مقالات پژوهشی اصیل


اثر بخشی طرحواره درمانی هیجانی بر احساس بی لذتی و پریشانی روان شناختی در زنان با تجربه خشونت خانگی: یک مطالعه راهنما

آفرین آقا محمد صادق, منصور علی مهدی, مهدی رضایی (##default.groups.name.author##)

سلامت اجتماعی, دوره 11 شماره 2 (2024), 16 شهریور 2024, صفحه 1-13
https://doi.org/10.22037/ch.v11i2.31789

زمینه و هدف: توجه به خشونت خانگی علیه زنان و پیامدهای جسمی و روان شناختی مرتبط با آن، بررسی و شناسایی مداخلات درمانی کارآمد اهمیت بسزایی دارد. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی طرح واره درمانی هیجانی بر احساس بی لذتی و پریشانی روان شناختی در زنان با تجربه خشونت خانگی انجام شد.

روش و مواد: این پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه با مشارکت 30 نفر از زنان با تجربه خشونت خانگی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و بهزیستی جنوب غرب استان تهران در سال 1400 انجام شد. نمونه گیری  به شیوه هدفمند انجام شد و مشارکت کنندگان به طور تصادفی در دو گروه (آزمایش 15 نفر و گواه 14 نفر) گمارده شدند. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه های لذت جویی Snaith-Hamilton و مقیاس پریشانی روان شناختی Kesler قبل و پس از درمان جمع آوری شد. آموزش طرح واره درمانی هیجانی در 12 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یک بار به شیوه انفرادی و مجازی بر اساس پروتکل Leahy برای شرکت کنندگان گروه آزمایش برگزار گردید. گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-24 و آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند.

یافته ها: در گروه آزمایش میانگین (انحراف معیار) متغیرهای پریشانی روان شناختی از (6/4) 7/22 در پیش آزمون به (5/4) 8/17 در پس آزمون کاهش یافت (001/0=P). ولی خرده مقیاس های تفریح و سرگرمی از (7/1) 3/5 در پیش آزمون به (99/0) 6/7 در پس آزمون (001/0>P)، تعاملات اجتماعی از (1/1) 2/4 در پیش آزمون به (3/2) 4/9 در پس آزمون (001/0>P)، تجربیات حسی از (7/1) 5/4 در پیش آزمون به (7/1) 5/7 در پس آزمون (001/0>P) و نمره کل لذت‌جویی از (5/3) 5/16 در پیش آزمون به (0/3) 7/27در پس آزمون (001/0>P) افزایش یافت. نمره خوردن و آشامیدن در گروه آزمایش قبل و بعد از مداخله تغییری نشان نداد. نمرات گروه گواه در پیش آزمون و پس آزمون تفاوتی نداشت.

نتیجه‌گیری: مطالعه نشان داد طرحواره درمانی هیجانی احساس بی لذتی و پریشانی روانشناختی در زنان قربانی خشونت خانگی را کاهش می دهد.