سخن سردبیر


سخن سردبیر

محمود عباسی

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 2 شماره 4 (1389), 29 April 2016, صفحه 7-10
https://doi.org/10.22037/mhj.v2i4.12240

دانش پزشکی که قدمت آن به طول عمر بشر است، به سبب موضوعیتش که حفظ سلامت جسم و جان انسان‌هاست، در میان علوم دیگر از جایگاه شامخی برخوردار است؛ اگرچه تمامی ملل در پیدایش، رشد و شکوفایی این دانش ارزشمند سهمی به‌سزا داشته‌اند، ولی بی‌شک سهم دانشمندان ایرانی بخصوص در دوران تمدن اسلامی بسیار عظیم و چشمگیر بوده است.

حکمای پیشین و دانشمندان ایرانی قبل از ورود به حوزه پزشکی، با الهامات برگرفته از دین و فرهنگ به فراگیری علومی همچون فقه، منطق، اخلاق، حکمت، نجوم، ریاضیات، طبیعیات، فراست و دیگر علوم پرداخته، سپس پای در عرصه درمان و طبابت گذاردند؛ از این‌رو برخوردار از نگرشی ژرف، جامع، عالمانه و تؤام با نوآوری‌های عظیمی بودند که دانش پزشکی امروز به منظور اهداف انسان‌گرایانه خود عمیقاً بدان محتاج است.

....

مقاله پژوهشی


بررسی رابطه پزشک و بیمار و تأکید بر جایگاه حقوق بیمار در حوزه روابط اخلاقی و انسانی که در اعصار و قرون گذشته ریشه دارد، از اهمیت بالایی برخوردار است.

یافته‌های متون طب سنتی کهن نشان می‌دهد که از دیدگاه پزشکان و حکمای ایرانی و اسلامی، رعایت اخلاق پزشکی در حوزه حقوق بیماران و رابطه صحیح و منطقی بین پزشک و بیمار با تکیه بر رعایت اصول و موازین اخلاقی و آموخته‌های دینی از مهم‌ترین موضوعات پزشکی بوده است.

نرم‌خویی، خوش‌رفتاری، مهربانی، دلسوزی با بیمار، حفظ اسرار بیمار، احترام به بیمار، خردمندی و باسواد بودن پزشک، رعایت تقوا و دینداری، پرهیز از لهو و لعب و... از مواردی است که پایبندی پزشک به آن‌ها در راستای خدمت به بیمار و رعایت حقوق وی در متون پزشکی قدیم، بوده است.

برخی از متون کهن پزشکی که در این مطالعه بررسی شده است، عبارتند از: «الطب الروحانی» رازی، «کامل الصناعة الطبیة» علی بن عباس اهوازی، «ادب الطبیب» رهاوی، «المعالجات البقراطیة» ابوالحسن طبری، «مفتاح الطب» ابن هندو، «منهاج‌الدکان» ابوالمنی کوهین عطار، «خلاصة الحکمة» عقیلی خراسانی و... .

تشكيلات داخلي بيمارستان‌هاي آل بويه (عضدی)

حمید کاویانی پویا, سید محمد طیبی

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 2 شماره 4 (1389), 29 April 2016, صفحه 47-68
https://doi.org/10.22037/mhj.v2i4.12243

بیمارستان‌های ایرانی در دوران باستان در امور داخلی و تشکیلات سازمانی خود دارای سلسله مراتب و بخش‌های مختلفی بودند. این امور و تأسیسات به مرور زمان و با بهره‌مندی پزشکان ایرانی از دستاوردهای نوین پزشکی حاصل شده بودند. پس از افول دنیای ایران باستان در حوزه‌ی خلافت اسلامي، بيمارستان‌هايی نيز در قرون نخستين اسلامي در ممالك مسلمين بنا گرديدند که ساختار و تشكيلات آنها نيز برگرفته از تشكيلات داخلي بيمارستان‌هاي ایرانی و الگوبرداري مستقيم از اين بيمارستان‌ها بود. از این میان بیمارستان‌هایی که در دارالخلافه‌ی مسلمین بنا شدند با شرکت و همکاری مستقیم ایرانیان و پزشکان مکاتب درمانگری ایرانی بنیان گذارده شدند و در طراحی ساختار داخلی این مراکز درمانی و مدیریت و طبابت بیماران نیز پزشکان خوزی و جندی شاپوری نقش اصلی و اساسی را ایفا می‌نمودند.

در این میان از بیمارستان‌هایی که در امور داخلی و سیستم تشکیلاتی به مرحله‌ی تحسین‌برانگیز و قابل قبولی از درمانگری نایل آمدند، بیمارستان‌هایی بودند که در عهد آل بویه و و در مراکز مهمی همچون فارس و بغداد ایجاد گردیدند و با توجه به اینکه حکمرانان بویه‌ای رویکرد خاصی به ایران باستان و علوم و دانشمندان ایرانی داشتند، در این زمان الگوبرداری دقیق‌تری از دستاوردهای پزشکان ایرانی در امور بیمارستانی و مدیریت و تشکیلات و تأسیسات درمانگری به عمل آمده و با توجه به فرآورده‌هایی که پس از اسلام پزشکان ایرانی و انیرانی در حوزة ساختارهای داخلی بیمارستان‌ها و ساماندهی امور داخلی بیمارستانی دست یافته بودند، بیمارستان‌های این دوران در امور آموزشی، درمانگری و تخصص‌های گوناگون طبی نه تنها از مسببین ظهور عصر طلایی طب و طبابت در این دوران، بلکه زمینه‌ساز پیشرفت‌های مهم در امور بیمارستانی در عصر اسلامی گردیدند. در این میان گشايش بخش‌هاي تخصصي و استخدام متخصصان در رشته‌هاي مختلف پزشكي، ابداع شيوه‌هاي درماني، تأليف و ترجمه و شرح آثار بزرگ طبي و داروسازي، تأسيس داروخانة مجهز به انواع داروها و مهيا ساختن ابزار و آلات جراحي و ايجاد كتابخانة ارزنده، رسيدگي به امر بهداشت و درمان، آزمون پزشكان و داروسازان شاغل در بلاد و... از جمله مزايا و ويژگي‌هاي بيمارستان‌های این دوره (شيراز و بغداد) بوده است.

ابن‌سينا؛ مراقبت از نوزادان و تغذيه با شير مادر

اچ دي مدانلو, الهام اختری

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 2 شماره 4 (1389), 29 April 2016, صفحه 69-83
https://doi.org/10.22037/mhj.v2i4.12244

با مروري مختصر در تاريخ طب طی چهار قرن تمدن اسلامي، در قرن يازدهم ميلادي در سرزمين پارس يا ايران به نام ابن‌سينا (980 تا 1037م.) برمي‌خوريم. شخصيتي بزرگ در طب و فيلسوفي که پيرو ارسطو، جالينوس و هيپوکرات بود، وي علاوه بر پيروي از فلسفه غرب و گسترش آن، در اين علم پيشرو نيز بود.

ابن‌سينا پزشک، فيلسوف، منجم، متخصص علم تشريح، داروشناس، آگاه به علم اخلاق شاعر و نويسنده کتاب قانون در طب، رساترين کتاب مرجع پزشکي زمان خود بوده است. اين کتاب و مرجع مهم، بطور گسترده در مدارس طب اروپا براي قرن‌ها پس از مرگ ابن‌سينا تدريس می‌شده است. قانون در طب فصلي در توضيح چگونگي مراقبت از نوزادان، تغذيه با شير مادر و بهداشت، آموزش و پرورش کودکان دارد. (ژورنال پريناتولوژي 2008م.، ج 28، صص3ـ6)

جستاري پيرامون جايگاه زنان در تاريخ پزشكي با رويكردي بر دوره‌ي قاجار

الهه باقری

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 2 شماره 4 (1389), 29 April 2016, صفحه 85-117
https://doi.org/10.22037/mhj.v2i4.12245

تاريخ پزشکی ايران عصر قاجار در اواسط قرن نوزدهم ميلادي دست‌خوش تحولات بسياری شد. آموزش علم طب به صورت کلاسيک در ايران وجود نداشت؛ اولين مؤسسه‌ی آموزشی جديد ‏دارالفنون نام داشت. و اين برای نخستين بار بود که چنین مدرسه‌ای در ایران داير گرديد. با ايجاد رشته‌ي پزشکی و دعوت از متخصصين خارجی به‌ويژه اتريشی‌ها، تاريخ پزشکی ایران در مسير دیگری قرار گرفت.

بي‌شک زن در طول تاريخ چند هزار ساله‌ي اين سرزمين وظايف مهمي را به‌عهده داشته است که از ‏جمله مي‌توان به تربيت و پرورش نسل‌هاي آينده‌ساز کشور، اشاره نمود. علي‌رغم نقش مهمي که ‏زنان در جنبه‌هاي گوناگون تاريخ به‌ویژه در عرصه‌ی اجتماعی برعهده داشته‌اند متأسفانه در منابع دست اول، کمتر به آن توجه شده است.‏ يکي از حوزه‌هاي اجتماعي که زنان به‌طور فعال و چشمگير از ديرباز در آن ظاهر شده و از اين رهگذر ‏بر بسياري از حوادث تاريخي تأثيرگذار بوده‌اند، حوزه‌ي طب و طبابت است. به گفته‌ي برخي از پژوهشگران ‏تاريخ تمدن، حرفه‌ي طبابت از حوزه‌هایی بوده که ابتدا زنان به دلايل خاص در آن وارد شده و در زمينه‌ي ‏شناخت بيماري‌ها و داروهاي گياهي، حرف اول را زده‌اند. هر چند که در سده‌های بعد اين وظيفه‌ي زنان تخصصي‌تر شده و به حوزه‌هاي دیگر که در اختيار مردان بود، وارد شده است؛ ولي هيچ‌گاه به کلي ‏نتوانست از هنرورزي زنان دور بماند. شايد مهم‌ترين شاخه‌ي طب که تا سده‌های متمادی به‌صورت انحصاري در اختيار زنان ‏باقي ماند، مسایل مربوط به مامايي بوده ‏است.

نقش نورالدين زنگي در گسترش دانش پزشكي در تمدن اسلامی

سيد احمدرضا خضري, علي همت خليلي

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 2 شماره 4 (1389), 29 April 2016, صفحه 119-140
https://doi.org/10.22037/mhj.v2i4.12246

نورالدین محمود بن زنگی در شهرهای مختلف قلمرو خود از جمله حلب و دمشق اقدام به تأسیس بیمارستان نمود و موقوفات قابل ملاحظه‌ای برای اداره آنها اختصاص داد که مهم‌ترین آنها بیمارستان نوری دمشق بود. این بیمارستان پس از نورالدین به حیات علمی خود ادامه داد و به مرکزی برای آموزش پزشکی و انجام آزمايش‌هاي باليني برای دانشجویان پزشکی تبديل شد. از اين‌رو پزشکان مشهوری از نقاط مختلف جهان اسلام از جمله ایران، عراق، مصر و مغرب به این بیمارستان روي آورده و ضمن طبابت و تدریس به تبادل تجربه پرداختند.

نورالدین همچنين کتاب‌های طبی بسیاری وقف این بیمارستان کرد تا استادان پزشکی پس از انجام امور درمانی در تالار مخصوص آن بیمارستان گرد آمده و براساس شیوه اقراء و مباحثه به بحث و گفتگو در موضوعات پزشكي پرداخته و آموخته‌هاي عملي خود را با مباحثه علمي تقويت نمايند. وی هم‌چنین در حلب نیز بیمارستاني ساخت و موقوفاتی بدان اختصاص داد. افزون بر اين تأسيس بیمارستان نوری دمشق، زمينه را براي ايجاد و راه‌اندازي نخستين مدرسه تخصصي و نظري در دانش پزشكي به نام «دخواریه» در شهر دمشق فراهم ساخت كه ابن أبی أصیبعه مؤلف کتاب عیون‌ الأنباء في طبقات الأطباء و ابن نفیس کاشف گردش خون، از دانش‌آموختگان آن مدرسه و بیمارستان نوری بودند.

اقدام نورالدين براي تأسيس بيمارستان و حمايت از دانش پزشكي، شمار ديگري از بزرگان دولت زنگی را تحت تأثير قرار داد و گروهي از آنان به تبعيّت از نورالدين بیمارستان‌هایي در ديگر شهرهاي عراق تأسيس كردند. ايجاد بيمارستاني در موصل توسط مجاهدالدین قایماز و تأسيس بيمارستاني در اربل به اهتمام مظفرالدین کوکبوری پسر زین‌الدین علی از آن جمله است. اين پژوهش بر آنست تا در گام نخست علل و عوامل توجه نورالدين زنگي به دانش پزشكي و اقدام براي تأسيس بيمارستان نوري در دمشق و حلب را به كمك منابع، مآخذ و پژوهش‌هاي نوين واكاوي نموده و در گام دوم آثار و پيامدهاي اين اقدام مهم را در گسترش دانش پزشكي در تمدن اسلامي تبيين نمايد. اين پژوهش براساس روش تاريخي و با استفاده از منابع و ابزارهاي كتابخانه‌اي سامان داده شده است.

تشریح در طب دوران تمدن اسلامی و شیوه‌های دستیابی به دانش آن

شهره روغنی

مجله تاریخ پزشکی - علمی پژوهشی, دوره 2 شماره 4 (1389), 29 April 2016, صفحه 141-164
https://doi.org/10.22037/mhj.v2i4.12247

در طب دوران تمدن اسلامی درمان با جراحی (العمل بالید یا دستکاری) یکی از دو راه معمولِ درمان بیماری‌ها و این نحوه‌ی درمان برای پزشک، مستلزم آشنايي او با دانش تشریح بوده است؛ اما تشریح در آن روزگار معنایی فراتر از شکافتن جسد انسان داشته است و علاوه بر کالبدشکافی (شکافتن کالبد)، کالبدشناسی (شناخت ساختار یا هیئت کالبد) و وظایف الأعضاء (شناخت عملکرد اعضاء) یا به تعبیری خویشکاری‌شناسی اندام‌ها را نیز شامل می‌شده است. کسب این دانش برای پزشکان دوره‌ی اسلامی از شش راه یا به شش شیوه امکان‌پذیر بوده است: 1. مطالعه‌ی کتب طبی پیشینیان؛ 2. مطالعه بر روی حیوانات و شکافتن کالبد آنها؛ 3. مطالعه بر روی اسکلت اجساد مردگان؛ 4. مشاهده‌ی زخم‌ها و جراحات اشخاصی که در اثر سوانح و حوادث و یا جنگ‌ها آسیب می‌دیده‌اند؛ 5. استنتاج‌های عقلی با استناد به قوانین طبیعی و پشتوانه‌های علمیِ نظری؛ 6. شکافتن جسد انسان. شواهد تاریخی نشان می‌دهد که پزشکان آن دوره از پنج راه نخست برای درمان استفاده می‌کرده‌اند؛ در خصوص استفاده از راه ششم نیز با توجه به موضوع حرمت شکافتن جسد انسان، ضمن اینکه هیچ‌کدام استفاده از آن شیوه را انکار نکرده‌اند، شواهدی دال بر استفاده‌ی احتمالی آنان از این راه نیز وجود دارد.

در موارد متعددی انگلستان و روسیه با استفاده از ابزار بهداشت و پزشکی درصدد بسط نفوذ سياسي و اقتصادي خود در ایران برمی‌آمدند. این مداخلات از ورود میسیونرهای مذهبی به‌عنوان پزشک و با هدف تبلیغ مذهبی گرفته تا اشغال جزایر خلیج فارس در جنوب ایران و یا تصاحب برخی اماکن و بیمارستان‌ها در شمال ایران به بهانه برقراری قرنطینه‌های بهداشتی را شامل می‌گردید؛ البته این موارد از جمله موضوعاتی است که حتی در متون علمی ـ تاریخی مکتوب نیز مورد بی توجهی قرار گرفته است. به‌طور مشخص یکی از مهم‌ترین شاهد مثال ‌ها کتاب تاریخ پزشکی ایران به قلم سیریل الگود انگلیسی است که با وجود اطلاعات ارزشمندی که در اختیار خواننده قرار می‌دهد، دارای موضع‌گیری‌های اغراق‌آمیزی در خصوص نقش و تأثیر مثبت انگلیسی‌ها در تحولات پزشکی و بهداشتی ایران است. البته پر مسلم است وقتی تحولات تاریخی یک کشور به دست نویسندگان خارجی نوشته می‌شود به هر تقدیر قضاوت‌های شخصی خالق متن در مکتوب وی نیز متجلی می‌گردد.

در این نوشتار پس از بيان خلاصه‌اي از روند تحولات پزشکی در دوره قاجاریه، چند نمونه از اسناد وزارت امور خارجه ايران كه گوياي تلاش دو قدرت سياسي آن دوران براي افزايش ضريب نفوذ آنها در ايران مي‌باشد ارائه مي‌گردد.