سرمقاله یا سخن ویژه


مقالات پژوهشی اصیل


شيوع چاقی و اضافه وزن در دانشجويان دختر دانشگاه علوم پزشکی شیراز و ارتباط آن با عوامل آمادگی جسمانی

عبدالصالح زر, پروانه کران خسروی, محمد امین احمدی (##default.groups.name.author##)

سلامت اجتماعی, دوره 4 شماره 2, 22 خرداد 2017, صفحه 79-89
https://doi.org/10.22037/ch.v4i2.15343

زمینــه و هــدف: امــروزه چاقــی یکــی از معضــلات اساســی اســت، بــه طــوری کــه شــیوع آن در کشــور هــای در حــال توســعه و توســعه یافتــه رو بــه افزایــش اســت و همچنیــن اضافــه وزن و چاقــی تأثیــر منفــی بــر آمادگــی جســمانی دارد. هــدف از مطالعــه حاضــر تعییــن شــیوع چاقــی و اضافــه وزن در دانشــجویان دختــر دانشــگاه علــوم پزشــکی شــیراز و ارتبــاط آن بــا عوامــل آمادگی جســمانی بود.
روش و مــواد: مطالعــه حاضــر از نــوع تحقیقــات توصیفــی همبســتگی بــود. نمونــه آمــاری مطالعــه 22۰ دانشــجو دختر دانشــگاه علــوم پزشــکی شــیراز بودنــد کــه بــر اســاس جــدول مــورگان محاســبه شــده و بــه صــورت هدفمنــد انتخــاب شــدند. متغیرهــای تحقیــق شــامل مولفــه هــای آمادگــی جســمانی )آزمــون دراز و نشســت، بارفیکــس و تختــه کششــی، دوی 45 متــر، دو 9× 4 متر و دو 54۰ متــر(، درصــد چربــی بدنــی، نســبت دور کمــر بــه دور باســن و شــاخص تــوده بدنــی نیــز جهــت ارزیابــی ترکیــب بدنــی محاســبه شــدند. جهــت تجزیــه و تحلیــل داده هــا از آزمــون همبســتگی پیرســون و آنالیــز واریانــس یــک ســویه اســتفاده شــد.
يافته هــا: نتایــج نشــان داد کــه 65 )6/29 درصــد( نفــر دارای چاقــی شــکمی بودنــد. در حالــی کــه 15 )8/6 درصــد( از
دانشــجویان دختــر کــم وزن و 159 )7/72 درصــد( دارای وزن طبیعــی، 38 )3/17 درصــد( دارای اضافــه وزن و 8 )6/3 درصــد( نفر
چــاق عمومــی هســتند. بیــن شــاخص تــوده بدنــی بــا ســرعت دویــدن، چابکــی، اســتقامت عضــلات شــانه، اســتقامت عضــلات شــکمی و اســتقامت قلبــی عروقــی ارتبــاط مشــاهده شــد )5 ۰/ ۰<P( امــا بیــن شــاخص تــوده بدنــی بــا انعطــاف پذیــری ارتبــاط مشــاهده نشــد.
نتیجه گیــری: مطالعــه نشــان داد کــه رابطــه معکوســی بیــن چاقــی و اضافــه وزن بــا فاکتورهــای آمادگــی جســمانی وجــود دارد بــه طــوری کــه وضعیــت جســمانی دختــران چــاق و دارای اضافــه وزن ضعیــف تــر از افــراد عــادی می باشــند.

زمينــه و هــدف: در دهههــای اخیــر از خشــونت علیــه زنــان، بــه عنــوان جدیتریــن مشــکل اجتماعــی ورای مرزهــای
ــه فرهنگــی، اجتماعــی و منطقــهای یــاد شــده اســت. هــدف مطالعــه حاضــر الگــوی پیشبینــي خشــونتهاي خانگــي علی
زنــان بــر اســاس رگههــاي شــخصیتي و ســابقه کــودكآزاري همســران در شــهر اصفهــان بــود.
روش و مــواد: ایــن مطالعــه از نــوع توصیفــی همبســتگی بــود. تعــداد 159 نفــر از زنانــی کــه در ســال 1394 مورد خشــونت
خانگــی قــرار گرفتــه بودنــد و همســران آنهــا بــه شــیوه نمونهگیــری در دســترس انتخــاب شــدند. دادههــا بــا اســتفاده از
پرسشــنامه خشــونتهای خانگــی علیــه زنــان، پرسشــنامه رگههــای شــخصیتی و پرسشــنامه ســابقه کــودك آزاري جمــع
آوری گردیــدو بــه کمــک همبســتگی پیرســون و رگرســیون چندگانــه مــورد تجزیــه و تحلیــل قــرار گرفــت.
یافتههــا: نتایــج نشــان داد رگههــای شــخصیتی و کــودك آزاری همســران پیشبینــی کننــده خشــونت خانگــی علیــه
زنــان میباشــد و بیــن ویژگــی شــخصیتی روانرنجــوری و کــودك آزاری بــا خشــونت خانگــی علیــه زنــان رابطــه مثبــت
معنــاداري وجــود دارد ) 0001/ 0<P(. ایــن در حالــی اســت کــه بیــن دیگــر ویژگیهــای شــخصیتی شــامل برونگرایــی،
بــاز بــودن نســبت بــه تجربــه، توافقپذیــری و وجدانــی بــودن بــا خشــونت خانگــی علیــه زنــان رابطــه منفــی معنــاداری
وجــود دارد ) 0001/ 0<P(.
نتيجهگيــری: مطالعــه نشــان داد رگههــای شــخصیتی و کــودك آزاری همســران میتوانــد نقــش پیشبینیکننــدهای
بــرای خشــونت خانگــی علیــه زنــان داشــته باشــد. ایــن نتایــج حاکــی از ارتبــاط رگههــای شــخصیت و کــودك آزاری
همســران اســت کــه بایســتی توســط پژوهشــگران مــورد توجــه قــرار گیــرد

زمینه و هدف: رابطه بین ویژگی‌های شخصیتی و وضعیت اجتماعی- اقتصادی با مصرف مواد در پژوهش‌های مختلف نشان داده شده است. اما درباره مکانیسم‌های این ارتباط و متغیرهایی که ممکن است این رابطه را متأثر­سازند دانش اندکی وجود دارد. بنابراین، مطالعه حاضر در قالب مدلی به منظور تعیین نقش تعدیل کننده وظیفه شناسی در رابطه با اثر وضعیت اجتماعی- اقتصادی، نوروز گرایی، برون گرایی، گشودگی به تجربه و پذیرا بودن بر مصرف مواد، الکل و دخانیات انجام شد.

 روش و مواد: مطالعه حاضر از نوع تحلیلی- مقطعی است و به لحاظ شیوه گردآوری و تحلیل داده‌ها به روش همبستگی انجام شد. تعداد 300 دانشجو (124 مرد و 176 زن) به شیوه نمونه‌گیری در دسترس از بین دانشجویان دانشگاه خوارزمی انتخاب شدند و داده ها با استفاده از پرسش‌نامه شخصیت NEO و پرسشنامه­های محقق ساخته در مورد وضعیت اجتماعی- اقتصادی و مصرف مواد جمع آوری شد. داده‌های بر مبنای تحلیل مسیر و با استفاده از نسخه 8/8 نرم افزار Lisrel مورد تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: یافته‌ها حاکی از آن بود که وظیفه شناسی با برون گرایی (01/0>P)، گشودگی به تجربه (05/0>P) و پذیرا بودن (01/0>P) رابطه مثبت معنادار و با نوروز گرایی (01/0>P)، وضعیت اجتماعی- اقتصادی (01/0>P) و مصرف مواد (01/0>P) رابطه منفی معنادار دارد. همچنین، مدل پیشنهاد شده برای بررسی نقش تعدیل کننده‌ وظیفه شناسی در رابطه با اثر وضعیت اجتماعی- اقتصادی، نوروز گرایی، برون گرایی، گشودگی به تجربه و پذیرا بودن بر مصرف مواد از برازش مطلوبی با داده‌ها (04/0=RMSEA، 99/0=CFI، 99/0=NFI، 96/0=GFI، 96/0=AGFI) برخوردار بود.

 نتیجه گیری: مطالعه نشان داد که ویژگی‌های شخصیتی و وضعیت اجتماعی- اقتصادی، چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیر مستقیم، بر مصرف مواد تأثیر دارند. در این میان نقش وظیفه شناسی برجسته­تر است چون نه تنها اثر متغیرهایی با اثر منفی بر مصرف مواد (مانند برون گرایی) را میانجیگری می‌کند، بلکه اثر متغیرهایی با اثر مثبت بر مصرف مواد (مانند وضعیت اجتماعی- اقتصادی) را نیز تعدیل می‌کند.

رابطه مشکلات روانی مادر و خشونت خانوادگی با مشکلات رفتاری کودکان کم توان ذهنی

آزیتا پورواحد, مجتبی امیری مجد (##default.groups.name.author##)

سلامت اجتماعی, دوره 4 شماره 2, 22 خرداد 2017, صفحه 110-117
https://doi.org/10.22037/ch.v4i2.14943

زمینه و هدف: با توجه به اینکه کودکان صاحبان بلافصل آینده جامعه هستند، سلامتی و بیماری آنان در سلامتی و بیماری جامعه فردا و نسل‌های آینده اثراتی قابل توجه خواهد داشت. بنابراین لازم است به سلامت روانی و جسمانی آنان بیشتر توجه شود و گام‌هایی اساسی در جهت پیشگیری و درمان بیماری‌ها و اختلالات روانی و رفتاری آنها برداشته شود. مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه مشکلات روانی مادر و خشونت خانوادگی با مشکلات رفتاری کودکان کم‌توان ذهنی انجام شد.

مواد و روش: این مطالعه با روش توصیفی- همبستگی انجام شد. جامعه آماری مطالعه حاضر شامل کلیه کودکان کم‌توان ذهنی 7 تا 12 سال و مادران آنها بودند که در مدارس کم‌توان ذهنی در سال تحصیلی 95-1394 مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از روش نمونه‌گیری به شیوه خوشه‌ای چند مرحله‌ای تعداد 150 دانش‌آموز کم‌توان ذهنی انتخاب شدند. ابزار گرد‌آوري اطلاعات پرسشنامه و شامل اطلاعات فردی، چک لیست نشانگان روانی (SCL.90)، مقياس درجه‌بندی مشکلات رفتاری Conners و مقیاس تاکتیک‌های تعارض بود. جهت تجزیه و تحلیل داده‌های بدست آمده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه در سطح معنی‌داری (05/0>P) استفاده شد.

یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد بین مشکلات روانی مادر (32/0=r، 01/0>P) و خشونت خانوادگی (28/0=r، 01/0>P) با مشکلات رفتاری کودکان کم‌توان ذهنی رابطه مثبت و معنی‌دار وجود دارد و می‌توان از طریق مشکلات روانی مادر و خشونت خانوادگی، مشکلات رفتاری کودکان کم‌توان ذهنی را پیش‌بینی کرد.

نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر حاکی از آن است که بین مشکلات روانی مادر و خشونت خانوادگی با مشکلات رفتاری کودکان کم‌توان ذهنی رابطه وجود دارد.

رابطه اختلالات رفتاری کودکان با سبک های فرزندپروری و سبک های دلبستگی

شیرین ترکش دوز, پگاه فرخزاد (##default.groups.name.author##)

سلامت اجتماعی, دوره 4 شماره 2, 22 خرداد 2017, صفحه 118-126
https://doi.org/10.22037/ch.v4i2.14372

زمینه و هدف: بسیاری از محققان، اختلالات رفتاری را اختلالات شایع و ناتوان کننده ای می‌دانند که برای خانواده، محیط و کودک، مشکلات بسیاری ایجاد می‌کند. هدف مطالعه حاضر، تعیین رابطه اختلالات رفتاری کودکان با سبک‌های فرزندپروری و سبک‌های دلبستگی بود.

روش و مواد: این مطالعه به روش همبستگی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش‌آموزان دختر و پسر دارای مشکلات رفتاری پایه سوم تا پنجم مقطع ابتدایی مناطق یک و دو شهر تهران به تعداد 47137 نفر در سال تحصیلی 95-1394 بود. با استفاده از نمونه‌گیری خوشه‌ای، تعداد 252 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده‌ها به‌وسیله مادران این دانش­آموزان تکمیل گردید. آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد استفاده قرار گرفت.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که اختلالات رفتاری، همبستگی مثبت با سبک فرزندپروری مستبدانه (01/0P<) و سبک فرزندپروری سهل‌گیرانه (01/0P<) دارد. اختلالات رفتاری دارای همبستگی با سبک فرزندپروری مقتدرانه نبود. همچنین اختلالات رفتاری دارای همبستگی منفی با سبک دلبستگی ایمن (05/0P<) و سبک دلبستگی دوسوگرا/ اضطرابی بود (01/0P<). بررسی اثر پیش‌بینی‌کنندگی سبک دلبستگی و سبک فرزندپروری بر اختلالات رفتاری حاکی از آن است که این مدل 12 درصد از واریانس را توجیه می‌کند. سبک دلبستگی و سبک فرزندپروری دارای اثر پیش‌بینی‌کننده‌ ای بودند (01/0P<).

نتیجه‌گیری: مطالعه نشان داد بین اختلالات رفتاری و سبک‌های فرزندپروری مستبدانه و سهل‌گیرانه ارتباط وجود دارد اما ارتباطی بین سبک فرزندپروری مقتدرانه و اختلالات رفتاری وجود نداشت. نتایج مطالعه حاضر، می‌تواند به روان­شناسان کودک کمک کند تا هر چه بیشتر به نقش سبک‌های فرزندپروری و دلبستگی والدین پی برده و بتوانند مداخله‌های مناسبی را با در نظر گرفتن آن در مورد اختلالات رفتاری کودکان اجرا کنند.

زمینه و هدف: محیط آموزشگاه و مدرسه از جمله مکان‎هایی است که نیازمند حضور فعال دانش‎آموزان در فعالیت‎های تحصیلی است. هدف مطالعه حاضر، پیش‌بینی مهارت‌های ارتباطی براساس جو روانی اجتماعی کلاس درس و اضطراب اجتماعی در دانش‌آموزان دوره متوسطه بود.

مواد و روش: مطالعه به روش همبستگی انجام شد. جامعه آماری شامل دانش‎آموزان دوره دوم متوسطه منطقه چهار شهر تهران در سال 1394 بودند. با استفاده از نمونه‌گیری خوشه‌ای، تعداد 210 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه اضطراب اجتماعی، مهارت‌های ارتباطی و مقیاس جو ‌روانی اجتماعی کلاس بودند. داده‌ها با کمک ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم‌افزار SPSS-22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که ابعاد اضطراب اجتماعی به صورت معناداري در سطح معناداری 01/0 مهارت‌های ارتباطی را در دانشجویان پيش‌بيني نمود (01/0P<، 290/34= (209،3)F). ارزش ضريب همبستگي‌هاي چندگانه (R2) برابر با 33/0 است. اين يافته بدان معنا است که ورود ابعاد جو‌ روانی اجتماعی کلاس به معادله پيش‌بيني، باعث شده تا 6/61 درصد از واريانس آن تبيين شود.

نتیجه‌گیری: مطالعه نشان داد که جو ‌روانی-اجتماعی کلاس درس و اضطراب اجتماعی می‌تواند مهارت‌های ارتباطی را پیش‌بینی کند. از بین ابعاد اضطراب اجتماعی ترس از ارزیابی منفی و اندوه در موقعیت‌های عمومی، مهارت‌های ارتباطی را در دانش‌آموزان مقطع متوسطه پیش‌بینی می‌کند.

زمینه و هدف: در هر دوره از چرخه زندگی، فرد درگیر روابط ویژهاي با دیگران است که این روابط میتواند
س مت فردی و اجتماعی او را ارتقاء بخشد یا باعث ایجاد آسیب در فرد شود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه ا
طرحوارههای ناسازگار اولیه، راهبردهای مقابلهای و بلوغ عاطفی بین دانشجویان دارای آسیب عاطفی و بدون
آسیب عاطفی انجام شد.
روش و مواد: این مطالعه به صورت علّی- مقایسهای انجام شد. از بین 422 دانشجوی ساکن در خوابگاههای
دانشگاه دامغان و دانشگاه آزاد دامغان در سال تحصیلی 95 - 1394 ، تعداد 150 نفر به روش نمونهگیری تصادفی
ساده انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامههای ضربه عشق، راهبردهای مقابلهای، طرحواره و بلوغ
عاطفی جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از شاخصهای آمار توصیفی مانند میانگین و انحراف معیار
و از شاخصهای آمار استنباطی مانند واریانس تک متغیره و چند متغیره و رگرسیون چندگانه استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که بریدگی و طرد ) 01 / F=6/05 ،P>0 (، خودگردانی و عملکرد مختل ) 001 / ،P>0
F= 8/34 (، محدودیتهای مختل ) 0001 / F=10/16 ،P>0 (، دیگر جهت مندی ) 01 / F=6/99 ،P>0 (، گوشبهزنگی
بیش از حد/بازداری ) 04 / F=3/18 ،P>0 ( در بین دو گروه با و بدون نشانگان بالینی تفاوت وجود داشت. ب ن ي
دو گروه در نمرات حاصل از راهبردهای مقابلهای و بلوغ عاطفی تفاوت دیده شد ) 0001 / P>0 (. این مدل 4/ 24
درصد از واریانس را توجیه میکند ) 244 / 0= Adj R2 (. رشته تحصیلی و مقطع تحصیلی پیشبینیکنندههای
معنیداری بودند ) 01 / .)P>0
نتیجهگیری: مطالعه نشان داد که افراد دارای آسیب عاطفی از نظر طرحوارههای ناسازگار، راهبردهای مقابلهای
و بلوغ عاطفی با افراد بدون آسیب عاطفی تفاوت دارند. همین مسأله لزوم توجه بیشتر درمانگران و مشاوران
را به این حیطه میطلبد.

مقایسه نگرش‌های ناکارآمد، اهمال‌کاری و سبک‌های تصمیم‌گیری در معتادان، با و بدون سابقه عود

فاطمه حسن آبادی, مجتبی حبیبی عسگرآباد, ابوالقاسم خوش کنش (##default.groups.name.author##)

سلامت اجتماعی, دوره 4 شماره 2, 22 خرداد 2017, صفحه 147-155
https://doi.org/10.22037/ch.v4i2.13149

زمینه و هدف: اعتیاد به مواد مخدر یک اختلال مزمن و عودکننده است که پیامدهای منفی فراوانی در پی دارد؛ بنابراین مطالعه حاضر باهدف مقایسه نگرش‌های ناکارآمد، اهمال‌کاری و سبک‌های تصمیم‌گیری در معتادان با و بدون سابقه عود انجام شد.

روش و مواد: طرح مطالعه از نوع علی مقایسه‌ای بود و جامعه آماری شامل کلیه معتادان تحت درمان و دارای پرونده در کلینیک‌های ترک اعتیاد بودند. در این مطالعه تعداد 90 نفر افراد دارای سابقه عود (بازگشت مجدد در کمتر از شش ماه) و 90 نفر بدون سابقه عود (دارای سابقه حداقل 18 ماه بدون مصرف مواد)، در دو گروه به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه اهمال‌کاری، پرسشنامه نگرش‌های ناکارآمد و پرسشنامه سبک‌های تصمیم‌گیری عمومی جمع‌آوری شد. داده‌ها از طریق آزمون t مستقل و تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شد.

یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد بین نگرش‌های ناکارآمد (001/0 P=)، اهمال‌کاری (037/0 P=) در معتادان دارای سابقه عود و بدون سابقه عود تفاوت وجود دارد. همچنین بین دو گروه در سبک‌های تصمیم‌گیری عقلانی (001/0P=) و شهودی (001/0P=) تفاوت دیده شد اما در سبک‌های وابستگی، آنی و اجتنابی تفاوت یافت نشد.

 نتیجه‌گیری: درمجموع می‌توان گفت متغیرهای اهمال‌کاری، نگرش‌های ناکارآمد و سبک‌های تصمیم‌گیری نقش مؤثری در احتمال عود در مصرف‌کنندگان مواد مخدر دارند.