سرمقاله یا سخن ویژه


پیامدهای بهداشتی زندان های شلوغ و ضرورت مداخله برای پیشگیری

سیمین کاظمی (##default.groups.name.author##)

سلامت اجتماعی, دوره 4 شماره 4, 22 November 2017, صفحه 254-255
https://doi.org/10.22037/ch.v4i4.17836

یکی از تصاویر آرمانشهر در جوامع مختلف، بسته شدن زندان‌ها و کاهش مجرمان است و اینکه کسی نیاز به دادگاه و قاضی نداشته باشد. در ایران نیز اگر چه ممکن است تصویر آرمانی جامعه بدون زندانی ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده و درباره آن رویاپردازی نمایند، اما آمار زندانیان نشان می‌دهد که نه تنها فاصله با تحقق این تصویر بسیار زیاد است بلکه نسبت به سه دهه پیش تعداد زندانیان به نسبت جمعیت، حدود 333 درصد رشد داشته، و در حال حاضر جمعیتی سه برابر ظرفیت، در زندان ها نگهداری می‌شوند (1). مسأله افزایش تعداد زندانیان حامل نگرانی‌ها و تهدیدهایی است که ابعاد مختلف فردی، اجتماعی، اقتصادی و حقوقی را دربر‌می‌گیرد و در واقع چنین مسأله‌ای نه تنها خبر از زمینه اجتماعی مساعد برای ارتکاب جرم می‌دهد بلکه بیم آن می‌رود که زندان از کارکرد اصلی و ترمیمی پیش‌بینی شده، فاصله گرفته و مکانی که قرار بوده رژیم‌های انضباطی آن به اصلاح فرد بینجامد به محیطی خطرساز و نا‌امن تبدیل شود.

مقالات پژوهشی اصیل


طراحي الگوي مدیریت برنامه‌های توسعه ایران در حوزه سلامت در سطوح ملی، استانی و شهرستان

بهزاد دماری, علیرضا حیدری (##default.groups.name.author##)

سلامت اجتماعی, دوره 4 شماره 4, 22 November 2017, صفحه 256-264
https://doi.org/10.22037/ch.v4i4.16180

زمینه و هدف: برنامه‌های توسعه اهداف و وظایف هر یک از بخش‌های جامعه را در هر حوزه تعیین کرده و هر سازمان دولتی رسیدن به بخشی از این اهداف را به عهده دارد. عدم تحقق کامل برنامه‌ها و ناهماهنگي بين برنامه‌هاي ملي، استاني و شهرستاني از مشکلات برنامه‌هاي توسعه می‌باشد. هدف از انجام این مطالعه طراحي الگوي مدیریت برنامه‌های توسعه ایران در حوزه سلامت در سطوح ملی، استانی و شهرستان بود.

روش و مواد: یک مطالعه ترکیبی در سه مرحله مرور متون، تدوين الگوی اولیه مدیریت برنامه‌های توسعه ایران به روش کیفی و مشروعیت بخشی الگوی نهایی به روش کمی انجام شد. داده‌های کیفی از طریق مصاحبه و بحث گروهی متمرکز جمع‌آوری و با استفاده از تحلیل محتوا تحلیل گردید. داده‌های کمی از طریق پرسشنامه گردآوری و با استفاده از نرم‌افزار SPSS-21 تحلیل گردید.

یافته‌ها: چالش‌های نظام برنامه‌‎ریزی سلامت در پنج درون‌مایه اصلی (هدف و برنامه، ساختار، منابع، فرایند، پایش و نظارت) و 20 موضوع فرعی و الزامات نظام برنامه‌ریزی سلامت در پنج درون‌مایه اصلی (برنامه‌ریزی، هماهنگی، سازماندهی، تأمین مالی، نظارت و کنترل) و 19 موضوع فرعی ارائه گردید.

نتیجه‌گیری: توازن برنامه‌ها باید در وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی رعایت شود، الگوی تدوین شده محتوی برنامه را به جهتی سوق می‌دهد که این توازن ایجاد شود. درضمن، نظامي تضمين شده براي پايش و ارزشيابي اهداف مندرج در برنامه‌ها ايجاد می‌کند.

مقایسه کارکردهای اجرایی و سبک های دلبستگی در دانش‌آموزان با و بدون نافرمانی مقابله‌ای

حمید کارگربرزی, سپیده شیشه فر, علیرضا جعفری, الهام قربانیان, عسکر چوبداری (##default.groups.name.author##)

سلامت اجتماعی, دوره 4 شماره 4, 22 November 2017, صفحه 265-274
https://doi.org/10.22037/ch.v4i4.15687

زمینه و هدف: افزایش شیوع اختلالهای رفتاری در کودکان، یکی از عوامل بروز نگرانی در مورد بهداشت روانی و تأثیر آن بر رشد و عملکرد
کودکان است. بنابراین، هدف مطالعه حاضر مقایسه کارکردهای اجرایی در بعد سازماندهی-برنامهریزی و توجه انتخابی-سرعت پردازش با
سبکهای دلبستگی در دانشآموزان با و بدون اختلال نافرمانی مقابلهای بود.
روش و مواد:طرح مطالعه از نوع علی مقایسهای بود. جامعه آماری شامل کلیهدانشآموزان پسر با اختلال نافرمانی مقابلهای و عادی پایههای
سوم تا ششم مقطع ابتدایی، شهر کرج در سال تحصیلی94-1393 بود.40 دانشآموز مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای به روش در دسترس
و 40 دانشآموز بدون اختلال نافرمانی مقابلهای به صورت خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. شرکتکنندگان آزمون Ray Andre ,d2
مقیاس دلبستگی در کودکی میانه و آزمون تشخیصی علائم مرضی کودکان را پاسخ دادند. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره
و t مستقل تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد که سازماندهی-برنامهریزی هم در مرحله ترسیم از روی شکل )001/0>P,20/4=)78(t( و هم در مرحله ترسیم
از حفظ)001/0>P,45/3=)78(t( در کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای ضعیفتر از کودکان بدون اختلال نافرمانی مقابلهای است ولی در
توجه انتخابی- سرعت پردازش تفاوت وجود ندارد )05/0>P, 20/4=)78(t(.
نتیجهگیری:کارکردهای اجرایی در کودکان با اختلال نافرمانی مقابلهای به طور معناداری ضعیفتر از کودکان عادی است و نیز وجود
دلبستگی ناایمن در این کودکان پیامدهایی چون انجام رفتارهای مقابلهای، ضعف در تحصیل و عدم برقراری رابطه مناسب با دیگران را در
بردارد. لذا پیشنهاد میشود، درمانگران مداخلات بالینی لازم را برای تقویت و اصلاح رابطه مادر-کودک و کارکردهای اجرایی کودکان مبتلا
به اختلال نافرمانی در نظر بگیرند تا در عملکرد اجتماعی و تحصیلی آنها بهبود حاصل گردد

رابطه عملکرد خانواده، خشونت خانوادگی و رابطه ولي فرزندي با رفتار قربانیان زورگویی در بین دختران دبیرستانی

فهیمه پورمند, فرشاد محسن زاده, علی قائدنیای جهرمی (##default.groups.name.author##)

سلامت اجتماعی, دوره 4 شماره 4, 22 November 2017, صفحه 275-285
https://doi.org/10.22037/ch.v4i4.15366

مقدمه و هدف: رفتار قربانی زوگویی شدن در مدرسه یکی از مشکلات سازگاری در دوران نوجوانی است، و به شکل دریافت آزار و اذیت های جسمی، جنسی و روانشناختی یک یا چند دانش آموز دیگر به صورت مکرر در یک دوره زمانی است. هدف مطالعه حاضر تعیین رابطه متغیرهای عملکرد خانواده، رابطه والد-فرزندی و خشونت خانوادگی با رفتار قربانی زور گویی شدن دختران در مقطع دبیرستان بود.

روش و مواد: روش مطالعه حاضر توصیفی مقطعی بود، جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دبیرستانی منطقه هفت اداره آموزش و پرورش شهر تهران که در سال تحصیلی 94-1393 مشغول به تحصیل بودند که با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای چندمرحله‌ای، تعداد 383 دانش‌آموز دختر دبیرستانی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه زورگویی/قربانی Olweus، رابطه والد-فرزندی، عملکرد خانواده و خشونت Straus جمع آوری شد. داده‌ها وارد نرم افزار spss-18 شد، و با روش همبستگی و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: متغیر قربانی شدن با عملکرد خانواده )005/0P=، 58/0 (r= ، رابطه والد-فرزندی )006/0P=، 54/0- (r= و خشونت خانوادگی، خشونت پدر )003/0P=، 67/0 (r= و خشونت مادر )007/0P=، 43/0 (r= رابطه معنادار دارد. در حالی که پرخاشگری فیزیکی پدر (001/0>P)، عاطفه مثبت پدر (001/0>P) و حل مشکل )001/0 (P=به صورت مستقیم و آزردگي/سردرگمي نقش مادر (001/0>P)، خشم پدر )001/0 (P=و پرخاشگری فیزیکی مادر )002/0(P= به صورت معکوس پیش بینی کننده رفتار قربانی شدن می­باشند.

نتیجه­گیری: مطالعه نشان دادند که متغیرهای خانوادگی به صورت مستقیم و غیر مستقیم بر فرایند قربانی زور گویی شدن اثر دارند. عوامل خانوادگی تأثیر بسزایی در شکل‌گیری الگوهای رفتاری نوجوانان دارد، آموزش شیوه های فرزندپروری و نظارت صحیح والدین بر فرزندان می تواند از بسیاری آسیب های اجتماعی در آینده پیشگیری نماید.

تبيين نيازهاي مربيان بهداشت در آموزش رفتارهاي بهداشتي به دانش‌آموزان : يک مطالعه کيفي

بابک نعمت شهربابکی, آرزو فلاحی (##default.groups.name.author##)

سلامت اجتماعی, دوره 4 شماره 4, 22 November 2017, صفحه 286-297
https://doi.org/10.22037/ch.v4i4.16537

زمينه و هدف: مربيان بهداشت، آموزش بهداشت در مدارس را به عهده‌ دارند و در سلامت جسمي و رواني دانش‌آموزان نقش حياتي ايفا مي‌کنند. هدف از مطالعه حاضر تبيين نيازهاي مربيان بهداشت در آموزش رفتارهاي بهداشتي به دانش‌آموزان بود.

روش و مواد: اين مطالعه کيفي در مدارس شهر سنندج در غرب ايران در سال 1395 انجام گرفت. با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند 16 مربي بهداشت مدارس، باتجربه آموزش بهداشت به دانش‌آموزان، وارد مطالعه شدند. داده‌ها از طريق مصاحبه‌های فردي و بحث گروهي، مشاهده و یادداشت در عرصه جمع‌آوری و با استفاده از رويکرد تحليل محتواي قراردادي تجزيه و تحليل گرديد. جهت حمايت از صحت و استحکام داده‌ها، معيار مقبوليت، تأييد پذيري و انتقال‌پذیری لحاظ شد.

یافته‌ها: تحليل تجارب شرکت‌کنندگان منجر به شناسايي پنج طبقه و 18 زیر طبقه شامل تقويت عوامل سازماني (همکاری‌های درون و برون بخشي، نظارت بر مسائل بهداشتي مدارس و رفع مشکلات اقتصادي مدارس)، نيروي انساني کارآمد (استفاده از نيروي انساني مناسب، بهبود عملکرد مربيان، تقويت مهارت‌های ارتباطي مربي و فعال نمودن برنامه‌ي رابطين سلامت دانش‌آموزی)، آماده‌سازی آموزشي (محيط آموزشي مناسب، بهره‌مندی از تجهيزات آموزشي، به‌کارگیری روش‌ها و الگوهاي آموزشی، توجه به ویژگی‌های فراگير و طراحي محتوي آموزشي)، توجه به سلامت فراگير و مربي (توجه به سلامت جسمي فراگير، توجه به سلامت رواني فراگير، توجه به سلامت جسمي مربي و توجه به سلامت رواني مربي)و تقويت نقش خانواده (بهبود همکاري والدين با مدرسه و توجه والدين به فراگير) گرديد.

نتیجه‌گیری: از نتايج مطالعه این‌گونه استنباط می‌شود که مربيان بهداشت جهت ارائه آموزش بهداشت کارا و مؤثر به دانش‌آموزان به همکاري درون بخشي و برون بخشي، توجه بيشتر مسئولان به برنامه‌های ارتقاء سلامت، تجهيز مدارس به وسايل و امکانات آموزشي و آموزش مربيان نياز دارند.

تفاوت کارکرد شناختی مغز سالمندان مرد فعال و غیرفعال ساکن در سرای سالمندان ( مطالعه مورد شاهدی شهر تهران)

آناهیتا خدابخشی کولایی, سعید سبزی, حسین شهدادی, فریما محمدی (##default.groups.name.author##)

سلامت اجتماعی, دوره 4 شماره 4, 22 November 2017, صفحه 298-305
https://doi.org/10.22037/ch.v4i4.18281

زمینه و هدف: سالمندی دوره ای از تحول زندگی آدمی است. این دوره ممکن است با تغییرات شناختی، جسمانی و اجتماعی همراه  باشد. نظر به اینکه داشتن فعالیت و حرکت را برای داشتن کارکرد شناختی مغز موثر می باشد، لذا این مطالعه با هدف تعیین تفاوت کارکرد شناختی مغز سالمندان فعال و غیرفعال در شهر تهران انجام شده است.

روش و مواد: روش مطالعه توصیفی از نوع پس رویدادی با طرح علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری مطالعه حاضر شامل کلیه سالمندان مرد فعال و غیرفعال مقیم در سرای سالمندان منطقه شش شهرداری تهران بود که از این میان تعداد 60 سالمند فعال و 60 سالمند غیرفعال جمعاً 120 سالمند با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده های مطالعه با استفاده از پرسش نامة استاندارد ميزان فعاليت بدني Sharkey و آزمون مختصر استاندارد معاینه وضعیت روانی Folstein جمع آوری شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون t مستقل و به وسیله نرم افزار SPSS-22 تجزیه و تحلیل شدند.

یافته ها: میانگین (انحراف معیار) متغیر های مورد مطالعه در دو گروه سالمندان فعال و غیر فعال از نظر نمره کارکرد شناختی به ترتیب (3) 7/21 و (8/1) 2/10 (001/0>P)، حافظه جهت یابی (3/2) 4/12 و (2/2) 9/10 (001/0>P)، توجه و تمرکز (4/1) 4/3 و (1/1) 9/2 (035/0=P)، توانایی های زبان (8/1) 9/5 و (7/1) 6/4 (001/0>P) و توانایی دیداری فضایی (4/0) 8/0 و (5/0) 6/0 (004/0=P) بود.

نتیجه گیری: مطالعه نشان داد فعالیت بدنی و تحرک باعث بهبود کارکرد شناختی سالمندان می شود. لذا، مشاوران و متخصصان سالمندی می توانند در مداخله های روان شناختی و جسمانی برای سالمندان مولفه فعالیت و حرکت را در نظر داشته باشند.

دیدگاه پزشکان هیأت علمی و دستیاران در رابطه با طرح تحول نظام سلامت در بیمارستان‌های دولتی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی

ملیحه مولوی, رضا شکرریز فومنی, اهورا احمدی, علیرضا ابدی, ژاله عبدی, خاطره حنانی (##default.groups.name.author##)

سلامت اجتماعی, دوره 4 شماره 4, 22 November 2017, صفحه 306-316
https://doi.org/10.22037/ch.v4i4.16325

زمینه و هدف: طرح تحول سلامت برای بهبود مراقبت سلامت در ایران طراحی شده است. از آنجا که عدم رضایت شغلی پزشکان و دستیاران در کیفیت خدمات ارائه شده مؤثر است، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی نظرات پزشکان و دستیاران شاغل در بیمارستانهای دولتی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در مورد طرح تحول انجام شد.
روش و مواد: مطالعه به صورت توصیفی- مقطعی بود. پرسشنامهای برای بررسی دیدگاههای پزشکان و دستیاران در مورد طرح تحول سلامت طراحی شد. پایایی و روایی ابزار توسط صاحبنظران این حوزه مورد بررسی قرار گرفت. جامعه مورد مطالعه شامل پزشکان شاغل و دستیاران مشغول به تحصیل در بیمارستانهای دولتی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بود. دادهها با استفاده از آنالیز توصیفی و تست Square-Chi در نرمافزار 19-SPSS تحلیل شد.
یافته ها: مطالعه با مشارکت 150 پزشک و 232 دستیار انجام گرفت. 94% از پزشکان، تمایل به ادامه کار در محل فعلی داشتند. 7/46% پزشکان و 4/42% از دستیاران، از تغییر تعداد مراجعین و 66% از پزشکان از تغییر درآمد نسبتا راضی بودند.6/ 41% پزشکان نیز توافق نسبی با اجرای طرح داشتند. 3/ 21% هم معتقد بودند که تجهیزات درمانی و امکانات تشخیصی بهتر از گذشته شده است. حدود 27% از پزشکان و 70% دستیاران از طرح تحول سلامت رضایت متوسط داشتند.
نتیجه گیری: در مجموع بیشترین نارضایتی در جمعیت مورد مطالعه از امکانات محل کار بود و بیشترین رضایت نیز از افزایش تعداد مراجعین در این طرح دیده شد. از آنجا که رضایتمندی ارائهدهندگان خدمت در کیفیت ارائه خدمات سلامت مؤثر است، توجه به افزایش رضایتمندی پزشکان در همه حیطه ها ضروری به نظر میرسد

مقایسه استرس فرزند پروری در مادران کودکان مبتلا به سرطان

فاطمه هاشمی, سارا سپهوند, مجتبی حبیبی عسگرآباد, مرضیه گنجوی, مهتاب میرزایی (##default.groups.name.author##)

سلامت اجتماعی, دوره 4 شماره 4, 22 November 2017, صفحه 317-327
https://doi.org/10.22037/ch.v4i4.11502

زمینــه و هــدف: ســرطان در کــودک بــه عنــوان یــک رویــداد تروماتیــک بــرای والدیــن در نظــر گرفتــه مــی شــود و
بلافاصلــه پــس از تشــخیص ابتــلای کــودک بــه ایــن بیمــاری، والدیــن خصوصــا مــادر، اســترس گســترده ای را تجربــه مــی
کننــد کــه ســبب مشــکلات ســازگاری روانشــناختی در آنهــا مــی شــود. مطالعــه حاضــر بــا هــدف مقایســه خــرده مقیــاس
هــای اســترس فرزندپــروری مــادران کــودکان مبتــلا بــه ســرطان بــه تفکیــک جنســیت کــودک، تحصیــلات، شــغل و ســابقه
بیمــاری والدیــن انجــام شــد.
روش و مــواد: مطالعــه حاضــر بصــورت توصیفــی همبســتگی بــا مشــارکت 300 نفــر از مــادران دارای کــودک زیــر 18 ســال
مبتــلا بــه ســرطان کــه بــه صــورت غیرتصادفــی و نمونه گیــری در دســترس انتخــاب شــده بودنــد انجــام شــد. برای جمــعآوری
اطلاعــات مــادران پرسشــنامه اســترس فرزندپــروری Abidin را تکمیــل کردنــد. دادههــا بــا اســتفاده از نــرم افــزار آمــاری
21- SPSS و بــا روشهــای آمــار توصیفــی و اســتنباطی )ضریــب همبســتگی پیرســون و تحلیــل واریانــس چنــد متغیــره(
تجزیــه و تحلیــل شــد.
یافتههــا: میانگیــن )انحــراف معیــار( توقعــات کــودکان ســرطانی بــدون ســابقه بیمــاری والدینــی ) 1/5( 2/25 و بیشــتر
از توقعــات کــودکان ســرطانی بــا ســابقه بیمــاری والدینــی ) 1/5( 5/23 بــود و نیــز احســاس ســلامت کلــی در مــادران
بــدون ســابقه بیمــاری ) 1/5( 5/23 بیشــتر از مــادران دارای ســابقه بیمــاری )9/2( 3/9 گــزارش شــد ) 001/ 0>P(. ازطرفــی
بیشفعالــی و کاســتی توجــه در پســران مبتــلا بــه ســرطان بــا میانگیــن )انحــراف معیــار( )8/6( 7/22 بیشــتر از دختــران
)2/6( 6/ 21 میباشــد )05/ 0>P( و دختــران افســردگی بالاتــری را در جریــان بیمــاری )5/7( 2/26 نســبت بــه پســران
.)P<0 /05( دندرک هبرجت 24/2 )6/6(
نتیجهگیــری: ســن و جنــس کــودک، ســن پــدر، شــاغل یــا خانــهدار بــودن مــادر و همچنیــن ســابقه بیمــاری والدیــن از
عوامــل مؤثــر بــر میــزان اســترس فرزندپــروری ادراک شــده توســط مــادران دارای کــودکان مبتــلا بــه ســرطان اســت

بررسی شیوع سوءرفتار با کودک و عوامل جمعیت‌شناختی مرتبط با آن در خانواده های شهر کرج

هنگامه بلورساز مشهدی (##default.groups.name.author##)

سلامت اجتماعی, دوره 4 شماره 4, 22 November 2017, صفحه 328-339
https://doi.org/10.22037/ch.v4i4.17591

زمینه و هدف: سوء رفتار با کودک از مخرب ترین انواع آسیب هایی است که در دهه های اخیر از افزایش قابل توجهی برخوردار بوده است و پیشگیری از آن ضروری می باشد. پژوهش حاضر با هدف تعیین شیوع سوء رفتار با کودک و عوامل جمعیت شناختی مرتبط با آن در خانواده های شهر کرج انجام شد.
روش و مواد: مطالعه حاضر از نوع توصیفی-مقطعی بود. جامعه آماری آن شامل 2178 خانواده شهر کرج در سال 1396 بودند که با روش نمونهگیری تصادفی ساده 800 خانواده انتخاب شدند ، و پرسشنامههای متغیرهای جمعیت شناختی و پرسشنامه ناسازگاری والد/کودک را تکمیل نمودند. دادههای به دست آمده با نرمافزار آماری21-SPSS و روشهای آمار توصیفی، مجذور کای دو و رگرسیون لجستیک تحلیل شد. سطح معناداری 05/ 0 در نظر گرفته شد.
یافته ها: میانگین )انحراف معیار( سن به ترتیب در مادران، )4/2( 6/33 و در پدران، ) 1/2( 2/38 سال و کودکان به ترتیب در دختران، )2/ 1( 2/ 10 و در پسران، )2/2( 6/ 11 سال بود. میزان شیوع سوء رفتار در خانوادههای مورد مطالعه، 211 )4/26%( نفر و این میزان در پسران بیشتر از دختران بود ) 01/ 0>P(. شایعترین سوء رفتارها به ترتیب عبارت بودند از بدرفتاریهای عاطفی با 94 )5/44%( نفر، غفلت 61 )9/28%( نفر و بدرفتاریهای فیزیکی با 56 )5/26%( نفر بین همه عوامل جمعیت شناختی، به جز مقطع تحصیلی کودکان رابطه معناداری با شیوع سوء رفتار در خانواده وجود داشت )05/ 0>P(.
نتیجه گیری: مطالعه نشان داد که سوء رفتار با کودکان در خانوادهها شایع است. لذا ضرورت پایش کودکان، تدوین قوانین حمایت از کودکان و طرح و اجرای برنامههای آموزشی و پیشگری میتواند در کاهش کودک آزاری مفید باشد.

زمينه و هدف: عفونت ناشي از ویروس هپاتیت B یك معضل بزرگ بهداشتي در سراسر جهان است. شیوع موارد مزمن و مخفي عفونت هپاتیت B در بیماران همودیالیزي دركشورهاي درحال توسعه همچنان بالا است. این مطالعه با هدف تعیین میزان پاسخ ایمني ناشي از واكسیناسیون هپاتیت B در بیماران همودیالیزي مراجعه كننده به مراكز دیالیز منطقه تحت پوشش مركز بهداشت شمال تهران سال 1395 انجام شده است.
روش و مواد: این مطالعه به صورت توصیفي همبستگي، با مشاركت كلیه بیماران تحت همودیالیز مراجعه كننده به مراكز دیالیز منطقه تحت پوشش مركز بهداشت شمال تهران در سال 1395 انجام شد. در مجموع 304 نفر در این مطالعه مشاركت كردند. دادهها با استفاده از چك لیست اطلاعات شامل سن، جنس، وزن، دفعات تزریق واكسن، مدت زمان گذشته از تكمیل واكسیناسیون، تعداد دفعات دیالیز در هفته، طول مدتي كه بیمار دیالیز ميشود، دیابت، فشارخون بالا و مصرف سیگار جمع آوري شد. در این بیماران سطح HBsAb به روش ELISA بررسي شد. دادهها پس از جمعآوري به نرم افزار 21-SPSS وارد شده و با استفاده از آزمون هاي t مستقل و Square-Chi مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
يافته ها: در این مطالعه 211 )4/69%( نفر از شركتكنندگان مرد و 93 )6/ 30%( نفر زن بودند. میانگین )انحرافمعیار( سطح سرمي HBsAb در زمان مطالعه حاضر در زنان ) 100( 7/105 و در مردان )5/97( 4/ 90 واحد بینالمللی بود. میانگین )انحرافمعیار( فاصله زماني سپري شده از تكمیل واكسیناسیون در افرادي كه در برابر هپاتیت B ایمني كسب كرده بودند )3/19( 1/ 21 ماه و در افرادي كه ایمني نداشتند )22( 44 ماه بود ) 001/ 0<P(. ولی بین میزان پاسخدهي به واكسن هپاتیت B در بیماران تحت همودیالیز با جنس، سن، وزن، تعداد دفعات تزریق واكسن، تعداد دفعات دیالیز در هفته و گروه خونی بیمار رابطهاي دیده نشد.
نتيجه گيري: مطالعه نشان داد كه با افزایش مدت زمان گذشته از تزریق آخرین نوبت واكسیناسیون هپاتیت B در بیماران همودیالیزی، میزان پاسخ ایمني در آنها كاهش می یابد. به نظر مي رسد با كنترل دوره اي عیار آنتي بادي، مي توان نسبت به تزریق دوز یادآور، قبل از كاهش آن اقدام نمود.

رابطه خود کارآمدی و تجربه های یادگیری با عوامل بافتی و موفقیت تحصیلی

شکوفه متقی, منوچهر فلاح (##default.groups.name.author##)

سلامت اجتماعی, دوره 4 شماره 4, 22 November 2017, صفحه 349-357
https://doi.org/10.22037/ch.v4i4.15854

زمینه و هدف: امروزه پیشرفت تحصیلي دانشآموزان به عنوان یك شاخص مهم برای ارزیابي نظامهای آموزشي مورد توجه قرار
گرفته است. موفقیت تحصیلی با عوامل بسیاری مرتبط و تحت تأثیر متغیرهای متعدد قرار دارد. هدف این مطالعه تعیین رابطه
خودکارآمدی و تجربههای یادگیری با عوامل بافتی و موفقیت تحصیلی است.
روش و مواد: این مطالعه از نوع پیمایشی و همبستگی بود و با مشارکت 430 نفر از دانش آموزان دوره متوسطه سال تحصیلی
93-1392 استان چهارمحال و بختیاری که به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند، انجام شد. برای بررسی خودکارآمدی
تجربههای یادگیری و عوامل بافتی به ترتیب از پرسشنامه راهبردهای یادگیری خود تنظیمی، پرسشنامه تجربه تحصیلی
دانش آموز، پرسشنامه بیگانگی تحصیلی دانش آموز و دو پرسشنامه محقق ساخته برای دادههای جمعیت شناختی و تحصیلی
استفاده شد. دادهها پس از جمعآوری به وسیله نرمافزار آماری 19-SPSS و آزمونهای همبستگی و رگرسیون تجزیه و تحلیل
شدند.
یافتهها: میانگین )انحراف معیار( سن شرکت کنندگان در مطالعه )6/3( 3/16 سال بود. یافتهها نشان داد بین خودکارآمدی
)2/ 10( 7/ 41 با تجربههای یادگیری )8/2( 5/ 11 ارتباط وجود دارد )42/ 0=r، 01/ 0<P(. همچنین عوامل بافتی ) 1/ 11( 6/85
)32/ 0=r، 01/ 0<P( و موفقیت تحصیلی )8/ 1( 3/17 )26/ 0=r، 01/ 0<P( با تجربههای یادگیری مرتبط بودند. خودکارآمدی
توسط تجربه یادگیری 17% و این متغیر نیز توسط عوامل بافتی و موفقیت تحصیلی به میزان27% پیش بینی شد ) 01/ 0<P(.
نتیجهگیری: مطالعه نشان داد که تجربه یادگیری و عوامل بافتی و موفقیت تحصیلی میتواند عامل موثری در پیش بینی
خودکارآمدی باشد. نتایج مطالعه حاضر، میتواند به روانشناسان و مشاوران مدرسه و حیطه تحصیلی کمك کند تا هر چه بیشتر
به نقش تجربه یادگیری پی برده و بتوانند مداخلههای مناسبی را با در نظر گرفتن آن در مورد بهبود خودکارآمدی و موفقیت
تحصیلی دانش آموزان اجرا کنند

شیوع عوامل خطر عمده بیماری های فلبی وعروقی در کارکنان بانک های استان گیلان- 1395

زهرا محتشم امیری, محمد اسدیان راد, محمد خادملو, زهرا عباسی رنجبر, عباس جعفری شکیب, مریم کیائی, لیلا کوچکی نژاد ارم ساداتی (##default.groups.name.author##)

سلامت اجتماعی, دوره 4 شماره 4, 22 November 2017, صفحه 358-366
https://doi.org/10.22037/ch.v4i4.17559

زمینه و هدف: بیماری‌‌های قلبی و عروقی اولین عامل مرگ و میر در دنیا و ایران می‌باشند. به نظر می‌رسد که بعضی از مشاغل به دلیل سبک زندگی کم‌تحرک در معرض خطر بالاتری نسبت به جمعیت عادی هستند. لذا این مطالعه با هدف تعیین عوامل خطر عمده بیماری‌‌های قلبی و عروقی در کارکنان بانک‌‌ها‌ی استان گیلان در سال 1395 انجام شد.

روش و مواد: این مطالعه به صورت مقطعی با مشارکت 488 نفر از کارمندان بانک ها از لیست کل کارکنان شاغل بانک‌‌های دولتی استان گیلان به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند، انجام شد. اطلاعات دموگرافیک، بیماری‌‌های زمینه‌ای، فعالیت فیزیکی و مصرف سیگار از طریق مصاحبه جمع‌آوری گردید. هچنین پروفایل چربی خون، قند خون ناشتا، سطح سرمی ویتامین D، فشارخون، قد و وزن برای هریک از شرکت کنندگان اندازه گیری شد.

یافته‌‌ها: میانگین (انحراف معیار) سنی شرکت‌کنندگان (1/6) 3/43 سال وکمترین و بیشترین سن به ترتیب 30 و 59 بود. از افراد شرکت‌کننده 445 (2/91%) نفر مرد و بقیه زن بودند.36 (9/12 %) نفر سابقه مصرف سیگار،78 (9/15%) نفر فشارخون بالا،31 (3/6%) نفر دیابت،373 (5/76%) نفر داشتند. چاقی یا اضافه وزن و اختلالات چربی‌‌های خون در بیش از 30% موارد دیده شد. از نظر فاکتور‌های خطر عمده شامل پرفشاری خون، چربی خون بالا و دیابت و چاقی تنها 15 (3%) نفر از افراد شرکت‌کنندگان هیچ فاکتور خطری نداشتند و بقیه حداقل به یکی از این عوامل خطر دچار بودند.

نتیجه‌گیری: مطالعه نشان داد اختلال چربی‌های خون و افزایش وزن در این گروه شغلی نسبت به جمعیت عمومی از شیوع بالایی برخوردار است. غربالگری این عوامل خطر وکنترل آنها در این گروه توصیه می‌گردد.