پژوهشی/ اصیل


ارزیابی جامع سازمانی بیمارستان امام حسین (ع) وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بر اساس مدل ويزبورد در سال 1394

سیما مرزبان, سمیه انیسی, رسول صلاحی, احسان اله کلته, وحید بای

فصلنامه علمی پژوهشی بهداشت در عرصه, دوره 4 شماره 3, 22 September 2017, صفحه 1-8
https://doi.org/10.22037/jhf.v4i3.14319

زمینه و اهداف: بیمارستان سازمان پیچیده‌ای با سطح پاسخگویی بالا است که نقش مهمی را در نظام مراقبت‌های سلامت ایفا می‌کند. در این مطالعه با استفاده از مدل ویزبورد به ارزیابی جامع سازمانی بیمارستان امام حسین دانشگاه شهید بهشتی در سال 1394 پرداخته شده است.

مواد و روش‌ها: این مطالعه از  نوع  توصیفی- تحلیلی و کاربردی می‌باشد. جامعه آماری شامل کارکنان بیمارستان مورد بررسی بوده است. برای جمع آوری داده‌ها از پرسشنامه استاندارد تشخیص سازمانی استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده‌ها به کمک نرم افزار SPSS و استفاده از آزمون‌های تی یک نمونه‌ای و آنووا انجام گرفت. تمام مراحل مطالعه حاضر با در نظر گرفتن موازین اخلاقی اجرا گردید.

یافته‌ها: در مجموع 306 نفر در این مطالعه شرکت کردند. میانگین کلی نمرات ابعاد 7 گانه برابر با 4/14بوده که نشان دهنده ضعف بیمارستان مورد بررسی از نظر عناصر داخل سازمان است. نتایج آزمون تی یک نمونه‌ای نشان داد که تنها ابعاد هدف گذاری، رهبری و نگرش به تغییر دارای وضعیت مطلوبی می‌باشند. بعد هدف گذاری با میانگین 3/88 قوی‌ترین و بعد پاداش با میانگین 4/85 ضعیف‌ترین بعد شناخته شده است. همچنین در بین متغیر میزان تحصیلات و متغیر پاداش نیز ارتباط معنی دار دیده شده است.

نتیجه‌گیری: مطالعه ما نشان داد که بیمارستان امام حسین در برخی از ابعاد سازمانی داری مشکل است. گرچه اداره یک بیمارستان نمی‌تواند مشابه با سازمان‌هایی دیگر قلمداد شود ولی می‌توان با تعدیل روش‌های تقویت ابعاد سازمانی در بیمارستان و کاهش موانع و مشکلات موجود در بهتر شدن شرایط گام برداشت.

 

بررسی کارآیی فرآیند ازن زنی جهت حذف ایبوپروفن از محلول های آبی

علی اوغازیان, احمدرضا یزدانبخش, اکبر اسلامی, انور اسدی

فصلنامه علمی پژوهشی بهداشت در عرصه, دوره 4 شماره 3, 22 September 2017, صفحه 9-17
https://doi.org/10.22037/jhf.v4i3.14797

زمينه و اهداف: ايبوپروفن يکي از پرمصرف ترين داروهاي ضدالتهابي غيراستروئيدي است و جهت کاهش دردهاي اسکلتي عضلاني و ضد درد در طيف گسترده‌اي استفاده مي‌شود. اين مطالعه با هدف بررسي کارآيي فرآيند ازن زني جهت حذف ايبوپروفن در راکتور نيمه‌پيوسته با جريان قالبي از محلول‌هاي آبي انجام گرفت.

مواد و روش ها: در اين مطالعه از يک راکتور ازن زني با جريان نيمه ‌پيوسته قالبي در مقياس آزمايشگاهي استفاده شد. چهار متغير، pH، دوز ازن، زمان ‌ماند هيدروليکي و غلظت اوليه ايبوپروفن که ممکن است بر روي ميزان تخريب ايبوپروفن تأثيرگذار باشند، مورد بررسي قرار گرفت. آناليز نمونه‌ها براي اندازه گيري ايبوپروفن با استفاده از دستگاه HPLC صورت گرفت. در انجام اين طرح و استفاده از منابع، رعايت موازين اخلاقى انجام شد.

يافتهها: تحت شرايط بهينه 8=pH، زمان ‌ماند هيدروليکي 60 دقيقه، غلظت اوليه ايبوپروفن 5 ميلي‌گرم در ليتر و غلظت ازن تزريقي 5/2 گرم در ساعت) ميزان حذف 59% بدست آمد. همچنين نشان داده شد، حذف ايبوپروفن از سينتيک درجه اول پيروي مي‌کند.

نتيجه‌گيري: متغيرهاي عملياتي pH، غلظت ازن تزريقي، زمان‌ ماند هيدروليکي  و غلظت اوليه ايبوروفن با استفاده از جريان قالبي به ‌منظور بهبود تماس بين ازن و دارو، بهينه‌سازي شد.pH و زمان‌ماند هيدروليکي مهم‌ترين متغيرهاي تأثيرگذار در حذف ايبوپروفن بودند. همچنين مدل پيش‌بيني به دست آمد که به ما امکان پيش‌بيني کارآيي تخريب ايبوپروفن را به‌عنوان تابعي از pH و HRT تحت شرايط آزمايشگاهي تست ‌شده را مي‌دهد.

تبيين ادراک زنان وکارشناسان واحد بهداشت خانواده از موانع پوشش مراقبت هاي پيش از بارداري: يک مطالعه کيفي

حوریه شمشیری میلانی, فاطمه خزایی, مریم رسولی, علی رمضانخانی

فصلنامه علمی پژوهشی بهداشت در عرصه, دوره 4 شماره 3, 22 September 2017, صفحه 18-27
https://doi.org/10.22037/jhf.v4i3.13984

زمينه و اهداف: مراقبت‌هاي قبل از بارداري مجموعه‌اي از مداخلات در مرحله پيشگيري و درمان است که با هدف شناسايي و تعديل مخاطرات زيست- پزشکي، رفتاري و اجتماعي انجام مي‌شود. مطالعه حاضر با هدف تبيين ادراک زنان و کارشناسان واحد بهداشت خانواده از موانع پوشش مراقبت پيش از بارداري در مراکز بهداشتي تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکي ايران انجام شد.

مواد و روشها: در اين مطالعه کيفي 32 نفراز مادران و کارکنان واحد بهداشت خانواده (کارشناسان مامايي و بهداشت خانواده) شاغل در مراکز و پايگاه‌هاي بهداشتي تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکي ايران مورد مصاحبه گروهي و فردي قرار گرفتند. نمونه‌گيري بصورت مبتني بر هدف انجام شد. اطلاعات از طريق مصاحبه و بحث گروهي متمرکز با سؤالات باز تا زمان اشباع داده‌ها جمع‌آوري گرديد و به شيوه تحليل محتواي قراردادي (content analysis conventional) با رويکرد گرنهايم و لاندمن (2004) تحليل گرديد. به منظور رعايت موازين اخلاقى، به مشاركت كنندگان، هدف تحقيق، محرمانه بودن داده‌ها وآزادى آنها براى خروج از مطالعه توضيح داده و رضايت شفاهى آنها كسب شد.

يافتهها: پس از تحليل داده‌ها، موانع درک شده پوشش مراقبت پيش از بارداري در قالب سه مفهوم اصلي شامل: موانع سازماني، موانع ارتباطي و موانع فردي به دست آمد.

نتيجهگيري: يافته‌هاي حاصل از مطالعه نشان داد که از نظر آنان، عوامل سازماني، ارتباطي و فردي متعددي بر پوشش مراقبت پيش از بارداري در مراکز بهداشتي تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکي ايران، تاثير گذار هستند که اين عوامل مي‌تواند اولويت بندي شده و راهکارهاي مناسب  براي ارتقاء خدمات پيش از بارداري اتخاذ شود.

بررسي ميزان آگاهي و نگرش دانشجويان دختر خوابگاه هاي دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي در مورد بيماري هاي مقاربتي باکتريايي سال 1394

خاطره فرازمند, نسترن کشاورزمحمدی, کوروش اعتماد, پگاه فرازمند

فصلنامه علمی پژوهشی بهداشت در عرصه, دوره 4 شماره 3, 22 September 2017, صفحه 28-35
https://doi.org/10.22037/jhf.v4i3.13504

زمينه و اهداف: بيماري‌هاي مقاربتي از علل عمده بسياري از بيماريها با عواقب جدي مي‌باشند که تاثير عميقي بر سلامت جنسي و باروري افراد در سراسر جهان مي‌گذارند؛ لذا پيشگيري مهمترين راه مقابله با آن شناخته مي‌شود. اين پژوهش با هدف تعيين آگاهي و نگرش دانشجويان دختر خوابگاهي دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي در مورد بيماري‌هاي مقاربتي باکتريايي در سال تحصيلي 1394 انجام گرفت.

مواد و روشها: مطالعه حاضر توصيفي تحليلي از نوع مقطعي است. 430 نفر از دانشجويان در رشته‌هاي پيراپزشکي بين سن 18 تا 30 سال به روش نمونه گيري خوشه اي وارد مطالعه شدند. به دانشجويان، اطمينان از محرمانه بودن اطلاعات داده شد. براي جمع آوري داده‌ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد.

يافتهها: سطح آگاهي و نگرش دانشجويان اين پژوهش در سطح متوسط بود و فقط 11/4 درصد آنها در رابطه با سه بيماري مقاربتي باکتريايي آگاهي خوبي داشتند و 14/65درصد از پاسخ دهندگان نگرش مناسب به اين بيمارها داشتند. نتايج نشان داد بين رشته تحصيلي و مقطع تحصيلي و ميزان آگاهي و نگرش دانشجويان اختلاف معناداري وجود نداشت.

نتيجهگيري: با توجه به ميزان آگاهي و نگرش نامطلوب دانشجويان نسبت به بيماريهاي مقاربتي، مسئولان بايد با توجه به شرايط فرهنگي و اجتماعي جامعه و تاکيد بر آموزش و اطلاع رساني در اين زمينه به جوانان و در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشي، برنامه‌هاي مورد نياز را طراحي و اجرا کنند.

بررسی وضعیت بهداشت، ایمنی و محیط زیست (HSE) با استفاده از روش SWOT به منظور ارائه استراتژیهای بهبود مستمر: مطالعه موردی در شهرداری قزوین

جواد عباس علی مددی, علیرضا حاجی قاسمخان, محمد حجارتبار, رضا غلام نیا, رضا خانی جزنی, رضا سعیدی

فصلنامه علمی پژوهشی بهداشت در عرصه, دوره 4 شماره 3, 22 September 2017, صفحه 36-45
https://doi.org/10.22037/jhf.v4i3.14672

زمينه و اهداف: با توجه به شناسايي بيش از صد نوع شغل در شهرداري‌ها، بررسي عوامل زيان‌آوري که هر شغل با آن مواجهه دارد، بايد با روشي سيستماتيک و الگويي صورت پذيرد. در اين مطالعه، روش نقاط ضعف و قوت، فرصت‌ها و تهديدها (SWOT) جهت مديريت سلامت، ايمني و محيط‌زيست (HSE) انتخاب شد و با استفاده از آن وضعيت HSE در 12 واحد سازماني شهرداري قزوين ارزيابي گرديد.

مواد و روشها: در روش SWOT از دو جدول ارزيابي عوامل داخلي و خارجي استفاده مي‌شود که جمع کل امتياز هر جدول در محدوده 1 تا 4 است و در امتياز بالاتر از 2/5 وضعيت مثبت ارزيابي مي‌گردد. انجام اين مطالعه با رعايت موازين اخلاقي و اخذ مجوزهاي لازم انجام شد.

يافتهها: امتياز ارزيابي عوامل داخلي و خارجي اغلب واحدهاي شهرداري قزوين کمتر از 2/5 بدست آمد و ميانگين امتياز عوامل داخلي و خارجي به ترتيب 2/37 و 2/42بود. بيشترين امتياز عوامل داخلي به ميزان 2/95مربوط به سازمان پارکها و فضاي سبز بود و بيشترين امتياز عوامل خارجي در سازمان حمل و نقل و سازمان اتوبوسراني به ميزان 3/1 بود.

نتيجهگيري: وضعيت HSE نيمي از واحدهاي شهرداري قزوين در ناحيه نامطلوب ماتريس SWOT قرار گرفت، لذا جهت بهبود وضعيت موجود بايد استراتژي‌هاي تدافعي در پيش بگيرند و ساير سازمان‌ها در وضعيت استراتژي تغيير جهت (2 واحد) يا استراتژي تنوع (4 واحد) قرار گرفتند. اين مطالعه نشان داد ماتريس SWOT مي‌تواند بعنوان يک ابزار مديريتي کارآمد در تعيين وضعيت و مديريت HSE و استراتژي هاي بهبود مستمر مورد استفاده قرار گيرد.

بررسی اپیدمیولوژی سالک در شهرستان هویزه در سال 1393

علی اکبر جایروند, فاطمه وزیری

فصلنامه علمی پژوهشی بهداشت در عرصه, دوره 4 شماره 3, 22 September 2017, صفحه 46-50
https://doi.org/10.22037/jhf.v4i3.13292

زمينه و اهداف: سالک يک بيماري مشترک بين انسان و حيوان است. يکي از مهم ترين بيماري‌هاي بومي ايران و دومين بيماري انگلي منتقله به وسيله بندپايان بعد از مالاريا است. اين بيماري در بيش از 15 استان کشور به عنوان مشکل بهداشتي مطرح است. با توجه به اين که سالک جز بيماري آندميک هويزه بشمار مي‌آيد، لذا اين مطالعه با هدف بررسي اپيدميولوژيک سالک در هويزه انجام شد.

مواد و روشها: اين مطالعه توصيفي-‌تحليلي روي 137 بيمار مبتلا به سالک در سال 1393 که در مراکز بهداشتي-‌‌‌‌‌درماني شهرستان هويزه تحت درمان و پيگيري قرار گرفتند، انجام شد. با رعايت موازين اخلاقي و پژوهشي اطلاعات مربوط به بيماران از قبيل سن، جنس، محل سکونت، تعداد و محل زخم و ماه بروز بيماري جمع‌آوري شد. جهت تحليل داده‌ها از نرم افزار اکسل استفاده شد.

يافتهها: ميزان بروز بيماري 343 در صد هزار برآورد گرديد. از 137 بيمار مورد مطالعه 65 نفر مرد (47/7%) و 72 نفر زن (52/6%) بودند. 97 نفر (70/8%) در شهر و 40 نفر ( 29/2%) در روستا سکونت داشتند. بيشترين فراواني در گروه سني يک تا 10 سال (54%) بود. بيشترين ضايعات (83/9%) در دست، صورت و پا مشاهده شد و (51/8%) بيماران يک زخم داشتند. بالاترين ميزان شيوع در فصل زمستان مشاهده شد.

نتيجهگيري: با توجه به نتايج مطالعه و اثرات نامطلوب اين بيماري پيشنهاد مي‌گردد، برنامه‌ريزي‌هاي مناسب جهت آموزش مردم و همچنين اقدامات در جهت بهسازي محيط مورد توجه بيشتر مسئولين امر قرار گيرد.