سرمقاله


سیری اجمالی بر موضوع مطالعات دین و سلامت

حمید سوری

پژوهش در دین و سلامت , دوره 5 شماره 3 (2019), 4 شهریور 2019, صفحه 1-4
https://doi.org/10.22037/jrrh.v5i3.26728

در تاریخ اسلام، به دانش سلامت توجه بسیاری شده است. سلامت در اسلام امتیاز به شمار می‌آید و مقدمه‌یی براي نيل به کمالات دیگر است. از سویی تأثیر دین بر سلامت به‌ویژه سلامت معنوی و سلامت روان بارها تأکید شده و بر ضرورت و اهمیت موضوع سلامتی، بهداشت و تأثیر آن در زندگی دنیوی و اُخروی اشاره‌ی فراوان شده است؛ از سوی دیگر باید توجه داشت هدف از سلامت مادی و معنوی خودِ موضوع سلامت نیست بلکه هدفی بالاتر مد نظر است و آن این است که از سلامت با تمام ابعادی که دارد در مسیر رضای الهی به کار گرفته شود.

استناد مقاله به این صورت است:

Soori H. A Quick Review of Studies on Religion and Health. Journal of Pizhūhish dar dīn va salāmat. 2019;5(3):1-4. https://doi.org/10.22037/jrrh.v5i3.26728

مقالۀ پژوهشی


سابقه و هدف: نگرش مذهبی و عزّت نفس مقوله‌هایی هستند که در تمام جنبه‌هاي زندگی بشر تأثیر بسزایی دارند و پژوهش‌های بسیاری دراین‌باره انجام شده است. این مطالعه با هدف بررسی نگرش مذهبی و عزّت نفس در دانشجویان رشته‌ی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز و رابطه‌ی بین این دو متغیّر صورت گرفته است.

روش کار: در این مطالعه‌ی توصیفی-تحلیلی، 197 نفر از دانشجویان سال اول و آخر رشته‌ی پزشکی به روش تمام‌شماری، انتخاب و بررسی شدند. داده‌ها با استفاده از پرسش‌نامه‌های استاندارد نگرش‌سنج مذهبی گلریز و براهنی و عزّت نفس روزنبرگ جمع‌آوری شد. تجزیه ‌و تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون‌های آماری ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی و من ویتنی انجام شد. در این پژوهش همه‌ی موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ‌گونه تضاد منافعی گزارش نکرده‌اند.

یافتهها: میانگین سن دانشجویان سال اول 94/0±93/18 و سال آخر 28/1±59/24؛ و میانگین نمره‌ی نگرش مذهبی و عزّت نفس دانشجویان از حداکثر 100 و 40 به‌ترتیب 56/10±42/60 و 92/5 ±51/26 بود. علاوه‌براین، میانگین و انحراف معیار نمرات نگرش مذهبی دانشجویان سال اول و آخر پزشکی نیز به‌ترتیب 01/10±39/63 و 35/10±55/57 بود که این تفاوت از نظر آماری معنی‌دار بود (001/0>p). همچنین میانگین و انحراف معیار نمرات عزّت نفس دانشجویان سال اول و آخر پزشکی به‌ترتیب 14/6±58/26 و 71/5±43/26 بود که این تفاوت از نظر آماری معنی‌دار نبود (85/0=p). ضریب همبستگی پیرسون نیز نشان داد که بین نگرش مذهبی و عزّت نفس رابطه‌ی مثبت معنی‌دار (156/0= rو 032/0=p)؛ و بین نگرش مذهبی و سن رابطه‌ی منفی و معنی‌داری وجود داشت (293/0-= r و 001/0=p).

نتیجهگیری: نتایج نشان داد که میزان نگرش مذهبی دانشجویان پزشکی در بدو ورود به دانشگاه بسیار زیاد بود اما در پایان تحصیل کاهش یافته بود. ازاین‌رو، شناسايي عوامل كاهش‌دهنده‌ی نگرش مذهبی دانشجویان و اجرای برنامه‌های راهبردی می‌تواند زمینه‌‌ی تقویت باورهای دینی را فراهم کند.

استناد مقاله به این صورت است:

Shakurnia A, Baniasad M. Religious Attitude in First and Last Year Medical Students of Ahvaz Jundishapur University of Medical Sciences and its Relationship with Self-esteem. Journal of Pizhūhish dar dīn va salāmat. 2019;5(3):5-17. https://doi.org/10.22037/jrrh.v5i3.17392

پیش‌بینی تعهد زناشویی بر اساس ویژگی‌های شخصیت، سبک‌های دلبستگی و جهت‌گیری دینی در دانشجویان متأهل

مسعود صادقی, سارا قادری جاوید, بیتا شلانی

پژوهش در دین و سلامت , دوره 5 شماره 3 (2019), 4 شهریور 2019, صفحه 18-31
https://doi.org/10.22037/jrrh.v5i3.20209

سابقه و هدف: تعهد زناشویی زوجین در پایداری نظام خانواده نقش بسیار مهمی دارد و عوامل متعددی بر آن تأثیر می‌گذارد. پژوهش حاضر در جهت آشکار ساختن برخی از این عوامل با هدف پیش‌بینی تعهد زناشویی بر پایه‌ی ویژگی‌های شخصیت، جهت‌گیری دینی و سبک‌های دلبستگی در دانشجویان انجام شد.

روش کار: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه‌ی آماری شامل تمامی دانشجویان زن متأهل دانشگاه لرستان در سال تحصیلی 95-1394 بود که با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 200 نفر با روش نمونه‌گیری در دسترس، انتخاب شدند. داده‌های پژوهش با بهره‌گیری از پرسش‌نامه­های تعهد زناشویی آدامز جونز (DCI)، ویژگی‌های شخصیت (NEO)، سبک دلبستگی بزرگسالان کالینز و رید و جهت‌گیری دینی آلپورت گردآوری؛ و با استفاده از ضریب همبستگی و رگرسیون گام‌به‌گام تجزیه ‌و تحلیل شد.

یافتهها: یافته­ها نشان داد که ویژگی‌های شخصیت به میزان 37/28F= در سطح 001/0P<، سبک‌های دلبستگی به میزان 44/24F= در سطح 05/0P< و همچنین جهت‌گیری دینی به میزان 65/18F= در سطح 001/0P<، میزان تعهد زناشویی را پیش‌بینی کردند. از میان این متغیّرها، سبک­های دلبستگی، پیش­بینی‌کننده‌ی­ بهتری برای تعهد زناشویی بود.

نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان‌دهنده‌ی این است که ویژگی­های شخصیتی افراد، سبک­های دلبستگیِ شکل‌گرفته در محیط خانواده و همچنین جهت‌گیری دینی آنها بر روابط میان­فردی و تعهد زناشویی زوجین در بزرگسالی تأثیر می‌گذارد. از این نتایج می‌توان برای یافتن راهکارهایی در جهت حفظ و گسترش روابط ثمربخش در بین زوجین و آموزش و آگاهی دادن بهتر به افراد برای شناخت یکدیگر استفاده کرد.

استناد مقاله به این صورت است:

Sadeghi M, Ghaderijavid S, Shalani B. Prediction of Marital Commitment based on Personality Traits, Attachment Styles, and Religious Orientation in Married Students. Journal of Pizhūhish dar dīn va salāmat. 2019;5(3):18-31. https://doi.org/10.22037/jrrh.v5i3.20209

 

سابقه و هدف: رفتارهای پرخطر از عوامل مهم گرایش جوانان به بزهکاری و جرم به حساب می‌آید و شناسایی عواملی که بتواند از این رفتارها پیشگیری کند یا آنها را کاهش دهد بسیار مهم است. ازاین‌رو، مطالعه‌ی حاضر با هدف بررسی نقش بهزیستی معنوی و بهزیستی روانی در پیش‌بینی رفتارهای پرخطر زندانیان جوان شهر زنجان صورت گرفته است.

روش کار: روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه‌ی آماری پژوهش شامل تمامی زندانیان جوان 18 تا 35 سال شهر زنجان بود که به تعداد 500 نفر برآورد شد. حجم نمونه نیز با استفاده از روش کوکران به تعداد 220 نفر محاسبه شد. نمونه‌ها با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده‌ها نیز پرسش‌نامه‌های استاندارد رفتارهای پرخطر محمدخانی، بهزیستی روانی ریف و بهزیستی معنوی پالوتزین و الیسون بود. برای تجزیه ‌و تحلیل داده‌ها از جداول و نمودارهای توصیفی و نیز آزمون‌های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. در این پژوهش همه‌ی موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ‌گونه تضاد منافعی گزارش نکرده‌اند.

یافتهها: بر اساس یافته‌های به‌دست‌آمده، بین متغیّر بهزیستی معنوی و مذهبی با رفتارهای پرخطر و مؤلفه‌های آن (05/0>p)؛ و همچنین بین مؤلفه‌های رشد شخصی، ارتباط مثبت با دیگران و مؤلفه‌ی پذیرش خود با برخی از رفتارهای پرخطر رابطه وجود داشت. نتایج جدول رگرسیون نیز نشان داد که بهزیستی معنوی و مذهبی توان پیش‌بینی و تبیین رفتارهای پرخطر و پرخاشگرانه، رابطه با جنس مخالف، کشیدن سیگار و قلیان، نوشیدنی‌های الکلی و مواد مخدر و روان‌گردان؛ و رابطه‌ی مثبت با دیگران توانایی پیش‌بینی افکار و اقدام به خودکشی را داشت (001/0>P).

نتیجهگیری: بهزیستی معنوی و مذهبی می‌توانند در کاهش رفتارهای پرخطرِ جوانانِ زندانی مؤثر باشند.

استناد مقاله به این صورت است:

Mozaffari F, Hejazi M. The Role of Spiritual and Psychological Well-being in Predicting High-risk Behaviors of Young Prisoners in Zanjan. Journal of Pizhūhish dar dīn va salāmat. 2019;5(3):32-44. https://doi.org/10.22037/jrrh.v5i3.19791

سابقه و هدف: از مهم‌ترین عوارض آزاردهنده‌ی شیمی‌درمانی در سرطان، تهوع و استفراغ است که روش‌های پیشگیری یا درمانی و گاهی روان‌درمانی یا موسیقی‌درمانی برای کمک به کنترل آن، مطالعه و تأثیر صوت قرآن بر کاهش درجه و بروز این دو عارضه بررسی شده است.

روش کار: اين مطالعه ازنوع نیمه‌تجربیِ تک‌گروهی بود که بر روي 31 بيمار مبتلا به سرطان كه در بخش راديوتراپي انكولوژي بیمارستان امام حسین (ع) به‌صورت سرِپايي شیمی‌درمانی شدند، صورت گرفت. بیماران در دو دوره‌ی متناوب شیمی‌درمانی، درمان‌های رایجِ ضد تهوع و استفراغ را با شنیدن صوت قرآن و در نوبتی دیگر بدون شنیدن آن دریافت کردند و سپس پرسش‌نامه‌یی را درباره‌ی بروز و درجه‌ی عارضه‌های فوق طبقِ نظام درجه‌بندی استانداردِ بین‌المللی پاسخ دادند و هر بیمار با وضعیت قبل و بعد این نوع درمان مقایسه شد. در این پژوهش همه‌ی موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ‌گونه تضاد منافعی گزارش نکرده‌اند.

یافتهها: نتایج نشان داد افرادی که حالت تهوع و استفراغ داشتند، بعد از شنیدن قرآن این حالت از 35 درصد به 22 درصد کاهش یافت، اما اختلاف آماری معنی‌دار نبود (125/0P=). همچنین شنیدن آوای قرآن احتمال بروز استفراغ را در بیماران، 64 درصد (03/0P= و 36/0OR=) و درجه‌ی بالاترِ تهوع را در 89 درصد موارد، کاهش داد (001/0 P<و 12/0OR=). قبل از انجام این نوع از درمان 5/35 درصد از بیماران تهوع نداشتند درحالی‌که بعد از آن این رقم به 7/67 درصد رسید و تقریباً نیمی از افرادِ مورد مطالعه، درجه‌ی تهوع کمتری داشتند. همچنین، درجه‌ی تهوعِ هیچ یک از بیماران بعد از درمانِ ذکرشده افزایش نیافت.  

نتیجهگیری: شنیدن صوت قرآن حتی به‌مدت کوتاه می‌تواند به‌طور چشمگیری موجب کاهش تهوع و استفراغ ناشی از شیمی‌درمانی شود. چنین تأثیری که به‌دلیل انحراف فکر بیمار از شیمی‌درمانی یا از آثار معنوی قرآن است، باید در مطالعات گسترده‌تر و به‌صورت دوگروهی سنجیده شود. با توجه به تأثیری که شنیدن صوت قرآن در مطالعات دیگر، ازجمله القای بیهوشی داشته، شاید بتوان از این روش در کنترل عوارض آزاردهنده‌‌ی درمان سرطان نیز استفاده کرد.

استناد مقاله به این صورت است:

Kamian Sh, Tabatabaeefar M. The Effect of Hearing Quran Verses on Reducing Chemotherapy-induced Nausea and Vomiting in Cancer Patients Referring to Imam Hossein Hospital. Journal of Pizhūhish dar dīn va salāmat. 2019;5(3):45-58. https://doi.org/10.22037/jrrh.v5i3.18592

 

پیش‌بینی افکار خودکشی بر اساس شادکامی، عزّت ‌نفس و سلامت معنوی در نوجوانان دختر

نیلوفر میکائیلی, حمیدرضا صمدی‌فرد

پژوهش در دین و سلامت , دوره 5 شماره 3 (2019), 4 شهریور 2019, صفحه 59-71
https://doi.org/10.22037/jrrh.v5i3.20897

سابقه و هدف: اگرچه خودکشی در بین تمامی گروه­هاي سنی دیده می­شود، اما در قشر نوجوان موجب ازدست‌رفتن سال‌هاي مفید عمرشان می­شود که این امر دارای اهمیت بسیاری است. پژوهش حاضر با هدف پیش­بینی افکار خودکشی بر اساس شادکامی، عزّت ­نفس و سلامت معنوی در نوجوانان دختر شهر اردبیل انجام شد.

روش کار: روش اجرای پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه‌ی آماری مطالعه‌ تمامی نوجوانان دختر مقطع متوسطه‌ی شهر اردبیل در سال 96-1395 بود که به روش نمونه­گیری تصادفی خوشه‌یی چندمرحله‌یی، 350 نفر از آنها برای نمونه انتخاب شدند. برای جمع­آوری داده­ها از ابزارهای شادکامی آکسفورد، عزّت ­نفس کوپر اسمیت، سلامت معنوی ﭘﻮﻟﻮﺗﺰﻳﻦ ﻭ ﺍﻟﻴﺴﻮﻥ و افکار خودکشی بک استفاده شد. تحلیل داده­ها با استفاده از آزمون­های آماری تحلیلی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام شد. در این پژوهش همه‌ی موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ‌گونه تضاد منافعی گزارش نکرده‌اند.

یافتهها: نتایج نشان داد که بین شادکامی (64/0-r=)، عزّت ­نفس (62/0-r=) و سلامت معنوی (66/0-r=) با افکار خودکشی در نوجوانان دختر رابطه‌ی منفی و معنا­داری وجود داشت (05/0P<). همچنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که شادکامی، عزّت ­نفس و سلامت معنوی در مجموع 59/0 از واریانس افکار خودکشی را در نوجوانان پیش­بینی ­کردند (05/0P<).

نتیجهگیری: افکار خودکشی نوجوانان با متغیّرهای شادکامی، عزّت ­نفس و سلامت معنوی پیش‌بینی‌شدنی است؛ بنابراین پیشنهاد می‌شود که روان‌شناسان و مشاوران برای کاهش افکار خودکشی نوجوانان به نقش شادکامی، عزّت ­نفس و سلامت معنوی توجه بیشتری کنند. همچنین پژوهشگران، انجام مطالعات بیشتر در زمینه‌ی‌ افکار خودکشی نوجوانان را توصیه می‌کنند.

 

استناد مقاله به این صورت است:

Mikaeili N, Samadifard HR. The Prediction of Suicidal Thoughts Based on Happiness, Self-esteem and Spiritual Health among Female Teenagers. Journal of Pizhūhish dar dīn va salāmat. 2019;5(3):59-71. https://doi.org/10.22037/jrrh.v5i3.20897

ارتباط هوش اخلاقی دانشجویان دانشگاه‌های پیام نور خوی و مهاباد با مشخصات جمعیت‌شناختی آنها با تأکید بر آموزه‌های قرآنی و روان‌شناسی

آمنه شاهنده, مرتضی عبدالجباری, سید ضیاءالدین علیانسب, رضا رحمانی

پژوهش در دین و سلامت , دوره 5 شماره 3 (2019), 4 شهریور 2019, صفحه 72-83
https://doi.org/10.22037/jrrh.v5i3.20900

سابقه و هدف: هوش اخلاقی با استفاده‌ی بهینه از توانمندی‌های هوش، تفکر و آموزش‌های مؤثر در ارتقای آن، در تمامی ابعاد زندگی انسان‌ها نقش بسزایی دارد. این پژوهش با هدف تعیین ارتباط هوش اخلاقی با مشخصات جمعیت‌شناختی دانشجویان دانشگاه پیام نور استان آذربایجان غربی انجام شد.

روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود که به‌صورت مقطعی در سال 1396 در دانشگاه‌های پیام ‌نور خوی و مهاباد انجام شد. جامعه‌ی آماری این پژوهش، تمامی دانشجویان شاغل به تحصیل در این مراکز دانشگاهی بودند که از میان آنها 101 دانشجو به روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌یی از رشته‌های مختلف انتخاب شد. داده‌ها با استفاده از پرسش‌نامه‌ی هوش اخلاقی لنیک و کیل جمع‌آوری شد. پرسش‌نامه‌ی پژوهش دارای دو بخش بود: بخش اول مربوط به مشخصات جمعیت‌شناختی دانشجویان اعم از جنسیت، سن، تأهل و محل تحصیل؛ و بخش دوم مربوط به مؤلفه‌های هوش اخلاقی و سؤال‌های مرتبط با آن. پایایی پرسش‌نامه‌ی هوش اخلاقی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 86/0 به ‌دست آمد. در این پژوهش همه‌ی موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ‌گونه تضاد منافعی گزارش نکرده‌اند.

یافتهها: میانگین هوش اخلاقی دانشجویان 1/71 و انحراف استاندارد آن 5/10 بود که این مسئله نشان‌دهنده‌ی سطح خوب هوش اخلاقی آنها است. همچنین، دانشجویان دارای سن بیشتر، میانگین هوش اخلاقی بالاتری نسبت به دانشجویان دیگر داشتند. بین بعضی مؤلفه‌های هوش اخلاقی و مشخصات جمعیت‌شناختی دانشجویان نیز ارتباط معناداری وجود داشت.

نتیجهگیری: شناسایی و کسب روش‌های افزایش هوش اخلاقی در دانشجویان با هدف ایجاد تغییرات مثبت در دیدگاه و نگرش آنها می‌تواند موجب ارتقای سطح فرهنگ عمومی آنها و بهبود عملکردشان شود. ازاین‌رو، تلاش در جهت شناسایی مؤلفه‌های هوش اخلاقی و رشد و پرورش آنها در دانشجویان، نقش مؤثری در آینده‌ی تحصیلی، شغلی و خانوادگی آنان دارد.

 

استناد مقاله به این صورت است:

Shahandeh A, Abdoljabbari M, Olyanasab SZ, Rahmani R. The Relationship between Moral Intelligence and Demographic Features of Payam-e Noor University Students of Khoy and Mahabad with Special Emphasis on Quranic and Psychological Teachings. Journal of Pizhūhish dar dīn va salāmat. 2019;5(3):72-83. https://doi.org/10.22037/jrrh.v5i3.20900

بررسی نقش سبک زندگی اسلامی در رابطه‌ی بین تنظیم شناختی-هیجانی و وابستگی به تلفن همراه در دختران نوجوان شهر کرمانشاه در سال 1396

زینب رستمی‌نسب دولت‌آباد, فاطمه احسان‌پور, مُحی‌الدین محمدخانی, علی شریعتمدار طهرانی, ندا باقری مهیاری

پژوهش در دین و سلامت , دوره 5 شماره 3 (2019), 4 شهریور 2019, صفحه 84-95
https://doi.org/10.22037/jrrh.v5i3.18951

سابقه و هدف: استفاده از تلفن همراه در سال‌های اخیر به جزء جدایی‌ناپذیر زندگی تبدیل شده است. با وجود کاربردهای مفید تلفن همراه، استفاده‌ی بیش‌ازحد و مداوم از آن موجب وابستگی و آسیب به افراد می‌شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سبک زندگی اسلامی در رابطه‌ی بین تنظیم شناختی-هیجانی و وابستگی به تلفن همراه در دختران نوجوان انجام شد.

روش کار: این پژوهش مطالعه‌یی توصیفی-مقطعی و از نوع همبستگی بود. جامعه‌ی آماری پژوهش شامل کلیه‌ی دانش‌آموزان دختر سطح دومِ دور‌ه‌ی متوسطه‌ی شهر کرمانشاه بود که 400 نفر از آنان با روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ییِ چندمرحله‌یی انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها، آزمون‌شونده‌ها به مقیاس‌های نقش سبک زندگی اسلامی (LLST)، تنظیم شناختی/هیجانی (CERQ) و استفاده‌ی آسیب‌زا از تلفن همراه (COS) پاسخ دادند. برای تحلیل داده‌ها از مدل‌یابی معادلات ساختاری استفاده شد. در این پژوهش همه‌ی موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ‌گونه تضاد منافعی گزارش نکرده‌اند.

یافتهها: یافته‌ها نشان داد که تنظیم شناختی/هیجانی و سبک زندگی اسلامی پیش‌بینی‌کننده‌های خوبی برای اعتیاد به تلفن همراه محسوب می‌شوند. همچنین، بر اساس یافته‌های مدل‌یابی معادلات ساختاری روابط علّی معنادار و مثبت بین تنظیم شناختی/هیجانی، سبک زندگی اسلامی و اعتیاد به تلفن همراه وجود داشت و نقش سبک زندگی اسلامی در رابطه‌ی بین تنظیم شناختی/هیجانی و اعتیاد به تلفن همراه تأیید شد.

نتیجهگیری: نتایج نشان‌دهنده‌ی این است که به‌کارگیری سبک زندگی اسلامی، راهبرد مقابله‌یی با تنظیم شناختی/هیجانیِ منفی است که به پیشگیری از اعتیاد به تلفن همراه منجر خواهد شد.

استناد مقاله به این صورت است:

RostamiNasab-DolatAbad Z, Ehsanpour F, Mohammadkhani M, Shariatmadar-Tehrani A, Bagheri-Mahyari N. The Moderating Role of Islamic Lifestyle in the Relationship between Cognitive Emotion Regulation and Mobile Dependency in Kermanshah’s Aadolescent Girls in 2017. Journal of Pizhūhish dar dīn va salāmat. 2019;5(3):84-95. https://doi.org/10.22037/jrrh.v5i3.18951

بررسی میزان گرایش به نماز و عوامل مؤثر بر آن در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی نیشابور در سال 1396

علی کاوسی, محدثه مشکانی, نیره شورورزی, قنبر روحی, حسین نصیری, ابوالفضل کاوسی, غلامرضا محمدی

پژوهش در دین و سلامت , دوره 5 شماره 3 (2019), 4 شهریور 2019, صفحه 96-108
https://doi.org/10.22037/jrrh.v5i3.22306

سابقه و هدف: با توجه به تأثیر نماز بر هر شخص به‌ویژه در سن جوانی و دوران دانشجویی، این پژوهش با هدف تعیین میزان گرایش به نماز و عوامل مؤثر بر آن، در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی نیشابور در سال 1396 انجام شده است.

روش کار: در این پژوهش توصیفی-تحلیلی، تعداد 260 دانشجوی واجد شرایط دانشگاه علوم پزشکی نیشابور با روش نمونه‌گیری طبقه‌یی وارد پژوهش شدند. ابزار گردآوری اطلاعات یک پرسش‌نامه‌ی دوبخشی شامل اطلاعات جمعیت‌شناختی و میزان گرایش به نماز و عوامل مؤثر بر آن بود. داده‌ها پس از جمع‌آوری با استفاده از آزمون‌های توصیفی (میانگین، انحراف معیار و فراوانی) و استنباطی (آزمون تی و واریانس یک‌طرفه) تجزیه ‌و تحلیل شد و سطح معناداری 05/0P< در نظر گرفته شد. در این پژوهش همه‌ی موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ‌گونه تضاد منافعی گزارش نکرده‌اند.

یافتهها: میانگین و انحراف معیار کلی گرایش به نماز 38/19±96/73 به‌ دست آمد. بیشترین عوامل تأثیرگذار در گرایش دانشجویان به نماز به‌ترتیب لذت‌بخش بودن نماز و رسیدن به آرامش قلبی، پیشگیری از گناه و کارهای ناپسند؛ و کمترین عوامل تأثیرگذار به‌ترتیب ارتباط صمیمی با امام جماعت، سخنرانی مفید و تسلط علمی امام جماعت در زمان برپایی نماز بود. آزمون آماری تی بین تأهل و جنس با میانگین گرایش به نماز ارتباط معنادار (05/0P<)؛ و آزمون آماری واریانس یک‌طرفه بین میانگین گرایش به نماز با سال تحصیلی، معدل و تحصیلات والدین دانشجویان اختلاف معناداری نشان داد (05/0P<). به‌عبارتی‌دیگر، میزان گرایش به نماز در دانشجویان متأهلِ زن، با معدل بالا و سال آخر، نسبت به دانشجویان دیگر بیشتر بود.  

نتیجهگیری: میزان گرایش دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی نیشابور به نماز در سطح خوب بود، اما نیازمند تدوين برنامه‌ی آموزشي مؤثر در زمینه‌ی تقويت اين فريضه است.

استناد مقاله به این صورت است:

Kavosi A, Meshkani M, Shurvarzi N, Roohi Gh, Nasiri H, Kavosi A, Mohammadi Gh. Exploring the Level of Tendency to Prayer and the Factors Affecting It among Students of Neyshabur University of Medical Sciences in 2017. Journal of Pizhūhish dar dīn va salāmat. 2019;5(3):96-108. https://doi.org/10.22037/jrrh.v5i3.22306

سابقه و هدف: یکی از عوامل اساسی و مهم که می­تواند سلامت روانی را به‌ خطر بیفکند، دنیاگرایی و علاقه‌ی شدید به دنیا است. ازاین‌رو، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش آسیب­های دنیاگرایی مبتنی بر مفاهیم نهج‌البلاغه بر بهزیستی ذهنی بیماران گوارشی بود.

روش کار: این مطالعه‌ی نیمه‌آزمایشی از نوع طرح پیش‌آزمون-پس­آزمون با گروه کنترل بود. جامعه‌ی آماری پژوهش تمامی بیماران زن مبتلا به اختلالات گوارشی (زخم معده، ورم معده، ریفلاکس معده و بیماری عصبی روده) مراجعه­کننده به مؤسسه‌ی خیریه‌ی ­امیرالمؤمنین شهر بشرویه (در مجموع 100 نفر) در سال 95 بودند. از این جامعه، تعداد 40 نفر به­طور در دسترس انتخاب شدند. شرکت‌کنندگان در تحقیق به پرسش‌نامه‌ی بهزیستی ذهنی وارویک ادینبورگ پاسخ دادند، سپس به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر کدام 20 نفر) جایگزین شدند. گروه ­آزمایش به مدت هشت جلسه تحت آموزش ­آسیب­های دنیاگرایی مبتنی بر نهج­البلاغه که بسته‌ی ساخته‌شده‌ی شهابی و شهابی­زاده است، قرار گرفتند و گروه­ گواه هیچ­گونه آموزشی دریافت نکردند. در پایان هر دو گروه مجدداً به پرسش‌نامه­های تحقیق پاسخ دادند (پس­آزمون). داده‏هاي به‏دست‌آمده با استفاده از تحليل کوواريانس تجزيه‌ و تحليل شد. در این پژوهش همه‌ی موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ‌گونه تضاد منافعی گزارش نکرده‌اند.

یافتهها: یافته‌ها نشان داد آموزش ­آسیب­های ­دنیاگرایی­ مبتنی بر مفاهیم­ نهج­البلاغه بر مؤلفه‌های بهزیستی ذهنی بیماران تأثیرگذار بود و میزان مؤلفه­های خوش­بینی، روابط مثبت با دیگران و پرانرژی بودن نیز پس از آموزش افزایش یافته بود (003/0p<).

نتیجهگیری: بر اساس نتایج به‌دست‌آمده، آموزش آسیب­های دنیاگرایی مبتنی بر مفاهیم نهج­البلاغه می‌تواند بر بهزیستی ذهنی بیماران گوارشی مفید باشد. ازاین‌رو، اجرای این آموزش به متخصصان سلامت و بهداشت روانی توصیه می­شود.

استناد مقاله به این صورت است:

Eshaghy M, Shahabi M, Ahangari E, Tahan M. The Effectiveness of Nahjolbalagheh Teachings about Mammonism Damage on Mental Well-being of Gastrointestinal Patients. Journal of Pizhūhish dar dīn va salāmat. 2019;5(3):109-123. https://doi.org/10.22037/jrrh.v5i3.18801

 

 

مقالۀ مروری


فراتحلیل اثربخشی دین‌داری و معنویت در درمان اختلالات روانی-بالینی طی سال 2003-2013

مریم صف‌آرا, نجمه بلالی دهکردی, سمانه سادات سدیدپور

پژوهش در دین و سلامت , دوره 5 شماره 3 (2019), 4 شهریور 2019, صفحه 124-136
https://doi.org/10.22037/jrrh.v5i3.20907

سابقه و هدف: اگرچه دین در قرن بيستم مانعي برای پیشرفت جوامع بشري و نشانه‌ی کهنه‌پرستی محسوب می‌شد؛ به‌طورکلی، برای فرد دین‌داری که خود را در حمایت همه‌جانبه‌ی خداوند می‌بیند، احساس آرامش و لذت معنوی عمیق به همراه دارد. ازاین‌رو، سؤالی که مطرح می‌شود این است که با توجه به تفاوت نگرش‌های موجود، آیا به‌واقع دین می‌تواند در تقویت سلامت روان افراد مؤثر باشد؟ هدف پژوهش حاضر این بود که ضمن مطالعه‌ی رابطه­ی سلامت روان و دین‌داری، گستره­ی پراکنده­ی نتایج مطالعات این حوزه را نیز بررسی کند.

روش کار: روش این پژوهش فراتحلیل بود و در گروهِ پژوهش‌هایی قرار دارد که بر بازنگری سامانمند تکیه می‌کند. بازنگري سامانمند در پی استقرار و ترکيب پژوهش­ها و شواهدي است که بر پرسش خاصي تمرکز دارد. جامعه‌ی آماري تحقيق حاضر، مقالات علمي-پژوهشي مرتبط با موضوع بود که در فاصله­ی زماني سال‌هاي 1380 تا اوايل سال 1395 منتشر شده بود. ابتدا مطالعه‌یی مقدماتی انجام و بعد از آن داده‌ها گردآوری شد. اعتبار پژوهش‌های منتخب نیز بسیار مطلوب به ‌دست آمد (99/0)؛ البته اعتبار در مطالعات ایرانی به میزان بسیار کم، از مطالعات لاتین بیشتر بود. نویسندگان مقاله هیچ‌گونه تضاد منافعی گزارش نکرده‌اند.

یافتهها: سلامت روان، شادی و رضایت از زندگی، ازجمله موضوعاتی هستند که در مقالات ایرانی بسیار تکرار شده‌اند و ناهمگنی متغیّرها به‌نسبت پایین است. در پژوهش‌های لاتین تأثیر دین‌داری بیش از همه بر سلامت، کیفیت زندگی و افسردگی مطالعه شده است. تغییر و تنوع متغیّرها در مطالعات لاتین بیشتر از مطالعات ایرانی است. یافته‌ها نشان می‌دهد حدود 34 درصد از کل مقالات، شدت تأثیر را کم، 3/34 درصد زیاد و 4/31 درصد نیز آن را متوسط برآورد کرده‌اند.

نتیجهگیری: شدت تأثیر دین‌داری در مقالات ایرانی بیشتر ارزیابی ‌شده است. یکسان بودن شدت تأثیرِ کم‌ و زیاد در پژوهش‌های ایرانی نشان می‌دهد هنوز در این زمینه نیازمند پژوهش‌های متنوع‌تری هستیم.

استناد مقاله به این صورت است:

Safara M, Balali-Dehkordi N, Sadidpour SS. A Meta-analysis of the Effect of Religiosity and Spirituality on Treatment of Psychotic-clinical Disorders (2003-2013). Journal of Pizhūhish dar dīn va salāmat. 2019;5(3):124-136. https://doi.org/10.22037/jrrh.v5i3.20907

 

آفت تملق در روابط اجتماعی و آسیب‌شناسی آن از منظر امام علی (ع)

امید ابراهیمی, منصور بیرامی, دل‌آرام محمدی

پژوهش در دین و سلامت , دوره 5 شماره 3 (2019), 4 شهریور 2019, صفحه 137-149
https://doi.org/10.22037/jrrh.v5i3.18632

سابقه و هدف: موضوع تملق و عواقب فردی و اجتماعی آن، رذیله­یی اخلاقی است که بسیاری از جوامع انسانی به آن مبتلا هستند و به هر میزان این صفت رذیله در میان آحاد جامعه بیشتر باشد، به همان میزان سرنوشت اجتماعی آن مردم به سوی قهقرا و سیر انحطاطی پیش می‌رود. ازاین‌رو، هدف پژوهش حاضر بررسی آفت تملق در روابط اجتماعی و آسیب‌شناسی آن از منظر امام علی (ع) بود.

روش کار: این مطالعه به روش مرور متون انجام شده و پژوهشگران تلاش کرده‌اند با استفاده از کتاب­ها و مقالات حوزه­های علوم دینی و روان‌شناسی مرتبط با موضوع؛ و با تأکید بر نهج‌البلاغه، ابعاد و آسیب تملق را در روابط اجتماعی افراد بررسی کنند. نویسندگان مقاله هیچ‌گونه تضاد منافعی گزارش نکرده‌اند.

یافتهها: یافته­های این پژوهش نشان داد امام علی (ع) سرمنشأ این رذیلت را حماقت و حقارت فرد، وجود مقام­داران ستایش­دوست و فرهنگ چاپلوس‌پرور دانسته‌اند که مبدأ آن شرک و جهل؛ غایتش نفس و ثمره‌ی‏ آن خفّت و خواری است.

نتیجهگیری: بر اساس نتایج می­توان گفت تملق در میان انسان‌ها امری رابطه­یی و محصول عمل و تعامل قدرتمندان و ضعیفان جامعه است و نوعی آسیب اجتماعی با ریشه­ی دیرینه­ است که به سلامت اجتماعی صدمه‌ی بسیاری می­زند.

استناد مقاله به این صورت است:

 Ebrahimi O, Bayrami M, Mohammadi D. Flattery Harm in Social Interactions and its Pathology from Imam Ali’s Viewpoint. Journal of Pizhūhish dar dīn va salāmat. 2019;5(3):137-149. https://doi.org/10.22037/jrrh.v5i3.18632