تکمیل داده ها بین دو گروه، با استفاده از آزمون کای دو یا تست دقیق فیشر انجام شد. در تمامی آنالیزها 05/0>p به عنوان سطح معنی داری تعریف شد. يافته ها: در پژوهش حاضر داده های 795 بیمار بدون استفاده از فرم و 384 بیمار با استفاده از آن جمع آوری شد. ثبت کامل و دقیق داده ها در تمامی آیتم های مورد مطالعه در گروه استفاده کننده از چک لیست بیشتر بود (001/0>p). ثبت محل ضایعه بدون استفاده از فرم تنها در 8/20 درصد موارد به طور صحیح و کامل ثبت شد. این میزان با استفاده از فرم به 6/95 درصد افزایش یافت. همچنین ثبت کامل و دقیق برنامه تشخیصی از 9 درصد به 8/72 درصد و ثبت کامل و دقیق برنامه درمانی از 14 درصد به 7/68 درصد رسید. این بهبود در وضعیت ثبت داده بیماران در تمامی موارد معنی دار بود. نتيجه گيری: به نظر می رسد استفاده از چک لیست های از پیش طراحی شده در جمع آوری اطلاعات بالینی بیماران ترومایی، باعث بهبود چشمگیر ثبت داده ها و کیفیت شرح حال گیری می گردد.

دقت تشخیصی قطر ورید اجوف تحتانی، شریان آئورت و ورید ژوگولار داخلی در تخمین میزان دهیدراتاسیون کودکان

Hamid Kariman, Amir Heidarian, Alireza Majidi, Hamidreza Hatamabadi, Ali Arhami Dolatabadi, Baharak Najafi Fakhraee Azar

مجله طب اورژانس ایران, دوره 2 شماره 4 (2015), 21 مهر 2015, صفحه 174-181
https://doi.org/10.22037/ijem.v2i4.10332

مقدمه: ارزیابی حجم داخل عروقی موضوعی مهم اما پیچیده در مدیریت بیماران بدحال به ویژه در کودکان می باشد. تکنیک های تهاجمی هرچند قادرند تخمین بسیار دقیقی از حجم داخل عروقی ارائه نمایند اما عوارض ناشی از آن بسیار خطرناک می باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف مقایسه دقت تشخیصی قطر سونوگرافیک ورید اجوف تحتانی، شریان آئورت، قطر ورید ژوگولار داخلی و نسبت قطر ورید اجوف به شریان آئورت در تعیین وضعیت دهیدراتاسیون کودکان مراجعه کننده به بخش اورژانس طراحی شده است. روش کار: مطالعه مقطعی حاضر با هدف تعیین ارزش تشخیصی قطر سونوگرافیک وریدهای اجوف تحتانی و ژوگولار و شریان آئورت در تخمین میزان دهیدراتاسیون بر روی کودکان مراجعه کننده به بخش اورژانس مبتلا به دهیدراتاسیون خفیف و متوسط انجام شد. از محاسبه شاخص های غربالگری شامل سطح زیر منحنی، حساسیت و ویژگی برای نیل به هدف مذکور بهره گرفته شد. داده ها توسط نرم افزار آماری STATA 11.0 تجزیه تحلیل گردید و سطح معنی داری معادل 05/0 در نظر گرفته شد. يافته ها: در نهایت 54 بیمار وارد مطالعه شدند (4/57 درصد پسر، میانگین سنی برابر 7/2±9/4 سال). سطح زیر منحنی قطر ورید اجوف تحتانی در تشخیص دهیدارتاسیون متوسط در نمای ساژیتال و عرضی به ترتیب برابر 775/0 (91/0-65/0:CI 95%) و 8086/0 (93/0-69/0:CI 95%) بود. همچنین قطر شریان آئورت نیز در تشخیص دهیدراتاسیون متوسط در نمای ساژیتال و عرضی دارای سطح زیر منحنی برابر 658/0 (81/0-51/0: CI 95%) و 7126/0 (86/0-57/0:CI 95%) بود. قطر ورید ژوگولار نیز دارای سطح زیر منحنی برابر  7332/0 (88/0-59/0: CI 95%) بود. مقایسه سطح زیر منحنی پارامترهای مورد مطالعه نشان داد قطر ورید اجوف تحتانی در نمای ساژیتال (004/0=p) و عرضی (001/0>p) شاخص بهتری برای تشخیص دهیدراتاسیون متوسط می باشد. نتيجه گيری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر به نظر می رسد که قطر ورید ژوگلار، ورید اجوف تحتانی و شریان آئورت معیار چندان دقیقی برای غربالگری وضعیت دهیدراتاسیون کودکان نباشد چرا که حتی در مورد قطر سونوگرافیک ورید اجوف تحتانی که نسبت به سایر پارامترها به طور معنی داری دقت بیشتری داشت حساسیت 48/81 درصدی و ویژگی 15/48 در تمایز دهیدراتاسیون متوسط از خفیف بدست آمد.

گزارش مورد


گزارش یک مورد جسم خارجی لب؛ معرفی یک روش خارج سازی مبتکرانه

saeed safari, Alireza Baratloo

مجله طب اورژانس ایران, دوره 2 شماره 4 (2015), 21 مهر 2015, صفحه 182-184
https://doi.org/10.22037/ijem.v2i4.9436

اجسام خارجي معمولا بر اثر آسيب‌هاي ناشي از تروما و به ندرت به صورت اياتروژنيک وارد بدن انسان می شوند. گزارش موارد مختلف اجسام خارجي و روش های درمانی به کار رفته می تواند به سایر پزشکان کمک کرده تا در شرایط احتمالی مشابه از تجربیات قبلی بهره مند شوند. اين مقاله نیز به معرفي یک مورد .جسم خارجي نامعمول در دهان  و روش خارج سازی آن پرداخته است. 

آموزشی


در دو شماره قبلی مجموعه مقالات آموزشی مجله طب اورژانس ایران بخشی از خصوصیات غربالگری تست های تشخیصی شامل حساسیت، ویژگی، دقت و همچنین ارزش اخباری مثبت و منفی توصیف شده و نحوه محاسبه آنها نیز بیان گردید. در قسمت سوم این مجموعه قصد داریم تا به توصیف نسبت درست نمایی مثبت و منفی  (Positive and Negative Likelihood Ratios (LR))که از مهمترین شاخص های کارکردی تست های تشخیصی محسوب می شوند، بپردازیم.