مقاله پژوهشی


مقایسه آگاهی و نگرش پرستاران و دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی شهر کرمان از توانایی خود نسبت به حمایت از حقوق بیمار

فریبا برهانی, عباس عباس‌زاده, سهیلا کلانتری, مهدی دستور جهانداری, فرخ اباذری

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 5 شماره 18 (1394), 21 شهریور 2016, صفحه 103-126
https://doi.org/10.22037/bioeth.v5i18.13924

مقدمه: با توجه به اهمیت روزافزون توجه به حقوق بیمار و نقش حمایتی پرستاران، به نظر می‌آید درک صحیح پرستاران و دانشجویان پرستاری نسبت به نقش حمایتی خود، می‌تواند برآورده‌کننده بخشی ازحقوق بیماران گردد. هدف از این مطالعه مقایسه آگاهی و نگرش پرستاران و دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی شهر کرمان از توانایی‌شان نسبت به حمایت از حقوق بیمار می‌باشد.

روش: پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی مقطعی از نوع مقایسه‌ای بوده که در سال 1391 بر روی 330 پرستار و 110 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمان انجام شد. جهت جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه آگاهي و نگرش پرستاران و دانشجویان از توانایی‌شان نسبت به حمایت از حقوق بيماران استفاده گردید. روایی و پایایی ابزار در این مطالعه تأیید شد. داده‌ها با سطح معنی‌داری (0/005>P) با آزمون آماری مجذور کای و تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: در این مطالعه 346 پرستار (76/4 درصد) و 107 دانشجوی پرستاری (23/6 درصد) مورد مطالعه قرار گرفتند. دو گروه مورد مطالعه با هم از لحاظ آگاهی حمايت از حقوق بيمار تفاوت معنی‌داري نداشتند و هر دو گروه از نگرش تقريباً بالايي برخودار بودند که در زیرگروه شایستگی و کفایت اختلاف معنی‌دار وجود داشت (p=0/02).

نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که اکثر پرستاران و دانشجویان پرستاری از وجود دستورالعمل در مورد حمایت از حقوق بیمار در بیمارستان اطلاع داشتند این در حالی بود که هر دو گروه آشنایی نسبی با این دستورالعمل دارند. در مورد نگرش در بعد کفایت و شایستگی پرستاران نسبت به دانشجویان پرستاری مثبت‌تری داشتند، پیشنهاد می‌شود برنامه‌ریزان آموزشی در تدوین برنامه‌های درسی تمهیداتی را جهت افزایش شایستگی دانشجویان برای نقش حمایتی از بیمار به عمل بیاورند.

رابطه اعتماد سازمانی با اخلاق کار در مؤسسات آموزش عالی شهر سمنان

ترانه عنایتی, یلدا حاجی‌زینلی

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 5 شماره 18 (1394), 21 شهریور 2016, صفحه 175-199
https://doi.org/10.22037/bioeth.v5i18.13927

مقدمه: هدف تحقیق حاضر، بررسی رابطه اعتماد سازمانی با اخلاق کار در مؤسسات آموزش عالی شهر سمنان است.

روش: روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان مؤسسات آموزش عالی شهر سمنان است. از بین این افراد، 285 نفر به روش نمونه‎گیری تصادفی انتخاب و به عنوان نمونه در مطالعه شرکت کردند. ابزار گردآوری داده‎ها دو پرسشنامه اعتماد سازمانی و پرسشنامه اخلاق کار بود. روایی صوری و محتوایی هر دو پرسشنامه بررسی و تأیید شد و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه اعتماد سازمانی 0/956 و برای پرسشنامه اخلاق کار 0/845 به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده‎ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل آزمون t تک نمونه‎ای، آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد.

یافته‎ها: یافته‎ها نشان داد که وضعیت اعتماد سازمانی و اخلاق کار در سطح مطلوبی قرار دارد و بین اعتماد سازمانی و مؤلفه‌های آن با اخلاق کار رابطه معنادار مثبت برقرار است. همچنین نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد که از بین مؤلفه‎های اعتماد سازمانی، مؤلفه‌های شایستگی، توجه به کارکنان، ثبات، و مشارکت، قدرت پیش‎بینی‎کنندگی اخلاق کار را دارند.

بحث و نتیجه‎گیری: با توجه به یافته‏هاي پژوهش مشخص شد که بین اعتماد سازمانی و اخلاق کار رابطه مثبت وجود دارد، به این معنی که با افزایش اعتماد سازمانی، اخلاق کار افزایش می‏یابد. بنابراین یکی از راه‎های دستیابی به سطح بالای اخلاق کار، تقویت اعتماد در سازمان است.

مقاله مروری


فراانسان‌ها و آینده کرامت انسانی، حقوق و آزادی‌های اساسی بشری

عبدالحسن کاظمي, باقر انصاري, ژانت بليك, ثريا محمودي

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 5 شماره 18 (1394), 21 شهریور 2016, صفحه 11-47
https://doi.org/10.22037/bioeth.v5i18.13918

انسان همواره در طول دوره حیات خود به دنبال ايجاد شرایط بهتر زيستي بوده و در دهه‌هاي اخير با پیشرفت بیوتکنولوژی، مهندسي ژنتيك، ژن‌درماني و... و کاربردهای اين علوم در زندگی روزمره، سعی کرده است که بر محدودیت‌های زيستي خود غلبه کند و توانايی‌هاي جديدي بيابد. از طرف دیگر، هدف تمام قواعد حقوقی و ارزش‌هاي عرفي ناظر بر جامعه انساني، حفظ كرامت انسان، تنظیم روابط اجتماعی افراد جامعه و در اوج آن رسیدن به عدالت و برابری است، اما آنچه در این میان حائز اهمیت است، پیشرفت و توسعه مهندسي ژنتيك و بیوتکنولوژی انسانی و به دنبال آن ایجاد انجمن فراانسان‌ها هم‌زمان با رشد علوم حوزه تخصصي بیوتکنولوژی در اوايل 1988 ميلادي است كه اين انجمن، موضوع «اصلاح نژاد انسان» يا «به نژادي» و ايجاد «ابرانسان» يا نسل جديدي از انسان به عنوان «نسل برتر» را مطرح نموده و توانايی‌هاي تكنيكي علومي، مانند بیوتکنولوژی، مهندسي ژنتيك، ژن‌درمانی را براي دستكاري ژنوم و ژن‌هاي انساني براي ايجاد توانايي‌ها و خصوصيات حياتي جديد را، دستاويز ضرورت و يا احتمال «به نژادي» براي نسل بشر قرار داده است، اما در مورد تفکرات و ايده‌هاي اين انجمن و تبعات اين افكار، متفكران و به ویژه پژوهشگران اخلاق زیستی ابراز نگرانی کرده‌اند، زيرا نشانه‌هایي مبنی بر تلاش جهت دگرگونی ماهیت انسانی از سوی اين انجمن، توسط برخی متفكران، افراط‌گرایانه تلقي می‌شود به خصوص آنكه در عقايد «انجمن فراانسان‌ها» تعريف روشني از مفاهيم مورد تأكيد اين انجمن ارائه نشده است. بررسي مطرح‌شدن دگرگونی ماهیت و کرامت انسان با رسوخ و كاربرد بیوتکنولوژی، مهندسي ژنتيك، ژن‌درمانی و... براي دستكاري ژنوم انسان و تغيير صفات ژنتيكي، حياتي و فيزيولوژيك انسان و به تبع آن تغيير ماهيت انسان، تغيير مباني و مفاهيم حقوق و آزادی‌های اساسی بشری، آینده جوامع انسانی و اقلیت‌های نژادی و امنیت انسانی با توجه به تفکرات بنيان‌گذاران انجمن فراانسان‌ها موضوع اين نوشتار است، زيرا چيستي، مفهوم و ماهيت انسان و ارزش و حقوق اساسی انسان‌ها در طول تاريخ تمدن بشري، اهمیت قابل توجهی در همه فرهنگ‌هاي بشري داشته است و برای درک این مفهوم و تعميق و اشاعه آن تلاش‌های فكري و علمي فراواني در دوران‌هاي مختلف صورت گرفته است. بنابراین قابل درك است كه جامعه بشري، نگرانی خود را در مورد مفاهيم، چشم‌اندازها و ادعاهاي انجمن فراانسان‌ها ابراز نمايد.

در این مقاله، برای ورود به بحث ضروری است که چيستي، مفهوم و ماهيت انسان را در رویکردهای مختلف فلسفی مورد بررسی قرار گیرد و در ادامه و با شكل‌گيري شالوده بررسي، به فلسفه فراانسان‌ها، آینده جوامع انسانی، اقلیت‌های نژادی، امنیت انسانی و... در عصر فراانسانی و تحلیل اعلامیه این گروه خواهیم پرداخت.

بانک‌های ژنوم انسانی و چالش‌های حقوقی و اخلاقی

پیمان حکیم‌زاده خوئی, ریحانه دروگری, نرگس دروگری

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 5 شماره 18 (1394), 21 شهریور 2016, صفحه 49-68
https://doi.org/10.22037/bioeth.v5i18.13920

پروژه ژنوم انسانی با پیدایش خود چالش‌های فراوانی در زمینه‌های حقوقی و اخلاقی با خود به همراه آورده است. در سال‌های اخیر نیز پیشرفت‌های چشمگیری در حوزه علم ژنتیک به دست آمده، به گونه‌ای که قرن حاضر را قرن ژنوم نام نهاده‌اند. مطالعات گسترده‌ای در علت‌یابی ژنتیکی بیماری‌ها، بدون وقفه در حال انجام است. برای انجام چنین مطالعاتی و شناسایی مکانیزم ژنتیکی بیماری‌ها، نیاز به نمونه‌های مناسب بیولوژیکی است که این امر، ایجاد بانک‌های ژنتیکی را می‌طلبد.

جهت انجام مطالعات ژنتیکی، تشخیص‌های پزشکی، تحقیقات علمی و درمانی از نمونه‌های بیولوژیکی انسان‌ها استفاده می‌گردد. آنچه در جریان این مطالعات حائز اهمیت است، نحوه نگهداری نمونه‌ها و اطلاعات برای مدت زمان‌های مختلف در بیوبانک‌ها می‌باشد. نمونه‌ها و اطلاعات ژنتیکی، تنها مختص به فرد نمونه‌دهنده نبوده، بلکه این نمونه‌ها اعضای خانواده وی را نیز شامل می‌گردد. بنابراین بانک‌های ژنتیکی تمامی ابعاد حقوقی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی و... زندگی فرد را دربرمی‌گیرد. بنابراین فعالیت بانک‌های ژنتیکی باید در چارچوب حقوقی و اخلاقی، تعریف شده و بر اساس اصول حقوق بشری انجام گیرد. تأسیس بانک‌های ژنتیکی، علی‌رغم خدمات شایان در زمینه پزشکی و ژنتیکی با چالش‌های بسیاری، چون تبعیض در استخدام و بیمه، حفظ حریم خصوصی افراد و محرمانه‌بودن اطلاعات، تبعیض نژادی، سوء استفاده تجاری از این بانک‌ها و... رو به رو است.

مروری بر ملاحظات اخلاق زیستی و حقوقی در پژوهش‌های سلول‌های بنیادی جنیني

حسین محمودیان, بیتا پاک‌نیت جهرمی, نازنین ستایش‌پور, پريسا نبيئی

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 5 شماره 18 (1394), 21 شهریور 2016, صفحه 69-101
https://doi.org/10.22037/bioeth.v5i18.13923

مقدمه: حرکت پرشتاب تکنولوژی در عرصه‌های مختلف علوم، به خصوص در حیطه سلامت، چالش‌هاي مختلف اخلاق زیستی و حقوقی را به همراه آورده است و همواره بر آمار این مسائل افزوده می‌شود. تحقیقات بر روی سلول‌های بنیادی جنین در كشورهاي مختلف، از این نمونه است.

روش: در اين مطالعه، به بررسی مهم‌ترین کتب موجود در این زمينه، همچنین پایگاه‌های اطلاعاتی مربوطه، به خصوص بررسی جداول آماري، میزان تدوین قوانین و بهره‌برداری از سلول‌های بنیادی جنین در فرآیند درمان در جهان، بررسی وضعیت میزان اهتمام به این موضوع و لزوم تدوین قوانین بین‌المللی در خصوص رعایت موازین اخلاق زیستی و حقوقی پرداختيم.

نتیجه‌گیری: با بررسي مطالعات مشابه در اين حيطه می‌توان به اين نتيجه رسيد كه در برخی از کشورهای جهان مبانی اخلاقی و آیین‌نامه حقوقی در این زمینه تهیه و تدوین شده است و در بسیاری نیز خلأ و نیاز آن کاملاً محسوس است و با توجه به این‌که در ایران آیین‌نامه‌ای در این رابطه که با فرهنگ ملی، مذهبی و حقوقی ما سازگار باشد،‌ هنوز طراحي و تدوين نشده است، لذا تدوين آیین‌نامه‌اي جامع در اين خصوص، ضروری به نظر می‌رسد.

پایبندی شرکت به اخلاق زیست‌محیطی و اثر آن بر نیات رفتاری مشتریان

حبیب‌الله رعنایی کردشولی, احمد الهیاری بوزنجانی

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 5 شماره 18 (1394), 21 شهریور 2016, صفحه 127-146
https://doi.org/10.22037/bioeth.v5i18.13925

امروزه، پایبندی شرکت به اخلاق زیست‌محیطی، از جمله معیارهای بسیار مهم در ارزیابی اعتبار برند آن توسط مشتریان است، به گونه‌ای که بازتاب آن را در نگرش‌ها و رفتارهای مشتریان در برابر شرکت، به خوبی می‌توان مشاهده نمود. نظر به اهمیت این موضوع، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر پایبندی شرکت به اخلاق زیست‌محیطی، بر نیات رفتاری مشتریان است. برای این منظور نمونه‌اي مشتمل بر 385 نفر از مشتریان یک شرکت تولید‌کننده محصولات لبني در شهرستان شيراز به شیوه تصادفی طبقه‌ای انتخاب گرديده و مورد بررسي قرار گرفتند. در پايان با استفاده از روش مدل‌سازی معادلات ساختاری به بررسي روابط میان متغیرهای پژوهش پرداخته شد و مشخص گرديد، پایبندی شرکت به اخلاق زیست‌محیطی بر ابعاد نیات رفتاری مشتریان که شامل وفاداری، تبلیغات توصیه‌ای و تمایل به پرداخت بهای بیشتر برای محصولات شرکت هستند، تأثیر مثبت و معناداری دارد. به عنوان یک نتیجه کلی، این پژوهش بیان داشته است که رعایت اخلاق زیست‌محیطی در فعالیت‌های کسب ‌و کار، جلب نیات رفتاری مثبت مشتریان را درپی خواهد داشت.

تأثیر عامل ژنتیکی بر حکم اخلاقی و فقهی همجنس‌گرایی

محمد‌رضا رهبرپور, محمد‌صادق روحانی

مجله اخلاق زیستی- علمی پژوهشی, دوره 5 شماره 18 (1394), 21 شهریور 2016, صفحه 147-174
https://doi.org/10.22037/bioeth.v5i18.13926

بررسی تأثیر عامل ژنتیک بر شناخت و تعیین حکم اخلاقی و فقهی همجنس‌گرایی با تکیه بر موضوع‌شناسی در حوزه همجنس‌گرایی و ژنتیک دغدغه اصلی این پژوهش است. مبنای این بررسی، پذیرش تأثیر عامل ژنتیک بر خصیصه‌های روانی و خُلق و خوی فردی به ویژه گرایش به همجنس بوده است. این تأثیر موضوع‌ساز بوده و حکم موضوع جدید به بررسی جدید و نگاه جدید نیاز دارد. در این راستا، با مبناقراردادن انسان‌شناسی تلفیقی، در جهت نیل به حکم اخلاقی و فقهی همجنس‌گرایی تلاش می‌شود. بعد از بیان حکم، پیشنهادهایی برای اجرای بهتر آن در فضای فعلی جامعه ارائه شده است.