مقالات پژوهشی اصیل


مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان بین فردی بر دشواری در تنظیم هیجان زنان مبتلابه بیماری عروق کرونر: یک مطالعه راهنما

هاشمیه احمدی, شیدا جبل عاملی, مریم مقیمیان, سید مصطفی سید حسینی طزرجانی (##default.groups.name.author##)

سلامت اجتماعی, دوره 10 شماره 2, 4 May 2023, صفحه 37-49
https://doi.org/10.22037/ch.v10i2.31686

زمینه و هدف: عوامل روان شناختی می تواند در ابتلاء به بیماری عروق کرونر و درمان آن نقش مهمی داشته باشد، این پژوهش با هدف مقایسه اثر بخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان بین فردی بر دشواری در تنظیم هیجان زنان مبتلا به بیماری عروق کرونر انجام شد.

روش و مواد: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه با مشارکت 41 نفر از زنان مبتلابه بیماری عروق کرونر مراجعه‌کننده به کلینیک بازتوانی قلب بیمارستان افشار یزد انجام شد. شرکت کنندگان به شیوه هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه مداخله و یک گروه گواه قرار گرفتند. گروه مداخله اول متمرکز بر شفقت و گروه دوم درمان بین فردی را در هشت جلسه 90 دقیقه‌ای هفتگی دریافت نمودند، اما گروه گواه، مداخله‌ای را دریافت نکرد. داده های قبل، بعد از مداخله و در زمان پیگیری بعد از فاصله 45 روز با استفاده از پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان Gratz  and Roemer جمع آوری و با استفاده از نرم‌افزار SPSS-24 تجزیه ‌وتحلیل شد.

یافته ها: میانگین (انحراف معیار) سن شرکت کنندگان در گروه درمان متمرکز بر شفقت (5/6) 8/48 و در گروه درمان بین فردی (4/7) 7/53 و در گروه گواه (1/6) 7/55 سال بود. در گروه درمان متمرکز بر شفقت میانگین (انحراف معیار) دشواری در تنظیم هیجان از (7/22) 1/108در پیش آزمون به (7/13) 6/84 در پس آزمون و (2/10) 5/83 در مرحله پیگیری کاهش یافت (001/0=P). در گروه درمان بین فردی میانگین (انحراف معیار) دشواری در تنظیم هیجان از (8/31) 117 در پیش آزمون به (7/15) 5/82 در پس آزمون و (4/6) 5/81 در مرحله پیگیری کاهش یافت (001/0=P). اما نمرات دشواری در تنظیم هیجان در پیش آزمون و پس آزمون در گروه گواه تفاوتی نداشت.

نتیجه‌گیری: مطالعه نشان داد که هر دو روش درمانی دشواری بیماران را در تنظیم هیجان بهبود می دهند. ولی از نظر میزان تأثیر با هم تفاوتی نداشتند.

مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان شناختی ـ رفتاری بر کاهش افسردگی کودکان 8 تا 13 سال: یک مطالعه راهنما

نفیسه حبیبیان, حسن میرزا حسینی, نادر منیرپور (##default.groups.name.author##)

سلامت اجتماعی, دوره 10 شماره 2, 4 May 2023, صفحه 21-36
https://doi.org/10.22037/ch.v10i2.31626

زمینه و هدف: افسردگی فقط در دوران بزرگسالی بروز نمی کند بلکه در دوران کودکی نیز وجود دارد. هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان شناختی ـ رفتاری بر افسردگی کودکان 8 تا 13 سال می باشد.

روش و مواد: مطالعه به صورت نیمه آزمایشی و با طرح پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه گواه با مشارکت 31 نفر از دانش آموزان دختر و پسر 8 تا 13 ساله در یک مدرسه دوشیفته در منطقه 1 شهرستان قم در سال 1398 انجام شد. شرکت کنندگان به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و همچنین به طور تصادفی در سه گروه طرحواره درمانی، درمان شناختی ـ رفتاری و گروه گواه قرار گرفتند. برای گروه آزمایش جلسات طرحواره درمانی در 16 جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفتگی و برای گروه آزمایش درمان شناختی رفتاری در 14 جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفتگی برگزار شد. اندازه گیری ها قبل و بعد از مداخله و چهار ماه بعد از آخرین جلسه طرحواره درمانی، انجام شد. برای گروه گواه هیچ مداخله ای انجام نشد. داده ها با استفاده از پرسشنامه های مصور طرحواره برای کودکان و مقیاس افسردگی کودکان فرم والدین جمع آوری و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS- 23 و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند.  

یافته ها: میانگین (انحراف معیار) نمره افسردگی در گروه طرحواره درمانی از (3/25) 3/97 در پیش آزمون به (4/21) 5/83 در پس آزمون و (4/20) 3/82 در مرحله پیگیری کاهش یافت (001/0>P). در گروه درمان شناختی رفتاری از 3/96 (2/25) در پیش آزمون به (1/22) 5/89 در پس آزمون و (4/22) 9/90 در مرحله پیگیری کاهش یافت (001/0>P). در گروه گواه تفاوتی بین نمرات پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مشاهده نشد. طرحواره درمانی در مقایسه با درمان شناختی-رفتاری تأثیر بیشتری در کاهش افسردگی کودکان داشت (001/0>P).

نتیجه‌گیری: مطالعه نشان داد هر دو مداخله طرحواره درمانی و درمان شناختی-رفتاری موجب کاهش افسردگی در کودکان شد. ولی طرحواره درمانی در مقایسه با درمان شناختی-رفتاری تأثیر بیشتری در کاهش افسردگی کودکان داشت.

زمینه و هدف: صرع یکی از شایع‌ترین اختلالات عصبی مزمن در کودکان است و مراقبت از کودکان مبتلا به صرع بسیار چالش‌برانگیز و استرس‌زا است. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی‌رفتاری بر تاب‌آوری و معنای زندگی در مادران کودکان مبتلا به صرع انجام شد.

روش و مواد: این پژوهش به صورت نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون و گروه گواه با دوره پیگیری دوماهه، با مشارکت 32 نفر از مادران دارای کودک مبتلا به صرع مراجعه‌کننده به مرکز آموزشی درمانی پورسینای شهر رشت در سال 1400 انجام شد. نمونه گیری به روش نمونه‌گیری دردسترس انجام شد و مشارکت کنندگان به روش تصادفی در دو گروه درمان شناختی‌رفتاری و گروه گواه (هر گروه 16 نفر) قرار گرفتند. برای گروه مداخله، درمان شناختی‌رفتاری Beck به مدت 10 جلسه اجرا شد. داده ها با استفاده از پرسشنامۀ تاب‌آوری Conner and Davidson و پرسشنامه معنا در زندگی Steger و همکاران جمع آوری و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه‌‌گیری مکرر و آزمون بنفرونی توسط نرم‌افزار SPSS-26 تحلیل شدند.

یافته ها: در گروه آزمایش میانگین (انحراف معیار) تاب آوری از 75/42 (3/8) 8/42 در پیش آزمون به (1/5) 3/64 در پس‌آزمون و (6/3) 9/63 در پیگیری (001/0P>) و معنای زندگی از (3/2) 3/32در پیش آزمون به (8/1) 3/54 در پس‌آزمون و (8/1) 5/55 در پیگیری (001/0P>) افزایش یافتند. در گروه گواه تغییر معناداری مشاهده نشد.

نتیجه‌گیری: مطالعه نشان داد درمان شناختی‌رفتاری موجب افزایش تاب‌آوری و معنای زندگی در مادران دارای کودکان مبتلا به صرع می شود.

اثر بخشی مداخله روانشناسی مثبت به صورت آنلاین بر توسعه سواد عاطفی مادران

مقدس حاجی بابایی, مسعود نویدی مقدم (##default.groups.name.author##)

سلامت اجتماعی, دوره 10 شماره 2, 4 May 2023, صفحه 13-20
https://doi.org/10.22037/ch.v10i2.31629

زمینه و هدف: مادران با سطح سواد عاطفی بالا، توانایی ادراک و انتقال عواطف موثرتری به فرزندان خود دارند. یکی از مداخلات جهت بهبود سواد عاطفی، مداخله روانشناسی مثبت است. هدف این پژوهش تعیین اثربخشی مداخله روانشناسی مثبت به صورت آنلاین بر توسعه سواد عاطفی مادران انجام شد.

روش و مواد: این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه با مشارکت 60 نفر از مادران ساکن شهر همدان در زمستان 1400 انجام شد. شرکت کنندگان به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به طورتصادفی در دو گروه آزمایش و گواه مساوی قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از مقیاس کارکردهای روانشناختی خانواده ایرانی استفاده شد. گروه‌ آزمایش، مداخله روانشناسی مثبت را در شش جلسه شصت دقیقه‌ای دریافت کرد. داده های جمع آوری شده در نرم افزار آماری SPSS- 22 با استفاده از روش های آماری توصیفی و آزمون t و تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند.  

یافته ها: میانگین (انحراف معیار) سواد عاطفی در گروه آزمایش از (1/3) 9/47 قبل از مداخله به (3/3) 3/57 بعد از مداخله افزایش یافت (001/0>P) ولی تغییرات در گروه گواه معنی دار نبود. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس تک متغیری نشان داد که مداخله روانشناسی مثبت به صورت آنلاین با توسعه سواد عاطفی مادران به میزان 145/0 تأثیر دارد (02/0>P).

نتیجه‌گیری: مطالعه نشان داد مداخله روانشناسی مثبت منجر به بهبود سطح سواد عاطفی در مادران می شود.