سخن سردبیر


سخن سردبیر

محمود عباسی

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 4 شماره 13 (1391), 11 اسفند 2014, صفحه 7-10
https://doi.org/10.22037/mhj.v4i13.5875

تاریخ هر ملتی بیانگر ارزش‌های دینی، فرهنگی، علمی، اخلاقی و هنری است که گویای هویت آن ملّت و ترسیم‌کننده خط‌مشی گذشته آن ملت در فراز و فرودهای حوادث گذشته است و این همیت تاریخی است که می‌تواند در راستای نیل به افق‌های بلند آینده آن ملت تأثیرگذار باشد.

نادیده انگاشتن تاریخ هر ملت، در حقیقت چشم‌پوشی از هویت آن ملت است؛ چنان‌که پرداختن به تاریخ هر سرزمین و پاسداشت آن در حقیقت احیای میراث کهن آن سرزمین و حفظ ارزش‌های ملّی و دینی آن است.

ما به سرزمینی کهن تعلق داریم، که از تمدن‌های پرمایه باستانی به شمار آمده و به برکت آمیختگی و امتزاج با فرهنگ غنی اسلامی از پیشینه گران‌سنگی برخوردار است، پس برماست که با جان و دل از این هویت علمی و ملّی گهربار و ریشه‌دار مراقبت و پاسداری نماییم.

این سرزمین کهن که مراحل مدنیت از جمله پزشکی، فلسفه، ادبیات، اخلاقیات، عرفان، کلام، حکمت، تصوف، الهیات، موسیقی، نجوم، هیأت، کشورداری، سیاست، ریاضیات، طبیعیات، معماری، هنر، تاریخ، جغرافیا و بسیاری امور دیگر را پشت سر گذاشته تا به این نقطه پیشرفت و تعالی برسد، پس بر عهده ماست که با بازبینی و واکاوی، طبقه‌بندی، مطالعه و بررسی عالمانه و ناقدانه و استخراج مبانی و راهکارهای مربوط به آن در راستای نیل به اهداف بلندمان برای ارج گزاردن به این تمدن کهن، گام‌هایی استوار برداریم.

آنچه که درباره پزشکی و تاریخ آن باید گفت این است که علی‌رغم اینکه طب در ایران از پیشینه‌ای کهن وجایگاهی والا برخوردار بوده و به صورت پیشرفته و سازمان یافته فعالیت داشته که تجلی آن را می‌توان در دانشگاه جندی‌شاپور جستجو کرد که آوازه‌ای بس بلند در تاریخ داشته و پزشکان و حکیمان کارآمدی را که برخی اشتهار جهانی یافته‌اند، تربیت نموده، متأسفانه تاریخ طب همچنان یکی از مهجورترین شاخه‌های تاریخ علم در کشور ما محسوب می‌شود.

...

مقاله مروری


وبا در ايران عصر قاجار از ديد سياحان

مهدي عليجاني, عباس بشيري

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 4 شماره 13 (1391), 11 اسفند 2014, صفحه 11-38
https://doi.org/10.22037/mhj.v4i13.5866

«وبا» یکی از مهم‏ترين بيماري‏هاي شايع در ايران دوره قاجار بود که به صورت اپيدمي‏هاي متعدد بروز مي‏کرد و تلفات زيادي به بار مي‏آورد. برخي از سياحان که در آن دوره به ايران آمده‏ بودند، به ويژه سياحان پزشک، جنبه‏هاي گوناگون اين بيماري اعم از شيوع، درمان، قرنطينه و نحوه مواجهه حکومت و مردم با آن را بررسي کردند که حاصل این مطالعه از حيث تاريخ پزشکي جالب توجه است.

روش پژوهش با توجه به تاريخي بودن موضوع، کتابخانه‏اي است.

طب پیشگیری از دیدگاه حکیم جرجانی

آرمین اکبرزاده, علیرضا صالحی, مجید نیمروزی

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 4 شماره 13 (1391), 11 اسفند 2014, صفحه 39-54
https://doi.org/10.22037/mhj.v4i13.5867

بهداشت عمومی یا پزشکی پیشگیری، شاخه‌ای از علم پزشکی است که هدف آن حفظ و افزایش سطح سلامت افراد جامعه به صورت کلی است. دانشمندان ایرانی به ویژه در طی قرون وسطی که بر محافل علمی جهان، سیطره داشتند، نقش مهمی در پیشبرد دانش پزشکی ایفا کرده‌اند. جرجانی را یکی از دانشمندان بزرگ ایران و جهان در سده‌های پنجم و ششم هجری و احیاکننده علم پزشکی می‌دانند. ذخیره خوارزمشاهی، معروف‌ترین اثر جرجانی، به فارسی نوشته شده است. پیش از جرجانی، حتی بعد از او هم کتاب جامعی از این دست در هیچ کشوری نوشته نشده است. یکی از موضوعاتی که در طب سنتی ایران به آن پرداخته شده است، طب پیشگیری است. در طب سنتی ایران، پیشگیری از ابتلا به بیماری و حفظ سلامت افراد بر درمان تقدم دارد و بدین سبب اهمیت بسیاری دارد. مبحث سته ضروریه یا اصول شش‌گانه پیشگیری که در کتب حکمای طب سنتی ایران و از جمله در تألیفات جرجانی است، عبارتند از: هوا، حرکت و سکون، خواب و بیداری، خوردنی و آشامیدنی، استفراغ و احتقان و اعراض نفسانی. از دیدگاه جرجانی پیشگیری مقدم بر درمان بوده و ساده‌تر و کم هزینه‌تر است.

فصد و حجامت در ادب فارسی

محسن فارسانی

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 4 شماره 13 (1391), 11 اسفند 2014, صفحه 55-84
https://doi.org/10.22037/mhj.v4i13.5868

زمینه و هدف: طب سنتی و از جمله حجامت یکی از روش‌های بکار گرفته‌شده در معالجه برخی از بیماری‌ها در ایران و بسیاری از کشورهای جهان است. ما در این مقاله تنها حجامت را از دیدگاه شاعران فارسی‌زبان ارزیابی و بررسی می‌کنیم و به هیچ‌وجه از حسن و زیان این روش درمانی سخنی به میان نمی‌آوریم.

بررسی زوایای مختلف علمی آن تنها از عهده صاحب‌نظران علوم پزشکی برمی‌آید، اما بررسی آن از دیدگاه ادبی نیز قابل توجه است. امروزه برخی حجامت را یک روش سنتی و کارآمد برای درمان برخی بیماری‌ها پذیرفته‌اند، اما برخی پزشکان به دلایل گوناگون مخالف حجامت هستند. به هر حال هدف نهایی این تحقیق انعکاس دیدگاه ادبا و شعرای فارسی‌زبان درباره حجامت است.

بررسی دیدگاه شاعران کهن ایرانی در باره حجامت بسیار قابل توجه است. تاکنون درباره حجامت مقالات متعددی نوشته و منتشر گردیده است، اما بررسی آن از دیدگاه شاعران کهن تا کنون سابقه نداشته است.

روش: روش تحقیق ما بدین صورت است که به دیوان شاعران مطرح کهن مراجعه و ابیات مربوط به حجامت و فصد را یادداشت و به تحلیل آن‌ها پرداخته‌ایم.

نتیجه‌گیری: تا آنجا که بررسی ما نشان می‌دهد، اغلب شعرا و ادبای فارسی‌زبان (و گاه عرب زبان) که از حجامت و فصد سخنی به میان آورده‌اند، آن را یک شیوه درمانی کارآمد و لازم‌الاجرا در درمان برخی از بیماری‌ها دانسته‌اند. ارزیابی چگونگی نگرش شاعران به مقوله حجامت می‌تواند فتح بابی برای متخصصین این امر باشد، چون بسیاری از علوم مدرن، بر اساس نظریه ادبا و دانشمندان کهن علم سنتی پایه‌ریزی می‌شود. در واقع کتاب قانون و شفای ابوعلی سینا و ذخیره خوارزمی و کتب علمی دیگر که هر کدام منبع ارزشمند و مهمی هستند، هنوز هم برای علم مدرن جایگاه و کارایی خود را حفظ کرده‌اند.

دارالفنون نخستین مدرسه دولتی در ایران بود که علوم نوین به سبک اروپایی در آن تدریس می‌شد. این نهاد به منظور هدفمند ساختن تشکیلات علمی- فرهنگی کشور به شیوه اروپایی تاسیس شد تا زمینه‌ساز توسعه علوم جدید شود اما به دلیل دخالت و نفوذ کشورهای استعماری، هدف و انگیزه ابتدایی تشکیل آن به درستی تامین نگردید.

برخی از محصلین که در این مدرسه پرورش یافتند، بعدها در اشاعه علوم نوین تاثیر به سزایی بر جای گذاردند. میرزاکاظم محلاتی یکی از این دانش‌آموختگان بود که به عنوان نخستین معلم ایرانی، در کنار معلمین فرنگی، سال‌ها، داروسازی و علوم طبیعی را در دارالفنون تدریس کرد. وی به مدت چهار دهه با بهره‌گیری از کتب تألیفی خود و به‌کارگیری روش‌های آزمایشگاهی، چندین نسل از داروسازان اولیه کشور را تربیت کرد او برخلاف استاد ایتالیایی خود (مسیو فکتی)، از نظر روش تدریس و عملکرد در دارالفنون مورد تحسین بسیاری بود و تنها پس از فوت او بود که مجددا از معلمین فرنگی برای تدریس این دو رشته در دارالفنون استفاده شد. با توجه به تدریس عملی و آزمایشگاهی میرزا کاظم و تأثیر این روش در انتقال صحیح مفاهیم داروسازی به محصلین و تربیت نخستین نسل‌های داروسازان جدید در ایران به مدت سی و پنج سال و تألیف کتب داروسازی و شیمی وابسته به طب و داروسازی و همچنین سرپرستی لابراتوار دارالفنون و کنترل داروهای شیمیایی وارداتی به کشور، می‌توان میرزاکاظم محلاتی را بنیانگذار داروسازی نوین دانست. در این پژوهش برآنیم تا با بهره­گیری از منابع و برخی کتب درسی وی، نقش ارزنده میرزا کاظم محلاتی را در شکل‌گیری داروسازی نوین در ایران عهد ناصری را بررسی و ارزیابی کنیم. 

انتشار نشریة دانش؛ قدمی در جهت مدرنیزه شدن نگرش جامعه نسبت به سلامت عمومی

الهه باقری, مسعود كثيري

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 4 شماره 13 (1391), 11 اسفند 2014, صفحه 111-136
https://doi.org/10.22037/mhj.v4i13.5870

انقلاب مشروطه يکی از چشمگير‌ترين تحولات دوران معاصر ايران بود كه در شرايط اجتماعي، سياسي و فرهنگي كشور تأثير زیادي داشت. زنان نيز به مثابه نيمة خاموش جامعه از اين تأثيرات دور نمانده و وارد عرصه‌های گوناگونی شدند. در واقع‌، اين‌ جنبش‌ مشروطيت‌ بود كه‌ با به‌ چالش‌ كشيدن‌ برخی از باورهاي‌ سنتي‌، زنان‌ را از‌ هويت‌ خود آگاه‌ ساخت‌ و اين‌ نيمة‌ فراموش‌ شده‌ی‌ جامعه‌‌ را به‌ عرصه‌هاي‌ مختلف‌ زندگي‌ كشاند. یکی از این عرصه‌ها روزنامه نگاری بود. دکتر کحال -اولین زن چشم پزشک ایران-اولين روزنامة اختصاصي زنان به نام «دانش» را در تهران منتشر كرد. اين نشريه در سال 1328هـ .ق./1910م. انتشار يافت و سی شماره از آن، در مدت نزدیک به یک سال، در اختیار خوانندگان قرار گرفت.

در اين نوشتار كوشش شده است تا با بررسی و تحلیل شماره‌های موجود این نشریه، به معرفی آن پرداخته و با تحلیل موضوعات مندرج در آن، تأثیر مطالب و مقالات این نشریه در ارتقای بهداشت و سلامت عمومی جامعه، ارزیابی شود. این بررسی نشان می‌دهد که این نشریه در روند نوعی گفتمان خاص موسوم به «پزشکی‌ شدن»[i] که از نشانه‌های مدرنیسم در جامعه است، مؤثر بوده است.


پی‌نوشت‌ها

[i] پزشکي شدن  (Medicalization)در زمره معدود مفاهيم شايع جامعه‌شناختي است که امروزه در ادبيات نوشتاري و گفتاري مورخان و جامعه‌شناسان، به صورت روزمره  وارد شده و بر خلاف تصور اوليه، تنها اختصاص به جوامع صنعتي نداشته، بلكه كشورهاي غير صنعتي، با ساختار سنتي هم، سطوح مختلف پزشكي شدن را تجربه مي‌كنند (بنگرید به : كيوان آرا،1386، ص241).

نگاهی بر تاریخچه دندانپزشکی در ایران

میترا کرباسی خیر

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 4 شماره 13 (1391), 11 اسفند 2014, صفحه 137-154
https://doi.org/10.22037/mhj.v4i13.5871

دانش دندان‌پزشکی بدون شک از کهن‌ترین دست‌آوردهای بشری است که به مرور بر اساس آزمون و خطا و پژوهش‌های دانشمندان جهان شکل گرفته است. هدف از این مقاله معرفی دست‌آوردهای ایرانیان گذشته، از دوران باستان تا دوران مغول، در شکوفایی علم دندان‌پزشکی است. رشد دانش دندان‌پزشکی را در ایران می­توان به دو دوره پیش از اسلام و پس از اسلام تقسیم کرد. دو منبع مهم دانش دندان‌پزشکی در دوران پیش از اسلام تعالیم مربوط به کتاب اوستا و دست‌آوردهای دانشگاه جندی‌شاپور پیش از اسلام است. پیشرفت زیاد علم دندان‌پزشکی پس از اسلام در ایران مدیون دانشمندان و پزشکان ایرانی از جمله رازی، اهوازی، ابن‌سینا و سایرین است که در آثار خود فصولی را به بهداشت و درمان بیماری‌های دهان و دندان اختصاص داده­اند. هم چنین دین اسلام نیز دستوراتی در زمینه بهداشت دهان و دندان دارد و مسلمانان را به مسواک زدن و پاک نگه‌داشتن دندان‌ها تشویق می‌کند. در تمامی دوران تاریخ ایران دستورات بهداشتی در زمینه دهان و دندان وجود داشته و در حوزه درمان، انواع درمان‌های دندانی در ایران قدیم انجام می‌شده است. به این ترتیب می‌توان ادعا کرد دانش دندان‌پزشکی در ایران دارای پیشینه‌ای کهن است.

مقایسه حقوق بیمار در پندنامه علی بن عباس مجوسی اهوازی با اخلاق پزشکی نوین

مهرداد اصغری استیار, عبدالحسن کاظمی, محمود عباسی

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 4 شماره 13 (1391), 11 اسفند 2014, صفحه 155-174
https://doi.org/10.22037/mhj.v4i13.5872

از پزشکان معروف ایران در دوران بعد از اسلام علی بن عباس مجوسی اهوازی است که در اثر معروف خود کامل الصناعه بابی را به اخلاق پزشکی اختصاص داده و پندنامه‌ای را به نگارش درآورده که از سوگندنامه بقراط جامع‌تر است و به نظر می‌رسد که اهوازی با توجه به تعالی اسلامی، اصولی به آن افزوده است. این تعالیم به مرور زمان کامل‌تر شده و امروزه به صورت منشور حقوق بیماران مطرح است. هدف مطالعه مروری و تحلیلی حاضر، مقایسه پندنامه علی بن مجوسی اهوازی با منشور حقوق بیماران ابلاغ‌شده از سوی وزارت بهداشت و درمان جمهوری اسلامی ایران به مراکز درمانی است. در این مقاله به منظور مقایسه‌ای جامع،هفت رویکرد (ویژگی‌ها و نحوه رفتار پزشک، ارائه خدمات و تصمیم‌گیری پزشک برای درمان، ارائه اطلاعات و تصمیم‌گیری بیمار، رازداری، حریم خصوصی، موارد حاد پزشکی و اطلاعات کامل و به‌روز پزشک) در نظر گرفته شده که بر اساس این رویکردها ارزیابی و مقایسه انجام شده است. قسمت عمده موضوعات پندنامه و منشور با همدیگر همخوانی دارد اما مطالب دیگری که در پندنامه به آن‌ها اشاره‌شده ولی در منشور ذکر نشده بیشتر مسائلی از قبیل رفتار شخصی و ویژگی‌های شخصیتی خود پزشک هستند. همچنين مطالب جامع و با جزئیات بیشتر منشور هم که در پندنامه وجود ندارد، در مورد مسائلی است که به اقتضای زمان کامل تر و جامع‌تر شده است.

علوم بینایی و بینایی شناسی در هزاره سوم پیش از میلاد کاوش شهر سوخته زابل استان سیستان و بلوچستان

میر غفار صحیحی اسکویی, محمود عباسی, هاله کنگری

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 4 شماره 13 (1391), 11 اسفند 2014, صفحه 175-191
https://doi.org/10.22037/mhj.v4i13.5873

محوطه باستانی شهر سوخته در 56 کیلومتری شهرستان زابل واقع شده و بدون شک جزو شهرهای بسیار پیشرفته زمان خود بوده است. در شهرهای پیشرفته سواد و بهداشت اهمیت خاصی دارد. با توجه به تنها لوح نوشته‌ای (لوح نوشته آغاز دوران ایلامی) که در شهر سوخته به‌دست آمده است، می‌توان نتیجه گرفت در آن مقطع زمانی توانایی نوشتن و خواندن وجود داشته است. با این دستاورد می‌توان مسئله پیرچشمی را در آن زمان بررسی کرد. به طور کلی انسان در مقطعی از سن برای انجام کارهای نزدیک با مشکلی از بینایی مواجه می‌شود. حکیم زنده نام نظامی می‌فرماید:

پس از پنجه نباشد تندرستی               بصر کندی پذیرد پای سستی

بنابراین برای این‌که انسان ازعهده انجام کارهای نزدیک خود برآید یا باید از وسایلی استفاده کند که بینایی او را تقویت کنند (مانند عینک در دنیای امروز) یاآن کارها را انجام ندهد. در چنین شهری بعید به نظر می‌رسد که افراد بالای پنجاه سال به علت مشکلات بینایی قادر به انجام کارهای نزدیک خود نبوده‌اند، قطعاً برای حل مشکلات بینایی اقداماتی صورت گرفته است. علاوه بر بحث بینایی ازآنجایی‌که مردم شهر باسواد بوده‌اند می‌توان گفت مسأله بهداشت نیز در این شهر به خوبی رعایت می‌شده و مردمان این شهر از طول عمر خوبی بهره‌مند بوده‌اند، خصوصاً این‌که اعمال شگفت‌انگیزی چون جراحی جمجمه نیز در این شهر صورت گرفته است.[i]موضوع کشف عینک استخوانی بر روی صورت جسدی از هزاره چهارم و سوم در یانیک تپه آذربایجان نشان داد که بشر در هر مقطع زمانی برای رفع این مشکل اقداماتی را انجام داده است؛ بنابراین در شهر سوخته نیر قطعاً اقداماتی انجام شده است. بحث روش‌های مورد استفاده در شهر سوخته برای رفع مشکلات بینایی با آقای دکتر سجادی مسؤول کشفیات باستان شناسی این شهر مطرح گردید و چنین نتیجه گیری شد که از دیدگاه بینایی نیز می‌توان به کشفیات شهرسوخته توجه داشت. در همین ارتباط، اشیایی چون خط‌کش اندازه‌گیری با دقت نیم میلیمتر، پارچه ریز بافت و چشم مصنوعی که درکشفیات باستان شناسی در این شهر به دست آمده است، از نظر علوم بینایی و بینایی شناسی هم بررسی شد.


پی‌نوشت‌ها

[i] تصویر–1: سیدسجادی، 1387ش.، ص15