پژوهشی/ اصیل


زمينه و اهداف  : نارسایی احتقانی قلب از شایعترین اختلالات قلبی و عروقی بوده و به عنوان یک اختلال مزمن، پیشرونده و ناتوان کننده مطرح میباشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش مبتنی بر نظریه خودکارآمدی بر ارتقای رفتارهای خود مراقبتی در بیماران نارسایی قلب انجام شد

مواد و روشها : مطالعه نیمه تجربی بر روی 80 نفر از بیماران نارسایی قلب که به طور تصادفی به دو گروه تخصیص یافته بودند، انجام شد. دادهها با استفاده از پرسشنامهای مشتمل بر سوالات اطلاعات فردی، پرسشنامه خودکارآمدی بیماران قلبی سالیوان و پرسشنامه اروپایی رفتارهای خودمراقبتی پس از اخذ رضایت نامه آگاهانه شفاهی و کتبی از داوطلبان، تکمیل و در سه مرحله جمع آوری گردید و نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS ویرایش 16 مورد تجزیه وتحلیل شد.

یافته ها:  میانگین سنی بیماران در گروه آزمون48/8 ±55   و در گروه کنترل 51/8±61/51  بود. قبل از مداخله تفاوت معناداری بین دو گروه آزمون و کنترل از نظر انجام رفتارهای خود مراقبتی مشاهده نشد، اما بعد از مداخله آموزشی اختلاف معنی داری در انجام رفتارهای خودمراقبتی(000/0 p=)  مشاهده شد. بین خود کارآمدی و مدیریت بیماری، همبستگی قوی وجود داشت؛ به نحوی که با افزایش خود کارآمدی، مدیریت بیماری بهتر بود

نتیجه گیری: با توجه به اینکه رفتارهای خود مراقبتی در بیماران نارسایی قلبی اهمیت زیادی دارد، تلاشهای مداخله ای در راستای ارتقای این یی رفتارها در این بیماران جهت کنترل بیماری و جلوگیری از بروز عوارض آن و پذیرش و بستری شدن مجدد و نهایتا مرگ و میر زودرس، مهم و ضروری است.

کدامیک از ابعاد سواد سلامت، اتخاذ رفتارهای پیشگیری کننده از مصرف سیگار را پیشگویی می کنند؟

رحمن پناهی, علی رمضانخانی, علی اصغر حائری مهریزی, محمود طاووسی, مانیا خلیلی دارستانی, شمس الدین نیک نامی

فصلنامه علمی پژوهشی بهداشت در عرصه, دوره 5 شماره 4, 1 دی 2018, صفحه 8-17
https://doi.org/10.22037/jhf.v5i4.18856

زمینه و اهداف: سواد سلامت با اتخاذ رفتارهای پیشگیری کننده ارتباط دارد. نظر به افزایش مصرف سیگار در دانشجویان، این مطالعه با هدف تعیین ابعاد تاثیرگذار سواد سلامت در پیشگویی اتخاذ رفتارهای پیشگیری کننده از مصرف سیگار در دانشجویان اجرا گردید

مواد و روشها: در یک مطالعه توصیفی – تحلیلی مقطعی، تعداد 280 نفر از دانشجویان خوابگاهی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران، به روش نمونه گیری خوشهای یک مرحلهای انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامه سنجش سواد سلامت (HELIA) و پرسشنامه محقق ساخته روا و پایا جهت سنجش اتخاذ رفتارهای پیشگیری کننده از مصرف سیگار، گردآوری و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 و با به کارگیری آمارهای توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون چندگانه، تحلیل شدند. تمامی مراحل مطالعه حاضر طبق موازین اخلاقی اجرا گردید

یافته ها: میانگین و انحراف معیار نمره اتخاذ رفتارهای پیشگیری کننده از مصرف سیگار 16/19±36/39  از 100 بود. دو بعد درک و دسترسی به اطلاعات سلامت، بیشترین میانگین نمره و دو بعد تصمیمگیری و کاربرد اطلاعات سلامت و خواندن، کمترین میانگین نمره را به خود اختصاص دادند. آزمون رگرسیون چندگانه نشان داد، ابعاد درک(017/0=P ،216/0=β)  و تصمیم گیری و کاربرد اطلاعات سلامت (001/0= P،324/0=β)، پیشگویی کننده اتخاذ رفتارهای پیشگیری کننده از مصرف سیگار بودند. این متغیرها در مجموع، قادر به پیش بینی1/23 درصد تغییرات رفتار بودند.

نتیجه گیری: براساس نتایج مطالعه در طراحی مداخلات آموزشی جهت پیشگیری از مصرف سیگار، باید به سواد سلامت و خصوصا ابعاد خواندن، درک و تصمیمگیری و کاربرد اطلاعات سلامت در مخاطبین، توجه ویژهای شود.

فراینداکسیدانیو کاتالیتیکی آهن دو ظرفیتی/ پرسولفات/ کلینوپتی لولایت به عنوان یک روش مقرون به صرفه جهت تصفیه پساب واحد ایزوسیانات و متاتولوئن دی آمین پتروشیمی

محسن سعدانی, مهدی خواجه, حمیده تاج الدینی, فهیمه تیموری, عباس اکبری, منصور سرافراز

فصلنامه علمی پژوهشی بهداشت در عرصه, دوره 5 شماره 4, 1 دی 2018, صفحه 18-25
https://doi.org/10.22037/jhf.v5i4.19120

 زمینه و اهداف: پساب واحد ایزوسیانات پتروشیمی، حاوی ترکیبات آروماتیک خطرناک و متنوع میباشد. پرسولفات و آهن دو ظرفیتی، میتوانند رادیکالهای سولفات با پتانسیل اکسیداسیون بالا تولید نمایند. کلینوپتیلولایت یک جاذب طبیعی میباشد که همراه با رادیکالهای سولفات میتوانند باعث فرایند تصفیه اکسیداتیو کاتالیکی شوند. هدف از این مطالعه ارزیابی کارایی و هزینه فرایند اکسیداتیو کاتالیتیکی آهن دو ظرفیتی، پرسولفات، کلینوپتیلولایت برای تصفیه پساب پتروشیمی حاوی ترکیبات آروماتیک میباشد.

مواد و روشها: تاثیر متغیرهای مختلف شامل غلظت پرسولفات، سولفات آهن و زئولیت،pH و زمان اکسیداسیون مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت مقدار حذف COD و TSS در نمونه های تصفیه شده مشخص گردید. در کلیه مراحل انجام پژوهش، موازین اخلاقی، مراعات گردید.

یافته ها: مقدار حذف COD و TSS توسط فرایند تصفیه کاتالیتیکی اکسیداتیو با استفاده از سولفات آهن، پرسولفات و کلینوپتیلولایت به ترتیب 96 و 95 درصد بود. در حالیکه مقدار حذف COD و TSS توسط فرایند سولفات آهن، پرسولفات و بدون استفاده از کلینوپتیلولایت حدود 85 و 80 درصد بود.

نتیجه گیری: در فرایند تصفیه اکسیداسیون کاتالیتیکی که در آن به طور همزمان از آهن دو ظرفیتی/ پرسولفات و کلینوپتیلولایت استفاده میگردید، بیشترین مقدار حذف COD و TSS نشان داده شد. با توجه به طبیعی بودن زئولیت و هزینه کم آن نسبت به مصرف مواد شیمیایی و همچنین بهبود قابل توجه راندمان فرایند اکسیداسیون پیشرفته، استفاده از آن از نظر فنی و اقتصادی توجیه پذیر میباشد.

فرهنگ سازمانی بیمارستانهای آموزشی و درمانی منتخب شهر تهران

علی محمد مصدق راد, مبین سخنور

فصلنامه علمی پژوهشی بهداشت در عرصه, دوره 5 شماره 4, 1 دی 2018, صفحه 26-38
https://doi.org/10.22037/jhf.v5i4.18328

زمینه و اهداف: فرهنگ سازمانی تأثیر قابل توجهی بر عملکرد بیمارستانها دارد. این مطالعه به بررسی ویژگیهای فرهنگ سازمانی بیمارستانهای آموزشی و درمانی منتخب شهر تهران میپردازد.

مواد و روشها: این پژوهش توصیفی در 7 بیمارستان آموزشی و درمانی منتخب شهر تهران در سال 1393 انجام شد. 308 نفر از کارکنان بیمارستانها به صورت تصادفی طبقهای در این پژوهش شرکت کردند. از پرسشنامه 32 سوالی محقق ساخته فرهنگ سازمانی شامل هشت بعد، توجه به جزئیات، مشتری مداری، کار تیمی، خلاقیت، ریسک پذیری، انسجام، فاصله قدرت و افق زمانی کوتاه مدت/بلند مدت استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 انجام شد. ملاحظات اخلاقی نظیر جلب رضایت آگاهانه شرکتکنندگان و رعایت محرمانگی اطلاعات شخصی و بیطرفی پژوهشگر در این پژوهش رعایت شد.

یافته ها: میانگین امتیاز فرهنگ سازمانی برابر با 3/57از 6 امتیاز بود فرهنگ متوسط بعد توجه به جزئیات بیشترین 4/48بعد ریسک پذیری کمترین 3/18میانگین را کسب کردند. بیشترین و کمترین میانگین امتیاز فرهنگ سازمانی به ترتیب مربوط به واحدهای اداری و درمانی بیمارستانها بود. بین فرهنگ سازمانی و نوع بیمارستانها ارتباط آماری معنیدار وجود داشت

نتیجه گیری: فرهنگ سازمانی بیمارستانهای آموزشی و درمانی منتخب شهر تهران در حد متوسط ارزشیابی شد. پیشنهاد میشود که مدیران با توجه به اهمیت نقش فرهنگ سازمانی در ارتقای عملکرد بیمارستانها و بهبود مراقبت از بیماران، اقداماتی را برای تقویت فرهنگ سازمانی به ویژه در ابعاد کارتیمی، نوآوری و انسجام بکار گیرند.

زمینه و اهداف: برای برنامه ریزیهای آموزشی مناسب در زمینه پیشگیری و برخورد با سوانح و حوادث ترافیکی، شناخت وضعیت و نیازهای  آموزشی کارکنان ارائه دهنده این خدمت ضروری است. پژوهش حاضر با هدف نیازسنجی آموزشی پرسنل و مدیران مراکز پیش بیمارستانی وبیمارستانی در خصوص سوانح و حوادث ترافیکی در سال 1395 انجام شد.

مواد و روشها: این پژوهش به صورت ترکیبی  در سه مرحله جمع آوری دادههای کیفی، طراحي و اعتبار سنجی ابزار نیاازسنجي و مطالعه مقطعي انجام گردید. در مرحله اول با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته، چارچوبی از ابزار نیازسنجی به دست آمد و در مرحله بعد روایی صوری و محتوایی ابزار با استفاده از پنل متخصصان صورت گرفت و در مرحله آخر نیازهای آموزشی گروههای هدف با استفاده از ابزار بدست آمده در یک مطالعه مقطعی مشخص گردید. تمام مراحل تحقیق با رعایت اخلاق پژوهش و با کسب رضایت شرکت کنندگان انجام گردید.

یافته ها : مهمترین نیاز آموزشی مراکز پیش بیمارستانی، به ترتیب، دوره آموزشی CPR، دوره آموزشی بررسی وضعیت هوشیاری مصدوم و باز کردن راههای هوایی و دوره آموزشی ABC بود. همچنین سه اولویت اول مراکز اورژانس بیمارستانی به ترتیب، دوره آموزشی نحوه برخورد با موارد خاص مثل قطع عضو، دوره های آموزشی سوختگیهای پیشرفته وATLS اقدامات پیشرفته برخورد با بیماران ترومایی  با درجه اهمیت یکسان و دوره آموزشی خود مراقبتی در سوانح و حوادث جادهای بود.

نتیجه گیری: با توجه به اولویتهای استخراج شده، لازم است از طرق تدون و برگزاري برنامه های آموزشي به ارتقاء مهارتهای پرسنل مراکز پیش بیمارستانی و بیمارستانی اقدام نمود.

زمینه و اهداف: آموزش بهداشت یکی از وظایف مهم کارکنان مراکز بهداشتی است. این مطالعه با هدف بررسی نگرش نسبت به آموزش به مراجعه کنندگان و اثربخشی آن از دیدگاه کارکنان آموزش دهنده سلامت مراکز بهداشتی درمانی شهرستان قائمشهر انجام گردید

مواد و روشها: تعداد 190 نفر از کارکنان مراکز بهداشتی شهرستان قائمشهر که در امر آموزش بهداشت فعالیت داشتند، در سال 95 در این مطالعه شرکت کردند. ابزارهای مطالعه، پرسشنامه سنجش اثربخشی آموزش و پرسشنامه بررسی نگرش به آموزش بودند. داده ها جمع آوری شده با استفاده از روشهاي آمار توصفي، همبستگی و رگرسیون خطی چند متغیره مورد تجزه و تحلل قرار گرفتند. ملاحظات اخلاقی در يييتمامی مراحل مطالعه در نظر گرفته شد.  

یافتهها: متوسط سن نمونه های مورد مطالعه 7/64± 38 سال بوده و 78/4درصد نمونه ها، زن و 21/6درصد نمونهها، مرد بودند. به ترتیب 45/3، 42/1 و 6/12 درصد افراد مورد مطالعه، اثربخشی آموزشی خود را خوب، متوسط و ضعیف توصیف کردند. در حدود 97/9% کارکنان آموزش دهنده سلامت نسبت به آموزش به مراجعه کنندگان مراکز بهداشتی درمانی نگرش مثبت داشتند. بین اثربخشی آموزش و نگرش نسبت به آموزش مراجعه کنندگان ارتباط مثبت معنیدار یافت گردید p<0.001

نتیجه گیری: بین متغیر نگرش نسبت به آموزش و اثربخشی آموزشی ارتباط مثبت معنی دار مشاهده شد. لذا میتوان از ارتباط این دو متغیر، در برنامه ریزی جهت ارتقای سطح یک آموزش موثر توسط آموزش دهندگان استفاده نمود.