مقاله پژوهشی/ اصیل


درک پرستاران شاغل در بیمارستان‌های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی یزد از دیسترس اخلاقی

الهام فضل‌جو, فریبا برهانی, سیدحبیب‌الله حسینی, عباس عباس‌زاده

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 11 شماره 41 (1396), 26 آبان 2017, صفحه 7-15
https://doi.org/10.22037/mej.v11i41.18925

زمینه و هدف: پرستاران یکی از بزرگ‌ترین گروه‌های ارائه‌دهنده خدمت هستند که در محیط کاری خود با تنش‌های روحی رو به رو هستند. مطالعه حاضر با هدف تعیین درک پرستاران شاغل در بیمارستان‌های آموزشی شهر یزد از دیسترس اخلاقی انجام گرفته است.

مواد و روش‌ها: مطالعه توصیفی ـ مقطعی حاضر بر روی 370 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان‌های آموزشی شهر یزد در سال 1391 صورت گرفته است. نمونه‌گیری به صورت سهمیه‌ای و غیر تصادفی انجام شد. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه استاندارد دیسترس اخلاقی استفاده شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS 18 تحلیل شد.

ملاحظات اخلاقی: نظر به کدهای اخلاق پژوهش، پس از توضیح اهداف پژوهش برای شرکت‌کنندگان، رضایت آگاهانه آن‌ها کسب گردیده و به آنان درباره محرمانگی اطلاعات اطمینان خاطر داده شد.

یافته‌‌ها: میانگین نمره دیسترس اخلاقی درک‌شده در پرستاران 1/28±3/41 و میانگین نمره تکرار شدت دیسترس اخلاقی 1/1±2/60 به دست آمد. بین شدت دیسترس اخلاقی با سن و وضعیت تأهل ارتباط آماری معنی‌داری مشاهده شد (0/05≥P). بین میانگین نمره شدت دیسترس اخلاقی با سایر ویژگی‌های جمعیت‌شناختی ارتباط آماری معنی‌داری مشاهده نشد (0/05≤P).

نتیجه‌گیری: با توجه به شدت متوسط رو به بالای دیسترس اخلاقی در پرستاران مورد مطالعه، لازم است تا سیاستگذاران و مدیران پرستاری تدابیر و راهبردهایی را در جهت کاهش شدت دیسترس اخلاقی و همچنین شناخت علل آن اتخاذ نمایند.

زمینه و هدف: شهامت یکی از فضایل اخلاقی و منشأ بسیاری از دستاوردهای فردی و اجتماعی است که برای ارائه مراقبت باکیفیت ضروری است. هدف از انجام مطالعه حاضر، مقایسه میانگین شهامت اخلاقی پرستاران و مدیران پرستاری شاغل در بیمارستان‌های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بوده است.

مواد و روش‌ها: این مطالعه توصیفی ـ مقطعی به مدت 3 ماه از شهریور تا تا آبان 94 انجام شد. 70 پرستار و 61 مدیر پرستاری به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه شهامت اخلاقی که توسط Sekerka و همکاران در سال ۲۰۰۹ طراحی ‌شده است، استفاده شد. داده‌ها در نرم‌افزار SPSS 22 و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل گردید.

ملاحظات اخلاقی: بی‌نام‌بودن پرسشنامه‌ها، اخذ رضایت شفاهی و اطمینان‌دادن به واحدهای پژوهش در مورد محرمانه‌بودن اطلاعات رعایت گردید.

یافته‌‌ها: میانگین شهامت اخلاقی در پرستاران 0/40±4/31 و در مدیران پرستاری 0/32±4/33 بود. میانگین شهامت اخلاقی دو گروه مورد مطالعه تفاوت معنی‌داری نداشت (P=0.06). بین سن، سابقه کار مدیریت پرستاری و بعد عامل اخلاقی (0/04=P) و همچنین بین سابقه کار پرستاران و بعد ارزش‌های چندگانه و فراتر از انطباق ارتباط معنی‌داری مشاهده گردید (0/035=P).

نتیجه‌‌گیری: مطلوب‌بودن میانگین شهامت اخلاقی پرستاران و مدیران پرستاری در این مطالعه، یک نقطه مثبت و روشن برای سازمان‌های ارائه‌دهنده خدمات سلامت است که در سایه آن می‌توان برای ارتقای عملکرد حرفه‌ای برنامه‌ریزی کرد. همچنین تقویت توانمندی‌های اخلاقی مدیران و پرستاران با سابقه کاری بالاتر، می‌تواند سبب فراهم‌نمودن الگوهای مناسب برای ترویج عملکرد اخلاقی در سازمان باشد.

اخلاق در پژوهش‌های علوم رفتاری: دیدگاه‌ صاحب‌نظران روش شناسی

عاطفه نصیری همراه

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 11 شماره 41 (1396), 26 آبان 2017, صفحه 25-36
https://doi.org/10.22037/mej.v11i41.18929

زمینه و هدف: همانطور که ماهیت متفاوت رشته‌ها، روش‌های پژوهشی ویژه‌ای را طلب می‌کند، تبیین ابعاد اخلاقی متناسب با مراحل پژوهشی آنها نیز ضرورت پیدا می‌کند. پژوهش حاضر به بررسی ابعاد مختلف اخلاق پژوهشی در رشته‌های‌ علوم رفتاری پرداخته است.

مواد و روش‌ها: در پژوهش کیفی حاضر، برای به دست‌آوردن مؤلفه‌ها و نشانگرهای اخلاق در فرایند پژوهش، از مصاحبه نیمه ‌ساختاریافته استفاده شد. جامعه پژوهش شامل اساتید صاحب‌نظر روش تحقیق در حوزه‌های علوم رفتاری دانشگاه‌های تهران بودند که از طریق نمونه‌گیری هدفمند و روش گلوله برفی تعداد 15 نفر از آنان انتخاب شدند. برای تحلیل اطلاعات، از تحلیل محتوای قیاسی و روش کدگذاری باز و مقوله‌ای استفاده شد.

ملاحظات اخلاقی: رعایت حریم خصوصی و رازداری و مشارکت داوطلبانه از جمله ملاحظات اخلاقی بوده است.

یافته‌ها: اصول اخلاقی در فرایند پژوهش‌های علوم رفتاری را می‌توان در 5 مرحله زیر در نظر گرفت: اخلاق در انتخاب و تبیین مسأله (تشخیص درست مسأله، عدم تحریف حقایق در انتخاب مسأله، توانایی و تخصص پژوهشگر، اهمیت و ضرورت مسأله)، اخلاق در جمع‌آوری داده‌ها (روش نمونه‌گیری و اعتبار آن، دقت در جمع‌آوری داده‌ها، استفاده از ابزار مناسب و استاندارد، عدم سوگیری، رعایت حریم خصوصی و رازداری، رضایت آگاهانه)، اخلاق در تحلیل و تفسیر (صحت داده‌ها، امانت‌داری و پرهیز از داده‌سازی، استفاده از روش تحلیل مناسب، پذیرش نتایج و سعه صدر)، اخلاق در تدوین و نشر نتایج (عدم تحریف گزارش، در نظرگرفتن حقوق نویسندگان، استناد به منابع علمی معتبر، امانت‌داری در استناددهی) و «توجه به ارزش‌ها و هنجارهای علمی» که مورد آخر به عنوان شایستگی ورودی انجام پژوهش تلقی می‌شود.

نتیجه‌گیری: مباحث اخلاقی به دست‌آمده با توجه به فرایند تحقیق می‌تواند راهنمای مفیدی برای دانشجویان و محققین رشته‌های علوم رفتاری باشد.

هوش اخلاقی و ابعاد آن در پرستاران شاغل در بیمارستان‌های شهر اراک

محبوبه خسروانی, محمد خسروانی, فاطمه رفیعی, محدثه محسن‌پور

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 11 شماره 41 (1396), 26 آبان 2017, صفحه 37-44
https://doi.org/10.22037/mej.v11i41.18928

زمینه و هدف: ابعاد هوش اخلاقی پرستاران نقش مهمی در نگرش آن‌ها نسبت به رعایت موازین اخلاقی دارد. این مطالعه با هدف تعیین میزان هوش اخلاقی پرستاران شاغل در بیمارستان‌های شهرستان اراک انجام شده است.

مواد و روش‌ها: در پژوهش توصیفی ـ مقطعی حاضر، 176 پرستار شاغل در بیمارستان‌های شهر اراک در سال 1394، به روش نمونه‌گیری دومرحله‌ای (سهمیه‌ای ـ تصادفی) وارد مطالعه شدند. داده‌ها از طریق پرسشنامه هوش اخلاقی جمع‌آوری و با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS 16 تحلیل شد.

ملاحظات اخلاقی: رضایت شفاهی شرکت‌کنندگان برای شرکت در پژوهش کسب و درباره محرمانگی اطلاعات به آنان اطمینان داده شد.

یافته‌ها: میانگین نمره کلی هوش اخلاقی برابر 10/28±77/32 محاسبه گردید. همچنین میانگین بعد درستکاری 4/13±31/4، بعد مسؤولیت‌پذیری 3/56±23/29، بعد دلسوزی 1/3±7/75 و بخشش 2/3±15/22 به دست آمد. سطح هوش اخلاقی در 33 نفر از شرکت‌کنندگان (18/8 درصد) ضعیف، در 67 نفر (38/1 درصد) خوب، در 56 نفر (31/8 درصد) خیلی‌خوب و در20 نفر (11/4 درصد) از سطح خیلی بالایی برخوردار بود. ارتباط آماری معنی‌داری بین هوش اخلاقی و ویژگی‌های جمعیت‌شناختی مشاهده نشد.

نتیجه‌گیری: سطح مطلوب هوش اخلاقی در پرستاران نشانگر اهمیت کسب ارزش‌های اخلاقی نزد آن‌ها و به طور غیر مستقیم نمودی از عملکرد اخلاقی پرستاران در محیط‌های بالینی است. بنابراین پیشنهاد می‌گردد، مدیران مراکز درمانی راه‌کارهایی را نظیر برگزاری دوره‌های آموزشی، جهت تقویت هوش اخلاقی پرستاران اتخاذ نمایند.

بررسی مقايسه‌اي نیازهای مراقبت معنوی مادران کودکان کم‌تر از 14 سال مبتلا به سرطان در مراحل تشخیص و انتهایی بیماری

زمانه جاودان‌پور, اکرم‌السادات سادات‌حسینی, محمدعلی چراغی, عباس مهران

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 11 شماره 41 (1396), 26 آبان 2017, صفحه 45-56
https://doi.org/10.22037/mej.v11i41.18930

زمینه و هدف: مراقبت معنوی از طریق شناسایی نیازهای مراقبتی مددجویان امکان‌پذیر می‌گردد. این مطالعه، با هدف بررسی مقایسه‌ای نیازهای مراقبت معنوی، مادران کودکان مبتلا به سرطان در مرحله تازه تشخیص و مرحله پایانی بیماری انجام شده است.

مواد و روش‌ها: این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی بر روی 400 نفر از مادران کودکان زیر 14سال مبتلا به سرطان در مرحله تازه تشخیص و مراحل پایانی بیماری، بستری در بخش‌های خون و انکولوژی کودکان بیمارستان‌های شهر تهران در سال 95-1394 صورت گرفت. ابزار جمع‌آوری داده‌ها شامل پرسشنامه سنجش نيازهاي معنوي بيمار (Spirit) بود که به فارسی ترجمه و اعتبارسنجی شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS 18 تجزیه و تحلیل شد.

ملاحظات اخلاقی: پس از توضیح درباره اهداف مطالعه، رضایت آگاهانه کتبی مادران برای شرکت در مطالعه اخذ گردید.

یافته‌ها: سطح نیازهای مراقبت معنوی در گروه مرحله نهایی به طور معنی‌داری بالاتر از گروه تازه تشخیص بود (p<0/001)، در حالی که تمایل به دریافت مراقبت معنوی در مادران گروه تازه تشخیص به دریافت مراقبت معنوی، به طور معنی‌داری بیشتر بود (p<0/05). ارتباط معنی‌داری بین میزان درآمد ماهیانه و نیاز مراقبت معنوی (p<0/001) در گروه تازه تشخیص، و نیز بین متغیر سابقه ابتلا و نیاز مراقبت معنوی (p<0/05) درگروه مرحله نهایی وجود داشت. مادران نیازهای مراقبت معنوی‌شان، را به صورت درون‌مایه‌های نیازهای مراقبتی حمایتی اجتماعی، اطلاعاتی، عاطفی ـ روانی، معنوی و عملی ـ جسمی گزارش نمودند.

نتیجه‌گیری: یافته‌های مطالعه بر نیازهای مراقبت معنوی و نیز تمایل دریافت مراقبت معنوی، در هر دو گروه مورد مطالعه دلالت دارد. از این رو پیشنهاد می‌شود، مراقبت معنوی در پروتکل مراقبت جامع این بیماران و خانواده‌هایشان قرار گیرد.

پیش‌بینی تمایل به روابط فرازناشویی در میان پرستاران بر اساس هوش اخلاقی و برخی عوامل زمینه‌ساز

ثمینه بهادری جهرمی, سهیلا پایان, زهرا دشت‌بزرگی

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 11 شماره 41 (1396), 26 آبان 2017, صفحه 57-67
https://doi.org/10.22037/mej.v11i41.19217

زمینه و هدف: هوش اخلاقی به معنای توانایی عمل بر اساس اصول و ارزش‌های اخلاقی و متشکل از مؤلفه‌های درستکاری، مسؤولیت‌پذیری، دلسوزی و بخشش است. این مطالعه با هدف پیش‌بینی تمایل به روابط فرازناشویی پرستاران بر اساس هوش اخلاقی و عوامل زمینه‌ساز مرتبط انجام شده است.

مواد و روش‌ها: این مطالعه از نوع همبستگی ـ مقطعی بوده و روی 130 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان‌های شهر اهواز در سال 1395 که با روش در دسترس انتخاب شدند، انجام شد. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه‌های هوش اخلاقی، آسیب‌شناسی وفاداری و تمایل به روابط فرازناشویی استفاده شد. داده‌ها به وسیله نرم‌افزار SPSS 19 آنالیز شد.

ملاحظات اخلاقی: پرسشنامه‌ها بدون درج نام و نام خانوادگی، با رعایت رازداری و پس از دریافت رضایت‌نامه کتبی توسط شرکت‌کنندگان تکمیل شد.

یافته‌ها: تمامی شرکت‌کنندگان در این مطالعه زن و متأهل بوده و اکثر آن‌ها در دامنه سنی 37-34 سال قرار داشتند. از بین ابعاد هوش اخلاقی، ابعاد درستکاری (r=-0/368 ، P≤0/001) و مسؤولیت‌پذیری (r=-0/295 ، P≤0/001) با تمایل به روابط فرازناشویی شرکت‌کنندگان ارتباط منفی و معنی‌دار داشتند، اما بین ابعاد بخشودگی (r=0/113 ، P≤0/061) و دلسوزی (r=-0/083 ، P≤0/073) با تمایل به روابط فرازناشویی پرستاران ارتباط معنی‌داری مشاهده نشد. همچنین عوامل فردی (r=0/456 ، P≤0/001) و عوامل خانوادگی (r=0/327 ، P≤0/001) با تمایل به روابط فرازناشویی پرستاران ارتباط معنی‌دار داشتند. ابعاد هوش اخلاقی و عوامل زمینه‌ساز 29/9 از تغییرات تمایل به روابط زناشویی پرستاران را پیش‌بینی کردند (0/299=r2). عوامل فردی قوی‌ترین نقش را در پیش‌بینی تمایل به روابط فرازناشویی پرستاران داشتند (0/534=ß).

نتیجه‌گیری: با توجه به اثر ابعاد هوش اخلاقی و عوامل زمینه‌ساز، پیشنهاد می‌شود مسؤولان راهبردهای مؤثر نظیر برگزاری دوره‌های آموزشی را برای کاهش تمایل به روابط فرازناشویی در پرستاران طراحی و اجرا کنند.

گزارش موردی


چالش‌های اخلاقی در تصمیم‌گیری برای درمان یک مورد نوزاد مبتلا به سندرم داون با انسداد روده

حسین مطهری‌نیا, لیلا جویباری, فروزان اکرمی, اکرم ثناگو

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 11 شماره 41 (1396), 26 آبان 2017, صفحه 69-76
https://doi.org/10.22037/mej.v11i41.19219

زمینه و هدف: در مورد درمان‌های حیات‌بخش در نوزادان و تصمیم‌گیری در طب نوزادی از منظر اخلاق پزشکی اختلاف نظر وجود دارد. این مطالعه با هدف تعیین چالش‌های اخلاقی در تصمیم‌گیری برای درمان یک مورد نوزاد مبتلا به سندرم داون، دچار انسداد روده انجام شده است.

مواد و روش‌ها: بیمار، نوزاد پسر سه‌روزه‌ای مبتلا به سندرم داون است که به دلیل عدم دفع مکونیوم و اتساع شکمی توسط آمبولانس به بیمارستان آورده شد. پس از اقدامات اولیه پزشکی، در ویزیت جراحی تشخیص احتمالی فلج و سوراخ‌شدگی روده، نیازمند جراحی مطرح گردید. در نهایت، پس از ارائه توضیحات لازم توسط جراح، پدر بیمار پس از مشورت با سایر اعضای خانواده، عدم رضایت خود را برای جراحی فرزندش اعلام نمود. علی‌رغم اقدامات حمایتی، نوزاد بعد از دو روز بستری‌ در بیمارستان فوت شد.

ملاحظات اخلاقی: ضمن رعایت صداقت و امانت‌داری در گزارش مورد، محرمانگی اطلاعات فردی مورد و خانواده وی رعایت گردید.

یافته‌ها: مسائل اخلاقی شناسایی‌شده در این مورد خاص، در بیمارستان محل تولد عبارت بود از: اجازه ترخیص نوزاد علی‌رغم عدم دفع مکونیوم، عدم بررسی ابتلای نوزاد به سندرم داون و سایر ناهنجاری‌های احتمالی همراه، و عدم آگاه‌سازی والدین از وضعیت نوزاد، پیش از اخذ رضایت ترخیص نوزاد از بیمارستان که سبب یکی چالش اخلاقی بزرگ‌تر در این مورد، یعنی تشخیص بهترین مصلحت برای نوزاد و تصمیم‌گیری درست برای اقدام درمانی مقتضی (جراحی یا عدم جراحی نوزاد) گردید.

نتیجه‌گیری: تدوین راهنماهای بالینی مبتنی بر شواهد و تشکیل کمیته‌ای متشکل از متخصص نوزادان و سایر تخصص‌های مرتبط، سرپرستار و متخصص اخلاق پزشکی، می‌تواند به والدین برای تصمیم‌گیری درست و بهترین انتخاب برای فرزندشان کمک نماید.

مقاله مروری


مطالعه بایدهای اخلاقی و موانع اخذ رضایت آگاهانه در اهدای عضو

مینا منتظری, محسن ادیب حاج باقری

مجله اخلاق پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 11 شماره 41 (1396), 26 آبان 2017, صفحه 77-90
https://doi.org/10.22037/mej.v11i41.19220

زمینه و هدف: رضایت آگاهانه از قواعد مهم اخلاق پزشکی است که توجه به آن قبل از آغاز هر اقدام تشخیصی و یا درمانی، فرایند درمان و مراقبت را تسهیل خواهد کرد. این مطالعه، با هدف بررسی بایدهای اخلاقی و موانع اخذ رضایت آگاهانه در اهدای عضو انجام شد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه مروری، جستجوی نظام‌مند برای مقالات انگلیسی زبان، دارای متن كامل و قابل دسترس، در بازه زمانی سال‌های 2010 تا 2016 با واژگان کلیدی «Organ Donation» و «Informed Consent» در پایگاه‌هایPubMed ، Science Direct  و Google Scholar صورت گرفت. از میان 126 مقاله یافت شده، 16 مقاله مرتبط، مطالعه و تحلیل گردید.

ملاحظات اخلاقی: صداقت و امانت‌داری در گزارش متون، استناددهی به منابع، پرهیز از هر گونه سوگیری رعایت گردید.

یافته‌ها: بایدهای اخذ رضایت آگاهانه به دو دسته مربوط به اهداکننده و مربوط به رضایت‌گیرنده و کادر درمان دسته‌بندی شد. اکثر مطالعات، آگاهی از خطرات اهدا، اطمینان از صلاحیت و قاطعیت دهنده عضو را از موارد مرتبط با اهداکننده می‌دانستند. ارزیابی کامل پزشکی، دادن اطلاعات و ایجاد درک کافی از موارد مرتبط با رضایت گیرنده می‌باشند. موانع در سه دسته مربوط به اهداکنندگان، خانواده‌های آن‌ها و رضایت گیرنده قرار گرفت. از مهم‌ترین موانع اخذ رضایت آگاهانه آموزش‌های حرفه‌ای ناکافی در اهداکنندگان زنده و عدم درک صحیح از مرگ مغزی و فشار برای اهدای عضو در خانواده‌های اهداکنندگان دچار مرگ مغزی می‌باشند.

نتیجهگیری: بیماران مایل به دریافت اطلاعات مهم، به ویژه در زمینه خطرات پیوند بوده و محرومیت از چنین اطلاعاتی، مانعی اساسی برای رضایت آگاهانه است. یافته‌ها نشان‌دهنده ضرورت بازنگری روند رضایت آگاهانه به منظور انتقال اطلاعات مربوط به اهدای عضو، به طور مؤثر و ارزیابی درک اهداکننده است.