مقالات پژوهشی اصیل


تأثیر الگوی فرانظری تغییر رفتار بر فعالیت جسمانی کارکنان مرکز بهداشت استان مرکزی

نسرین روزبهانی, جواد جواهری, نادیا مشایخی, آزیتا محسن نژاد, مینا عسگری (##default.groups.name.author##)

سلامت اجتماعی, دوره 9 شماره 4, 26 August 2022, صفحه 1-13
https://doi.org/10.22037/ch.v9i4.31404

زمینه و هدف: کارمندان از جمله گروه های کم تحرک جامعه می باشند. هدف این مطالعه تعیین تأثیر مداخلات مناسب سازی محل کار به منظور افزایش فعالیت جسمانی و ورزش کارکنان با استفاده از مدل فرانظری تغییر است.

روش و مواد: مطالعه حاضر از نوع مداخله ای نیمه تجربی است که با مشارکت 90 نفر از کارمندان ستاد معاونت بهداشتی استان مرکزی در سال 1392 انجام گرفت. در جلسات بحث گروهی با کارکنان عوامل مؤثر بر کم تحرکی و راهکارهای افزایش آن استخراج شد. بعد از اولویت بندی راهکارهای توافق شده، مداخلات مناسب سازی محل کار در جهت تغییر وضعیت فعالیت جسمانی پرسنل طی هشت هفته انجام شد. قبل و بعد از مداخلات تعداد گام پیموده شده به کمک پدومتر (گام سنج) و میزان تغییر رفتار به وسیله پرسشنامه سازه های مدل فرانظری سنجش شد. اطلاعات جمع آوری شده با نرم افزارSPSS-20 و به کمک آزمون های آماری t، Chi-Square و ANOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته ها: میانگین (انحراف معیار) سن افراد (9/12) 4/47 سال بود. میانگین (انحراف معیار) تعداد گام قبل از مداخله (6/2858) 5/6963 بود، که بعد از آن به (8/2938) 6/9368 افزایش یافت (001/0P<). قبل از مداخله 7 (12 %) نفر از افراد حداقل 10000 گام هدف در روز داشتند که بعد از مداخله به 23 (7/39 %) نفر رسید (001/0P< ). قبل از مداخله فقط 8 (5/20 %) نفر افراد در مرحله عمل و نگهداری رفتار فعالیت جسمانی منظم داشتند که بعد از مداخله این میزان به 20 (3/51 %) نفر افزایش یافت (001/0=P).

نتیجه گیری: مطالعه نشان داد، مداخلات مناسب سازی محل کار در جهت تغییر وضعیت فعالیت جسمانی پرسنل با استفاده از مدل فرانظری تغییر و گام سنج، در بالا بردن میزان فعالیت جسمانی آنها مؤثر بوده است.

زمینه و هدف: مفصل مچ پا جزئی بسیار مهم از هر حرکت در زنجیره حرکتی بسته است و همین امر مچ پا را در رده اول
پر آسیب ترین نواحی بدن قرار داده است. در میان آسیب های مچ پا، پیچ خوردگی مچ شایع ترین آسیب مچ پا می باشد. هدف از این تحقیق مقایسه تأثیر هشت هفته برنامه تمرینی پلایومتریک در سطوح مختلف بر تعادل، توان و عملکرد حرکتی اندام تحتانی دختران غیر ورزشکار مبتلا به پیچ خوردگی مچ پا بود.

روش و مواد: روش پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعۀ آماری این پژوهش را کلیه دختران غیر ورزشکار مبتلا به پیچ خوردگی مچ پا در ردۀ سنی 18 الی 30 سال تشکیل دادند که از میان
آن ها، 30 شرکت کننده با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پس از پر کردن پرسشنامه ارزیابی ناپایداری عملکردی
مچ پا Cumberland و تشخیص و تایید پزشک متخصص، فرم رضایت نامه تکمیل سپس به سه گروه (گواه، تجربی پرش و تجربی پرش عمقی) تقسیم شدند. قبل و بعد از هشت هفته اجرای تمرینات دو گروه تجربی، آزمون های Y جهت ارزیابی تعادل پویا، پرش عمودی جهت سنجش توان انفجاری و پرش لی لی سه گام، جهش جانبی و جهش هشت با هدف ارزیابی عملکرد حرکتی به عنوان پیش و پس آزمون انجام شد. برای تجزیه تحلیل داده ها از آزمون آماری کواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS-23 استفاده شد.  

یافته ها: در گروه پرش میانگین (انحراف معیار) نمره تعادل Y از (4/5) 129 در پیش آزمون به (3/7) 7/139 در پس آزمون و در گروه پرش عمقی نیز از (3/6) 2/121 در پیش آزمون به (3/5) 5/130 در پس آزمون افزایش یافت (001/0>P). میزان اثربخشی این پروتکل تمرین در گروه پرش بیشتر از تمرینات پرش‌عمقی بود. در گروه پرش، میانگین (انحراف معیار) نمره پرش عمودی از (3/4) 2/28 در پیش آزمون به (5/6) 8/37 و در گروه پرش عمقی نیز، از (0/4) 8/25 در پیش آزمون به (2/4) 4/40 در پس آزمون افزایش یافت (001/0>P). در پرش عمودی، تمرینات پرش‌عمقی نسبت به تمرینات پرش مؤثرتر بود. در گروه پرش میانگین (انحراف معیار) نمره جهش جانبی از (7/7) 25 در پیش آزمون به (5/9) 6/41 در پس آزمون و در گروه پرش عمقی نیز از (8/4) 3/23 در پیش آزمون به (7/5) 1/36 در پس آزمون افزایش یافت (001/0>P). نمرات گروه گواه در
پیش آزمون و پس آزمون تفاوتی نداشت. میزان اثربخشی این پروتکل تمرین در گروه پرش نسبت به گروه پرش‌عمقی بیشتر بود.

نتیجه‌گیری: مطالعه نشان داد هشت هفته برنامه تمرینی پلایومتریک در سطوح مختلف موجب بهبود تعادل، توان و عملکرد حرکتی اندام تحتانی در دختران غیرورزشکار مبتلا به پیچ خوردگی مچ پا شد. تعادل و عملکرد حرکتی اندام تحتانی در تمرینات پرش تأثیر بیشتری نسبت به تمرینات پرش عمقی، و توان انفجاری با تمرینات پرش عمقی اثربخشی بیشتری نسبت یه تمرینات پرش داشت.

تدوین و اعتباریابی بسته روانی- آموزشی مبتنی بر استعاره‌ برای تبیین و مفهوم‌سازی طرح‌واره‌های حوزه گوش به زنگی بیش از حد و بازداری

مسعود علیخانی, قاسم نظیری, مسعود محمدی, سجاد امینی منش (##default.groups.name.author##)

سلامت اجتماعی, دوره 9 شماره 4, 26 August 2022, صفحه 24-37
https://doi.org/10.22037/ch.v9i4.31663

زمینه و هدف: به دلیل بومی نبودن منابع اصلی روانشناسی یکی از چالش‌های درمانگران ایرانی، نحوه ارائه مطالب و مداخلات روان‌شناختی به مراجعان است. طراحی و استفاده از استعاره‌های متناسب بافرهنگ و شرایط مراجع ایرانی به رفع این مسئله کمک می‌کند. این پژوهش با هدف طراحی و اعتبار یابی بسته روانی- آموزشی مبتنی بر استعاره‌ برای تبیین و مفهوم‌سازی طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه حوزه گوش‌به‌زنگی بیش‌ازحد و بازداری انجام‌شد.

روش و مواد: این پژوهش به صورت مطالعه کیفی و از نوع تحلیل محتوا با مشارکت 45 مراجعه کننده به دفتر فعالیت پژوهشگر در سال 1400 و 60 مشارکت‌کننده شبکه‌های اجتماعی در مقطع زمانی یک‌روزه انجام شد. روش نمونه‌گیری به صورت نمونه در دسترس بود. بر اساس مبانی طرح‌واره درمانی و بررسی کیفی استعاره‌های مراجعان و مشارکت‌کنندگان که محتوا و مضمونی طرح‌واره‌ای داشت، برای هر طرح‌واره حوزه گوش‌به‌زنگی بیش‌ازحد و بازداری پنج استعاره (درمجموع 20 استعاره) طراحی و تدوین شد و برای اعتباریابی در اختیار پنل متخصصان 13 نفری قرار داده شد تا علاوه بر روایی کیفی، روایی محتوایی به شیوه کمی نیز انجام شود. در اعتباریابی کمی از دو ضریب نسبی روایی محتوا و شاخص روایی محتوا استفاده شد.  

یافته ها: از بین 20 استعاره طرح‌واره حوزه گوش‌به‌زنگی بیش‌ازحد و بازداری، 18 استعاره مقدار ضریب نسبی روایی محتوا و شاخص روایی محتوایی بالاتر از اندازه موردنیاز )54/0≤ CVR و 79/0≤ (CVI را به دست آورده و معتبر شناخته شد. برای کل بسته آموزشی مقدار ضریب نسبی روایی محتوا 88/0 و شاخص روایی محتوا 93/0 محاسبه شد.

نتیجه‌گیری: مطالعه نشان داد بسته روانی- آموزشی مبتنی بر استعاره‌ طراحی‌شده برای تبیین و مفهوم‌سازی طرح‌واره‌های حوزه گوش‌به‌زنگی بیش‌ازحد و بازداری معتبر است.

زمینه و هدف: توجه به سلامت روانی دانش آموزان امری بدیهی و مسلم است و دانش آموزان دارای ADHD بدلیل شرایط خاصی که دارند به توجه بیشتری نیازمند هستند و هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی تنظیم هیجان بر ناگویی خلقی و سلامت عمومی دانش آموزان دارای اختلال انجام شد.

روش و مواد: مطالعه حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه به عنوان یک مطالعه راهنما بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دورۀ دوم متوسطه مدارس دولتی شهر ارومیه در سال تحصیلی 99 1398 بود. دو دبیرستان پسرانه و دو دبیرستان دخترانه به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب و چهل دانش آموزش دارای اختلال توسط پرسشنامه های فرم کوتاه والد کارنرز(1978)، ناگویی خلقی تورنتو (1986) و سلامت عمومی گلدربرگ (1979) ارزیابی و در دو گروه تصادفی گمارش شدند. افراد گروه آزمایش هشت جلسه درمان تنظیم هیجان را دریافت کردند اما گروه گواه درمانی دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس با کمک نرم افزارSPSS-20 انجام شد.

یافته ها: میانگین (انحراف معیار) ناگویی خلقی در گروه آزمایش در پیش آزمون از (76/7) 63/54 به مقدار پایین تر (32/4) 77/42 در پس آزمون تغییر یافته است (001/0>P). میانگین (انحراف معیار) سلامت عمومی در گروه آزمایش در پیش آزمون از (69/9) 48/25 به مقدار بالاتر (12/6) 47/37 در پس آزمون تغییر یافته است. در گروه گواه میانگین (انحراف معیار) ناگویی خلقی و سلامت عمومی در پیش آزمون و پس آزمون تفاوت چندانی نداشت.

نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد که درمان آموزش نظم جویی هیجان بر سلامت عمومی دانش آموزان دارای ADHD مؤثر است. نتایج این پژوهش می تواند در آموزش نوجوانان برای ارتقاي سلامت عمومی و کاهش ناگویی خلقی دارای اختلال مثمرثمر واقع شود.

زمینه و مقدمه:  دیابت چالش بزرگی برای سیستم بهداشت جهانی به خصوص در دوران همه گیری کویید-19 است پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی  مصاحبه انگیزشی شبکه محور و غیر حضوری بر شاخص های بیماری و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت انجام شد. اهمیت ارایه خدمات درمانی دیابت از راه دور برای کنترل بیماری بیشتر شده است.

روش  و مواد: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کنندگان کلینیک غدد بیمارستان امام خمینی و پایگاه های سلامت  شهر تهران  بودند. تعداد 30 نفر که دارای ملاکهای ورود به مطالعه بودند به طور در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه تخصیص یافتند. داده­ها با استفاده از نرم افزار SPSS-26  و از طریق آزمون تحلیل کوواریانس  و روش آمیخته تحلیل شدند.

یافته­ ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که به طور معنادار موجب کاهش شاخص قند خون سه ماهه (011/0=P، 106/5=F) و قند خون ناشتا (041/0=P، 511/3=F)  شده است (05/0>P). همچنین نتایج تحلیل مدل آمیخته بر کیفیت زندگی وابسته به سلامت نشان داد که اثر تعاملی گروه× زمان بر مؤلفه­ سلامت جسمانی (820/0= P ،116/0 =F)، مولفه سلامت روانی (294/0= P ،237/1 =F) و کیفیت زندگی (724/0= P ،255/0 =F)، در سطح 05/0 معنادار نیست. نتایج نشان داد مداخله مصاحبه انگیزشی،  شاخص قند خون ناشتا و هموگلوبین گلیکوزیله در گروه آزمایش را تحت تاثیر قرار داد ولی بر  متغیر کیفیت زندگی وابسته به سلامت این تاثیر معنادار نبود.

نتیجه ­گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که مصاحبه انگیزشی شبکه محور می­تواند به عنوان مداخله موثر از راه دور به کنترل قند خون کمک کند. مطالعات آتی می توانند تصویر کامل تری از تاثیر مصاحبه انگیزشی بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت ارایه  دهند.

ارتباط طرحواره های ناسازگار اولیه، وسواس فکری و کنترل عواطف با عود اعتیاد و با میانجیگری هیجان خواهی در معتادان خود معرف

حمید رضا بهرامیان, شهنام ابوالقاسمی, محمدرضا زربخش بحری (##default.groups.name.author##)

سلامت اجتماعی, دوره 9 شماره 4, 26 August 2022, صفحه 64-78
https://doi.org/10.22037/ch.v9i4.31616

زمینه و هدف: عوامل روان شناختی و اجتماعی در بررسی های مربوط به اعتیاد حوزه وسیعی را به خود اختصاص داده است.  هدف این پژوهش تعیین رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه، وسواس فکری وکنترل عواطف با عود اعتیاد و با میانجی گری هیجان خواهی در معتادان خود معرف انجام شد.

روش و مواد: این مطالعه به صورت توصیفی و همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری با مشارکت 278 نفر از بیماران معتاد خود معرف در حال ترک مراجعه کننده به مراکز درمان سوءمصرف مواد شهرستان های تنکابن و عباس آباد در سال ۱۳۹۹ انجام شد. نمونه گیری به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیده و داده ها با استفاده از پرسشنامه های عود اعتیاد، کنترل عواطف، طرحواره های ناسازگار اولیه، وسواس فکری- عملی و هیجان خواهی جمع اوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل‌یابی معادلات ساختاری و نرم افزار Lisrel 8.80 انجام گردید. 

یافته ها: میانگین (انحراف معیار) سن شرکت کنندگان، (5/11) 8/44 سال بود. ضریب مسیر مستقیم بین وسواس فکری و عود اعتیاد (001/0>P، 34/0β=)، طرحواره های ناسازگار اولیه و عود اعتیاد (001/0>P، 37/0β=) و کنترل عواطف و عود اعتیاد (001/0>P، 43/0β=) مثبت و معنادار بود. ضریب مسیر بین وسواس فکری و عود اعتیاد با میانجیگری هیجان خواهی (001/0>P، 49/0β=)، طرحواره های ناسازگار اولیه و عود اعتیاد با میانجیگری هیجان خواهی (001/0>P، 55/0β=) و کنترل عواطف و عود اعتیاد با میانجیگری هیجان خواهی (001/0>P، 52/0β=) مثبت و معنادار بود.

نتیجه‌گیری: مطالعه نشان داد که رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه، وسواس فکری و کنترل عواطف با عود اعتیاد و با میانجیگری هیجان خواهی در معتادان خود معرف از برازش برخوردار بوده و هیجان خواهی دارای نقش میانجی در رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه، وسواس فکری و کنترل عواطف با عود اعتیاد است.